🔴رابطه آرزواندیشی و خیانتپیشگی
✍️مصطفی ملکیان
🔹در بسیاری از مواقع، آنکه خیانت میکند صرفاً دستخوش آرزواندیشی است و آرزواندیشی چنانچه از نامش پیداست، چیزی جز این نیست که من آرزو را تبدیل به باور میکنم. من آرزو دارم که در ازدواج با فرد مورد نظرم همه آنچه را میخواهم، از آرامش تا رضایتمندی، به دست آورم. این آرزو برای من تبدیل به باور میشود و به این نتیجه میرسم که آنچه را که تصور میکنم، به دست خواهم آورد.
🔹در چنین وضعیتی اگر شما بهعنوان شریکزندگی من موجبات رسیدنم به این باور را فراهم نکنید، به حکمی میرسم که موجب بهخطا رفتنم میشود. برای روشن شدن موضوع تصور کنید ظرفی ماست خریده، آن را خورده و به شکمدرد مبتلا شدهاید. در این وضعیت با خود میگویید، شاید مواد اولیه مورد استفاده برای تولید آن ظرف ماست از کیفیت مناسبی برخوردار نبوده است. پس، از تولیدات شرکت لبنیاتی دیگری استفاده میکنید اما اینبار هم به شکمدرد مبتلا میشوید.
🔹این اتفاق با مصرف محصول دیگر شرکتهای لبنیاتی هم تکرار میشود و شما به این نتیجه میرسید که تعداد شرکتهای لبنیاتی متقلب، زیاد شده است. درحالیکه یکمرتبه هم از خود نمیپرسید مبادا اساساً سیستم گوارشی شما از توانایی هضم و جذب ماست برخوردار نیست؟! به طریق اولی، اگر من احساس میکنم که در رابطهام از آن احساس آرامش و رضایتمندی که آرزو میکردم و به آن باور پیدا کرده بودم، برخوردار نیستم، با خود میاندیشم لابد راه را اشتباه رفتهام و نشانی غلط به من دادهاند. درنتیجه شریکزندگیام را تغییر میدهم و این اتفاق بارها و بارها تکرار میشود.
🔹درحالیکه این منم که آرزواندیشم و گمان میکنم که رابطه میتواند همه آنچه را که میخواهم ـ اعم از احساس آرامش و رضایتمندی ـ به من هدیه کند؛ چون آرزویی را که داشتهام باور کردهام. این منم که آرزویم را تبدیل به باور کردهام و حال که سر باورم به سنگ واقعیت خورده است، گمان میکنم رفتن از رابطهای به رابطه دیگر میتواند به آرزوی من جامهعمل بپوشاند.
🔹در چنین شرایطی، خیانتپیشه، نه فردی دچار اشکال عملی که فردی دچار اشکال نظری است. درواقع نه فاسد و دچار خبث طینت است، بلکه بهلحاظ معرفتی دستخوش مشکل است و نمیتواند درک کند که توقعات و انتظاراتی که آرزو میکند و برایش تبدیل به باور شده است، در هیچ رابطهای برآورده نخواهد شد.
➖کارگاه از رنگ عشق تا رنج خیانت
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹در بسیاری از مواقع، آنکه خیانت میکند صرفاً دستخوش آرزواندیشی است و آرزواندیشی چنانچه از نامش پیداست، چیزی جز این نیست که من آرزو را تبدیل به باور میکنم. من آرزو دارم که در ازدواج با فرد مورد نظرم همه آنچه را میخواهم، از آرامش تا رضایتمندی، به دست آورم. این آرزو برای من تبدیل به باور میشود و به این نتیجه میرسم که آنچه را که تصور میکنم، به دست خواهم آورد.
🔹در چنین وضعیتی اگر شما بهعنوان شریکزندگی من موجبات رسیدنم به این باور را فراهم نکنید، به حکمی میرسم که موجب بهخطا رفتنم میشود. برای روشن شدن موضوع تصور کنید ظرفی ماست خریده، آن را خورده و به شکمدرد مبتلا شدهاید. در این وضعیت با خود میگویید، شاید مواد اولیه مورد استفاده برای تولید آن ظرف ماست از کیفیت مناسبی برخوردار نبوده است. پس، از تولیدات شرکت لبنیاتی دیگری استفاده میکنید اما اینبار هم به شکمدرد مبتلا میشوید.
🔹این اتفاق با مصرف محصول دیگر شرکتهای لبنیاتی هم تکرار میشود و شما به این نتیجه میرسید که تعداد شرکتهای لبنیاتی متقلب، زیاد شده است. درحالیکه یکمرتبه هم از خود نمیپرسید مبادا اساساً سیستم گوارشی شما از توانایی هضم و جذب ماست برخوردار نیست؟! به طریق اولی، اگر من احساس میکنم که در رابطهام از آن احساس آرامش و رضایتمندی که آرزو میکردم و به آن باور پیدا کرده بودم، برخوردار نیستم، با خود میاندیشم لابد راه را اشتباه رفتهام و نشانی غلط به من دادهاند. درنتیجه شریکزندگیام را تغییر میدهم و این اتفاق بارها و بارها تکرار میشود.
🔹درحالیکه این منم که آرزواندیشم و گمان میکنم که رابطه میتواند همه آنچه را که میخواهم ـ اعم از احساس آرامش و رضایتمندی ـ به من هدیه کند؛ چون آرزویی را که داشتهام باور کردهام. این منم که آرزویم را تبدیل به باور کردهام و حال که سر باورم به سنگ واقعیت خورده است، گمان میکنم رفتن از رابطهای به رابطه دیگر میتواند به آرزوی من جامهعمل بپوشاند.
🔹در چنین شرایطی، خیانتپیشه، نه فردی دچار اشکال عملی که فردی دچار اشکال نظری است. درواقع نه فاسد و دچار خبث طینت است، بلکه بهلحاظ معرفتی دستخوش مشکل است و نمیتواند درک کند که توقعات و انتظاراتی که آرزو میکند و برایش تبدیل به باور شده است، در هیچ رابطهای برآورده نخواهد شد.
➖کارگاه از رنگ عشق تا رنج خیانت
@mostafamalekian
Audio
🔊 فایل صوتی نشست معرفی و بررسی کتاب «ذن و هنر نگهداری از موتورسیکلت»| مصطفی ملکیان
@mostafamalekian | @raybodpub
@mostafamalekian | @raybodpub
Audio
🔴 فایل صوتی میزگرد «گفتوگو پیرامون تعقّل و تدیّن»
در این نشست که در سنندج برگزار شد، #مصطفی_ملکیان ، #حسین_امامی ، #کیوان_بلندهمتان ، #فرزاد_حاجیمیرزایی و #مولود_بهرامیان به بحث و تبادل نظر پیرامون نسبت میان تدیّن و تعقّل پرداختند.
▪️آغاز سخنرانی مصطفی ملکیان در این نشست: 1:18:50
@mostafamalekian
در این نشست که در سنندج برگزار شد، #مصطفی_ملکیان ، #حسین_امامی ، #کیوان_بلندهمتان ، #فرزاد_حاجیمیرزایی و #مولود_بهرامیان به بحث و تبادل نظر پیرامون نسبت میان تدیّن و تعقّل پرداختند.
▪️آغاز سخنرانی مصطفی ملکیان در این نشست: 1:18:50
@mostafamalekian
🔴 تأثیر گناه (خطای اخلاقی) در شناخت
✍ مصطفی ملکیان
🔹 یکی از وجوه اختلاف مهم انسان متجدد با انسان سنتی آن است که انسان متجدد معتقد است هیچ عامل غیرمعرفتی در شناخت او از عالم واقع مؤثر نیست. انسان سنتی بر این باور است که در جریان شناخت جهان هستی - اعم از جهان طبیعت و جهان ماورای طبیعت (اگر به وجود آن قائل باشد) - عوامل غیرمعرفتی نیز دخیل هستند. مهمترین عامل غیرمعرفتی در این میان، مسئلهی گناه است. او معتقد است گناه در روند شناخت اثر میگذارد؛ یعنی یک انسان گناهکار و یک انسان بیگناه، یا حتی فردی که کمتر گناه میکند در مقایسه با کسی که بیشتر گناهکار است، برداشت و استنباط یکسانی از جهان هستی نخواهند داشت.
