جدی الان میفهمم چرا مردم غزه خانه هاشونو ترک نمیکردن. خانه حتی ویرانه، خانه است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📛حالا فکر کن پای خاک وسط باشه
استوری اینستاگرامی بیرانوند، دروازهبان تیم ملی
استوری اینستاگرامی بیرانوند، دروازهبان تیم ملی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
،
🌙امشب
✨برایتان دعا میکنم
⭐️خدای بزرگ نصیبتان کند
✨هر آنچه ازخوبی ها
🌙آرزو دارید🙏🏻
🌙لحظه هاتون آروم
✨خونه هاتون گرم از محبت
⭐️آسمون دلتون ستاره بارون
✨خواب تون شیرین
🌙شبتون بخیر و شادی
🌙امشب
✨برایتان دعا میکنم
⭐️خدای بزرگ نصیبتان کند
✨هر آنچه ازخوبی ها
🌙آرزو دارید🙏🏻
🌙لحظه هاتون آروم
✨خونه هاتون گرم از محبت
⭐️آسمون دلتون ستاره بارون
✨خواب تون شیرین
🌙شبتون بخیر و شادی
پوستری که کانال اخبار رهبر انقلاب لحظاتی قبل منتشر کرد:
به نام نامی حیدر علیهالسلام...
به نام نامی حیدر نبرد آغاز میگردد
علی با ذوالفقار خود به خیبر باز میگردد
اقتباس از قصیدهی مشهور ابنابیالحدید با این مضمون که «خداوند قلعههایی را به دست امیرالمومنین علیهالسلام فتح کرد که نه یهودیان باورشان میشد چنین شکست بخورند و نه مسلمانان امید به پیروزیاش داشتند.»
به نام نامی حیدر علیهالسلام...
به نام نامی حیدر نبرد آغاز میگردد
علی با ذوالفقار خود به خیبر باز میگردد
اقتباس از قصیدهی مشهور ابنابیالحدید با این مضمون که «خداوند قلعههایی را به دست امیرالمومنین علیهالسلام فتح کرد که نه یهودیان باورشان میشد چنین شکست بخورند و نه مسلمانان امید به پیروزیاش داشتند.»
ایران عزیز، تو را دوست دارم
"سفری به درون تاریخ، به قلب زخمها و به جانِ امیدها"
وطنم، تو را دوست دارم... به اندازه جان، به اندازه همه آنچه که دارم. ایران! ای کهنبومِ دیرین، ای سرزمینِ زخمخورده اما سرفراز، ای مادرِ مهربان اما داغدیده! چگونه از تو ننویسم، وقتی که نامت، با تار و پودِ هستیام عجین گشته است؟ چگونه از زخمهایت سخن نگویم، وقتی که هر خراش بر پیکرت، رنجی عمیق بر جانِ فرزندانت مینشاند؟ صدها سال است که بر شانههای ستبرت، بارِ تاریخ سنگینی میکند؛ تاریخی سرشار از شکوه و شادکامی، اما آکنده از درد و محنت. هر ورق از دفترِ عمرِ درازت، حکایتی است از یورشها و ایستادگیها، از زخمها و رویشها. از همان دورانِ باستان، که نامت در پیچ و خمِ اسطورهها و حماسهها زنده شد، تا امروز که در گذرِ طوفانهای سهمگین، همچنان ایستادهای، خونِ دلها خوردهای و جانها دادهای. به یاد بیاور، آن روزها که هجومِ سیلآسایِ تاتار و مغول، پیکرت را در هم کوبید و شهرهایت را به خاک و خون کشید. آن روزها که سمِ اسبانِ تازنده، بر قلبِ تاریخ و فرهنگت تاخت و هر آن چه را که از هزاران سال تمدن اندوخته بودی، به غارت برد. اما تو، ای سروِ آزاده، نه خم گشتی و نه بشکستی. از زیر آوارِ تباهی، دوباره سر برآوردی و با خونِ رگهایِ فرزندانت، بذرِ امید پاشیدی. فرهنگِ پویایت، این بار نیز، مهاجمان را در خود ذوب کرد و از هر تهدیدی، فرصتی برای بالندگی ساخت. زخمِ مغول، عمیق بود، اما ایمانِ تو به ریشههایت، عمیقتر. و