«خواب ِ زن، چپ است.»
این ضربالمثل، به همین شکل درست است و عبارت ِ «خواب ظن، چپ است.» هیچ اساس و بنیادی در ادبیات فارسی ندارد و غلط است.
علامه علیاکبر دهخدا در کتاب امثال و حکم آورده است:
«خواب زن، چپ است: گزارهی رؤیاهای بد ِ زن، نیک و میمون باشد».
امثال و حکم، امیرکبیر، ج ۲، چ ۱۴، ص ۷۴۸
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
این ضربالمثل، به همین شکل درست است و عبارت ِ «خواب ظن، چپ است.» هیچ اساس و بنیادی در ادبیات فارسی ندارد و غلط است.
علامه علیاکبر دهخدا در کتاب امثال و حکم آورده است:
«خواب زن، چپ است: گزارهی رؤیاهای بد ِ زن، نیک و میمون باشد».
امثال و حکم، امیرکبیر، ج ۲، چ ۱۴، ص ۷۴۸
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
Forwarded from گالری تصاویر ادبی (Nazi Sojoudi langeroudi)
کمالالدین علی محتشم کاشانی
دکترعبدالرضامدرسزاده
بسیار پیش میآید که حادثهای معمولی، میتواند آثار و بازتابی فراتر از پیشبینیها داشتهباشد.
هنوز روشن نیست که اگر محتشمکاشانی برادرش عبدالغنی را در هنگام بازگشت از سفر هند (که اتفاقا شعر او را برای دربار گورکانی بردهبود) در دریای پارس از دست نمیداد ، ما با محتشم مرثیهسرا هم روبرو بودیم یا نه؟
کارنامه محتشم -در دیوان اشعارش - پیش روی ماست و تنوع موضوعات احساسی(غزلها) و تفننی(ماده تاریخها ) و قصاید مدحی (آیینی و درباری) نشان میدهد که شاعر سر مرثیهسرایی آن هم جز در حد معمول و مرسوم در مرگ ممدوح را نداشتهاست اما در نهایت کار شاعری، درخشش و ماندگاری محتشم ِ سوکوار بر دیگر نمودهای شخصیت ادبی او برتری میجوید و کار به گونهای میشود که بسیاری از توجهات به دیوان شاعر، انگیزه و دستاویزی جز همان مرثیه ماندگار نداشتهاست و حتی در مواردی آن همه هنرورزی و تفنن ادبی به کنار رانده شدهاست و کار محتشم در غیر مرثیه مهم تلقی نشدهاست.
محتشمکاشانی با سرودن ترکیببند عاشورایی خود نشانداد که تاثیر اصول و مبانی مورد پذیرش و تاکید سیاسی حاکمان بر ادبیات و هنر(مثل همه دورههای سیاسی) انکار ناشدنی است و نیز نشان داد که بهترین کار؛ هنر را به خدمت باورهای ماندگار درآوردن است که این را میتوان از دیرپایی چنین مرثیهای در همه چهار سده پس از نبود شاعر، دریافت کرد.
اگر محتشم چنین مرثیهای را به سرودن توفیق نمییافت، دیوان فاخر او در کنار دیوانهای پرشمار دوره صفویه (حتی با وجود برتربودن) مقیم خمول و گمنامی و بیاعتنایی بود اما اکنون دیوان او به همه دیوانهای دیگر به تفاوت نگریسته میشود.
درست است که ماندگاری نام و شعر عاشورایی محتشم و استناد به آن، چیزی فراتر از صلههای معمول شاعران است که ناچیزشدنشان حتمی است اما به معنی آن هم هست که داشتن صداقت و یکرنگ بودن گاهی چنان قدرتی دارد که میتواند با حتی یک شعر، شاعری را ماندگار کند.
این نکته کمتر مورد توجه دهها مقلد ترکیببند محتشم واقع شدهاست و اینان با همه ابراز ارادت به سالار شهیدان ع نتوانستهاند با شعر خود - که گاهی قویتر و محکمتر از شعر او هم هست- برجای او بنشینند.
شعر عاشورایی محتشم، نگین درخشان باورمندی بر حلقه ادبیات کاشان است که این شهر؛ در سابقه تاریخی پس از اسلام خویش چیزی بهتر از ولایتمداری ندارد و بیشعر محتشم مجال ابراز چنین درخشندگی در پیشینه ناممکن مینمود.
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
دکترعبدالرضامدرسزاده
بسیار پیش میآید که حادثهای معمولی، میتواند آثار و بازتابی فراتر از پیشبینیها داشتهباشد.
هنوز روشن نیست که اگر محتشمکاشانی برادرش عبدالغنی را در هنگام بازگشت از سفر هند (که اتفاقا شعر او را برای دربار گورکانی بردهبود) در دریای پارس از دست نمیداد ، ما با محتشم مرثیهسرا هم روبرو بودیم یا نه؟
کارنامه محتشم -در دیوان اشعارش - پیش روی ماست و تنوع موضوعات احساسی(غزلها) و تفننی(ماده تاریخها ) و قصاید مدحی (آیینی و درباری) نشان میدهد که شاعر سر مرثیهسرایی آن هم جز در حد معمول و مرسوم در مرگ ممدوح را نداشتهاست اما در نهایت کار شاعری، درخشش و ماندگاری محتشم ِ سوکوار بر دیگر نمودهای شخصیت ادبی او برتری میجوید و کار به گونهای میشود که بسیاری از توجهات به دیوان شاعر، انگیزه و دستاویزی جز همان مرثیه ماندگار نداشتهاست و حتی در مواردی آن همه هنرورزی و تفنن ادبی به کنار رانده شدهاست و کار محتشم در غیر مرثیه مهم تلقی نشدهاست.
محتشمکاشانی با سرودن ترکیببند عاشورایی خود نشانداد که تاثیر اصول و مبانی مورد پذیرش و تاکید سیاسی حاکمان بر ادبیات و هنر(مثل همه دورههای سیاسی) انکار ناشدنی است و نیز نشان داد که بهترین کار؛ هنر را به خدمت باورهای ماندگار درآوردن است که این را میتوان از دیرپایی چنین مرثیهای در همه چهار سده پس از نبود شاعر، دریافت کرد.
اگر محتشم چنین مرثیهای را به سرودن توفیق نمییافت، دیوان فاخر او در کنار دیوانهای پرشمار دوره صفویه (حتی با وجود برتربودن) مقیم خمول و گمنامی و بیاعتنایی بود اما اکنون دیوان او به همه دیوانهای دیگر به تفاوت نگریسته میشود.
درست است که ماندگاری نام و شعر عاشورایی محتشم و استناد به آن، چیزی فراتر از صلههای معمول شاعران است که ناچیزشدنشان حتمی است اما به معنی آن هم هست که داشتن صداقت و یکرنگ بودن گاهی چنان قدرتی دارد که میتواند با حتی یک شعر، شاعری را ماندگار کند.
این نکته کمتر مورد توجه دهها مقلد ترکیببند محتشم واقع شدهاست و اینان با همه ابراز ارادت به سالار شهیدان ع نتوانستهاند با شعر خود - که گاهی قویتر و محکمتر از شعر او هم هست- برجای او بنشینند.
شعر عاشورایی محتشم، نگین درخشان باورمندی بر حلقه ادبیات کاشان است که این شهر؛ در سابقه تاریخی پس از اسلام خویش چیزی بهتر از ولایتمداری ندارد و بیشعر محتشم مجال ابراز چنین درخشندگی در پیشینه ناممکن مینمود.
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" مسیح صبح به عطر نفس ز راه رسید
به مژده گفت که : مرگ شب سیاه رسید
مرا ز مرگ مترسان،هر آن که عاشق شد
بسی نشاط کندچون به وعدگاه رسید "
مهدی سهیلی
سلام بر نیک اندیشان
پیوند صبحتان باعشق
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
به مژده گفت که : مرگ شب سیاه رسید
مرا ز مرگ مترسان،هر آن که عاشق شد
بسی نشاط کندچون به وعدگاه رسید "
مهدی سهیلی
سلام بر نیک اندیشان
پیوند صبحتان باعشق
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
ابراهیم گلستان (2).pdf
259.9 KB
اول شخص دانای کل
(ارتباط زاویه دید و لحن در داستانهای ابراهیم گلستان)
مقاله ای کوتاه از کیهان خانجانی
روزنامه شرق
مقاله
داستان
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
(ارتباط زاویه دید و لحن در داستانهای ابراهیم گلستان)
مقاله ای کوتاه از کیهان خانجانی
روزنامه شرق
مقاله
داستان
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
#نامهنگاری
عزیز دلم، خواهش میکنم مرا تنگ در آغوش بگیر - تنگ، تنگ، چنان تنگ که آرزویش را میکنم، همانطور که طی مسافرتم، در قطار، در اتوبوس، با خویشاوندانم، در دادگاه، در خیابانها و مزارع احساس میکردم.
فرانتس کافکا
نامه به فلیسه
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
عزیز دلم، خواهش میکنم مرا تنگ در آغوش بگیر - تنگ، تنگ، چنان تنگ که آرزویش را میکنم، همانطور که طی مسافرتم، در قطار، در اتوبوس، با خویشاوندانم، در دادگاه، در خیابانها و مزارع احساس میکردم.
فرانتس کافکا
نامه به فلیسه
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
#نامهنگاری
اگر راه بودم به شهری آرام منتهی میشدم،
اگر خانه بودم پناه فراری میشدم
و اگر مسیح بودم تمام مردگان را زنده میکردم.
اگر امید بودم در کنج قلبهای منتظران چمباتمه میزدم و تکان نمیخوردم.
اگر باد بودم از موهای پریشان دختران میگذشتم.
و اگر طوفان بودم پادگانها و توپخانهها را ویران میکردم.
اگر پرنده بودم، پشت پنجرهی مادری غمگین و چشم انتظار مینشستم و آرام به شیشهها نوک میزدم.
اگر شادی بودم، جهان را روشن میکردم.
عزالدین اما اگر غم هم بودم تمام نمیشدم.
اگر اشک بودم بسیار سرازیر میشدم، خون را میشستم.
از نامههای دریابند
به عزالدین
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
اگر راه بودم به شهری آرام منتهی میشدم،
اگر خانه بودم پناه فراری میشدم
و اگر مسیح بودم تمام مردگان را زنده میکردم.
اگر امید بودم در کنج قلبهای منتظران چمباتمه میزدم و تکان نمیخوردم.
اگر باد بودم از موهای پریشان دختران میگذشتم.
و اگر طوفان بودم پادگانها و توپخانهها را ویران میکردم.
اگر پرنده بودم، پشت پنجرهی مادری غمگین و چشم انتظار مینشستم و آرام به شیشهها نوک میزدم.
اگر شادی بودم، جهان را روشن میکردم.
عزالدین اما اگر غم هم بودم تمام نمیشدم.
اگر اشک بودم بسیار سرازیر میشدم، خون را میشستم.
از نامههای دریابند
به عزالدین
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوازش گلهای شیپوری بنفش
و رفتار نسیم
بر چمن مخملین
که کرت به کرت
پلکهایش را بر میداشت
این صدای پای صبح «مرا»ست
که باز آرامآرام
قدم بر میدارد
و سکوتها را گام به گام بیدار میکند.
دیروز در آن دامنه، این همه گلهای زرد نبود؟
یا بود اما نه این همه زیبا؟!
حیف که «مهریک هنوز خوابیده است
چه سپیدهای؟ نگاه! که خورشید
چگونه بر پشقاب سفید تابیده است.
محمد حقوقی
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
و رفتار نسیم
بر چمن مخملین
که کرت به کرت
پلکهایش را بر میداشت
این صدای پای صبح «مرا»ست
که باز آرامآرام
قدم بر میدارد
و سکوتها را گام به گام بیدار میکند.
دیروز در آن دامنه، این همه گلهای زرد نبود؟
یا بود اما نه این همه زیبا؟!
حیف که «مهریک هنوز خوابیده است
چه سپیدهای؟ نگاه! که خورشید
چگونه بر پشقاب سفید تابیده است.
محمد حقوقی
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
#نامهنگاری
همانطوری زندگی کن که دلت میخواهد و همانطوری که خوب است. زیرا که خوب و بد زندگی و رنج باران و آفتاب همه رفتنی هستند. آنطوری زندگی کن که اگر روزی پس از صد سال روی گورت علفی سبز شد، هیچکس جرات نکند روی آن پا بگذارد. صادقانه و صمیمی زندگیکن. زیرا خودفریبی ثمری ندارد.
- سهراب شهید ثالث
نامهبهکریستال اورتمان
***
این بد است که آدم هیچ وقت فرصت نکند سرش را روی شانه کسی بگذارد و از ته دل گریه کند و بداند که این کس، پشت سر آدم نمی خندد.
" سهراب شهید ثالث"
نامه به احمد شهید ثالث
سالروز تولد سهراب شهید ثالث
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
همانطوری زندگی کن که دلت میخواهد و همانطوری که خوب است. زیرا که خوب و بد زندگی و رنج باران و آفتاب همه رفتنی هستند. آنطوری زندگی کن که اگر روزی پس از صد سال روی گورت علفی سبز شد، هیچکس جرات نکند روی آن پا بگذارد. صادقانه و صمیمی زندگیکن. زیرا خودفریبی ثمری ندارد.
- سهراب شهید ثالث
نامهبهکریستال اورتمان
***
این بد است که آدم هیچ وقت فرصت نکند سرش را روی شانه کسی بگذارد و از ته دل گریه کند و بداند که این کس، پشت سر آدم نمی خندد.
" سهراب شهید ثالث"
نامه به احمد شهید ثالث
سالروز تولد سهراب شهید ثالث
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
صد نامه عاشقانه.قبانی.pdf
18.1 MB
کتاب صد #نامه عاشقانه
نویسنده: نزار قبانی
مترجم دکتر سارا سعیدی
۱۵۷ صفحه
📚مرجع کتاب ایران بوک📕
┏━━━━━━━━━━━
📗📘📔📕
┗━━━━━━━━━━━━
#آموزش_رایگان_حق_همه
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
نویسنده: نزار قبانی
مترجم دکتر سارا سعیدی
۱۵۷ صفحه
📚مرجع کتاب ایران بوک📕
┏━━━━━━━━━━━
📗📘📔📕
┗━━━━━━━━━━━━
#آموزش_رایگان_حق_همه
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
نامههایی به آنا.pdf
202.6 KB
📖#نامههایی به آنا
نویسنده : حسین پناهی
اثری است از حسین پناهی به چاپ انتشارات آناپنا. نامه هایی که پناهی به دخترش آنا نوشته است، حرف هایی پدرانه با دختری که عاشقانه دوستش دارد، حرف هایی از جنس دوست داشتن و مهر که حالتی شعر گونه دارند و از نگرانی ها، احساسات، عاشقانه ها، پندها، دلواپسی ها، خاطرات، دلتنگی ها، گلایه ها و توصیه های ناب پدرانه لبریزند.
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
نویسنده : حسین پناهی
اثری است از حسین پناهی به چاپ انتشارات آناپنا. نامه هایی که پناهی به دخترش آنا نوشته است، حرف هایی پدرانه با دختری که عاشقانه دوستش دارد، حرف هایی از جنس دوست داشتن و مهر که حالتی شعر گونه دارند و از نگرانی ها، احساسات، عاشقانه ها، پندها، دلواپسی ها، خاطرات، دلتنگی ها، گلایه ها و توصیه های ناب پدرانه لبریزند.
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
Forwarded from اتچ بات
از ماهیان ِ کوچک ِ این جویبار
هرگز نهنگ، زاده نخواهد شد
من خُردی ِ عظیم ِ خود را میدانم
و میپذیرم.
اما
وقتی که پنجهی فتادن ِ ریگی
خواب ِ هزارسالهی مردابی را میآشوبد
این مشت ِ خشم
بر جدار ِ دلم
بیگمان
بیهوده نیست که میکوبد.
دکتر اسماعیل خویی
#موسیقی
#بیکلام
*خاص نگارش و نوشتن
زاد روز دکتر اسماعیل خویی( متولد ۹ تیر ۱۳۱۷) شاعر و اندیشمند برجستهی ایرانی
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
هرگز نهنگ، زاده نخواهد شد
من خُردی ِ عظیم ِ خود را میدانم
و میپذیرم.
اما
وقتی که پنجهی فتادن ِ ریگی
خواب ِ هزارسالهی مردابی را میآشوبد
این مشت ِ خشم
بر جدار ِ دلم
بیگمان
بیهوده نیست که میکوبد.
دکتر اسماعیل خویی
#موسیقی
#بیکلام
*خاص نگارش و نوشتن
زاد روز دکتر اسماعیل خویی( متولد ۹ تیر ۱۳۱۷) شاعر و اندیشمند برجستهی ایرانی
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
Telegram
attach 📎
نامه احمد شاملو به آیدا
..... قلب من فقط با این امید میتپد که تو هستی❤️
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
..... قلب من فقط با این امید میتپد که تو هستی❤️
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
علاوهبر اینکه بین «گزار» و «گذار» در فضای مجازی، گاهی دقت لازم صورت نمیگیرد، در نوشتههای رسمی هم این پرسش و تردید معمولاً وجود دارد.
و اینک چند نمونه پرکاربرد:
فاصلهگذاری
علامتگذاری
قیمتگذاری
قانونگذاری
سرمایهگذاری
نقطهگذاری
واگذاری
هدفگذاری
نشانهگذاری
سپردهگذاری
#زین_قند_پارسی
#استادعلیرضاحیدری
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
علاوهبر اینکه بین «گزار» و «گذار» در فضای مجازی، گاهی دقت لازم صورت نمیگیرد، در نوشتههای رسمی هم این پرسش و تردید معمولاً وجود دارد.
و اینک چند نمونه پرکاربرد:
فاصلهگذاری
علامتگذاری
قیمتگذاری
قانونگذاری
سرمایهگذاری
نقطهگذاری
واگذاری
هدفگذاری
نشانهگذاری
سپردهگذاری
#زین_قند_پارسی
#استادعلیرضاحیدری
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
🔹 نکتههایی از دستور خطّ فارسی فرهنگستان
قواعد عددنویسی
کاربرد عدد در واژههای مرکّب: واژههای مرکّبی که در آنها عدد به کار رفته باشد، نیمفاصله نوشته میشود:
۴۷سالگی، پنجتَن، دوهزاروپانصدساله
#زین_قند_پارسی
#استادعلیرضاحیدری
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
🔹 نکتههایی از دستور خطّ فارسی فرهنگستان
قواعد عددنویسی
کاربرد عدد در واژههای مرکّب: واژههای مرکّبی که در آنها عدد به کار رفته باشد، نیمفاصله نوشته میشود:
۴۷سالگی، پنجتَن، دوهزاروپانصدساله
#زین_قند_پارسی
#استادعلیرضاحیدری
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
#خاطرهنگاری
شراب کهنه ی دکتر خویی!
استاد عباس خوش عمل کاشانی
بیش از بیست سال بود که از «استاد دکتر عبدالعلی بهروز» ادیب و منقّد شهرت گریز خبری نداشتم.سال 1375 شمسی که نقدی بر مجموعه شعر «گدازه های دل» من نوشت و در صفحه ی مقالات روزنامه ی اطلاعات چاپ شد مردی سالخورده بود و می گفت 70 سال از عمرش می گذرد.مدتها در فضای مجازی می گشتم تا خبری از او به دست آورم ؛ اما تلاشهایم نتیجه ای نداشت.با خود می اندیشیدم شاید آن بزرگمرد ادیب شهرت گریز چشم از جهان فروبسته است…اما چرا خبر رفتنش جایی درج نشده است؟
“””””””””””””””””””””””””””””””””””””””””
شماره کتابشناسی ملی : ایران ۷۵-۱۹۵۳۱
سرشناسه : بهروز، عبدالعلی
عنوان و نام پديدآور : … از نام نیک و کار خوش و شعر جانفروز/ بهروز، عبدالعلی
منشا مقاله : ، اطلاعات، (۸ دی ۱۳۷۵): ص ۶ ، ۱۱.
توصیفگر : مجموعه شعر گدازههای دل
خوش عمل ، عباس
“”””””””””””””””””””””””””””””””””””””””””
پریروز زنگ تلفن ثابت منزل به صدا در آمد.گوشی را که بر داشتم ادای دوسه کلمه از مردی که آنسوی خط بود برای شناختنش کافی به نظر می رسید.«استاد بهروز» بود با همان زنگ صدای بیست و پنج شش سال پیش.از فرط خوشحالی به وجد آمدم.فهمید که از زنده بودنش خوشحالم.با همان صدای مطنطن جادویی گفت: نود و پنج سالگی ام را هفته ی پیش جشن گرفته ایم! گفت :هنوز هم نقد می کنم و می نویسم و نوشته هایم با نام مستعار از دوسه رادیوی فارسی زبان پخش می شود.
گفت:فقط مثل سابق حوصله ی پرچانگی ندارم! خبر مرگ دکتر اسماعیل خویی را که شنیدم باورم شد که مدتهاست سر حضرت اجل گول مالیده ام و این روزها عصبانی تر از قبل پشت در خانه ام پرسه می زند….
از نوه ام شنیدم که در تلگرام در تعریض دکتر اسماعیل مطلب نوشته ای….خواستم توضیح بدهم که آنچه نوشتم تعریض نبود که گفت:متوجهم .توفردی متدین و معتقد به اسلام و تشیعی ؛ اما دکتر اسماعیل چنین نبود…..و افزود:نمی خواهم در این خصوص یکی به دو کنیم.فقط خواستم بگویم تدین و اعتقادات مذهبی ات قابل احترام و بلکه ستایش ؛ ولی جایش نبود که پس از مرگ دکترمحاجّه ی سالها پیش بین خودت و او را جایی درج کنی.تو نه مفتی هستی و نه حاکم شرع .ادیب و شاعری.بهتر بود اگر می خواستی از دکتر اسماعیل یاد کنی از این وجهش یاد می کردی.دلخواهم نبود اما لسانآ حق را به او دادم که زد زیر خنده و گفت:می دانم که حساب سن و سالم را می کنی….بعد ، از سالها پیش گفت که از طرف دکتر اسماعیل خویی وکالت داشت تا مجموعه شعرهایش را در وطن چاپ و منتشر کند.گفت:حتی به یک جزوه هم مجوز نشر ندادند…..
سپس افزود:از این جا به بعدش جالب و مهم است.وقتی تلفنی به دکتر اسماعیل خبر دادم که با انتشار مجموعه شعرهایش موافقت نمی کنند این رباعی را برایم خواند:
ماهی ز گزند آب کی می ترسد؟
از گم شدن آفتاب کی می ترسد؟
گو نگذارند شعر من چاپ شود
از کهنه شدن شراب کی می ترسد؟
دقایقی دیگر با هم حرف زدیم.من خشنود بودم و او نیز .قبل از خداحافظی گفت حالا می خواهم قبل از وداع شوکی بر تو وارد کنم.
گفتم از واردات حضرت استاد هرچه باشد استقبال می کنم ؛ حتی اگر شوک باشد!
بلند خندید و گفت:رباعی دکتر اسماعیل را که شنیدی؟….شوکی که می خواهم وارد کنم از این جاست:
یکی دو ماه پیش نوه ام از صفحه ی شعر مجله ی جوانان امروز لس آنجلس شعر نیمایی کوتاهی برایم خواند که خوانش او مرا شوکه کرد.شاعری مدعی و پیرسال از نوسرایان رباعی دکتر اسماعیل را دزدیده و به نام خود منتشر کرده بود.البته به خیال خودش زرنگتر از آن بوده که بی تغییری شعر سرقت شده از دکتر را به نام خود کند.جانور تغییر قالب داده بود ؛ یعنی رباعی دکتر اسماعیل را بی کم وکاست در قالب نیمایی ریخته بود ؛ این طور:
از گزند آب ماهی را هراسی نیست
آفتاب از گم شدن باری نمی ترسد
گو در خمخانه ی شعر مرا با گل فرو بندند
آن شراب تلخوش آن ناب
ــ از کهنه شدن آری نمی ترسد.
و این بار قهقهه سر داد.هر چه اصرار کردم ایشان نام شاعر نوگوی پیرسال دزد را بگوید فایده ای نداشت.فقط گفت:با نام مستعار چیزی نوشتم و برای جوانان فرستادیم اما چاپ نشد که نشد…..البته در آخرین مجموعه ی نقدم که دوسه ماه دیگر چاپ و منتشر خواهد شد همه چیز را روی دایره ریخته ام.
…قرار شد بعد از رخت بربستن کرونا روزی به دیدار استاد بهروز بروم و او گفت:
ان شاءالله …به شرط حیات.
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
شراب کهنه ی دکتر خویی!
استاد عباس خوش عمل کاشانی
بیش از بیست سال بود که از «استاد دکتر عبدالعلی بهروز» ادیب و منقّد شهرت گریز خبری نداشتم.سال 1375 شمسی که نقدی بر مجموعه شعر «گدازه های دل» من نوشت و در صفحه ی مقالات روزنامه ی اطلاعات چاپ شد مردی سالخورده بود و می گفت 70 سال از عمرش می گذرد.مدتها در فضای مجازی می گشتم تا خبری از او به دست آورم ؛ اما تلاشهایم نتیجه ای نداشت.با خود می اندیشیدم شاید آن بزرگمرد ادیب شهرت گریز چشم از جهان فروبسته است…اما چرا خبر رفتنش جایی درج نشده است؟
“””””””””””””””””””””””””””””””””””””””””
شماره کتابشناسی ملی : ایران ۷۵-۱۹۵۳۱
سرشناسه : بهروز، عبدالعلی
عنوان و نام پديدآور : … از نام نیک و کار خوش و شعر جانفروز/ بهروز، عبدالعلی
منشا مقاله : ، اطلاعات، (۸ دی ۱۳۷۵): ص ۶ ، ۱۱.
توصیفگر : مجموعه شعر گدازههای دل
خوش عمل ، عباس
“”””””””””””””””””””””””””””””””””””””””””
پریروز زنگ تلفن ثابت منزل به صدا در آمد.گوشی را که بر داشتم ادای دوسه کلمه از مردی که آنسوی خط بود برای شناختنش کافی به نظر می رسید.«استاد بهروز» بود با همان زنگ صدای بیست و پنج شش سال پیش.از فرط خوشحالی به وجد آمدم.فهمید که از زنده بودنش خوشحالم.با همان صدای مطنطن جادویی گفت: نود و پنج سالگی ام را هفته ی پیش جشن گرفته ایم! گفت :هنوز هم نقد می کنم و می نویسم و نوشته هایم با نام مستعار از دوسه رادیوی فارسی زبان پخش می شود.
گفت:فقط مثل سابق حوصله ی پرچانگی ندارم! خبر مرگ دکتر اسماعیل خویی را که شنیدم باورم شد که مدتهاست سر حضرت اجل گول مالیده ام و این روزها عصبانی تر از قبل پشت در خانه ام پرسه می زند….
از نوه ام شنیدم که در تلگرام در تعریض دکتر اسماعیل مطلب نوشته ای….خواستم توضیح بدهم که آنچه نوشتم تعریض نبود که گفت:متوجهم .توفردی متدین و معتقد به اسلام و تشیعی ؛ اما دکتر اسماعیل چنین نبود…..و افزود:نمی خواهم در این خصوص یکی به دو کنیم.فقط خواستم بگویم تدین و اعتقادات مذهبی ات قابل احترام و بلکه ستایش ؛ ولی جایش نبود که پس از مرگ دکترمحاجّه ی سالها پیش بین خودت و او را جایی درج کنی.تو نه مفتی هستی و نه حاکم شرع .ادیب و شاعری.بهتر بود اگر می خواستی از دکتر اسماعیل یاد کنی از این وجهش یاد می کردی.دلخواهم نبود اما لسانآ حق را به او دادم که زد زیر خنده و گفت:می دانم که حساب سن و سالم را می کنی….بعد ، از سالها پیش گفت که از طرف دکتر اسماعیل خویی وکالت داشت تا مجموعه شعرهایش را در وطن چاپ و منتشر کند.گفت:حتی به یک جزوه هم مجوز نشر ندادند…..
سپس افزود:از این جا به بعدش جالب و مهم است.وقتی تلفنی به دکتر اسماعیل خبر دادم که با انتشار مجموعه شعرهایش موافقت نمی کنند این رباعی را برایم خواند:
ماهی ز گزند آب کی می ترسد؟
از گم شدن آفتاب کی می ترسد؟
گو نگذارند شعر من چاپ شود
از کهنه شدن شراب کی می ترسد؟
دقایقی دیگر با هم حرف زدیم.من خشنود بودم و او نیز .قبل از خداحافظی گفت حالا می خواهم قبل از وداع شوکی بر تو وارد کنم.
گفتم از واردات حضرت استاد هرچه باشد استقبال می کنم ؛ حتی اگر شوک باشد!
بلند خندید و گفت:رباعی دکتر اسماعیل را که شنیدی؟….شوکی که می خواهم وارد کنم از این جاست:
یکی دو ماه پیش نوه ام از صفحه ی شعر مجله ی جوانان امروز لس آنجلس شعر نیمایی کوتاهی برایم خواند که خوانش او مرا شوکه کرد.شاعری مدعی و پیرسال از نوسرایان رباعی دکتر اسماعیل را دزدیده و به نام خود منتشر کرده بود.البته به خیال خودش زرنگتر از آن بوده که بی تغییری شعر سرقت شده از دکتر را به نام خود کند.جانور تغییر قالب داده بود ؛ یعنی رباعی دکتر اسماعیل را بی کم وکاست در قالب نیمایی ریخته بود ؛ این طور:
از گزند آب ماهی را هراسی نیست
آفتاب از گم شدن باری نمی ترسد
گو در خمخانه ی شعر مرا با گل فرو بندند
آن شراب تلخوش آن ناب
ــ از کهنه شدن آری نمی ترسد.
و این بار قهقهه سر داد.هر چه اصرار کردم ایشان نام شاعر نوگوی پیرسال دزد را بگوید فایده ای نداشت.فقط گفت:با نام مستعار چیزی نوشتم و برای جوانان فرستادیم اما چاپ نشد که نشد…..البته در آخرین مجموعه ی نقدم که دوسه ماه دیگر چاپ و منتشر خواهد شد همه چیز را روی دایره ریخته ام.
…قرار شد بعد از رخت بربستن کرونا روزی به دیدار استاد بهروز بروم و او گفت:
ان شاءالله …به شرط حیات.
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
گفت و گو با اخوان.pdf
7.6 MB
گفتوشنود مهدی اخوان ثالث با سیروس طاهباز، استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و دکتر اسماعیل خویی
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
🪷🪷
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
مثل خون در رگهای من.pdf
37.6 MB
مثل خون در رگهای من
#نامههای احمد شاملو به آیدا سرکیسیان همسرش
آیدا تو بهارِ منی و من خاک و مزرعه ام. باید بیایی و کنار من بمانی تا من سرسبز شوم، برویَم و شکوفه کنم. من بی تو هیچ نیستم، بی تو هیچ نیستم، بی تو هیچ نیستم.
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
#نامههای احمد شاملو به آیدا سرکیسیان همسرش
آیدا تو بهارِ منی و من خاک و مزرعه ام. باید بیایی و کنار من بمانی تا من سرسبز شوم، برویَم و شکوفه کنم. من بی تو هیچ نیستم، بی تو هیچ نیستم، بی تو هیچ نیستم.
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
به نام خداوند جان و خرد
گروهها و کانالهای تحت پوشش ابرگروه دبیران ادبیات کشور در تلگرام:
گروهها:
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور(متوسطه یک)
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+r1YqvEflhRoxMjY0
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور(متوسطه دو)
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+vLSaOiqZKtc0MjNh
گروه دانشآموزی
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+3mxWOB2kEENmMTY8
گروه تبادلات
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+vKWsBQ-E4HIyMWNk
کانالها:
آیدی تعدادی از کانالها که آرشیو گروه نیز محسوب میشوند:
ادبیات متوسطه اول (هفتم، هشتم، نهم)
🆔@adabiatemotevaseteh1
ادبیات متوسطه دوم (دهم، یازدهم، دوازدهم)
🆔@adabiatemotevaseteh2
علوم و فنون ادبی
🆔 @daneshhayeadabi
دانشهای زبانی
🆔@daneshhayezabani
قلمرو فکری ادبیات
🆔@gherabatemanaei
تست ادبیات
🆔@test_adabiat
فارسیونگارش فنی
🆔@adabiatefani
بانک نمونه سوال ادبیات
🆔@bankesoaladabiat
نگارش(دهم، یازدهم، دوازدهم)
🆔@negareshe10
کانال دانشآموزی گروه دبیران ادبیات کشوری
🆔@daneshamoziadabiat
کانال صائب و شاعران سبک هندی
🆔@saeb_e_tabrizi
کانال ادبیات حماسی(فردوسی و شاعران سبک خراسانی)
🆔@adabiatehemasi
کانال حافظپژوهی
🆔@hafezpajohi
کانال سعدی و شاعران سبک عراقی
🆔@saadieshiraz
داستانک
🆔@daastaanak
کتابخانه ادبی
🆔@ketabkhaneadabi
کانال تبادلات فرهنگیان
@FARHANGIAN_TABADOL
گروه دبیران ادبیات کشور در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat-96665629Cc686e94fcc
آرشیو گروه:
https://eitaa.com/joinchat-1999044610Cd968b94933
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور در سروش:
https://splus.ir/dabiraneadabiat
آرشیو گروه در سروش:
https://splus.ir/adabiatemotevaseteh2
گروهها و کانالهای تحت پوشش ابرگروه دبیران ادبیات کشور در تلگرام:
گروهها:
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور(متوسطه یک)
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+r1YqvEflhRoxMjY0
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور(متوسطه دو)
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+vLSaOiqZKtc0MjNh
گروه دانشآموزی
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+3mxWOB2kEENmMTY8
گروه تبادلات
لینک گروه:
❤️⃤ https://www.tg-me.com/+vKWsBQ-E4HIyMWNk
کانالها:
آیدی تعدادی از کانالها که آرشیو گروه نیز محسوب میشوند:
ادبیات متوسطه اول (هفتم، هشتم، نهم)
🆔@adabiatemotevaseteh1
ادبیات متوسطه دوم (دهم، یازدهم، دوازدهم)
🆔@adabiatemotevaseteh2
علوم و فنون ادبی
🆔 @daneshhayeadabi
دانشهای زبانی
🆔@daneshhayezabani
قلمرو فکری ادبیات
🆔@gherabatemanaei
تست ادبیات
🆔@test_adabiat
فارسیونگارش فنی
🆔@adabiatefani
بانک نمونه سوال ادبیات
🆔@bankesoaladabiat
نگارش(دهم، یازدهم، دوازدهم)
🆔@negareshe10
کانال دانشآموزی گروه دبیران ادبیات کشوری
🆔@daneshamoziadabiat
کانال صائب و شاعران سبک هندی
🆔@saeb_e_tabrizi
کانال ادبیات حماسی(فردوسی و شاعران سبک خراسانی)
🆔@adabiatehemasi
کانال حافظپژوهی
🆔@hafezpajohi
کانال سعدی و شاعران سبک عراقی
🆔@saadieshiraz
داستانک
🆔@daastaanak
کتابخانه ادبی
🆔@ketabkhaneadabi
کانال تبادلات فرهنگیان
@FARHANGIAN_TABADOL
گروه دبیران ادبیات کشور در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat-96665629Cc686e94fcc
آرشیو گروه:
https://eitaa.com/joinchat-1999044610Cd968b94933
گروه دبیران ادبیات فارسی کشور در سروش:
https://splus.ir/dabiraneadabiat
آرشیو گروه در سروش:
https://splus.ir/adabiatemotevaseteh2
Telegram
دبیران ادبیات فارسی کشور(متوسطه اول)
گروه دبیران ادبیات کشور
(گروه پشتیبان)
لطفا نام کاربری مشخص داشته باشید در غیر اینصورت از قبول عضویت امتناع خواهد شد.
لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat-96665629Cc686e94fcc
در سروش:
https://splus.ir/dabiraneadabia
(گروه پشتیبان)
لطفا نام کاربری مشخص داشته باشید در غیر اینصورت از قبول عضویت امتناع خواهد شد.
لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat-96665629Cc686e94fcc
در سروش:
https://splus.ir/dabiraneadabia