بزرگداشت سعدی
❤122👍45👎5
⭕️رابطه باور و احساس چگونه است و کدام علت دیگری است؟
✍مصطفی ملکیان
🔹چهار نظر در این مورد داده شده است:
- این دو رابطه علی و معلولی ندارند. دیوید هیوم به این رای قائل بود.
- باور برای احساس علت است ولی نه برعکس یعنی علیت یک طرفه ی باور برای احساس.
- احساس برای باور علت است و آن هم علیت یک طرفه.
این سه تا تقریبا امروز طرفدار ندارند و چهارمین نظر این است که این دو رابطه دیالکتیکی دارند. باور و احساس رابطه علی و معلولی دارند. و هر کدام برای یکدیگر علت می شوند.
🔹 جریان عمده روان شناسی امروز بر نظریه چهارم است، ولی در همین قول یک نزاعی است که هنوز فیصله یافته نیست و آن نزاع این است که بین این دو وزن کدام بیشتر است؟ اینجا سه قول وجود دارد. یعنی همان مقدار که باور علت برای احساس می شود احساس هم همین مقدار علت برای باور است و هم عِدل و هم ترازو هستند. این قول کمتر طرفدار نسبت به دو قول دیگر دارد.
🔹قول دیگر این است که باورها قوی تر از احساسات هستند و باورها بیشتر علت می شوند برای احساسات. این قول در تاریخ باعث ادبار شده است.
قول آخر هم قول ویلیام جیمز است که من هم به این قائلم که احساسات و عواطف از باورها قوت بیشتری دارند و بیشتر علت می شوند برای باورها.
🔹این قوی بودن باور یا احساس از این جهت مهم است که مشخص می کند که جوهره شخصیت و منش هر فرد کجاست. هسته ی مرکزی شخصیت هر فرد کجاست. ویلیام جیمز هسته اصلی را احساس و عاطفه می داند و قول ارسطویی باورها هسته اصلی شخصیت را تشکیل می دهند. عرفا طرفدار ویلیام جیمزند. " هر چیز که در جستن آنی، آنی" یا به گفته علی بن ابیطالب " قمیته کل امریء ما یحسنه" ارزش هر کسی به اندازه آن چیزی است که آن را دوست دارد. چه چیزی را دوست دارید تو ارزش آن را دوست داری. اگر ثروت دوست داری به اندازه ثروت ارزش داری اگر معرفت را دوست داری ارزش آن را داری. وزن تو را احساس و عاطفه ات مشخص می کند ببین احساس و عاطفه ات مجذوب و مقهور چه چیز است.
🔹عرفای ما می گفتند لبَ آدمی، طلب آدمی است. بگو در بازار دنیا طالب چه هستی تا بگویم چقدر قیمت داری. جستجوگری و احساس وعاطفه ی تو مهم است.
کلام ما از صدر ظهور ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام) اینکه باورها از احساسات مهمترند از ارسطو پذیرفته شد و وارد کلام و الهیات ما شد. اگر از متکلم مسلمان، مسیحی یا یهودی بپرسید که خط فاصل مومنان از کافران کجاست می گویند عقایدشان است. می گویند عقایدشان باید صادق باشد. اگر بگویید کسی هزار نیکی کرده است می پرسند به وجود خدا و زندگی پس از مرگ معتقد است یا نیست. یعنی عقاید برایشان مهم است. مثلا اولین مساله رساله عملیه در هر رساله ای این است که می گوید در اصول دین نمی توانید تقلید کنید در فروع فقط می توانید تقلید کنید. در اصول هر کسی با نیروی استدلال گر خودش عقایدی داشته باشد.
▫️مصاحبه تعلیم و تربیت،۱۳ اسفند ۹۶
@mostafamalekian
✍مصطفی ملکیان
🔹چهار نظر در این مورد داده شده است:
- این دو رابطه علی و معلولی ندارند. دیوید هیوم به این رای قائل بود.
- باور برای احساس علت است ولی نه برعکس یعنی علیت یک طرفه ی باور برای احساس.
- احساس برای باور علت است و آن هم علیت یک طرفه.
این سه تا تقریبا امروز طرفدار ندارند و چهارمین نظر این است که این دو رابطه دیالکتیکی دارند. باور و احساس رابطه علی و معلولی دارند. و هر کدام برای یکدیگر علت می شوند.
