عشق درآمد از درم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی‌توام گفت مرا که «وایِ تو!»

#مولانا
@molavi_molavi

        طاقت رنج هر کسی
      داری و می‌کشی بسی

       طاقـت گنـج نیستت
       این چه بود خساستی


#موانا
@molavi_molavi

این سخن همچو تیر، راست کِشَش سویِ گوش
تا نکشی سوی گوش کِی بِجَهَد از کمان ؟

بس کن از اندیشه بس! کاو گویدت هر نفس
کای عجب آن را چه شد؟ اه چه کنم؟ کو فلان؟

#مولانا
@molavi_molavi

فیه ما فیه 

گاهی سلامت و ثروت، پرده‌ای می‌شوند بین ما و خدا. وقتی آدم سالم و داراست، می‌گوید: «خدا کجاست؟ نمی‌بینمش!» اما همین که درد و فقر می‌رسد، فریاد می‌زند: «یاالله!» و با خدا همدم می‌شود. پس سلامت، حجاب او بود و حقیقت، زیر آن درد پنهان. 

فرعون را چهارصد سال قدرت و ثروت دادند، اما همه‌اش پرده‌ای بود تا از خدا دور بماند. حتی یک روز هم رنج به او نرسید، مبادا یاد خدا کند! گاهی نداری و شکست، آدمی را مستقیماً به سوی حق می‌کشاند. سلیمان از سلطنت سیر شد، اما ایوب در بلا ماند و فراموش نکرد. 

پیام: گاهی چیزهایی که فکر می‌کنیم نعمتند، ما را غافل می‌کنند، و آنچه را رنج می‌پنداریم، راهی است برای نزدیکیِ

@molavi_molavi

از عشق، گَردون مُؤتَلِف، بی‌عشق، اَختَر مُنْخَسِف
از عشقْ گَشتِه دالَ الِف، بی‌عشقَ الِف چون دال‌ها

آبِ حَیات آمد سُخُن، کایَد زِ عِلْمِ من لَدُن
جانْ را از او خالی مَکُن، تا بَر دَهَد اَعمال‌ها

#مولانا
@molavi_molavi

.

   بشنیده ام که عزم سفر میکنی،
                مکن!

    مهر حریف و یار دگر میکنی،
                مکن!


#مولانا
@molavi_molavi

اندر طلب دوست همی بشتابم
عمرم به کران رسید و من در خوابم

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
این عمر گذشته را کجا دریابم

#مولانا
@molavi_molavi

مبُر وظیفهٔ رحمت که در فنا افتم
فغان برآورم آن جا که داد داد مرا

به جای بوسه اگر خود مرا رسد دشنام
خوشم که حادثه کرده‌ست اوستاد مرا

#مولانا
@molavi_molavi

به جان جمله مستان که مستم
بگیر ای دلبر عیار دستم

به جان جمله جانبازان که جانم
به جان رستگارانش که رستم

,#مولانا
@molavi_molavi

تن‌شناسان زود ما را گم کنند
آب‌نوشان ترک مشک و خم کنند

جان‌شناسان از عددها فارغ‌اند
غرقهٔ دریای بی‌چونند و چند

#مولانا
@molavi_molavi

جان شو و از راه جان جان را شناس
یار بینش شو نه فرزند قیاس

چون ملک با عقل یک سررشته‌اند
بهر حکمت را دو صورت گشته‌اند

#مولانا
@molavi_molavi

گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

#مولانا
@molavi_molavi

امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام

من خود کجا ترسم از او شکلی بکردم بهر او
من گیج کی باشم ولی قاصد چنین گیجیده‌ام

#مولانا
@molavi_molavi

در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

#مولانا
@molavi_molavi

بعد از این بر آسمان جوییم یار
زانک یاری در زمین جستیم نیست

چون خیال ماه تو ای بی‌خیال
تا به چرخ هفتمین جستیم نیست

#مولانا
@molavi_molavi

بیرون نگری صورت انسان بینی
خلقی عجب از روم و خراسان بینی

فرمود که ارجعی رجوع آن باشد
بنگر به درون که به جز انسان بینی

#مولانا
@molavi_molavi

چو شهر لوط ویرانم چو چشم لوط حیرانم
سبب خواهم که واپرسم ندارم زهره و یارا

اگر عطار عاشق بد سنایی شاه و فایق بد
نه اینم من نه آنم من که گم کردم سر و پا را

#مولانا
@molavi_molavi

چو جمال او بتابَد ، چه بُوَد جمال خوبان؟
که رُخ چو آفتابَش بُکُشَد چراغ‌ها را

@molavi_molavi