هنوز نمیدونم چرا آهنگ میدم بهتون. فکر کنم حفرهٔ تنهاییم رو اینجوری پر میکنم. شما نبودید من چیکار میکردم؟
❤1
بزرگترین مسئلهٔ حلناشدنی زندگیم اینه که شما چرا من رو دنبال میکنید و به طور کلی چرا کسی باید من رو دنبال کنه. جای بهتری ندارید برید؟
❤1
همه من رو دوست دارن و به طور همزمان هیچکی من رو دوست نداره. یک آدم اضافی به تمام عیارم. شاید هم نیستم.
❤1
این بیپناهی و احساس تعلق نداشتن و ترک شدن در کودکی واقعاً دردیه که تا آخر زندگیم ولم نمیکنه. هرجا میرم حس میکنم غریبهام و همه به زور تحملم میکنن و در نهایت ترک میشم. در حالی که میدونم واقعیت این نیست. چطور باید ذهنم رو خاموش کنم که انقدر واقعیت ساختگی خودش رو به خوردم نده؟
❤🔥1
یه دختر بچهٔ ۱۰-۱۲ سالهٔ خوشگل توی مترو فال میفروخت. هیچکی ازش چیزی نمیخرید، به من که رسید، با اون چشمهای سبزش نگاهم کرد، نگاهش کردم و گفتم «چی داری؟» ملتمسانه گفت «فال. نمیخری؟» گفتم «چنده؟» گفت «هرچقدر دادی». مقداری پول بهش دادم، فالها رو گرفت سمتم، گفتم «نمیخوام»، چند ثانیه با اون چشمهای نافذ نگاهم کرد، سری به نشانهٔ رضایت تکون داد و رفت. بعدش از خودم پرسیدم این دختر با این زیبایی اما این وضعیت کسشر و فلاکتبار، فردا قراره تو این جامعه چیکاره بشه؟ امیدوارم جنده نشه فقط. همین فالفروش بمونه ولی وارد کثافت دیگهای نشه. کاش میتونستم نجاتش بدم. بعدش به خودم گفتم «چون خوشگل بود دلت خواست نجاتش بدی؟ بقیه انسان نیستن؟» و بعدش یکی دیگه تو ذهنم پاسخ داد «تو این یک هفتهٔ گذشته حداقل از ۱۰ تا دستفروش آت و آشغال خریدی. این دختر هم یکی دیگه بود، فقط از قضا خوشگلتر.» اما اگه جنده بشه چی؟ کاش بیشتر بهش پول میدادم. کاش لباس تنم رو میفروختم، طلاهای مادرم رو میفروختم، این ساعت روی مچم رو میفروختم، اما اون رو نجات میدادم. افسوس که عاقبت تمام خوشگلهای فلکزده، جنده شدنه.
نکبت
داستان «نازنین» داستایفسکی رو دیشب خوندم. هنوز ذهنم درگیرشه. چطور ممکنه یه نفر ۱۵۰ سال پیش چنین چیز مدرن و عجیبغریب و دیوانهواری بنویسه. چقدر باید عمیق زندگی کرده باشی و زندگی رو دیده باشی که چنین چیزی بنویسی. میخونیش حس میکنی انگار یه نفر توی قرن ۲۱ که…
فایل این داستانه رو گذاشتم تو قاشق.
Telegram
قاشق
تا حالا کسی به خاطر بیمزگی و خستهکننده بودن خودش رو کشته؟ اگر نه، اولین نفر فکر کنم من باشم.
اگه تا یک ساعت دیگه ۵ تا دختر خوشگل نیان بهم بگن «وای نه خودت رو نکش» خودم رو میکشم. اگه دخترهای زشت بیان بگن «وای نه خودت رو نکش» هم باز خودم رو میکشم. خیلی دقت کنید. قبل از اینکه پیام بدید بهم، از چند نفر انسان بالغ و عاقل در مورد میزان زیباییتون پرس و جو کنید.
شوخی میکنم من دخترهای زشت رو بیشتر دوست دارم. دخترهای زشت برای همصحبتی و معاشرت عالی هستن. دخترهای خوشگل معمولاً عقل ندارن ولی برای سکس عالی هستن. برای سکس همه عالی هستن. کاش یه نفر الان در حالی که اون آهنگ روسی در حال پخشه کیرم رو با تمام وجود میخورد. عذر میخوام از صراحتم، ولی واقعاً نیاز دارم یک نفر کیرم رو بخوره. آیا صحبت کردن در مورد نیازهای اولیه، کار زشتیه؟
مواقعی که در مورد سکس مینویسم، میدونم خیلی از دخترها خیس میشن و تلاش میکنن راهی پیدا کنن که بهم پیشنهاد سکس بدن، ولی تمام راههای ارتباطی رو بستم. چرا؟ چون کسم خله. از طرفی هرزه بودن خوب نیست. آدم باید برای چند نفر خاص باشه فقط نه برای همه. چند نفر رو دارم که بهم سکس میدن، کافی نیست؟ آیا باید همه رو بکنم در طول زندگیم؟ بله. آیدیم رو میذارم، درخواستهاتون رو ارسال کنید.