Telegram Web Link
 
─┅─═ঊঈ @naqmeh_ei ঊঈ═─┅─



برای من انسان یک مخلوق عجیبه. یک فکر غیر قابل تصور. در انسان همه چیز هست از بالاترین تا پایین ترین. انسان تصویر خداست و در آن همه چیز هست. وقتی که هستی بشر خلق شد شیطان هم آفریده شد. بعداهریمن مقدسین پیامبران تاریک اندیشان و هنرمندان آفریده شدند. همه چیز در کنار هم وجود دارند. مثل تصویر های بزرگی که دائما در حال تغییرند. به این ترتیب باید حقایق بیشماری وجود داشته باشند. نه فقط یک حقیقت که ما با حواس گنگ خود درک کنیم. بلکه انبوهی از حقیقت که در پیرامون ما درون ما و بیرون ما وجود دارند. اعتقاد به هرگونه محدودیت صرفا ناشی از ترس و تعصب است. حدی وجود ندارد نه برای افکار و نه برای احساسات. حدی وجود ندارد. اضطراب است که حدود را می سازد...



#اینگمار_برگمان | کانال نغمه های الهی |

🎬 دیالوگی از فیلم سونات پاییزی 1978



 
 ─┅─═ঊঈ @naqmeh_ei ঊঈ═─┅─
3🏆1
▪️تصویر زمینه های زیبا و ناب


#موبایل   ✧ #استوری  ✧ #پروفایل

@wall_paper_69
@wall_paper_69
@wall_paper_69
@wall_paper_69
👍1
💎 #مراقبه_های_روزانه


📆 10 فروردين


زندگی هميشه تازه است و ذهن هميشه كهنه. زندگی هيچگاه كهنه نيست و ذهن هيچگاه تازه نيست. اين دو هرگز به هم نمی رسند. نمی توانند كه به هم برسند. ذهن عقب گرد می كند و زندگی به پيش می رود. از اين رو كسی كه می كوشد زندگی خود را با تكيه بر ذهن بگذارند كاری بس احمقانه انجام می دهد. او اگر روزی از كاری كه با خود كرده آگاه شود، باور نخواهد كرد كه چنان احمقانه و ابلهانه عمل كرده است. زندگی را تنها می توان در حالت بی ذهنی شناخت. اين همان مراقبه است: كنار گذاشتن ذهن، بدون فكر بودن، « بودن» در سكوت.

حتي يك كلمه نيز در ذهن جاری نيست. هيچ رفت و آمدی نيست. همه چيز خالی، ساكت و آرام است. آنگاه ناگهان به زندگی ملحق می شوی. تازگی و طراوت فراوان آنرا باز می شناسی، طراوت رهايی بخش آنرا. آن همان خداست. همان «نيروانا» است. گذران زندگی در تماميت آن، شناخت زندگی در طراوت آن، به شادمانی و به آرامش رسيدن است.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
👌5🏆1🫡1
مانیفست رنسانس ایران آزاد: گذار از سلطه استبداد به حاکمیت مردمی

در حافظه‌ی تاریخی ملت‌ها، همواره قدرت، وسیله‌ای برای کنترل و فرمانروایی بوده، نه مسئولیتی در برابر مردم. اما آیا زمان آن نرسیده است که این مفهوم را از نو باز تعریف کنیم؟
مانیفست رنسانس ایران آزاد، فراتر از نقد گذشته، نقشه‌ی راهی برای آینده‌ای است که در آن، مردم، صاحبان بی‌چون ‌و چرای سرنوشت خویش‌اند. ایرانی که در آن، هیچ فردی، هیچ مقام و نهادی، بالاتر از اراده‌ی ملت قرار نگیرد و ساختار قدرت، از یک هرم سلطه‌گرانه، به سیستمی شفاف و پاسخگو تبدیل شود.
ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دیگر نمی‌توان مشروعیت را از طریق عنوان‌ها، نمادها و القاب توجیه کرد. زمامداران، نه فرمانروایان و حاکمان، بلکه مستخدمین ملت‌اند؛ کارگزارانی که مشروعیت‌شان از سمت مردم، نشأت می‌گیرد. در این نگاه، قدرت، نه ابزاری برای کنترل، بلکه مسئولیتی است که دائماً باید مورد بازخواست و نظارت عمومی قرار گیرد.
اما آیا چنین تغییری ممکن است؟ آیا می‌توان ایرانی را متصور شد که در آن، ساختار قدرت از اساس دگرگون شود و ملت، حاکم بلامنازع سرنوشت خود گردد؟ مانیفست رنسانس ایران آزاد، دقیقاً همین مسیر را ترسیم می‌کند.


#محمدعلی_طاهری
#مکتب_عرفان_کیهانی_حلقه
#عرفان_کیهانی_حلقه
#سازمان_صلح_طاهری
#مانیفست_رنسانس_ایران_آزاد
#رنسانس_ایران_آزاد
#تفکر_رنسانسی
#انقلاب_رنسانسی
#MohammadAliTaheri
#TaheriPeaceOrganization
#RenaissanceOfFreeIran
#Taheri_Movement


🔴 لینک ایکس
🔴 لینک اینستاگرام
🔴 لینک مانیفست رنسانس ایران آزاد

⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️

🟣 صفحات مجازی مرکزیت مکتب عرفان کیهانی حلقه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3🥰2👏1🏆1🫡1
🌻🌻🌻


بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می‌رفت. در ساحل می‌نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می‌شست. اگر بیکار بود همانجا می‌نشست و مثل بچه ها گِل بازی می‌کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می‌ساخت. جلوی خانه باغچه‌ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی ازخدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: «بهلول، چه می‌سازی؟»
بهلول با لحنی جدی گفت: «بهشت می‌سازم.»
همسر هارون که می‌دانست بهلول شوخی می‌کند، گفت: «آن را می‌فروشی؟!»
بهلول گفت: «می‌فروشم.»
زبیده خاتون پرسید: «قیمت آن چند دینار است؟»
بهلول جواب داد: «صد دینار.»
زبیده خاتون گفت: «من آن را می‌خرم.»
بهلول صد دینار را گرفت و گفت: «این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می‌نویسم و به تو می‌دهم.»
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.
زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی‌رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: «این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده‌ای!» وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: «یکی از همان بهشت‌هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش!» بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: «به تو نمی‌فروشم.» هارون گفت: «اگر مبلغ بیشتری می‌خواهی، حاضرم بدهم.»
بهلول گفت: «اگر هزار دینار هم بدهی، نمی‌فروشم.» هارون ناراحت شد و پرسید: «چرا؟!»
بهلول گفت: «زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می‌دانی و می‌خواهی بخری، من به تو نمی‌فروشم!»



| کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
👍53🏆1🫡1
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ 🌻🌻🌻


باران که شدى مپرس، اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست

باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست

باران! تو که از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و دیوانه يکيست...

بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست

با سوره ى دل، اگر خدا را خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست

اين بى خردان، خويش، خدا مى دانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست

از قدرت حق، هر چه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه يکيست

گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى، کعبه و بتخانه يکیست



🎙 خوانش: #لیلی


| کانال نغمه های الهی |



🌻 @naqmeh_ei 🌻
4🕊1🏆1🫡1
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 11 فروردين


گنج در درون ماست و ما از آن بی خبريم. بخشی از وجود ماست. و ما همه جا آنرا جستجو می كنيم مگر در درونمان. از اينروست كه بدبخت و بيچاره و ناكام و نااميديم. به درون خود بنگر! به وجود خود بنگر تا پادشاهی خداوند از آن تو شود. تو هرگز اين گنج را گم نكرده ای، حتی برای يك لحظه. در حقيقت، حتی اگر بخواهی آنرا گم كنی نمی توانی. گنج، خود وجود توست. اما تصميمهايی كه گرفته ای، حماقتهایی كه به خرج داده ای  تو را گدا ساخته است. فراموش كرده ای كه چگونه زبان نوشته های درونت را بخوانی. تو دانشوری بزرگ خواهی شد اما ثروتمند هرگز. همچنان مثل گذشته فقير خواهی ماند. ثروتمندی تنها از يك راه حاصل می شود و آن جستجوی درون است، ‌زيرا گنج، گنجی كه پايان ناپذير است، در درون ماست. به درون خود بنگر! خود را جستجو كن تا نشاطی عظيم بيابی، نشاطی بی پايان. تنها در آن زمان است كه زندگی معنا می يابد، قبل از آن هرگز. تنها در آن زمان زندگی، زندگی است، قبل از آن هرگز.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
5🕊2🏆2👌1
Forwarded from اتچ بات
🌻🌻🌻


هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند

نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند

چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند

به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند

همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند

دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟

هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند



#مولانا | کانال نغمه های الهی |

🎙 خوانش: #لیلی



🌻 @naqmeh_ei 🌻
4🥰1🕊1
مانیفست رنسانس ایران آزاد: بازپس‌گیری عدالت، آزادی و برابری

آزادی، عدالت و برابری، نه امتیاز، بلکه حقوقی است که هیچ قدرتی نباید آن را مصادره کند. قرن‌هاست که حقوق بشر، آزادی بیان و برابری ملت ستمدیده ایران و‌کشورهای زیادی، در سایه‌ حکومت‌های خودکامه به حاشیه رانده شده‌اند. اما زمان آن رسیده که اصول مانیفست رنسانس ایران آزاد، نه به‌عنوان شعار، بلکه به‌عنوان پایه‌ ساختاری نوین تعریف شوند.
در ایران نوین، هر شهروند، سهامدار آینده‌ی کشور است. مدیریت کشور، نه بر اساس امتیازات موروثی، نفوذ گروه‌های قدرت، یا ساختارهای بسته‌ی حکومتی، بلکه بر مبنای شفافیت، مشارکت مردمی و نظارت دائمی ملت انجام خواهد شد. ایران دیگر جولانگاه صاحبان انحصاری قدرت و حلقه‌های بسته‌ی حکومتی نخواهد بود. هر ایرانی، فارغ از جنسیت، قومیت، دین و عقیده، در ثروت‌های ملی و تصمیم ‌گیریهای کلان کشور سهم برابر خواهد داشت.
پایان عصر تجمل‌گرایی حکومتی، آغاز دورانی است که در آن سرمایه‌ی ملی، نه برای ساخت کاخ‌های قدرت، بلکه برای رفاه، توسعه و عدالت اجتماعی هزینه می‌شود. هزینه‌های غیرضروری حکومت، حقوق‌های نجومی و امتیازات خاص، از ساختار اداره‌ی کشور حذف خواهد شد. کشور، همچون یک شرکت سهامی عام، توسط صاحبان واقعی آن، یعنی ملت، اداره خواهد شد، نه یک طبقه‌ی خاص.
مانیفست رنسانس ایران آزاد، آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن، هیچ ایرانی دیگر فقر، ظلم، سرکوب یا بی‌عدالتی را تجربه نخواهد کرد.


#محمدعلی_طاهری
#مکتب_عرفان_کیهانی_حلقه
#عرفان_کیهانی_حلقه
#سازمان_صلح_طاهری
#مانیفست_رنسانس_ایران_آزاد
#رنسانس_ایران_آزاد
#تفکر_رنسانسی
#انقلاب_رنسانسی
#MohammadAliTaheri
#TaheriPeaceOrganization
#RenaissanceOfFreeIran
#Taheri_Movement


🔴 لینک ایکس
🔴 لینک اینستاگرام
🔴 لینک مانیفست رنسانس ایران آزاد

⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️

🟣 صفحات مجازی مرکزیت مکتب عرفان کیهانی حلقه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3🕊3
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 12 فروردين


راه را برای ورود خدا هموار كن. برای پذيرش خورشيد و نور آماده شو. فقط بايد آگاه و آگاه تر شوی. بايد هر چه كمتر در ذهن و بيشتر و هر چه بيشتر خارج از ذهن باشی. نظاره گر آن، نه درگير با آن.

نظاره گری از بيرون باش. اين همان معنای دقيق شور و سرمستی است: در بيرون ايستادن. بياموز بيرون از ذهن بايستی تا همه آنچه را كه بايد، بياموزی. مذاهب، به شيوه ها و زبانهای مختلف  تنها يك راز را تعليم می دهند: ‌اين كه چگونه بيرون از ذهن بايستی. روزی كه موفق به اين كار شوی، بزرگترين روز زندگی تو خواهد بود. در آن روز دوباره متولد خواهی شد. در آنروز ديگر جزيی از دنيای خاكی نيستی، بلكه جزيی از خدا خواهی شد.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
7👌2🫡2
Forwarded from اتچ بات
🌻🌻🌻

«من غلام قمرم»

دکلمه: #احمد_شاملو

شعر: #مولانا



| کانال نغمه های الهی |



🌻 @naqmeh_ei 🌻
3
Forwarded from اتچ بات
🌻🌻🌻

كفش‌هايم كو،
چه كسي بود صدا زد: سهراب؟
آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ.
مادرم در خواب است.
و منوچهر و پروانه، و شايد همه مردم شهر.
شب خرداد به آرامي يك مرثيه از روي سر ثانيه‌ها مي‌گذرد
و نسيمي خنك از حاشيه سبز پتو خواب مرا مي‌روبد.
بوي هجرت مي‌آيد:
بالش من پر آواز پر چلچله‌هاست.

صبح خواهد شد
و به اين كاسه آب
آسمان هجرت خواهد كرد.

بايد امشب بروم.
من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم
حرفي از جنس زمان نشنيدم.
هيچ چشمي، عاشقانه به زمين خيره نبود.
كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد.
هيچ كسي زاغچه‌يي را سر يك مزرعه جدي نگرفت.
من به اندازه يك ابر دلم مي‌گيرد
وقتي از پنجره مي‌بينم حوري
- دختر بالغ همسايه -
پاي كمياب‌‌ترين نارون روي زمين
فقه مي‌خواند.

چيزهايي هم هست، لحظه‌هايي پر اوج
(مثلا" شاعره‌يي را ديدم
آن‌چنان محو تماشاي فضا بود كه در چشمانش
آسمان تخم گذاشت.
و شبي از شب‌ها
مردي از من پرسيد
تا طلوع انگور، چند ساعت راه است؟)

بايد امشب بروم.

بايد امشب چمداني را
كه به اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد، بردارم
و به سمتي بروم
كه درختان حماسي پيداست،
رو به آن وسعت بي‌واژه كه همواره مرا مي‌خواند.
يك نفر باز صدا زد: سهراب
كفش‌هايم كو؟



#سهراب_سپهری | کانال نغمه های الهی |


🎙 خوانش: #لیلی




🌻 @naqmeh_ei 🌻
4🥰1
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
3😁1
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 13 فروردين


كبير، يكی از عارفان بزرگ هندی می گويد‌: «من ساليان سال به دنبال خدا گشتم اما نتوانستم او را بيابم. سپس پندار خدا را كاملا دور انداختم و آرام شدم. عاشق شدم. چه كار ديگری می توانستم انجام دهم؟ من نتوانسته بودم خدا را بيابم پس يگانه راه، نزديك شدن به خدا بود تا حد ممكن. پس ساكت و آرام شدم، عاشق شدم، چنان كه گویی او را از قبل يافته بودم... روزی خدا به سراغم آمد و من از آن روز ديگر پروای او را در سر ندارم. نخست من بودم كه او را صدا زدم: خدايا! تو كجايی؟ اينك او مرا صدا می زند: كبير! تو كجايی؟»

كبير از چيزی بسيار پر معنا سخن می گويد. اصل گفتار او چنين است: « خدا همچون سايه بدنبال من می آيد. مرا صدا می زند و می گويد: كبير، كبير! كجا می روی؟ چه می كنی؟ آيا كمكی از دست من ساخته است؟ اكنون كه من خدا را شناخته ام ديگر پروای او را در سر ندارم. او در جايی بيرون از ما نيست. او در درون ماست. او را نه در آيين ها و تشريفات، بلكه در عشق می توان يافت. او را نه در تعارفات، بلكه در دوستی بدون تعارف و صميمانه با هستی می توان يافت.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
5👍2
Forwarded from اتچ بات
🌻🌻🌻

«من غلام قمرم»

خواننده: #داریوش

شعر: #مولانا



| کانال نغمه های الهی |



🌻 @naqmeh_ei 🌻
3
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 14 فروردين


مهم ترين چيزی كه در زندگی بايد به خاطر داشته باشی اين است كه خدا به تو عشق می ورزد و تو را به حال خود رها نمی كند. خدا نسبت به تو بی تفاوت نيست. همواره به فكر تو و مراقب توست. اين باور هر قدر در قلبت ژرف تر باشد بهتر است، زيرا اگر تو عشق خدا را هر چه بيشتر احساس كنی قادر خواهی شد به ديگران عشق بورزی. اينگونه است كه ما قادر به عشق ورزيدن می شويم. اگر به ما عشق ورزيده شود ما نيز می توانيم عشق بورزيم و اگر به ما عشق نورزند عشق ورزيدن را نخواهيم آموخت و آنرا نخواهيم شناخت. در دنيای امروز، عشق در حال رنگ باختن است، زيرا خدا رنگ باخته است. آسمان خالی است، در حاليكه در گذشته از عشق آكنده بود. مردم قرنها با چشم دوختن بر آسمان دعا می كردند. وجودشان تعالی يافته بود. اين احساس را داشتند كه عشق در وجودشان جاری است. عشق همچون باران می باريد و شست و شويشان می داد. عشق آنان را به حركت وامی داشت، نوازش می كرد و دگرگونشان می ساخت. سپس آنان قادر شدند به ديگران عشق بورزند. اگر از عشق سرشار باشی می توانی آنرا به ديگران نثار كنی. اما اگر از عشق بهره مند نباشی چگونه می توانی آنرا به ديگران ببخشی؟ و تنها منبع بهره مند شدن از عشق، خداست، زيرا او تنها منبع فناناپذير عشق است.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
3
Forwarded from اتچ بات
🌻🌻🌻


شد رها جمله جهان از ستم استبداد
همه عالم بجز از کشور جمشيد و قباد

آه از اين خاك ستم پرور و اين مردم سست
كه در اين خاك بجز ظلم، فلك نارد ياد

ديرگاهي است كه از مظلمه شحنه و شيخ
يك دل شاد نيابي تو در اين ظلم آباد

جهل پوشيده رخ علم و سفه روي خرد
پير حكمت شده شاگرد و خرافات استاد

رفته از خاطره ها معدلت كوروش و گرد
نو به نو زنده شود مظلمه ابن زياد

جاهلان را همه اسباب بزرگي مجموع
فاضلان را همه سرمايه هستي بر باد

آنچنان زار و نزارند به دوران كين قوم
نشناسند همي گوهر داد از بيداد

آن يكي گريد بر اصغر و اين بر اكبر
آن يكي مدح کند اشتر و اين یک مقداد

وآن دگر چشم به ره مانده كه تا از ظالم
دستی از غیب برون آید و بستاند داد

در مقامي كه بود شيخك جاهل مرشد
در مكاني كه كند غول بيابان ارشاد

نه شگفت است كه آن قوم ز کف داد خرد
راه گم كرد و به صحراي ظِلالت افتاد

متحير مشو ار شيخ گشوده است دهان
كين در كهنه مبالي است كه تاريخ گشاد

غم اين خفته يتيمان دل افلاك بسوخت
اي رفيقان چه توان كرد از اين غم فرياد

چنگ رهبر همه جا مي فشرد گردن خلق
شكر ايزد كه يكي دست وي از شانه فتاد


#بهرام_مشیری | کانال نغمه های الهی |



🌻 @naqmeh_ei 🌻
👍2
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ 🌻🌻🌻

«من غلام قمرم»

خواننده: #شکیلا

شعر: #مولانا



| کانال نغمه های الهی |



🌻 @naqmeh_ei 🌻
2
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 15 فروردين



ميهمان هميشه آماده آمدن است اما ميزبان حاضر نيست. او در جايی ديگر در حال روياپردازی، آرزو پروری و ... است. او هيچگاه در خانه نيست. هيچگاه در اينجا و اكنون نيست. يا در گذشته به سر می برد يا در آينده. دو چيز ما را به بيراهه می برد: آنچه كه گذشته است و آنچه هنوز نيامده. گذشته و آينده راههای گريز از لحظه اكنون هستند. و خدا تنها يك زمان را می شناسد. او هيچ آشنايی با گذشته و آينده ندارد. لحظه اكنون، تنها زمان اوست و ما هيچگاه در لحظه اكنون به سر نمی بيريم. از اين رو، ميهمان همچنان در را می كوبد اما نمی تواند ما را بيابد، زيرا ما يا در زمان گذشته به سر می بريم و يا در زمان آينده. خدا همچنان در را می كوبد و ما هرگز در لحظه اكنون به سر نمی بريم.



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
5👍3
💎 #مراقبه_های_روزانه

📆 16 فروردين


هميشه اكنون است، هيچگاه آنگاه نيست. هميشه اينجا است، هيچگاه آنجا نيست. آنجا و آنگاه وجود ندارد. تنها اينجا و اكنون وجود دارد. در حقيقت اينجا و اكنون دو روی يك سكه اند. حتی فيزيكدانان نيز به اين آگاهی رسيده اند كه زمان و مكان از يكديگر جدا نيستند. اينجا همان مكان است و اكنون همان زمان. يكی از بزرگترين كشفيات آلبرت اينشتين اين بود كه زمان بعد چهارم فضاست و چيزی جدا از آن نيست. فضا، سه بعدی است و زمان بعد چهارم آن است. اما سالها قبل از فيزيكدانان، عارفان به اين حقيقت رسيده بودند. اين حقيقت به اندازه ای قدمت دارد كه دقيقا نمی توان گفت برای نخستين بار كی مطرح شده است. اينكه علم تازه بعد از هزاران سال به اين كشف رسيده امری است طبيعی، زيرا علم راهی است پر پيچ و خم. اكنون فيزيكدانان دقيقا همان چيزی را می گويند كه عارفان پنج هزاران سال قبل می گفتند. تمام چيزهای ديگر يا تصور است يا حافظه. و مراقبه همان رها شدن از زندان حافظه و تصور است. آنگاه كه تو در حال مراقبه هستی، آزاد و رها هستی، رها از زندان!



#اشو  | کانال نغمه های الهی |




🌻 @naqmeh_ei 🌻
4
2025/10/22 16:47:06
Back to Top
HTML Embed Code: