چرا از صمیمیت فرار می‌کنم؟
چون هر بار که نزدیک شدم، زخمی برگشتم …

روی خوش نمیبینی تو زندگی
چون من نبخشیدمت...🌎

تو باز خواهی گشت
مهربان‌تر از همیشه
در شبی از تاریخ که این عشق
دیگر نبضی نخواهد داشت!

Unplanned paparazzi style portrait, an intense, close-up moment capturing a man with striking features as he [looks over his shoulder with a confident smirk]. Shot from a slightly low angle, showing only his face and shoulders amidst a blurred, bustling crowd. The image feels raw and spontaneous, lit by a harsh flash, high-ISO texture. He's wearing [a dark turtleneck and stylish sunglasses], embodying effortless street style chic, the energy and atmosphere reminiscent of Paris Fashion Week chaos.


#پرامت

تونستی تشخیص بدی که نقاشیه چیه؟

یه کشتی که توی یه موج بزرگ گیر کرده و در تقلا هست که غرق نشه و کم نیاره و بیاد بیرون
از موج ها کمک میگیره تا پیش بره به نقطه امن برسه...


میدونستی من راجع به کشتی و موج حرف نمیزدم...
نقطه امن من کجاست؟؟؟

وسط دعوا یهو سر خورد
با این خیلی خندیدم...😂

یه دوستی داشتم تو اوجِ حالِ خوب و بگو بخندهامون یهو ساکت می‌شد و هیچی نمی‌گفت؛
گاهی هم روزها جواب تلفن و پیامِ مارو نمی‌داد و وقتی نگرانش می‌شدیم برامون فقط یه نقطه می‌فرستاد که یعنی فعلا هستم ؛
زنده‌ام ولی کاری به کارم نداشته باشید
پاپیچَم نشید...لطفاً!
دیگه این حالِ شو می‌شناختیم و خریدارش بودیم.
می‌دونستیم نباید کاریش داشته باشیم پیگیرش بشیم.
با گِله و شکایت‌هامون حوصله‌شو سَر نبریم و
بابتِ جواب ندادن تلفن و پیامهامون ازش توضیح نخوایم همین که به فکرِمونه و یه نقطه برای دل نگرانیهامون می‌فرسته کافیه!
وقتی حالش خوب می‌شد ازش می‌پرسیدیم
فلانی چت بود؟
می‌گفت:
یه وقتایی تو زندگیه که خودم نمی‌دونم چِم شده؛
تو چه حالی‌ام؛
دوست ندارم جواب کسی و بدم با کسی حرف بزنم ؛
یا توضیح بدم چون خودمم نمی‌دونم.
ولی تو تمام اون مدّتی که بی‌دلیل حوصله کسی و چیزی و ندارم ذره‌ای از  دوست داشتنم کم نمی‌شه.
گفتیم یعنی چی؟
گفت: یعنی  " نِمی چِمه "
دقیقا حال و احوالِ خیلی‌هامون...

#هپروت

بهم گفت: ولی خیلی قوی هستیا!
گفتم: چرا؟
گفت: آخه نابودت کردم و هنوز داری می‌خندی...

Close-up portrait of a man same in image with wet, dark hair, holding an antique glowing lightbulb on a metal chain. His gaze is direct and intense. The lighting is dramatic, with warm golden light illuminating her face and the bulb, contrasted with cooler, darker tones in the background. There are hints of glitter or shimmering particles on his skin. The overall mood is mysterious and alluring."


#پرامت

یکی از مشکلات و غصه های بزرگسالی اینه که دیگه استرس و اضطراب نمیزاره هر کاری میخوای بکنی...
الان یه مدته دلم ساعت میخواد
پی اس فایو میخواد
سفر کیش میخواد
حتی پولشم دارما
اما استرس اینکه ده روز دیگه شاید چیزی بشه و پول نیاز بشم قدرت ریسک رو ازم‌گرفته و نمیتونم کاری کنم...
خیلی بده
خیلی زیاد
در حد یه کتونی دو میلیونی خریدن هم ترسو شدم...

خدا نیاره برای کسی
دلخوشی های آدم میمیره


#هپروت

یه کم پازتیو بدیم به خودمون...😍

غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن
روز و شب عربده با خلقِ خدا نتوان کرد...


پ.ن: کاش این مغز آروم‌بگیره.........

و انسان‌ها فقط‌ به فریاد هم‌ میرسند
نه به سکوت‌ هم...

#قرص_خواب

كيارستمى ميگه که:
در گلایه كردن ميل به آشتى هست.
اما وقتى دیگه نمى رنجيم معنيش اين نيست كه قوى شديم،
معنيش اينه چیزی به پايان رسيده...

الان اینطوریم که
حس میکنم با دوستام دوست نیستم
و آدم مورد علاقه هیچکس نیستم
بی پناه ترینم...


پ.ن:
حسنی به مکتب نمیرفت، وقتی میرفت ....
یکی نیست بهم بگه آخه روز جمعه چی میخوای از جون این اتوبان و ملت...
ولی شما یادتون باشه برای هدفام ساعت ۴ میخوابم و ۷ میوفتم تو جاده ...
بعدا یکی گفت شانسی به اینجا رسید بزنید تو دهنش😏

چو... چو... چو...

همون نون و پنیر خودمون رو اسمشو یچیز خارجی‌گذاشتن دارن ۳۵۰ تومن میفروشن
بعد میگه اینجا کافه لمیزه خوب
خدایا من با ۳۵۰ تومن میرم تا شمال سه روز خوش میگذرونم و تازه ۹۰ هزار تومنم اضافه میارم...😭😭😭

چه کسی از من مراقبت می‌کرد؟
هیچ‌کس؛
من آن سایه ای بودم که باید پشت همه می‌ایستاد؛ اما حتی نور هم او را یادش میرفت...

...صی ...صی ...صی

این آهنگ، خود منم...
وقتی گوش میدم هزار بار عاشق میشم