فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned « 📝📝📝ده سال زندان به جرم حق گویی و انتقاد از استبداد ✍🏻فردای بهتر ساحلِ افتاده گفت گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم موجِ ز خود رفتهای تیز خرامید و گفت هستم اگر میروم گر نروم نیستم ✅انسان معمار وجود خویش است و اختیار آدمی در این معماری وجود…»
#اختصاصی
✅در گفتگو با امتداد مطرح شد؛
روایت مهتدی، فعال سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی از انتقال همسرش و دیگر زندانیان زن از اوین به زندان قرچک/ حدود ۶۰ زن زندانی از زندان اوین به زندان زنان قرچک منتقل شدهاند/ بند قرنطینه زندان قرچک با هفت اتاق کوچک و یک راهروی یک و نیم متری محل نگهداری حدود ۷۰ زندانی است/ گرمای هوا، نبود آشپزخانه و امکانات بهداشتی، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب، وضعیت نامساعدی ایجاد کرده/ یک تلفن به بند زنان اضافه شده/ زندانیان بازداشتی در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارند/ خواستار فراهم شدن شرایط آزادی و مرخصی زندانیان هستیم
✍️امتداد-محمد جعفری: کیوان مهتدی، نویسنده، زندانی سابق سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی، نویسنده و زندانی سیاسی در گفتگویی با امتداد، ضمن روایت انتقال زندانیان از زندان اوین به زندان زنان قرچک پس از حمله رژیم اسرائیل به این زندان، اظهار داشت: توجه به وضعیت زندانیان اوین به پیش از حمله اسرائیل به این زندان برمیگردد و از ابتدای جنگ، خانوادهها، پیگیر وضعیت عزیزان محبوس خود در این زندان بودند.
🔹درخواستهایی از سوی خانوادهها و خود زندانیان در خصوص رسیدگی به وضعیت این زندانیان مطرح شده و با وجود قوانین و بخشنامههایی در این خصوص، و با توجه به حساسیت جامعه نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی، نه قبل و نه بعد از حمله به زندان اوین عزم جدی در این رابطه مشاهده نمیشود.
🔹از چند روز، قبل از حمله یکی از اکانتهای مرتبط با رژیم اسرائیل، این پیام را گذاشته بود که زدن سردر اوین، منتفی نیست. مسئلهای که نگرانیهای ما را دوچندان کرد. چرا که انجام چنین اقداماتی از سوی آن رژیم بعید نبود و از آن برمیآمد که برای گرفتن پویایی و ایجاد حس ناامنی و ناتوانی برای کل جامعه ما دست به حمله به زندان بزند و شد، آنچه شد!
🔹پس از صورت گرفتن حمله، نگرانیها زیاد بود، بسیاری از کارمندان، مراجعین خانوادهها، بسیاری از سربازان و بسیاری از زندانیان رای باز و برخی از زندانیان، جان خود را در پی این اقدام از دست دادند. تماس تلفنی بند ۴ و بند ۸ برقرار بود، ولی تماسهای بند زنان، قطع شد. البته، بند زنان در شرایطی که جنگزده بودند، همچنان در شب نخست حمله در زندان باقی ماندند، خودشان بند را تمیز کرده و جراحات مختصری که وارد شده بود را پانسمان کردند.
🔹صبح فردای حمله-سه شنبه-حدود ۶۰ زن محبوس در زندان اوین به زندان زنان قرچک(باشگاه) منتقل شدند. عدم امکان تماس تلفنی تا آغاز روز سوم-چهارشنبه- همچنان ادامه داشت اما پس از آن، امکان تماسهای کوتاه یک تا دو دقیقهای برای زندانیان فراهم شد. در همین روز هم بود که من داروهای همسرم را به او رساندم و تا حدی خیال ما، دست کم از نظر ثبت زندانیان و امکان ویزیت پزشک راحت شد.
🔹بر اساس گفته زندانیان در قرچک، متوجه شدیم که اوضاع در این زندان، نامساعد است. نخست اینکه سالن قرنطینه به هیچ عنوان، ظرفیت پذیرش این تعداد از زندانی را نداشته و ندارد. مثلا در این مکان، ۷ اتاق کوچک با یک راهروی یک و نیم متری بین آن وجود دارد که حدود ۷۰ زندانی در آن نگهداری میشوند.
🔹بین این زندانیان، افراد سالمند بوده و از بیماریهای مختلفی رنج میبرند. گرمای هوا، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب را هم باید به این وضعیت، ضمیمه کنیم.
🔹در حال حاضر، نگرانی و فشار مضاعف ابتدایی برداشته شده اما، شرایط و امکانات در زندان زنان، نامساعد است. انتظار میرود با توجه به اینکه، بسیاری از زندانیان، بیش از نصف یا یک سوم از حبس خود را گذراندهاند، امکانات مرخصی زندانیان با استفاده از اختیارات و ظرفیتهای حقوقی موجود و در ادامه، آزادی زندانیان فراهم شود و برای آن دسته از کسانی که چنین امکانی را هم نداشتند، دست کم شرایط قابل زیست برایشان فراهم شود. از جمله اینکه، زمزمههایی برای انتقال زندانیان به کانون-در منطقه شهرزیبا-مطرح شده بود و این دست اقدامات، میتواند در این راستا موضوعیت پیدا کند.
🔹این همه مقام مسئول-چه در دولت، چه در قوه قضائیه و چه در سایر نهادها داریم-چرا در این حادثه، کسی برای بازدید به زندان مراجعه نکرد؟ چرا کسی، تذکر قانون اساسی نداد؟ چرا کسی این مسئله را پیگیری نکرد؟ چرا باید کار، حتما کار به اینجا رسیده و این میزان از تنش تولید شود تا حالا، شاهد این اقدامات حداقلی باشیم؟
🔹انتظار ما این است که در شرایط فعلی به صورت عاجل با استفاده از ظرفیتهایی که مورد اشاره قرار گرفت، شرایط آزادی و مرخصی زندانیان را به صورت گسترده فراهم کنند. نباید جامعه مدنی ما مرغ عروسی و عزا باشد که هم در جنگ و هم در صلح قربانی شود.
🔺متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
✅در گفتگو با امتداد مطرح شد؛
روایت مهتدی، فعال سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی از انتقال همسرش و دیگر زندانیان زن از اوین به زندان قرچک/ حدود ۶۰ زن زندانی از زندان اوین به زندان زنان قرچک منتقل شدهاند/ بند قرنطینه زندان قرچک با هفت اتاق کوچک و یک راهروی یک و نیم متری محل نگهداری حدود ۷۰ زندانی است/ گرمای هوا، نبود آشپزخانه و امکانات بهداشتی، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب، وضعیت نامساعدی ایجاد کرده/ یک تلفن به بند زنان اضافه شده/ زندانیان بازداشتی در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارند/ خواستار فراهم شدن شرایط آزادی و مرخصی زندانیان هستیم
✍️امتداد-محمد جعفری: کیوان مهتدی، نویسنده، زندانی سابق سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی، نویسنده و زندانی سیاسی در گفتگویی با امتداد، ضمن روایت انتقال زندانیان از زندان اوین به زندان زنان قرچک پس از حمله رژیم اسرائیل به این زندان، اظهار داشت: توجه به وضعیت زندانیان اوین به پیش از حمله اسرائیل به این زندان برمیگردد و از ابتدای جنگ، خانوادهها، پیگیر وضعیت عزیزان محبوس خود در این زندان بودند.
🔹درخواستهایی از سوی خانوادهها و خود زندانیان در خصوص رسیدگی به وضعیت این زندانیان مطرح شده و با وجود قوانین و بخشنامههایی در این خصوص، و با توجه به حساسیت جامعه نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی، نه قبل و نه بعد از حمله به زندان اوین عزم جدی در این رابطه مشاهده نمیشود.
🔹از چند روز، قبل از حمله یکی از اکانتهای مرتبط با رژیم اسرائیل، این پیام را گذاشته بود که زدن سردر اوین، منتفی نیست. مسئلهای که نگرانیهای ما را دوچندان کرد. چرا که انجام چنین اقداماتی از سوی آن رژیم بعید نبود و از آن برمیآمد که برای گرفتن پویایی و ایجاد حس ناامنی و ناتوانی برای کل جامعه ما دست به حمله به زندان بزند و شد، آنچه شد!
🔹پس از صورت گرفتن حمله، نگرانیها زیاد بود، بسیاری از کارمندان، مراجعین خانوادهها، بسیاری از سربازان و بسیاری از زندانیان رای باز و برخی از زندانیان، جان خود را در پی این اقدام از دست دادند. تماس تلفنی بند ۴ و بند ۸ برقرار بود، ولی تماسهای بند زنان، قطع شد. البته، بند زنان در شرایطی که جنگزده بودند، همچنان در شب نخست حمله در زندان باقی ماندند، خودشان بند را تمیز کرده و جراحات مختصری که وارد شده بود را پانسمان کردند.
🔹صبح فردای حمله-سه شنبه-حدود ۶۰ زن محبوس در زندان اوین به زندان زنان قرچک(باشگاه) منتقل شدند. عدم امکان تماس تلفنی تا آغاز روز سوم-چهارشنبه- همچنان ادامه داشت اما پس از آن، امکان تماسهای کوتاه یک تا دو دقیقهای برای زندانیان فراهم شد. در همین روز هم بود که من داروهای همسرم را به او رساندم و تا حدی خیال ما، دست کم از نظر ثبت زندانیان و امکان ویزیت پزشک راحت شد.
🔹بر اساس گفته زندانیان در قرچک، متوجه شدیم که اوضاع در این زندان، نامساعد است. نخست اینکه سالن قرنطینه به هیچ عنوان، ظرفیت پذیرش این تعداد از زندانی را نداشته و ندارد. مثلا در این مکان، ۷ اتاق کوچک با یک راهروی یک و نیم متری بین آن وجود دارد که حدود ۷۰ زندانی در آن نگهداری میشوند.
🔹بین این زندانیان، افراد سالمند بوده و از بیماریهای مختلفی رنج میبرند. گرمای هوا، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب را هم باید به این وضعیت، ضمیمه کنیم.
🔹در حال حاضر، نگرانی و فشار مضاعف ابتدایی برداشته شده اما، شرایط و امکانات در زندان زنان، نامساعد است. انتظار میرود با توجه به اینکه، بسیاری از زندانیان، بیش از نصف یا یک سوم از حبس خود را گذراندهاند، امکانات مرخصی زندانیان با استفاده از اختیارات و ظرفیتهای حقوقی موجود و در ادامه، آزادی زندانیان فراهم شود و برای آن دسته از کسانی که چنین امکانی را هم نداشتند، دست کم شرایط قابل زیست برایشان فراهم شود. از جمله اینکه، زمزمههایی برای انتقال زندانیان به کانون-در منطقه شهرزیبا-مطرح شده بود و این دست اقدامات، میتواند در این راستا موضوعیت پیدا کند.
🔹این همه مقام مسئول-چه در دولت، چه در قوه قضائیه و چه در سایر نهادها داریم-چرا در این حادثه، کسی برای بازدید به زندان مراجعه نکرد؟ چرا کسی، تذکر قانون اساسی نداد؟ چرا کسی این مسئله را پیگیری نکرد؟ چرا باید کار، حتما کار به اینجا رسیده و این میزان از تنش تولید شود تا حالا، شاهد این اقدامات حداقلی باشیم؟
🔹انتظار ما این است که در شرایط فعلی به صورت عاجل با استفاده از ظرفیتهایی که مورد اشاره قرار گرفت، شرایط آزادی و مرخصی زندانیان را به صورت گسترده فراهم کنند. نباید جامعه مدنی ما مرغ عروسی و عزا باشد که هم در جنگ و هم در صلح قربانی شود.
🔺متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
✍🏻بیانیه نهضت آزادی ایران
بسمه تعالی
✅روز دوشنبه ٢ تیرماه جاری، دولت تروریستی و جنایت پیشه اسرائیل با پرتاب چند موشک به ورودی زندان اوین حمله کرد و پیامد آن جان باختن بیش از ٧٠ تن، تعداد زیادی مجروح و تخریبهایی در ساختمانهای مختلف زندان به ویژه زندان زنان و همچنین ساختمان همسایگان آن محدوده بود.
✅جانباختگان، افزون بر افرادی از کادر اداری زندان، پزشکان، سربازان وظیفه، زندانیان، عابران و تعدادی از خانواده زندانیان بودند که برای پیگیری امور مربوط به عزیزانشان در بیرون از زندان حضور داشتند.
✅این حمله به ورودی زندان اوین، در حالی که خانوادههای زندانیان و مراجعان دیگر در حال رفت و آمد بودند و ظاهرأ با هدف حذف مدیریت زندان و ایجاد اختلال در آنجا انجام گرفت، یک اقدام ضد انسانی و ناقض آشکارحقوق بشر و قوانین بینالمللی و مصداق آشکار جنایت جنگی است.
✅بی تردید، مدیریت زندان اوین وظیفه داشت که بلافاصله پس از آغاز حملات، با توجه به مخاطرات و نا امنیهای شهر تهران، با آزادی زندانیان سیاسی، اعطای مرخصی اضطراری و مشروط یا انتقال سریع آنان به زندانهای ایمن، از این فاجعه سنگین پیشگیری میکرد.
✅در این شرایط، انتقال زندانیان اوین به زندان تهران بزرگ(فشافویه) و زندان قرچک ورامین، یعنی زندانهایی که فاقد حداقل امکانات اولیه و بهداشتی و رفاهی، از جمله سلب امکان تماس تلفنی، است و با توجه به تراکم زندانیان، زندگی را برای همه محبوسان، اعم از سیاسی و عادی، طاقت فرسا و غیر قابل تحمل ساخته است.
✅نهضت آزادی ایران با یادآوری مطالبه ملی رفع حصر آقای مهندس میرحسین موسوی و خانم دکتر زهرا رهنورد و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آقایان مصطفی تاجزاده، سعید مدنی و ابوالفضل قدیانی که اتهامی جز اظهار نظر و نقد مشفقانه نداشتهاند، و با توجه به مخاطرات و تهدید سلامت همه زندانیان قبل از وارد آمدن آسیب جانی به آنان ضروری است برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین سایر زندانیان بیخطر عمدتا مالی به صورت مشروط و یا اضطراری اقدامات لازم بعمل آید.
✅نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را ضروری میداند تا امید به آینده در جامعه تقویت شود و زمینههای عبور از بحران های جاری کشور فراهم شود.
١٠ تیر ١۴٠۴
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
✍🏻بیانیه نهضت آزادی ایران
بسمه تعالی
✅روز دوشنبه ٢ تیرماه جاری، دولت تروریستی و جنایت پیشه اسرائیل با پرتاب چند موشک به ورودی زندان اوین حمله کرد و پیامد آن جان باختن بیش از ٧٠ تن، تعداد زیادی مجروح و تخریبهایی در ساختمانهای مختلف زندان به ویژه زندان زنان و همچنین ساختمان همسایگان آن محدوده بود.
✅جانباختگان، افزون بر افرادی از کادر اداری زندان، پزشکان، سربازان وظیفه، زندانیان، عابران و تعدادی از خانواده زندانیان بودند که برای پیگیری امور مربوط به عزیزانشان در بیرون از زندان حضور داشتند.
✅این حمله به ورودی زندان اوین، در حالی که خانوادههای زندانیان و مراجعان دیگر در حال رفت و آمد بودند و ظاهرأ با هدف حذف مدیریت زندان و ایجاد اختلال در آنجا انجام گرفت، یک اقدام ضد انسانی و ناقض آشکارحقوق بشر و قوانین بینالمللی و مصداق آشکار جنایت جنگی است.
✅بی تردید، مدیریت زندان اوین وظیفه داشت که بلافاصله پس از آغاز حملات، با توجه به مخاطرات و نا امنیهای شهر تهران، با آزادی زندانیان سیاسی، اعطای مرخصی اضطراری و مشروط یا انتقال سریع آنان به زندانهای ایمن، از این فاجعه سنگین پیشگیری میکرد.
✅در این شرایط، انتقال زندانیان اوین به زندان تهران بزرگ(فشافویه) و زندان قرچک ورامین، یعنی زندانهایی که فاقد حداقل امکانات اولیه و بهداشتی و رفاهی، از جمله سلب امکان تماس تلفنی، است و با توجه به تراکم زندانیان، زندگی را برای همه محبوسان، اعم از سیاسی و عادی، طاقت فرسا و غیر قابل تحمل ساخته است.
✅نهضت آزادی ایران با یادآوری مطالبه ملی رفع حصر آقای مهندس میرحسین موسوی و خانم دکتر زهرا رهنورد و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آقایان مصطفی تاجزاده، سعید مدنی و ابوالفضل قدیانی که اتهامی جز اظهار نظر و نقد مشفقانه نداشتهاند، و با توجه به مخاطرات و تهدید سلامت همه زندانیان قبل از وارد آمدن آسیب جانی به آنان ضروری است برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین سایر زندانیان بیخطر عمدتا مالی به صورت مشروط و یا اضطراری اقدامات لازم بعمل آید.
✅نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را ضروری میداند تا امید به آینده در جامعه تقویت شود و زمینههای عبور از بحران های جاری کشور فراهم شود.
١٠ تیر ١۴٠۴
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
درخواست خانه احزاب از پزشکیان: به رهبری پیشنهاد عفو عمومی بدهید
🔹 خانه احزاب ایران طی نامهای از مسعود پزشکیان رییس جمهوری، به نمایندگی از سه طیف اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل درخواست عفو عمومی برای تمامی زندانیان سیاسی را مطرح کرد.
@sharghdaily
sharghdaily.com
@MostafaTajzadeh
🔹 خانه احزاب ایران طی نامهای از مسعود پزشکیان رییس جمهوری، به نمایندگی از سه طیف اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل درخواست عفو عمومی برای تمامی زندانیان سیاسی را مطرح کرد.
@sharghdaily
sharghdaily.com
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 حمله اسرائیل به اوین؛ زندانیان سپر انسانی میان دو رژیم جنایتکار
✍🏻ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
✅با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
✅از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
✅نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
✅حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
✅به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
✅زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
✅دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
✅در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
✅سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
✅در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
✅حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
✅نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
✅چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
✅اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
@MahmoudianMehdi
@MostafaTajzadeh
✍🏻ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان
۱۰ تیرماه / زندان تهران بزرگ
✅با آغاز حمله اسراییل به ایران، توسط زندانیان سیاسی و فعالین حقوق بشر چه از داخل و چه از بیرون زندان بارها و بارها از طریق مراجع مختلف به مسئولین زندان، دستگاههای حکومتی و قضائی هشدار داده شد که در شرایط جنگی، جان زندانیان در خطر جدی قرار دارد. اما همه این هشدارها بجز واکنشهای تهدیدآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر، هیچ پاسخی دریافت نکرد.
✅از یکسو ایران زیر حمله از سوی دولت نتانیاهو بود که توسط دیوان کیفری بینالمللی متهم به «جنایت جنگی» شده است و از سوی دیگر جمهوری اسلامی که او هم از سوی حقوقدانهای سازمان ملل در سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی» به «جنایت علیه بشریت» متهم شده، در شرایط جنگی زندانیان را در زندان نگه داشت.
✅نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درب بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری بند در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده است.
✅حدود ساعت ۲ بعدازظهر، نیروهای امنیتی و وزارت اطلاعات سپاه که از شوک اولیه خارج شده بودند، با رفتار سرکوبگرانه خود، سر اسلحهها را به سمت سینه و پیشانی زندانیانی که در حال امدادرسانی بودند گرفتند. در حالی که هنوز احتمال حمله دوباره رژیم اسرائیل وجود داشت، زندانیان بند ۴ به داخل بند هدایت و درها قفل شد. آب در بند قطع شد و برق برخی قسمتها نیز قطع بود.
✅به تدریج، در اطراف و پشت درب بند ۴، تعداد نیروهای سرکوبگر افزایش یافتند. حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، با ادبیات خشن به زندانیان هشدار داده شد که فقط ۱۰ دقیقه فرصت دارند وگرنه به سمت آنها شلیک خواهد شد. گویا قرار بود کاری که اسرائیل نتوانست انجام دهد، توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی انجام شود.
✅زندانیان تا حدود ساعت ۸ شب توسط نیروهای نظامی و انتظامی، دو به دو زنجیر شدند. حدود ۵۵۰ نفر زندانی، که بیش از ۵۰ نفر از آنها بیمارانی با بیماریهای حاد مانند سرطان و دیالیز بودند، با حداقل وسایل و دست و پاهای زنجیر شده به صف شدند.
✅دهها اسلحه به سمت زندانیان نشانه رفته بود.
✅در تونل وحشت، با دست و پاهای بسته و کیسههایی بر دوش، روی خرابهها در صفی طولانی حرکت کردیم. برخی به زمین میافتادند، وسایلشان ریخته میشد. هوا تاریک بود و صدای ماشینآلات ساختمانی همه جا را پر کرده بود. ناگهان مامورین دست به آسمان بردند و هر کدام به گوشهای خزیدند، اما زندانیان بیپناه ماندند.
✅سمت راست ما دهها جنازه در کیسهها قرار داشت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد.
✅در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظهای که ماموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحههای خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند.
✅حدود ساعت ۱ بامداد به بند متادونیهای زندان تهران بزرگ یعنی سالن ۹ تیپ ۲ رسیدیم. در بدو ورود به هر نفر یک تکه سیبزمینی و یک عدد تخممرغ دادند. سپس رئیس بند با لحنی آمرانه به زندانیان تشنه و گرسنه گفت ساعت ۶ صبح باید به هواخوری بروند تا برای آمارگیری آماده شوند که این خواسته با واکنش زندانیان مواجه شد و نهایتا رییس بند منصرف شد.
✅نمیدانم چند نفر در جهان شاهد چنین جنایت جنگی و توحشی بودهاند که همزمان قربانی حمله نظامی خارجی و خشونت سرکوبگران داخلی باشند. اطمینان دارم که بسیاری از ما، از جمله خودم، تجربیات شخصیمان را در آینده نزدیک و دور روایت خواهیم کرد.
✅چه روزهای سیاه و سختی را دیدیم.
کسی که به جای صلح، بر طبل جنگ میکوبید و برای جهانیان رجز میخواند و خود را ولی امر مسلمین میدانست در عمق زمین و پشت دیوارهای امن، به دور از هر خطری پناه گرفته بود؛ و ما، کسانی که سالها هشدار دادیم و فریاد زدیم که این سیاستها برای کشور و مردم ویرانگر است امروز با دست و پایی بسته جانمان میان چنگال وحوش خارجی و شکنجهگران داخلی، دست به دست میشود.
✅اسماعیل
چه روزهایی را دیدیم…
متن کامل گزارش
@MahmoudianMehdi
@MostafaTajzadeh
📝📝📝چه کسی میتواند برای نجات و بقای ایران قدم بردارد؟
✍🏻عزتالله سحابی
✅اعتقاد به یک کل فراگیر
برای نیل به این هدف[جستجوی پاسخی برای تامین توامان ازادی و عدالت امنیت و توسعه و ترقی ] لازم است که از جدالها و اختلافات سیاسی برای لحظاتی منتزع شویم و به پرسشهایی که برای همهء ما تعیینکننده است پاسخ دهیم.
✅۱- آیا ایران باید باقی و مستقل و مقتدر بماند یا خیر؟
اکنون خطر فروپاشی کلیت ایران نامحتمل نیست. در شرایط امروز جهانی، درصورتی که ایران تمامیت و استقلال خود را نداشته باشد، دیگر هیچکس؛ نه اصلاحطلب، نه محافظهکار، نه مخالفان و حتی سلطنتطلبان داخلی، نه فقير و نه غنی دیگر تأمین نخواهند داشت، مگر عدهای که خارج نشیناند و جذب کشورهای خارجی شدهاند. پس بقا، تمامیت، استقلال ایران حتمی و ضروری است.
✅۲- چه کسی میتواند برای نجات و بقای ایران قدم بردارد؟
آیا یک ابرقدرت خارجی میتواند این استقلال و امنیت را برای ما به ارمغان آورد؟ یک دولت خارجی چه آلترناتیو و نقشه جانشینی برای ما میتواند داشته باشد؟ آیا او جز به مصادرهء منابع و سرمایههای ما در جهت منافع خود به هدف دیگری میاندیشد و یا هدف درازمدت دیگری را دنبال میکند؟
✅٣- تئوری دیکتاتوری صالح
تئوری دیکتاتوری صالح نیز که بتواند به ضرب کنترل مرکز، نظمی ایجاد کند، در شرایط امروز، تئوری موفقی نیست.
✅۴- جامعه ایرانی جامعه ای متکثر است
هر گروه و جریان سیاسی یا فکری و اجتماعی اگر بخواهد انحصاراً و بدون توجه به گرایشها و جریانهای گوناگون و قومیتها و نحلههای فکری مختلف، جامعه را اداره کند یا ناموفق، بیاقتدار و سرانجام محو خواهد شد و یا آنکه ناچار به سرکوب، خشونت و اعمال زور خواهد بود.
✅از این رو، جز بسیج همگانی، راه نجاتی به چشم نمیخورد؛ بسیج همهء نیروها و استعدادهای ایران، همهء اقوام و مناطق ایران و همهء نحلهها و جریانهای فکری و سیاسی ایران.
✅ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجاتبخش در ایران پی بردهایم. «همه پاسخ به چه میتوان کرد؟» ما بهطور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم.
✅این نهضت، در میان ملتی که از اقوام متفاوت، نحلهها و گرایشهای گوناگون مذاهب و افکار و حتی مناطق و قومیتهای مجزا تشکیل شده است که با هم گاه منافع و مصالح متضادی دارند، چگونه ممکن است؟
✅نخست هویت ملی، آنگاه جامعهء مدنی
امکان دسترسی به یک نهضت فراگیر در میان جامعهای که این همه گروههای متکثر دارد، تنها درصورتی امکانپذیر است که به عاملی مشترک که وجودی «عینی و واقعی» دارد دست یابیم.
ما امروز به احساسِ ملی و حسِ هویتِ ایرانی خود بسیار نیازمندیم، باید بیاموزیم و به نسل جدید آموزش بدهیم.
✅فراموش نکنیم که در اروپای غربی و در کشورهای پیشرفته که خود پیشگام دموکراسی بودهاند، پیدایش جامعهء مدنی، مسبوق به احساس ملی بوده است. آزادیخواهان انقلاب فرانسه، خود را عضو ملت و کشور فرانسه میدانستند و پایبندیهای وطنی را به حد اعلا بر خود فرض دانسته بودند و تاکنون هم آن را حفظ کردهاند.
«احساس ملی» بستر جامعهء مدنی و مردمسالاری است. چرا که اگر امر مشترکی که دلبستگی همهء اصحاب متکثر جامعه اعم از ترک، کرد، بلوچ، خوزستانی، ساحلی، خراسانی، چپ و راست، سنتی، مدرن، مذهبی و غیر مذهبی نباشد، هیچ عاملی برای آنکه در مقام تضادها و تخاصمات و تعارضات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نسبت به هم کوتاه بیایند و گذشت نمایند، وجود نخواهد داشت. تنها در صورت تعلق خاطر مشترک میتوان به همزیستی و تعاون اجتماعی دست یافت.
منبع: مجله ایران فردا
برگرفته از کتاب "ايران، آزادی و دموكراسی"، امیر طیرانی ، نشر پارسه
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
✍🏻عزتالله سحابی
✅اعتقاد به یک کل فراگیر
برای نیل به این هدف[جستجوی پاسخی برای تامین توامان ازادی و عدالت امنیت و توسعه و ترقی ] لازم است که از جدالها و اختلافات سیاسی برای لحظاتی منتزع شویم و به پرسشهایی که برای همهء ما تعیینکننده است پاسخ دهیم.
✅۱- آیا ایران باید باقی و مستقل و مقتدر بماند یا خیر؟
اکنون خطر فروپاشی کلیت ایران نامحتمل نیست. در شرایط امروز جهانی، درصورتی که ایران تمامیت و استقلال خود را نداشته باشد، دیگر هیچکس؛ نه اصلاحطلب، نه محافظهکار، نه مخالفان و حتی سلطنتطلبان داخلی، نه فقير و نه غنی دیگر تأمین نخواهند داشت، مگر عدهای که خارج نشیناند و جذب کشورهای خارجی شدهاند. پس بقا، تمامیت، استقلال ایران حتمی و ضروری است.
✅۲- چه کسی میتواند برای نجات و بقای ایران قدم بردارد؟
آیا یک ابرقدرت خارجی میتواند این استقلال و امنیت را برای ما به ارمغان آورد؟ یک دولت خارجی چه آلترناتیو و نقشه جانشینی برای ما میتواند داشته باشد؟ آیا او جز به مصادرهء منابع و سرمایههای ما در جهت منافع خود به هدف دیگری میاندیشد و یا هدف درازمدت دیگری را دنبال میکند؟
✅٣- تئوری دیکتاتوری صالح
تئوری دیکتاتوری صالح نیز که بتواند به ضرب کنترل مرکز، نظمی ایجاد کند، در شرایط امروز، تئوری موفقی نیست.
✅۴- جامعه ایرانی جامعه ای متکثر است
هر گروه و جریان سیاسی یا فکری و اجتماعی اگر بخواهد انحصاراً و بدون توجه به گرایشها و جریانهای گوناگون و قومیتها و نحلههای فکری مختلف، جامعه را اداره کند یا ناموفق، بیاقتدار و سرانجام محو خواهد شد و یا آنکه ناچار به سرکوب، خشونت و اعمال زور خواهد بود.
✅از این رو، جز بسیج همگانی، راه نجاتی به چشم نمیخورد؛ بسیج همهء نیروها و استعدادهای ایران، همهء اقوام و مناطق ایران و همهء نحلهها و جریانهای فکری و سیاسی ایران.
✅ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجاتبخش در ایران پی بردهایم. «همه پاسخ به چه میتوان کرد؟» ما بهطور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم.
✅این نهضت، در میان ملتی که از اقوام متفاوت، نحلهها و گرایشهای گوناگون مذاهب و افکار و حتی مناطق و قومیتهای مجزا تشکیل شده است که با هم گاه منافع و مصالح متضادی دارند، چگونه ممکن است؟
✅نخست هویت ملی، آنگاه جامعهء مدنی
امکان دسترسی به یک نهضت فراگیر در میان جامعهای که این همه گروههای متکثر دارد، تنها درصورتی امکانپذیر است که به عاملی مشترک که وجودی «عینی و واقعی» دارد دست یابیم.
ما امروز به احساسِ ملی و حسِ هویتِ ایرانی خود بسیار نیازمندیم، باید بیاموزیم و به نسل جدید آموزش بدهیم.
✅فراموش نکنیم که در اروپای غربی و در کشورهای پیشرفته که خود پیشگام دموکراسی بودهاند، پیدایش جامعهء مدنی، مسبوق به احساس ملی بوده است. آزادیخواهان انقلاب فرانسه، خود را عضو ملت و کشور فرانسه میدانستند و پایبندیهای وطنی را به حد اعلا بر خود فرض دانسته بودند و تاکنون هم آن را حفظ کردهاند.
«احساس ملی» بستر جامعهء مدنی و مردمسالاری است. چرا که اگر امر مشترکی که دلبستگی همهء اصحاب متکثر جامعه اعم از ترک، کرد، بلوچ، خوزستانی، ساحلی، خراسانی، چپ و راست، سنتی، مدرن، مذهبی و غیر مذهبی نباشد، هیچ عاملی برای آنکه در مقام تضادها و تخاصمات و تعارضات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نسبت به هم کوتاه بیایند و گذشت نمایند، وجود نخواهد داشت. تنها در صورت تعلق خاطر مشترک میتوان به همزیستی و تعاون اجتماعی دست یافت.
منبع: مجله ایران فردا
برگرفته از کتاب "ايران، آزادی و دموكراسی"، امیر طیرانی ، نشر پارسه
@Nehzatazadiiran
@MostafaTajzadeh
⭕️چگونه میتوان همبستگی موقت در جامعه را پایدار کرد؟
✍🏻محمد رهبری
🔻از شهرام شبپره تا محسن چاوشی، از علی دایی تا وریا غفوری، از سیدمحمد خاتمی تا علیرضا رجایی و بسیاری دیگر از ورزشکاران، هنرمندان، فعالان مدنی و سیاسی، در طول ۱۲ روز تجاوز اسرائیل به خاک ایران، یکصدا و با ادبیاتهای گوناگون، این حمله را محکوم کردند و از وطن دفاع نمودند. تمام جریانهای سیاسی داخل کشور، با وجود تنوع و تفاوتهایشان، و فراتر از آن، اقشار مختلف مردم از طبقات اجتماعی گوناگون، یکصدا از ایران دفاع کردند و تجاوز به خاک کشور را محکوم نمودند.
🔻در سالهای گذشته، چنین همبستگیای میان مردم و نخبگان تقریباً بیسابقه بوده است. این همبستگی، خودجوش و بدون دخالت نهادهای دولتی، حول یک ایده مشخص شکل گرفت: دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی. تا پیش از این اتفاق، کمتر کسی میتوانست چنین همبستگیای را پیشبینی کند. برخی تحلیلگران حتی مدعی بودند که مردم برای تغییر وضعیتشان از جنگ استقبال میکنند. اما این رخداد نشان داد که آنها جامعه ایران را بهخوبی نشناخته بودند؛ در جنگ هیچ خیر و برکتی نیست، «علاج در وطن است» و این را کسانی بهتر درک میکنند که مواجهه واقعی جنگ را داشتهاند.
🔻اکنون با پایان جنگ و برقراری آتشبس، که امیدوارم برای مدت طولانی پایدار بماند، پرسش اصلی این است که این همبستگی چه سرنوشتی خواهد یافت؟ واضح است که همبستگی حول «دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی» موقتی است و در صورت نبود مداخله خارجی، بهتدریج و با پررنگ شدن مسائل داخلی، کمرنگ خواهد شد. اختلافنظر در هر جامعهای طبیعی است و این اختلافات بهطور ناگزیر به افتراق و جدایی منجر میشود. نمیتوان جلوی این روند طبیعی را گرفت.
🔻آنچه نگرانکننده است، دوقطبی یا چندقطبی شدن جامعه است؛ یعنی حالتی که اختلافات به حدی شدت یابد که گروههای مختلف در جامعه، یکدیگر را دشمن ببینند و خواستار حذف گروههای دیگر شوند. این پدیده در سالهای گذشته، بهویژه در میان نخبگان سیاسی، تا حدی مشاهده شده بود. برای جلوگیری از این وضعیت نامطلوب، که دشمن خارجی نیز ممکن است به آن امید بسته باشد، چند سیاست باید دنبال شود:
۱. صداقت مسئولانه: مهمترین عاملی که همبستگی را از بین میبرد، سلب اعتماد است که خود نتیجه بیصداقتی است. وقتی مردم احساس کنند با آنها صادقانه رفتار نمیشود، اعتمادشان به مقامات و نخبگان سیاسی از بین میرود. اگر حس کنند با آنها «بازی» شده و تنها در زمان بحران به سراغشان میآیند، اما پس از عبور از بحران همهچیز به تنظیمات کارخانه بازمیگردد، بیاعتماد میشوند. مردم باید احساس کنند با آنها صادقانه رفتار میشود و پذیرش خطاهای گذشته و آمادگی برای اصلاح به آنها نشان داده میشود. نظرسنجیهای معتبر در سالهای گذشته نشان دادهاند که اعتماد مردم به مقامات و نهادهای سیاسی بسیار پایین است. اکنون، در صورت نشان دادن صداقت، فرصتی برای بازسازی اعتماد فراهم شده است. پیشانی نشان دادن این صداقت، صداوسیما است. آنجا اولین جایی است که باید با مردم صادقانه سخن بگوید.
۲. جلوگیری از تبعیض: تبعیض، خشم ایجاد میکند و باعث میشود گروهی که از امکانات و مواهب برخوردار است، از سوی دیگران با خصومت دیده شود. استانداردهای دوگانه در برخورد با مردم و تقسیمبندی آنها به «خودی» و «غیرخودی»، خشم به دنبال دارد. وقتی امکاناتی به گروهی خاص اختصاص مییابد و از دیگران دریغ میشود، حس تبعیض شکل میگیرد. صداوسیما نمونه بارز این موضوع است. وقتی تنها به یک جریان یا گروه خاص تریبون داده میشود و سایر مردم، با وجود پرداخت مالیات برای تأمین هزینههای آن، احساس کنند نمایندهای در این رسانه ندارند، تبعیض احساس میشود. اینجاست که استاندارد دوگانه آشکار میشود؛ هنگام اخذ مالیات، همه باید مشارکت کنند، اما در ارائه تریبون در صداوسیما، تنها گروه خاصی امکان حضور دارد.
۳. مشارکت همه گروهها در تصمیمگیری: اگر مردم احساس کنند در تصمیمات کلان نظام سیاسی نقش و مشارکت دارند، احتمالاً اعتماد بیشتری به تصمیمات مقامات خواهند داشت. باید تا حد ممکن آنها را در تصمیمات مهم و راهبردی شریک کرد. در این صورت، حتی در برابر شدیدترین فشارها، مردم خودشان ایستادگی میکنند، زیرا در تصمیمگیریها شریک بودهاند.
🔻بسیاری از موارد فوق را میتوان بهسرعت در سیاستها اعمال کرد و صداوسیما میتواند نماد این تغییر باشد. هرچند این موارد منحصر به صداوسیما نیست، اما این رسانه میتواند نشانهای از تحول باشد. جامعه ایران، بهویژه در شرایطی که تحت تهدید دشمن خارجی قرار دارد، بهشدت به همبستگی نیاز دارد. ازاینرو، نباید از هیچ تلاشی برای حفظ و تقویت این همبستگی فروگذار کرد.
@MohammadRahbari
@MostafaTajzadeh
✍🏻محمد رهبری
🔻از شهرام شبپره تا محسن چاوشی، از علی دایی تا وریا غفوری، از سیدمحمد خاتمی تا علیرضا رجایی و بسیاری دیگر از ورزشکاران، هنرمندان، فعالان مدنی و سیاسی، در طول ۱۲ روز تجاوز اسرائیل به خاک ایران، یکصدا و با ادبیاتهای گوناگون، این حمله را محکوم کردند و از وطن دفاع نمودند. تمام جریانهای سیاسی داخل کشور، با وجود تنوع و تفاوتهایشان، و فراتر از آن، اقشار مختلف مردم از طبقات اجتماعی گوناگون، یکصدا از ایران دفاع کردند و تجاوز به خاک کشور را محکوم نمودند.
🔻در سالهای گذشته، چنین همبستگیای میان مردم و نخبگان تقریباً بیسابقه بوده است. این همبستگی، خودجوش و بدون دخالت نهادهای دولتی، حول یک ایده مشخص شکل گرفت: دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی. تا پیش از این اتفاق، کمتر کسی میتوانست چنین همبستگیای را پیشبینی کند. برخی تحلیلگران حتی مدعی بودند که مردم برای تغییر وضعیتشان از جنگ استقبال میکنند. اما این رخداد نشان داد که آنها جامعه ایران را بهخوبی نشناخته بودند؛ در جنگ هیچ خیر و برکتی نیست، «علاج در وطن است» و این را کسانی بهتر درک میکنند که مواجهه واقعی جنگ را داشتهاند.
🔻اکنون با پایان جنگ و برقراری آتشبس، که امیدوارم برای مدت طولانی پایدار بماند، پرسش اصلی این است که این همبستگی چه سرنوشتی خواهد یافت؟ واضح است که همبستگی حول «دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی» موقتی است و در صورت نبود مداخله خارجی، بهتدریج و با پررنگ شدن مسائل داخلی، کمرنگ خواهد شد. اختلافنظر در هر جامعهای طبیعی است و این اختلافات بهطور ناگزیر به افتراق و جدایی منجر میشود. نمیتوان جلوی این روند طبیعی را گرفت.
🔻آنچه نگرانکننده است، دوقطبی یا چندقطبی شدن جامعه است؛ یعنی حالتی که اختلافات به حدی شدت یابد که گروههای مختلف در جامعه، یکدیگر را دشمن ببینند و خواستار حذف گروههای دیگر شوند. این پدیده در سالهای گذشته، بهویژه در میان نخبگان سیاسی، تا حدی مشاهده شده بود. برای جلوگیری از این وضعیت نامطلوب، که دشمن خارجی نیز ممکن است به آن امید بسته باشد، چند سیاست باید دنبال شود:
۱. صداقت مسئولانه: مهمترین عاملی که همبستگی را از بین میبرد، سلب اعتماد است که خود نتیجه بیصداقتی است. وقتی مردم احساس کنند با آنها صادقانه رفتار نمیشود، اعتمادشان به مقامات و نخبگان سیاسی از بین میرود. اگر حس کنند با آنها «بازی» شده و تنها در زمان بحران به سراغشان میآیند، اما پس از عبور از بحران همهچیز به تنظیمات کارخانه بازمیگردد، بیاعتماد میشوند. مردم باید احساس کنند با آنها صادقانه رفتار میشود و پذیرش خطاهای گذشته و آمادگی برای اصلاح به آنها نشان داده میشود. نظرسنجیهای معتبر در سالهای گذشته نشان دادهاند که اعتماد مردم به مقامات و نهادهای سیاسی بسیار پایین است. اکنون، در صورت نشان دادن صداقت، فرصتی برای بازسازی اعتماد فراهم شده است. پیشانی نشان دادن این صداقت، صداوسیما است. آنجا اولین جایی است که باید با مردم صادقانه سخن بگوید.
۲. جلوگیری از تبعیض: تبعیض، خشم ایجاد میکند و باعث میشود گروهی که از امکانات و مواهب برخوردار است، از سوی دیگران با خصومت دیده شود. استانداردهای دوگانه در برخورد با مردم و تقسیمبندی آنها به «خودی» و «غیرخودی»، خشم به دنبال دارد. وقتی امکاناتی به گروهی خاص اختصاص مییابد و از دیگران دریغ میشود، حس تبعیض شکل میگیرد. صداوسیما نمونه بارز این موضوع است. وقتی تنها به یک جریان یا گروه خاص تریبون داده میشود و سایر مردم، با وجود پرداخت مالیات برای تأمین هزینههای آن، احساس کنند نمایندهای در این رسانه ندارند، تبعیض احساس میشود. اینجاست که استاندارد دوگانه آشکار میشود؛ هنگام اخذ مالیات، همه باید مشارکت کنند، اما در ارائه تریبون در صداوسیما، تنها گروه خاصی امکان حضور دارد.
۳. مشارکت همه گروهها در تصمیمگیری: اگر مردم احساس کنند در تصمیمات کلان نظام سیاسی نقش و مشارکت دارند، احتمالاً اعتماد بیشتری به تصمیمات مقامات خواهند داشت. باید تا حد ممکن آنها را در تصمیمات مهم و راهبردی شریک کرد. در این صورت، حتی در برابر شدیدترین فشارها، مردم خودشان ایستادگی میکنند، زیرا در تصمیمگیریها شریک بودهاند.
🔻بسیاری از موارد فوق را میتوان بهسرعت در سیاستها اعمال کرد و صداوسیما میتواند نماد این تغییر باشد. هرچند این موارد منحصر به صداوسیما نیست، اما این رسانه میتواند نشانهای از تحول باشد. جامعه ایران، بهویژه در شرایطی که تحت تهدید دشمن خارجی قرار دارد، بهشدت به همبستگی نیاز دارد. ازاینرو، نباید از هیچ تلاشی برای حفظ و تقویت این همبستگی فروگذار کرد.
@MohammadRahbari
@MostafaTajzadeh
🔸آقایان حکومت!
محمد باقر بختیار،ابوالفضل قدیانی،سعید مدنی،مصطفی تاجزاده و...دلسوزان ملک وملت هستند.
✅آنها تاپای جان واز خودگذشتگی در زمان جنگ وسازندگی واصلاحات به ایران وایرانی خدمت کردند وبادستی پاک و ودامنی نیالوده به فساد باوجدانی آسوده به اجبار خانه نشین شدند.
در دوران بازنشستگی اجباری به دور از عافیت طلبی ،علیرغم اطلاع از اینکه حاکمان از نقد خوششان نمی آید زندگی آسوده را بر خود وفرزندان حرام کردند وبا انتقادات سازنده به وظیفه دینی ومیهنی خود عمل کردند.
متاسفانه حکومت به جای استفاده از انتقادات وپیشنهادهای بدون چشمداشت این عزیزان، آنها رو به جرم نقدبه بند کشید.
آقایان حکومت!
✅ضربات جبران ناپذیر ترور دانشمندان ونیروهای نظامی مشخص کرد خاموش کردن صدای منتقدان دلسوز آدرس غلطی است که نظریه پردازان تندرو دادند که نیروهای امنیتی وانتظامی به جای جلوگیری از نفوذ دشمن در دستگاه های حساس ،مشغول دستگیری وبرخورد با دختران وزنان به خاطر عدم حجاب وخاموش کردن منتقدین دلسوز کرد.
✅بمباران زندان اوین وارتکاب جنایت جنگی توسط رژیم جانی کودک کش ونژاد پرست صهیونیستی که منجر به کشته شدن ۷۹ نفر از زندانیان و خانواده های آنها وپرسنل زندان وساکنین غیر نظامی وزخمی شدن تعداد نامعلومی شده است.
✅لذا با توجه به اصل فرس ماژور که باید درشرایط جنگی حاکم شود این عزیزان وسایر زندانیان سیاسی وعقیدتی وهم چنین زندانیان با جرایم سبک را از بند آزاد کنید تا خانواده های این عزیزان وبخش بزرگی از جامعه از نگرانی ودلواپسی خارج وباعث خشنودی آنها شوید.
✅ضمنااین هشداررا می دهم که آه مظلوم گیراست ودامن کسانی که دراین امر کوتاهی وقصور کنند خواهد گرفت.
✍🏻عباس غفوری
۱۲تیرماه۱۴۰۴
@MostafaTajzadeh
محمد باقر بختیار،ابوالفضل قدیانی،سعید مدنی،مصطفی تاجزاده و...دلسوزان ملک وملت هستند.
✅آنها تاپای جان واز خودگذشتگی در زمان جنگ وسازندگی واصلاحات به ایران وایرانی خدمت کردند وبادستی پاک و ودامنی نیالوده به فساد باوجدانی آسوده به اجبار خانه نشین شدند.
در دوران بازنشستگی اجباری به دور از عافیت طلبی ،علیرغم اطلاع از اینکه حاکمان از نقد خوششان نمی آید زندگی آسوده را بر خود وفرزندان حرام کردند وبا انتقادات سازنده به وظیفه دینی ومیهنی خود عمل کردند.
متاسفانه حکومت به جای استفاده از انتقادات وپیشنهادهای بدون چشمداشت این عزیزان، آنها رو به جرم نقدبه بند کشید.
آقایان حکومت!
✅ضربات جبران ناپذیر ترور دانشمندان ونیروهای نظامی مشخص کرد خاموش کردن صدای منتقدان دلسوز آدرس غلطی است که نظریه پردازان تندرو دادند که نیروهای امنیتی وانتظامی به جای جلوگیری از نفوذ دشمن در دستگاه های حساس ،مشغول دستگیری وبرخورد با دختران وزنان به خاطر عدم حجاب وخاموش کردن منتقدین دلسوز کرد.
✅بمباران زندان اوین وارتکاب جنایت جنگی توسط رژیم جانی کودک کش ونژاد پرست صهیونیستی که منجر به کشته شدن ۷۹ نفر از زندانیان و خانواده های آنها وپرسنل زندان وساکنین غیر نظامی وزخمی شدن تعداد نامعلومی شده است.
✅لذا با توجه به اصل فرس ماژور که باید درشرایط جنگی حاکم شود این عزیزان وسایر زندانیان سیاسی وعقیدتی وهم چنین زندانیان با جرایم سبک را از بند آزاد کنید تا خانواده های این عزیزان وبخش بزرگی از جامعه از نگرانی ودلواپسی خارج وباعث خشنودی آنها شوید.
✅ضمنااین هشداررا می دهم که آه مظلوم گیراست ودامن کسانی که دراین امر کوتاهی وقصور کنند خواهد گرفت.
✍🏻عباس غفوری
۱۲تیرماه۱۴۰۴
@MostafaTajzadeh
🟩با آزاد کردن تاجزاده، کشور را از استبدادی دیگر نجات دهید
📌مرتضیصارمی، عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران wrote:
◾️◾️آفریقای جنوبی از مبارزه مسالمت آمیز نلسون ماندلا از زندان برای نجات این کشور از شر تبعیض نژادی ضرر نکرد؟ سرنوشت دیکتاتورها را از مقاومت مدنی او یاد بگیرید و با آزاد کردن مصطفی تاجزاده، کشور را از استبدادی دیگر نجات دهید. گفتمان او آرامش با حضور دیگران است نه تنش بدون حضور دیگران.
@sobhema_ir
@MostafaTajzadeh
📌مرتضیصارمی، عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران wrote:
◾️◾️آفریقای جنوبی از مبارزه مسالمت آمیز نلسون ماندلا از زندان برای نجات این کشور از شر تبعیض نژادی ضرر نکرد؟ سرنوشت دیکتاتورها را از مقاومت مدنی او یاد بگیرید و با آزاد کردن مصطفی تاجزاده، کشور را از استبدادی دیگر نجات دهید. گفتمان او آرامش با حضور دیگران است نه تنش بدون حضور دیگران.
@sobhema_ir
@MostafaTajzadeh
🔴 تأملاتی پس از جنگ ۱۲ روزه
چه میشود کرد؟
✍️ محسن کدیور
جنگ دوازده روزه اسرائیل متجاوز علیه ایران (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴) و بمباران ایران توسط ایالات متحده آمریکا (۲ تیر ۱۴۰۴) خوشبختانه متوقف شده است. هر چند هیچ تضمینی برای ادامه توقف جنگ در دست نیست. این توقف به درخواست اسرائیل از آمریکا برای رهایی از حملات مؤثر موشکی ایران صورت گرفت و مورد استقبال ایران هم واقع شد. تأملات پس از جنگ را با هموطنان درمیان میگذارم.
عنوان فرعی«چه میشود کرد؟» به جای «چه باید کرد؟» را برای این مقاله انتخاب کردم تا فراگیرتر باشد و همه راه حلهای محتمل را دربربگیرد، حتی آنچه مطلوب نویسنده نیست. این تاملات چیزی از سنخ با صدای بلند فکر کردن یک نویسنده تبعیدی نگران وطن است. به اختصار نوشتهام، فکر کردم شاید در تاخیر آفاتی باشد و انتشار سریع آن برای هموطنان فایدهای ولو اندک داشته باشد. محصول تفکری طولانی است.
این تآملات تحلیل «درد مشترک» بسیاری ایرانیان است. دملی چرکین که با نیشتر جنگ متجاوزی قلدر سر باز کرد. اما ما فقط از دشمن خارجی (صهیونیسم جنایتکار و آمریکای ابرقدرت) زخم نخوردهایم، ما زخم خورده «جمهوری اسلامی» هم هستیم، که برای رهایی از «استبداد سکولار» خودمان آنرا به قدرت رسانیدم، و «استبداد دینی» از آب درآمد و بلای جانمان شد. در حد مقدور برای رهایی از هر دو مشکل نکاتی نوشتهام. در حد ممکن کوشیدهام فراگیرو منصفانه تحلیل کنم، از خطابههای هیجانی و احساسی و موجسواری دوری کنم و با توجه به موازین اخلاقی، مقدورات و واقعیات وضع وجود را ترسیم و مواردی را توصیه و تجویز کنم. از انتقادات و پیشنهادات اهل نظر استقبال میکنم. این مقاله شامل دو بخش است: شکست و پیروزی در جنگ دوازده روزه، و راه حلهای تغییر پس از جنگ…
📎منبع و متن کامل
@Kaleme
@MostafaTajzadeh
چه میشود کرد؟
✍️ محسن کدیور
جنگ دوازده روزه اسرائیل متجاوز علیه ایران (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴) و بمباران ایران توسط ایالات متحده آمریکا (۲ تیر ۱۴۰۴) خوشبختانه متوقف شده است. هر چند هیچ تضمینی برای ادامه توقف جنگ در دست نیست. این توقف به درخواست اسرائیل از آمریکا برای رهایی از حملات مؤثر موشکی ایران صورت گرفت و مورد استقبال ایران هم واقع شد. تأملات پس از جنگ را با هموطنان درمیان میگذارم.
عنوان فرعی«چه میشود کرد؟» به جای «چه باید کرد؟» را برای این مقاله انتخاب کردم تا فراگیرتر باشد و همه راه حلهای محتمل را دربربگیرد، حتی آنچه مطلوب نویسنده نیست. این تاملات چیزی از سنخ با صدای بلند فکر کردن یک نویسنده تبعیدی نگران وطن است. به اختصار نوشتهام، فکر کردم شاید در تاخیر آفاتی باشد و انتشار سریع آن برای هموطنان فایدهای ولو اندک داشته باشد. محصول تفکری طولانی است.
این تآملات تحلیل «درد مشترک» بسیاری ایرانیان است. دملی چرکین که با نیشتر جنگ متجاوزی قلدر سر باز کرد. اما ما فقط از دشمن خارجی (صهیونیسم جنایتکار و آمریکای ابرقدرت) زخم نخوردهایم، ما زخم خورده «جمهوری اسلامی» هم هستیم، که برای رهایی از «استبداد سکولار» خودمان آنرا به قدرت رسانیدم، و «استبداد دینی» از آب درآمد و بلای جانمان شد. در حد مقدور برای رهایی از هر دو مشکل نکاتی نوشتهام. در حد ممکن کوشیدهام فراگیرو منصفانه تحلیل کنم، از خطابههای هیجانی و احساسی و موجسواری دوری کنم و با توجه به موازین اخلاقی، مقدورات و واقعیات وضع وجود را ترسیم و مواردی را توصیه و تجویز کنم. از انتقادات و پیشنهادات اهل نظر استقبال میکنم. این مقاله شامل دو بخش است: شکست و پیروزی در جنگ دوازده روزه، و راه حلهای تغییر پس از جنگ…
📎منبع و متن کامل
@Kaleme
@MostafaTajzadeh
محسن کدیور | Mohsen Kadivar
تاملاتی پس از جنگ دوازده روزه | محسن کدیور | Mohsen Kadivar
«ایران» در این جنگ به سه پیروزی دست یافت، و «جمهوری اسلامی ایران» در پنج مورد شکست خورد. تغییر سیاستهای کلان و «پوستاندازی» جمهوری اسلامی بعد از جنگ اجتناب ناپذیر است، با چهار راه حل: ۱. اصلاحات حداقلی، ۲. تفویض برخی اختیارات رهبری به دیگری، ۳. تغییر رهبر…
♦️گزارشی درباره وضعیت روانی جامعه در روزهای پس از آتشبس میان ایران و اسرائیل
روانهای جنگزده
🖊️نسیم سلطانبیگی | خبرنگار گروه جامعه
🔹آویشن از همان شبی که جنگ شروع شد از حرفزدن افتاد. یک هفته از آتشبس میگذرد اما همچنان آویشن ۹ ساله نتوانسته حرف بزند. برسام سهساله شبها پتو را روی سرش میکشد، دیگر تنهایی نمیخوابد و روزها، از صدای اذان میترسد و از دویدن پسربچه همسایه در طبقه بالا. سهیلای ۴۰ ساله نمیتواند تصویری از آینده در ذهناش بسازد چون «ممکن است همهچیز خراب شود.»
🔹در سر الهام هنوز هم صدای بمب میآید؛ هر شب، هر نیمساعت یکبار. از خواب میپرد و دوباره میخوابد و دوباره بمب: «هر شب که میخوابم، هر نیم ساعت یکبار، با صدای وحشتناک بمب از خواب میپرم، بعد میبینم چیزی نیست و دوباره میخوابم. دوباره نیمساعت بعدش بمب میزنند، دوباره میپرم و تا صبح را اینطوری سپری میکنم.»
🔹خانه آنها در خیابان پاتریس لومومبا بود، کوچه آبشوری که همان شب اول مورد اصابت قرار گرفت. علی، پسرخاله آویشن است و درباره آنشب به «هممیهن» میگوید: «کوچه آبشوری عرض کمی دارد. خانهای که مورد اصابت قرار گرفت، روبهروی خانه خاله من بود. آن شب آنها در پذیرایی خوابیده بودند. پنجرههای پذیرایی رو به کوچه بود و فاصله کمی بین سر آنها و جایی که شیشهها شکسته شد وجود داشت.» آویشن از همان لحظه دیگر حرف نزد.
🔹آنها باید در خانه میماندند تا آواربرداری انجام شود. بعد از سهروز خانه جنگزدهشان را به سمت شهریار ترک میکنند و به جمع خانواده میپیوندند اما آویشن همچنان هم حرف نمیزند. تمام تلاشهای خاله، مادربزرگ، پدر و مادرش برای به حرف آوردنش بینتیجه میماند و حالا سهروز است که آنها گفتار درمانی را آغاز کردهاند، به این امید که واژهها به گلوی آویشن برگردند.
🔹برسام هم جنگ را در خواب دید. نصفشب که از خواب پریدند به خانه داییاش رفتند و او کنار فرزند سهماهه داییاش به خواب رفت؛ آنها سهروز پس از شروع جنگ، تهران را ترک میکنند و حالا هم سهروز است که به تهران برگشتهاند: «پسرم پتو را روی سرش میکشد و همسایه طبقه بالا که راه میرود، میگوید مامان صدای چیه؟ بمبه؟ بمبه؟» ماندن سهروزه در فضای جنگ کافی بوده تا روان کوچک و دستنخورده او با جنگزدگی درهمتنیده شود: «نسبت به هر صدایی که از طبقه بالا میآید، واکنش میدهد و این درحالیاست که قبلتر هم این صداها بود اما واکنشی نداشت.»
🔹آتشبس بارقه باریکی از شادی در مردم بود. رابعه موحد، روانشناس اجتماعی به «هممیهن» میگوید: «مردم با آتشبس شادی کردند و این یعنی مدام بین بد و بدتری که در نوسانیم، قانع میشویم. اما این احساس را هم دارند که دوباره ممکن است اتفاق بیفتد. هیچکس نه میگوید نترسید ما نمیگذاریم جنگ شود، نه میگوید بترسید ما میخواهیم جنگ کنیم. هیچکس ما را تحویل نمیگیرد که برایمان کاری کند. ما به یک قحطی رسیدیم و به سمت ناامیدی مطلق حرکت میکنیم.»
🔹خانواده رضا که زندانی مالی زندان اوین بوده، روی الاکلنگ امید و ناامیدی تاب میخورند. خانه آنها جنتآباد است و در همین روزهای جنگ در میانه اصابت یکی از پرتابهها چنان آسیب دید که حتی کمد لباس آنها هم در آتش سوخت. همسر رضا و دو دختر چهار و هشت سالهاش مجبور شدند به خانه پدر رضا که حوالی اسلامشهر است، بروند اما صاحبخانه چشم دیدن آنها را ندارد: «خانواده رضا هیچگاه رابطه خوبی با همسرش نداشتند و درحقیقت آنها جایی هستند که صاحبخانه حتی در این شرایط هم چشم دیدن آنها را ندارد و به هر کسی که آنجا میرود، میگوید اینها را از خانه من بیرون ببرید.»
🔹دیگر هیچکدام از ما شبیه به آدمهای پیش از ۲۳ خردادماه نخواهیم شد. طراوت واحدی، روانپزشک بیمارستان روزبه است و به «هممیهن» میگوید:«ما برای روایتگری کلمه نداریم، تصویرهای درهم، هولناک و صداهایی هستند که به ذهن ما هجوم میآورند. همان صدای شب اول همچنان در ذهن افراد تکرار میشود و آنها را با این ترس روبهرو میکند که باید به جایی پناه ببرند. ما منتظر و گوش بزنگیم که اتفاقی بیفتد. کاش راه دیگری بود اما مسیر همین قدر پر درد و رنج است. بسیاری از ما برای این گذشتن، نیاز به ظرفیتهای روانی داریم که آنها را دستکم میگیریم یا به حضور دیگری که میتواند واقعی یا سمبلیک باشد و درنهایت ظرف ما غنیتر میشود.»
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
روانهای جنگزده
🖊️نسیم سلطانبیگی | خبرنگار گروه جامعه
🔹آویشن از همان شبی که جنگ شروع شد از حرفزدن افتاد. یک هفته از آتشبس میگذرد اما همچنان آویشن ۹ ساله نتوانسته حرف بزند. برسام سهساله شبها پتو را روی سرش میکشد، دیگر تنهایی نمیخوابد و روزها، از صدای اذان میترسد و از دویدن پسربچه همسایه در طبقه بالا. سهیلای ۴۰ ساله نمیتواند تصویری از آینده در ذهناش بسازد چون «ممکن است همهچیز خراب شود.»
🔹در سر الهام هنوز هم صدای بمب میآید؛ هر شب، هر نیمساعت یکبار. از خواب میپرد و دوباره میخوابد و دوباره بمب: «هر شب که میخوابم، هر نیم ساعت یکبار، با صدای وحشتناک بمب از خواب میپرم، بعد میبینم چیزی نیست و دوباره میخوابم. دوباره نیمساعت بعدش بمب میزنند، دوباره میپرم و تا صبح را اینطوری سپری میکنم.»
🔹خانه آنها در خیابان پاتریس لومومبا بود، کوچه آبشوری که همان شب اول مورد اصابت قرار گرفت. علی، پسرخاله آویشن است و درباره آنشب به «هممیهن» میگوید: «کوچه آبشوری عرض کمی دارد. خانهای که مورد اصابت قرار گرفت، روبهروی خانه خاله من بود. آن شب آنها در پذیرایی خوابیده بودند. پنجرههای پذیرایی رو به کوچه بود و فاصله کمی بین سر آنها و جایی که شیشهها شکسته شد وجود داشت.» آویشن از همان لحظه دیگر حرف نزد.
🔹آنها باید در خانه میماندند تا آواربرداری انجام شود. بعد از سهروز خانه جنگزدهشان را به سمت شهریار ترک میکنند و به جمع خانواده میپیوندند اما آویشن همچنان هم حرف نمیزند. تمام تلاشهای خاله، مادربزرگ، پدر و مادرش برای به حرف آوردنش بینتیجه میماند و حالا سهروز است که آنها گفتار درمانی را آغاز کردهاند، به این امید که واژهها به گلوی آویشن برگردند.
🔹برسام هم جنگ را در خواب دید. نصفشب که از خواب پریدند به خانه داییاش رفتند و او کنار فرزند سهماهه داییاش به خواب رفت؛ آنها سهروز پس از شروع جنگ، تهران را ترک میکنند و حالا هم سهروز است که به تهران برگشتهاند: «پسرم پتو را روی سرش میکشد و همسایه طبقه بالا که راه میرود، میگوید مامان صدای چیه؟ بمبه؟ بمبه؟» ماندن سهروزه در فضای جنگ کافی بوده تا روان کوچک و دستنخورده او با جنگزدگی درهمتنیده شود: «نسبت به هر صدایی که از طبقه بالا میآید، واکنش میدهد و این درحالیاست که قبلتر هم این صداها بود اما واکنشی نداشت.»
🔹آتشبس بارقه باریکی از شادی در مردم بود. رابعه موحد، روانشناس اجتماعی به «هممیهن» میگوید: «مردم با آتشبس شادی کردند و این یعنی مدام بین بد و بدتری که در نوسانیم، قانع میشویم. اما این احساس را هم دارند که دوباره ممکن است اتفاق بیفتد. هیچکس نه میگوید نترسید ما نمیگذاریم جنگ شود، نه میگوید بترسید ما میخواهیم جنگ کنیم. هیچکس ما را تحویل نمیگیرد که برایمان کاری کند. ما به یک قحطی رسیدیم و به سمت ناامیدی مطلق حرکت میکنیم.»
🔹خانواده رضا که زندانی مالی زندان اوین بوده، روی الاکلنگ امید و ناامیدی تاب میخورند. خانه آنها جنتآباد است و در همین روزهای جنگ در میانه اصابت یکی از پرتابهها چنان آسیب دید که حتی کمد لباس آنها هم در آتش سوخت. همسر رضا و دو دختر چهار و هشت سالهاش مجبور شدند به خانه پدر رضا که حوالی اسلامشهر است، بروند اما صاحبخانه چشم دیدن آنها را ندارد: «خانواده رضا هیچگاه رابطه خوبی با همسرش نداشتند و درحقیقت آنها جایی هستند که صاحبخانه حتی در این شرایط هم چشم دیدن آنها را ندارد و به هر کسی که آنجا میرود، میگوید اینها را از خانه من بیرون ببرید.»
🔹دیگر هیچکدام از ما شبیه به آدمهای پیش از ۲۳ خردادماه نخواهیم شد. طراوت واحدی، روانپزشک بیمارستان روزبه است و به «هممیهن» میگوید:«ما برای روایتگری کلمه نداریم، تصویرهای درهم، هولناک و صداهایی هستند که به ذهن ما هجوم میآورند. همان صدای شب اول همچنان در ذهن افراد تکرار میشود و آنها را با این ترس روبهرو میکند که باید به جایی پناه ببرند. ما منتظر و گوش بزنگیم که اتفاقی بیفتد. کاش راه دیگری بود اما مسیر همین قدر پر درد و رنج است. بسیاری از ما برای این گذشتن، نیاز به ظرفیتهای روانی داریم که آنها را دستکم میگیریم یا به حضور دیگری که میتواند واقعی یا سمبلیک باشد و درنهایت ظرف ما غنیتر میشود.»
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
📝📝📝پیام *دکتر صدیقه وسمقی* در آستانهی دهمین سال بازداشت *سیدمصطفی تاجزاده*
✅تاجزاده همیشه کنار مردم ایستاده است
✍️صدیقه وسمقی
✅بسیارند کسانیکه وقتی از پست و مقام حکومتی فاصله می گیرند -چه با ارادهی خود و چه با ارادهی نظام- زبان به انتقاد میگشایند و از کاستیها و نارساییها میگویند؛ اما بسیار نادرند آنان که در دورهی تصدی پست و مقام، منتقد باشند و عملکرد حاکمیت را به چالش کشند. تاجزاده را میتوان در شمار این نادر کسان دانست.
✅او در سال ۱۳۷۸ هنگامی که معاون سیاسی وزیر کشور بود، به عملکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم اعتراض کرده و در دفاع از آرای مردم تهران از احمد جنتی، دبیر وقت شورای نگهبان شکایت نمود. تاجزاده با اینکار با یکی از مهمترین ارکان حکومت درافتاده بود، حال آنکه حتماً میدانست بهای بزرگی برای این اقدام جسورانهی خود (که از نظر حاکمیت گستاخی بزرگی بود) خواهد پرداخت. او هم در دورهی تصدی پست معاونت سیاسی وزیر کشور و هم پس از آن، مستمراً ادعای جابهجایی آرای مردم تهران در انتخابات مجلس ششم را مطرح و شکایت خود از جنتی را پیگیری نمود. اگرچه او نتوانست در دستگاه قضایی غیرمستقل و هزار توی جمهوری اسلامی جنتی را به پای میز عدالت بکشد، اما با پایمردی، کوتاه نیامدن از انجام وظیفه و عدم مصالحه با مزوّران و خیانتکاران، یکی از فسادهای بزرگ را آشکار و مستند ساخت و مسیر تازهای را برای مبارزه با فساد در دل حکومت گشود. مسیری که برای حکومت کمهزینه نبوده است.
✅تاجزاده در همان دوران هنگامی که معاون سیاسی وزیر کشور بود، در فاجعهی هجدهم تیرماه ۱۳۷۸ کنار دانشجویان ایستاد. او نسبت به عملکرد نیروی انتظامی و گروههای فشار در حمله به خوابگاه دانشجویان، معترض بود و سوار بر موتور برای بررسی اوضاع به خوابگاه رفتوآمد میکرد، درحالیکه بسیاری از مسئولان وقت، حتی یکبار نیز به کوی دانشگاه نرفتند و هیچگاه از بزرگی فاجعهی هجده تیر آگاه نشدند. شاید ازآنرو که اگر شاهد این حجم از فاجعه باشی نمیتوانی سکوت کنی. ازهمینرو اکثر مسئولان، خود را پنهان ساخته، سکوت اختیار کردند و در کنار نیروهای متجاوز حکومتی ایستادند.
✅بهراستی بسیار سخت است که هم عنصری از نظام حاکم باشی و هم معترض به آن. این شیوهی مصلحان واقعی است که همواره در این راه هزینههای بزرگ، حتی جان خود را نیز دادهاند. امیرکبیر آرزوی اصلاح حکومت فاسد را داشت که در حمام فین همراه با آرزویش قربانی شد. دکتر مصدق آرزوی اصلاح نظام شاهنشاهی و مهار قدرتِ عنانِ گسیختهیِ شاه را داشت که در یک تبانی شرمآور میان شاه و بیگانگان، در کنار آرزوی خود در احمدآباد دفن شد.
✅تاجزاده نیز اگر دهسال حبس را تحمل کرده، ازآنروست که بر استبداد لجام گسیخته و فاسد دینی، شوریده و آرزوی آبادی و آزادی ایران را در سر دارد. امروز اما تاجزاده تنها نیست و آرزوی اصلاح و آبادی و آزادی ایران، مردان و زنان بسیاری را به شور آورده است. دیگر استبداد نمیتواند و نباید بتواند آرزومندان اعتلای ایران را با آرزوهایشان دفن کند. تاجزادهها باید با ارادهی محکم آزادیخواهان و وطندوستان از زندانها به در آمده و برای تحقق آرزوهای این ملت، نقشآفرینی کنند.
#دهمین_سالگرد_بازداشت_تاجزاده
#جرم_نقد_رهبر
@MostafaTajzadeh
✅تاجزاده همیشه کنار مردم ایستاده است
✍️صدیقه وسمقی
✅بسیارند کسانیکه وقتی از پست و مقام حکومتی فاصله می گیرند -چه با ارادهی خود و چه با ارادهی نظام- زبان به انتقاد میگشایند و از کاستیها و نارساییها میگویند؛ اما بسیار نادرند آنان که در دورهی تصدی پست و مقام، منتقد باشند و عملکرد حاکمیت را به چالش کشند. تاجزاده را میتوان در شمار این نادر کسان دانست.
✅او در سال ۱۳۷۸ هنگامی که معاون سیاسی وزیر کشور بود، به عملکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس ششم اعتراض کرده و در دفاع از آرای مردم تهران از احمد جنتی، دبیر وقت شورای نگهبان شکایت نمود. تاجزاده با اینکار با یکی از مهمترین ارکان حکومت درافتاده بود، حال آنکه حتماً میدانست بهای بزرگی برای این اقدام جسورانهی خود (که از نظر حاکمیت گستاخی بزرگی بود) خواهد پرداخت. او هم در دورهی تصدی پست معاونت سیاسی وزیر کشور و هم پس از آن، مستمراً ادعای جابهجایی آرای مردم تهران در انتخابات مجلس ششم را مطرح و شکایت خود از جنتی را پیگیری نمود. اگرچه او نتوانست در دستگاه قضایی غیرمستقل و هزار توی جمهوری اسلامی جنتی را به پای میز عدالت بکشد، اما با پایمردی، کوتاه نیامدن از انجام وظیفه و عدم مصالحه با مزوّران و خیانتکاران، یکی از فسادهای بزرگ را آشکار و مستند ساخت و مسیر تازهای را برای مبارزه با فساد در دل حکومت گشود. مسیری که برای حکومت کمهزینه نبوده است.
✅تاجزاده در همان دوران هنگامی که معاون سیاسی وزیر کشور بود، در فاجعهی هجدهم تیرماه ۱۳۷۸ کنار دانشجویان ایستاد. او نسبت به عملکرد نیروی انتظامی و گروههای فشار در حمله به خوابگاه دانشجویان، معترض بود و سوار بر موتور برای بررسی اوضاع به خوابگاه رفتوآمد میکرد، درحالیکه بسیاری از مسئولان وقت، حتی یکبار نیز به کوی دانشگاه نرفتند و هیچگاه از بزرگی فاجعهی هجده تیر آگاه نشدند. شاید ازآنرو که اگر شاهد این حجم از فاجعه باشی نمیتوانی سکوت کنی. ازهمینرو اکثر مسئولان، خود را پنهان ساخته، سکوت اختیار کردند و در کنار نیروهای متجاوز حکومتی ایستادند.
✅بهراستی بسیار سخت است که هم عنصری از نظام حاکم باشی و هم معترض به آن. این شیوهی مصلحان واقعی است که همواره در این راه هزینههای بزرگ، حتی جان خود را نیز دادهاند. امیرکبیر آرزوی اصلاح حکومت فاسد را داشت که در حمام فین همراه با آرزویش قربانی شد. دکتر مصدق آرزوی اصلاح نظام شاهنشاهی و مهار قدرتِ عنانِ گسیختهیِ شاه را داشت که در یک تبانی شرمآور میان شاه و بیگانگان، در کنار آرزوی خود در احمدآباد دفن شد.
✅تاجزاده نیز اگر دهسال حبس را تحمل کرده، ازآنروست که بر استبداد لجام گسیخته و فاسد دینی، شوریده و آرزوی آبادی و آزادی ایران را در سر دارد. امروز اما تاجزاده تنها نیست و آرزوی اصلاح و آبادی و آزادی ایران، مردان و زنان بسیاری را به شور آورده است. دیگر استبداد نمیتواند و نباید بتواند آرزومندان اعتلای ایران را با آرزوهایشان دفن کند. تاجزادهها باید با ارادهی محکم آزادیخواهان و وطندوستان از زندانها به در آمده و برای تحقق آرزوهای این ملت، نقشآفرینی کنند.
#دهمین_سالگرد_بازداشت_تاجزاده
#جرم_نقد_رهبر
@MostafaTajzadeh
Audio
▶️ فایل صوتی
فایل صوتی نشست «صدایی برای ایران: مسوولیت های ما در قبال وطن»
با حضور:
محمدر رضا کاروان
مسعود ادیب
عبدالکریم سروش
علی میرسپاسی
حسین کمالی
نیره توحیدی
رضا بهشتی معز
یاسر میردامادی
پاملا کریمی
سروش دباغ
علیرضا قندریز
علی رضا نامور حقیقی
بابک رحیمی
جواد عباسی
علی نبوی
حسین کاجی
June 22
شنبه ۳۱ خرداد
#حلقه_دیدگاه_نو
@didgahenochannel
@MostafaTajzadeh
فایل صوتی نشست «صدایی برای ایران: مسوولیت های ما در قبال وطن»
با حضور:
محمدر رضا کاروان
مسعود ادیب
عبدالکریم سروش
علی میرسپاسی
حسین کمالی
نیره توحیدی
رضا بهشتی معز
یاسر میردامادی
پاملا کریمی
سروش دباغ
علیرضا قندریز
علی رضا نامور حقیقی
بابک رحیمی
جواد عباسی
علی نبوی
حسین کاجی
June 22
شنبه ۳۱ خرداد
#حلقه_دیدگاه_نو
@didgahenochannel
@MostafaTajzadeh