این فقط یک زخم نبود. زخمِ بیگانهپرستی، زخمِ خودفروشی، زخمِ جهل و تفرقه، زخمِ استبداد و خودکامگی، در طول قرون، بارها و بارها بر تنت نشست. بارها شاهدِ تجزیهی خاکت بودهای، بارها مرزهایت را عقب و جلو کشیدهاند، بارها منابعِ گرانبهایت را به تاراج بردهاند. هر تکه از وجودت، سندی است بر این دردِ کهنه. از خلیج فارس، تا کوههای البرز، از دشتهای بی انتهای کویرلوت، تا جنگلهای گیلان، هر جا که پا میگذاری، فریادِ دردی از عمق تاریخ به گوش میرسد؛ فریادِ مظلومیتی که در سینهی کوهها و دشتها محبوس مانده است. اما در این میان، تو را فرزندانی بود که هرگز از پای ننشستند. مردمی که با تمامِ وجود، به این خاک دل بستند و برایِ وجب به وجبِ آن، خونِ دلها خوردند. در پیچ و خمِ تاریخ، هر بار که تاریکی بر تو چیره شد، کورسویِ امیدی از دلِ این مردم جوانه زد. گاه در قامتِ یک مصلح عادل، گاه در قامتِ یک شاعرِ شوریده، گاه در قامتِ یک عارفِ دلسوخته و گاه، در قامتِ هزاران دلاورِ گمنام. این خونِ شهیدان است که رگهای خشکیدهی تو را سیراب کرده، این اشکِ مادران است که خاکِ تشنهی تو را آبیاری کرده و این فریادِ آزادیخواهی است که آسمانِ خاموشِ تو را لرزانده است. به یاد آور، روزهایِ هشت سال دفاع مقدس را. آن روزها که تمامیِ جهان، به یک سو بود و تو، تنها و بیکس، در برابرِ هجومِ خصم ایستاده بودی. هزاران گلِ پرپر شده، هزاران جوانِ جانفشان، هزاران مادرِ داغدار... اینها نه فقط زخمهای جنگ، که نشانههایِ عزت و اقتدارِ تو هستند. هر قطره خونِ پاکی که بر خاکِ تو ریخت، نه فقط زخمی بر پیکرت، که آبیاریِ ریشههایِ عمیقِ استقلالت بود. اینها مردانی بودند که با دستانِ خالی و قلبی سرشار از ایمان، در برابرِ تانکها و توپها ایستادند تا وجبی از خاکِ مقدسِ تو به دستِ نامحرمان نیفتد. اینها شیرزنانی بودند که در پسِ جبههها، با مقاومت و ایثار، پشتیبانِ مردانِ خود بودند و هرگز از سختیها نهراسیدند. امروز نیز، زخمهایی تازه بر پیکرت نقش بسته است. زخمِ تحریمها، زخمِ دردهای اقتصادی، زخمِ بیمهریها و زخمِ سوءتفاهمها و مهمتر از همه زخم کین دشمن پلید صهیونی که این روزها چون گرگی درنده به جان عزیزت افتاده است.
گاهی از درون میسوزی و گاهی از بیرون، با حملات ددمنشانه مواجه میشوی. اما ای وطنم، تو به ایستادگی عادت داری. تو از دلِ خاکسترها، بارها ققنوسوار برخاستهای. ریشههایت عمیقتر از آن است که طوفانها بتوانند تو را از جا برکنند. تاریخِ پرفراز و نشیبت، گواه است که از هر سختی، پختهتر و از هر بلایی، قویتر بیرون آمدهای. ما، فرزندانِ امروزِ تو، وارثانِ این میراثِ گرانبهایِ زخمها و رویشها هستیم. میراثی که با خونِ هزاران شهید، با اشکِ میلیونها مادر، با عرقِ جبینِ سالیانِ سال و با همتِ بیبدیلِ مردان و زنانِ بزرگ این سرزمین، به ما رسیده است. وظیفهی ما، نه فقط مرهم نهادن بر این زخمها، که ایستادگی و ساختنِ فردایی درخشانتر است. فردایی که در آن، دیگر خبری از زخمهایِ کهنه نباشد، فردایی که در آن، نامت، مظهرِ صلح و آبادانی باشد و پرچمت، در اوجِ افتخار، برافراشته گردد.
وطنم تو مانند همیشه سربلند و باشکوه خواهی ماند.
تو را دوست دارم.
✍️ماشااله کاربخش راوری ـ بازنشسته فرهنگی و مدیر مسئول مجله عصر باور
"سفری به درون تاریخ، به قلب زخمها و به جانِ امیدها"
وطنم، تو را دوست دارم... به اندازه جان، به اندازه همه آنچه که دارم. ایران! ای کهنبومِ دیرین، ای سرزمینِ زخمخورده اما سرفراز، ای مادرِ مهربان اما داغدیده! چگونه از تو ننویسم، وقتی که نامت، با تار و پودِ هستیام عجین گشته است؟ چگونه از زخمهایت سخن نگویم، وقتی که هر خراش بر پیکرت، رنجی عمیق بر جانِ فرزندانت مینشاند؟ صدها سال است که بر شانههای ستبرت، بارِ تاریخ سنگینی میکند؛ تاریخی سرشار از شکوه و شادکامی، اما آکنده از درد و محنت. هر ورق از دفترِ عمرِ درازت، حکایتی است از یورشها و ایستادگیها، از زخمها و رویشها. از همان دورانِ باستان، که نامت در پیچ و خمِ اسطورهها و حماسهها زنده شد، تا امروز که در گذرِ طوفانهای سهمگین، همچنان ایستادهای، خونِ دلها خوردهای و جانها دادهای. به یاد بیاور، آن روزها که هجومِ سیلآسایِ تاتار و مغول، پیکرت را در هم کوبید و شهرهایت را به خاک و خون کشید. آن روزها که سمِ اسبانِ تازنده، بر قلبِ تاریخ و فرهنگت تاخت و هر آن چه را که از هزاران سال تمدن اندوخته بودی، به غارت برد. اما تو، ای سروِ آزاده، نه خم گشتی و نه بشکستی. از زیر آوارِ تباهی، دوباره سر برآوردی و با خونِ رگهایِ فرزندانت، بذرِ امید پاشیدی. فرهنگِ پویایت، این بار نیز، مهاجمان را در خود ذوب کرد و از هر تهدیدی، فرصتی برای بالندگی ساخت. زخمِ مغول، عمیق بود، اما ایمانِ تو به ریشههایت، عمیقتر. و این فقط یک زخم نبود. زخمِ بیگانهپرستی، زخمِ خودفروشی، زخمِ جهل و تفرقه، زخمِ استبداد و خودکامگی، در طول قرون، بارها و بارها بر تنت نشست. بارها شاهدِ تجزیهی خاکت بودهای، بارها مرزهایت را عقب و جلو کشیدهاند، بارها منابعِ گرانبهایت را به تاراج بردهاند. هر تکه از وجودت، سندی است بر این دردِ کهنه. از خلیج فارس، تا کوههای البرز، از دشتهای بی انتهای کویرلوت، تا جنگلهای گیلان، هر جا که پا میگذاری، فریادِ دردی از عمق تاریخ به گوش میرسد؛ فریادِ مظلومیتی که در سینهی کوهها و دشتها محبوس مانده است. اما در این میان، تو را فرزندانی بود که هرگز از پای ننشستند. مردمی که با تمامِ وجود، به این خاک دل بستند و برایِ وجب به وجبِ آن، خونِ دلها خوردند. در پیچ و خمِ تاریخ، هر بار که تاریکی بر تو چیره شد، کورسویِ امیدی از دلِ این مردم جوانه زد. گاه در قامتِ یک مصلح عادل، گاه در قامتِ یک شاعرِ شوریده، گاه در قامتِ یک عارفِ دلسوخته و گاه، در قامتِ هزاران دلاورِ گمنام. این خونِ شهیدان است که رگهای خشکیدهی تو را سیراب کرده، این اشکِ مادران است که خاکِ تشنهی تو را آبیاری کرده و این فریادِ آزادیخواهی است که آسمانِ خاموشِ تو را لرزانده است. به یاد آور، روزهایِ هشت سال دفاع مقدس را. آن روزها که تمامیِ جهان، به یک سو بود و تو، تنها و بیکس، در برابرِ هجومِ خصم ایستاده بودی. هزاران گلِ پرپر شده، هزاران جوانِ جانفشان، هزاران مادرِ داغدار... اینها نه فقط زخمهای جنگ، که نشانههایِ عزت و اقتدارِ تو هستند. هر قطره خونِ پاکی که بر خاکِ تو ریخت، نه فقط زخمی بر پیکرت، که آبیاریِ ریشههایِ عمیقِ استقلالت بود. اینها مردانی بودند که با دستانِ خالی و قلبی سرشار از ایمان، در برابرِ تانکها و توپها ایستادند تا وجبی از خاکِ مقدسِ تو به دستِ نامحرمان نیفتد. اینها شیرزنانی بودند که در پسِ جبههها، با مقاومت و ایثار، پشتیبانِ مردانِ خود بودند و هرگز از سختیها نهراسیدند. امروز نیز، زخمهایی تازه بر پیکرت نقش بسته است. زخمِ تحریمها، زخمِ دردهای اقتصادی، زخمِ بیمهریها و زخمِ سوءتفاهمها و مهمتر از همه زخم کین دشمن پلید صهیونی که این روزها چون گرگی درنده به جان عزیزت افتاده است.
گاهی از درون میسوزی و گاهی از بیرون، با حملات ددمنشانه مواجه میشوی. اما ای وطنم، تو به ایستادگی عادت داری. تو از دلِ خاکسترها، بارها ققنوسوار برخاستهای. ریشههایت عمیقتر از آن است که طوفانها بتوانند تو را از جا برکنند. تاریخِ پرفراز و نشیبت، گواه است که از هر سختی، پختهتر و از هر بلایی، قویتر بیرون آمدهای. ما، فرزندانِ امروزِ تو، وارثانِ این میراثِ گرانبهایِ زخمها و رویشها هستیم. میراثی که با خونِ هزاران شهید، با اشکِ میلیونها مادر، با عرقِ جبینِ سالیانِ سال و با همتِ بیبدیلِ مردان و زنانِ بزرگ این سرزمین، به ما رسیده است. وظیفهی ما، نه فقط مرهم نهادن بر این زخمها، که ایستادگی و ساختنِ فردایی درخشانتر است. فردایی که در آن، دیگر خبری از زخمهایِ کهنه نباشد، فردایی که در آن، نامت، مظهرِ صلح و آبادانی باشد و پرچمت، در اوجِ افتخار، برافراشته گردد.
وطنم تو مانند همیشه سربلند و باشکوه خواهی ماند.
تو را دوست دارم.
✍️ماشااله کاربخش راوری ـ بازنشسته فرهنگی و مدیر مسئول مجله عصر باور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وعده کشورهای متجاوز به مردم کشورهایی که مورد تجاوز قرار گرفته اند
@moraghbat
@moraghbat
ما کوهنوردیم. صعود و سقوط رو با هم دیدیم.
اما هیچ سقوطی سختتر از دل بریدن از زندگی نیست.
در این روزهای سخت، تنها چیزی که میتونیم بگیم اینه:
غمهاتون رو شریکیم، سکوتتون رو میشنویم، دلتون رو میفهمیم…
و امید داریم، مثل همیشه، دوباره پا شیم و دوباره راه بیفتیم.
پس با لحظات سخت زندگی بساز،
دریای آرام،
ناخدای قهرمان نمیسازد.
کاش میتونستم
همهی اونایی که دوسشون دارم رو
جمع کنم تو یه خونه مراقبشون باشم ،
همهی ایران رو❤️
نویسنده ناشناس
اما هیچ سقوطی سختتر از دل بریدن از زندگی نیست.
در این روزهای سخت، تنها چیزی که میتونیم بگیم اینه:
غمهاتون رو شریکیم، سکوتتون رو میشنویم، دلتون رو میفهمیم…
و امید داریم، مثل همیشه، دوباره پا شیم و دوباره راه بیفتیم.
پس با لحظات سخت زندگی بساز،
دریای آرام،
ناخدای قهرمان نمیسازد.
کاش میتونستم
همهی اونایی که دوسشون دارم رو
جمع کنم تو یه خونه مراقبشون باشم ،
همهی ایران رو❤️
نویسنده ناشناس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر فقط یک دوبینی بخواهی در مورد وطن از شاهنامه بگی
راز تاب آوری در جنگ : این نیز بگذرد!
✍️مریم طرزی
سواد زندگی
🔹سرسختی و تاب آوری ضرورتی حیاتی در شرایط بحرانی جنگ است؛ باور داشتن به این که آنچه ما را نمیکُشد، قویترمان میکند و تحمل رنج و ایستادگی در برابر ناملایمات همراه با خوش بینی و امید، رشد شخصیمان را تضمین و نگاهمان را به خود و به دنیای اطراف متحول می کند. در این مقاله، به بررسی تکنیکها و استراتژیهایی خواهیم پرداخت که به ما امکان میدهند تا در دل بحرانها قویتر شویم و با امید و اعتماد به نفس به آینده نگاه کنیم.
asriran.com/004UJ4
✍️مریم طرزی
سواد زندگی
🔹سرسختی و تاب آوری ضرورتی حیاتی در شرایط بحرانی جنگ است؛ باور داشتن به این که آنچه ما را نمیکُشد، قویترمان میکند و تحمل رنج و ایستادگی در برابر ناملایمات همراه با خوش بینی و امید، رشد شخصیمان را تضمین و نگاهمان را به خود و به دنیای اطراف متحول می کند. در این مقاله، به بررسی تکنیکها و استراتژیهایی خواهیم پرداخت که به ما امکان میدهند تا در دل بحرانها قویتر شویم و با امید و اعتماد به نفس به آینده نگاه کنیم.
asriran.com/004UJ4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*📹آهنگ «بوم بوم تل آویو» در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از۵۷۷ میلیون بازدید در یوتیوب داشته است! *
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
رسانه های دنیا دست صهیونیست هاست ، اما ایندفعه همه پشت ایران هستند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
رسانه های دنیا دست صهیونیست هاست ، اما ایندفعه همه پشت ایران هستند
ما در ایتا هم با شما هستیم
@morghebat
اینجا کپی کنید و در پوشه شخصی خودتان در ایتا پیست کنید و سپس روی لینک بزنید
@morghebat
اینجا کپی کنید و در پوشه شخصی خودتان در ایتا پیست کنید و سپس روی لینک بزنید
🩷 اول از همه بدن رو از زوم دربیار. یعنی وقتی احساس میکنی داری خشک میشی از استرس گیج شدی از حجم خبر؛ دستتو بکش رو یه سطح خنک، پاتو فشار بده به زمین، یه شئ رو تو دستت فشار بده. این کارا سیگنال میفرسته به مغز: الان امنی، برگرد اینجا.
❤️ نفس بکش ولی آگاهانه. دم عمیق از بینی ۴ ثانیه، نگه دار ۴ ثانیه، باز دم آهسته از دهان ۶ تا ۸ ثانیه و این کار رو سه بار تکرار کن. این باعث میشه مغزت بفهمه خطر فوری نیست.
💛 جو نساز. پیش بچه ها، جلوی دیگران یا حتی خودت، از فاجعه نگو که انگار همین الان قراره بیاد سراغت. پژوهش ها نشون دادن که فضای پر از پیش بینی منفی، اضطراب جمعی رو بالا میبره.
🧡 بچه داری؟! کودک نیاز به احساس امنیت داره، نه تحلیل سیاسی. لازم نیست دروغ بگی. ساده بگو خبر هایی هست که بعضی آدم ها ناراحت شدن، ولی ما الان امن هستیم و کنار هم هستیم.
💚 حواست باشه چه چیزی روت تاثیر داره! اگر صدای آژیر، گریه، ویدئو های ناراحت کننده اذیتت میکنه نگاه نکن. تو موظف نیستی همه چیز رو ببینی تا همدردیت ثابت بشه.
