برام ساده نبود هضم تقویم
یه روتینی که میره سمت مرگ به تدریج
یهو کل وجودم میشه تو لحظه تسخیر
باید قبول کنم یه چیزایی دست من نیست
باید قبول کنم یه حد و مرزی هست
تو این سالا خوب معنی جبرو فهمیدم
جبر یعنی نیست جایی واسه شک تو تصمیمم
پ قضاوتو بخشیدم و ترسو بلعیدم
به غیر از این حس همش ضد حاله بازی
هیچوقت نفهمیدم چرا میگن
عشق خالی کافی نیست
من اینور و رویا هام اونطرف تونل
اینبار میخوام حرف بزنم دیگه
حس سایه بازی نیست
حقیقت همیشه اونه که نمیبینیش نه
من از بچگیم رو درای قفل خیلی کیلیدم
نه از اونام که ۲۴ای تو چتی فیریکن
نه از اوناش که همه چیو جدی میگیرن
تو سر فکر پرواز ولی نی خایه پریدن
همه چی داشت برام میشد خاکستری تر
نبودم کسی که پام بلرزه با یه جریمم
باور نکردم چیزیو که با چش ندیدم
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
جوونی
خامی
حالیت نی هنو
اینا تو سرت میچرخه
میزنه تا بیخ ریشه رو
تو تاریکی ای ولی مقصد تو تاریکی نبود
میبینی واگن باورات دارن با چی میشن پر؟
من این کلمه ها رو خوب میشناسم
هواستو پرت قضاوت میکنن
اول میشن سپر بی عدالتیا
بعد تورو قربانی همون عدالت میکنن
میشی یه گناهکار
حکمتم که ابد
عقده کرده خفت
دیگه مرده رنگ هدف
مخ که رده فقط
میشه کل هفته تلف
تو این حصار آرزوهات میشه
لغمه شب اول
باید قبول کنی که وا دادی به واژه ها
خودتو فروختی به آگاهی سایه ها
باید قبول کنی که تسلیمی
آروم
نزا گر بگیره درگیریت باشون
حقیقت همیشه همون جواب ساده اس
که نه احتیاجی به حج و طولف داره نه
محتاج اسکناس و قرار داده نه
از احدالناسی میخواد جواز واسه پخش
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
یه روتینی که میره سمت مرگ به تدریج
یهو کل وجودم میشه تو لحظه تسخیر
باید قبول کنم یه چیزایی دست من نیست
باید قبول کنم یه حد و مرزی هست
تو این سالا خوب معنی جبرو فهمیدم
جبر یعنی نیست جایی واسه شک تو تصمیمم
پ قضاوتو بخشیدم و ترسو بلعیدم
به غیر از این حس همش ضد حاله بازی
هیچوقت نفهمیدم چرا میگن
عشق خالی کافی نیست
من اینور و رویا هام اونطرف تونل
اینبار میخوام حرف بزنم دیگه
حس سایه بازی نیست
حقیقت همیشه اونه که نمیبینیش نه
من از بچگیم رو درای قفل خیلی کیلیدم
نه از اونام که ۲۴ای تو چتی فیریکن
نه از اوناش که همه چیو جدی میگیرن
تو سر فکر پرواز ولی نی خایه پریدن
همه چی داشت برام میشد خاکستری تر
نبودم کسی که پام بلرزه با یه جریمم
باور نکردم چیزیو که با چش ندیدم
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
جوونی
خامی
حالیت نی هنو
اینا تو سرت میچرخه
میزنه تا بیخ ریشه رو
تو تاریکی ای ولی مقصد تو تاریکی نبود
میبینی واگن باورات دارن با چی میشن پر؟
من این کلمه ها رو خوب میشناسم
هواستو پرت قضاوت میکنن
اول میشن سپر بی عدالتیا
بعد تورو قربانی همون عدالت میکنن
میشی یه گناهکار
حکمتم که ابد
عقده کرده خفت
دیگه مرده رنگ هدف
مخ که رده فقط
میشه کل هفته تلف
تو این حصار آرزوهات میشه
لغمه شب اول
باید قبول کنی که وا دادی به واژه ها
خودتو فروختی به آگاهی سایه ها
باید قبول کنی که تسلیمی
آروم
نزا گر بگیره درگیریت باشون
حقیقت همیشه همون جواب ساده اس
که نه احتیاجی به حج و طولف داره نه
محتاج اسکناس و قرار داده نه
از احدالناسی میخواد جواز واسه پخش
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
کلمات کالبد کمبودای کودکیه
کلمات کیفیت کوهو کاه کردن
کلمات اشتیاق ما به ثباته
دلیل محکمی واسه اشتباه کردن
من کیم؟
یه خلاف شرع
که منتظرم از این قفس خلاص بشم
من نمیگم اینو میگه سوابقم
که هرجا قانون هست
من خلافشم
فکرا تو سر تمام شب
شخم میزنن زمین عقاید مو
یه وقتایی میشم کلافه تر
چون نگران گذران دقایقم
تف...
دوست دارم با خودم تنها بشم
با اینکه میدونم محتاج نوازشم گاهی
دیگه نیستم به این تصویر علاقه مند
از وقتی فهمیدم نمیرسن خطا بهم حاجی
میرم حتا با توان کم
یا میرسم
یا نتیجه طناب گردن
میرم اینجا خیلی خرابه وضعم
بمونم مهمون کلان شهرم
میرم حتا با توان کم
یا میرسم
یا نتیجه طناب گردن
میرم اینجا خیلی خرابه وضعم
بمونم مهمون کلان شهرم
----------
دست می‌کنم یه صدی میزارم جلو مشکلاتم
خود کارم، ولی حالم بهم می‌خوره از این بتی که ساختم
اونقد دیوای درونمو غذا دادم
که الان میتونن جلوم شاخ شن
نمی‌دونم با خودم چند چند شدم
همه دورم میزنن کوکولی و رو فاز فکن کلا
منم یه گوشه نشستمو دستم رلم
مست الکلم،عمیقم
شانس آوردم غرق نشدم
نپرس از من که خودم به گام
سقف آرزو‌ها بلنده داش
بم میگن از اون سیدای هلند بکار
ولی میگم کلی بهتره
کاش بهترین رفیقت رقیبت نشه
ضریبش کمه، میگن نری بهتره
ولی اگه این ترس تصویرش بشکنه
دل هزینش سنگینه بشکنه
چیزی که خوبرو تغیرش هی نده
نیش ، کویره تشنشه
پی تعبیر قصشه
باید هواسش باشه زیر قسط نره
نه زیر قسط نره...
یه خلاف شرع
که منتظرم از این قفس خلاص بشم
من نمیگم اینو میگه سوابقم
که هرجا قانون هست
من خلافشم
فکرا تو سر تمام شب
شخم میزنن زمین عقاید مو
یه وقتایی میشم کلافه تر
چون نگران گذران دقایقم
تف...
دوست دارم با خودم تنها بشم
با اینکه میدونم محتاج نوازشم گاهی
دیگه نیستم به این تصویر علاقه مند
از وقتی فهمیدم نمیرسن خطا بهم حاجی
میرم حتا با توان کم
یا میرسم
یا نتیجه طناب گردن
میرم اینجا خیلی خرابه وضعم
بمونم مهمون کلان شهرم
میرم حتا با توان کم
یا میرسم
یا نتیجه طناب گردن
میرم اینجا خیلی خرابه وضعم
بمونم مهمون کلان شهرم
----------
دست می‌کنم یه صدی میزارم جلو مشکلاتم
خود کارم، ولی حالم بهم می‌خوره از این بتی که ساختم
اونقد دیوای درونمو غذا دادم
که الان میتونن جلوم شاخ شن
نمی‌دونم با خودم چند چند شدم
همه دورم میزنن کوکولی و رو فاز فکن کلا
منم یه گوشه نشستمو دستم رلم
مست الکلم،عمیقم
شانس آوردم غرق نشدم
نپرس از من که خودم به گام
سقف آرزو‌ها بلنده داش
بم میگن از اون سیدای هلند بکار
ولی میگم کلی بهتره
کاش بهترین رفیقت رقیبت نشه
ضریبش کمه، میگن نری بهتره
ولی اگه این ترس تصویرش بشکنه
دل هزینش سنگینه بشکنه
چیزی که خوبرو تغیرش هی نده
نیش ، کویره تشنشه
پی تعبیر قصشه
باید هواسش باشه زیر قسط نره
نه زیر قسط نره...