This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 «همه در یک کَشتی نیستیم!»
🔹ویدئویی از مجری سابق تلویزیون، بعد از اظهارات اخیر شمخانی مورد توجه قرار گرفته است.
محمدرضا یزدانپرست روی آنتن زنده:
🔹اصلا همه در یک کَشتی نیستیم. بعضی از آقایان حسابهای بانکیشان را پُر کردهاند و پاسپورت یک کشور دیگر دارند و این یعنی، چتر نجات و قایق نجات دارند، هر موقع مشکلی پیش بیاید، میپرند از کَشتی بیرون و الفرار!
☘🌸 @montakhabsal
🔹ویدئویی از مجری سابق تلویزیون، بعد از اظهارات اخیر شمخانی مورد توجه قرار گرفته است.
محمدرضا یزدانپرست روی آنتن زنده:
🔹اصلا همه در یک کَشتی نیستیم. بعضی از آقایان حسابهای بانکیشان را پُر کردهاند و پاسپورت یک کشور دیگر دارند و این یعنی، چتر نجات و قایق نجات دارند، هر موقع مشکلی پیش بیاید، میپرند از کَشتی بیرون و الفرار!
☘🌸 @montakhabsal
👍38😁2❤1💔1
🔴 ترامپ: سه لایه از فرماندهان ایران را از بین بردیم
دونالد ترامپ در بخشی از مصاحبه جدید خود با تایم درباره هدف قرار دادن رهبران ایران گفت:
ما سه لایه از رهبران آنها را از بین بردیم — رهبران نظامیشان، یکی پس از دیگری. بعد از آن، ایران کاملاً تغییر کرد و دیگر آن کشور قلدر سابق نبود.
او افزود: سلیمانی در آستانه حمله به پنج پایگاه ما بود. ما پایگاههای نظامی مستقر در نقاط مختلف داریم، و آنها آماده اجرای حمله بودند، اما ما زودتر به سراغشان رفتیم.
☘🌸 @montakhabsal
دونالد ترامپ در بخشی از مصاحبه جدید خود با تایم درباره هدف قرار دادن رهبران ایران گفت:
ما سه لایه از رهبران آنها را از بین بردیم — رهبران نظامیشان، یکی پس از دیگری. بعد از آن، ایران کاملاً تغییر کرد و دیگر آن کشور قلدر سابق نبود.
او افزود: سلیمانی در آستانه حمله به پنج پایگاه ما بود. ما پایگاههای نظامی مستقر در نقاط مختلف داریم، و آنها آماده اجرای حمله بودند، اما ما زودتر به سراغشان رفتیم.
☘🌸 @montakhabsal
👏13❤6👎2👍1
🔴مالک اصلی بانک آینده همان علی انصاری ست که با تعویض فرش های عتبات و.....
این گونه همه را فریب داد......
☘🌸 @montakhabsal
این گونه همه را فریب داد......
☘🌸 @montakhabsal
👍24💔17❤3😁2😱1
🔴 مهاجرانی سخنگوی دولت:
دولت دنبال کنترل قیمتهاست،( مُنتها هرچی میگردیم کنترل رو پیدا نمیکنیم.)😁
هر کی کنترل رو برداشته بزاره سر جاش
☘🌸 @montakhabsal
دولت دنبال کنترل قیمتهاست،( مُنتها هرچی میگردیم کنترل رو پیدا نمیکنیم.)😁
هر کی کنترل رو برداشته بزاره سر جاش
☘🌸 @montakhabsal
😁30👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مردم این جزیره ساعت رو از زندگی خودشون حذف کردن!
اینجا ۶۹ روز از سال خورشید غروب نمیکنه
☘🌸 @montakhabsal
اینجا ۶۹ روز از سال خورشید غروب نمیکنه
☘🌸 @montakhabsal
👍12👎3❤1🥰1
🔴 اکبر خوشکوشک، بازنشسته دستگاه امنیتی، ۱۸ آبان ۱۴۰۰: روح الله زم با یک افسر اطلاعاتی فرانسه مبادله شد
خوشکوشک:
"یک افسر سازمان امنیتی فرانسه هم که به صورت پنهانی عضو داعش شده بود در جریان درگیریها به اسارت بچههای محور مقاومت در میآید. از سازمان امنیت فرانسه با سرویس ایران تماس میگیرند و میگویند چنین فردی از افسران ردهدار ماست."
"مقامات امنیتی ایران هم پاسخ دادند طبعا ما هم از شما خواسته ای داریم. ما روحالله زم را میخواهیم، فرانسویها قول دادند که روح الله زم را تحویل میدهیم، اما با برنامه. به هرحال زم با برنامهریزی متقاعد شد به عراق بیاید. او فکر میکرد قرار است به نجف بیاید و ملاقاتهایی داشته باشد."
"سازمان امنیت فرانسه زم را با تدابیر امنیتی به فرودگاه پاریس آورد. وقتی زم در سفارت فرانسه در بغداد بود، فرانسویها به سرویس ایران اطلاع دادند که او داخل سفارت است و قرار است فلان ساعت از سفارت خارج شود. در واقع فرانسویها به ما خط دادند و بدون این که روح الله زم مطلع باشد، از سفارت خارج شد، افسر اطلاعاتی مقیم در سفارت فرانسه موضوع را به نیروهای امنیتی ایران اطلاع داد."
☘🌸 @montakhabsal
خوشکوشک:
"یک افسر سازمان امنیتی فرانسه هم که به صورت پنهانی عضو داعش شده بود در جریان درگیریها به اسارت بچههای محور مقاومت در میآید. از سازمان امنیت فرانسه با سرویس ایران تماس میگیرند و میگویند چنین فردی از افسران ردهدار ماست."
"مقامات امنیتی ایران هم پاسخ دادند طبعا ما هم از شما خواسته ای داریم. ما روحالله زم را میخواهیم، فرانسویها قول دادند که روح الله زم را تحویل میدهیم، اما با برنامه. به هرحال زم با برنامهریزی متقاعد شد به عراق بیاید. او فکر میکرد قرار است به نجف بیاید و ملاقاتهایی داشته باشد."
"سازمان امنیت فرانسه زم را با تدابیر امنیتی به فرودگاه پاریس آورد. وقتی زم در سفارت فرانسه در بغداد بود، فرانسویها به سرویس ایران اطلاع دادند که او داخل سفارت است و قرار است فلان ساعت از سفارت خارج شود. در واقع فرانسویها به ما خط دادند و بدون این که روح الله زم مطلع باشد، از سفارت خارج شد، افسر اطلاعاتی مقیم در سفارت فرانسه موضوع را به نیروهای امنیتی ایران اطلاع داد."
☘🌸 @montakhabsal
💔20👎9❤8🤔2👍1
🔴 #فوری
غیررسمی/ جنگ شروع شد؟
🔹منابع آمریکایی از خروج مادورو؛ رئیس جمهور ونزوئلا به همراه سران سیاسی دولتش و خانواده از کارکاس خبر میدهند.
🔴 تا ساعاتی دیگر ترامپ بیانیه ای صادر خواهد کرد؛ گفته میشود بیانیه امشب ترامپ هم درباره منطقه کارائیب و بخصوص ونزوئلا است.
🔴 ونزوئلا در شوک و بهت؛
طبق گزارش های اولیه چندین بالگرد نیرو های ویژه ارتش آمریکا در جزایر استراتژیک ونزوئلا در نزدیکی پایتخت فرود آمدند.‼️
☘🌸@montakhabsal
غیررسمی/ جنگ شروع شد؟
🔹منابع آمریکایی از خروج مادورو؛ رئیس جمهور ونزوئلا به همراه سران سیاسی دولتش و خانواده از کارکاس خبر میدهند.
🔴 تا ساعاتی دیگر ترامپ بیانیه ای صادر خواهد کرد؛ گفته میشود بیانیه امشب ترامپ هم درباره منطقه کارائیب و بخصوص ونزوئلا است.
🔴 ونزوئلا در شوک و بهت؛
طبق گزارش های اولیه چندین بالگرد نیرو های ویژه ارتش آمریکا در جزایر استراتژیک ونزوئلا در نزدیکی پایتخت فرود آمدند.‼️
☘🌸@montakhabsal
❤10👎1😱1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 عضو سابق دفتر رهبری: امام حسینِ برساختهی علی شریعتی چپ و انقلابی بود، حالا من یک امام حسین واقعی جدید برای شما می سازم که مانند رضا پهلوی است.
👈 مهدی نصیری رفیق حمید رسایی:
✅رضا پهلوی نباید مبارزه کند و زندان برود و هزینه بدهد، بگیم امام حسین هم همین جوری و عین همین رضا پهلوی بود.
اکبر گنجی
✍پ.ن اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا
☘🌸@montakhabsal
👈 مهدی نصیری رفیق حمید رسایی:
✅رضا پهلوی نباید مبارزه کند و زندان برود و هزینه بدهد، بگیم امام حسین هم همین جوری و عین همین رضا پهلوی بود.
اکبر گنجی
✍پ.ن اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا
☘🌸@montakhabsal
👎10❤8😁5👍2
🔴 اسامی ۵ بانک ناتراز اعلام شد
معاون بانک مرکزی: الان به غیر از بانک آینده ۵ بانک ناتراز داریم، بانکهای سرمایه، دی، سپه، ایران زمین و موسسه ملل جزو بانکهای ناتراز ما هستند./باشگاه خبرنگاران
☘🌸@montakhabsal
معاون بانک مرکزی: الان به غیر از بانک آینده ۵ بانک ناتراز داریم، بانکهای سرمایه، دی، سپه، ایران زمین و موسسه ملل جزو بانکهای ناتراز ما هستند./باشگاه خبرنگاران
☘🌸@montakhabsal
👍5❤2😱1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شیوع ویروس و بیماری کشنده جدید تعمدی است.
👈حتماً تا انتها ببینید و روشنگری کنید بلکه گوش شنوایی پیدا شود.
☘🌸 @montakhabsal
👈حتماً تا انتها ببینید و روشنگری کنید بلکه گوش شنوایی پیدا شود.
☘🌸 @montakhabsal
😱15❤4💔1
🔴 جدایی مردم از حاکمیت؛
چنان گذشته عده ای پوپولیست در صدد قیاس حال حاضر وضعیت کشور با دوران هشت ساله جنگ تحمیلی می باشند و انتظار دارند مسئولین و مردم همچون آن دوران پرشکوه ظاهر شده و مشکلات اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی را حل و فصل کنند . که همگی از رسانه میلی تا برخی مسئولین نهادهای غیر اجرایی درخواستشان در حد توصیه و نمایش های مضحک باقی می ماند .
و اما چرا نمی توان وضعیت حال حاضر کشور را با هشت سال جنگ مقایسه کرد و چرا امکان بازسازی اوضاع سیاسی و اقتصادی وجود ندارد ؟؟
در پاسخ بایست ابتدا دو موضوع را از هم تفکیک سپس در قامت مقایسه دو بازه زمانی نیمه اول و دوم جنگ پاسخ گفت .
الف - نیروی انسانی
افراد و نیروی انسانی فعال در جبهه ها محصول نظام آموزشی و اجتماعی قبل انقلاب دارای هدف ، اعمال و تفکر ویژه ای بودند
هدف همه نیروهای مردمی. سپاه ، ارتش ، جهاد و فرماندهان و مسئولین یک هدف بیشتر نبود و آن دفاع از وطن و بیرون راندن دشمن از سرزمین های اشغالی بود.
تفکرات نیروها در رضایت جستن از خدا ، خود گذشتگی. فداکاری وطن دوستی ، رشادت ، دفاع از آب و خاک و ناموس خلاصه می شد .
و در اعمال نیز از هیچ امری فروگذار نبودند از اینکه جای دیگری پست بدهند. جای دیگری به مأموریت بروند تجهیزات را بیهوده هدر ندهند حلال را از حرام باز شناسند و در انجام ماموریت ها بر یکدیگر سبقت بگیرند و مسئولین و فرماندهان خود در خط مقدم جبهه حضور داشته باشند و....صدها اوصاف دیگر که در اعمال و رفتار رزمندگان دیده می شد .
ب - ساختار یگانها
۱- ساختار یگانها در نیمه اول جنگ تا ۶۳
۲- ساختار یگانها در نیمه دوم جنگ از ۶۳ تا پایان جنگ
نیمه اول جنگ با تمام نواقص و کاستی ها و شرایط سیاسی کشور ، برای همه نیروها یک هدف ترسیم شده بود و راهبرد یگانها در عقب زدن دشمن و باز پس گرفتن بخش های از سرزمین عزیزمان ایران که به تصرف دشمن در آمده بود با کمترین تلفات محقق شد این موفقیت در چارچوب اصل هدف. فرماندهی و اتحاد نیروها محقق شد .
اما نیمه دوم جنگ به علت دو دستگی یگانها ( ارتش - سپاه )و تغییر هدف در بخشی از نیروها چندان موفقیت آمیز نبود.
ضمن عدم دست یابی به اهداف ، موجب تلفات سنگینی شدیم و در نهایت با نوشیدن جام زهر به جنگ پایان دادیم .
👈حال به پرسش نخست باز می گردیم
دقیقا موقعیت کنونی کشور و مسئولین و نهادها را با کدام بخش از جنگ مقایسه می کنید و طالب ظهور کدام دوره از جنگ هستید ؟؟
اگر انتظار دارید کارکنان و کارگران و کارمندان و مسئولین و مدیران مانند همانها باشند سخت در اشتباه هستید
زیرا نه هدف و نه تفکر و نه اعمال امروزی ها شبیه. آن روزهاست.و نه نظام آموزشی و اجتماعی موجود توانسته است افراد آنچنانی پرورش دهد .
امروز حرام خواری ، دروغگویی ، کم کاری ، رشوه ، دزدی وصدها کردار بد اخلاقی رایج است که در دوره هشت ساله جنگ حتی فکر کردن بدان هم گناه محسوب می شد .
✅ اما از نظر ساختار اگر طالب ظهور و حضور نهادها و سازمانها به مانند نیمه اول جنگ با آن دستاوردها هستید که بایست همان ساختار را احیا کنید
در غیر اینصورت با دو دستگی و اصرار بر داشتن سازمانها و نهاد های موازی نتیجه همان می شود که در نیمه دوم جنگ عاید ما شد . نوشیدن جام زهر. تلفات بی شمار ، اقتصاد نابود شده و از هم پاشیدگی سازمان ها و انهدام تجهیزات ؛
اکنون بیش از سی و پنج سال است که ما با همان ساختار نیمه دوم جنگ ( دو دستگی ) سعی داریم کشور را پیش برده و به سر منزل توسعه و رشد برسانیم که توفیقی نداشتیم .
بنابراین انتظار داشتن از مردم و مسئولین و کارکنان در احیای از خود گذشتگی ها و کارکرد دوران هشت ساله جنگ ساده لوحانه است .
✍ح_درویشی
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
چنان گذشته عده ای پوپولیست در صدد قیاس حال حاضر وضعیت کشور با دوران هشت ساله جنگ تحمیلی می باشند و انتظار دارند مسئولین و مردم همچون آن دوران پرشکوه ظاهر شده و مشکلات اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی را حل و فصل کنند . که همگی از رسانه میلی تا برخی مسئولین نهادهای غیر اجرایی درخواستشان در حد توصیه و نمایش های مضحک باقی می ماند .
و اما چرا نمی توان وضعیت حال حاضر کشور را با هشت سال جنگ مقایسه کرد و چرا امکان بازسازی اوضاع سیاسی و اقتصادی وجود ندارد ؟؟
در پاسخ بایست ابتدا دو موضوع را از هم تفکیک سپس در قامت مقایسه دو بازه زمانی نیمه اول و دوم جنگ پاسخ گفت .
الف - نیروی انسانی
افراد و نیروی انسانی فعال در جبهه ها محصول نظام آموزشی و اجتماعی قبل انقلاب دارای هدف ، اعمال و تفکر ویژه ای بودند
هدف همه نیروهای مردمی. سپاه ، ارتش ، جهاد و فرماندهان و مسئولین یک هدف بیشتر نبود و آن دفاع از وطن و بیرون راندن دشمن از سرزمین های اشغالی بود.
تفکرات نیروها در رضایت جستن از خدا ، خود گذشتگی. فداکاری وطن دوستی ، رشادت ، دفاع از آب و خاک و ناموس خلاصه می شد .
و در اعمال نیز از هیچ امری فروگذار نبودند از اینکه جای دیگری پست بدهند. جای دیگری به مأموریت بروند تجهیزات را بیهوده هدر ندهند حلال را از حرام باز شناسند و در انجام ماموریت ها بر یکدیگر سبقت بگیرند و مسئولین و فرماندهان خود در خط مقدم جبهه حضور داشته باشند و....صدها اوصاف دیگر که در اعمال و رفتار رزمندگان دیده می شد .
ب - ساختار یگانها
۱- ساختار یگانها در نیمه اول جنگ تا ۶۳
۲- ساختار یگانها در نیمه دوم جنگ از ۶۳ تا پایان جنگ
نیمه اول جنگ با تمام نواقص و کاستی ها و شرایط سیاسی کشور ، برای همه نیروها یک هدف ترسیم شده بود و راهبرد یگانها در عقب زدن دشمن و باز پس گرفتن بخش های از سرزمین عزیزمان ایران که به تصرف دشمن در آمده بود با کمترین تلفات محقق شد این موفقیت در چارچوب اصل هدف. فرماندهی و اتحاد نیروها محقق شد .
اما نیمه دوم جنگ به علت دو دستگی یگانها ( ارتش - سپاه )و تغییر هدف در بخشی از نیروها چندان موفقیت آمیز نبود.
ضمن عدم دست یابی به اهداف ، موجب تلفات سنگینی شدیم و در نهایت با نوشیدن جام زهر به جنگ پایان دادیم .
👈حال به پرسش نخست باز می گردیم
دقیقا موقعیت کنونی کشور و مسئولین و نهادها را با کدام بخش از جنگ مقایسه می کنید و طالب ظهور کدام دوره از جنگ هستید ؟؟
اگر انتظار دارید کارکنان و کارگران و کارمندان و مسئولین و مدیران مانند همانها باشند سخت در اشتباه هستید
زیرا نه هدف و نه تفکر و نه اعمال امروزی ها شبیه. آن روزهاست.و نه نظام آموزشی و اجتماعی موجود توانسته است افراد آنچنانی پرورش دهد .
امروز حرام خواری ، دروغگویی ، کم کاری ، رشوه ، دزدی وصدها کردار بد اخلاقی رایج است که در دوره هشت ساله جنگ حتی فکر کردن بدان هم گناه محسوب می شد .
✅ اما از نظر ساختار اگر طالب ظهور و حضور نهادها و سازمانها به مانند نیمه اول جنگ با آن دستاوردها هستید که بایست همان ساختار را احیا کنید
در غیر اینصورت با دو دستگی و اصرار بر داشتن سازمانها و نهاد های موازی نتیجه همان می شود که در نیمه دوم جنگ عاید ما شد . نوشیدن جام زهر. تلفات بی شمار ، اقتصاد نابود شده و از هم پاشیدگی سازمان ها و انهدام تجهیزات ؛
اکنون بیش از سی و پنج سال است که ما با همان ساختار نیمه دوم جنگ ( دو دستگی ) سعی داریم کشور را پیش برده و به سر منزل توسعه و رشد برسانیم که توفیقی نداشتیم .
بنابراین انتظار داشتن از مردم و مسئولین و کارکنان در احیای از خود گذشتگی ها و کارکرد دوران هشت ساله جنگ ساده لوحانه است .
اینجاست که هر گاه اهداف مردم و حاکمیت مشترک نباشد مردم ، حاکمیت را تنها می گذارند.
✍ح_درویشی
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
Telegram
Montakhab
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
👍13❤4👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴❤️ نفسم گرفت از این شب
🔹شفیعی کدکنی، راوی دردهای ماست و همایون شجریان چه خوب روایت او را با صدای زیبایش به جان خسته ما سرازیر میکند.
زبرون کسی نیاید، چو به یاری تو این جا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه دیوسار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش، طلسم کار بشکن
☘🌸 @montakhabsal
🔹شفیعی کدکنی، راوی دردهای ماست و همایون شجریان چه خوب روایت او را با صدای زیبایش به جان خسته ما سرازیر میکند.
زبرون کسی نیاید، چو به یاری تو این جا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه دیوسار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش، طلسم کار بشکن
☘🌸 @montakhabsal
❤5👍3
🔴 هر سال، نخستین روز آبان، یادآور نام و یاد مردی است که تاریخ را از سطح روایت وقایع به ژرفای حقیقت انسان رساند: ابوالفضل بیهقی، نویسندهٔ تاریخ بیهقی، اثری که بهحق «شاهکار نثر فارسی» خوانده میشود.
عینالسلطنه در یادداشتهای روزانهاش از بیهقی با چنان شور و علاقهای یاد میکند که خواننده درمییابد لذت مطالعهٔ او نه از خبر، که از نثر و اندیشهٔ نویسنده است. او مینویسد:
«از بس شیرین نوشته! این چند روز که روزنامه نداشتم، کتاب بیهقی را میخواندم... گویی این نهمین بار است که آن را میخوانم، از بس شیرین نوشته و من دوست دارم.»
این جمله، شاید بهترین تعریف از تاریخ بیهقی باشد؛ اثری که در تاریخنگاری فارسی همتا ندارد، زیرا نه تنها رویدادهای سیاسی عصر غزنویان را ثبت کرده، بلکه روح زمانه، روان آدمیان و منش ایرانی را در قالب نثری زنده و پرتوان خلق کرده است.
بیهقی از معدود مورخانی است که توانست میان «دقت تاریخی» و «هنر روایت» پیوندی عمیق برقرار کند. او با نگاهی عقلانی و زبانی آمیخته به صداقت و احساس، تاریخ را به روایتِ انسان بدل کرد.
عینالسلطنه در همان یادداشت با اندوهی ژرف به ما یادآوری میکند که از بیستوچهار جلد تاریخ بیهقی تنها مجلد نهم آن باقی مانده است؛ بخشی که حوادث دوران سلطان مسعود را در بر دارد. او میافزاید:
«شنیدهام در کتابخانههای لندن و پطروگراد یا تمام سیوچهار مجلد یا اغلب از آن موجود است که از ترکستان و هندوستان بردهاند، لیکن به ایران نیامده و چاپ نشده.»
این حسرت، هنوز نیز در میان پژوهشگران باقی است. هرچند نسخههای خطی پراکندهٔ دیگری بعدها شناسایی شد، اما هنوز بخشهای مهمی از اثر بیهقی مفقود است. بااینحال، همانقدر که مانده، گواهی است بر نبوغ اندیشه و هنر نثرنویسی در ایران.
عینالسلطنه سپس از نخستین کوششهای نوین برای تصحیح علمی اثر سخن میگوید:
در سال ۱۳۰۷ هجری قمری، میرزا محمدعلیخان معاونالملک (قوامالدوله) با جمعآوری چند نسخهٔ خطی و همکاری سیداحمد ادیب، به تصحیح دقیق تاریخ بیهقی همت گماشت و آن را به چاپ رسانید؛ نسخهای که تا امروز نیز معتبرترین و دقیقترین چاپ از این شاهکار بهشمار میآید.
بیهقی، در نگاه عینالسلطنه، نه تنها نویسندهای بزرگ بلکه آموزگار خرد و صداقت است؛ مردی که در اوج دیوانسالاری دروغ و چاپلوسی، زبان را به حقیقت سپرد و قلم را در خدمت انسان قرار داد.
نثر او همچنان تازه است؛ زنده، پرطنین و روشن. همانگونه که عینالسلطنه نوشته بود، در میان آثار تاریخی ما کمتر کتابی یافت میشود که چنین شیرینی معنا، عمق اندیشه و استوار زبان را در خود جمع کرده باشد.
در روز اول آبان، بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، بازخوانی تاریخ بیهقی تنها بازگشت به گذشته نیست، بلکه تأملی است در روح ایرانی که میان حقیقت و قدرت، میان اخلاق و سیاست، همواره در جستوجوی تعادل و خرد بوده است.
منبع:
سالور، قهرمانمیرزا (۱۳۷۸). روزنامه خاطرات عینالسلطنه. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: انتشارات اساطیر.
📚 #گزیده_تاریخ_بیهقی
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
عینالسلطنه در یادداشتهای روزانهاش از بیهقی با چنان شور و علاقهای یاد میکند که خواننده درمییابد لذت مطالعهٔ او نه از خبر، که از نثر و اندیشهٔ نویسنده است. او مینویسد:
«از بس شیرین نوشته! این چند روز که روزنامه نداشتم، کتاب بیهقی را میخواندم... گویی این نهمین بار است که آن را میخوانم، از بس شیرین نوشته و من دوست دارم.»
این جمله، شاید بهترین تعریف از تاریخ بیهقی باشد؛ اثری که در تاریخنگاری فارسی همتا ندارد، زیرا نه تنها رویدادهای سیاسی عصر غزنویان را ثبت کرده، بلکه روح زمانه، روان آدمیان و منش ایرانی را در قالب نثری زنده و پرتوان خلق کرده است.
بیهقی از معدود مورخانی است که توانست میان «دقت تاریخی» و «هنر روایت» پیوندی عمیق برقرار کند. او با نگاهی عقلانی و زبانی آمیخته به صداقت و احساس، تاریخ را به روایتِ انسان بدل کرد.
عینالسلطنه در همان یادداشت با اندوهی ژرف به ما یادآوری میکند که از بیستوچهار جلد تاریخ بیهقی تنها مجلد نهم آن باقی مانده است؛ بخشی که حوادث دوران سلطان مسعود را در بر دارد. او میافزاید:
«شنیدهام در کتابخانههای لندن و پطروگراد یا تمام سیوچهار مجلد یا اغلب از آن موجود است که از ترکستان و هندوستان بردهاند، لیکن به ایران نیامده و چاپ نشده.»
این حسرت، هنوز نیز در میان پژوهشگران باقی است. هرچند نسخههای خطی پراکندهٔ دیگری بعدها شناسایی شد، اما هنوز بخشهای مهمی از اثر بیهقی مفقود است. بااینحال، همانقدر که مانده، گواهی است بر نبوغ اندیشه و هنر نثرنویسی در ایران.
عینالسلطنه سپس از نخستین کوششهای نوین برای تصحیح علمی اثر سخن میگوید:
در سال ۱۳۰۷ هجری قمری، میرزا محمدعلیخان معاونالملک (قوامالدوله) با جمعآوری چند نسخهٔ خطی و همکاری سیداحمد ادیب، به تصحیح دقیق تاریخ بیهقی همت گماشت و آن را به چاپ رسانید؛ نسخهای که تا امروز نیز معتبرترین و دقیقترین چاپ از این شاهکار بهشمار میآید.
بیهقی، در نگاه عینالسلطنه، نه تنها نویسندهای بزرگ بلکه آموزگار خرد و صداقت است؛ مردی که در اوج دیوانسالاری دروغ و چاپلوسی، زبان را به حقیقت سپرد و قلم را در خدمت انسان قرار داد.
نثر او همچنان تازه است؛ زنده، پرطنین و روشن. همانگونه که عینالسلطنه نوشته بود، در میان آثار تاریخی ما کمتر کتابی یافت میشود که چنین شیرینی معنا، عمق اندیشه و استوار زبان را در خود جمع کرده باشد.
در روز اول آبان، بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، بازخوانی تاریخ بیهقی تنها بازگشت به گذشته نیست، بلکه تأملی است در روح ایرانی که میان حقیقت و قدرت، میان اخلاق و سیاست، همواره در جستوجوی تعادل و خرد بوده است.
منبع:
سالور، قهرمانمیرزا (۱۳۷۸). روزنامه خاطرات عینالسلطنه. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: انتشارات اساطیر.
📚 #گزیده_تاریخ_بیهقی
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
Telegram
Montakhab
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
❤12
🔴❤️💫دوستان
🩵💫روز آدینه تون بشادی
❤️💫خونه تون
🩵💫گرم وپر از امید
❤️💫روزگارتون شاد و آرام
🩵💫لحظه ها تون با یاد خدا زیبا
❤️💫آدینہ زیبای
🩵💫پاييزیتون
❤️💫پر از لبخند
🩵💫و لبریز از شادی در
❤️💫کنار عزیزان دلتون
🩷💫تقدیم به شما
💚💫صبح آدینه تون گلبارون
☘🌸 @montakhabsal
🩵💫روز آدینه تون بشادی
❤️💫خونه تون
🩵💫گرم وپر از امید
❤️💫روزگارتون شاد و آرام
🩵💫لحظه ها تون با یاد خدا زیبا
❤️💫آدینہ زیبای
🩵💫پاييزیتون
❤️💫پر از لبخند
🩵💫و لبریز از شادی در
❤️💫کنار عزیزان دلتون
🩷💫تقدیم به شما
💚💫صبح آدینه تون گلبارون
☘🌸 @montakhabsal
❤4
🔴❤️ بامداد آدینه دوستان عزیزم به نیکی و شادی
هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان
دیوان حافظ غزل شماره ۴۵۸
🍃🌷🍏🌷🍒💐🌺🎼🌺💐🍒🌷🍏🍃
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی
❤️معنی لغات غزل:
خراب: مست و از پای درآمده.
گلگون: گلفام، مانند گل، سرخ.
حشمت: شکوه و عظمت.
قارون: مردی مال اندوز از قوم بنی اسرائيل و معاصر حضرت موسی که کليد مخازن و گنجينه های او را چند نفر حمل می کردند.
مقام: جايگاه.
صدارت: صدر نشينی، بالا نشينی، مقام عالی.
فقيران: درويشان وارسته.
چشم داشتن: انتظار داشتن، اميدوار بودن.
جاه: مقام و مرتبه.
مجنون: ۱- ديوانه، ۲- قيس بن ملوح، از بنی جعده که از شدت عشق ليلی ديوانه شد و به مجنون ملقب و مشهور گرديد.
نقطه عشق: شروع دايره عشق، مرکز دايره عشق.
نمودم: نشان دادم.
هان: (شبه جمله) آگاه باش، زنهار.
سهو: اشتباه، غفلت، فراموشی.
چون بنگری: همين که نگاه کنی، چون به خود آيی.
گوهر ذات: سرشت نژاد، اصالت دودمان.
گوهر: تخمه، نژاد.
جرعه بر افلاک فشان: مقداری از شراب را به طرف آسمان بپاش، کنايه از اينکه فلک را تحقير کن و به آن بی اعتنا باش.
چند و چند: تا کی و تا چند.
فقر: بی چيزی، تنگدستی، درويشی.
خوشدل: انسان دل پاک و خوش قلب، نيکدل.
محزون: اندوهگين.
❤️معنی غزل شماره ۴۵۸
(۱) ای دل، آن لحظه که از باده گلرنگ مست و از پا درآمده يی جاه و جلال تو بدون داشتن زر و سيم صد برابر از قارون بيشتر است.
(۳) آنجا که به درويشان بی نياز مقام بالانشينی و سروری می دهند اميدوارم که مقام تو از همه بالاتر باشد.
(۳) لازمه برداشتن اولين گام، در راه خطرناک منزل ليلی (معشوق) اين است که مجنون باشی.
(۴) نقطه اصلی شروع دايره عشق را به تو نشان دادم. زنهار که فراموش کنی و گرنه تا به خود بيايی می بينی که از دايره بيرون رفته ای.
(۵) قافله حرکت کرد و تو در خواب ماندی و بيابان پيش روست. کی حرکت می کنی؟ نشان راه را از که میپرسی؟ چه کار می کنی؟ چه حالی داری؟
(۶) اگر در دل آرزوی تاج سلطنت داری، حتی اگر از دودمان جمشيد و فريدون هم هستی، جوهر ذاتی خود را نمايان ساز.
(۷) جامی از شراب سرکش و جرعه يی از آن به اطراف بپاش. تا کی و چند از دست غم ايام اندوهگين و نگرانی؟
(۸) حافظ، از درويشی و تهيدستی منال که اگر اينگونه و مانند اين غزل شعر می سرايی، هيچ انسان خوش قلبی روا نمی دارد که تو برای معيشت افسرده و اندوهگين باشی.
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان
دیوان حافظ غزل شماره ۴۵۸
🍃🌷🍏🌷🍒💐🌺🎼🌺💐🍒🌷🍏🍃
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی
❤️معنی لغات غزل:
خراب: مست و از پای درآمده.
گلگون: گلفام، مانند گل، سرخ.
حشمت: شکوه و عظمت.
قارون: مردی مال اندوز از قوم بنی اسرائيل و معاصر حضرت موسی که کليد مخازن و گنجينه های او را چند نفر حمل می کردند.
مقام: جايگاه.
صدارت: صدر نشينی، بالا نشينی، مقام عالی.
فقيران: درويشان وارسته.
چشم داشتن: انتظار داشتن، اميدوار بودن.
جاه: مقام و مرتبه.
مجنون: ۱- ديوانه، ۲- قيس بن ملوح، از بنی جعده که از شدت عشق ليلی ديوانه شد و به مجنون ملقب و مشهور گرديد.
نقطه عشق: شروع دايره عشق، مرکز دايره عشق.
نمودم: نشان دادم.
هان: (شبه جمله) آگاه باش، زنهار.
سهو: اشتباه، غفلت، فراموشی.
چون بنگری: همين که نگاه کنی، چون به خود آيی.
گوهر ذات: سرشت نژاد، اصالت دودمان.
گوهر: تخمه، نژاد.
جرعه بر افلاک فشان: مقداری از شراب را به طرف آسمان بپاش، کنايه از اينکه فلک را تحقير کن و به آن بی اعتنا باش.
چند و چند: تا کی و تا چند.
فقر: بی چيزی، تنگدستی، درويشی.
خوشدل: انسان دل پاک و خوش قلب، نيکدل.
محزون: اندوهگين.
❤️معنی غزل شماره ۴۵۸
(۱) ای دل، آن لحظه که از باده گلرنگ مست و از پا درآمده يی جاه و جلال تو بدون داشتن زر و سيم صد برابر از قارون بيشتر است.
(۳) آنجا که به درويشان بی نياز مقام بالانشينی و سروری می دهند اميدوارم که مقام تو از همه بالاتر باشد.
(۳) لازمه برداشتن اولين گام، در راه خطرناک منزل ليلی (معشوق) اين است که مجنون باشی.
(۴) نقطه اصلی شروع دايره عشق را به تو نشان دادم. زنهار که فراموش کنی و گرنه تا به خود بيايی می بينی که از دايره بيرون رفته ای.
(۵) قافله حرکت کرد و تو در خواب ماندی و بيابان پيش روست. کی حرکت می کنی؟ نشان راه را از که میپرسی؟ چه کار می کنی؟ چه حالی داری؟
(۶) اگر در دل آرزوی تاج سلطنت داری، حتی اگر از دودمان جمشيد و فريدون هم هستی، جوهر ذاتی خود را نمايان ساز.
(۷) جامی از شراب سرکش و جرعه يی از آن به اطراف بپاش. تا کی و چند از دست غم ايام اندوهگين و نگرانی؟
(۸) حافظ، از درويشی و تهيدستی منال که اگر اينگونه و مانند اين غزل شعر می سرايی، هيچ انسان خوش قلبی روا نمی دارد که تو برای معيشت افسرده و اندوهگين باشی.
🌸☘https://www.tg-me.com/joinchat-TJl6M8fp9ZJiuaww
Telegram
Montakhab
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
❤6
Audio
❤️غزل شماره ۴۵۸ حضرت حافظ
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
👈فاطمه_زندی
☘🌸 @montakhabsal
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
👈فاطمه_زندی
☘🌸 @montakhabsal
❤2
🔴 باغ آلبالو
✍️محمد دورقی
*نمایشنامه باغ آلبالو* اثر آنتوان چخوف، داستان خانوادهای اشرافزاده روسی است که در آستانه ورشکستگی قرار دارد.
مهمترین داراییشان، باغ آلبالوی وسیع و خاطرهانگیز خانوادگی است که قرار است به دلیل بدهیها فروخته شود.
مادام رانفسکی، بانوی خانواده، که پس از سالها زندگی در پاریس، به خانه بازگشته است؛ با چمدان هايش پر از خاطره است، نه راهحل.
او کاری نمیکند و علیرغم حس تعلق شدید و عاطفه ریشه دار نسبت به باغ ، تصمیمی قاطع نمى تواند بگيرد
او همراه با برادرش *گایف* ، دختر جوانش *آنیا* ، و پیشخدمت پیر خانواده، *فیرس* ، درگیر خاطرات گذشتهاند.
آنها هر کدام در جهانی متفاوت زندگی میکنند:
یکی در گذشته،
دیگری در رؤیا، و
آن یکی در سکوت.
ولى بحران مالی جدی است.
*لوپاخین* ، تاجر عملگرای برخاسته از طبقهی فرودست، پیشنهادهایی برای نجات باغ دارد، اما مجموعه خانواده در بیعملی و نوستالژی غرق است و توجه نمیکند.
بیتصمیمی و بیعملی آنقدر این خانواده را کرخت میکند که هیچکس متوجه تهدید قریب الوقوع نمیشود.
همه منتظر معجزه بودند، یا شاید نمیخواستند با واقعیتی که عزمی برای تغییرش ندارند، روبهرو شوند.
در پایان، باغ فروخته میشود.
درختان قطع میشوند.
صدای تبرها، در باغ میپیچد و بالاخره، از باغ آلبالو در ذهن مالکان آن ، چیزی جز خاطرات آمیخته با حسرت باقی نمیماند
ما نیز، مانند خانواده رانفسکی، وارثان بیعمل یک باغ بزرگ و خاطره انگیز و هویت ساز هستیم.
باغی به وسعت یک کشور.
باغی به نام ایران، با تاریخ و تمدنی هزاران ساله.
این باغ در اثر بی عملی و کرختی در تصمیمگیری و اشتغال افراطیمان به اهداف خُرد و فردی، اکنون در آستانه فروپاشی تدریجی قرار گرفته است.
*نمایشنامه باغ آلبالو*، متناسبترین تمثیل برای باغ بزرگ ایران است.
باغی که دارد نابود میشود اما ما صاحبان نوستالژى زدهی آن، غرق بیعملی و کرختی هستیم و برای نجات آن و همه خاطرات هویتساز آن کاری نمیکنیم.
ما نیز، مانند مادام رانفسکی، از پاریسهای ذهنی ایم، با آرزوهایی زیبا اما گسسته از واقعیت.
ما نیز، مانند *گایف* ، درگیر واژهها و شعارها هستیم، بدون آنکه کنشی واقعی و مسئولانه و به موقع داشته باشیم.
ما نیز، مانند *آنیا*، به آیندهای رؤیایی چشم دوختهایم، بیآنکه برای ساختناش کاری کنیم.
و *فیرس*های ما، نسلهای فراموش شدهاند:
پیرمردان، معلمان، کشاورزان، کارگران، که در سکوت، کنار گذاشته شدهاند.
ما در لحظهای ایستادهایم که صدای تبرها دیر یا زود در این باغ پرشکوه ایرانی خواهد پیچید و درختهای هویت و تاریخ ما بر زمین سقوط خواهد کرد.
باغ آلبالو فقط یک نمایشنامه نیست.
آینه است.
آینهای برای تماشای تباهی تدریجی.
آینهای برای فهم و فراگیری فنون فاجعه.
آینهای که از مرگ و تباهی، تصویری تمامقد نشانمان میدهد.
میگویند مرگ از پاها آغاز میشود.
ابتدا پاها بیحس میشوند و از کار میافتند، و سپس کرختی تباه کننده مرگ، به قلب و مغز میرسد.
ایران نیز، همچون پیکری زنده، نخست از پاهایش خشک شد- از جنوب، از خوزستان، از بوشهر و هرمزگان و سیستان،
از نخلهایی که عطشزده، سر بر بالین سراب گذاشتند
و مرگ در برابر نگاه بیتفاوت ما، عصاره جانشان را با ولع نوشید.
و تالابهایی که در فراق جگرسوز رودها آنقدر مویه کشیدند تا ریههایشان خشک شد و به کما رفتند.
این خشکی خیره سر جسور و بیتوقف، این خزش بیصدای مرگ، آرامآرام دارد از پاهای ایران ( جنوب) به سینه پر درد این پیکر هزاران ساله میرسد.،
به زایندهرود، به دشتهای فارس، به قم و به مركز
اکنون، این مرگ خزنده، به سمت سر ِ مالامال از رویا و نوستالژى ى این پیکر ، در حال حرکت است-
به تهران، به البرز و حتی شمال و خطرناک تر از همه آنها، به ذهنها و ارادهها.
یک زمانی در همین خوزستان ما ، بقول هنرمند ارزنده فقید این دیار ، زنده یاد ، *مسعود بختیاری* وقتی مال ( مجموعهای از عشایر کوچ رو بختیاری) در دشت شیمبار مستقر میشدند در آنجا دشت بقدری سرسبز بود که گلهای سرخ و بابونه تا کمر میرسید اما الان....
زمانی در خرمشهر و شادگان و آبادان نخلها بر انسانها هم فزونی داشتند و نخل، عزیزکرده و مکرم بود اما الان....
پرده چهارم نمایشنامه باغ آلبالو است.
صحنه، خانه تقریبا خالی را نشان میدهد و چمدانها برای رفتن آماده است.
در بیرون، صدای تبر به گوش میرسد.
مالک جدید در حال قطع کردن درختان باغ است.
✍️محمد دورقی
*نمایشنامه باغ آلبالو* اثر آنتوان چخوف، داستان خانوادهای اشرافزاده روسی است که در آستانه ورشکستگی قرار دارد.
مهمترین داراییشان، باغ آلبالوی وسیع و خاطرهانگیز خانوادگی است که قرار است به دلیل بدهیها فروخته شود.
مادام رانفسکی، بانوی خانواده، که پس از سالها زندگی در پاریس، به خانه بازگشته است؛ با چمدان هايش پر از خاطره است، نه راهحل.
او کاری نمیکند و علیرغم حس تعلق شدید و عاطفه ریشه دار نسبت به باغ ، تصمیمی قاطع نمى تواند بگيرد
او همراه با برادرش *گایف* ، دختر جوانش *آنیا* ، و پیشخدمت پیر خانواده، *فیرس* ، درگیر خاطرات گذشتهاند.
آنها هر کدام در جهانی متفاوت زندگی میکنند:
یکی در گذشته،
دیگری در رؤیا، و
آن یکی در سکوت.
ولى بحران مالی جدی است.
*لوپاخین* ، تاجر عملگرای برخاسته از طبقهی فرودست، پیشنهادهایی برای نجات باغ دارد، اما مجموعه خانواده در بیعملی و نوستالژی غرق است و توجه نمیکند.
بیتصمیمی و بیعملی آنقدر این خانواده را کرخت میکند که هیچکس متوجه تهدید قریب الوقوع نمیشود.
همه منتظر معجزه بودند، یا شاید نمیخواستند با واقعیتی که عزمی برای تغییرش ندارند، روبهرو شوند.
در پایان، باغ فروخته میشود.
درختان قطع میشوند.
صدای تبرها، در باغ میپیچد و بالاخره، از باغ آلبالو در ذهن مالکان آن ، چیزی جز خاطرات آمیخته با حسرت باقی نمیماند
ما نیز، مانند خانواده رانفسکی، وارثان بیعمل یک باغ بزرگ و خاطره انگیز و هویت ساز هستیم.
باغی به وسعت یک کشور.
باغی به نام ایران، با تاریخ و تمدنی هزاران ساله.
این باغ در اثر بی عملی و کرختی در تصمیمگیری و اشتغال افراطیمان به اهداف خُرد و فردی، اکنون در آستانه فروپاشی تدریجی قرار گرفته است.
*نمایشنامه باغ آلبالو*، متناسبترین تمثیل برای باغ بزرگ ایران است.
باغی که دارد نابود میشود اما ما صاحبان نوستالژى زدهی آن، غرق بیعملی و کرختی هستیم و برای نجات آن و همه خاطرات هویتساز آن کاری نمیکنیم.
ما نیز، مانند مادام رانفسکی، از پاریسهای ذهنی ایم، با آرزوهایی زیبا اما گسسته از واقعیت.
ما نیز، مانند *گایف* ، درگیر واژهها و شعارها هستیم، بدون آنکه کنشی واقعی و مسئولانه و به موقع داشته باشیم.
ما نیز، مانند *آنیا*، به آیندهای رؤیایی چشم دوختهایم، بیآنکه برای ساختناش کاری کنیم.
و *فیرس*های ما، نسلهای فراموش شدهاند:
پیرمردان، معلمان، کشاورزان، کارگران، که در سکوت، کنار گذاشته شدهاند.
ما در لحظهای ایستادهایم که صدای تبرها دیر یا زود در این باغ پرشکوه ایرانی خواهد پیچید و درختهای هویت و تاریخ ما بر زمین سقوط خواهد کرد.
باغ آلبالو فقط یک نمایشنامه نیست.
آینه است.
آینهای برای تماشای تباهی تدریجی.
آینهای برای فهم و فراگیری فنون فاجعه.
آینهای که از مرگ و تباهی، تصویری تمامقد نشانمان میدهد.
میگویند مرگ از پاها آغاز میشود.
ابتدا پاها بیحس میشوند و از کار میافتند، و سپس کرختی تباه کننده مرگ، به قلب و مغز میرسد.
ایران نیز، همچون پیکری زنده، نخست از پاهایش خشک شد- از جنوب، از خوزستان، از بوشهر و هرمزگان و سیستان،
از نخلهایی که عطشزده، سر بر بالین سراب گذاشتند
و مرگ در برابر نگاه بیتفاوت ما، عصاره جانشان را با ولع نوشید.
و تالابهایی که در فراق جگرسوز رودها آنقدر مویه کشیدند تا ریههایشان خشک شد و به کما رفتند.
این خشکی خیره سر جسور و بیتوقف، این خزش بیصدای مرگ، آرامآرام دارد از پاهای ایران ( جنوب) به سینه پر درد این پیکر هزاران ساله میرسد.،
به زایندهرود، به دشتهای فارس، به قم و به مركز
اکنون، این مرگ خزنده، به سمت سر ِ مالامال از رویا و نوستالژى ى این پیکر ، در حال حرکت است-
به تهران، به البرز و حتی شمال و خطرناک تر از همه آنها، به ذهنها و ارادهها.
یک زمانی در همین خوزستان ما ، بقول هنرمند ارزنده فقید این دیار ، زنده یاد ، *مسعود بختیاری* وقتی مال ( مجموعهای از عشایر کوچ رو بختیاری) در دشت شیمبار مستقر میشدند در آنجا دشت بقدری سرسبز بود که گلهای سرخ و بابونه تا کمر میرسید اما الان....
زمانی در خرمشهر و شادگان و آبادان نخلها بر انسانها هم فزونی داشتند و نخل، عزیزکرده و مکرم بود اما الان....
پرده چهارم نمایشنامه باغ آلبالو است.
صحنه، خانه تقریبا خالی را نشان میدهد و چمدانها برای رفتن آماده است.
در بیرون، صدای تبر به گوش میرسد.
مالک جدید در حال قطع کردن درختان باغ است.
Telegram
Montakhab
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
🌺
منتخبی از بهترین مطالب اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،هنری تقدیم شما خوبان
❤8👍1