🔹 جریان عمده روان شناسی امروز بر نظریه چهارم است، ولی در همین قول یک نزاعی است که هنوز فیصله یافته نیست و آن نزاع این است که بین این دو وزن کدام بیشتر است؟ اینجا سه قول وجود دارد. یعنی همان مقدار که باور علت برای احساس می شود احساس هم همین مقدار علت برای باور است و هم عِدل و هم ترازو هستند. این قول کمتر طرفدار نسبت به دو قول دیگر دارد.
🔹قول دیگر این است که باورها قوی تر از احساسات هستند و باورها بیشتر علت می شوند برای احساسات. این قول در تاریخ باعث ادبار شده است.
قول آخر هم قول ویلیام جیمز است که من هم به این قائلم که احساسات و عواطف از باورها قوت بیشتری دارند و بیشتر علت می شوند برای باورها.
🔹این قوی بودن باور یا احساس از این جهت مهم است که مشخص می کند که جوهره شخصیت و منش هر فرد کجاست. هسته ی مرکزی شخصیت هر فرد کجاست. ویلیام جیمز هسته اصلی را احساس و عاطفه می داند و قول ارسطویی باورها هسته اصلی شخصیت را تشکیل می دهند. عرفا طرفدار ویلیام جیمزند. " هر چیز که در جستن آنی، آنی" یا به گفته علی بن ابیطالب " قمیته کل امریء ما یحسنه" ارزش هر کسی به اندازه آن چیزی است که آن را دوست دارد. چه چیزی را دوست دارید تو ارزش آن را دوست داری. اگر ثروت دوست داری به اندازه ثروت ارزش داری اگر معرفت را دوست داری ارزش آن را داری. وزن تو را احساس و عاطفه ات مشخص می کند ببین احساس و عاطفه ات مجذوب و مقهور چه چیز است.
🔹عرفای ما می گفتند لبَ آدمی، طلب آدمی است. بگو در بازار دنیا طالب چه هستی تا بگویم چقدر قیمت داری. جستجوگری و احساس وعاطفه ی تو مهم است.
کلام ما از صدر ظهور ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام) اینکه باورها از احساسات مهمترند از ارسطو پذیرفته شد و وارد کلام و الهیات ما شد. اگر از متکلم مسلمان، مسیحی یا یهودی بپرسید که خط فاصل مومنان از کافران کجاست می گویند عقایدشان است. می گویند عقایدشان باید صادق باشد. اگر بگویید کسی هزار نیکی کرده است می پرسند به وجود خدا و زندگی پس از مرگ معتقد است یا نیست. یعنی عقاید برایشان مهم است. مثلا اولین مساله رساله عملیه در هر رساله ای این است که می گوید در اصول دین نمی توانید تقلید کنید در فروع فقط می توانید تقلید کنید. در اصول هر کسی با نیروی استدلال گر خودش عقایدی داشته باشد.
▫️مصاحبه تعلیم و تربیت،۱۳ اسفند ۹۶
@mostafamalekian
👍193❤55👎6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️︎مصطفی ملکیان در این گفتار، این ادعا که تعبّد نیز مانند پزشکی، رجوع به متخصص است، مورد نقد قرار میدهد.
او ویژگیهایی را برای فردِ متخصص بر میشمرد که در پیامبر و یا عالِمِ دینی وجود ندارد.
@mostafamalekian
او ویژگیهایی را برای فردِ متخصص بر میشمرد که در پیامبر و یا عالِمِ دینی وجود ندارد.
@mostafamalekian
👍294❤58👎56
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مصطفی ملکیان: بیش ترین شرف انسانی برای من وقتی احساس شده است که در محضر استادی معلمی نشسته ام
@mostafamalekian
@mostafamalekian
❤253👍60👎7
گفت و گو با استاد ملکیان
مصطفی ملکیان
❤116👍36👎4
❇️خدا را نميشناسند،فهم نميكنند؛ بلكه به كار ميگيرند.
✍️مصطفی ملکیان
🔹دينداری به معنای داشتن يك سلسله معارف و عقائد درباره خدا نيست: ” حاقّ مطلب را ميتوان بدين صورت تقرير كرد: خدا را نميشناسند،فهم نميكنند؛ بلكه به كار ميگيرند - گاهی به عنوان تأمين كننده آب و نان ،گاهی به عنوان پشتوانه اخلاقی ،گاهی به عنوان دوست، و گاهی به عنوان محبوب. اگر مفيد از كار درآيد، آگاهی دينی بيش از اين نميخواهد. آيا خدا واقعاً وجود دارد؟ چگونه وجودی دارد؟ چيست؟ اينها پرسشهايي بسيار، پر شمار ولی بيربط [ به حقيقت دين] اند.
🔹در تحليل نهايی،نه خدا،بلكه زندگي،زندگی بيشتر، زندگی ای عظيمتر، غنيتر،و ارضاء كننده تر غايت دين است. عشق به زندگی، در هر مرتبه ای از شكوفايی سائقه دين است“.
💢تنوع دين در روزگار ما،مقدمه مصطفي ملكيان بر كتاب
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹دينداری به معنای داشتن يك سلسله معارف و عقائد درباره خدا نيست: ” حاقّ مطلب را ميتوان بدين صورت تقرير كرد: خدا را نميشناسند،فهم نميكنند؛ بلكه به كار ميگيرند - گاهی به عنوان تأمين كننده آب و نان ،گاهی به عنوان پشتوانه اخلاقی ،گاهی به عنوان دوست، و گاهی به عنوان محبوب. اگر مفيد از كار درآيد، آگاهی دينی بيش از اين نميخواهد. آيا خدا واقعاً وجود دارد؟ چگونه وجودی دارد؟ چيست؟ اينها پرسشهايي بسيار، پر شمار ولی بيربط [ به حقيقت دين] اند.
🔹در تحليل نهايی،نه خدا،بلكه زندگي،زندگی بيشتر، زندگی ای عظيمتر، غنيتر،و ارضاء كننده تر غايت دين است. عشق به زندگی، در هر مرتبه ای از شكوفايی سائقه دين است“.
💢تنوع دين در روزگار ما،مقدمه مصطفي ملكيان بر كتاب
@mostafamalekian
👍290❤85👎13
🗣مصطفی ملکیان:
🔹"توهّم"، یعنی بریدن از واقعیت، منشأ همهی گناهانی است که ما، در ارتباط با خدا، همنوعانمان، و عالَم هستی مرتکب میشویم امّا "تخیل"؛ درست برخلافِ توهّم که آدمی را از واقعیتها دور میکند، او را به واقعیتها نزدکی میکند: "ما از تخیل خود، نه برای گریختن از جهان، که برای پیوستن به آن بهره میجوییم." همان طور که توهّم بزرگترین دشمن و مانع اخلاقی زیستن است، تخیّل بزرگترین یار و مُمدِّ حیاتِ اخلاقی است
🔹مرز میان توهّم و تخیّل، در واقع، مرز میان تصدیق و تصوّر است. یک زن اگر تصدیق کند، یعنی بپذیرد، که مرد است دستخوش توهّم است، امّا اگر فقط تصوّر کند، یعنی بینگارد، که مرد است از قدرت تخیّل بهرهمند است و آن را به کار گرفته است.
@mostafamalekian
🔹"توهّم"، یعنی بریدن از واقعیت، منشأ همهی گناهانی است که ما، در ارتباط با خدا، همنوعانمان، و عالَم هستی مرتکب میشویم امّا "تخیل"؛ درست برخلافِ توهّم که آدمی را از واقعیتها دور میکند، او را به واقعیتها نزدکی میکند: "ما از تخیل خود، نه برای گریختن از جهان، که برای پیوستن به آن بهره میجوییم." همان طور که توهّم بزرگترین دشمن و مانع اخلاقی زیستن است، تخیّل بزرگترین یار و مُمدِّ حیاتِ اخلاقی است
🔹مرز میان توهّم و تخیّل، در واقع، مرز میان تصدیق و تصوّر است. یک زن اگر تصدیق کند، یعنی بپذیرد، که مرد است دستخوش توهّم است، امّا اگر فقط تصوّر کند، یعنی بینگارد، که مرد است از قدرت تخیّل بهرهمند است و آن را به کار گرفته است.
@mostafamalekian
❤329👍167👎6
پدیدارشناسی هنر و ادبیات
🔈 فایل صوتی سخنرانی مصطفی ملکیان در نشست معرفی کتاب «پدیدارشناسی هنر و ادبیات» | بوکلند مارکیز| تهران
@mostafamalekian
@mostafamalekian
👍87❤17👎1
🗣مصطفی ملکیان:
🔹بهترین زندگی، آن است كه انسان در آن دستخوش توهم عدم تناهی نباشد. كسانی كه به تناهی زندگی توجه نمیكنند، به یك نوع خیالپردازی و رویابافی دچار میشوند و زندگیشان از واقعیت به دور میافتد. تناهی انواعی دارد كه سه قسم مهمترین آنهاست: اول تناهی عمر، دوم تناهی داناییها ما و سوم، تناهی تواناییها ما. بهترین زندگی را باید در میان تناهیها جستوجو كرد.
(پ.ن: این تصویر توسط هوش مصنوعی و متناسب با این متن ساخته شده است)
@mostafamalekian
🔹بهترین زندگی، آن است كه انسان در آن دستخوش توهم عدم تناهی نباشد. كسانی كه به تناهی زندگی توجه نمیكنند، به یك نوع خیالپردازی و رویابافی دچار میشوند و زندگیشان از واقعیت به دور میافتد. تناهی انواعی دارد كه سه قسم مهمترین آنهاست: اول تناهی عمر، دوم تناهی داناییها ما و سوم، تناهی تواناییها ما. بهترین زندگی را باید در میان تناهیها جستوجو كرد.
(پ.ن: این تصویر توسط هوش مصنوعی و متناسب با این متن ساخته شده است)
@mostafamalekian
❤289👍136👎19
✍️مصطفی ملکیان
🔹ابن سینا میگوید عارف از هیچ چیزی ملول نمیشود. چون همه چیز دم به دم برایش نو است. ملالت ناشی از این است که ما به چیزی عادت میکنیم و کم کم از داشتن آن چیز سیر و ملول میشویم. عارف جهان را دم به دم درحال نو شدن میبیند. بنابراین هرچیزی را انگار اوّلین بار است که دارد میبیند.
@mostafamalekian
🔹ابن سینا میگوید عارف از هیچ چیزی ملول نمیشود. چون همه چیز دم به دم برایش نو است. ملالت ناشی از این است که ما به چیزی عادت میکنیم و کم کم از داشتن آن چیز سیر و ملول میشویم. عارف جهان را دم به دم درحال نو شدن میبیند. بنابراین هرچیزی را انگار اوّلین بار است که دارد میبیند.
@mostafamalekian
❤403👍165👎18
رونمایی از کتاب بندباز
🔴 سخنرانی مصطفی ملکیان در جلسه رونمایی از کتاب بندباز| تألیف ساسان حبیب وند| یکشنبه 23 اردیبهشت
@mostafamalekian
@mostafamalekian
👍89❤42👎18
Forwarded from مصطفی ملکیان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☑️مرگ؛ برابرکننده همه انسان ها #مصطفی_ملکیان
▪️ سازنده ی ویدیو: خانم مولود شاگشتاسبی
@mostafamalekian
▪️ سازنده ی ویدیو: خانم مولود شاگشتاسبی
@mostafamalekian
👍244❤105👎27
🔴وقتی چیزی به کف آوردید شاد نشوید و وقتی از کف دادید، ناشاد نشوید
✍️مصطفی ملکیان
🔹علی ابن ابیطالب میگفت: «الزُّهْدُ کلُّهُ بَینَ کلِمَتَینِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ (لِکیلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ) وَ مَنْ لَمْ یأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ یفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیهِ» دو کلمه از قرآن «زهد» را تفسیر میکند: «تا بر آنچه از دست دادهاید تأسّف مخورید، و بدانچه دست یافتهاید شادمان نگردید». و آن که بر گذشته تأسّف نخورَد و بر آنچه دستیافته شادمان نگردد زاهد کامل است.»(نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۹)
🔹وقتی چیزی به کف آوردید شاد نشوید و وقتی از کف دادید، ناشاد نشوید. چرا؟ چون ثباتی نیست. دو صفحهی آخر از دعای عرفه که آن دو صفحه به اشتباه به امام حسین نسبت داده میشود و در واقع متعلق به «ابوعبدالله نِفَّری» است که از عارفان غرب جهان اسلام و صاحب دو کتاب «المواقف» و «المخاطبات» است که به نظر من شاهکار عرفان جهانی است و این دوصفحه از دعای معروف عرفه، بخشی از کتاب «المواقف» ایشان است. آنجا آمده:«إِلَهِی إِنَّ اخْتِلافَ تَدْبِیرِک وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِیرِک مَنَعَا عِبَادَک الْعَارِفِینَ بِک عَنِ السُّکونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْیأْسِ مِنْک فِی بَلاءٍ.»میگوید خدایا، آمد و شد و جایگزینی مدام طرح و نقشههای تو و دگرگونی پُرشتاب تصمیمهایت(این دو پدیده) مانع میشوند که عارفان به عطای تو آرام گیرند و در بلای تو نومید شوند.
🔹نه در شادی در امانم و نه در اندوه نومید. همهی اینها به زبان فلسفی یعنی جهان، جهان بیثباتی است و تو وقتی محبوبت را از دست میدهی باید بگویی «آهان! عجب، پس اصل بیٍثباتی شامل تو هم شد. انتظارش را داشتم.» اینجوری است که بوداوار عاشق شدهای.اما من و شما با رفتن محبوب، ستون خیمهِ زندگیمان از هم میپاشد، چون گمان کرده بودیم تضمینی وجود دارد. در حالیکه این تضمین در هیچیک از پدیدههای جهان هستی وجود ندارد.اگر نه تنها فهم ذهنی، بلکه «هضم وجودی» نسبت به این اصل پیدا کنیم، زندگی بسیار خوشتر، بسیار خوبتر و بسیار ارزشمندتر خواهیم داشت.
➖سخنرانی ۱۲ آموزه مشترک عارفان
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹علی ابن ابیطالب میگفت: «الزُّهْدُ کلُّهُ بَینَ کلِمَتَینِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ (لِکیلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ) وَ مَنْ لَمْ یأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ یفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیهِ» دو کلمه از قرآن «زهد» را تفسیر میکند: «تا بر آنچه از دست دادهاید تأسّف مخورید، و بدانچه دست یافتهاید شادمان نگردید». و آن که بر گذشته تأسّف نخورَد و بر آنچه دستیافته شادمان نگردد زاهد کامل است.»(نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۹)
🔹وقتی چیزی به کف آوردید شاد نشوید و وقتی از کف دادید، ناشاد نشوید. چرا؟ چون ثباتی نیست. دو صفحهی آخر از دعای عرفه که آن دو صفحه به اشتباه به امام حسین نسبت داده میشود و در واقع متعلق به «ابوعبدالله نِفَّری» است که از عارفان غرب جهان اسلام و صاحب دو کتاب «المواقف» و «المخاطبات» است که به نظر من شاهکار عرفان جهانی است و این دوصفحه از دعای معروف عرفه، بخشی از کتاب «المواقف» ایشان است. آنجا آمده:«إِلَهِی إِنَّ اخْتِلافَ تَدْبِیرِک وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِیرِک مَنَعَا عِبَادَک الْعَارِفِینَ بِک عَنِ السُّکونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْیأْسِ مِنْک فِی بَلاءٍ.»میگوید خدایا، آمد و شد و جایگزینی مدام طرح و نقشههای تو و دگرگونی پُرشتاب تصمیمهایت(این دو پدیده) مانع میشوند که عارفان به عطای تو آرام گیرند و در بلای تو نومید شوند.
🔹نه در شادی در امانم و نه در اندوه نومید. همهی اینها به زبان فلسفی یعنی جهان، جهان بیثباتی است و تو وقتی محبوبت را از دست میدهی باید بگویی «آهان! عجب، پس اصل بیٍثباتی شامل تو هم شد. انتظارش را داشتم.» اینجوری است که بوداوار عاشق شدهای.اما من و شما با رفتن محبوب، ستون خیمهِ زندگیمان از هم میپاشد، چون گمان کرده بودیم تضمینی وجود دارد. در حالیکه این تضمین در هیچیک از پدیدههای جهان هستی وجود ندارد.اگر نه تنها فهم ذهنی، بلکه «هضم وجودی» نسبت به این اصل پیدا کنیم، زندگی بسیار خوشتر، بسیار خوبتر و بسیار ارزشمندتر خواهیم داشت.
➖سخنرانی ۱۲ آموزه مشترک عارفان
@mostafamalekian
👍384❤152👎23
پرسش های ایمان
🔈 سخنرانی مصطفی ملکیان در رونمایی از کتاب پرسشهای ایمان | ۱ خرداد ١۴٠۳|شهرکتاب فرهنگان پاسداران
@mostafamalekian
@mostafamalekian
👍99❤33👎8
⭕️زندگی عاریتی
✍️مصطفی ملکیان
🔹اگر به طور کلی وضع موجود جامعه جهانی و از جمله جامعه خودمان را در نظر بگیریم می بینیم که اکثریت قریب به اتفاق مردم زندگی اصیل ندارند.فقط معدودی نخبه هستند که اصیل زندگی می کنند و در بین این معدود ممکن است کشاورز ساده هم باشد و ممکن است یک دانشمند هم باشد.اما آیا باید به وضع موجود رضا داد یا سعی شود این وضع را به تدریج هر چه بیشتر عوض کرد؟
🔹به عنوان مثال اگر یک بیماری همه گیر باشد،از بیماری بودنش نمی افتد بلکه می گویند همه گیر است.اگر همه این بیماری را گرفتند باز هم باید سعی کرد میزان واگیری این بیماری را کم کرد.عاریتی زندگی کردن،بیماری واگیر همه انسانهاست این گونه زندگی نه تنها رضایت همه مردم را هیچ وقت تحصیل نمیکند،بلکه از طرف دیگر شکی نیست که این سبک زندگی رضایت فرد را از خودش نیز می گیرد.یعنی فرد از خودش بیزار میشود.چون همه چیز را برای دیگران صورت می گیرد.یک کار برای اینکه زن خانواده خوشش بیاید صورت می گیرد،یک کار برای اینکه بچه ها خوششان بیاید صورت می گیرد و یک کار برای اینکه رییس یا نظام سیاسی حاکم بر جامعه و...بدین ترتیب همه چیز زندگی متعلق به دیگران میشود.به تعبیر یاکوب بومه عارف معروف آلمانی"خدایا مرا از من میربایند".
❇️استاد ملکیان،معنا و انواع دین،فصلنامه مطالعات راهبردی،شماره 15
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹اگر به طور کلی وضع موجود جامعه جهانی و از جمله جامعه خودمان را در نظر بگیریم می بینیم که اکثریت قریب به اتفاق مردم زندگی اصیل ندارند.فقط معدودی نخبه هستند که اصیل زندگی می کنند و در بین این معدود ممکن است کشاورز ساده هم باشد و ممکن است یک دانشمند هم باشد.اما آیا باید به وضع موجود رضا داد یا سعی شود این وضع را به تدریج هر چه بیشتر عوض کرد؟
🔹به عنوان مثال اگر یک بیماری همه گیر باشد،از بیماری بودنش نمی افتد بلکه می گویند همه گیر است.اگر همه این بیماری را گرفتند باز هم باید سعی کرد میزان واگیری این بیماری را کم کرد.عاریتی زندگی کردن،بیماری واگیر همه انسانهاست این گونه زندگی نه تنها رضایت همه مردم را هیچ وقت تحصیل نمیکند،بلکه از طرف دیگر شکی نیست که این سبک زندگی رضایت فرد را از خودش نیز می گیرد.یعنی فرد از خودش بیزار میشود.چون همه چیز را برای دیگران صورت می گیرد.یک کار برای اینکه زن خانواده خوشش بیاید صورت می گیرد،یک کار برای اینکه بچه ها خوششان بیاید صورت می گیرد و یک کار برای اینکه رییس یا نظام سیاسی حاکم بر جامعه و...بدین ترتیب همه چیز زندگی متعلق به دیگران میشود.به تعبیر یاکوب بومه عارف معروف آلمانی"خدایا مرا از من میربایند".
❇️استاد ملکیان،معنا و انواع دین،فصلنامه مطالعات راهبردی،شماره 15
@mostafamalekian
👍345❤111👎11