Telegram Web Link
📝📝📝تاج‌زاده را رها نکنید، حکومت از التماس لذت می‌برد!

✍🏻 حمیدآصفی

با حکم جدید پنج سال زندان مصطفی تاج‌زاده، به نظر می‌رسد در این سرزمین، هرچه جامعه مدنی بیشتر فریاد می‌زند، حکومت بیشتر گوش‌هایش را می‌گیرد. هرچه تقاضای آزادی بالا می‌رود، مقاومت بالاتر می‌رود. گویی حکومت در حال اجرای یک نوع قاعده‌ی عکس‌العملی است: "هرکه خواستار آزادی‌ست، مستحق حبس بیشتر است!"

آقایان دچار نوعی لجاجت ایدئولوژیک شده‌اند؛ نه فقط با منتقدان سیاسی، بلکه با خواست عمومی مردم. در شرایطی که کشور درگیر بحران‌های پیچیده‌ی اقتصادی، تحریم‌های فزاینده، و تهدیدهای خارجی است، حکومت ترجیح می‌دهد نمایش اقتدارش را در سلول‌های انفرادی اجرا کند. گویی هیچ تهدیدی جدی‌تر از یک منتقد کهنه‌کار، بااخلاق، و بی‌خشونت وجود ندارد!

در منطق وارونه‌ی حاکمیت، آزادی‌خواهی جرم امنیتی است و نقدِ قانون، تهدید علیه امنیت ملی تلقی می‌شود. اما سؤال جدی این‌جاست: آیا واقعاً مصطفی تاج‌زاده خطرناک‌تر از فساد سیستماتیک، تورم افسارگسیخته، یا نفوذهای امنیتی در مراکز حساس است؟ آیا خطرناک‌تر از امپراتوری‌های مالیِ نزدیک به قدرت است که ریشه در خاک نهادهای رسمی دارند؟ یا تنها تفاوتش این است که زبان دارد و سکوت نکرده است؟

واقعیت این است که امروز نه فقط تاج‌زاده، بلکه ده‌ها و صدها زندانی سیاسی و مدنی دیگر هم اسیر یک لجاجت تلخ‌اند. لجاجتی که هرچه فریاد آزادی بلندتر شود، واکنشش خشن‌تر می‌شود. زیرا یک نوع دهن‌کجی رسمی در جریان است؛ نوعی تلافی‌جویی کودکانه اما مرگ‌بار علیه جامعه‌ای که دیگر حاضر نیست سکوت کند. گویی اقتدار سیاسی، این روزها نه در حل بحران، بلکه در تحقیر اراده‌ی عمومی معنا می‌شود.

حاکمیت با نگاه امنیتی تصمیم گیری می‌کند و اعتقاد دارد اگر قرار است جامعه مدنی و فعالان سیاسی خواستار آزادی زندانیان سیاسی باشند، باید نتیجه‌اش افزایش حبس و تشدید سرکوب باشد! یعنی حاکمیت در حال معکوس‌خوانی خواسته‌هاست! در این میان، جمهوری اسلامی به پدیده‌ای عجیب تبدیل شده است؛ ساختاری که نه بر اساس قانون، بلکه بر اساس واکنش‌های هیجانی و لجاجت ایدئولوژیک اداره می‌شود. انگار برای حفظ قدرت، باید مردم را از عقلانیت متنفر کرد، از مطالبه‌گری بیزار، و از امید ناامید.

اما این بازی وارونه، روزی بر خودشان نیز وارونه خواهد شد.


@hamidasefichannel2
@MostafaTajzadeh
👍100👎2
📝📝📝 بیانیه‌ی بیش از ۷۵۰ نفر از فعالان اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبه‌ی آزادی زندانیان سیاسی

به‌نام هستی‌بخش
زندانیان در ستم مضاعف بسر می‌برند


بیش از دو هفته از حمله‌ی درنده‌خویانه‌ی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین می‌گذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانواده‌هایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شده‌اند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.

در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بوده‌اند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دست‌کم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کرده‌اند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت به‌سر می‌برند.

روایت‌های بسیار دردناک از شیوه‌ی جابه‌جایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونه‌های بی‌شمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندان‌های جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانواده‌ها و دغدغه‌مندان را تشدید کرده‌است.

ما امضاکنندگان بی‌صبرانه منتظریم که مسئولان تصمیم‌گیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان‌ فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانواده‌ها بازگردند.

بدیهی‌ست ما تا تحقق این خواسته‌ی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبه‌ی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم‌ داد.

متن و اسامی کامل :

https://cutt.ly/nrU3aOiD

@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍61
📝📝📝پیامی از قدیمی‌ترین و صمیمی‌ترین دوست تاجزاده

✍🏻محسن رزمخواه

من فکر میکنم دوستی نزدیک به پنجاه سال، شناخت نسبتا خوبی از او را بدست می دهد که بعضی از خصائل آن رفیق شفیق را بنویسم.

از همان ابتدای آشنایی انگار ده‌ها سال بود که اورا می‌شناختم.او با قدرت جذب بالا هر انسانی با هر خصوصیات اخلاقی را جذب خود می‌کند.

صدای گرم و پر از احساسش جاذبه زیادی دارد و بنظرم به دلیل صداقت وخلوص در نیتش کلامش بر دل می نشیند.

هیچ‌گاه ندیدم در مسند قدرت شیفته آن گردد و اندکی از خضوع و تواضعش کم شود.

او در اعتقادات خود راسخ است و هر گاه در آنها کژی ببیند، شجاعت پذیرفتن اشتباه و تصحیح آن را دارد.

طولانی شدن زندان او گواه استقامت بر باورهایش می‌باشد.
به‌هر حال او همیشه شمع محفل دوستان بوده و با نور وجودش جمع دوستان را روشنی بخشیده است.
خداوند به سلامتش دارد وهرچه زودتر زمینه آزادی‌اش فراهم گردد.

@MostafaTajzadeh
👍82
✍🏻عبدالله مومنی در شبکه ایکس :

۱۷سال زندان برای مخالفت با قدرت مطلقه


۵ سال حبس جدید برای ⁧ #مصطفی_تاجزاده ⁩، ‌،صدور حکم مرگ برای هر امید به آزادی در کشور است.

برخلاف برخی خوش‌خیالی‌های دوران پس از جنگ، فضای سیاسی نه تنها گشایش نیافته؛ بلکه نشانگر این است که حاکمیت تحمل کوچک‌ترین صدای اعتراضی را ندارد.

🆔@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍83👎2
📝📝📝درخواست حبس ابد!

✍🏻احمد_زیدآبادی

من از مسئولان قضایی و امنیتی درخواست می‌کنم که برای مصطفی تاجزاده ده حکم حبس ابد صادر شود! فخری‌خانم هم حداقل ده سالی حکم بگیرد! دو دخترشان هم از زندان بی‌نصیب نمانند!

به نظرم فقط با این نوع درخواست‌ها امکان کاهش حکم زندان مصطفی وجود داشته باشد! آقایان گویا ضدکارند! چون هر چه چهره‌های مختلف، آزادی مصطفی را بیشتر درخواست می‌کنند، حکم زندانش طولانی‌تر می‌شود!

@ahmadzeidabad
👍109👎2
✍🏻علی زمانیان:

زندان برای اکثریت، جای سخت و دردناکی است و حقیقتا چنین است. اما گمان می‌کنم برای اقلیتی انگشت‌شمار، چونان دیگران جای چندان سهمگینی به شمار نمی‌آید. نه این که در زندان راحت‌اند، نه این که مانند دیگران از زندانی شدن رنج نبرند، بلکه یک چهره‌ی زندان برای آنان برجسته‌تر است. کدام سویه و چهره‌ی زندان؟

هر انسانی که هنوز شعله‌ی وجدانش روشن باشد، در برابر شرایط، مصائب و مشکلات جامعه، احساس مسئولیت می‌کند. این مسئولیت بار سنگین وظیفه را بر دوش او می‌نهد که اخلاقا خود را به آن موظف می‌داند.

اما برای انجام وظایف، امکان‌ها و فرصت‌ها و آزادی‌ها محدود است. تنگناهایی که در نهایت، حسی از ناتوانی بر آدمی تحمیل می‌کند.

از این‌جا به بعد صورت‌بندی جدیدی شکل می‌گیرد. گروه‌بندی که بر روی یک طیف قرار می‌گیرد. طیفی که از یک سو، ناتوانی‌اش را تماما می‌پذیرد و با حس "نتوانستن"، به راحتی کنار می‌آید. به زندگی روزمره‌اش ادامه می‌دهد و وجدانش آسوده است. چرا که به خود می‌گوید: توان من برای اثرگذاری بیش از این نیست. تقدیر چنین است، کاری نمی‌توان کرد و از این نوع توجیهات.

همه‌ی توجیهات برای آن است که حس ناتوانی‌اش را تشفی دهد و درونش را آرام کند.

اما در انتهای دیگر طیف، کسان اندکی هستند که این حس ناتوانی و نتوانستن را نمی‌توانند تحمل کنند. روح بی‌قرار دارند و چونان دیگران، با "همین است دیگر"  نمی‌توانند کنار بیایند. احساس گناه می‌کنند. و تا عملا و به طرز مشهود و واقعی آزادند، نمی‌توانند احساس مسئولیت‌شان را فراموش کنند. و به هیچ آبی، آتش وجدان‌شان را نمی‌توانند خاموش نمایند.

نمونه‌ی کثیری از کسان را می‌توان شاهدی بر سویه اول طیف مثال زد. اما قلیلی از افراد در طرف دیگر طیف قرار می‌گیرند که "جان ناخوش" دارند. تاج‌زاده، سرآمد این گروه است. استثنایی بر قاعده، که وقتی زندان است، شاد است. (اما نه شادی مالوف، که رهایی از حس ناتوانی درناک). زیرا فقط زندان می‌تواند او را از زیر بار سنگینی حس مسئولیت برهاند. آن هم نه مطلق، اما تا حدودی که حس می‌کند واقعا چاره‌ای ندارد. در همان زندان هم دست از کنش برنمی‌دارد و از اندک فرصت و امکان هم بهره می‌برد.

برای من "تاج‌زاده"، (فارغ از ایده‌ها و اندیشه‌ها و گفتار و افعالش)، قهرمان سیاست‌ورزی خردمندانه است که به صادقانه‌ترین وجه، در زمین واقعیت سخن می‌گوید و بی‌چشم‌داشت، در جهت هر آن‌چه که راه صواب و ثوابش می‌داند، حاضر است هر هزینه‌ای هم بدهد. و حاضر نیست هزینه‌اش را بر دیگران تحمیل کند. و این نکته‌ی آخر، فضیلت بزرگ اخلاقی اوست که خودش، هزینه‌ی خودش است. مانند بسیاری، پای دیگران را وسط نمی‌کشد و خودش گوشه‌ی امن میدان نمی‌نشیند و نظاره کند. تا دیگران هزینه کنند و او بهره‌اش را ببرد.

تاج‌زاده؛ مسیر روشن صادقانه و جسورانه زیستن آدمی است. و نمونه‌ای از اصیل زیستن در عصر ریاکاری‌های سیاسی. او خودش است. خودش.

@MostafaTajzadeh
👍55
📝📝📝آقا مصطفی
که من شناختم

✍🏻قاسم‌ محبعلی:

از دهه ۶۰ که در جلسات مختلف با آقا مصطفی تاج‌زاده آشنا شدم چندین ویژگی شاخص در ایشان یافتم:
ا- ایمان قوی و استوار
۲-حق طلبی
۳-صراحت و رک‌گویی
۴- ساده‌زیستی و پاک‌دستی
۵-خوش‌رویی و اخلاقی خوش و نرم
۶-لطیفه گویی
۷-میهن دوستی
۸-میانه‌روی و مخالف افراطی‌گری
۹-جمع‌گرا و دوری از تک‌روی

این خصوصیات و بویژه این که ایشان از معدود صاحب منصبان پاک‌دست در حکومت جمهوری اسلامی ایران می باشد که زندگی رانتی ندارد ،از وی انسانی مقاوم و پایدار ساخته است.که علیرغم این که سال‌های طولانی به بند غیظ گرفتار شده، در رفتار و مواضع وی هیچ گونه تغییر، تذبذب و تزلزل دیده نمی‌شود. همچنان لبخند به لب دارد و مصرانه از تغییرات آرام و مسالمت جویانه ، بدون هر مداخله و نفوذ بیگانگان حمایت نموده و دلسوز حاکمیت و ناصح آن می‌باشد ، بی‌صبرانه امیدوار است که نظام پیش‌گامانه اصلاحات بنیادین را پذیرا شده و اجازه ندهد به کشور و مردم بیش از این خسارت وارد شده و‌ هزینه تحمیل شود.

@MostafaTajzadeh
👍56
✍🏻 طیبه سیاوشی

با سلام ، آنچه که از شخصیت جناب تاجزاده ، این انسان شریف و نجیب میدانم ، آن است که ایشان از معدود افراد مسئول در نظام جمهوری اسلامی بوده اند که همواره دلسوزانه و بدون چشمداشت به قدرت و ثروت با خلوص نیت و تنها با در نظر گرفتن منافع کشور و مردم عمل کرده و بزرگترین گناه ایشان ، فریاد بر سر زورمندان و پایمال کنندگان حقوق ملت بوده است‌.

زبان منتقدانه ایشان در همین راستا، متاسفانه به حبس و حصر ایشان منجر شده و امیدواریم عقلای نظام متوجه شوند که ادامه حصر منتقدان ، هم به زیان جامعه و هم نظام میباشد. و انشالله بزودی شاهد آزادی همه عزیزان در بند ، خصوصا جناب تاجزاده باشیم.

@MostafaTajzadeh
👍54
📝📝📝کنایه فاضل میبدی به آن دیگری

جاسوسی با اجنه هیچ مبنای دینی و قرآنی ندارد

✍🏻فاضل میبدی، استاد حوزه و دانشگاه : جاسوسی با اجنه کاملا دروغ است و هیچ مبنای دینی و قرآنی هم ندارد.

این حرف‌ها برای ترویج خرافات است؛ زیرا هرچه جامعه خرافاتی‌تر باشد برای یک عده‌ای سودمند‌تر است.

عده‌ای برای این که جامعه را از واقعیت‌های علمی دور سازند، یک نوع بی‌عقلی در جامعه رواج دهند و مردم را سرگرم این کار‌ها کنند، چنین مباحث و گفتار‌هایی را طرح می‌کنند.

دنیای امروز، دنیای عقل است. دنیای حال حاضر، عقلانیت، فکر، علم، تکنیک و صنعت است. طلسم، سِحر و جادو در مسائل جنگی و اجتماعی و به کار بردن آن یک نوع ترویج خرافات است. آنها هم می‌دانند دروغ و خرافات است منتها حفظ منافع یک عده در ترویج این کار‌ها است.

این مدل خرافات در طول تاریخ رواج داشته است و تازه نیست. مثلا در زمان شاه سلطان حسین و حمله محمود افغان هم بعضی‌ها می‌گفتند مقدمه ظهور امام زمان است.

از زمان صفویه، به ویژه شاه سلطان حسین به بعد، این نوع دروغ‌سازی‌ها به نام دین و خرافات زیاد بود.

@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
👍57
📝📝📝بنام خدایی که یوسف را از زندان رهایی بخشید
"...ربی حقا وقد احسن بی اذ اخرجنی من السجن..."( قران/ یوسف /۱۰۰).

✍🏻جعفر رحمان زاده

بانوی استوار ونستوه، سرکار خانم محتشمی‌پور،همسر همکار شریف ،خلیق ونجیب‌مان دروزارت کشور دولت اصلاحات ،جناب آقای دکتر مصطفی تاج زاده ، از دوستان و همکاران سابق‌شان خواستند که در باره شخصیت و راه و رسم آن عزیز، مطلبی را قلمی تا در آستانه ده سالگی حبس آن سادات جلیل‌الشأن ،گردآوری کنند.

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک‌بالان ساحل‌ها

با خود اندیشیدم ،چگونه ما که در جهان عافیت و غوغای نان و نام زیست می‌کنیم ،اهلیت و یارای سخن گفتن درباره انسانی که بر سر آن‌چه که حق و فضیلت می‌داند،سروگونه ایستاده است ،سخن کنیم.

مصطفی را در دوران معاونت سیاسی وزارت کشور در آموختن آیین حکمرانی خوب، پاس‌داشت حقوق و آزادی‌های شهروندان ، مدارا بامخالفان و منتقدان بر گردن چونان منی که در سمت معاونت سیاسی استانداری بودیم، حق عظیمی است.

او جز انصاف واخلاق، عقلانیت، قانون‌مداری، و ایران را برای همه ایرانیان خواستن، از همکارانش چیزی مطالبه نمی‌کرد.

تنها دغدغه او عزت ملک ،ملت و آیین بود.
دانش بالای او در سیاست ،هوشمندی واطلاعات وسیع او از تحولات تاریخی ، درتعیین خط مشی‌ها، روش‌ها در اداره بهتر سیاست داخلی ،موجب اتقان وانضباط کاری همکارانش بود.

از خصوصیات برجسته او پروراندن و برکشیدن موزون نیروها بود و در این امر تنها بر قابلیت‌ها وصلاحیت‌ها ،تکیه و تأکید می‌ورزید.

پس از کنار گذاشته شدن از وزارت کشور ، به یاد دوستان وهمکاران سابق هم بود.

در استخلاص از زندان اول که باجمعی از دوستان به دیدنش رفتیم،به من که یادداشت هایی را در روزنامه‌های همسو با اصلاحات می‌نوشتم،گفت: نوشته‌هایت را در زندان می‌خواندم، این کار را ادامه بدهید .

ومن در شگفت که چگونه در آن فضا به یادداشت‌های کم‌بهای شاگردان سابقش مانند من عنایت کرده‌است.

امید آن‌که هرچه زودتر شاهد بازگشت ایشان به میان خانواده ودوستان وارادتمندانش باشیم.
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش.


@MostafaTajzadeh
👍54
📝📝📝 نامه سعید مدنی
جامعه‌شناس، پژوهشگر، نویسنده و فعال سیاسی زندانی به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی به مناسبت روز قلم


جناب آقای سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

پیام شما به مناسبت روز قلم و پاسداشت جایگاه نویسندگان، شاعران و اندیشه ورزان، اگر چه بر حرمت و تکریم اندیشه و قلم تاکید کرد اما مصداق آيه «لم تقولون مالا تفعلون» است. اینکه وزارت متبوع شما در دولت های گذشته چه کرده و چه سیاست‌های ضد فرهنگی را به اجرا درآورده موکول می‌کنم به وقت و مناسبت دیگر.

آنچه موجب نگارش این نامه شده، عملکرد وزارت شما در امتداد سیاست‌های قلم شکن پیشین است که در تعارض با قانون اساسی و دیگر قوانین جاری و ادعاهای مکرر رئیس دولت مبنی بر اجرای قانون و اصلاح خطاها و انحرافات قبلی است. یکی از شواهد این ادعا، سال‌ها ممانعت از صدور مجوز نشر و باز نشر چندین کتاب تالیف اینجانب، زنده یاد هدی صابر و برخی دیگر از نویسندگان به استناد نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.

جناب وزیر، لابد می‌دانند که مطابق اصل 36 قانون اساسی «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح به موجب قانون باشد»؛ بنابراین در حالی که هیچ مرجع قضایی حکم بر ممنون القلم اینجانب، مرحوم هدی صابر و بسیاری دیگر از نویسندگان نداده است، وزارت اطلاعات نمی‌تواند مانع از انتشار کتاب‌های مورد اشاره شود و هیچ مرجعی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نمی‌تواند به استناد نظر وزارت اطلاعات، ما نویسندگان را از حقوق خودمان منع نماید.

بنابر این لازم است در پیام جنابعالی با مناسبت روز قلم «در برابر همه آنان که واژه ها را نه برای تزئین بلکه برای تبیین حقیقت بکار می برند» سر تعظیم فرود آورید. کافی است تنها مانع از احقاق حقوق اهل قلم نشوید.

۱۵ تیرماه ۱۴۰۴
زندان/تبعید دماوند


@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
👍78
📝📝📝به یاد مصطفی

✍🏻 هدایت آقایی

اوایل پاییز سال ۷۵ سفری به یزد داشتم ، هنگام بازگشت در هواپیما آقای سید محمد خاتمی را دیدم که در آن زمان رئیس کتابخانه ملی بود، با هم خوش و بشی کردیم و هنگام خدا حافظی از من خواست اگر بتوانم فردای آن روز ساعت ۲ بعد ظهر در دفتر ایشان که در خیابان آفریقا، (نلسون ماندلای امروز) واقع بود بروم،

فردا طبق قرار به دفترشان رفتم و متوجه شدم که آقایان الویری، تاج زاده، معزالدین(نماینده دوره سوم از اصفهان)، مرتضی حاجی هم دعوت شده بودند، خلاصه اینکه جناب خاتمی خواستند در خصوص نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری نظر خواهی کنند و البته به نوعی شالوده ستاد انتخاباتی را مهیا بنمایند،

در این جلسه بحثهای مختلف شد و آن شوخی معروف کاندیدا شدن آقای خاتمی هم بنظرم اولین بار در همین جلسه بیان شد، در این جلسه من اولین ملاقات را با مصطفی تاجزاده داشتم که به دوستی ریشه دار برای دهه های بعدی تبدیل شد،

هنگام خداحافظی به مصطفی گفتم با توجه به اینکه تقریبا نامزد شدن ناطق نوری قطعی هست و رهبری هم از ایشان حمایت خواهد کرد ، کار ما آب در هاون کوبیدن است، مصطفی جواب جالب داد گفت دیشب با بهزاد(نبوی) قرار داشتم و نظرش این بود که اگر از انتخابات پیش رو رئیس جمهور بیرون نیاید ولی میتوان در خلال این مبارزات سیاسی رجل سیاسی را برای آینده کشور به مردم معرفی کرد،

این جمله تا الآن هم گاه گاه در گوشم میشنوم ‌و خوشحالم که با همه مصائب و فشارهای استبداد هم دوره ریاست جمهوری درخشان آقای خاتمی شکل گرفت و هم یک رجل سیاسی مانند مصطفی در کشور ما به ریشه تنومند و امید تبدیل شد، با آرزوی سلامتی و آزادی هرچه زودتر برادرمان مصطفی تاجزاده

@MostafaTajzadeh
👍74
📝📝📝درباره بیانیه میهنی میرحسین موسوی

✍🏻حسین نورانی نژاد

متن بیانیه امروز میرحسین موسوی، بسیار پدرانه، شریف و مثبت است. او موضع آرمانی خود در بیانیه موسوم به مجلس موسسان را بدون محور قرار دادن به عنوان تاکتیک امروز بیان کرده، اما در آن متوقف نمانده و حتا شرط نکرده است.

میرحسین در این متن صریح و دقیق و میهنی خود، نظامیانی که برخی از آنها در سال‌های گذشته مقابل هم بوده‌اند را در شرایط تجاوز خارجی «فرزندان نظامی ملت» نامیده و از واژه شهید درباره‌شان استفاده کرده است، از دوراندیشی مردم که در سیاق متن برمی‌آید که مرادش فهم اولویت‌ها در شرایط تهاجم بیگانه است تمجید کرده و خودش نیز بیانیه کوتاهش را بر همین رویکرد بنا نهاده است.

در گفت‌وگو با حاکمیت نیز در بحث تصمیمات عاجل، بسیار منطقی و مصلحانه و بی کینه، از آزادی زندانیان سیاسی و تغییر در رویکرد صدا و سیما گفته است، بی هیچ گزنده‌گویی.

بیانیه‌ای که روزهایی می‌شد که منتظرش بودیم؛ متنی آرامش‌بخش، شریف، دارای خطوط روشن سیاسی، دقیق در انتخاب واژگان و پر توجه به تعیین ترجیحات و اولویت‌ها در مسایل کشور، در عین حفظ حدود و ثغور هویتی و آرمان‌های سیاسی کسی که اصالتش بر همگان روشن است و در امتداد انسجام ملی در برابر تهدیدات فوری و بیرونی درک می‌شود.

🆔 @hosseinnoorani
@MostafaTajzadeh
👍77👎6
📝📝📝مصطفی تاج‌زاده؛ پتانسیلی قابل اتکاء در جنبش دمکراسی‌خواهی

✍🏻فاطمه گوارایی
 
با نام مصطفی تاج زاده در دوره اصلاحات آشنا شدم. مشخصا در زمانی که معاونت وزارت کشور را بر عهده داشت و اتفاقا این وزارتخانه یکی از درگیرترین بخشهای دولت اصلاحات با جامعه‌ای بود که با انتخابات 1376 در جستجوی فضایی بهتر برای تنفس آزادی بود. وجود تاج زاده در معاونت وزارت کشور یکی از مثبت ترین اقدامات دولت وقت و وزیرکشور آن جناب آقای عبدالله نوری بود که زیر فشار تندترین لایه های حکومتی قرار داشت و در نهایت نیز زیر فشارهای دولت ناگزیرازاستعفاء شد .

متن کامل در فایل پیوست

#ده‌سالگی‌_بازداشت‌_تاجزاده
#جرم‌_نقد‌_رهبر

@MostafaTajzadeh
👍43👎2
📝📝📝مصطفی تاج‌زاده را در وزارت کشور شناختم.

✍🏻 عبدالمحمد زاهدی

همان روزهای نخستین استقرار دولت اصلاحات که به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور منصوب شد .
اولین دیدار مان را به خوبی به یاد دارم .

چهره ای خندان و بشّاش را ، همراه با روحیه ای مصمّم و اراده ای قوی برای پیشبرد اهداف و برنامه های دولت سید محمد خاتمی در جهت اعتلای کشور ، ملت و نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر راهبردی نو که برخاسته از سال ها تجربه در فعالیت های کلان سیاسی بود ، در او مشاهده کردم .

مصطفی ، در خوانش ِ شناسنامه ای اش جوان بود اما در پرداختن به کُنش و‌ مدیریت ِ سیاسیِ هدفمند و با برنامه ، از پختگی و زیرکی خاصی برخوردار و باید اذعان کنم که ضمن احترام به همه ی معاونین سیاسی وزارت کشور که در دو مقطع ( دولت های هفتم ، هشتم و یازدهم و دوازدهم ) با آنان همکار بوده ام ، او را یکی از توانمندترین عناصر سیاسی نشسته بر صندلی معاونت سیاسی وزارت کشور یافتم .

هر نشست با او ، چه در جلسات خصوصی و چه در جلسات عمومی ِ معاونین سیاسی ِ استانداری ها ، کلاس درس بی بدیلی برای آموختن بود و من از او بسیار آموختم .

دکتر مصطفی تاج زاده در عین حال که یک مدیر سیاسی نمونه بود ، از خصلت ها و ویژگی های انسانی و اخلاقی والائی نیز بهره برده و سلوک و رفتار او از همان ابتدای ورود به وزارت کشور برای ما به عنوان کارکنان قدیمی آن وزارتخانه ، فضایی بسیار صمیمی و گرم را در ارتباطات سازمانی فراهم آورد ، به گونه ای که در مدتی کوتاه روابط دوستانه ای بین نیروهای قدیمی با وی به وجود آمد .

امروز برای من و امثال من ، محبوس بودن تاج زاده خوشایند نیست ، چرا که علاوه بر تلاش های او به عنوان یک جوان انقلابی در جهت پیروزی انقلاب اسلامی ، فعالیت هایش در عرصه های مختلف علمی و مدیریتی پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام و‌حتی انتقادهای او‌هم به برخی سیاست ها و روش ها از روی اخلاص و نگاه دلسوزانه برای اعتلای کشور و نظام بوده است و این امید را داریم که امکان آزادی ایشان ، ان شاالله فراهم گردد .

*استاندار اسبق استان های ایلام ، چهارمحال بختیاری ، مرکزی ، کردستان و قزوین
خرداد ماه ۱۴۰۴
👍59
📝📝📝زندانیان " سخن "

یادمانِ دهمین سالِ حبسِ مصطفی تاج‌زاده

✍🏻 جواد موسوی خوزستانی

برای شناخت جایگاه مصطفی تاج‌زاده و تاثیر مکتوبات و مکاتبات وی بر سپهر سیاست‌ورزی در ایران معاصر، بار دیگر به متن‌ها، گزارش‌ها و مصاحبه‌های ایشان در اینترنت رجوع کردم. اما بنا به تجربه می‌دانستم که شناخت متوسع از آفاقِ فکری چنین شخصیتی بدون مصاحبه‌های مفصل - از جنسِ مصاحبه‌های حسین رزاق -  با هم‌فکران و هم‌بندان او، به‌ویژه مصاحبه با حامی و همراهِ خستگی‌ناپذیر زندگی‌اش (فخرالسادات محتشمی‌پور)  ممکن نیست، با این‌حال برای چنین مصاحبه‌هایی، با زمان در مسابقه بودم. ضمن این‌که ظرفیتِ این مقال و مجال نیز چنین فرصتی را به نگارنده نمی‌داد.

✅️  "زبان" ، معیاری برای شناخت

مرزهای جهان و هستیِ آدمی را می‌توان از مرزهای زبان او درک کرد. این گزاره‌ی فلسفی که به ویتگنشتاین منسوب است می‌تواند به‌عنوان کلید رمزگشا در فهم وجودِ بی‌قرار و آفاق فکری تاج‌زاده و همگنان وی نیز به‌کار آید.

از سوی دیگر،  شناخت ساختارهای زبانیِ چنین شخصیت‌هایی مستلزم شناخت واقع‌بینانه از تاثیر چندلایه‌ای‌ست که این نظام زبانی (آثار مکتوب، شفاهی، تصویری و... ایشان) بر معاصران و مخاطب‌هاشان دارد. چه‌بسا همین اثرِ ژرف و چندلایه باعث نگه‌داشتن تاج‌زاده و هم‌فکران وی در زندان باشد. زیرا اثر ماندگارِ زبان بر جامعه بسیار فراتر از آن چیزی‌ست که پنداشته می‌شود.

به‌نظر می‌رسد زبانِ تاج‌زاده طی ده‌سالی که در زندان سپری کرده است توانسته به سهم خود، عناصر تازه‌ای را در مقابل نظام زبان‌شناختیِ خشن و گفتمان تقابلیِ حاکم بر کشور، به مخاطب معرفی کند و معیارهای سیاست‌ورزی در ایران معاصر را به مرزهای دموکراتیک نزدیک و جهت دهد.

اصولاً نظام‌های گوناگون قدرت برای مشروعیت‌بخشیدن به اقتدارشان به‌گفته‌ی بوردیو می‌کوشند عرصه‌ی "زبان" را به‌کنترل و انحصار خود درآورند و از این طریق گردش معنا را در پهنه‌ی جامعه مدیریت کنند. بقای انحصار و اقتدارشان را نیز در گرو سرکوب هرگونه نظام مستقلِ سخن می‌دانند. چرا که از رموز کسبِ هیمنه و تداوم سلطه بر جامعه توسط حکومت‌ها، استفاده از - و اتکا به - نظامی زبان‌شناختی‌ست.

✅️  مرزهای تقابل دو نظام زبان‌شناختی

برخی پژوهش‌گران معتقدند که بخش قابل ملاحظه‌ای از تاریخ حیات و تکاپوی "زبان فارسی" در حوزه نوشتاری و شنیداری، به‌ویژه از دهه سی خورشیدی غالباً زبانی دیگری‌ستیز، غایت‌گرا و دشمن‌ساز بوده است. اگر چنین تفسیری واقعیت داشته باشد پس به‌احتمال، فهم این موضوع نیز سهل‌تر خواهد شد که چگونه قدرت بازتولیدیِ پنهان در ژرف‌ساخت‌های فرهنگی (زبانی، نمادین، و...) در سرزمین ما که عصاره تاریخ طولانی‌ست و مشخصاً در زیربنای پرلایه‌ی زبان فارسی رسوب کرده (و به‌تدریج به ناخودآگاهِ جمعی ما ایرانیان تبدیل شده)، در سال‌های دهه ۱۳۶۰ خورشیدی ناگهان به‌طرزی انفجاری بروز و ظهور می‌کند، جامعه را دوپاره می‌کند و صاحبان قدرت نیز با تکیه بر این نظام زبانیِ قطبی‌نگر و آخرالزمانی، به مسلط‌کردن گفتمان خود بر کیان جامعه توفیق می‌یابند.

اما از نیمه دوم دهه هفتاد (۱۳۷۶) به‌تدریج شاهد رویش نظامی تازه از گفتمان و زبان روادار، دیگرپذیر، و خشونت‌پرهیز در فضای سیاسی‌اجتماعی کشورمان هستیم که بازتاب زندگی معاصر و اینجهانیِ ما ایرانیان است؛ یعنی بازتاب زندگی و واقعیتی که رو به سوی عینیت‌گرایی، دموکراسی‌خواهی، رفاه، آشتی با جهان، و گردش آزاد اطلاعات دارد.  یکی از تفاوت‌های گوهریِ این نظام زبانی با گفتمان رسمی، قرار گرفتن‌اش بر نظم نشانه‌ها و واژگانی است که از یک‌سو بر واقعیتِ زیسته "شهروند" ایرانی (رهیافت فردی او از تجربه‌های اجتماعی، اخلاقی و معرفتی‌اش)، و از سوی دیگر  بر تجربه‌های صنفی، مدنی و حقوقِ شهروندی استوار است. 

این نظام جدیدِ سخن با استفاده از صناعتِ ترکیبِ واژه‌های کلیدی در زبان فارسی، چیدمان متفاوتی از کُدها و کلمات پایه (کلماتی دارای بارِ معنایی گسترده‌تر از حوزه‌ی سیاست و قدرت) به افکار عمومی ارائه می‌کند و به‌این وسیله می‌کوشد زبانِ سیاست‌ورزی را از بُن‌مایه‌های آلوده به دیگرهراسی و تقابل‌های دوتاییِ رایج (ما "فرشته‌"ایم و طرفِ مقابل‌مان "اهریمن") برهاند.

✅️  بی‌شک، مصطفی تاج‌زاده یکی از نمایندگان شاخص و نامدارِ این نظام زبانیِ جدید به‌حساب می‌آید که توانسته قلمرو این زبانِ صلح‌طلب و دموکراتیک را در جغرافیای سیاسی ایران وسعت بخشد، و به‌شیوه‌ای هوشمندانه و خستگی‌ناپذیر (از سال ۱۳۷۶ به‌این‌سو) گفتمان‌های فرمانروا و خشونت‌گستر را به‌تدریج خلع‌سلاح کند.  از نمودهای عینی و شگرفِ این زبانِ مدنی و مسالمت‌جو، می‌توان به رشد جنبش‌های جامعه مدنی (از جمله جنبش زنان) و نیز برآمدنِ جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ اشاره کرد. 

@MostafaTajzadeh
👍38
✍🏻 محمد خدادادی

اولین بار که آقا مصطفی را دیدم ، شاید حدود سال ۱۳۵۳ بود که هردو در کالیفرنیا دانشجو بودیم. جوانی خوش‌سیما، خوش‌طبع و به غایت فعال در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی. در آن زمان حضور آقا مصطفی در جلسات قرآن و همچنین بحث های‌سیاسی روز موضوعات مربوطه را جدی‌تر می کرد تا آنجا که دوستان انجمن اسلامی تصمیم گرفتند در سالن آمفی تأتر دانشگاه فرزنوی کالیفرنیا نمایشنامه‌ای اجرا کنند. نام نمایشنامه " در جستجوی حقیقت " بود.

آقا مصطفی در نقش مجاهد فی سبیل الله نقش‌آفرینی می‌کرد که با این بیت نقش شروع می‌شد:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود و.......

نقش دیگر درنمایشنامه در کنار آقامصطفی به عهده یکی دیگر از دانشجویان انجمن به نام علیرضا مهدیزاده حکاک بود که بعدها در ۹ شهریور ۱۳۵۷ در تظاهرات در مشهد به ضرب گلوله شهید شد تا نام خود را به عنوان اولین شهید دانشجویان انجمن اسلامی ثبت کند.

آقا مصطفی بعد از انقلاب نیز همان رویه عدالت‌خواهی و صداقت در کار را چه در زمانی که درگیر کار اجرایی بود و چه غیر اجرایی ادامه داد.

از خداوند منان خواهانم این سرمایه‌های انسانی را برای این آب و خاک اجدادی حفظ نماید.

#ده‌سالگی‌_بازداشت‌_تاجزاده
#جرم‌_نقد‌_رهبر

@MostafaTajzadeh
👍53
📝📝📝آقای تاجزاده: تهدید نیست، فرصتی برای اصلاح و تعالی ملی است

✍🏻 محمد خون چمن
دبیرکل حزب جوانان ایران اسلامی

با نزدیک شدن به سالروز زندانی شدن آزاده دربند مصطفی تاجزاده، فرصتی فراهم شده تا بار دیگر نقش، جایگاه و اندیشه‌های او در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران مورد بازخوانی و تأمل قرار گیرد. برخلاف آنچه برخی می‌پندارند، آقای تاجزاده تهدیدی برای کشور نیست؛ بلکه فرصتی برای اندیشه‌ورزی عمیق‌تر درباره توسعه ملی، اصلاح ساختار حکمرانی و پاسداشت اصول بنیادین ملت‌سازی است .

تاجزاده سیاستمداری است که جلوتر از زمان خود حرکت می‌کند. در حالی که بسیاری از جریان‌های سیاسی درگیر مسائل روزمره‌اند، او با نگاه آینده‌نگر، مسائلی را مطرح می‌کند که جامعه سیاسی کشور، مدتها بعد اهمیت آن‌ها را درک، یا شجاعت بیان آنها را خواهد داشت. همانند دیگر پیشروان اجتماعی و سیاسی در تاریخ، سخنان و دغدغه‌های او ابتدا با بی‌توجهی یا مقاومت مواجه شده، اما در نهایت به مبنای تحولات آتی بدل گشته‌اند.

دغدغه اصلی تاجزاده، نه کسب قدرت، بلکه صیانت از منافع ملی، تمامیت ارضی و حقوق شهروندی است. تمرکز او بر نقد ساختارهای حکمرانی، نه از سر مخالفت با نظام سیاسی یا تحریک به بی‌ثباتی، بلکه ناشی از نگرانی عمیق درباره این سه مؤلفه کلیدی است. تاجزاده نیک می‌داند که بدون حکمرانی کارآمد، شفاف و پاسخگو، نه منافع ملی پایدار می‌ماند، نه تمامیت ارضی در برابر تهدیدات داخلی و خارجی حفظ می‌شود و نه حقوق شهروندان به درستی پاس داشته می‌شود.

وی به جای آنکه تنها به نتایج و آثار مشکلات بپردازد، ریشه‌یابی را رسالت خود دانسته است. این نگرش عمیق و اصولی نیازمند شجاعت، ایثارگری و توجه صرف به منافع ملی است. او با جسارت، بی‌هیچ ملاحظه‌ی شخصی، پرده از ریشه‌های ناکارآمدی‌ها برداشته و هزینه‌ی سنگینی برای این صداقت پرداخته است.

تاجزاده از هوش سیاسی بالا، نظم فکری دقیق، سلاست کم‌نظیر در بیان و شجاعتی استثنایی برخوردار است. این ویژگی‌ها موجب شده‌اند که مسائل پیچیده‌ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به خوبی درک و تحلیل کند و با بیانی روشن و بی‌لکنت به جامعه منتقل نماید. شجاعت او در بیان واقعیت‌ها، حتی در تنگناهای سیاسی و در معرض تهدید، نقطه قوت و نشانه‌ی تعهد او به حقیقت و اصلاح است.

در روزگاری که بسیاری ترجیح می‌دهند در برابر دشواری‌ها سکوت کنند یا به توجیه وضع موجود بپردازند، مصطفی تاجزاده نماد اندیشه‌ی اصلاح‌طلبانه‌ای است که آینده را می‌بیند، به آن می‌اندیشد و برای آن هزینه می‌دهد. تجلیل از او در سالروز زندانی شدنش، نه تنها ادای دین به یک کنشگر صادق است، بلکه یادآوری این نکته‌ی مهم است که فرصت‌های اصلاح را باید تشویق کرد و پاس داشت، نه سرکوب کرد.
بنابر این آزادی جناب آقای تاجزاده از زندان مطالبه حزب جوانان ایران اسلامي و تمامی کسانی است که دل در گرو حفظ تمامیت ارضی و سرافرازی و سربلندی ایران و رفاه و امنیت مردم دارند میباشد و امیدواریم که به این مطالبات و مسائل توجه و روزی برسد که زندانهای ما جای فاسدان و فرصت طلبان شده و دانشگاه ها و مدیریت های ما در اختیار دانشمندان و شایستگان و نخبگانمان قرار داشته باشد. انشاالله

@MostafaTajzadeh
👍51
📝📝📝تاجزاده آخرین سنگر!

✍🏻ناصر آملی

نوشتن در مورد تاجزاده سهل و ممتنع است؛  سهل است چون هیچ فاصله‌ای در میان نیست و آنچه از او خاطره داری،  جلوی چشمت رژه می‌رود و می‌بینی که چه در موقعیت‌ها و مناصب سیاسی و چه فعالیت‌های حزبی، همیشه در دسترس‌ترین بوده است،  حتی همین اکنون،  در زندان!

یعنی باورت نمی‌شود که این شیر بسته به زنجیر،  تو را و ده‌ها مثل تو را فراموش نمی‌کند و هر از چند با واسطه و بی‌واسطه، زنگ می‌زند و حال می‌پرسد و عرق شرم بر پیشانی‌ات می‌نشاند!
و ممتنع است،  باز هم برای همان نزدیکی!

معمولاً آدم‌های مشهور،  از دور بزرگ‌تر دیده می‌شوند،  ولی وقتی به آن‌ها نزدیک می‌شوی، اغلب یکه می‌خوری و از نزدیک درمی‌یابی که نه،  چندان بزرگ هم نیستند و برخی حتی کوچک‌اند،  اما بزرگ‌‌نما !

اصلاً هنر تبلیغ همین است:
فروختن گنجشک به‌جای قناری،  از دور!

اما این مرد که من دیدم، هرچه بدو نزدیک‌تر می‌شوی،  بزرگتر می‌نماید و هرچه از قاب خبر و گزارش و مجله و رسانه خارج‌تر می‌شود،  خاص‌تر می‌شود و بزرگ‌تر، و قاب‌شکن‌تر،  با آن حدت ذهن و حافظه،  و نظر و تحلیل و پاسخ‌های در آستین و سرضرب،  و ترسی که بر جان عملۀ جور فرو می‌ریزد،  و مهری که از او در دل دوست‌داران آزادی و عدالت می‌نشیند،  چرا که درست انگشت را روی نقطۀ درد می‌گذارد و دیگر به‌جز اصلاح ساختار،  رضایت نمی‌دهد!

آقا مصطفی راه درازی آمده است، از تحصیل سخت و فقیرانه در آمریکا و برگشت انقلابی به ایران و پیوستن به چپ ارتدوکس دینی و گرفتن سمت در ارشاد،  و بازگشت به دانشگاه تا معاونت وزیر کشور در دوران اصلاحات و دو پله مانده تا ریاست جمهوری؛  و عضویت در شورای مرکزی اثرگذارترین حزب سیاسی و دموکرات اصلاحی و ...

آنگاه،  ناگهان آغاز یک قمار عاشقانه و تن سپردن به غریب‌ترین دهلیز‌ها،  برای زایاندن یک شاخه نور و سرور،  برای مردمی که دیگر طاقتشان دارد از بیداد و تاریکی،  طاق می‌شود.

سالها پیش در پاسخ به سوال برخی عزیزان که می‌پرسیدند چرا دکتر سروش سخنانی چنین غیر منتظره در بارۀ دین میگوید،  می‌گفتم که البته خود استاد باید پاسخ دهند؛  اما فهم من به عنوان یک شاگرد این است که در نبرد اندیشه‌ها،  «سروش آخرین سنگر اندیشۀ دینی در ایران معاصر است»؛  و اکنون در پاسخ به کسانی که می‌گویند چرا تاجزاده در امر اصلاح،  سخنان فردا را امروز می‌گوید نیز عرض می‌کنم که این مقاومت حیرت‌انگیز و باشکوه،  پیشاپیش آخرین سنگر روش اصلاحی در سیاست ایران امروز است.

@MostafaTajzadeh
👍56
✍🏻 هادی سروش

به نام خدای خالقِ مهربانی و مهرورزی

جناب آقای سید مصطفی تاج زاد چهره نام آشنایی است که شناخت این بنده از ایشان ماورای امور سیاسی و اجتماعی است .
ایشان یکی از نام آوران بیت وسیع و پر قیمت "تاج زاد" در تهران است . پدر و عموهای ایشان از چهره های ارزنده در بازار تهران بوده اند که همیشه مثال تدین و مهربانی بوده اند.

در این ساعاتی که این متن را می نویسم مطلع شدم آن بزرگوار در رابطه با رخداد تلخ هجوم سبُعانه رژیم صهیونی ، بیانیه دادند . نقطه عطف آن بیانیه ، این جمله است ؛ "حمایت از تجاوز ارتش بیگانه، آن‌هم به دستور کسی‌که دیوان بین‌المللی لاهه او را به جنایت جنگی متهم کرده، به نظر من، فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی است و در ایران پسامشروطه سابقه ندارد‌".
این جمله حکایت از نویسنده ای دارد که دل در گرو ایران عزیز دارد.

خداوند مهربان این کشور عزیز را از معرض آسیب همه بدخواهان محفوظ دارد و مسئولین محترم ذی ربط را توفیق دهد تا گام بزرگی در اجماع سازی بین همه شهروندان و خصوصا رجالِ سیاسیِ معتقد به قانون اساسی برداشته و عزت اسلام و ایران و ایرانی را به رخ بدخواهان کشد. ان شاء الله

بامید رفع موانع ، و حضور ایشان در جمع خانواده و جامعه بزرگ مان . بامید حق

در پایان بر صبر همسر بزرگوار ایشان و دو فرزندش درود می فرستم.
👍47👎2
2025/07/14 21:58:26
Back to Top
HTML Embed Code: