Telegram Web Link
نکبت
Fairuz – Ana La Habibi
فیروز عزیز و زخم توی صداش.
به کاشان رسیدم. به سهراب سپهری می‌خوره خیلی کیرش دراز و کلفت بوده باشه. ببخشید به کاشان می‌رسم نمی‌تونم به کیر سهراب سپهری فکر نکنم. نه که دلم کیر بخوادها، نه، من بندهٔ کس هستم. فقط کنجکاوم. آدم‌های لاغر بی‌کون معمولاً کیرهای خوبی دارن. سند و مدرکی هم نیست متأسفانه برای انجام تحقیقات. امیدوارم هرچه زودتر از کاشان عبور کنم.
حدس بزنید اولین کاری که تو تهران کردم چیه؟ اومدم یه جایی یه نفر داره گیتار برقی می‌زنه.
از خیام‌خوانی تا راک ان رول. آمپلیفایرش صداها رو زیر و رو کرده بود حس می‌کنم. صدای سولوی گیتارش اومده بود زیر یه جاهایی. این هم از نقد بنده. ممنون.
توازن رو در هر امری قبل از خواب برقرار کنید همیشه. شب بخیر.
هنوز بیدارم. چرا ۱۵۰۰ نفر اینجا رو دنبال می‌کنن؟ من یک نفر واقعاً دنبالم کنه و بهم توجه کنه کافیه برام، چه نیازیه به این همه آدم. نه شما به خاطر من اینجایید و نه من به خاطر شما، جفت‌مون خودخواهیم و برای خودمون اینجاییم. درستش هم همینه. احسنت. پیشم بمونید ای موجودات مجازی.
فقط جنده‌ها معنای زندگی رو پیدا کردن.
ببخشید خیلی یهویی به این روشن‌بینی رسیدم. یه دوست جنده دارم، از اکثر فیلسوف‌های امروزی اندیشه‌ها و نظرات برجسته‌تری داره.
شوخی می‌کنم دوست‌هام همه پاکدامن و سرشار از کرامت و عصمت هستن.
در واقع جنده منم.
دخترهایی که هرزگی بلدن رو دوست دارم. منظورم این نیست که جنده باشن‌ها، نه، (البته با جندگی مشکلی ندارم) ولی بفهمن به موقع‌ش چطور هرزه باشن و خودشون رو رها کنن و تبدیل به یک حیوان افسارگسیخته بشن. البته که طرف مقابل‌شون هم باید هرزگی بلد باشه. به طور کلی تبدیل بشن به هرچیزی که انسان نمی‌خواد باشه.
2025/07/04 09:07:04
Back to Top
HTML Embed Code: