Telegram Web Link
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمره‌ات برس! نه قرار است اتفاق بدی بیفتد و نه مشکلاتی که داری، آنقدر بزرگند که حل نشوند و نه دشمنانی که داری آنقدر مستحق‌اند که تمام جهان را علیهِ خودت حساب کنی و نه آنقدر دوستان و دوست‌دارانت اندک‌اند که تنها، غمگین و بی‌پناه باشی...
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمره‌ات برس و برای چند نگرانیِ حل شونده، شادی‌های کوچک و بزرگِ بی‌شمارت را نادیده نگیر و برای احتمالات ناخوشایند، لحظات خوشایندت را قربانی نکن!
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمره‌ات برس و چای‌ات را بنوش و کنار عزیزانت دلخوش باش و مابقی‌اش را بسپار به خدایی که نه دور می‌شود و نه دیر می‌کند...

نرگس صرافیان طوفان
خدایا شکرت.
ردش مى‌مونه، اما تو اصرار نكن كه ردشو بگيرى.
ما برای یادگیری به دنیا آمده‌ایم و جهان، معلم ماست. وقتی در درسی مردود می‌شویم باید دوباره ثبت نام کنیم... و دوباره! ... تا درس امروز را نیاموزیم به کلاس بالاتر نمی‌رویم.

اگر در حال تجربه درسی تکراری هستيد، مشکل در درون شماست! اگر با هر مرد يا زنی آشنا می‌شويد خصوصیت مشخص و تکراری دارد يا اتفاق‌های مشابه می‌افتد؛ مشکل را درون خود جستجو کنيد! تا شما تغيير نکنيد، سر همين کلاس هستيد!


اندرو متيوس
جرأت کنید راست و حقیقی باشید. جرأت کنید زشت باشید! اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید. خود را همان که هستید نشان بدهید. این بزک تهوع انگیز دورویی و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید، با آب فراوان بشوئید...

°

ژان کریستف
روزی زنی روستایی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود بیمار شد، و شوهرش که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده میکرد، براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دستپاچگی و خجالت نمی‌دانست دستهایش را کجا بگذارد، که ناگهان شوهرش گفت: مرا بغل کن!

زن پرسید: چه کار کنم؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد، ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر مرد را بغل کرد و کم‌کم اشک از چشمانش سرازیر شد. به نیمه راه رسیده بودند که زن گفت به خانه برگرد! شوهرش با تعجب پرسید: چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده‌ایم. زن جواب داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم دیگر درد نمیکند. شوهر، همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نشد که گفتن همان جمله ساده "مرا بغل کن”، چقدر احساس خوشبختی در قلب زن بوجود آورده بود که باعث شده بود در همان مسیر کوتاه، جسمش آرام گیرد.

عشق چنان عظیم است که در تصور من و تو نمی‌گنجد. فاصله ابراز عشق هم چندان دور نیست، فقط از قلب تا زبان است، و کافی است که حرف‌های دلت را بیان کنی، آنوقت خواهی دید که اوضاع فرق خواهد کرد …
همین ایستادنِ ساده

امیرعلی.ق

+ چند وقت پیش یه ویدیو دیدم از ناشنوا‌ها در مورد حسرت‌هاشون می‌پرسید، یکی بین همه ی اونها گفت: «موسیقی... دوست دارم بدونم موسیقی چیه.»

پرچم دارِ پادکست‌ جافکری یه یاداوری مهم داره برامون....
بلاخره خوب میشه قشنگ میشه میرسیم میبینیم میخندیم چون سپردیم به خدا.
و همین که بهش سپردیم یعنی باور داریم که ته این مسیر روشنیه ..
زندگی گاهی صبوری میخواد همین که هنوز ادامه میدیم یعنی امیدمون زنده ست و همین کافیه برای اینکه بدونیم معجزه ها همیشه به قدم جلوتر از ما هستن
خدایا شکرت
انسان برای توانستن خلق شده است محمد،
نه نتوانستن. اگر خواست خدا بر
ناتوانی انسان بود، از اصل انسانی خلق نمی‌کرد.

تحمل کنید ای دوستان، یاران، وفاداران!
مشقت را به خاطر خدا تحمل کنید؛
اما تسلیم مشقت نشوید.
تحمل اندوه به معنای اندوه پرستی نیست
تحمل درد غیر از قبول درد است
مشقت آزمایشی است از سوی حق و راهیست
میان‌بر به جانب آرامش و شادمانی...


📗 مردی در تبعید ابدی
نادر ابراهیمی
2025/07/04 12:17:24
Back to Top
HTML Embed Code: