همواره انسان، در انتقال تجربههای احساسی و ابهامهای درون روانی خود با استفاده از نماد و زبان دچار محدودیت است.
در عین حال بعضی از اصطلاحها این وظیفه را به طرز عجیبی با نحوه تلفظ و معنای خود به خوبی انجام میدهند؛
saudade٫/saʊˈdɑːdə/:
(noun)
Is an emotional state of melancholic or profoundly nostalgic longing for a beloved yet absent something or someone.
سَوْدادا در ادبیات، در بر دارنده غم و شادی در کنار هم است؛
شادی از مرور خاطرات همراه عشق و غم از دست دادن.
@Negahpsychodynamic
در عین حال بعضی از اصطلاحها این وظیفه را به طرز عجیبی با نحوه تلفظ و معنای خود به خوبی انجام میدهند؛
saudade٫/saʊˈdɑːdə/:
(noun)
Is an emotional state of melancholic or profoundly nostalgic longing for a beloved yet absent something or someone.
سَوْدادا در ادبیات، در بر دارنده غم و شادی در کنار هم است؛
شادی از مرور خاطرات همراه عشق و غم از دست دادن.
@Negahpsychodynamic
👍5❤3
سلام و احترام، جلسه امروز با موضوع مرور کیس گرگ مرد از جناب فروید و نگاه معاصر به این اثر، نیم ساعت با تاخیر برگزار خواهد.
🙏6
اطلاعیه:
جلسه این هفته جمعه برگزار نخواهد شد، امیدوار هستیم هفته آینده مجددا در خدمت شما باشیم🙏
جلسه این هفته جمعه برگزار نخواهد شد، امیدوار هستیم هفته آینده مجددا در خدمت شما باشیم🙏
😢7❤2
Otto_Kernberg_The_Inseparable_Na.pdf
2.9 MB
امیدوارم از خواندن این کتاب لذت ببرید.
هر پارت و هر فصل اهمیت خاصی دارد و بسیار آموزنده است.
به چند فصل بیش از بقیه در گفت و گوهای مختلف نگاه رفرنس زدهایم.
از این جهت فایل کتاب برای راحتی در امر مطالعه قرار گرفته خواهد شد.
فصل سه، فصل چهار، فصل هشت، فصل یازده و فصل دوازده.
#فایل کتاب
#پیشنهاد کتاب
@Negahpsychodynamic
هر پارت و هر فصل اهمیت خاصی دارد و بسیار آموزنده است.
به چند فصل بیش از بقیه در گفت و گوهای مختلف نگاه رفرنس زدهایم.
از این جهت فایل کتاب برای راحتی در امر مطالعه قرار گرفته خواهد شد.
فصل سه، فصل چهار، فصل هشت، فصل یازده و فصل دوازده.
#فایل کتاب
#پیشنهاد کتاب
@Negahpsychodynamic
🙏5
یادداشت:
دغدغه، تعارضات و نقصهای جامعه همواره بخش مهمی از علوم هستند، از این رو امر مواجه با آن نیز باید همواره در ذهن متخصصان، حاضر باشد.
مورد پذیرش بودن یک پدیده در جامعهای خاص با رشد طبیعی و امر واقعیت متفاوت است!
ممکن است پدیدهای در یک کشور بسیار رایج و مورد پذیرش باشد و یا در حال رسیدن به این درجه باشد، اما در عین حال با بررسی علمی و بالینی نشان دهنده آن باشد که این پدیده جزئی از سلامت و رشد طبیعی نیست.
در جامعه آسیبدیده فعلی ما یکی از روشهای توجیه فرآیند آسیب ارجاع به فرهنگ کشوری دیگر است، که از اساس نمیتواند در گفت و گو این توجیه مورد پذیرش باشد.
یکی دیگر از بحرانهای فعلی جامعه این است که تحول (چه رشد و چه ضد رشد) در تایمی کوتاه و با شدت زیاد رخ میدهد که فرصت آماده شدن خود جامعه را میگیرد!
یک تناقض بزرگ و جدی که باید همواره برای آن آماده باشم.( و فراموش نکنیم آمادگی با عدم تحمل ابهام و .. متفاوت است.) این بحران اجتماعی در کنار مشکلاتی که ایجاد کرده است، گفت و گو را به صفر و صد بجای صفر تا صد تبدیل کرده است، این امر جلوی فکر و عمل برای ایجاد فضایی جهت مطالعه بیشتر پدیده در جامعه، برنامه ریزی برای عدم حذف و پذیرش پدیده، در کنار تفهیم آنکه بحث و پدیدههای انسانی سیاه و سفید نیستند، را مختل کرده است. بحث یک پدیده سلامت و عدم سلامت و نتیجه و فرآیند رسیدن به آن است که مجددا به اختیار فرد تا زمانیکه به افراد دیگر و کلیت یک جامعه آسیب نزند مرتبط است!
سوم آنکه امر مهاجرت از ایران شدت یافته است، ارتباط با آزادیهای مدنی و اجتماعی در کشورهای دیگر بدون آنکه فرد آمادگی بیابد یا نواقص را بشناسد و بافت را درک کند.
مهاجرت، تحقیر هویتی، ساخت هویت فرعی، تروماهای جمعی، احساس ناامنی شدید و نیاز به کنترل هرچیز برای کنترل ناامنی و.... همه و همه از عواملی هستند که ساعتها باید مورد بحث واقع شود، که در این یادداشت این قصد را نداشتهام.
در ادامه باید گفت، در برخورد با اینچنین شرایطی و برای آنکه گمراهی رخ ندهد تجربه ثابت کرده است که سیر مطالعات نظریو فنی با ویژگیهایی از جمله غنی بودن، منطبق بر علم ، به روز بودن، مطالعه با تفکر نقادانه، درک متغیرهای مختلف و...در حوزه مورد نظر باید وجود داشته باشد.
متخصصان باید همواره متوجه حضور امر "پذیرش" یا "عدم پذیرش "موضوع باشند و جدایی از این موارد توضیحات در رابطه با موضوع خواسته شده را ارائه دهند.
سوالاتی که مربوط به هویت، جنسیت، ارتباط با افراد با هویتتهای دیگر و صمیمیت عاطفی و جدایی از اروتیک شدن دوستی و....
روز به روز اهمیتی بیشتری خواهد یافت.
پاسخ به این سوالها نیاز به ارائه ابعاد تاریخی، اجتماعی، روانشناختی و.. است و هرکس صرفا از یک بعد و با یک مجموعه نظر توان ارائه تحلیل را خواهد داشت.
جواب به این دسته سوالات از منظر روانتحلیلی، در نظریههای مختلف از کارهای جناب فروید تا کارهای روانکاوان حاضر فعلی و روانشناسان مکاتب دیگر وجود دارد، امید است متخصصان حوزه سلامت روان در جریان روانکاوی ایران آمادگی ارائه نظرهای خود در شبکههای مجازی پیش از آنکه مطالب زرد گسترش یابد را داشته باشند.
@Negahpsychodynamic
دغدغه، تعارضات و نقصهای جامعه همواره بخش مهمی از علوم هستند، از این رو امر مواجه با آن نیز باید همواره در ذهن متخصصان، حاضر باشد.
مورد پذیرش بودن یک پدیده در جامعهای خاص با رشد طبیعی و امر واقعیت متفاوت است!
ممکن است پدیدهای در یک کشور بسیار رایج و مورد پذیرش باشد و یا در حال رسیدن به این درجه باشد، اما در عین حال با بررسی علمی و بالینی نشان دهنده آن باشد که این پدیده جزئی از سلامت و رشد طبیعی نیست.
در جامعه آسیبدیده فعلی ما یکی از روشهای توجیه فرآیند آسیب ارجاع به فرهنگ کشوری دیگر است، که از اساس نمیتواند در گفت و گو این توجیه مورد پذیرش باشد.
یکی دیگر از بحرانهای فعلی جامعه این است که تحول (چه رشد و چه ضد رشد) در تایمی کوتاه و با شدت زیاد رخ میدهد که فرصت آماده شدن خود جامعه را میگیرد!
یک تناقض بزرگ و جدی که باید همواره برای آن آماده باشم.( و فراموش نکنیم آمادگی با عدم تحمل ابهام و .. متفاوت است.) این بحران اجتماعی در کنار مشکلاتی که ایجاد کرده است، گفت و گو را به صفر و صد بجای صفر تا صد تبدیل کرده است، این امر جلوی فکر و عمل برای ایجاد فضایی جهت مطالعه بیشتر پدیده در جامعه، برنامه ریزی برای عدم حذف و پذیرش پدیده، در کنار تفهیم آنکه بحث و پدیدههای انسانی سیاه و سفید نیستند، را مختل کرده است. بحث یک پدیده سلامت و عدم سلامت و نتیجه و فرآیند رسیدن به آن است که مجددا به اختیار فرد تا زمانیکه به افراد دیگر و کلیت یک جامعه آسیب نزند مرتبط است!
سوم آنکه امر مهاجرت از ایران شدت یافته است، ارتباط با آزادیهای مدنی و اجتماعی در کشورهای دیگر بدون آنکه فرد آمادگی بیابد یا نواقص را بشناسد و بافت را درک کند.
مهاجرت، تحقیر هویتی، ساخت هویت فرعی، تروماهای جمعی، احساس ناامنی شدید و نیاز به کنترل هرچیز برای کنترل ناامنی و.... همه و همه از عواملی هستند که ساعتها باید مورد بحث واقع شود، که در این یادداشت این قصد را نداشتهام.
در ادامه باید گفت، در برخورد با اینچنین شرایطی و برای آنکه گمراهی رخ ندهد تجربه ثابت کرده است که سیر مطالعات نظریو فنی با ویژگیهایی از جمله غنی بودن، منطبق بر علم ، به روز بودن، مطالعه با تفکر نقادانه، درک متغیرهای مختلف و...در حوزه مورد نظر باید وجود داشته باشد.
متخصصان باید همواره متوجه حضور امر "پذیرش" یا "عدم پذیرش "موضوع باشند و جدایی از این موارد توضیحات در رابطه با موضوع خواسته شده را ارائه دهند.
سوالاتی که مربوط به هویت، جنسیت، ارتباط با افراد با هویتتهای دیگر و صمیمیت عاطفی و جدایی از اروتیک شدن دوستی و....
روز به روز اهمیتی بیشتری خواهد یافت.
پاسخ به این سوالها نیاز به ارائه ابعاد تاریخی، اجتماعی، روانشناختی و.. است و هرکس صرفا از یک بعد و با یک مجموعه نظر توان ارائه تحلیل را خواهد داشت.
جواب به این دسته سوالات از منظر روانتحلیلی، در نظریههای مختلف از کارهای جناب فروید تا کارهای روانکاوان حاضر فعلی و روانشناسان مکاتب دیگر وجود دارد، امید است متخصصان حوزه سلامت روان در جریان روانکاوی ایران آمادگی ارائه نظرهای خود در شبکههای مجازی پیش از آنکه مطالب زرد گسترش یابد را داشته باشند.
@Negahpsychodynamic
👍6❤2🤔2
فروید (1912) توصیه کرده است که آنالیزگر "باید تمام تأثیرهای آگاهانه را از توانایی خود در توجه کردن باز دارد و به طور کامل تسلیم حافظه ناهوشیار خود باشد..... ..وی باید فقط گوش دهد و نگران نباشد که هر چیزی را به خاطر بسپارد"
او میگوید [روانکاو] باید ناهوشیار خود را مانند عضوی پذیرنده در برابر ناهوشیار انتقال دهنده بیمار قرار دهد. او باید خود را با بیمار تطبیق دهد، همانطور که یک گوشی تلفن امواج را دریافت میکند و خود را با میکروفون انتقال دهنده تطبیق میدهد".
شاعر بزرگ رابرت پینسکی (2006) توصیه میکند که در قرائتهای نخستین یک شعر، تنها به صداها گوش داده شود و به خود اجازه داده شود که با آنها تأرش کند، قبل از اینکه سعی کند معنی در شعر پیدا کند. ادوارد تیلر (2011)، مورخ شکسپیری، ما را به 'نظاره کردن و دیدن' دعوت میکند و به ما میگوید که به هنگام خواندن شعر بینظیر شکسپیر در آنتونی و کلئوپاترا گوش دهیم و خود را به وسیله 'نوسانات دستخوش سرگردان' آن، به سمت جاذبه ببریم.
این چیزی است که ما روانکاوان امید داریم که بهش برسیم؛ در گوش دادن به فرد مورد تحلیل توانایی داشته باشیم: غرق گوش دادن شویم و به خود اجازه دهیم که محدود به منطق نشویم.
هدف این است که تحلیلگر همچنان در ارتباط با ناهوشیار بیمار و خودش بماند، نه خود را به سطوح بالاتر و بیشتر معنا ببرد.
چودورو (۲۰۰۳) بین 'گوش دادن برای' و 'گوش دادن به' تمایز قائل شده است؛
در حالی که در اولی، تحلیلگران به دنبال آنچه برایشان آشناست، می گردند، در دومی، تحلیلگران سعی می کنند دنیای عاطفی بیماران خود را درک کنند، چودورو اصطلاح 'گوش دادن به' را از Haydee Faimberg (1996) می آورد که به این گوش میدهد که بیمارانش به او چگونه گوش می کنند ('گوش دادن به گوش دادن'). اگر تحلیلگران به هر یک از حالت های گوش دادن قادر باشند، می توانند با ناهوشیار بیماران و خودشان ارتباط برقرار کنند، اگر به خود اجازه دهند. در نهایت باید گفت سلمان اختر معتقد است که هرچه تحلیلگر کمتر محدود شود تا معنا را در شرایط تحلیلی پیدا کند، توانایی او برای این کار بیشتر خواهد بود.
برگرفته شده از کتاب
Guilt; Origins, Manifestation & Management
Edited by Salman Akhtar
@Negahpsychodynamic
او میگوید [روانکاو] باید ناهوشیار خود را مانند عضوی پذیرنده در برابر ناهوشیار انتقال دهنده بیمار قرار دهد. او باید خود را با بیمار تطبیق دهد، همانطور که یک گوشی تلفن امواج را دریافت میکند و خود را با میکروفون انتقال دهنده تطبیق میدهد".
شاعر بزرگ رابرت پینسکی (2006) توصیه میکند که در قرائتهای نخستین یک شعر، تنها به صداها گوش داده شود و به خود اجازه داده شود که با آنها تأرش کند، قبل از اینکه سعی کند معنی در شعر پیدا کند. ادوارد تیلر (2011)، مورخ شکسپیری، ما را به 'نظاره کردن و دیدن' دعوت میکند و به ما میگوید که به هنگام خواندن شعر بینظیر شکسپیر در آنتونی و کلئوپاترا گوش دهیم و خود را به وسیله 'نوسانات دستخوش سرگردان' آن، به سمت جاذبه ببریم.
این چیزی است که ما روانکاوان امید داریم که بهش برسیم؛ در گوش دادن به فرد مورد تحلیل توانایی داشته باشیم: غرق گوش دادن شویم و به خود اجازه دهیم که محدود به منطق نشویم.
هدف این است که تحلیلگر همچنان در ارتباط با ناهوشیار بیمار و خودش بماند، نه خود را به سطوح بالاتر و بیشتر معنا ببرد.
چودورو (۲۰۰۳) بین 'گوش دادن برای' و 'گوش دادن به' تمایز قائل شده است؛
در حالی که در اولی، تحلیلگران به دنبال آنچه برایشان آشناست، می گردند، در دومی، تحلیلگران سعی می کنند دنیای عاطفی بیماران خود را درک کنند، چودورو اصطلاح 'گوش دادن به' را از Haydee Faimberg (1996) می آورد که به این گوش میدهد که بیمارانش به او چگونه گوش می کنند ('گوش دادن به گوش دادن'). اگر تحلیلگران به هر یک از حالت های گوش دادن قادر باشند، می توانند با ناهوشیار بیماران و خودشان ارتباط برقرار کنند، اگر به خود اجازه دهند. در نهایت باید گفت سلمان اختر معتقد است که هرچه تحلیلگر کمتر محدود شود تا معنا را در شرایط تحلیلی پیدا کند، توانایی او برای این کار بیشتر خواهد بود.
برگرفته شده از کتاب
Guilt; Origins, Manifestation & Management
Edited by Salman Akhtar
@Negahpsychodynamic
👍5❤2
نگاه
موضوع_های_انتقالی_و_پدیده_انتقالی.pdf
دوستان این متن ترجمه شده توسط نگاه، از جناب وینیکات، مفاهیم عمیقی مانند مادر نسبتا خوب، موضوعات انتقالی و بررسی کیسهاسی که تحت تاثیر تروما دچار افسردگی بازگشتی به اورال از منظر آبراهام شدهاند در خود دارد، حتما توصیه میکنم مطالعه کنید.
🙏4👍2
تفاوت بین دو اصطلاح containment و holding environment چیست؟
اصطلاحات holding و handling
وینیکات اشاره به عناصر قابل دیدن، فرآیند خارجی قابل مشاهده هستند، در حالی که اصطلاح کانتین ولفرد بیون فرآیند داخلی در حوزه افکار را توصیف میکند. اصطلاح وینیکات در حوزه بین اشخاصی که با یکدیگر رابطه دارند، فعال و مورد بحث قرار میگیرد در حالی که کانتین بر ابعاد داخلی روانی دو فرد نگاه میکند. Holding و handling در خصوص مدیریت فضایی بین مادر و نوزاد است، در حالی که کانیتن به فضای درون روانی مادر اشاره دارد که در آن اضطراب نوزاد، مورد کنش واقع میگردد.
در حال حاضر دو مفهوم مشارکتی وجود دارد که نیاز به ترکیب شدن دارند تا فرآیند کامل را تشکیل دهند. تأکید میشود که مادر در دو بعد فیزیکی و عاطفی بچه را نگه داری میکند. بر اساس نظریه وینیکات، مادر به عنوان یک موضوع( Object mother)، رابطهی صمیمی را برای بچهاش فراهم میکند و به عنوان مادر محیط(Environment mother)، نیز محیط را مدیریت میکند تا بچه بتواند احساس امنیت کند و "ادامهی بودن" را تجربه کند.
در عین حال، یک فرآیند روانشناختی در درون خودش در حال انجام است که او اضطرابهایی را که بچه ناگزیر به روبرو شدن با آنهاست جذب و سم زدایی میکند و پس میدهد یا به زبان بیون، آنها را در خود جای میدهد و کانتین میکند.
فرآیند بیرونی، یعنی holding environment ، مسئلهها را تعیین کرده و فرآیند داخلی، یعنی کانتین را هدایت میکند، و در داخل مادر رخ داده میشود و در ادامه توسط خود نوزاد دریافت میشود.
برای بچه، هر دو فرآیند داخلی و بیرونی باید به طور همزمان رخ دهند تا بتواند با اضطراب به خوبی مقابله کند و بنابراین فرصت بیشینهای برای رشد بدون اختلال داشته باشد.
برگرفته از کتاب
The Primer of Object relations
@Negahpsychodynamic
اصطلاحات holding و handling
وینیکات اشاره به عناصر قابل دیدن، فرآیند خارجی قابل مشاهده هستند، در حالی که اصطلاح کانتین ولفرد بیون فرآیند داخلی در حوزه افکار را توصیف میکند. اصطلاح وینیکات در حوزه بین اشخاصی که با یکدیگر رابطه دارند، فعال و مورد بحث قرار میگیرد در حالی که کانتین بر ابعاد داخلی روانی دو فرد نگاه میکند. Holding و handling در خصوص مدیریت فضایی بین مادر و نوزاد است، در حالی که کانیتن به فضای درون روانی مادر اشاره دارد که در آن اضطراب نوزاد، مورد کنش واقع میگردد.
در حال حاضر دو مفهوم مشارکتی وجود دارد که نیاز به ترکیب شدن دارند تا فرآیند کامل را تشکیل دهند. تأکید میشود که مادر در دو بعد فیزیکی و عاطفی بچه را نگه داری میکند. بر اساس نظریه وینیکات، مادر به عنوان یک موضوع( Object mother)، رابطهی صمیمی را برای بچهاش فراهم میکند و به عنوان مادر محیط(Environment mother)، نیز محیط را مدیریت میکند تا بچه بتواند احساس امنیت کند و "ادامهی بودن" را تجربه کند.
در عین حال، یک فرآیند روانشناختی در درون خودش در حال انجام است که او اضطرابهایی را که بچه ناگزیر به روبرو شدن با آنهاست جذب و سم زدایی میکند و پس میدهد یا به زبان بیون، آنها را در خود جای میدهد و کانتین میکند.
فرآیند بیرونی، یعنی holding environment ، مسئلهها را تعیین کرده و فرآیند داخلی، یعنی کانتین را هدایت میکند، و در داخل مادر رخ داده میشود و در ادامه توسط خود نوزاد دریافت میشود.
برای بچه، هر دو فرآیند داخلی و بیرونی باید به طور همزمان رخ دهند تا بتواند با اضطراب به خوبی مقابله کند و بنابراین فرصت بیشینهای برای رشد بدون اختلال داشته باشد.
برگرفته از کتاب
The Primer of Object relations
@Negahpsychodynamic
❤4🤔2👍1
یادداشت:
در نگاه وینیکات، یکی از عوامل شکلگیری گروه و هویتهای اجتماعی، داشتن فضاهای انتقالی مانند هنر، ادبیات و.. هست و این فضاها در کنار هم قرار گرفتن مهم و مفید است،
از نگاهی دیگر در خوانش اثار دیگر روانکاوان مانند اریکسون و.. میتوان شرط و اهمیت و چرایی وجود فرهنگ و اجتماعی شدن هم با دید تکاملی و هم در شرایط هر نظریه درک و تحلیل کرد.
به طور خلاصه، فرهنگ و مراسم فرهنگی بسیار مهم هست، تا جایی که شرایط "مفید" و کارکردی داشتن را داشته باشد.
یلدا یک مراسم فرهنگی با رنگ و بوی عشق است،
تجربه و معنای یلدا برای هرکدام ما متفاوت خواهد بود.
یلدا را باید در این شرایط فرهنگی گیج کننده، پاس داشت و ارتقا داد.
از طرف تیم نگاه، ارزومند و امیدوار هستیم، لحظههای لذت بخشی را امشب تجربه کنید.
@Negahpsychodynamic
در نگاه وینیکات، یکی از عوامل شکلگیری گروه و هویتهای اجتماعی، داشتن فضاهای انتقالی مانند هنر، ادبیات و.. هست و این فضاها در کنار هم قرار گرفتن مهم و مفید است،
از نگاهی دیگر در خوانش اثار دیگر روانکاوان مانند اریکسون و.. میتوان شرط و اهمیت و چرایی وجود فرهنگ و اجتماعی شدن هم با دید تکاملی و هم در شرایط هر نظریه درک و تحلیل کرد.
به طور خلاصه، فرهنگ و مراسم فرهنگی بسیار مهم هست، تا جایی که شرایط "مفید" و کارکردی داشتن را داشته باشد.
یلدا یک مراسم فرهنگی با رنگ و بوی عشق است،
تجربه و معنای یلدا برای هرکدام ما متفاوت خواهد بود.
یلدا را باید در این شرایط فرهنگی گیج کننده، پاس داشت و ارتقا داد.
از طرف تیم نگاه، ارزومند و امیدوار هستیم، لحظههای لذت بخشی را امشب تجربه کنید.
@Negahpsychodynamic
❤5👍1
Sigmund Freud in his study with his dog in 1937.
Photograph: Princess Marie Bonaparte
این عکس دیروز (۲۹ اکتبر) در مجله گاردین استفاده شده بود.
عکاس از افراد بسیار تاثیر گذار در شناخته شدن روانکاوی و از روانکاوان نزدیک به فروید بوده است.
جوفی نام حیوان خانگی فروید که در جلسههای فروید، در اتاق گاهی باقی میمانده است.
جملهای منتصب به فروید در رابطه با سگ وجود دارد که میگوید؛ سگها به دوستانشان عشق میورزند و دشمنانشان را گاز میگیرند که میتوان گفت اشاره به تفاوت تجربه همزمانی عشق و نفرت در love-objects relation انسان و تک بعدی در حیوان دارد.
@Negahpsychodynamic
Photograph: Princess Marie Bonaparte
این عکس دیروز (۲۹ اکتبر) در مجله گاردین استفاده شده بود.
عکاس از افراد بسیار تاثیر گذار در شناخته شدن روانکاوی و از روانکاوان نزدیک به فروید بوده است.
جوفی نام حیوان خانگی فروید که در جلسههای فروید، در اتاق گاهی باقی میمانده است.
جملهای منتصب به فروید در رابطه با سگ وجود دارد که میگوید؛ سگها به دوستانشان عشق میورزند و دشمنانشان را گاز میگیرند که میتوان گفت اشاره به تفاوت تجربه همزمانی عشق و نفرت در love-objects relation انسان و تک بعدی در حیوان دارد.
@Negahpsychodynamic
❤5👍1
اطلاعیه:
سلام و احترام؛
تایمهای ارزیابی روانی مجموعه نگاه به وسیله MSE و SWAP تا روز دوشنبه یازدهم دی ماه به صورت کامل تکمیل شده است.
خواهشند هستیم در صورتیکه مورد ارزیابی همکاران محترم به صورت فوری میباشد به صورت مستقیم خود درمانگر با مجموعه نگاه در تماس باشند.
دوستانی که به صورت شخصی علاقهمند به ارزیابی و سنجش شخصیت هستند میتوانند برای بعد از این تاریخ، جهت دریافت نوبت اقدام کنند.
لازم به ذکر است سنجش SWAP یکی از ابزار بالینی پیچیده، پیشرفته و کاربردی برای فهم و سنجش شخصیت است که درمانگران تحلیلی( و دیگر مکاتب) به جهت فهم عمیقتر از افراد اجرا میکنند.
در صورت داشتن هر سوالی میتوانید با ادمین نگاه با ایدی قرار گرفته در توضیحات چنل ارتباط برقرار کنید.
سلام و احترام؛
تایمهای ارزیابی روانی مجموعه نگاه به وسیله MSE و SWAP تا روز دوشنبه یازدهم دی ماه به صورت کامل تکمیل شده است.
خواهشند هستیم در صورتیکه مورد ارزیابی همکاران محترم به صورت فوری میباشد به صورت مستقیم خود درمانگر با مجموعه نگاه در تماس باشند.
دوستانی که به صورت شخصی علاقهمند به ارزیابی و سنجش شخصیت هستند میتوانند برای بعد از این تاریخ، جهت دریافت نوبت اقدام کنند.
لازم به ذکر است سنجش SWAP یکی از ابزار بالینی پیچیده، پیشرفته و کاربردی برای فهم و سنجش شخصیت است که درمانگران تحلیلی( و دیگر مکاتب) به جهت فهم عمیقتر از افراد اجرا میکنند.
در صورت داشتن هر سوالی میتوانید با ادمین نگاه با ایدی قرار گرفته در توضیحات چنل ارتباط برقرار کنید.
👍4❤3🙏2
یکی از متدهای شروع مطالعه به زبانی بجز زبان ترجیحی-علمی فعلی، مرور متون کوتاه مربوط به دانستههای قبلی و مخصوصا در قالب پوستر هست.
مراحل Psychosexual فروید در تصویر بالا به طور خلاصه ارائه شده است.
اگر شما نیز ابتدای مسیر خوانش تکستهای اصلی هستید، حتما از این موارد کوتاه و مروری استفاده کنید.
@Negahpsychodynamic
مراحل Psychosexual فروید در تصویر بالا به طور خلاصه ارائه شده است.
اگر شما نیز ابتدای مسیر خوانش تکستهای اصلی هستید، حتما از این موارد کوتاه و مروری استفاده کنید.
@Negahpsychodynamic
❤7👍1 1
یادآوری:
بررسیهای مغزی بر روی افراد، نشان داده است که افرادی که نیم کره فعالتر راست نسبت به چپ دارند، دستگاه BIS فعالتری دارند به این معنا که در هنگام آغاز رفتار، اطلاعات مرتبا با اطلاعات حافظهای مقایسه میشود و در صورتیکه تفاوتی وجود داشته باشد بلافاصله از طریق ایجاد اضطراب رفتار متوقف میشود، این پدیده در ایجاد حالات عاطفی منفیتر و اجتنابی نقش دارد.
نیاز است در فهم نظریههای آسیب شناختی مرتبا با بازگشت به نظریههای نوروسایکولوژی به پایه و اساس نظریه قوت عینی داده شود، در غیر این صورت در امر یک نظریه لازم به شک است.
به طور مثال اگر فرض کنیم زبان بر هیجان تاثیر دارد باید درک کنیم و مهم تر به دنبال آن باشیم تا تاثیر ورنیکه ( ناحیه درک زبان) چگونه با هیپوتالاموس و بعد لیمبیک در ارتباط است.
این نوع مطالعات درکارهای جناب کرنبرگ و روانکاوان دیگر نیز وجود دارد و همیشه رفتار ابتدا در سطح نوروسایکولوژی، سپس شناختی و بعد روانتحلیلی مورد بحث واقع میشود.
بررسیهای مغزی بر روی افراد، نشان داده است که افرادی که نیم کره فعالتر راست نسبت به چپ دارند، دستگاه BIS فعالتری دارند به این معنا که در هنگام آغاز رفتار، اطلاعات مرتبا با اطلاعات حافظهای مقایسه میشود و در صورتیکه تفاوتی وجود داشته باشد بلافاصله از طریق ایجاد اضطراب رفتار متوقف میشود، این پدیده در ایجاد حالات عاطفی منفیتر و اجتنابی نقش دارد.
نیاز است در فهم نظریههای آسیب شناختی مرتبا با بازگشت به نظریههای نوروسایکولوژی به پایه و اساس نظریه قوت عینی داده شود، در غیر این صورت در امر یک نظریه لازم به شک است.
به طور مثال اگر فرض کنیم زبان بر هیجان تاثیر دارد باید درک کنیم و مهم تر به دنبال آن باشیم تا تاثیر ورنیکه ( ناحیه درک زبان) چگونه با هیپوتالاموس و بعد لیمبیک در ارتباط است.
این نوع مطالعات درکارهای جناب کرنبرگ و روانکاوان دیگر نیز وجود دارد و همیشه رفتار ابتدا در سطح نوروسایکولوژی، سپس شناختی و بعد روانتحلیلی مورد بحث واقع میشود.
❤3🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"سکوت"، به طیفی از جنس کنارهگیری تا رشد در کنار فرد دیگر تعلق دارد.
گاهی در روابط عاطفی عمیق، حتی در زمانی که کنار فرد دیگر هستیم، نیاز به سکوت وجود دارد؛ برای لذت بردن از کنار هم بودن، برای رشد رابطه و عمیقتر شدن پیوند عاشقانه!
"سکوت" از جنس رشد، در کنار فرد مهم زندگی، نشاندهنده عمق رابطه و رشد وو پرورش در کنار یکدیگر هست.
با احترام به سکوت از این جنس در روابط عاطفی، به کلیت هم احترام گذاشتهایم.
@Negahpsychodynamic
گاهی در روابط عاطفی عمیق، حتی در زمانی که کنار فرد دیگر هستیم، نیاز به سکوت وجود دارد؛ برای لذت بردن از کنار هم بودن، برای رشد رابطه و عمیقتر شدن پیوند عاشقانه!
"سکوت" از جنس رشد، در کنار فرد مهم زندگی، نشاندهنده عمق رابطه و رشد وو پرورش در کنار یکدیگر هست.
با احترام به سکوت از این جنس در روابط عاطفی، به کلیت هم احترام گذاشتهایم.
@Negahpsychodynamic
❤6 2
....
به طور مثال "باران" را در نظر بگیریم، دو بعد هوشیار و ناهوشیار این لغت به طور همزمان و حتی بی زمان وجود دارد.
اگر من از شما بخواهم راجع به باران صحبت کنیم، ابعاد مختلف بنا به ترجیحات شخصی به سرعت و خلاقانه بیان خواهد شد.
مثلا باران نام شخصی است، باران شوینده آلودگی بر تصویر شهر است و...
در ادامه باید بگویم هر تجربه شخصی به فهم کلیت واقعیت کمک میکند مثلا:
در عین حال باران به صورت اسطوره نیز در بیان ما وجود دارد و میتواند معنادهی به یک چیز بیان نشده و چیزی که توان بیان آن وجود ندارد را در خود داشته باشد، اصلا همین اساس است که استوری با آهنگ در هنگام رانندگی در باران نیاز است!
فریادی از زبان اسطوره که بیا و با من این معنا، این معنای همین لحظه را درک کن!
و زبان موسیقی خود، ترجیحی بر زبان گفتاری پر سانسور است، حرکت ماشین میتوانید جریان زندگی باشد.
و از شخص با شخص این معناها متفاوت شود.
عملگرایی و حسگرایی در زبان اسطوره، بعد شناخت نشده است، در تجربه تروما در سمپتومهای مزاحم
و اجتناب این بعد ناشناخته حضور دارد.
.......
(بخشی از جلسه اسطوره، مغز و روانکاوی، مدرس مهمان: نیما ن، رواندرمانگر تحلیلی)
@Negahpsychodynamic
به طور مثال "باران" را در نظر بگیریم، دو بعد هوشیار و ناهوشیار این لغت به طور همزمان و حتی بی زمان وجود دارد.
اگر من از شما بخواهم راجع به باران صحبت کنیم، ابعاد مختلف بنا به ترجیحات شخصی به سرعت و خلاقانه بیان خواهد شد.
مثلا باران نام شخصی است، باران شوینده آلودگی بر تصویر شهر است و...
در ادامه باید بگویم هر تجربه شخصی به فهم کلیت واقعیت کمک میکند مثلا:
در عین حال باران به صورت اسطوره نیز در بیان ما وجود دارد و میتواند معنادهی به یک چیز بیان نشده و چیزی که توان بیان آن وجود ندارد را در خود داشته باشد، اصلا همین اساس است که استوری با آهنگ در هنگام رانندگی در باران نیاز است!
فریادی از زبان اسطوره که بیا و با من این معنا، این معنای همین لحظه را درک کن!
و زبان موسیقی خود، ترجیحی بر زبان گفتاری پر سانسور است، حرکت ماشین میتوانید جریان زندگی باشد.
و از شخص با شخص این معناها متفاوت شود.
عملگرایی و حسگرایی در زبان اسطوره، بعد شناخت نشده است، در تجربه تروما در سمپتومهای مزاحم
و اجتناب این بعد ناشناخته حضور دارد.
.......
(بخشی از جلسه اسطوره، مغز و روانکاوی، مدرس مهمان: نیما ن، رواندرمانگر تحلیلی)
@Negahpsychodynamic
❤7⚡2👏2