یه چیزی شبیه به افسردگی و ملال و کرختی دچارم شده ولی هیچ کدوم نیست. احساس نمیکنم افسردهام ولی هیچ شور و ذوقی برای زندگی ندارم. نمیدونم چطوری توضیح بدم. دلم میخواد کل روز تو جام دراز بکشم ولی حالم بد نیست. خستهام فقط انگار. اگه مشغول به کار نبودم، میپوسیدم. حتی نوشتن همینا هم انرژی و حوصله میخواست که آخرین سهمیه از حوصلهم رو استفاده کردم.