Telegram Web Link
از راهپیمایی یکشنبه هلندی‌ها باخبر شدید؟

همه با لباس قرمز! رنگ خون! خواستند با تن‌های خود، خط قرمز بکشند بین هلند و ارتباط با اسرائیل...

و چنین بیدار شدنی در تاریخ، فکر می‌کنید عادی است؟ در بیست سال اخیر، هلندی‌ها برای هیچ موضوعی با این حجم جمعیت به خیابان‌ها نیامده بودند...

و چه زیبا گفت سید شهیدان اهل قلم:

«جنگ حق و باطل که از همان آغاز هبوط بشر بر کره زمین آغاز شده، اکنون به آخرین دوره تاریخی خویش نزدیک می‌گردد و نهضت حق، بعد از هزاران سال مظلومیت و محکومیت، به دوران اقتدار خویش می رسد.

جهان در آستانه عصر نور است و آنکه دلش با حق باشد، آثار این نزدیکی را در همه جا، در آب و هوا و خاک و آتش باز خواهد یافت و مشتاقانه به جبهه حق خواهد پیوست.»



✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برخی دلیل یک دست قرمز پوشیدن مردم هلند در راهپیمایی اخیر برای فلسطین را پرسیدند:

« در تظاهرات گسترده‌ای که در تاریخ ۱۸ مه ۲۰۲۵ در شهر لاهه برگزار شد، بسیاری از معترضان هلندی، لباس قرمز پوشیدند؛ این اقدام نمادی از همبستگی با غزه و مردم فلسطین بود.

این انتخاب تصادفی نبود، بلکه بخشی از کارزار نمادینی بود که توسط سازمان Oxfam Novib سازمان‌دهی شده بود. هدف آن، کشیدن «خط قرمز» علیه محاصره‌ی اسرائیل بر غزه بود؛ محاصره‌ای که منجر به کمبود شدید دارو، غذا و سوخت شده است.

رنگ قرمز در این زمینه نماد خون‌های ریخته‌شده در غزه است و توجه را به جنایاتی که علیه غیرنظامیان، به‌ویژه کودکان، صورت می‌گیرد جلب می‌کند.

همچنین، فعالان در اعتراضات پیشین از رنگ قرمز برای پاشیدن روی ساختمان‌های دولتی مانند وزارت امور خارجه هلند استفاده کردند؛ اقدامی نمادین علیه آنچه که از آن به عنوان همدستی دولت در «نسل‌کشی در فلسطین» یاد می‌کنند.

بنابراین، پوشیدن لباس قرمز در این تظاهرات‌ها بیانگر خشم، اندوه و پیامی بصری قوی برای پایان دادن به تجاوز و رفع محاصره از غزه است.»


@ninfrance
Forwarded from Mojtaba in France (Mojtaba)
آقای سعید روستایی گفتند از کوزه همان برون تراود که دروست. گفتند اگر فیلم‌هایم تلخ است چون جز تلخی در جامعه نمی‌بینم.

فقط نمی‌دانم چرا روش کار فیلمسازهای آمریکایی و هالیوودی با ایشان فرق دارد و با وجود همه سیاهی‌ها و بدبختی‌ها و مشکلاتی که دارند دائما در فیلم‌هایشان در حال نجات دنیا هستند، فضا را تسخیر می‌کنند به پیشرفت‌های بزرگ و تخیلی می‌رسند نیروهای خارق‌العاده دارند و غیره. مرتب داستان دانشمندانشان را می‌سازند یا داستان اختراعات و داستان موفقیت‌های بزرگ استارتاپهایشان. نمی‌‌دانم جنس کوزه‌هایشان چیست که فقط از آن خوشبختی برون می‌تراود.

اینجا آمار گوشه‌ای از بدبختی‌های جوامع غربی و آمریکا را گفته‌ام:
https://www.tg-me.com/MojtabaInFrance/1399

اگر ایده خوب برای فیلم‌سازی ندارید اینجا چند پیشنهاد را مطرح کرده‌ام:
https://www.tg-me.com/MojtabaInFrance/1357

مثلا فیلم بسازید درباره موفقیت‌های بزرگ استارتاپهای ایران مثل دیجیکالا، اسنپ، دیوار، ترب و غیره. فیلم بسازید درباره قهرمانانی که داعش را در منطقه از بین بردند قبل از اینکه پای آنها به ایران برسد. موفقیتهای بزرگی که ایران در آینده به آن خواهد رسید را در فیلمهایتان تصویر کنید. تا بخواهید می‌توانم ایده از خوشبختی‌های ایران به شما بدهم تا درباره آن فیلم بسازید.

شاید توضیح بهتر این ضرب المثل این باشد که درون خود شما و باطن شما سیاه و تاریک است که به فیلمهایتان هم تراوش کرده است.

شاید ضرب المثل اشتباهی را انتخاب کرده‌اید و بهتر باشد از این به بعد اگر کسی از شما پرسید که چرا همه فیلمهای شما سیاه و تلخ است جواب بدهید:‌ چون مگس روی زخم میشینه

شما فیلم تلخ می‌سازید چون حسرت دیده شدن در جشنواره‌های خارجی را دارید و به خاطر آن با دشمنان ایران همراه شده‌اید. امیدوارم به زودی فضایی در ایران به وجود بیاید که اگر کسی فیلم سیاه درباره ایران بسازد و به جشنواره‌های خارجی ببرد مورد تنفر و تحریم همه مردم ایران قرار بگیرد تا دیگر کسی جرأت نکند این کار را تکرار کند و با پول خود مردم ایران علیه ایران فیلم بسازد و به ثروت و شهرت برسد.

@MojtabaInFrance
پیام تلگرام در کانال رسمی‌اش به زبان فرانسوی برای من هم ارسال شده:
متن زیر ترجمه تحت الفظی آن است:

ماه گذشته، فرانسه به ممنوعیت رمزگذاری در برنامه های پیام رسانی نزدیک شد.

لایحه‌ای که برنامه‌های پیام‌رسان را ملزم می‌کرد تا یک درب پشتی را یکپارچه کنند - برای دسترسی پلیس به پیام‌های خصوصی - توسط سنا تصویب شد. خوشبختانه مجلس شورای ملی آن را رد کرد. اما این بحث هنوز به پایان نرسیده است: در این ماه، رئیس پلیس پاریس دوباره از این ایده دفاع کرد.

اعضای مجلس ملی با خردمندانه قانونی را رد کردند که می توانست فرانسه را به اولین کشور در جهان تبدیل کند که شهروندانش را از حق حریم خصوصی محروم می کند. حتی رژیم های خودکامه هرگز رمزگذاری را ممنوع نکرده اند.

چرا؟ زیرا از نظر فنی نمی توان تضمین کرد که فقط پلیس می تواند به یک درب پشتی دسترسی داشته باشد. پس از معرفی، چنین دری می تواند توسط دیگران مورد سوء استفاده قرار گیرد - عوامل خارجی، هکرها، و غیره.

این قانون که برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر در نظر گرفته شده است، به هر حال کمکی به مبارزه با جرم نمی کند. اگر سرویس‌های پیام‌رسانی رمزگذاری‌شده اصلی آسیب‌پذیر می‌شدند، مجرمان به سادگی به ده‌ها برنامه دیگر، کوچک‌تر و مبهم‌تر روی می‌آورند – در حالی که از VPN برای پوشش دادن مسیرهای خود استفاده می‌کردند.

به همین دلیل است که تلگرام همیشه روشن بوده است: ما ترجیح می‌دهیم کشوری را ترک کنیم تا اینکه امنیت کاربران خود را با نصب درهای پشتی به خطر بیندازیم. ما حریم خصوصی را با سهم بازار معامله نمی کنیم.

12 سال است که تلگرام هرگز یک پیام خصوصی را فاش نکرده است. مطابق با قانون خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا، تلگرام فقط آدرس های IP و شماره تلفن افراد مظنون را ارسال می کند - هرگز پیام نمی دهد - و تنها پس از ارائه حکم قضایی معتبر.

ماه گذشته آزادی پیروز شد. اما این یک یادآوری است که ما باید همچنان به سیاستگذاران توضیح دهیم که رمزگذاری برای محافظت از مجرمان طراحی نشده است، بلکه از حریم خصوصی و امنیت افراد عادی محافظت می کند. از دست دادن این حفاظت غم انگیز خواهد بود.

نبرد هنوز به پایان نرسیده است. در این ماه، کمیسیون اروپا پیشنهاد جدیدی برای تضعیف رمزگذاری در سراسر قاره ارائه کرد. هر روز، آزادی های ما مورد آزمایش قرار می گیرد - و هر روز باید از آنها دفاع کنیم.


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
تا انتهای افق
پیام تلگرام در کانال رسمی‌اش به زبان فرانسوی برای من هم ارسال شده: متن زیر ترجمه تحت الفظی آن است: ماه گذشته، فرانسه به ممنوعیت رمزگذاری در برنامه های پیام رسانی نزدیک شد. لایحه‌ای که برنامه‌های پیام‌رسان را ملزم می‌کرد تا یک درب پشتی را یکپارچه کنند -…
توجه شود که موضوع این نیست که مسئولین تلگرام واقعا اطلاعات خصوصی افراد را می‌دهند یا نمی‌دهند. می‌خواستم این مطلب را نشان دهم که چه درگیری‌هایی پیدا کردند سیستم‌های که سالیان سال تظاهر می‌کردند که آزادی بیان و عمل و حریم خصوصی در کشورهایشان وجود دارد.
و باز هم سالگرد شهادت امامان ما و در فکر فرو رفتن من...

چقدر امام جواد را می‌شناختم؟ چقدر امام محمدباقر را؟ علیها سلام...

راست است که پیکر امام جواد، آن عالم و رهبر دینی باعظمت را پس از مسموم سازی، چند روز در کوچه رها کرده بودند و اجازه نمی‌دادند ایشان را دفن کنند؟؟...

راست است که امام پنجم شیعیان را هم فقط چون درجه بالای علمی داشت و شاگردان زیادی داشت و حقایق را می‌گفت و انسان تربیت می‌کردند، حکومت وقت، ترور خاموش کرد؟؟

تاریخ به خودش این حوادث را دیده؟

سیستم آموزش و پرورش کشور ما و کتب درسی مدرسه ما و معلمان پرورشی ما این الگوها و اسطوره‌ها را برای ما معرفی و تشریح کردند؟

دستگاه عظیم سینمایی ما فیلم‌هایی در معرفی چنین شخصیت‌های عظیمی ساخته اند برای ایران و جهان؟

غرب و شرق افسانه ساختند و امروز تصاویرشان روی لباس و کیف و کفش فرزندان ماست.

ما خود واقعی اسطوره‌های ابدی را داشتیم و ...

آینده سازان و زمینه سازان ظهور، بیشتر تلاش کنید...
خیلی کار داریم...


📚 مناظرات معروف امام باقر (ع)
مناظره با نصرانی(مسیحی):

روزی امام باقر (ع) در شام، به دعوت خلیفه اموی، در مجلسی با یک دانشمند مسیحی مناظره کرد. مسیحی پرسید:
شما مسلمانان ادعا دارید که اهل بهشت می‌خورند و می‌نوشند اما دفع ندارند؛ چگونه ممکن است؟

امام باقر پاسخ دادند:
آیا جنین در رحم مادر نمی‌خورد و نمی‌آشامد؟
آیا چیزی از او دفع می‌شود؟
مرد نصرانی سکوت کرد. امام فرمود:
این نمونه‌ای از قدرت خداوند در دنیاست، در آخرت که دار کمال است، چنین چیزهایی عجیب نیست.

مجلس تکبیر گفت، و برخی حاضران ایمان آوردند....


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
چه محتوایی، در ۱۲ سال تحصیلی آموزش داده شود بهتر است؟

سال‌ها پیش، ۲۴ سال داشتم که ۵۴۰ سرفصل طراحی کردم با این دیدگاه که اگر من مولف کتب درسی مدارس بودم، بجای محتوای فعلی، این سرفصل‌ها را به ایشان آموزش می‌دادم. یکی از آن سرفصل‌ها، شناخت به درد بخور و کاربردی و الگویی امامان معصوم بود. نه آنچه متاسفانه بود یا اصلا نیست.

متن زیر برگرفته از نوشته یک محقق است و مرتبط به متن قبلی که ارسال کرده بودم:

درباره امام ‌جواد(علیه‌السلام) در بسیاری از روضه‌ها دو ماجرا زیاد نقل می‌شود که منبع معتبری ندارد.

۱- رها شدن پیکر امام جواد، سه‌روز در زیر آفتاب سوزان و سایه انداختن پرندگان بر پیکر ایشان.

۲- دستور ام‌فضل به عنوان همسر امام جواد بر هلهله کردن کنیزکان هنگام شهادت حضرت.

در هیچ منبع کهن و معتبری موضوع رها شدن پیکر امام طی سه‌شبانه‌روز زیر آفتاب نیامده. تنها ناقل این خبر کتاب ناعی‌الطف است که در دوره‌ی معاصر تألیف شده و مشخص است اعتباری ندارد.

همچنین ماجرایی که می‌گوید:
پس از مسمومیت امام توسط همسرش ام‌فضل، او کنیزان را واداشت تا هلهله و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند، در منبع قدیمی یا معتبری نیامده و گویا ریشه آن به قرن دهم می‌رسد و مؤلف انوارالشهاده در قرن ۱۳ قمری آن را ثبت کرده است!

آنچه در منابع آمده این است که ام‌الفضل پس از اقدام به مسمومیت امام، پشیمان شد. عباسیان هم حفظ ظاهر نموده و اجازه دادند که امام در مقابر قریش بغداد و کنار قبر جدش امام موسی کاظم(ع) دفن گردد.

✍🏻 به‌کوشش: دکتر یاوری

🔺پ.ن: باید دانست که اساس اینکه گمان کنیم اثبات مظلومیت ائمه اطهار از طریق دروغ ممکن است، اساس باطلی است. هرچند بسیاری نادانسته این روضه‌های بی‌اعتبار را نقل می‌کنند که سهم ما می‌تواند روشنگری در این زمینه باشد.

#جواد #شهادت_امام_جواد #روضه_دروغ

🆔 @Qasas_school

✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
کلا تحمل ایران رو دیگه نداشت. می‌گفت: برای آینده خودش و بچه‌اش باید بره خارج از کشور...

تقریبا بی‌خیال همه چیز شده بود. اعم از پوشش و...

چند سالی نگذشت که برگشت. حالا یه جوری ایران رو قبول داره و جوری مومن و معتقد شده که ما تعجب می‌کنیم و لذت می‌بریم.

دو شب پیش، دیدیم کیک به دست اومده. گفت جشن ولایت هست. آغاز رهبری آقا...

گفت حتما عکسش باید تو تصویر باشه و رفت گوشیش رو آورد...

گفت: سخنرانی آقا رو در حرم گوش دادین؟! هربار خاص‌تر و فوق‌العاده‌تر صحبت می‌کنند...

گفت: حقیقتا آخرالزمان شده. کی فکرش رو می‌کرد من رو از اون ور دنیا بکشونن و اینطوری برگردونن... انگار یه نیرویی هست که داره همه رو صف بندی می‌کنه...



✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
مسئولیت و سازندگی

سوم دبیرستان بودم که وقتی از دغدغه‌هایم به دبیر پرورشی گفتم، کتاب #مسئولیت_و_سازندگی استاد علی صفایی را بهم معرفی کرد.

تقریبا بسیار سخت می‌فهمیدم. اما همان‌قدر هم که می‌فهمیدم حالم را خاص می‌کرد. حس بزرگ اندیشیدن و حس وظیفه برای کاری انجام دادن...

خاطرم هست در همان دو صفحه اول متوقف شده بودم. خط به خط می‌خواندم، فکر می‌کردم که بفهمم. یادداشت برداری می‌کردم، راه می‌رفتم و تفکر می‌کردم.

هنوز آن کتاب را دارم و هر چند وقت یکبار باز سراغش می‌روم...

و همیشه فکر می‌کردم اگر بجای کتب تألیفی مدارس، هر سال فقط یکی دو کتاب اساتید بزرگ و متعالی را می‌خواندیم. و معلمان فقط ماموریت این را داشتند که این محتوا را به زبان ساده برایمان تشریح کنند، در رشد و تربیت و تعالی و شخصیت سازی ما بسیار موثرتر بود...

هرگز یادم نمی‌رود که کلیدی‌ترین عبارتی که بسیار برایم جدید بود و تا مدت‌ها مرا به فکر فرو برده بود این جمله از ایشان بود که:

«خداوند نمی‌خواهد اسماعیل‌ها را قربانی کند، می‌خواهد ابراهیم‌ها را آزاد کند...».


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
صفحه حوادث

سال‌ها پیش که تنها مرجع اطلاع از اخبار ناراحت‌کننده در کشور، صفحه حوادث روزنامه‌ها بود. دوستی داشتم که می‌گفت پدرش طرفدار این صفحه است و این بندگان خدا را بیچاره کرده است.

می‌گفت: ترس‌ها و نگرانی زیاد دارد. مدام از بدترین حوادث احتمالی می‌گوید. نمی‌گذارد پشت فرمان بنشینم. جایی بروم و کمی ساعت برگشتنم جابجا شود سخت مضطرب می‌شود...

چون در روزنامه‌ها اخباری از حوادثی است که جرأت را از آدم می‌گیرد که نکند سر ما هم بیاید.

سال‌ها از آن روزها که نه گوشی بود نه شبکه‌های اجتماعی می‌گذرد.

حالا که این شبکه‌ها هم به گزارش لحظه به لحظه حوادث رایج پیوسته، کم‌کم سلامتی روان را از افراد بسیار بیشتری گرفته.

در همه جهان حوادثی به دست افراد جانی و بیمار و ناسالم رخ می‌دهد که حتی طرح آن با جزئیات در ظرفیت روح ما نیست. اما رخ می‌دهد.

مثل همین یک دو سال پیش که یک دختر ۱۲ ساله در فرانسه از مدرسه به خانه برنگشت و بعد او را توضیح نمی‌دهم که با چه وضعیتی و در کجا یافتند...

خیلی هم در فرانسه تیتر شد و خیلی همه وحشت کردند و همه فقط اظهار انزجار و تاسف می‌کردند که چنین بیمارانی در جامعه وجود دارند.

در کشور ما هم مثل همه کشورها همچنان صفحه حوادث باز است و روزانه وقایع تلخ رخ می‌دهد و از بسیاری ما خبردار هم نمی‌شویم. اما تفاوتی که امروز نسبت به گذشته ایجاد شده، این است که هر حادثه‌ای که در آن بشود عواطف و احساسات عمومی را بیشتر جریحه‌دار کرد و به سمتی برد که به نظام و حکومت و کشور فشار بیاید، سراسری پوشش داده می‌شود. توسط چه کسانی؟

توسط کسانی که دستشان را باز گذاشته‌اند که از هر حربه‌ای علیه این کشور استفاده شود. چون یک شاخه از جنگی که سالهاست با ما ایرانی‌ها که به قرار پیشگویی‌های خودشان ابرقدرت جهان خواهیم شد، شروع کرده‌اند، جنگ روانیست...

و البته خداوند اراده کرده است که در نهایت مومنین به او، وارثان زمین خواهند شد. نه آن‌هایی که با رذالت قصد پیشبرد اهداف ظالمانه خود را دارند.

و تنها راه پیروزی از این بازی تکراری، بالابردن سطح آگاهی و علم و ایمان مردم است. چون خبر را یک نفر می‌سازد و هزاران نفر بیننده می‌شوند و یا بدون فکر نشر می‌دهند.

شاید کار سختی به نظر برسد اما مقلب القلوب خداست و ما باید فقط خالصانه و دلسوزانه تلاش کنیم.


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
وضعیت دزدی در فرانسه، هلند، ایتالیا و...

وقتی فرانسه بودم، دوستان ایرانی مدام تاکید می‌کردند مراقب گوشی خودتون باشید. به راحتی می‌دزدند. و دوستی با ناراحتی می‌گفت: لحظه آخر که در قطار مترو می‌خواست بسته بشه، یکی پرید گوشیم رو گرفت و رفت بیرون و من متحیر موندم در قطاری که حرکت کرد.

بعد از کرونا وضع بدتر شد. می‌گفتند بخاطر شرایط مالی افراد و ورشکست شدن برخی شرکت‌ها و بیکارشدن برخی افراد، دزدی و ... بیشتر شده، شب اصلا بیرون نمانید. خیلی مراقب باشید.

شهری که ما بودیم دانشجویی بود ولی از ۸ شب به بعد انگار گرد مرگ پاشیده باشند، حرکتی در کوچه خیابان نبود.

ایتالیا که رفتم مدام تاکید می‌کردند مراقب گوشی‌های خود باشید. انقدر موضوع حاد و جدی بود که وقتی وارد مترو شدم پلیس بهم اشاره کرد که حتی کوله پشتی‌ام را جلو بگیرم، روی دوشم نباشد.

گفتند اینجا گروهی دزدی می‌کنند و راه فرار نداری. و دوستی تعریف می‌کرد که توریستی اومدیم سفر و از یک جمع ۱۲ نفره، ۵ نفر گوشیشون رو زدند...

این کشورها تحریم نیستند، می‌گویند تورم ندارند و از سیستم آموزشی تربیتی پیشرفته☺️ برخوردارند...

در هلند هم که ابزار ضروری عموم افراد دوچرخه است، یکی از رایج‌ترین دزدی‌ها دوچرخه است. در حدی که باید قفل‌های اساسی بگیری و دوچرخه را بیمه کنی که اگر دزدیدند خیلی ضرر نکنی. هرچه دوچرخه گران‌تر، احتمال دزدی بیشتر.

فیلم‌هایی که در ادامه می‌آید، از وضعیت دزدی در ایتالیاست... بخصوص از توریست‌های بی‌نوا...

اما خب این کشورها رسانه‌های پولی ندارند که مدام مغز مردمشان را بخورند. تعمیم نمی‌دهند. و فقط هشدار می‌دهند که بیشتر مراقب باشید. همین!


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
جیب‌بر

اگر واژه Pickpocket را در نت و اینستا یا تیک‌تاک و یوتیوب جستجو کنید، دنیای بی‌پایانی از این ویدئوها می‌بینید که غالبا دخترهای اروپایی در حال دزدی حرفه‌ای و گروهی هستند. در ایتالیا، اسپانیا و...

انقدر این موضوع رایج است که برخی مردم خودشون میان تو خیابون فیلم می‌گیرند، داد می‌زنن که کیف‌قاپ، جیب‌بر و مواظب باشید، مواظب باشید و یا سوت می‌زنند که مردم رو آگاه کنند که مراقب کیف خود باشند...

این وضعیت کشورهایی است که تحریم نیستند، به ما تلقین شده که به روزترین سیستم آموزش‌پرورش را دارند و وضع اقتصادی بهتری نسبت به دنیا دارند...

دیگه گذشت زمانی که فقط یک گروه سفر به خارج از کشور داشتند و هرچه روایت می‌کردند باید باور می‌کردیم. خیلی از ما به چشم خود دنیای بیرون ایران را تجربه کردیم الحمدلله...


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

@ninfrance
2025/10/25 15:18:43
Back to Top
HTML Embed Code: