خیلی غریبی واسه من،
از چه شبی جدا شدی؟

گفتم: «تو پاریس را نمی‌شناسی، زیباترین شهر دنیاست.»
‏گفت: «زیباترین شهر دنیا شهری است که انسان در آن خوشبخت باشد.»

- شب لیسبون؛ اریش ماریا مارک.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

انگار.

«حقیقت سخت‌ترین چیزی است که ممکن است به‌طرف آدم پرتاب کنند.»

- میدل‌مارچ؛ جورج الیوت، فارسیِ رضا رضایی.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

«بیایید هیچگاه یکدیگر را از یاد نبریم! من به شرفم قسم می‌خورم که هیچ‌یک از شما را از یاد نخواهم برد. هر چهره‌ای را که حالا نگاهم می‌کند، تا سی سال دیگر هم به یاد خواهم سپرد.»

- برادران کارامازوف؛ فئودور داستایفسکی، فارسیِ صالح حسینی.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

برای این ساعت.

«چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد. از چشم‌هایش بیرون زد. گلویش را خراشید و توی دلش فرو ریخت. این شکلِ طبیعیِ چیزی بود، که بعدها فهمید غصه است.»

- ترلان؛ فریبا وفی.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

«هیچ‌چیز یک انسانِ بی‌شعور را به اندازه‌ی روبه‌رو شدن با زنی که می‌داند چگونه بخواند، بنویسد و بیندیشد و در عین حال خصلت‌های زنانه‌ی خود را از قلم نیندازد، دچار وحشت نمی‌کند.»
‏‌
‏- هزارتوی ارواح؛ کارلوس روئیث ثافون.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

«جمع‌خوانی نوشتار زن ایرانی به خاطرمون میاره که بر شانه‌های چه کسانی ایستاده‌ایم!»

در این ویدئو «صفورا سیدی» عزیز تسهیل‌گر دوره‌های آن‌لاین خوانش جمعی تکآن از علت شکل‌گیری گروه «مطالعات زنان» و روند آن می‌گوید.

گروه مطالعات زنان آن بناست تا در هفته‌های آینده خوانش «پروین و پرویز» نوشته‌ی زهرا کیا را آغاز کند. اگر علاقه‌مندید تا همراه ما این کتاب را بخوانید به @monadsupport پیام دهید.
#تکآن
@monadchannel

«فقط کسی از طعم زندگی واقعی زندگی لذّت می‌بَرَد که مشتاق و آماده‌ی دست‌کشیدن از آن باشد.»

- سنکا. روان‌درمانی اگزیستانسیال؛ اروین یالوم؛ فارسیِ سپیده حبیب.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

و شب به خیر.

‏«مثل دیگ آب‌جوش که یکهو سر برود، دلم سر می‌رود. می‌خواهم بلند شوم و فریاد بکشم.»

‏ تیتر خبر را دیدم: «الهه حسین‌نژاد به قتل رسید».
بله. آقای احمد محمود، من هم الآن همین را می‌خواهم. فریاد بکشم برای جوانی که هیچ‌گاه به خانه نرسید و برای چشم‌هایی که همیشه به در خیره خواهند ماند.⁩
@monadchannel

اوایل اوت ۱۹۲۷:
«در زندگی، هیچ لحظه‌ای احساس نکرده‌ام به کسی متعلقم...»

- از نامه‌ی تسوتایوا به پاسترناک.
#ازبه
@monadchannel

Penceresiz kaldım anne
Penceresiz kaldım anne
Uçurtmam tellere takıldı
Hani benim gençliğim anne?


بی‌پنجره ماندم مادر؛
بی‌پنجره ماندم مادر.
بادبادکم در سیم‌ها گیر کرد
«جوانی من کجاست مادر؟»

تابستآن؛
با کارگاه‌های آن‌لاین آن 🍓.
‌
• عطارخوانی؛ با عبدالحمید ضیایی
• مولوی‌خوانی؛ با عبدالجبار کاکایی
• سعدی‌خوانی؛ با یاسین حجازی
• داستان‌نویسی؛ سینا دادخواه
• بیهقی‌خوانی؛ با یاسین حجازی
• طنزنویسی؛ با فریور خراباتی
• نوشتن خلاق؛ کاوه فولادی‌نسب
• محتوای قصّه‌گو؛ محمّد واعظی
• جستار؛ آیدا مرادی‌آهنی
• خوانش «پروین و پرویز»؛ با صفورا سیدی

برای اطلاع از کارگاه‌ها می‌توانید صفحه‌ی کارگاه‌های آن را دنبال نمایید. ثبت‌نام دوره‌های جدید سلسله کارگاه‌های #کارآن آغاز شد ✨. برای مشاوره، راهنمایی و ثبت‌نام با پشتیبان کارگاه‌های آن در ارتباط باشید.
@monadchannel

پالوآلتو- ۱۹ سپتامبر ۱۹۵۲:
«باور کن تو از همه بیشتر و به من از هر کس‌دیگری نزدیک تری. عزیزم، قربان شکل ماهت بروم، چقدر دلم هوای لب‌های خوش‌ترکیب و قیافه‌ی شاعرانه تو را کرده است. چقدر شب‌ها که تنها می‌خوابم و از خستگی به خواب‌ نمی‌روم تو را به یاد می‌آورم.»

- از نامه‌ی سیمین دانشور به جلال آل‌احمد.
#ازبه
@monadchannel

«برای آنکه پیش‌پاافتاده‌ترین رویداد به ماجرایی مبدل گردد، باید و همین بس که به نقل کردن آن پرداخت. این همان چیزی است که مردم را گول می‌زند: انسان همیشه نقال داستان است. او در احاطه‌ی داستان‌های خودش و داستان‌های دیگران زندگی می‌کند، هر چه را که برایش رخ می‌دهد از خلال این داستان‌ها می‌بیند و می‌کوشد تا زندگی‌اش را طوری بگذراند که گویی مشغول نقل کردن آن است. امّا باید انتخاب کرد: زندگی کردن یا نقل کردن.»

- تهوع؛ ژان پل سارتر.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel

Düşmən nədir? Dost evini dost yıxar.
«دشمن چیست؟ خانه‌ی دوست را دوست ویران می‌کند!»

🎥: @zahrakeshavarzam
@monadchannel