Telegram Web Link
✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 ویژگی های افراد با اختلال شخصیت پارانویید (PPD)



✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
💎 زندگی، یک بازی است؛ بیشتر مردم زندگی را پیکار می‌انگارند. اما زندگی پیکار نیست، بازی است. زندگی، بازی بزرگ داد و ستد است. زیرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند به خود او باز خواهد گشت؛ و هر چه بدهد بازخواهد گرفت. اگر نفرت بورزد، نفرت به او باز خواهد آمد. و اگر عشق ببخشد، عشق خواهد ستاند. اگر انتقاد کند، از او انتقاد خواهد شد. اگر دروغ بگوید به او دروغ خواهند گفت. و اگر تقلب کند به او حقه خواهند زد. همچنین به ما آموخته‌اند که قوه‌ی تخیل در بازی زندگی نقشی عمده دارد.



📕 چهار_اثر

فلورانس

✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 دعای تحویل سال
استاد شجریان

✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
💎  یک نفر می‌ره پیش روانپزشک و می‌گه: «دکتر، برادر من دیوونه‌‌ست. اون فکر می‌کنه که مرغه!» دکتر بهش میگه: «خب چرا نمی‌فرستیش تیمارستان؟» یارو می‌گه: «می‌خواستم بفرستمش، ولی راستش تخم‌مرغ‌هاش رو لازم دارم!»

🔹 خب، به نظرم این قضیه خیلی خوب احساس من رو نسبت به روابط زن و مرد بیان می‌کنه. می‌دونید... رابطه‌ها کاملاً غیرمنطقی، دیوانه‌وار و مسخره هستن، ولی گمونم همه‌مون به این روابط ادامه می‌دیم چون به تخم‌مرغ‌هاش احتیاج داریم!

وودی آلن- ۱۹۷۷

❇️ دیالوگ فیلم آنی هال 


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
🔹 یکی از داستانهای زیبای مولانا:

پیرمرد تهیدستی زندگی را در فقر و تنگدستی می‌گذراند و به سختی برای زن و فرزاندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم می‌ساخت .

از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود دهقان مقداری گندم در دامن لباسش ریخت
پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و به سوی خانه دويد

در همان حال با پرودرگار از مشکلات خود سخن می‌گفت :
و برای گشایش آنها فرج می ‌طلبید و تکرار میکرد :
ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما
و گره ای از گره های زندگی ما بگشای

پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره ای از گره هاى لباسش باز شد و تمامی گندمها به زمین ریخت

او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به خدا کرد و گفت :

من تورا کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود

پیرمرد بسیار ناراحت نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از طلا ریخته اند

مولانا :
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح را


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
🟣 «میلتون اریکسون» وقتی دوازده ساله بود دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گفت:
پسرتان شب را تا صبح دوام نمی‌اورد.

اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد…
تصمیم گرفت تا سپیده دم صبح بعد نخوابد وقتی خورشید بالا آمد به طرف مادرش فریاد زد: من هنوز زنده ام!
چنان شادی عظیمی درخانه در گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده‌اش را عقب بیندازد!

اریکسون در سال 1990در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت‌هایش و همچنین در زمینه روان درمانی بجا گذاشت.



✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 اسکیزوفرنی در کودکان


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️ انسان‌ها غالباً اصلی‌ترین ضربه در رابطه را، از خیال‌پردازی‌های اولیهٔ خودشان می‌خورند.

💎 ابژه‌هایی آرمانی که هیچوقت نمی‌آیند.




✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💎 بازی نقش (رویکرد راه حل محور)


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
💎 ارتباط ورزش با سلامت روان

🔹تحقیقات جدید ارتباط معنی‌داری بین مشارکت در ورزش سبک تا متوسط و کاهش میزان افسردگی پیدا کرده است. این تحلیل نشان داد که فعالیت بدنی خطر ابتلا به افسردگی را تا ۲۳ درصد و اضطراب را تا ۲۶ درصد کاهش می‌دهد. با این‌حال، این تأثیرات در ورزش‌های سنگین مشاهده نشد.

🔹فعالیت بدنی همچنین به‌طور قابل توجهی با کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های روانی شدید، از جمله کاهش روانپریشی یا اسکیزوفرنی تا ۲۷ درصد همراه بود. نتایج هم در مردان و هم در زنان، در گروه‌های سنی مختلف و در سراسر جهان یکسان بود.


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 به گفته محققان زمانی که گوزن های شنالی با خطری روبرو می شوند با حرکات موزون که به آن "سیکلون" گفته می شود در راستای محافظت از یکدیگر در مقابل حیوان یا انسان های مهاجم صورت می گیرد. آنها هنگامی که در برابر مهاجمان احساس خطر می‌کنند به صورت گله‌ای به دور یکدیگر می‌چرخند تا میزان آسیب پذیری خود را کاهش دهند.
گوزن‌های ماده یا کم سن و سال اغلب در مرکز این دایره قرار می‌گیرند تا از خطر احتمالی مهاجمانی همچون گرگ، خرس یا انسان در امان باشند.

اگر انسان ها هم در مواقع بروز بلایای طبیعی یا پدیده های مصنوعی انسان ساخته, حس همنوع دوستی و علایق اجتماعی شان فعال شود و در راستای کمک به همدیگر برآیند, از عهده مشکلات بهتر و راحتتر برخواهند آمد.

دکتر مرادی


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
کوهیارِ آهنگر

فرشید رستگاری ( روایت درمانگر)

کوهیارِ آهنگر، درودِ جوانی به نام فرهاد را پاسخ داد، از او پرسید چه می‌خواهی؟ جوان گفت که تیشه‌ای سخت‌تر از سنگ‌های کوهِ روبرو. آهنگر گفت، فرزندِ کیستی؟ فرهاد پاسخ داد که پسرِ شیرین و سارادِ دهقانم. کوهیار پس از بازآمدن از پستوی آهنگری، بهترین تیشه‌اش را به جوان داد. بی مزد و منت. اما گفت دهقان‌زادگان را بایسته‌تر آن که عاشقِ دخترانی از جنسِ خویش باشند، که شادمانی اینان بی‌واسطه‌ی تن و برای حضورِ بی‌تخفیف در لحظه‌های زندگیست و نداشته‌ها بیشتر از داشته‌ها اینان را شادان می‌دارد. من خود شادمانی در رقص و سرود اینان را برتر از قصرنشینانی می‌دانم که مرادشان از عشق، تصاحب است. تصاحبِ تن و حتی فکر و‌خیال، که قصرنشینان، فقط عاشقِ بدست آوردن هستند، خنده‌هایشان کم و غرورشان افزون است و آدمیانی اینچنین هرگز، هم‌سخنِ پرندگان و درخت و نسیم و شبنم و برف نخواهند شد.
درنگِ فرهاد، کوهیار را به دورانِ جوانی‌اش بُرد. آن زمان که آهنگرِ جوان عزیمتِ ستیز با کوهی داشت که دختری زیبا روی و نیک نهاد را در دلِ خود زندانی کرده بود. نام آن دختر شیرین بود.
آنچنان که روایتگری بی نام و نشان، روایت کرده بود که دخترِ اسیرِ در دلِ کوه عاشقِ پسری خواهد شد که در نبردِ با کوه او را برهاند و  آن دختر نیز در ماه اردیبهشت نغمه‌ای برای گوسفندی سپید خواهد خواند و شیر آن گوسفند، آغشته به آن نغمه خواهد شد و جوان با نوشیدن آن شیر به جاودانگی خواهد رسید.
آهنگر سکوت کرد و آهی کشید و همراه با جوان راهی کوه شدند، به جوان گفت که قوی بمان و هرگز از تصمیم‌ات خسته مشو. چونان من که هر روز از آهنِ تفت داده‌شده ابزاری می‌سازم برای مردمان. من چیزی بجز تصمیمی خستگی‌ناپذیر نیستم، تو نیز خستگی‌ناپذیر شو که رهایی شیرین، ستیزِ با کوهِ سترگ را می‌طلبد. اما بدان که در برابر کوه باید همسانِ کوه شد.
فرهاد به آهنگر گفت که دانایی‌ات بیشتر از مردمان است بیشتر سخن بگو؛ کوهیار ادامه داد که روزی پیرزنی به نام شیرین در راسته‌ی آهنگران از شدّت گرسنگی جان داد و من متوجه شدم که شیرینِ اسیرِ در دلِ کوه سال‌های سال است که چیزی نخورده است و سپس اندیشیدم که شاید در دلِ این کوه، هیچ شیرینی گرفتار نیست که ما مردمان، مقدم بر کوهکنی، خیالمان را آغشته به شیرین کرده اند و ما راهِ کسانی را رفته ایم که خیالشان را را به ما فروخته‌اند. نگاه کن و ببین که جای زخمه‌ی تیشه‌های هزاران کس بر کوه، نبردِ دستانِ آدمیزاد است با خیالاتِ کاشته شده در ذهن. من خویش روزی تمام خیالاتم را در کوره‌ی آهنگری ریختم به امید اینکه با پاک‌ترین خیالم زندگی کنم. هیچ خیالی برنگشت! خالی از خیال، خویش را رها‌شده دیدم، ‌پنداشتم که دیوانه‌ام، سبک شده بودم، آوارِ بار تاریخ را بر شانه‌هایم نداشتم، خویش را یافتم و پس از آن یافته‌ام را زیستم. یافته‌ام همان دختر زیبا روی نیک‌نهادی بود که در دلِ کوهِ خیالاتم اسیر بود.
در پی سال‌های دراز، هنوز در دامنه‌ی کوهِ بیستون تیشه‌ای وجود دارد که تیغِ تیز آن فارغ از هر زخمه‌ای بر کوه است.


✴️ کانال تخصصی زوج درمانی و خانواده درمانی
👇👇👇👇
https://www.tg-me.com/moradiomid55
2024/05/15 06:23:12
Back to Top
HTML Embed Code: