مُحِب
در باب رسالت های انسانی بنویسید، پیدا کردن تمام آن یُسر های مخفی شده لای عُسر مدام.
  
در باب رسالت های انسانی بنویسید،
پیدا کردن تمام آن یُسر های مخفی شده لای عُسر مدام.
  پیدا کردن تمام آن یُسر های مخفی شده لای عُسر مدام.
قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
'سپس'عرض کرد: «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا ببخش!» خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است!
قصص-۱۶
  'سپس'عرض کرد: «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا ببخش!» خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است!
قصص-۱۶
این بند از مناجات ِلطیف شعبانیه رو حتمی همه باهاش ارتباط گرفتیم و حداقل یک بار تکرارش کردیم،
اونجا که میفرماد:
اگر مرا وارد دوزخ کنی به اهلِ آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم.
داشتم فکر میکردم ما چقدر با این بند سرشار از احساس که مدام تکرار میکنیم فاصله داریم؟
اونجا که خدا میفرماد:
ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء،
فضل هایی که خدا منیشاء میده به بندههاش یعنی به هرکسی که خودش دوست داره!
حالا اگر خدا نعمتی/خوشی رو از ما بگیره.
درست همونجایی که با همهی وجود با استیصال از خدا چیزی رو خواستیم،
و خدا تصمیمش در عطا نکردن باشه.
یا اونجا که فضلی رو به دیگری داد و ما فقط نظاره گر بودیم.
تا الان چقدر در بلا وایسادیم و گفتیم که عیب نداره بازم دوستت دارم.
در برابر این محرومیت تواضع و کرنش داشتیم؟
اگر که در بلا شاکر نبودیم یا راضی نبودیم، پس چطور میتونیم ادعا کنیم روز عذاب ما فریاد میزنیم که بازم دوستت دارم؟!
با توجه به اینکه ما اونور نمونهی زیست این دنیامونیم.
  اونجا که میفرماد:
اگر مرا وارد دوزخ کنی به اهلِ آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم.
داشتم فکر میکردم ما چقدر با این بند سرشار از احساس که مدام تکرار میکنیم فاصله داریم؟
اونجا که خدا میفرماد:
ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء،
فضل هایی که خدا منیشاء میده به بندههاش یعنی به هرکسی که خودش دوست داره!
حالا اگر خدا نعمتی/خوشی رو از ما بگیره.
درست همونجایی که با همهی وجود با استیصال از خدا چیزی رو خواستیم،
و خدا تصمیمش در عطا نکردن باشه.
یا اونجا که فضلی رو به دیگری داد و ما فقط نظاره گر بودیم.
تا الان چقدر در بلا وایسادیم و گفتیم که عیب نداره بازم دوستت دارم.
در برابر این محرومیت تواضع و کرنش داشتیم؟
اگر که در بلا شاکر نبودیم یا راضی نبودیم، پس چطور میتونیم ادعا کنیم روز عذاب ما فریاد میزنیم که بازم دوستت دارم؟!
با توجه به اینکه ما اونور نمونهی زیست این دنیامونیم.
  مُحِب
Rami Mohammad – سوف نبقی هنا-استماع
  
کبرت الکلمة
ما دین المرء سوی الکلمة
ما شرف المرء سوی الکلمة
-وداعا صالح الجعفراوي شهید الکلمة
  ما دین المرء سوی الکلمة
ما شرف المرء سوی الکلمة
-وداعا صالح الجعفراوي شهید الکلمة
رها ساز،
حر و آزاد کن ما را از زندان خویش،
تو بخواهی اراده و هوی و هوس ما هیچ است،
اسیر ضعیف است،
با اسیر مدارا کن عزیزم.
-یا مطلق الأساری.
  حر و آزاد کن ما را از زندان خویش،
تو بخواهی اراده و هوی و هوس ما هیچ است،
اسیر ضعیف است،
با اسیر مدارا کن عزیزم.
-یا مطلق الأساری.
که وقتی خود را از خود رانده بودیم،
وقتی امیدی به بازگشت نداشتیم،
وقتی فکر میکردیم آب از سر گذشته و دیگر لایق هیچ نیستیم،
تو باب رحمتت را بر ما نبستی،
و همواره صدایمان کردی،
تا به سوی تو برگردیم..
من اگر قوتی برمیچینم،
برای شکم نیست،
برای زنده ماندن صدایم است،
تا نام بلندت را بخوانم،
ای که ذکرت آرام جان است..
وقتی امیدی به بازگشت نداشتیم،
وقتی فکر میکردیم آب از سر گذشته و دیگر لایق هیچ نیستیم،
تو باب رحمتت را بر ما نبستی،
و همواره صدایمان کردی،
تا به سوی تو برگردیم..
من اگر قوتی برمیچینم،
برای شکم نیست،
برای زنده ماندن صدایم است،
تا نام بلندت را بخوانم،
ای که ذکرت آرام جان است..