🔹 هنگامی که انسان در مقام مواجهه با جهان هستی قرار میگیرد و قصد شناخت آن را دارد، گناه یا بیگناهی او در این فرایند تأثیرگذار است. این یک عامل کماهمیت نیست! البته، خودِ گناه بهعنوان یک عامل معرفتی محسوب نمیشود، اما مانند سایر عوامل غیرمعرفتی که پیشتر ذکر شد، بر کیفیت شناخت اثر میگذارد. ممکن است دو نفر به یک پدیده نگاه کنند اما به دلیل تفاوت در میزان گناهکاریشان، دو استنباط کاملاً متفاوت داشته باشند. به همین دلیل، در تفکر سنتی، تأثیر گناه بر شناخت، اصلی مسلم تلقی میشود. از اینرو، انسان سنتی در آموزش و پرورش نیز به این اصل پایبند بوده و از مربیان و معلمان انتظار داشته است که در شاگردان، ویژگیهایی پرورش دهند که منجر به شناختی واقعیتر از جهان هستی شود.
🔹 انسان متجدد، منکر این دیدگاه است. از نگاه او، گناه تأثیری بر شناخت جهان یا بر واقعی و غیرواقعی بودن آن ندارد. با این حال، جالب است که حتی در میان متفکران متجدد نیز نشانههایی از توجه به تأثیر گناه بر شناخت دیده میشود. بسیاری از متفکران مدرن، این مسئله را - هر چند با زبانی متفاوت - مورد بحث قرار دادهاند.
🔹 از جمله این متفکران میتوان به پولس قدیس (به ترتیب تاریخی)، آگوستین قدیس، لوتر، کالون (دو بنیانگذار اصلی مکتب پروتستانتیسم) و پس از آنها کیرکگور اشاره کرد. اینان، متفکرانی سنتگرا بودند، بنابراین باورشان چندان غیرمنتظره نیست. اما در میان متفکران مدرن (باز هم به ترتیب تاریخی) هابز در شاهکار فلسفی خود، لویاتان، بر این موضوع تأکید دارد. گرچه او «ماتریالیست» بود، اما معتقد بود که خطای اخلاقی بر شناخت انسان از واقعیت تأثیر میگذارد. پس از او، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس، مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هِر و مکاینتایر، همگی از متفکرانی هستند که به نحوی به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی در شناخت پرداختهاند. برخی از آنها مانند هابز و مارکس، مادیگرا بودند و به همین دلیل، بهجای واژهی "گناه"، از تعبیر "خطای اخلاقی" استفاده میکردند.
🔹 در اینجا توجه به یک نکته ضروری است: منظور از "گناه" چیست؟ در این بحث، "گناه" را میتوان به دو شکل دینی و غیردینی در نظر گرفت:
1️⃣ برخی متفکران، گناه را همان "گناه نخستین" یا "گناه جبلی" میدانند - آنچه در الهیات مسیحی به خطای آدم و حوا تعبیر میشود. بر اساس این دیدگاه، گناه بهصورت وراثتی منتقل میشود و آثار آن نیز نسل به نسل ادامه مییابد. بنابراین، وقتی گفته میشود "گناه، شناخت انسان را از واقعیت مخدوش کرده است"، مراد همان گناه نخستین است.
2️⃣ گروهی دیگر، گناه را خطاهای روزمرهی انسان در زندگی میدانند. از نظر آنها، همین گناهانی که روزانه و ناخواسته مرتکب میشویم، شناخت ما را از جهان تغییر میدهند. این دیدگاه، بهویژه مورد قبول متفکران مادیگرا است، چرا که نمیتوانند نظریهی گناه نخستین را بپذیرند.
3️⃣ برخی دیگر، هر دو نظریه را میپذیرند. یعنی معتقدند هم گناه نخستین و هم گناهان روزمره، هر دو، اثرات منفی و مخربی بر شناخت انسان از واقعیت دارند.
🔷 به هر حال، اولین مسئله این است که منظور از گناه چیست؟ آیا منظور گناههای روزمره است؟ یا گناه نخستین؟ یا ترکیبی از هر دو؟
➖ مقالهی تأثیر گناه در شناخت انسان سنتی و انسان متجدد
@mostafamalekian
✍ مصطفی ملکیان
🔹 یکی از وجوه اختلاف مهم انسان متجدد با انسان سنتی آن است که انسان متجدد معتقد است هیچ عامل غیرمعرفتی در شناخت او از عالم واقع مؤثر نیست. انسان سنتی بر این باور است که در جریان شناخت جهان هستی - اعم از جهان طبیعت و جهان ماورای طبیعت (اگر به وجود آن قائل باشد) - عوامل غیرمعرفتی نیز دخیل هستند. مهمترین عامل غیرمعرفتی در این میان، مسئلهی گناه است. او معتقد است گناه در روند شناخت اثر میگذارد؛ یعنی یک انسان گناهکار و یک انسان بیگناه، یا حتی فردی که کمتر گناه میکند در مقایسه با کسی که بیشتر گناهکار است، برداشت و استنباط یکسانی از جهان هستی نخواهند داشت.
🔹 هنگامی که انسان در مقام مواجهه با جهان هستی قرار میگیرد و قصد شناخت آن را دارد، گناه یا بیگناهی او در این فرایند تأثیرگذار است. این یک عامل کماهمیت نیست! البته، خودِ گناه بهعنوان یک عامل معرفتی محسوب نمیشود، اما مانند سایر عوامل غیرمعرفتی که پیشتر ذکر شد، بر کیفیت شناخت اثر میگذارد. ممکن است دو نفر به یک پدیده نگاه کنند اما به دلیل تفاوت در میزان گناهکاریشان، دو استنباط کاملاً متفاوت داشته باشند. به همین دلیل، در تفکر سنتی، تأثیر گناه بر شناخت، اصلی مسلم تلقی میشود. از اینرو، انسان سنتی در آموزش و پرورش نیز به این اصل پایبند بوده و از مربیان و معلمان انتظار داشته است که در شاگردان، ویژگیهایی پرورش دهند که منجر به شناختی واقعیتر از جهان هستی شود.
🔹 انسان متجدد، منکر این دیدگاه است. از نگاه او، گناه تأثیری بر شناخت جهان یا بر واقعی و غیرواقعی بودن آن ندارد. با این حال، جالب است که حتی در میان متفکران متجدد نیز نشانههایی از توجه به تأثیر گناه بر شناخت دیده میشود. بسیاری از متفکران مدرن، این مسئله را - هر چند با زبانی متفاوت - مورد بحث قرار دادهاند.
🔹 از جمله این متفکران میتوان به پولس قدیس (به ترتیب تاریخی)، آگوستین قدیس، لوتر، کالون (دو بنیانگذار اصلی مکتب پروتستانتیسم) و پس از آنها کیرکگور اشاره کرد. اینان، متفکرانی سنتگرا بودند، بنابراین باورشان چندان غیرمنتظره نیست. اما در میان متفکران مدرن (باز هم به ترتیب تاریخی) هابز در شاهکار فلسفی خود، لویاتان، بر این موضوع تأکید دارد. گرچه او «ماتریالیست» بود، اما معتقد بود که خطای اخلاقی بر شناخت انسان از واقعیت تأثیر میگذارد. پس از او، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس، مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هِر و مکاینتایر، همگی از متفکرانی هستند که به نحوی به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی در شناخت پرداختهاند. برخی از آنها مانند هابز و مارکس، مادیگرا بودند و به همین دلیل، بهجای واژهی "گناه"، از تعبیر "خطای اخلاقی" استفاده میکردند.
🔹 در اینجا توجه به یک نکته ضروری است: منظور از "گناه" چیست؟ در این بحث، "گناه" را میتوان به دو شکل دینی و غیردینی در نظر گرفت:
1️⃣ برخی متفکران، گناه را همان "گناه نخستین" یا "گناه جبلی" میدانند - آنچه در الهیات مسیحی به خطای آدم و حوا تعبیر میشود. بر اساس این دیدگاه، گناه بهصورت وراثتی منتقل میشود و آثار آن نیز نسل به نسل ادامه مییابد. بنابراین، وقتی گفته میشود "گناه، شناخت انسان را از واقعیت مخدوش کرده است"، مراد همان گناه نخستین است.
2️⃣ گروهی دیگر، گناه را خطاهای روزمرهی انسان در زندگی میدانند. از نظر آنها، همین گناهانی که روزانه و ناخواسته مرتکب میشویم، شناخت ما را از جهان تغییر میدهند. این دیدگاه، بهویژه مورد قبول متفکران مادیگرا است، چرا که نمیتوانند نظریهی گناه نخستین را بپذیرند.
3️⃣ برخی دیگر، هر دو نظریه را میپذیرند. یعنی معتقدند هم گناه نخستین و هم گناهان روزمره، هر دو، اثرات منفی و مخربی بر شناخت انسان از واقعیت دارند.
🔷 به هر حال، اولین مسئله این است که منظور از گناه چیست؟ آیا منظور گناههای روزمره است؟ یا گناه نخستین؟ یا ترکیبی از هر دو؟
➖ مقالهی تأثیر گناه در شناخت انسان سنتی و انسان متجدد
@mostafamalekian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چرا نباید حجاب را اجبار کنیم؟ | از دیدگاه مصطفی ملکیان و مصطفی محقق داماد
@mostafamalekian | @didarnews1
@mostafamalekian | @didarnews1
✍️مصطفی ملکیان
🔹یکی از اصول ذکر شده در کتاب تأملات مارکوس ارولیوس اصل ضرورتِ حاکم بر طبیعت است. بر طبیعت ضرورت حاکم است یعنی هرچه پیش می آید نمیتوانسته است که پیش نیاید. بنابراین هر چیزی چنان است که باید باشد. هیچ چیز نیست که بوجود آمده باشد و میتوانسته باشد که بوجود نیامده باشد. بنابراین ضرورت به معنای گریزناپذیریِ هر چیزی است که در جهان طبیعت ظهور و بروز پیدا می کند.
@mostafamalekian
🔹یکی از اصول ذکر شده در کتاب تأملات مارکوس ارولیوس اصل ضرورتِ حاکم بر طبیعت است. بر طبیعت ضرورت حاکم است یعنی هرچه پیش می آید نمیتوانسته است که پیش نیاید. بنابراین هر چیزی چنان است که باید باشد. هیچ چیز نیست که بوجود آمده باشد و میتوانسته باشد که بوجود نیامده باشد. بنابراین ضرورت به معنای گریزناپذیریِ هر چیزی است که در جهان طبیعت ظهور و بروز پیدا می کند.
@mostafamalekian
#ادمین_کانال
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
🍃 بهار، آغازِ فصلی نو و فرصتی برای شکوفایی دوباره است.
نوروز ۱۴۰۴ را به همهی همراهان عزیز این کانال تبریک میگوییم. آرزو داریم که این سال برای ایران عزیز، سالی سرشار از سربلندی، پیشرفت و اتحاد باشد. برای شما نیز سالی، سرشار از دستاوردهای بزرگ، حال خوب و شادکامی آرزومندیم.
@mostafamalekian
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
🍃 بهار، آغازِ فصلی نو و فرصتی برای شکوفایی دوباره است.
نوروز ۱۴۰۴ را به همهی همراهان عزیز این کانال تبریک میگوییم. آرزو داریم که این سال برای ایران عزیز، سالی سرشار از سربلندی، پیشرفت و اتحاد باشد. برای شما نیز سالی، سرشار از دستاوردهای بزرگ، حال خوب و شادکامی آرزومندیم.
@mostafamalekian