Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارگردان «ناخدا خورشید» درگذشت

🔹ناصر تقوایی کارگردان آثاری چون «دایی جان ناپلئون» و «ناخدا خورشید» در سن ۸۴ سالگی در گذشت.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعید مظفری، دوبلور برجسته درگذشت

🔹مظفری متولد ۱۳۲۱ بود و صداپیشگی ریوزو در اوشین، سالی در پزشک دهکده و دوبله شخصیت‌های جکی‌جان و برد پیت از جمله آثار درخشان اوست.
5
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
سعید مظفری، دوبلور برجسته درگذشت 🔹مظفری متولد ۱۳۲۱ بود و صداپیشگی ریوزو در اوشین، سالی در پزشک دهکده و دوبله شخصیت‌های جکی‌جان و برد پیت از جمله آثار درخشان اوست.
سعیدمظفری، دوبلور و مدیر دوبلاژ برجسته کشورمان در سن ۸۳ سالگی درگذشت

او فعالیت در زمینهٔ دوبله را از حدود سال ۱۳۴۱ آغاز کرد و اولین نقش کوتاهی که می‌گوید در فیلم معجزه با بازی راجر مور بود. صداپیشگی ریوزو در اوشین، سالی در پزشک دهکده و دوبله شخصیت‌های جکی‌جان و برد پیت از جمله آثار درخشان اوست.

▫️تعداد دفعاتی که سعید مظفری به جای این سه بازیگر مطرح سینما صحبت کرد:

برد پیت: ۴۹ بار
جکی چان: ۹۷ بار
کلینت ایستوود: ۳۲ بار

روحت شاد استاد🖤
2
Forwarded from عکس نگار
سیدرضاحسینی، رییس انجمن نویسندگان برتر ایران و عضو انجمن نویسندگان پیشکسوت ایران

واژه اگر بمیرد، عزت دفن می‌شود

با درود به زبان مادری
با احترام به ریشه
با فریاد بر سر فراموشی

امروز آمده‌ام نه برای سخن گفتن، بلکه برای هشدار.
برای اعلام خطر
برای دفاع از آخرین سنگر هویت: زبان فارسی

زبان ما دارد خفه می‌شود.
نه با گلوله، نه با سانسور، که با واژه‌هایی که از دهان مردم و به خصوص جوانان ما بیرون می‌ریزد و بوی بی‌ریشگی می‌دهد.

دیگر کسی نمی‌گوید «زمان»، می‌گوید «تایم».
نمی‌گوید «باشه»، می‌گوید «اوکی».
«نشانی» شده «آدرس»، «فشار روانی» شده «استرس»، «خطر» شده «ریسک»، «شگفتی» شده «سورپرایز»، «نظر» شده «کامنت»، «بازخورد» شده «فیدبک»، «طرح» شده «پروژه»، «گروه» شده «تیم»، «طراحی» شده «دیزاین»، «فراگیر» شده «ترند»، «هدف» شده «تارگت»، «آغاز» شده «استارت»، «پایان» شده «فینیش»، «رایگان» شده «فری»، «ویژه» شده «پریمیوم»، «مکان» شده «لوکیشن»، «پوشه» شده «فولدر»، «پرونده» شده «فایل»، «پخش» شده «پلی»، «مکث» شده «پاز»، «واکنش» شده «ری‌اکشن»، «متن» شده «تکست»، «رنگ» شده «کالر»، «قلم‌نوشت» شده «فونت»، «زمینه» شده «تم»، «داده» شده «دیتا»، «برخط» شده «آنلاین»، «خارج از خط» شده «آف‌لاین»، «فشردن» شده «کلیک»، «بازدید» شده «ویو»، «پاسخ» شده «ریپلای»، «کاوش» شده «اکسپلور»، «سبک» شده «استایل»، «عملکرد» شده «پرفورمنس»، «حذف» شده «دلیت»، «رونویسی» شده «کپی»، «نوشته» شده «پست»، «پسند» شده «لایک»، «داستان» شده «استوری»، «جعلی» شده «فیک»، «بی‌نقص» شده «پرفکت»...

و همه این‌ها را با افتخار می‌گویند.
با ادای «باوقار بودن».
انگار هر واژهٔ بیگانه، نشان تمدن است و هر واژهٔ فارسی، نشانهٔ عقب‌ماندگی.

اما این، عقب‌ماندگی نیست.
این، خودباختگی است.
این، مرگ تدریجی عزت است.

زبان، فقط ابزار حرف زدن نیست.
زبان، حافظهٔ جمعی ماست.
زبان، خاکریز فرهنگ است.
وقتی واژه‌های مان را مفت می‌فروشیم، یعنی سنگرمان را واگذار کرده‌ایم.


🔥 خطاب به مدیران فرهنگی

شما که بودجه می‌گیرید برای «پاسداری از زبان فارسی»،
شما که در نشست‌های رسمی، واژه‌های بیگانه را با لبخند به کار می‌برید،
شما که واژه‌های پیشنهادی‌تان مثل «هم‌پویش» و «رای‌پیشه» در هیچ کوچه‌ای شنیده نمی‌شود!
شما مسئول این مرگ هستید.
شما شریک این خودباختگی هستید.

اگر نمی‌توانید واژهٔ فارسی بسازید که زنده بماند،
دست‌کم واژهٔ بیگانه را با افتخار تکرار نکنید.


⚠️ خطاب به مردم، به جوانان، به نسل آینده

تو که گوشی هوشمند داری،
تو که در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسی،
تو که با دوستانت حرف می‌زنی...
بدان که هر واژه‌ای که به کار می‌بری، یا سنگر است، یا شکاف.

اگر «شگفتی» را با «سورپرایز» عوض کنی،
اگر «نشانی» را با «آدرس» عوض کنی،
اگر «باشه» را با «اوکی» عوض کنی،
داری سنگر را واگذار می‌کنی.
داری به بیگانگی خوش‌آمد می‌گویی.
داری به فراموشی لبخند می‌زنی.

و این، نه باکلاسی‌ است، نه جهانی شدن.
این، خودکشی فرهنگی‌ است.


🪶 یادآوری بزرگان ادب فارسی

فردوسی، هزار سال پیش گفت:
«زنده‌ام با زبان و با سخن،
مرده‌ام بی‌زبان، بی‌وطن.»

سعدی، با واژه‌های فارسی، انسان را به اخلاق رساند.

حافظ، با زبان فارسی، عشق را جاودانه کرد.

مولوی، با واژه‌های فارسی، عرفان را جهانی کرد.

خیام، با زبان فارسی، فلسفه را به کوچه‌ها آورد.

نظامی، با واژه‌های فارسی، داستان را به شعر بدل کرد.

صادق هدایت، با زبان فارسی، درد را نوشت.


و حالا ما، وارثان این زبان،
داریم آن را با «ری‌اکشن» و «فیدبک» و «پرفورمنس» خفه می‌کنیم.


زبان فارسی، زخمی‌ است که هنوز زنده است.
اگر امروز از آن دفاع نکنیم،
فردا دیگر چیزی برای دفاع باقی نمی‌ماند.

نه شعر،
نه اندیشه،
نه عزت.

برگردیم.
نه فقط به گذشته،
به ریشه...
4👏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
‍ سیدرضاحسینی، رییس انجمن نویسندگان برتر ایران و عضو انجمن نویسندگان پیشکسوت ایران واژه اگر بمیرد، عزت دفن می‌شود با درود به زبان مادری با احترام به ریشه با فریاد بر سر فراموشی امروز آمده‌ام نه برای سخن گفتن، بلکه برای هشدار. برای اعلام خطر برای دفاع…
اگر نسبت به استفاده از واژه "سانسور" در این متن سوالی دارید:

ابتدا باید گفته شود که برخی واژه ها در زبان فارسی به عنوان غلط مصطلح باقی مانده اند و لذا بزرگان ادب فارسی گفته اند که نسبت به این واژه ها سیاست سخت گیری نداریم.
اما برابرهای فارسی برای واژهٔ بیگانهٔ «سانسور»:

در رسانه‌ها و مطبوعات، «سانسور خبر» را می‌توان «حذف»، «پالایش»، یا «توقیف» نامید. بسته به شدت و نیت عمل.

در نشر کتاب و ادبیات، «سانسور کتاب» برابر است با «ممیزی»، «حذف بخش‌ها»، یا «اصلاح اجباری».

در سینما و تلویزیون، «سانسور صحنه» می‌شود «بریدن»، «پوشاندن» یا «حذف تصویری».

در گفتار عمومی، «سانسور سخن» را می‌توان «خاموش‌سازی»، «جلوگیری از بیان» یا «حذف گفتار» نامید.

در فضای مجازی، «سانسور محتوا» برابر است با «فیلتر یا پالایش»، «محدودسازی» یا «حذف هدفمند».

پس متوجه می شوید که در همهٔ این موارد، واژهٔ «سانسور» بار معنایی خاصی دارد که باید در ترجمه، با دقت و حساسیت جایگزین شود.

لذا اینجانب در متن عمومی و کلی تشخیص دادم که از خود واژه اصلی استفاده کنم.
4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
قابل توجه دوستان محترم کانال و اعضای مهربان و دوست داشتنی انجمن🌹 تمام دوستان باید یک داستان ۴۰ جمله‌ای از دیدگاه یک آینه قدیمی بنویسند و برای معاون اجرایی یا معاون تبلیغات ارسال کنند. 📚داستان ها هر روز و بر اساس قرعه کشی در همین کانال منتشر می شود. به…
یک روز با آینه

کنج اتاق پذیرایی، آینه‌ای با قاب چوبی قهوه ای سوخته اش، نظرم را جلب کرد. شیشه اش، مثل قبل نبود. انگار تلویزیونی خاموش بود.
رو به رویش ایستادم و گفتم:
_سلام. تو تلویزیون خاموش خونه‌ای؟! میشه، غروب که برگشتم، هر چی که توی خونه گذشت رو به تصویر بکشی؟

آینه روشن و رنگی شد و صدایی آمد:
_سعی می‌کنم!
تلنگری از شوق به گوشه‌ای از قابش زدم و گفتم:
_این راز، بین خودمون بمونه. فعلا...

نزدیک شب بود که به منزل رسیدم. پدر و مادر، در سکوت منزل، درحال استراحت بودند.
از جلوی آینه که رد می شدم، چشمکی زدم. صفحه روشن شد. ایستادم و گفتم:
_ چه خبر؟
آینه، مثل پرده سینما، باز شد...
مادر، بعد از کار آشپزخانه، با سینی قرص‌های پدر، به طرفش رفت. اولین قرص را در دهانش گذاشت و به زحمت، لیوان آب را به دستش داد.
پدر با دست لرزان، جرعه‌ای نوشید و آب لیوان را به سر و صورت مادر پاشید‌!
مادر او را نوازش کرد و دلداری داد. دستی به صورت خودش کشید و گفت:
-عزیزم،  پاشو که موقع ناهار شده، سفره رو چیدم.
پدر به خودش آمد.
_عزیزم، تویی؟ کمک کن با هم بریم...
(پدر آلزایمر دارد)
ناگهان، آینه به حالتی تار و خط خطی درآمد. چند تلنگر به آینه زدم.
منظره ای جالب از غروب کنار پنجره باعث شد که خیره به آینه نگاه کنم...

اوه! پدر ومادر، کنار پنجره نشسته بودند و با چای و شیرینی، شادی کودکانه ای را پچ پچ می کردند و می خندیدند. مثل دو کبوتر عاشق...
دستی به آینه کشیدم و گفتم:
_وقتی که من نیستم، تو هوای این دو تا کبوتر رو داشته باش!

آقای بهمن غلیاف

#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚انجمن نویسندگان برتر ایران🖊
قابل توجه دوستان محترم کانال و اعضای مهربان و دوست داشتنی انجمن🌹 تمام دوستان باید یک داستان ۴۰ جمله‌ای از دیدگاه یک آینه قدیمی بنویسند و برای معاون اجرایی یا معاون تبلیغات ارسال کنند. 📚داستان ها هر روز و بر اساس قرعه کشی در همین کانال منتشر می شود. به…
آینه

همیشه، وقتی غم بزرگی روی دلش سنگینی می‌کرد، همین‌جا می‌نشست. همین‌جا، درست رو به‌ روی من!

