*تو این روزا، حواسمون باشه به یه چیز خیلی مهمتر؛ خودِ ایران*
✍️ فرناز فتحی سرابی:
راستش رو بخواید، توی همین چند روز گذشته، از وقتی که تجاوزات رژیم صهیونیستی به ایران شروع شده، یه عالمه حرف و نظر مختلف شنیدم؛ توی مترو، اتوبوس، حتی تو فضای مجازی. بعضیها داشتن خوشحالی میکردن، بعضی دیگه فقط فحش و ناسزا به مسئولین، بعضی هم سکوت...!
باور کنید، منم موندم؛ نه میتونم دلمو کامل صاف کنم واسه اونایی که ناراحتن و شاید یه چیزایی رو دارن اشتباه میگن، نه میتونم کامل قضاوتشون کنم، چرا؟ چون خیلیهامون دل خوشی از عملکرد مسئولین نظام نداریم؛ چراکه تو این سالها، خیلی چیزا دیدیم، خیلی زخم خوردیم، ولی...!
الان وقت اون حساب کتابا نیست؛
الان وقت تسویهحساب با گذشته نیست، الان فقط یه چیز مهمه؛ *«ایران»*
یه خاکی داریم به اسم ایران که از هزار سال پیش تا الان، بهش افتخار کردیم. برای خیلیامون مثل مادره؛ نه بخاطر نظام و دولت، بخاطر خود ایران، بخاطر این مردم، بخاطر این سرزمین.
رژیم صهیونیستی به خاکمون تجاوز کرده، فرماندهان نظامی و دانشمندامونو ترور کرده، فرقی هم براش نداشته بچه باشی یا پیر، زن باشی یا مرد. تو همین چند روز، کلی جنایت کرده، بیهیچ شرمی؛ حالا وقتشه که فارغ از همه اختلاف نظرها، پشت هم وایسیم.
اگه الان از هم جدا بشیم، فقط راه رو برای دشمن باز کردیم؛ الان موقعشه که بفهمیم هر چی بوده و نبوده، اونور مرزها کسی دلش برای ما نسوخته. آمریکا و اسرائیل نه برای ما آزادی میارن، نه آسایش. نگاه کنید به افغانستان، لیبی، سوریه؛ نتیجه دخالتهای خارجی فقط خاکستر و آوار بوده.
ایران الان تو یکی از حساسترین پیچهای تاریخشه؛ یه ملت، یه فرهنگ، یه تاریخ، الان زیر سایه تهدید و موشک و توطئه ایستاده و این حمله فقط نظامی نیست؛ این یه حملهست به هویت و غرور یه ملته.
بذارید یه چیز ساده بگم؛ اگه امروز بهم رحم نکنیم، اگه امروز پشت هم نباشیم، فردا ممکنه هیچ *«ایرانی»* باقی نمونده باشه که بخواد بحث کنه کی راست میگفت و کی اشتباه.
حالا وقتشه که همدل باشیم؛ وقتشه که یادمون بیاد کی هستیم و چی داریم از دست میدیم.
بیایید این چند روز فضای مجازی رو از نفرت و تمسخر و شادی برای درد خودمون پاک کنیم؛ نذاریم بیگانگان از تفرقه ما خوشحال بشن، نذاریم اونایی که نقشه تکهتکه کردن این کشور رو دارن، ذرهای امیدوار بشن.
این روزا وقتشه که *«ایران»* رو بغل کنیم، نه شعار، نه ریا، فقط از ته دل.
چون این خاک، مال همه ماست؛ چه منتقد، چه موافق، چه خسته، چه امیدوار. و فقط با هم، فقط با اتحاد، میتونیم جلو این تجاوز رو بگیریم.
همین، فقط خواستم رفیقوار بگم
اگه قرار باشه کاری کنیم، الان وقتشه؛ نه فردا، نه وقتی دیر شده.
*زنده باد ایران و ایرانی* 💚🤍❤️
✍️ فرناز فتحی سرابی:
راستش رو بخواید، توی همین چند روز گذشته، از وقتی که تجاوزات رژیم صهیونیستی به ایران شروع شده، یه عالمه حرف و نظر مختلف شنیدم؛ توی مترو، اتوبوس، حتی تو فضای مجازی. بعضیها داشتن خوشحالی میکردن، بعضی دیگه فقط فحش و ناسزا به مسئولین، بعضی هم سکوت...!
باور کنید، منم موندم؛ نه میتونم دلمو کامل صاف کنم واسه اونایی که ناراحتن و شاید یه چیزایی رو دارن اشتباه میگن، نه میتونم کامل قضاوتشون کنم، چرا؟ چون خیلیهامون دل خوشی از عملکرد مسئولین نظام نداریم؛ چراکه تو این سالها، خیلی چیزا دیدیم، خیلی زخم خوردیم، ولی...!
الان وقت اون حساب کتابا نیست؛
الان وقت تسویهحساب با گذشته نیست، الان فقط یه چیز مهمه؛ *«ایران»*
یه خاکی داریم به اسم ایران که از هزار سال پیش تا الان، بهش افتخار کردیم. برای خیلیامون مثل مادره؛ نه بخاطر نظام و دولت، بخاطر خود ایران، بخاطر این مردم، بخاطر این سرزمین.
رژیم صهیونیستی به خاکمون تجاوز کرده، فرماندهان نظامی و دانشمندامونو ترور کرده، فرقی هم براش نداشته بچه باشی یا پیر، زن باشی یا مرد. تو همین چند روز، کلی جنایت کرده، بیهیچ شرمی؛ حالا وقتشه که فارغ از همه اختلاف نظرها، پشت هم وایسیم.
اگه الان از هم جدا بشیم، فقط راه رو برای دشمن باز کردیم؛ الان موقعشه که بفهمیم هر چی بوده و نبوده، اونور مرزها کسی دلش برای ما نسوخته. آمریکا و اسرائیل نه برای ما آزادی میارن، نه آسایش. نگاه کنید به افغانستان، لیبی، سوریه؛ نتیجه دخالتهای خارجی فقط خاکستر و آوار بوده.
ایران الان تو یکی از حساسترین پیچهای تاریخشه؛ یه ملت، یه فرهنگ، یه تاریخ، الان زیر سایه تهدید و موشک و توطئه ایستاده و این حمله فقط نظامی نیست؛ این یه حملهست به هویت و غرور یه ملته.
بذارید یه چیز ساده بگم؛ اگه امروز بهم رحم نکنیم، اگه امروز پشت هم نباشیم، فردا ممکنه هیچ *«ایرانی»* باقی نمونده باشه که بخواد بحث کنه کی راست میگفت و کی اشتباه.
حالا وقتشه که همدل باشیم؛ وقتشه که یادمون بیاد کی هستیم و چی داریم از دست میدیم.
بیایید این چند روز فضای مجازی رو از نفرت و تمسخر و شادی برای درد خودمون پاک کنیم؛ نذاریم بیگانگان از تفرقه ما خوشحال بشن، نذاریم اونایی که نقشه تکهتکه کردن این کشور رو دارن، ذرهای امیدوار بشن.
این روزا وقتشه که *«ایران»* رو بغل کنیم، نه شعار، نه ریا، فقط از ته دل.
چون این خاک، مال همه ماست؛ چه منتقد، چه موافق، چه خسته، چه امیدوار. و فقط با هم، فقط با اتحاد، میتونیم جلو این تجاوز رو بگیریم.
همین، فقط خواستم رفیقوار بگم
اگه قرار باشه کاری کنیم، الان وقتشه؛ نه فردا، نه وقتی دیر شده.
*زنده باد ایران و ایرانی* 💚🤍❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام جاوید ای وطن
صبح امید ای وطن
جلوه کن در آسمان
همچون مهر جاودان
وطن ای هستی من
شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچون مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که هم آوای تو منم
همه جانو تنم
وطنم , وتنم، وطنم، وتنم
@moraghbat
صبح امید ای وطن
جلوه کن در آسمان
همچون مهر جاودان
وطن ای هستی من
شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچون مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که هم آوای تو منم
همه جانو تنم
وطنم , وتنم، وطنم، وتنم
@moraghbat
روانکاوی تأثیر جنگ روانی بر ناخودآگاه جمعی
ناخودآگاه جمعی، مفهومی از یونگ، شامل نمادها و کهنالگوهای مشترک یک ملت (مثل مادر وطن، قهرمان، یا دشمن) است که رفتار و ادراکات جامعه را شکل میدهد. جنگ روانی، مانند جنگ ایران و اسرائیل، با دستکاری این کهنالگوها به دنبال تضعیف روحیه و ایجاد تفرقه است:
1. تحریک سایه: شایعات و حملات (مثل هدف قرار دادن صداوسیما) ترس از نابودی هویت ملی را بیدار میکند.
2. حمله به مادر وطن: تخریب نمادهای ملی (مثل زیرساختها) حس ناامنی و عجز را تقویت میکند.
3. تضعیف قهرمان: مخدوش کردن تصویر رهبران یا شهدا، اعتماد به نفس جمعی را کاهش میدهد.
4. تفرقه با دشمن داخلی: تحریک اختلافات قومی یا سیاسی، همبستگی ملی را تضعیف میکند.
راه مقاومت: تقویت آگاهی جمعی، بازسازی روایتهای قهرمانی (مثل نامههای عاشقانه سربازان)، و تأکید بر وحدت ملی میتواند اثرات جنگ روانی را خنثی کند.
✒️جُملگی روانکاوی
https://www.tg-me.com/moraghbat
ناخودآگاه جمعی، مفهومی از یونگ، شامل نمادها و کهنالگوهای مشترک یک ملت (مثل مادر وطن، قهرمان، یا دشمن) است که رفتار و ادراکات جامعه را شکل میدهد. جنگ روانی، مانند جنگ ایران و اسرائیل، با دستکاری این کهنالگوها به دنبال تضعیف روحیه و ایجاد تفرقه است:
1. تحریک سایه: شایعات و حملات (مثل هدف قرار دادن صداوسیما) ترس از نابودی هویت ملی را بیدار میکند.
2. حمله به مادر وطن: تخریب نمادهای ملی (مثل زیرساختها) حس ناامنی و عجز را تقویت میکند.
3. تضعیف قهرمان: مخدوش کردن تصویر رهبران یا شهدا، اعتماد به نفس جمعی را کاهش میدهد.
4. تفرقه با دشمن داخلی: تحریک اختلافات قومی یا سیاسی، همبستگی ملی را تضعیف میکند.
راه مقاومت: تقویت آگاهی جمعی، بازسازی روایتهای قهرمانی (مثل نامههای عاشقانه سربازان)، و تأکید بر وحدت ملی میتواند اثرات جنگ روانی را خنثی کند.
✒️جُملگی روانکاوی
https://www.tg-me.com/moraghbat
جدی الان میفهمم چرا مردم غزه خانه هاشونو ترک نمیکردن. خانه حتی ویرانه، خانه است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📛حالا فکر کن پای خاک وسط باشه
استوری اینستاگرامی بیرانوند، دروازهبان تیم ملی
استوری اینستاگرامی بیرانوند، دروازهبان تیم ملی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
،
🌙امشب
✨برایتان دعا میکنم
⭐️خدای بزرگ نصیبتان کند
✨هر آنچه ازخوبی ها
🌙آرزو دارید🙏🏻
🌙لحظه هاتون آروم
✨خونه هاتون گرم از محبت
⭐️آسمون دلتون ستاره بارون
✨خواب تون شیرین
🌙شبتون بخیر و شادی
🌙امشب
✨برایتان دعا میکنم
⭐️خدای بزرگ نصیبتان کند
✨هر آنچه ازخوبی ها
🌙آرزو دارید🙏🏻
🌙لحظه هاتون آروم
✨خونه هاتون گرم از محبت
⭐️آسمون دلتون ستاره بارون
✨خواب تون شیرین
🌙شبتون بخیر و شادی
پوستری که کانال اخبار رهبر انقلاب لحظاتی قبل منتشر کرد:
به نام نامی حیدر علیهالسلام...
به نام نامی حیدر نبرد آغاز میگردد
علی با ذوالفقار خود به خیبر باز میگردد
اقتباس از قصیدهی مشهور ابنابیالحدید با این مضمون که «خداوند قلعههایی را به دست امیرالمومنین علیهالسلام فتح کرد که نه یهودیان باورشان میشد چنین شکست بخورند و نه مسلمانان امید به پیروزیاش داشتند.»
به نام نامی حیدر علیهالسلام...
به نام نامی حیدر نبرد آغاز میگردد
علی با ذوالفقار خود به خیبر باز میگردد
اقتباس از قصیدهی مشهور ابنابیالحدید با این مضمون که «خداوند قلعههایی را به دست امیرالمومنین علیهالسلام فتح کرد که نه یهودیان باورشان میشد چنین شکست بخورند و نه مسلمانان امید به پیروزیاش داشتند.»
ایران عزیز، تو را دوست دارم
"سفری به درون تاریخ، به قلب زخمها و به جانِ امیدها"
وطنم، تو را دوست دارم... به اندازه جان، به اندازه همه آنچه که دارم. ایران! ای کهنبومِ دیرین، ای سرزمینِ زخمخورده اما سرفراز، ای مادرِ مهربان اما داغدیده! چگونه از تو ننویسم، وقتی که نامت، با تار و پودِ هستیام عجین گشته است؟ چگونه از زخمهایت سخن نگویم، وقتی که هر خراش بر پیکرت، رنجی عمیق بر جانِ فرزندانت مینشاند؟ صدها سال است که بر شانههای ستبرت، بارِ تاریخ سنگینی میکند؛ تاریخی سرشار از شکوه و شادکامی، اما آکنده از درد و محنت. هر ورق از دفترِ عمرِ درازت، حکایتی است از یورشها و ایستادگیها، از زخمها و رویشها. از همان دورانِ باستان، که نامت در پیچ و خمِ اسطورهها و حماسهها زنده شد، تا امروز که در گذرِ طوفانهای سهمگین، همچنان ایستادهای، خونِ دلها خوردهای و جانها دادهای. به یاد بیاور، آن روزها که هجومِ سیلآسایِ تاتار و مغول، پیکرت را در هم کوبید و شهرهایت را به خاک و خون کشید. آن روزها که سمِ اسبانِ تازنده، بر قلبِ تاریخ و فرهنگت تاخت و هر آن چه را که از هزاران سال تمدن اندوخته بودی، به غارت برد. اما تو، ای سروِ آزاده، نه خم گشتی و نه بشکستی. از زیر آوارِ تباهی، دوباره سر برآوردی و با خونِ رگهایِ فرزندانت، بذرِ امید پاشیدی. فرهنگِ پویایت، این بار نیز، مهاجمان را در خود ذوب کرد و از هر تهدیدی، فرصتی برای بالندگی ساخت. زخمِ مغول، عمیق بود، اما ایمانِ تو به ریشههایت، عمیقتر. و این فقط یک زخم نبود. زخمِ بیگانهپرستی، زخمِ خودفروشی، زخمِ جهل و تفرقه، زخمِ استبداد و خودکامگی، در طول قرون، بارها و بارها بر تنت نشست. بارها شاهدِ تجزیهی خاکت بودهای، بارها مرزهایت را عقب و جلو کشیدهاند، بارها منابعِ گرانبهایت را به تاراج بردهاند. هر تکه از وجودت، سندی است بر این دردِ کهنه. از خلیج فارس، تا کوههای البرز، از دشتهای بی انتهای کویرلوت، تا جنگلهای گیلان، هر جا که پا میگذاری، فریادِ دردی از عمق تاریخ به گوش میرسد؛ فریادِ مظلومیتی که در سینهی کوهها و دشتها محبوس مانده است. اما در این میان، تو را فرزندانی بود که هرگز از پای ننشستند. مردمی که با تمامِ وجود، به این خاک دل بستند و برایِ وجب به وجبِ آن، خونِ دلها خوردند. در پیچ و خمِ تاریخ، هر بار که تاریکی بر تو چیره شد، کورسویِ امیدی از دلِ این مردم جوانه زد. گاه در قامتِ یک مصلح عادل، گاه در قامتِ یک شاعرِ شوریده، گاه در قامتِ یک عارفِ دلسوخته و گاه، در قامتِ هزاران دلاورِ گمنام. این خونِ شهیدان است که رگهای خشکیدهی تو را سیراب کرده، این اشکِ مادران است که خاکِ تشنهی تو را آبیاری کرده و این فریادِ آزادیخواهی است که آسمانِ خاموشِ تو را لرزانده است. به یاد آور، روزهایِ هشت سال دفاع مقدس را. آن روزها که تمامیِ جهان، به یک سو بود و تو، تنها و بیکس، در برابرِ هجومِ خصم ایستاده بودی. هزاران گلِ پرپر شده، هزاران جوانِ جانفشان، هزاران مادرِ داغدار... اینها نه فقط زخمهای جنگ، که نشانههایِ عزت و اقتدارِ تو هستند. هر قطره خونِ پاکی که بر خاکِ تو ریخت، نه فقط زخمی بر پیکرت، که آبیاریِ ریشههایِ عمیقِ استقلالت بود. اینها مردانی بودند که با دستانِ خالی و قلبی سرشار از ایمان، در برابرِ تانکها و توپها ایستادند تا وجبی از خاکِ مقدسِ تو به دستِ نامحرمان نیفتد. اینها شیرزنانی بودند که در پسِ جبههها، با مقاومت و ایثار، پشتیبانِ مردانِ خود بودند و هرگز از سختیها نهراسیدند. امروز نیز، زخمهایی تازه بر پیکرت نقش بسته است. زخمِ تحریمها، زخمِ دردهای اقتصادی، زخمِ بیمهریها و زخمِ سوءتفاهمها و مهمتر از همه زخم کین دشمن پلید صهیونی که این روزها چون گرگی درنده به جان عزیزت افتاده است.
گاهی از درون میسوزی و گاهی از بیرون، با حملات ددمنشانه مواجه میشوی. اما ای وطنم، تو به ایستادگی عادت داری. تو از دلِ خاکسترها، بارها ققنوسوار برخاستهای. ریشههایت عمیقتر از آن است که طوفانها بتوانند تو را از جا برکنند. تاریخِ پرفراز و نشیبت، گواه است که از هر سختی، پختهتر و از هر بلایی، قویتر بیرون آمدهای. ما، فرزندانِ امروزِ تو، وارثانِ این میراثِ گرانبهایِ زخمها و رویشها هستیم. میراثی که با خونِ هزاران شهید، با اشکِ میلیونها مادر، با عرقِ جبینِ سالیانِ سال و با همتِ بیبدیلِ مردان و زنانِ بزرگ این سرزمین، به ما رسیده است. وظیفهی ما، نه فقط مرهم نهادن بر این زخمها، که ایستادگی و ساختنِ فردایی درخشانتر است. فردایی که در آن، دیگر خبری از زخمهایِ کهنه نباشد، فردایی که در آن، نامت، مظهرِ صلح و آبادانی باشد و پرچمت، در اوجِ افتخار، برافراشته گردد.
وطنم تو مانند همیشه سربلند و باشکوه خواهی ماند.
تو را دوست دارم.
✍️ماشااله کاربخش راوری ـ بازنشسته فرهنگی و مدیر مسئول مجله عصر باور
"سفری به درون تاریخ، به قلب زخمها و به جانِ امیدها"
وطنم، تو را دوست دارم... به اندازه جان، به اندازه همه آنچه که دارم. ایران! ای کهنبومِ دیرین، ای سرزمینِ زخمخورده اما سرفراز، ای مادرِ مهربان اما داغدیده! چگونه از تو ننویسم، وقتی که نامت، با تار و پودِ هستیام عجین گشته است؟ چگونه از زخمهایت سخن نگویم، وقتی که هر خراش بر پیکرت، رنجی عمیق بر جانِ فرزندانت مینشاند؟ صدها سال است که بر شانههای ستبرت، بارِ تاریخ سنگینی میکند؛ تاریخی سرشار از شکوه و شادکامی، اما آکنده از درد و محنت. هر ورق از دفترِ عمرِ درازت، حکایتی است از یورشها و ایستادگیها، از زخمها و رویشها. از همان دورانِ باستان، که نامت در پیچ و خمِ اسطورهها و حماسهها زنده شد، تا امروز که در گذرِ طوفانهای سهمگین، همچنان ایستادهای، خونِ دلها خوردهای و جانها دادهای. به یاد بیاور، آن روزها که هجومِ سیلآسایِ تاتار و مغول، پیکرت را در هم کوبید و شهرهایت را به خاک و خون کشید. آن روزها که سمِ اسبانِ تازنده، بر قلبِ تاریخ و فرهنگت تاخت و هر آن چه را که از هزاران سال تمدن اندوخته بودی، به غارت برد. اما تو، ای سروِ آزاده، نه خم گشتی و نه بشکستی. از زیر آوارِ تباهی، دوباره سر برآوردی و با خونِ رگهایِ فرزندانت، بذرِ امید پاشیدی. فرهنگِ پویایت، این بار نیز، مهاجمان را در خود ذوب کرد و از هر تهدیدی، فرصتی برای بالندگی ساخت. زخمِ مغول، عمیق بود، اما ایمانِ تو به ریشههایت، عمیقتر. و این فقط یک زخم نبود. زخمِ بیگانهپرستی، زخمِ خودفروشی، زخمِ جهل و تفرقه، زخمِ استبداد و خودکامگی، در طول قرون، بارها و بارها بر تنت نشست. بارها شاهدِ تجزیهی خاکت بودهای، بارها مرزهایت را عقب و جلو کشیدهاند، بارها منابعِ گرانبهایت را به تاراج بردهاند. هر تکه از وجودت، سندی است بر این دردِ کهنه. از خلیج فارس، تا کوههای البرز، از دشتهای بی انتهای کویرلوت، تا جنگلهای گیلان، هر جا که پا میگذاری، فریادِ دردی از عمق تاریخ به گوش میرسد؛ فریادِ مظلومیتی که در سینهی کوهها و دشتها محبوس مانده است. اما در این میان، تو را فرزندانی بود که هرگز از پای ننشستند. مردمی که با تمامِ وجود، به این خاک دل بستند و برایِ وجب به وجبِ آن، خونِ دلها خوردند. در پیچ و خمِ تاریخ، هر بار که تاریکی بر تو چیره شد، کورسویِ امیدی از دلِ این مردم جوانه زد. گاه در قامتِ یک مصلح عادل، گاه در قامتِ یک شاعرِ شوریده، گاه در قامتِ یک عارفِ دلسوخته و گاه، در قامتِ هزاران دلاورِ گمنام. این خونِ شهیدان است که رگهای خشکیدهی تو را سیراب کرده، این اشکِ مادران است که خاکِ تشنهی تو را آبیاری کرده و این فریادِ آزادیخواهی است که آسمانِ خاموشِ تو را لرزانده است. به یاد آور، روزهایِ هشت سال دفاع مقدس را. آن روزها که تمامیِ جهان، به یک سو بود و تو، تنها و بیکس، در برابرِ هجومِ خصم ایستاده بودی. هزاران گلِ پرپر شده، هزاران جوانِ جانفشان، هزاران مادرِ داغدار... اینها نه فقط زخمهای جنگ، که نشانههایِ عزت و اقتدارِ تو هستند. هر قطره خونِ پاکی که بر خاکِ تو ریخت، نه فقط زخمی بر پیکرت، که آبیاریِ ریشههایِ عمیقِ استقلالت بود. اینها مردانی بودند که با دستانِ خالی و قلبی سرشار از ایمان، در برابرِ تانکها و توپها ایستادند تا وجبی از خاکِ مقدسِ تو به دستِ نامحرمان نیفتد. اینها شیرزنانی بودند که در پسِ جبههها، با مقاومت و ایثار، پشتیبانِ مردانِ خود بودند و هرگز از سختیها نهراسیدند. امروز نیز، زخمهایی تازه بر پیکرت نقش بسته است. زخمِ تحریمها، زخمِ دردهای اقتصادی، زخمِ بیمهریها و زخمِ سوءتفاهمها و مهمتر از همه زخم کین دشمن پلید صهیونی که این روزها چون گرگی درنده به جان عزیزت افتاده است.
گاهی از درون میسوزی و گاهی از بیرون، با حملات ددمنشانه مواجه میشوی. اما ای وطنم، تو به ایستادگی عادت داری. تو از دلِ خاکسترها، بارها ققنوسوار برخاستهای. ریشههایت عمیقتر از آن است که طوفانها بتوانند تو را از جا برکنند. تاریخِ پرفراز و نشیبت، گواه است که از هر سختی، پختهتر و از هر بلایی، قویتر بیرون آمدهای. ما، فرزندانِ امروزِ تو، وارثانِ این میراثِ گرانبهایِ زخمها و رویشها هستیم. میراثی که با خونِ هزاران شهید، با اشکِ میلیونها مادر، با عرقِ جبینِ سالیانِ سال و با همتِ بیبدیلِ مردان و زنانِ بزرگ این سرزمین، به ما رسیده است. وظیفهی ما، نه فقط مرهم نهادن بر این زخمها، که ایستادگی و ساختنِ فردایی درخشانتر است. فردایی که در آن، دیگر خبری از زخمهایِ کهنه نباشد، فردایی که در آن، نامت، مظهرِ صلح و آبادانی باشد و پرچمت، در اوجِ افتخار، برافراشته گردد.
وطنم تو مانند همیشه سربلند و باشکوه خواهی ماند.
تو را دوست دارم.
✍️ماشااله کاربخش راوری ـ بازنشسته فرهنگی و مدیر مسئول مجله عصر باور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وعده کشورهای متجاوز به مردم کشورهایی که مورد تجاوز قرار گرفته اند
@moraghbat
@moraghbat
ما کوهنوردیم. صعود و سقوط رو با هم دیدیم.
اما هیچ سقوطی سختتر از دل بریدن از زندگی نیست.
در این روزهای سخت، تنها چیزی که میتونیم بگیم اینه:
غمهاتون رو شریکیم، سکوتتون رو میشنویم، دلتون رو میفهمیم…
و امید داریم، مثل همیشه، دوباره پا شیم و دوباره راه بیفتیم.
پس با لحظات سخت زندگی بساز،
دریای آرام،
ناخدای قهرمان نمیسازد.
کاش میتونستم
همهی اونایی که دوسشون دارم رو
جمع کنم تو یه خونه مراقبشون باشم ،
همهی ایران رو❤️
نویسنده ناشناس
اما هیچ سقوطی سختتر از دل بریدن از زندگی نیست.
در این روزهای سخت، تنها چیزی که میتونیم بگیم اینه:
غمهاتون رو شریکیم، سکوتتون رو میشنویم، دلتون رو میفهمیم…
و امید داریم، مثل همیشه، دوباره پا شیم و دوباره راه بیفتیم.
پس با لحظات سخت زندگی بساز،
دریای آرام،
ناخدای قهرمان نمیسازد.
کاش میتونستم
همهی اونایی که دوسشون دارم رو
جمع کنم تو یه خونه مراقبشون باشم ،
همهی ایران رو❤️
نویسنده ناشناس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر فقط یک دوبینی بخواهی در مورد وطن از شاهنامه بگی
راز تاب آوری در جنگ : این نیز بگذرد!
✍️مریم طرزی
سواد زندگی
🔹سرسختی و تاب آوری ضرورتی حیاتی در شرایط بحرانی جنگ است؛ باور داشتن به این که آنچه ما را نمیکُشد، قویترمان میکند و تحمل رنج و ایستادگی در برابر ناملایمات همراه با خوش بینی و امید، رشد شخصیمان را تضمین و نگاهمان را به خود و به دنیای اطراف متحول می کند. در این مقاله، به بررسی تکنیکها و استراتژیهایی خواهیم پرداخت که به ما امکان میدهند تا در دل بحرانها قویتر شویم و با امید و اعتماد به نفس به آینده نگاه کنیم.
asriran.com/004UJ4
✍️مریم طرزی
سواد زندگی
🔹سرسختی و تاب آوری ضرورتی حیاتی در شرایط بحرانی جنگ است؛ باور داشتن به این که آنچه ما را نمیکُشد، قویترمان میکند و تحمل رنج و ایستادگی در برابر ناملایمات همراه با خوش بینی و امید، رشد شخصیمان را تضمین و نگاهمان را به خود و به دنیای اطراف متحول می کند. در این مقاله، به بررسی تکنیکها و استراتژیهایی خواهیم پرداخت که به ما امکان میدهند تا در دل بحرانها قویتر شویم و با امید و اعتماد به نفس به آینده نگاه کنیم.
asriran.com/004UJ4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*📹آهنگ «بوم بوم تل آویو» در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از۵۷۷ میلیون بازدید در یوتیوب داشته است! *
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
رسانه های دنیا دست صهیونیست هاست ، اما ایندفعه همه پشت ایران هستند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
رسانه های دنیا دست صهیونیست هاست ، اما ایندفعه همه پشت ایران هستند
ما در ایتا هم با شما هستیم
@morghebat
اینجا کپی کنید و در پوشه شخصی خودتان در ایتا پیست کنید و سپس روی لینک بزنید
@morghebat
اینجا کپی کنید و در پوشه شخصی خودتان در ایتا پیست کنید و سپس روی لینک بزنید
🩷 اول از همه بدن رو از زوم دربیار. یعنی وقتی احساس میکنی داری خشک میشی از استرس گیج شدی از حجم خبر؛ دستتو بکش رو یه سطح خنک، پاتو فشار بده به زمین، یه شئ رو تو دستت فشار بده. این کارا سیگنال میفرسته به مغز: الان امنی، برگرد اینجا.
❤️ نفس بکش ولی آگاهانه. دم عمیق از بینی ۴ ثانیه، نگه دار ۴ ثانیه، باز دم آهسته از دهان ۶ تا ۸ ثانیه و این کار رو سه بار تکرار کن. این باعث میشه مغزت بفهمه خطر فوری نیست.
💛 جو نساز. پیش بچه ها، جلوی دیگران یا حتی خودت، از فاجعه نگو که انگار همین الان قراره بیاد سراغت. پژوهش ها نشون دادن که فضای پر از پیش بینی منفی، اضطراب جمعی رو بالا میبره.
🧡 بچه داری؟! کودک نیاز به احساس امنیت داره، نه تحلیل سیاسی. لازم نیست دروغ بگی. ساده بگو خبر هایی هست که بعضی آدم ها ناراحت شدن، ولی ما الان امن هستیم و کنار هم هستیم.
💚 حواست باشه چه چیزی روت تاثیر داره! اگر صدای آژیر، گریه، ویدئو های ناراحت کننده اذیتت میکنه نگاه نکن. تو موظف نیستی همه چیز رو ببینی تا همدردیت ثابت بشه.
🩵 ارتباط با آدم های امن. صحبت کردن با آدم هایی که باهاشون احساس امنیت داری باعث ترشح اکسی توسین و کاهش کورتیزول میشه و میتونه احساست رو بهتر کنه.
💜 اگر احساس میکنی استرس یا اضطرابت زیاد شده و کنترلش برات سخته، حتما با متخصص روانشناس یا مشاور مشورت کن. کمک گرفتن نشونه قدرت و مراقبت از خودته.
🤍 ما کنترل جنگ رو نداریم، ولی کنترل واکنش هامون رو داریم.
❤️ نفس بکش ولی آگاهانه. دم عمیق از بینی ۴ ثانیه، نگه دار ۴ ثانیه، باز دم آهسته از دهان ۶ تا ۸ ثانیه و این کار رو سه بار تکرار کن. این باعث میشه مغزت بفهمه خطر فوری نیست.
💛 جو نساز. پیش بچه ها، جلوی دیگران یا حتی خودت، از فاجعه نگو که انگار همین الان قراره بیاد سراغت. پژوهش ها نشون دادن که فضای پر از پیش بینی منفی، اضطراب جمعی رو بالا میبره.
🧡 بچه داری؟! کودک نیاز به احساس امنیت داره، نه تحلیل سیاسی. لازم نیست دروغ بگی. ساده بگو خبر هایی هست که بعضی آدم ها ناراحت شدن، ولی ما الان امن هستیم و کنار هم هستیم.
💚 حواست باشه چه چیزی روت تاثیر داره! اگر صدای آژیر، گریه، ویدئو های ناراحت کننده اذیتت میکنه نگاه نکن. تو موظف نیستی همه چیز رو ببینی تا همدردیت ثابت بشه.
🩵 ارتباط با آدم های امن. صحبت کردن با آدم هایی که باهاشون احساس امنیت داری باعث ترشح اکسی توسین و کاهش کورتیزول میشه و میتونه احساست رو بهتر کنه.
💜 اگر احساس میکنی استرس یا اضطرابت زیاد شده و کنترلش برات سخته، حتما با متخصص روانشناس یا مشاور مشورت کن. کمک گرفتن نشونه قدرت و مراقبت از خودته.
🤍 ما کنترل جنگ رو نداریم، ولی کنترل واکنش هامون رو داریم.
دوستی پرسیده بود، از تهران نمیروید؟
این عکسها را برایش فرستادم و گفتم، ما خانوادهٔ خیلی بزرگی هستیم. میبینی، اینها فقط نیمی از خانوادهٔ ما هستند. برادران و خواهران کوچک ایرانی و افغانستانی من که اینجا درس میخوانند، آموزش میبینند، مراقبت میشوند و... .
این خانواده بزرگ، حالا توی یکی از خانههای کلنگی جنوب تهران، کنارِ هم هستند. توی عکس هم میبینی که دارند تلویزیون تماشا میکنند.
پدرومادرم از خانهٔ خودمان به اینجا که اصلیترین خانه مادرم بهعنوان یک مددکار است، کوچ کردهاند و درِ خانه برای آمدن همه باز است. ما اگر جایی هم برویم، از خانهمان در مرکز و غرب به اینجا میرویم. به جنوبِ پایتخت.
فاطمه بهروزفخر
#ما_تهرانیم
من ایران را دوست دارم چون
شعر دارد.
هنر دارد.
تاریخ دارد.
وسوسهی ماندن دارد.
وطن
در دل آدمی باید باشد
این عکسها را برایش فرستادم و گفتم، ما خانوادهٔ خیلی بزرگی هستیم. میبینی، اینها فقط نیمی از خانوادهٔ ما هستند. برادران و خواهران کوچک ایرانی و افغانستانی من که اینجا درس میخوانند، آموزش میبینند، مراقبت میشوند و... .
این خانواده بزرگ، حالا توی یکی از خانههای کلنگی جنوب تهران، کنارِ هم هستند. توی عکس هم میبینی که دارند تلویزیون تماشا میکنند.
پدرومادرم از خانهٔ خودمان به اینجا که اصلیترین خانه مادرم بهعنوان یک مددکار است، کوچ کردهاند و درِ خانه برای آمدن همه باز است. ما اگر جایی هم برویم، از خانهمان در مرکز و غرب به اینجا میرویم. به جنوبِ پایتخت.
فاطمه بهروزفخر
#ما_تهرانیم
من ایران را دوست دارم چون
شعر دارد.
هنر دارد.
تاریخ دارد.
وسوسهی ماندن دارد.
وطن
در دل آدمی باید باشد