🩵 ارتباط با آدم های امن. صحبت کردن با آدم هایی که باهاشون احساس امنیت داری باعث ترشح اکسی توسین و کاهش کورتیزول میشه و میتونه احساست رو بهتر کنه.
💜 اگر احساس میکنی استرس یا اضطرابت زیاد شده و کنترلش برات سخته، حتما با متخصص روانشناس یا مشاور مشورت کن. کمک گرفتن نشونه قدرت و مراقبت از خودته.
🤍 ما کنترل جنگ رو نداریم، ولی کنترل واکنش هامون رو داریم.
❤️ نفس بکش ولی آگاهانه. دم عمیق از بینی ۴ ثانیه، نگه دار ۴ ثانیه، باز دم آهسته از دهان ۶ تا ۸ ثانیه و این کار رو سه بار تکرار کن. این باعث میشه مغزت بفهمه خطر فوری نیست.
💛 جو نساز. پیش بچه ها، جلوی دیگران یا حتی خودت، از فاجعه نگو که انگار همین الان قراره بیاد سراغت. پژوهش ها نشون دادن که فضای پر از پیش بینی منفی، اضطراب جمعی رو بالا میبره.
🧡 بچه داری؟! کودک نیاز به احساس امنیت داره، نه تحلیل سیاسی. لازم نیست دروغ بگی. ساده بگو خبر هایی هست که بعضی آدم ها ناراحت شدن، ولی ما الان امن هستیم و کنار هم هستیم.
💚 حواست باشه چه چیزی روت تاثیر داره! اگر صدای آژیر، گریه، ویدئو های ناراحت کننده اذیتت میکنه نگاه نکن. تو موظف نیستی همه چیز رو ببینی تا همدردیت ثابت بشه.
🩵 ارتباط با آدم های امن. صحبت کردن با آدم هایی که باهاشون احساس امنیت داری باعث ترشح اکسی توسین و کاهش کورتیزول میشه و میتونه احساست رو بهتر کنه.
💜 اگر احساس میکنی استرس یا اضطرابت زیاد شده و کنترلش برات سخته، حتما با متخصص روانشناس یا مشاور مشورت کن. کمک گرفتن نشونه قدرت و مراقبت از خودته.
🤍 ما کنترل جنگ رو نداریم، ولی کنترل واکنش هامون رو داریم.
دوستی پرسیده بود، از تهران نمیروید؟
این عکسها را برایش فرستادم و گفتم، ما خانوادهٔ خیلی بزرگی هستیم. میبینی، اینها فقط نیمی از خانوادهٔ ما هستند. برادران و خواهران کوچک ایرانی و افغانستانی من که اینجا درس میخوانند، آموزش میبینند، مراقبت میشوند و... .
این خانواده بزرگ، حالا توی یکی از خانههای کلنگی جنوب تهران، کنارِ هم هستند. توی عکس هم میبینی که دارند تلویزیون تماشا میکنند.
پدرومادرم از خانهٔ خودمان به اینجا که اصلیترین خانه مادرم بهعنوان یک مددکار است، کوچ کردهاند و درِ خانه برای آمدن همه باز است. ما اگر جایی هم برویم، از خانهمان در مرکز و غرب به اینجا میرویم. به جنوبِ پایتخت.
فاطمه بهروزفخر
#ما_تهرانیم
من ایران را دوست دارم چون
شعر دارد.
هنر دارد.
تاریخ دارد.
وسوسهی ماندن دارد.
وطن
در دل آدمی باید باشد
این عکسها را برایش فرستادم و گفتم، ما خانوادهٔ خیلی بزرگی هستیم. میبینی، اینها فقط نیمی از خانوادهٔ ما هستند. برادران و خواهران کوچک ایرانی و افغانستانی من که اینجا درس میخوانند، آموزش میبینند، مراقبت میشوند و... .
این خانواده بزرگ، حالا توی یکی از خانههای کلنگی جنوب تهران، کنارِ هم هستند. توی عکس هم میبینی که دارند تلویزیون تماشا میکنند.
پدرومادرم از خانهٔ خودمان به اینجا که اصلیترین خانه مادرم بهعنوان یک مددکار است، کوچ کردهاند و درِ خانه برای آمدن همه باز است. ما اگر جایی هم برویم، از خانهمان در مرکز و غرب به اینجا میرویم. به جنوبِ پایتخت.
فاطمه بهروزفخر
#ما_تهرانیم
من ایران را دوست دارم چون
شعر دارد.
هنر دارد.
تاریخ دارد.
وسوسهی ماندن دارد.
وطن
در دل آدمی باید باشد
روان آدمی برای جنگ ساخته نشده. اضطراب،
بیخوابی، ترس از آینده، افکار مرگ
همه اینها واکنشهای طبیعی به شرایطی غیرطبیعی هستند.
اگه احساس میکنی ذهنت خسته شده، ضعیف نیستی؛ انسانی.
لطفاً به خودت مهربانی کن؛
با عزیزانت حرف بزن؛
و اگر شده، کمی از اخبار فاصله بگیر
بیخوابی، ترس از آینده، افکار مرگ
همه اینها واکنشهای طبیعی به شرایطی غیرطبیعی هستند.
اگه احساس میکنی ذهنت خسته شده، ضعیف نیستی؛ انسانی.
لطفاً به خودت مهربانی کن؛
با عزیزانت حرف بزن؛
و اگر شده، کمی از اخبار فاصله بگیر
چرا اکثر خانمها دنبال مردهایی هستن که جا افتاده ن و از خودشون چند سالی بزرگترن؟
- چون آنها بالغند و رفتار کودکانه ندارند
- جذاب ترند
- میدانند با یک زن چگونه رفتار کنند
- به آنها حس امنیت میدهند
- از نظر مالی تا حدی به ثبات رسیده اند
- سرد و گرم روزگار رو دیدن و خیلی چیزا رو میدونند
- واقعا همدمهای خوبی هستند
- در انجام کارهای خونه کمک حال خانومشون هستن و نظر دیگران براشون مهم نیست
- دنبال اذیت کردن نیستند
#روانشناسی_بانوان
- چون آنها بالغند و رفتار کودکانه ندارند
- جذاب ترند
- میدانند با یک زن چگونه رفتار کنند
- به آنها حس امنیت میدهند
- از نظر مالی تا حدی به ثبات رسیده اند
- سرد و گرم روزگار رو دیدن و خیلی چیزا رو میدونند
- واقعا همدمهای خوبی هستند
- در انجام کارهای خونه کمک حال خانومشون هستن و نظر دیگران براشون مهم نیست
- دنبال اذیت کردن نیستند
#روانشناسی_بانوان
«در این روزها، تنها نمانید…»
این روزها، قلبها سنگینتر میتپند و ذهنها زودتر خسته میشوند.
اما یک آغوش، یک نگاه، یک کلام مهربان…
میتواند مثل دارویی نامرئی، روح خسته را آرام کند.
🔸 با هم بودن یعنی:
جایی برای گریستن…
جایی برای خندیدن…
جایی برای تحمل دنیا با هم.
وقتی دنیا سخت میگیرد، آدمها باید نرم شوند؛ به هم نزدیکتر.
پند:
در روزهای سخت، «بودن کنار هم» گاهی از هزار درمان مؤثرتر است…
این روزها، قلبها سنگینتر میتپند و ذهنها زودتر خسته میشوند.
اما یک آغوش، یک نگاه، یک کلام مهربان…
میتواند مثل دارویی نامرئی، روح خسته را آرام کند.
🔸 با هم بودن یعنی:
جایی برای گریستن…
جایی برای خندیدن…
جایی برای تحمل دنیا با هم.
وقتی دنیا سخت میگیرد، آدمها باید نرم شوند؛ به هم نزدیکتر.
پند:
در روزهای سخت، «بودن کنار هم» گاهی از هزار درمان مؤثرتر است…
۸ نشونه اینکه تو رابطه پخته شدی :
۱. دیگه خودتو سر هر چیزی سرزنش نمیکنی.
2. حوصله حرفای الکی و چتای بیمعنی رو نداری.
3. برات مهم نیست بقیه چی فکر میکنن، زندگی خودته.
4. راحتتر میگذری و بیخود حرص نمیخوری.
5. میدونی تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدم اشتباهه.
6. به جای تغییر دادن بقیه، به تفاوتاشون احترام میذاری.
7. یاد گرفتی بعضی وقتا سکوت از هزار تا حرف قویتره.
8. فهمیدی خوشحالی واقعی رو باید خودت بسازی، نه کسی دیگه.
۱. دیگه خودتو سر هر چیزی سرزنش نمیکنی.
2. حوصله حرفای الکی و چتای بیمعنی رو نداری.
3. برات مهم نیست بقیه چی فکر میکنن، زندگی خودته.
4. راحتتر میگذری و بیخود حرص نمیخوری.
5. میدونی تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدم اشتباهه.
6. به جای تغییر دادن بقیه، به تفاوتاشون احترام میذاری.
7. یاد گرفتی بعضی وقتا سکوت از هزار تا حرف قویتره.
8. فهمیدی خوشحالی واقعی رو باید خودت بسازی، نه کسی دیگه.
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر ؛ یکی بد است و دیگری خوب ، این هشیار است و آن احمق ؛ این فعال است و آن تنبل .
حال آن که اینجور نیست . آدمها مثل رودخانهاند ، اگر چه همه یکشکل و یکجورند ولی رودخانه را که دیدهاید ، همچنانکه پیش میرود ، گاهی آهسته حرکت میکند ، گاهی تند ، گاه که به کوهسار میرسد باریک میشود ، گاهی که به دشت میرسد پهن میشود و وسعت پیدا میکند ؛ در جائی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود . یک زمان آرام است و یک زمان طغیان میکند .
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد ، گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را ...!
📚 رستاخیز
🖌 لئو تولستوی
حال آن که اینجور نیست . آدمها مثل رودخانهاند ، اگر چه همه یکشکل و یکجورند ولی رودخانه را که دیدهاید ، همچنانکه پیش میرود ، گاهی آهسته حرکت میکند ، گاهی تند ، گاه که به کوهسار میرسد باریک میشود ، گاهی که به دشت میرسد پهن میشود و وسعت پیدا میکند ؛ در جائی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود . یک زمان آرام است و یک زمان طغیان میکند .
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد ، گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را ...!
📚 رستاخیز
🖌 لئو تولستوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ریشهی بسیاری از اضطراب های بچهها در امر و نهیهای زیاده:
دست و روتو بشور، مسواک بزن، برو دستشویی، غذاتو بخور.
گاهی وقتها که اونها رو خیلی نصیحت میکنیم و طولانی مدت سخنرانی میکنیم براشون، اضطرابشون تشدید میشه، آخه کی از نصیحت خوشش میاد و با نصیحت رفتارش تغییر کرده؟ از امروز بذارش کنار.
و مورد دیگه ای که خیلی رایجه، تهدیده:
اگه درس نخونی دوستت ندارم، اگه زود حاضر نشی میریم و تنها میمونی و...
اینا تو ذهن منِ بزرگسال برابر با واقعیت و در نتیجه ترسناک نیست، اما بچه واقعا حس تنهایی و ترس میکنه.
حواسمون به جملات اتوماتیک روزمرهمون باشه.
دست و روتو بشور، مسواک بزن، برو دستشویی، غذاتو بخور.
گاهی وقتها که اونها رو خیلی نصیحت میکنیم و طولانی مدت سخنرانی میکنیم براشون، اضطرابشون تشدید میشه، آخه کی از نصیحت خوشش میاد و با نصیحت رفتارش تغییر کرده؟ از امروز بذارش کنار.
و مورد دیگه ای که خیلی رایجه، تهدیده:
اگه درس نخونی دوستت ندارم، اگه زود حاضر نشی میریم و تنها میمونی و...
اینا تو ذهن منِ بزرگسال برابر با واقعیت و در نتیجه ترسناک نیست، اما بچه واقعا حس تنهایی و ترس میکنه.
حواسمون به جملات اتوماتیک روزمرهمون باشه.