مشکی نمایی است بگویم که آب کو؟
آگاهی و تخصص و علم و کتاب کو؟
مشکی نمایی است بگویم که برق کو؟
ایرانِ مقتدر و پر از برق و زرق کو؟
مشکی نمایی است بگویم دلار چند؟
نان و پنیر و پارهای از خوار و بار چند؟
مشکی نمایی است بگویم که نفت کو؟
سهم من از انرژی و هر آنچه رفت کو؟
مشکی نمایی است بگویم که کار کو؟
مسئول خوب و باشرف و با بُخار کو؟!
مشکی نمایی است بپرسم: چه میکنید؟
دارید چهکار به کوه، وَ دریاچه میکنید؟
مردم شکسته، زخمی و کمطاقتاند و باز
چسبیدهاید به این: کجاست قبلهی نماز؟!
قبله؛ گشایش گره از کار مردم است!
یا قبله؛ بیکفایتی و آزار مردم است؟!
مردم! بلوچ، فارس، کرد، تالش و ترک و مازنی
مردم! لر و لک و عرب و تات و ارمنی...
باید که خون گریست، گر امروز آب نیست
بیبرق ماندهایم و حساب و کتاب نیست...
باید که خون گریست، ز خونهای ریخته...
از شرِ قوم بیشرافتِ وجدان گریخته...
باید گهی دوید، از ره و بیراهه، راه برد،
گر در بهشت شمایید، به دوزخ پناه برد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
آگاهی و تخصص و علم و کتاب کو؟
مشکی نمایی است بگویم که برق کو؟
ایرانِ مقتدر و پر از برق و زرق کو؟
مشکی نمایی است بگویم دلار چند؟
نان و پنیر و پارهای از خوار و بار چند؟
مشکی نمایی است بگویم که نفت کو؟
سهم من از انرژی و هر آنچه رفت کو؟
مشکی نمایی است بگویم که کار کو؟
مسئول خوب و باشرف و با بُخار کو؟!
مشکی نمایی است بپرسم: چه میکنید؟
دارید چهکار به کوه، وَ دریاچه میکنید؟
مردم شکسته، زخمی و کمطاقتاند و باز
چسبیدهاید به این: کجاست قبلهی نماز؟!
قبله؛ گشایش گره از کار مردم است!
یا قبله؛ بیکفایتی و آزار مردم است؟!
مردم! بلوچ، فارس، کرد، تالش و ترک و مازنی
مردم! لر و لک و عرب و تات و ارمنی...
باید که خون گریست، گر امروز آب نیست
بیبرق ماندهایم و حساب و کتاب نیست...
باید که خون گریست، ز خونهای ریخته...
از شرِ قوم بیشرافتِ وجدان گریخته...
باید گهی دوید، از ره و بیراهه، راه برد،
گر در بهشت شمایید، به دوزخ پناه برد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤914
میخواهم نبینمت که تا همیشه برای دیدن تو ذوق داشتهباشم. تو بزرگترین هیجان و اشتیاق جهان منی و حیفم میآید ببینمت و انتظارم را تمام کنم و بعد از آن جهانم به پوچی برسد. میخواهم نبینمت که بمانی، که تا همیشه ذوق داشتهباشم، که تا همیشه دلخوشی بزرگی مثل یک معجزه، گوشهای از ذهنم نفس بکشد، که دائما به یاد تو بیفتم و قند در دل و جانم آب شود. که هرکجا کم آوردم و طرد شدم و دنیا برایم هیجان و دلیل باشکوهی برای عرضه نداشت، یادم بیفتد که تو هنوز آنجا هستی و دیدار تو هنوز مانده و هنوز راه باشکوه نرفتهای هست که باید به شوقش دوام بیاورم.
اگر دیدمت و شوق دیدارهای دوباره، به قدر نخستین دیدار نبود چه؟ اگر دیدمت و آن انتظار باشکوه تمام شد چه؟ که اگر به بزرگترین آرزوی جهان رسیدم، بعد از آن، بدون آرزو چهکار کنم؟! که اگر رسیدم و بعد از آن دنیا برایم معجزهی بزرگتری توی آستین نداشت چه؟!
میخواهمت و از دیدنت اجتناب میکنم. آرزویت میکنم و راههای برآوردنت را میبندم. تو در جهان من بلندترین قلهای و من نیازمندم به شور و اشتیاقی که برای فتح کردنت دارم و به دلایل محکمی که مرا به شوق تو سرپا نگه داشتهاند و به قلههای بعید و بلندی که در قیاس با تو، ساده از آنها میگذرم و ساده آنها را فتح میکنم.
تو مقصدی و بعضی مقصدها فقط برای اینند که رنج مسیر را تاب بیاوری...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
اگر دیدمت و شوق دیدارهای دوباره، به قدر نخستین دیدار نبود چه؟ اگر دیدمت و آن انتظار باشکوه تمام شد چه؟ که اگر به بزرگترین آرزوی جهان رسیدم، بعد از آن، بدون آرزو چهکار کنم؟! که اگر رسیدم و بعد از آن دنیا برایم معجزهی بزرگتری توی آستین نداشت چه؟!
میخواهمت و از دیدنت اجتناب میکنم. آرزویت میکنم و راههای برآوردنت را میبندم. تو در جهان من بلندترین قلهای و من نیازمندم به شور و اشتیاقی که برای فتح کردنت دارم و به دلایل محکمی که مرا به شوق تو سرپا نگه داشتهاند و به قلههای بعید و بلندی که در قیاس با تو، ساده از آنها میگذرم و ساده آنها را فتح میکنم.
تو مقصدی و بعضی مقصدها فقط برای اینند که رنج مسیر را تاب بیاوری...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤859
احساس عجیبی است؛
در فضایی کوچک، میان آدمهایی باشم که روحشان خبر ندارد چه چیزهایی بر من گذشته است...
در فضایی کوچک، میان آدمهایی باشم که روحشان خبر ندارد چه چیزهایی بر من گذشته است...
❤1.7K
چه کسی میتواند انکار کند که رنج عمیق و کُشندهایست "نادیده گرفته شدن"؟! چه کسی میتواند انکار کند که آدمی، وسط سیاهچالهی نگاههای پسزننده و توجهاتِ دریغ شده، به هویت خودش شک میکند، به تلاشها و دستاوردهای خودش شک میکند، به احساسات خودش شک میکند و زمان میبرد تا از فرضیهی "انسان موجودی اجتماعیست" برسد به "اصلا چه اهمیتی دارند آدمها؟"... زمان میبرد تا آدمیزاد زخم بیتوجهی و نادیده گرفتهشدنها و پس زدهشدنها را التیام ببخشد و خودش را بابت مشکلات و خصلتهای آدمها بازخواست نکند و به روند طبیعی جهانش بازگردد.
من حق میدهم به هرکسی که از یکجایی به بعد، از همه فاصله میگیرد و حوالی خودش دیوار میکشد. من حق میدهم به هرکسی اگر آرامش و ارتقا را در خلوت و سکوت پیدا میکند. هرچیز که شد و هر واکنشی داشتی و هر تصمیمی که گرفتی فراموش نکن؛ گاهی خودشان را به ندیدن میزنند، چون نه تنها تو کافی هستی، که حتی درخشش بینظیر تو، چشمان آنان را آزار میدهد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
من حق میدهم به هرکسی که از یکجایی به بعد، از همه فاصله میگیرد و حوالی خودش دیوار میکشد. من حق میدهم به هرکسی اگر آرامش و ارتقا را در خلوت و سکوت پیدا میکند. هرچیز که شد و هر واکنشی داشتی و هر تصمیمی که گرفتی فراموش نکن؛ گاهی خودشان را به ندیدن میزنند، چون نه تنها تو کافی هستی، که حتی درخشش بینظیر تو، چشمان آنان را آزار میدهد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤972
خودم را با چندسال قبلم قیاس کردم؛ قویتر شدهبودم، پختهتر، فهمیدهتر، عاقلتر...
چرا؟ چون دیدم درست در همان موقعیتهایی که قبلاها از کوره در میرفتم و فریاد میزدم، حالا صبوری به خرج میدادم و سکوت میکردم. چرا؟ چون مدتها بود که دیگر بهجای آنکه زمانم را وقف فکرهای بیهوده و جنجالهای بینتیجه کنم، کار میکردم و در مسیر تلاش بودم و زمان و انرژی اضافهای برای چسبیدن به هیچ حاشیهای نداشتم!
چرا؟ چون برخلاف سالهای قبل که تصمیمات عجولانه میگرفتم و ناشیانه به آدمها و اتفاقات و کنشها، پاسخ میدادم، حالا چقدر فکر شده پیش میرفتم و چقدر سنجیدهتر و درستتر اقدام میکردم و دیگر اهمیتی نمیدادم، به مسائلی که هرچند آزاردهنده، اما فاقد اهمیت بودند.
آدمها رشد نمیکنند و بهتر نمیشوند، مگر آنکه خودشان خواستهباشند!!! خودم خواستهبودم تغییر کنم! خودم خواستهبودم آدمِ بهتری باشم! خودم از دل رنجها برخاستهبودم و دست به زانو گرفتهبودم و خودم رنجِ تمام سختیها و مشکلات مسیر را به جانم خریدهبودم و خودم با علم به تمامِ زخمی شدنها جنگیدهبودم و حالا فقط خودم بودم که میدانستم چه راه سختی پشتسر گذاشتهام تا به اینجا برسم و خودم بودم که میدانستم چقدر خسته و اندوهگینم و خودم بودم که باید خودم را در آغوش میگرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
چرا؟ چون دیدم درست در همان موقعیتهایی که قبلاها از کوره در میرفتم و فریاد میزدم، حالا صبوری به خرج میدادم و سکوت میکردم. چرا؟ چون مدتها بود که دیگر بهجای آنکه زمانم را وقف فکرهای بیهوده و جنجالهای بینتیجه کنم، کار میکردم و در مسیر تلاش بودم و زمان و انرژی اضافهای برای چسبیدن به هیچ حاشیهای نداشتم!
چرا؟ چون برخلاف سالهای قبل که تصمیمات عجولانه میگرفتم و ناشیانه به آدمها و اتفاقات و کنشها، پاسخ میدادم، حالا چقدر فکر شده پیش میرفتم و چقدر سنجیدهتر و درستتر اقدام میکردم و دیگر اهمیتی نمیدادم، به مسائلی که هرچند آزاردهنده، اما فاقد اهمیت بودند.
آدمها رشد نمیکنند و بهتر نمیشوند، مگر آنکه خودشان خواستهباشند!!! خودم خواستهبودم تغییر کنم! خودم خواستهبودم آدمِ بهتری باشم! خودم از دل رنجها برخاستهبودم و دست به زانو گرفتهبودم و خودم رنجِ تمام سختیها و مشکلات مسیر را به جانم خریدهبودم و خودم با علم به تمامِ زخمی شدنها جنگیدهبودم و حالا فقط خودم بودم که میدانستم چه راه سختی پشتسر گذاشتهام تا به اینجا برسم و خودم بودم که میدانستم چقدر خسته و اندوهگینم و خودم بودم که باید خودم را در آغوش میگرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤1.07K
«وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا»
بهخاطر من صبوری کن، من دارم نگاهت میکنم.
- خدا
بهخاطر من صبوری کن، من دارم نگاهت میکنم.
- خدا
❤1.87K
میدانی بدترین قسمتش کجا بود؟
تو خوب از پسِ همه چیز بر میآمدی،
خوب میدویدی و خوب خودت را به اوج میرساندی و رشکبرانگیز بودی و قدرتمند...
ولی با اینهمه؛ هنوز غمگین بودی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
تو خوب از پسِ همه چیز بر میآمدی،
خوب میدویدی و خوب خودت را به اوج میرساندی و رشکبرانگیز بودی و قدرتمند...
ولی با اینهمه؛ هنوز غمگین بودی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤1.55K
برام فرقی نمیکنه دلیلت چیه، مهم اینه که میدونستی چی اذیتم میکنه و تو دقیقا همونو انجامش دادی....
❤2.04K
هرکسی یکجایی از زندگیاش رفته و هیچکس متوجه نشده. به طور مثال من دیرگاهیست که از اینجا رفتهام، ولی هنوز هستم و راه میروم و کار میکنم و حتی میخندم و حتی طاقت میآورم و حتی مثل تمام آدمهای معمولی ادامهی حیات میدهم. ولی دیگر شیفته نیستم! دوست ندارم! دست و پا نمیزنم! نمیجنگم!!!
همه چیز درست زمانی خراب میشود که آدمها دیگر جنب و جوش سابق را ندارند. انگار که به یقین، از تغییر و بهبود اوضاع ناامید شدهاند، مثل سابق نمیخندند، حتی صبورتر شدهاند، بیشتر سکوت میکنند و بیشتر حق میدهند و بیشتر کوتاه میآیند و بیشتر درک میکنند و کاری ندارند به اینکه چه خواهد شد؟!!!
اوضاع درست زمانی خراب میشود که آدمی که تا دیروز خودش را به آب و آتش میزده، ناگهان نفس عمیقی میکشد و آرام میگیرد و انگار برایش اهمیتی ندارد اطرافش چه میگذرد.
اوضاع درست زمانی خراب میشود که آدمها، قطع امید میکنند و دست میکشند، از هرکس و هر چیز و هر اعتقادی که تا دیروز برایش تمام انرژی و توانشان را میگذاشتند.
آدمها میروند، وقتی که روح عاشق و جنگجوی خودشان را در محیطی و در جوار کسانی، به ناچار سرکوب کنند و از آنان فقط یک کالبد خالی و بدون اعتراض بماند و تو خیال کنی چه خوب که آرامتر شدهاند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
همه چیز درست زمانی خراب میشود که آدمها دیگر جنب و جوش سابق را ندارند. انگار که به یقین، از تغییر و بهبود اوضاع ناامید شدهاند، مثل سابق نمیخندند، حتی صبورتر شدهاند، بیشتر سکوت میکنند و بیشتر حق میدهند و بیشتر کوتاه میآیند و بیشتر درک میکنند و کاری ندارند به اینکه چه خواهد شد؟!!!
اوضاع درست زمانی خراب میشود که آدمی که تا دیروز خودش را به آب و آتش میزده، ناگهان نفس عمیقی میکشد و آرام میگیرد و انگار برایش اهمیتی ندارد اطرافش چه میگذرد.
اوضاع درست زمانی خراب میشود که آدمها، قطع امید میکنند و دست میکشند، از هرکس و هر چیز و هر اعتقادی که تا دیروز برایش تمام انرژی و توانشان را میگذاشتند.
آدمها میروند، وقتی که روح عاشق و جنگجوی خودشان را در محیطی و در جوار کسانی، به ناچار سرکوب کنند و از آنان فقط یک کالبد خالی و بدون اعتراض بماند و تو خیال کنی چه خوب که آرامتر شدهاند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤1.04K
وقتی خدا زنان را بین مردان تقسیم کرد
و تو را به من داد، احساس کردم که آشکارا طرفِ مرا گرفته...
•نزار قبانی
و تو را به من داد، احساس کردم که آشکارا طرفِ مرا گرفته...
•نزار قبانی
❤1.1K
فقط میخواستم برای فقط یکبار احساس کنم که بخاطر من تلاش كردی، قدمی برداشتی، کاری کردی...
❤1.05K
بدترین نقطهی جهان؛ اتاق من است؛
وقتی که بیحوصله و بیتاب کز کردهام کنجی و به تمام اندوههای گذشته و نگذشتهی جهانم فکر میکنم. کاری نمیکنم، حرفی نمیزنم، امیدی ندارم، فقط فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم.
بهترین نقطهی جهان، اتاق من است؛
وقتی که با خودم تمام سنگها را واکندهام، با گذشته و آینده اتمام حجت کردهام و زمان حال را در آغوش گرفتهام و تصمیم گرفتهام صرفنظر از هرآنچه بود و هرآنچه خواهد و نخواهدبود، فقط نفس بکشم و تجربه کنم و لذت ببرم و زندگی کنم ...
بهترین نقطهی جهان، اتاق من است؛ وقتی که بدیها، تفاوتها و آزارها را از یاد بردهام و پشت به تمام اندوههای جهان نشستهام و کتاب میخوانم و فیلم میبینم و چای مینوشم و فکر نمیکنم و فکر نمیکنم و فکر نمیکنم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
وقتی که بیحوصله و بیتاب کز کردهام کنجی و به تمام اندوههای گذشته و نگذشتهی جهانم فکر میکنم. کاری نمیکنم، حرفی نمیزنم، امیدی ندارم، فقط فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم.
بهترین نقطهی جهان، اتاق من است؛
وقتی که با خودم تمام سنگها را واکندهام، با گذشته و آینده اتمام حجت کردهام و زمان حال را در آغوش گرفتهام و تصمیم گرفتهام صرفنظر از هرآنچه بود و هرآنچه خواهد و نخواهدبود، فقط نفس بکشم و تجربه کنم و لذت ببرم و زندگی کنم ...
بهترین نقطهی جهان، اتاق من است؛ وقتی که بدیها، تفاوتها و آزارها را از یاد بردهام و پشت به تمام اندوههای جهان نشستهام و کتاب میخوانم و فیلم میبینم و چای مینوشم و فکر نمیکنم و فکر نمیکنم و فکر نمیکنم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤871
-"من از تمام دختران شهر، سر بودم"-
از هر شراب کهنهای مرغوبتر بودم
هرکس اگر خسران و آسیبی برایت داشت
من مثل کبریتی قدیمی، بیخطر بودم
با شاه فالوده نمیخوردم ولی با تو؛
از هر غرور و احتیاطی برحذر بودم
با دیگران همچون هلاهل، تلخ و بیاحساس
اما برای تو همانند شکر بودم...
در ذهن آدمها چونان طوفانِ ویرانگر
اما برای تو بدون شور و شر بودم
تا میرسیدی، خشم را از یاد میبردم
مثل نسیمی عاشق و آرامتر بودم
عشقی ندیدم سالها، یک عمر درگیرِ؛
شاید مرا میخواست... اما و.. اگر بودم...
گفتم که در ابراز، شاید نابلد باشی
اما بلد بودی، نگو من بیخبر بودم!
با دیگران دائم سراپا گوش، اما من؛
از بیحواسیهای تو، خونینجگر بودم
پیچیده بودند و تو را درگیر میکردند!
اشکال از من بود، خیلی مختصر بودم...
با من شبیه کودکان رفتار میکردی
با من! منی که بالغ و صاحبنظر بودم!
میخواستی تلقین کنی من ناخوشایندم
محبوبِ قلبِ عاشقِ صدها نفر بودم!
هربار میگفتم که نه! ایراد از من بود...
از بس سیاست داشتی، "از بس که خر بودم" !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
از هر شراب کهنهای مرغوبتر بودم
هرکس اگر خسران و آسیبی برایت داشت
من مثل کبریتی قدیمی، بیخطر بودم
با شاه فالوده نمیخوردم ولی با تو؛
از هر غرور و احتیاطی برحذر بودم
با دیگران همچون هلاهل، تلخ و بیاحساس
اما برای تو همانند شکر بودم...
در ذهن آدمها چونان طوفانِ ویرانگر
اما برای تو بدون شور و شر بودم
تا میرسیدی، خشم را از یاد میبردم
مثل نسیمی عاشق و آرامتر بودم
عشقی ندیدم سالها، یک عمر درگیرِ؛
شاید مرا میخواست... اما و.. اگر بودم...
گفتم که در ابراز، شاید نابلد باشی
اما بلد بودی، نگو من بیخبر بودم!
با دیگران دائم سراپا گوش، اما من؛
از بیحواسیهای تو، خونینجگر بودم
پیچیده بودند و تو را درگیر میکردند!
اشکال از من بود، خیلی مختصر بودم...
با من شبیه کودکان رفتار میکردی
با من! منی که بالغ و صاحبنظر بودم!
میخواستی تلقین کنی من ناخوشایندم
محبوبِ قلبِ عاشقِ صدها نفر بودم!
هربار میگفتم که نه! ایراد از من بود...
از بس سیاست داشتی، "از بس که خر بودم" !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤1.4K
در سن و سالی که اکنون دارم دیگر کم و بیش نیازی به دلگرمی ندارم. دیگر به چه کارم میآید؟
آنوقت که میخواستم،نداشتم."
آنوقت که میخواستم،نداشتم."
❤1.34K
بهتر است کمر همتت را ببندی و به دنبال تحقق آرزوها و به نتیجه رساندن ایدههای خودت باشی تا اینکه به آنان پناه ببری و فکر کنند زمانت را از سر راه آوردهای و دوره افتادهای و به دنبال پر کردن حفرههای خالی زندگیات با حضور آدمهایی هستی که روحشان هم خبر ندارد که تو نه تنها بیهدف نیستی که حتی زمان کم میآوری و چقدر کار برای انجام دادن داری! تو فقط تنهایی و تنهایی آدم را ضعیف میکند و تنهایی آدم را ناچار میکند به اجتماعی شدن و اجتماعی شدن گاهی آنقدر احمقانه به نظر میرسد که انگار آدمی از خلوتش بیرون زده و فریاد میزند: من دلم گرفته و احساس پوچی میکنم... لطفا بامن حرف بزنید!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
❤865
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤788
تو آن آدمی باش که از دلِ رنجها، گنج بیرون میکشد!
تو آن آدمی باش که یکشبه، راه صدساله را میرود. که شبی بعد از سقوطی سهمگین، با بغض و درد میخوابد و روز بعد، قدرتمندانهتر از هربار دیگری بر میخیزد و شکوهمندانهتر از همیشه پرواز میکند، اوج میگیرد، به قله میرسد و موفق میشود.
یکبار برای همیشه، نمیتوانمها و نمیشودها را زیر سوال ببر و درست همان کاری را بکن که هیچکس فکرش را هم نمیکند و همان راهی را برو که وقتی به مقصد رسیدی، تمام کسانی که تو را میشناختند، تو را نشناسند!!!
غمگین نمان! در جا نزن! بلند شو و فکری به حال خودت بکن!
تو در قبال حال و اوضاع و جایگاه خودت مسئولی و جز این هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
تو آن آدمی باش که یکشبه، راه صدساله را میرود. که شبی بعد از سقوطی سهمگین، با بغض و درد میخوابد و روز بعد، قدرتمندانهتر از هربار دیگری بر میخیزد و شکوهمندانهتر از همیشه پرواز میکند، اوج میگیرد، به قله میرسد و موفق میشود.
یکبار برای همیشه، نمیتوانمها و نمیشودها را زیر سوال ببر و درست همان کاری را بکن که هیچکس فکرش را هم نمیکند و همان راهی را برو که وقتی به مقصد رسیدی، تمام کسانی که تو را میشناختند، تو را نشناسند!!!
غمگین نمان! در جا نزن! بلند شو و فکری به حال خودت بکن!
تو در قبال حال و اوضاع و جایگاه خودت مسئولی و جز این هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@narges_sarrafian_toofan
3❤1.04K
