کودکان با سبک دلبستگی ایمن در حضور مادر احساس امنیت و راحتی میکنند، در مقابل کودکان با سبک دلبستگی ناایمن در صورت مضطرب شدن از مادر فاصله میگیرند و یا به مادر میچسبد اما آرام نمیشود.
كودک خود را به این باور برسانید كه کمتر مشكلی وجود دارد كه به کمک هم نتوانید آن را حل كنید. همچنین به او بیاموزید كه خوشبین باشد و اگر اتفاق بدی افتاد به او بگویید ایرادی ندارند سعی میکنیم به کمک هم درستش کنیم.
به کودک خود یاد بدهیم هر موقع از کسی یا چیزی ناراحت شدی باید راجع به آن موضوع صحبت کنی که اگر حرف نزنی مشکلی برطرف نمیشود. پس حتی اگر از دست کودک ناراحتیم، هر زمانی صدایمان کرد میگوییم بله و صحبت میکنیم.
کودکی که خیالش از عشق و آغوش مادر راحت باشد بهتر میتواند با محیط اطراف خودش در تعامل باشد، برود جستجو کند آن را بشناسد و تمایل کمتری به در آغوش ماندن نشان میدهد اما همین کودک با دیدن مادر به سمت او میدوند و خودش را در آغوش مادر میاندازند.
اما پدر و مادری که اشتیاقی برای در آغوش کشیدن کودک خود ندارند، کودک این احساس را کرده به مادر خود میچسبد و این چسبیدن نه از روی عشق بلکه از روی ترس است.
اما پدر و مادری که اشتیاقی برای در آغوش کشیدن کودک خود ندارند، کودک این احساس را کرده به مادر خود میچسبد و این چسبیدن نه از روی عشق بلکه از روی ترس است.
اگر کودک من حسادت میکند، میتواند به این دلیل باشد که پیوسته با دیگر بچهها مقایسه میشود.
این کانال برای آن مادرانی که به سلامت روان کودک خود اهمیت میدهند.
@kodakanegi
@kodakanegi
نباید تربیت را با تحقیر و خجالتی کردن اشتباه گرفت و اینها اعتماد به نفس و عزتنفس کودک را تخریب میکنند.
چیزیهایی که فرزندتان نیاز دارد که بشنود:
عاشقتم
بهت افتخار میکنم
متاسفم
میبخشمت
بهت گوش میدم
این مسئولیت توست
میتونی از پسش برآیی
باهم درستش میکنیم
عاشقتم
بهت افتخار میکنم
متاسفم
میبخشمت
بهت گوش میدم
این مسئولیت توست
میتونی از پسش برآیی
باهم درستش میکنیم
کودک را مجبور به شجاعت نکنید!
ترس کودک از نگاه شما شاید افراطی یا غیرمنطقی باشد اما از دید خود او کاملا بجا و درست است. بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن میترسد مثلا قرار دادن او در یک اتاق تاریک، میتواند موجب وارد شدن آسیبهای روانی بیشتر به او بشود.
ترس کودک از نگاه شما شاید افراطی یا غیرمنطقی باشد اما از دید خود او کاملا بجا و درست است. بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن میترسد مثلا قرار دادن او در یک اتاق تاریک، میتواند موجب وارد شدن آسیبهای روانی بیشتر به او بشود.
مادری که همه کارها را برای فرزندش انجام میدهد، به فرزندش آموزش میدهد که حقیر، ناتوان، وابسته، ناکارآمد و غیرمفید است.
اگر از کودک خود خواستهاید کاری را انجام دهد، بگذارید خودش آن کار را تمام کند.
حتی اگر در مقایسه با مدت زمانی که شما میتوانید آن کار را انجام دهید، به دو برابر آن زمان یا مقدار بیشتری وقت نیاز داشته باشد. حتی اگر جمع کردن لباس خواب برای او پنج دقیقه هم طول میکشد، بگذارید که او خودش این کار را انجام دهد. (مگر اینکه واقعا عجله داشته باشید)
در این حالت، وقتی خودش کار را تمام میکند در مقایسه با زمانی که شما کار او را تمام کنید، او احساس موفقیت و اعتماد به نفس بیشتری تجربه خواهد کرد.
حتی اگر در مقایسه با مدت زمانی که شما میتوانید آن کار را انجام دهید، به دو برابر آن زمان یا مقدار بیشتری وقت نیاز داشته باشد. حتی اگر جمع کردن لباس خواب برای او پنج دقیقه هم طول میکشد، بگذارید که او خودش این کار را انجام دهد. (مگر اینکه واقعا عجله داشته باشید)
در این حالت، وقتی خودش کار را تمام میکند در مقایسه با زمانی که شما کار او را تمام کنید، او احساس موفقیت و اعتماد به نفس بیشتری تجربه خواهد کرد.
پدر و مادرهایی که نسبت به کودک خود خشن و بیش از اندازه سختگیر هستند احتمال خجالتی شدن کودک و دچار شدن او به اضطراب اجتماعی را افزایش میدهند، همانطور که میدانیم، محیط و آنچه برای کودک در طول دوره رشد اتفاق میافتد، نقش مهمی در ایجاد این صفات در بزرگسالی دارد.
کودک را برای مسائلی که او دلیلش را درک نمیکند بیادب خطاب نکنید. برای مثال سلام کردن به یک غریبه برای کودک درونگرا ممکن است کمی سخت و دشوار باشد.
وقتی کسی به او سلام میدهد اما جوابی نمیشنوید، این به معنای بیادبی کودک شما نیست.
به جای سرزنش یا توبیخ، به او یاد بدهید که با یک لبخند یا تکان سر هم میتواند جواب سلام را بدهد.
وقتی کسی به او سلام میدهد اما جوابی نمیشنوید، این به معنای بیادبی کودک شما نیست.
به جای سرزنش یا توبیخ، به او یاد بدهید که با یک لبخند یا تکان سر هم میتواند جواب سلام را بدهد.
احساس گناه به کودک ندهید
نباید اشتباههای ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم. اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید. بیان جملههایی مانند «دل مامان رو شکستی»، «خدا تو رو نمیبخشه»، «به بهشت نمیری»،«بابا دیگه تو رو دوس نداره» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکاری کند.
بهتر است کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
نباید اشتباههای ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم. اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید. بیان جملههایی مانند «دل مامان رو شکستی»، «خدا تو رو نمیبخشه»، «به بهشت نمیری»،«بابا دیگه تو رو دوس نداره» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکاری کند.
بهتر است کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
شعار برخی والدین این است که آن کاری که میگویم بکن، نه آن کاری را که میکنم. برای نمونه، مادر یا پدری که از فرزندش عصبانی است داد میزند، در مقابل از فرزندش انتظار دارد هنگام عصبانیت مدیریت احساسات داشته باشد. در مرحله اول والدین به عنوان الگوی رفتار و کلامی کودکان هستند، در واقع رفتار والدین راهنمایی بهتری و موثرتری برای آموزش فرزندان به حساب میرود.