نه او دوستی داشت و نه من کسی را داشتم.
سنگ صبورش بودم. آن‌ قدر صبور که غمش را تمام و کمال می‌شنیدم و تا لبخند شادی را روی لبانش نمی‌دیدم، آرام نمی‌گرفتم.
روزی از روزها، غمی را در چشمانش دیدم که قلب شیشه‌ای مرا به درد آورد. چند ساعتی را بی‌صدا رو به‌ روی من نشسته بود و دست از نگاه کردنم برنمی‌داشت. کم‌کم، قطرات اشک از آسمان ابری چشمانش راه یافتند و خرامان‌خرامان رفتند تا مزرعه‌ی چشم‌ نواز دامنش را آبیاری کنند.
تا مدت‌ها، کارش همین بود. خاموش و ساکت می‌نشست و تنها سهم من از او، نگاه عمیقش بود. گریه‌های مظلومانه و بی‌صدایش، فروغ چشمانش را خاموش کرده بودند. از این که دیگر درد دل‌هایش نصیبم نمیشد، آزرده‌خاطر بودم. احساس می‌کردم جایی، دقیقاً در وسط قلبم، در حال ترک خوردن است. این احساس برای من تازگی داشت. این اولین باری بود که قلبم را شکسته می‌دیدم.
سرانجام، شبی که تیرگی‌اش را هرگز از یاد نمی‌برم، فرارسید. لبان سرد و خشکیده‌اش به حرکت درآمدند و جان بر لب رسیده را به تن بازگرداندند.
با آوایی که به زور شنیده میشد، گفت:
_می‌دونی آینه، دلم واسه‌ یه نفر رفته! واسه‌ یه نفری که نه، تونستم بهش بگم و نه، طاقت داشتم با کس دیگه‌ای ببینمش! از دستم رفت آینه، از دستم رفت!

به این جای کلامش که رسید، بغض به‌ جا‌ مانده در گلویش سر باز کرد. شکاف قلبم با هر قطره‌ای که از چشمش می‌افتاد، عمیق‌تر میشد.
غم‌ های سر به‌ مهر، بیشتر از غم‌های آشکار، تاوان دارند. تاوانی که گاهی به طول یک عمر است و گاهی به اندازه‌ی ربودن بهترین سال‌هایی از زندگی، که می‌توانند مفیدتر سپری بشوند.
از آن روز تا به امروز، گذران عمرهای بسیاری را دیده‌ام. اما یکی از دردناک‌ ترین تجربه‌هایم، دیدن چشمانی بود که به تنهایی دوست می‌داشتند و کسی دوست‌شان نمی‌داشت!


خانم زهرا ترزبان
#دیدگاه_آینه_قدیمی
#چهل_جمله
هوش مصنوعی: ابزار تحول یا تهدید وجودی؟!

👇👇👇
Forwarded from عکس نگار
سید رضا حسینی، رییس انجمن نویسندگان برتر ایران و عضو انجمن نویسندگان پیشکسوت ایران

🔴هوش مصنوعی: ابزار تحول یا تهدید وجودی؟

🔺تحلیلی بر آینده‌ای که از دل قدرت می‌جوشد

هوش مصنوعی دیگر یک فناوری نوظهور نیست. 
امروز، این سامانه‌ها در قلب تصمیم‌گیری‌های نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی جای گرفته‌اند. 
اما پرسش اصلی این است: آیا هوش مصنوعی در آینده، به تهدیدی علیه خودِ انسان تبدیل خواهد شد؟! 
اگر چنین است، چه کسانی آن را هدایت می‌کنند؟

۱_ از ابزار تا موجودیت مستقل

هوش مصنوعی در آغاز، ابزاری بود برای تسهیل محاسبات، تحلیل داده و بهینه‌سازی فرایندها. 
اما با پیشرفت‌های اخیر در یادگیری عمیق، پردازش زبان طبیعی و سامانه‌های خودمختار، این فناوری به موجودیتی نزدیک شده که می‌تواند ببیند، بیاموزد، تصمیم بگیرد و اقدام کند. بی‌نیاز از انسان.

در میدان‌های نبرد، ربات‌های قاتل، پهپادهای خودمختار و مین‌های هوشمند، بدون دخالت انسانی عمل می‌کنند. 
در فضای مجازی، هوش مصنوعی می‌تواند اطلاعات گمراه‌کننده تولید کند، افکار عمومی را دستکاری کند و اعتماد اجتماعی را از درون فرو بریزد. 
در زیرساخت‌های حیاتی، از انرژی تا حمل‌ونقل، این سامانه‌ها می‌توانند حملات سایبری پیچیده و بی‌ردپا اجرا کنند.


۲_ تصور کنید...

- در خیابان‌ها، ربات‌های خودمختار بدون فرمان انسانی عمل می‌کنند. مردم نمی‌دانند به کجا پناه ببرند، چون دشمن نه قابل دیدن است، نه قابل فهم. 
- در رسانه‌ها، اطلاعات گمراه‌کننده به‌صورت خودکار تولید می‌شود. هیچ‌کس نمی‌داند حقیقت چیست، چون هر حقیقتی می‌تواند ساختگی باشد. 
- زیرساخت‌ها، برق، آب، حمل‌ونقل و ارتباطات، توسط سامانه‌هایی کنترل می‌شوند که دیگر به انسان پاسخ نمی‌دهند. 
- در آسمان، پهپادهایی پرواز می‌کنند که نه مأموریت دارند، نه فرمانده. فقط برنامه ریزی خاصی دارند که تصمیم می‌گیرد چه کسی بماند و چه کسی حذف شود.
در این میان، انسان‌ها، با تمام غرور، دانش و تاریخ‌شان، تبدیل می‌شوند به هدف‌های آماری، واحدهای پردازش‌شده و یا موجوداتی زائد!
این همان «هرج و مرج» است. 
نه فقط آشوب فیزیکی، بلکه فروپاشی معنا. 
نه فقط جنگ، بلکه نابودی مرز میان واقعیت و جعل. 
نه فقط تهدید، بلکه پایان اختیار انسانی.


۳_ شرکت‌های فناوری: مهندسان تهدید

شرکت‌های بزرگ فناوری، از گوگل و مایکروسافت گرفته تا اپن‌اِی‌آی و انویدیا، نه‌تنها توسعه‌دهندهٔ این سامانه‌ها هستند، بلکه با رقابت بی‌مهار، مسیر را به‌سوی تمرکز قدرت در دست ماشین‌ها سوق داده‌اند.
پردازنده‌هایی با توان پردازش بی‌سابقه، مدل‌هایی با میلیاردها شاخص و متغیر(پارامتر) و سامانه‌هایی با قابلیت تصمیم‌گیری مستقل، همگی در خدمت سود، سلطه و تسلط بر بازارند، نه در خدمت انسان.
این شرکت‌ها، با بلعیدن داده‌های میلیاردی، با ساختن مدل‌های بی‌قید و با بی‌تفاوتی نسبت به پیامدهای اخلاقی، عملاً در حال مهندسی تهدیدی هستند که ممکن است روزی از کنترل خارج شود.


۴_ دولت‌های قدرتمند: محرکان نظامی و اطلاعاتی
دولت‌هایی مانند آمریکا، چین، عربستان، امارات و... میلیاردها دلار در زیرساخت‌های هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. نه برای رفاه عمومی، بلکه برای کنترل، نظارت و قدرت نظامی.
در امارات، شهرهایی با زیرساخت تمام‌هوشمند ساخته می‌شود. 
در عربستان، پروژه‌های عظیم برای تسلط بر داده و مدل‌های زبانی در جریان است. 
در آمریکا، هوش مصنوعی به قلب تصمیم‌گیری‌های نظامی و اطلاعاتی نفوذ کرده است.
این دولت‌ها، با حمایت از شرکت‌های فناوری، با ایجاد مراکز تحقیقاتی و با استفاده از هوش مصنوعی در جنگ‌های اطلاعاتی، عملاً مسیر را به‌سوی ماشین‌هایی با اختیار حمله، حذف و کنترل انسان هموار کرده‌اند.


🔺نتیجه‌گیری: هشدار، نه پیش‌بینی

این مقاله، نه خیال‌پردازی است و نه بدبینی. 
این هشدار است! بر اساس شواهد، روندها و تصمیم‌هایی که همین امروز در جریان‌اند. 
اگر بشریت امروز نشنود، فردا شاید دیگر صدایی باقی نمانده باشد که بخواهد بشنود...
2025/10/26 07:00:00
Back to Top
HTML Embed Code: