Telegram Web Link
#لاطالائیل ،

دوست داشتن گسترش مرزهای ِ وجود ِ خویش است.
آن‌کس که انسان‌ها، موجودات یا پدیده‌های هستی را دوست می‌دارد در واقع وجود خود امتداد بخشیده است.
هرچه بیش‌تر دوست بداری سرزمین وجود خویش‌ را گسترده‌تر کرده‌ای و زخم هایت را نیز..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه

جهان جلجتای جنون است
و به هر چشم به‌هم زدنی
در گوشه‌ای از آن
- بلند یا که پست -
فرزندی از قبیله‌ی انسان
مردی یا زنی
بر چلیپای لخته‌خون ِ نیاکان
مصلوب می‌شود..

چراکه خدا یا شیطان
- یا هرکه هست -
تشنه‌ی خون است
آری
جهان جلجتای جنون است..


#محسن_بارانی خرداد ۱۴۰۴

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️تبار دوزخ‌ساز
به بهانه‌ی قتل الههها

می‌گوید:واقعن چرا عده‌ای با پول مردم و صرف عمر می‌نشینند کلی خیال می‌بافند و خیال‌شان را به صورت جهنم برای ملت بازسازی می‌کنند؟
- می‌گویم: این کار دهها دلیل دارد
«الجنس الی جنسه یمیلُ» هرجنسی میل به اصل جنس خود دارد
دو این‌که ساختن بهشت دانایی و توانایی‌ و تلاش و.. بسیار می‌خواهد و خیلی دشواراست اما ساختن جهنم نه دانایی می‌خواهد، نه توانایی نه زحمتی دارد و نه..
با اندکی جهل، مقداری بی‌شعوری، با قدری بی‌شرفی و.. می‌توان دوزخ‌های بی‌انتها ساخت.
جدای از این مگر جامعه‌ی ما الان یک جهنم سوزان نیست؟ جهنمی که #فقر است و اتفاقن خیلی شبیه توصیفات قرآنی..
مردمانی که درآتش می‌سوزند بعد پوستشان تازه می‌شود و از نو.. انسان‌هایی که خاکستر می‌شوند اما نمی‌میرند جهنمی که درش ماء حمیم جاری‌ست و.‌.
راستی فقیرکردن انسانها راحت است یا غنی و ثروتمند کردنشان؟
بهشت مگر چیزی جز ثروت و تنعم و لذت است؟
فراهم کردن بهشت دشوار است و همین‌است که حاکمان برای مردمان جهنم می‌سازند و البته که مزد هم می‌گیرند؛ بهشتی که خود و ابلیس‌زاده‌گانشان به دست آورده‌اند.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

گفته‌اند: «دروغ هرچه بزرگ‌تر، باور به آن ساده‌تر و عمیق‌تر»
راستی بزرگ‌ترین باور تو چیست لاطالائیل؟

Niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

بهترین روش فرزندان شیطان برای فرو کوفتن انسان برای فروپاشیدن و تحقیر یک جامعه‌‌ی ریشه‌دار و بزرگ‌، آن است که فرومایه‌گان ِ پست‌طینت و جاهلان رذل را بر مسندهای مهم بنشانند
بدین‌سان نه فقط یک جامعه را دم‌به‌دم زخم می‌زنند که با اولین و کارآمدترین سلاح ابلیس* ریشه‌ی کرامت انسان را از بیخ می‌کنند...

*در داستان آفرینش، ابلیس با بیان خاک‌نهاد بودن آدم در واقع قصد تحقیر او و برکشیدن خود داشت.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل

سقوط بزرگ حکومت‌ها نه در عرصه‌ی حضور که در اذهان مردم اتفاق می‌افتد.
وقتی حاکمان عرصه‌ی ذهن و دل مردم‌شان را از دست داده باشند و مردم با بی‌توجهی به حاکمان راه خود بروند و کار خود بکنند، داستان حاکمیت‌ها پایان یافته است هرچند پوسته‌ای از حضور را بر سر جامعه کشیده‌باشند..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کرشمه_برسرمنبر

⭕️⭕️نگاه دیگران

بدن، فرهنگ و عقل: نقد اظهارات نژادگرایانه‌ی محسن رنانی با تکیه بر نظریه‌ی ذهن بدنمند
دکتر متین‌پور پژوهش‌گر

مقدمه
در روزگاری که مطالعات بینارشته‌ای در حوزه‌های عصب‌پژوهی، روان‌شناسی شناختی، و فلسفه‌ی ذهن نشان داده‌اند که ذهن و فرهنگ رابطه‌ای پیچیده و تعاملی با بدن دارند، شاهدیم که برخی اظهار نظرها، از جمله سخنان اخیر محسن رنانی، با نگاهی ساده‌انگارانه و بازگشت به بیولوژی‌گرایی تقلیل‌گرا، تفاوت‌های فرهنگی را به ضخامت فیزیکی قشر مغز نسبت می‌دهند. رنانی ادعا کرده‌است که ضخامت کمتر کورتکس مغز در ایرانیان و آسیایی‌ها ــ به سبب عواملی مانند چندهمسری و ازدواج‌های فامیلی ــ علت عقب‌ماندگی فرهنگی این جوامع نسبت به اروپا است.
این مقاله درصدد است تا با تکیه بر نظریه‌ی ذهن بدنمند (Embodied Mind) و دانش معاصر در حوزه‌ی علوم اعصاب و فلسفه‌ی ذهن، نشان دهد که:
ضخامت فیزیکی کورتکس مغز حتی اگر میان ایرانی‌ها و اروپایی‌ها مقایسه شده بود اساسا نمی‌توانست شاخص قابل‌اعتمادی برای سنجش توانایی‌های عقلانی باشد.
ادراک، عقلانیت و رشد فرهنگی از تعامل پویای مغز، بدن و فرهنگ حاصل می‌شود،
تقلیل این تعامل پیچیده به یک متغیر آناتومیکی، نوعی نژادگرایی علمی‌نما و معرفت‌گریز است.

۱. ذهن بدنمند
نظریه‌ی ذهن بدنمند که طی دهه‌های اخیر توسط فیلسوفانی چون  مرلوپونتی، مارک جانسون، جورج لیکاف، اندی کلارک، فرانسیسکو وارلا و آنتونیو داماسیو توسعه یافته، دیدگاهی ارائه می‌دهد که در آن ذهن نه محصول صرفِ مغز، بلکه حاصلِ تعاملات زنده‌ی مغز، بدن، و محیط  است.
در این دیدگاه شناخت، تنها در مغز رخ نمی‌دهد؛ بلکه از نحوه‌ی حضور بدنمند در جهان شکل می‌گیرد.
معنا و ادراک، پدیده‌هایی صرفاً نورونی نیستند؛ بلکه پدیدارهایی هستند که در نتیجه‌ی درگیری بدنمند با محیط اجتماعی و فرهنگی پدید می‌آیند.
بنابراین، رشد عقلانی یا توانایی فرهنگی یک جامعه را نمی‌توان با بررسی ضخامت فیزیکی یک لایه‌ی خاص از مغز در افراد آن جامعه تبیین کرد.
تغییرات فکری، پیشرفت‌های علمی، یا شکوفایی‌های فرهنگی، پیامدهایی هستند که ریشه در تاریخ زیسته، ساختارهای اجتماعی، شیوه‌های آموزشی، و نحوه‌ی تجربه‌ی بدن در جهان دارند.

۲. فیزیولوژی عملکردی مغز، نه ضخامت آن، در مرکز تجربه قرار دارد
برخلاف تصور رنانی، ضخامت کورتکس مغز تنها یک داده‌ی آناتومیکی خام است و نمی‌تواند نماینده‌ی کیفیت ذهن یا ظرفیت عقلانی باشد. در دانش عصب‌شناسی معاصر، "شبکه‌های کارکردی مغز" که بر اساس ارتباط میان مناطق مختلف مغز و همچنین اتصال مغز به بدن عمل می‌کنند، عامل اصلی عملکردهای شناختی و احساسی محسوب می‌شوند.
مثلاً در نظریه‌های جدیدی مانند Predictive Coding یا Embodied Predictive Processing، مغز به عنوان نهادی پویا مطرح می‌شود که با استفاده از سیگنال‌های درون‌بدنی (interoception) و برون‌بدنی، مدام در حال پیش‌بینی وضعیت‌های آینده‌ی بدن در جهان است.
فعالیت مغز، و نه صرفاً ساختار آن، اهمیت دارد. این فعالیت نیز همواره در بستر فرهنگ و تجربه‌ی زیسته شکل می‌گیرد.
بنابراین، آن‌چه انسان را به تجربه‌ی عقلانی و تأمل فرهنگی قادر می‌سازد، تنظیم پویا و چندسطحی مغز با بدن در متن فرهنگی خاص است، نه ضخامت قشر مغز او.

۳. فرهنگ بدن را می‌سازد: تجربه‌ی اروپایی و تجربه‌ی شرقی
رنانی در استدلال خود مسیر را وارونه طی می‌کند. او می‌پندارد تفاوت در ضخامت مغز علت تفاوت در فرهنگ است، حال آنکه در چارچوب فلسفه‌ی بدنمندی و علوم اعصاب فرهنگی، دقیقاً برعکس است: فرهنگ، شیوه‌ی تجربه‌ی بدن و مغز را شکل می‌دهد.
مثلاً پس از عصر روشنگری در اروپا، انسان اروپایی با تجربه‌ی رهاشدگی از ساختارهای سنتی، نیازمند درک دقیق‌تر جهان برای پاسخ به نیازهای معنوی و مادی خود شد. این ضرورت، سبک خاصی از بودن در جهان را ایجاد کرد که مبتنی بر مشاهده، کنترل، و تحلیلی‌شدن ادراک بود. چنین شیوه‌ای می‌تواند اتصالات درون‌بدنی و نحوه‌ی فعالیت مغز را دگرگون کند. اما این تحول نه حاصل ضخامت کورتکس، بلکه حاصل تحولات فرهنگی، سیاسی و تاریخی است که در طول قرون شکل گرفته است.

۴. فکت‌سازی بدون فکت: فقدان شاهد تجربی در گفتار رنانی
از منظر روش علمی، اظهارات آقای رنانی نه تنها بی‌پشتوانه هستند، بلکه حاوی مغالطه‌ی پوزیتیویستی نیز می‌باشند: او یک فرض بی‌دلیل (ضخامت کمتر کورتکس) را به مثابه‌ی یک فکت (واقعیت تجربی) بیان کرده است.

تا کنون هیچ پژوهش جامع، دقیق و مورد تأیید علمی وجود ندارد که نشان دهد میانگین ضخامت کورتکس در ایرانیان و اروپاییان تفاوت معناداری دارد.
حتی اگر چنین تفاوتی وجود داشت، باز هم نمی‌توانست به‌طور مستقیم به عملکرد عقلانی یا فرهنگی تعمیم داده شود، چرا که همانطور که اشاره شد، ساختار تنها بخشی از ماجراست؛ کارکرد، تجربه و زمینه‌ی فرهنگی اهمیت بسیار بیشتری دارند....
ادامه 👇👇👇

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
👆ادامه نقد اظهارات دکتر رنانی

#کرشمه_برسرمنبر
⭕️⭕️نگاه دیگران

۵. نتیجه‌گیری: چرا این سخنان خطرناک‌اند؟
چنین اظهاراتی از سوی یک استاد دانشگاه، آن هم در فضای عمومی، نه تنها از نظر علمی فاقد اعتبار است، بلکه می‌تواند نوعی نژادگرایی پنهان‌شده در زبان علم‌نما به حساب آید. تحقیر فرهنگی یک ملت، آن هم با تکیه بر فرضیات زیستی بی‌پایه، هم شأن انسانی و هم شأن علمی را خدشه‌دار می‌کند.
دانش معاصر، به‌ویژه نظریه‌های بدن‌مند ذهن، به ما نشان می‌دهد که ذهن نه در مغز محبوس است، نه به ضخامت یک لایه‌ی خاص تقلیل‌پذیر است. ذهن از طریق بدن، در فرهنگ، در تجربه‌ی زیسته و در ارتباط با جهان شکل می‌گیرد. و تفاوت‌های فرهنگی را باید در تاریخ، ساختارهای اجتماعی، و شیوه‌های بودن جست‌وجو کرد، نه در ضخامت قشر مغز.
نوشته از بهمن متین پور،
دکترای روان شناسی بالینی و پژوهشگر

@nitazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️برای ایران‌جان

#خسروفرشیدورد

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

آن دختر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشم چو معشوقه من نیست

این کشور نو آن وطن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیزی ایران کهن نیست

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست

در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست

آوارگی وخانه به دوشی چه بلاییست
دردی‌ست که همتاش در این دیر کهن نیست

من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست

هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست

پاریس قشنگ است ولی نیست چوتهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست

هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست

این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
⭕️⭕️نزار قبانی

🟢عيناك مثل الليلة الماطرة
مراكبي غارقة فيهما
كتابتي منسية فيهما
إن المرايا ما لها ذاكرة

------برگردان: محسن یارمحمدی

چشمانت، شب ‍ِ باران
زورق‌هایم مغروق آن
نوشته‌هایم نهشته به طاق نسیان‌
و هیچ‌چیز نمی‌ماند در یاد آیینه‌های جهان

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

آن‌گاه که در یک جامعه بدی و پلشتی دلی را به هم نزند و فقر و فحشا سری را نیاشوبد، یا در سرزمینی، شر و شرارت و شرور اموری عادی و رایج تلقی گردند و اعتراضی نیانگیزند، انسان و خدا به پایان رسیده و جهنم مطلق آغاز می‌شود. جهنمی که سرزمین فرمانروایی شیطان است و ساکنانش همه از جنس شیطان...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#تاریخ_ندانی

اتفاقات ناگوار و دردناک این روزها و نوع برخورد جامعه‌ی جهانی با این وقایع مرا برد به چهل سال پیش، زمانی که کودکی ده دوازده ساله بودم اما جنگ را می‌فهمیدم. چون جنگ آمده‌بود در خانه و کوچه و خیابان شهرهامان و ماها به عینه توپ و تانک و تفنگ و بمب و موشک و... را میدیدیم و بوی گوشت و پوست سوخته و باروت و فلز گداخته و .. خاک را استشمام می‌کردیم.
برای آنان که نبودند یا یادشان نیست بگویم: همان سال‌ها دقیقن همین‌گونه بود پلیدکده‌ی غرب تمام قد پشت سر صدام ایستاده بود و روسیه و فرانسه و گاه آمریکا تا می‌توانستند به ارتش عراق کمک میکردند طبق معمول انگل‌ستان صحنه گردان بود و جوانان ما دربه‌در دنبال گدایی اسلحه و موشک بودند و ... تک توک رسانه‌های گنده‌ی آن ایام به طرز موذیانه‌ای علیه ایران و حامی صدام بودند و..
حالا هم همین است. در میانه‌ی تمام هیاهوهای جاهلان (چه داخلی و چه خارجی) این وطن من است که تنهاست و ابلیس غرب هم‌چنان و با تمام توان در هر زمینه یاری گر کسانی است که مقابل ایران ایستاده‌اند و از هیچ کمکی دریغ‌شان نمی‌کند. و به طرزی شیطانی علیه این مرز وبوم عمل می‌کنند
و ما مثل تمام تاریخ تنهاییم و دوباره بدخواهان این دیار مشغول آتش زدن تخت جمشید و تیسفون و نیشابور و خرمشهر و..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

ایران جایی‌ست که روشن‌فکران مبارز و آزادی خواهش روز و شب برخی نام‌ها را چونان وردی جاودان بر زبان روان می‌کنند: بابی ساندز، پاتریس لومومبا ، ویرجینیا وولف، هانا آرنت ، کریستوا، لکان ، نلسون ماندلا و چه خوب ...
اما هیچ‌کدامشان در عمرشان چنین نام‌هایی را حتا نشینده‌اند: منصور بردوش، صالح برانسی، عبدالحفیظ درواشه، فخری جدی، ناجی العلی، منعم جرجوره، حبیب قهوه‌چی، توفیق زیاد، محمد الخاص، هشام حافظ، علی رافع، زاهی کرکبی، علی عاشور، حنا ابو حنا، عبدالرحیم محمود، جرج غریب، عثمان ابوراس، سمیح القاسم، محمود درویش و...

پ.ن: آها البته به واسطه‌ی جهان مینیمال مجازی و گزین گفته‌های ملوس نام این دوتای آخری را شنیده...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️گفت‌وگو

گفتم : با وجود این‌همه دشمن در داخل و خارج، بسیار بسیار نگران سرنوشت این کشور و مردمانش هستم.
آهی کشید و گفت: نگران نباش مردم تاب‌آور کشوری که هنوز برای #جاافتادن یک غذا ده پانزده ساعت صبر می‌کنند یا برای #رسیدن یک ترشی هفت سال...
حتمن برای از پای درآوردن دشمنانشان می‌توانند سال‌ها بردباری کنند..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️خروج_بر_سرنوشت

تمام تلاش دویست ساله‌ی ایرانیان برای عبور از یک گردنه‌ی مهم تاریخی را می‌توان #خروج_بر_سرنوشت نامید. سرنوشتی که در اسطوره و تاریخ مسجل شده و بارها و بارها تکرار شده است.
جمشید با منیت مطلق به خودخداپنداری ویران می‌رسد و در هر گوشه از ایران اساطیری هرکس سلطانی می‌شود و خدایی ... فساد و تباهی و مرگ و نیستی سراسر ایران را درمی‌نوردد بزرگان جمع میشوند و عقلشان به این‌جا میرسد که ضحاک ماردوش، پادشاه بیت المقدس ، می تواند آنان را نجات دهد.
او را از کرانه های مدیترانه می آورند و پادشاه ایران می‌کنند و ... میدانید که هزار سال مرگ و نیستی کشنده تری را تحمل میکنند تا کاوه و فریدون و.. از درون پیدا شوند و ایرانیان را نجات دهند..
تاریخ می‌گوید: موبدان و سپاهیان و پادشاهان ساسانی ایران را غرق فساد و نیستی کرده‌اند. ایرانیان این‌بار اعراب بیابان‌گرد را نجات دهنده‌ی خود می‌پندارند که با پیام عدالت و برادری از مهد بدویت راهی ایران شده‌اند و.. مقاومتی درخور نمی‌کنند و می‌شود آنچه میشود...
حالا بعد از هزار و چهاردصد سال ماییم و یک آزمون...
آیا بر آن سرنوشت ننگین خروج خواهیم کرد یا اینبار هم یک ضحاک انسان کش از کرانه‌های مدیترانه خواهد آمد و....؟!

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

چه بدبخت و رقت‌انگیزند مقتولان و مظلومانی که برای رهایی از «قتل و ظلم»، از زیر تیغ این قاتل به زیر تیغ آن قاتل و از بند ظلم این ظالم به بند ظلم آن ظالم پناه می‌برند و اندکی بعد دل‌شان برای قاتل و ظالم پیشین تنگ می‌شود و برایش «روحت شاد» می‌فرستند...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
زیر ۱۵۰۰نفر کشته اسمش جنایت نیست...

⭕️⭕️نگاه دیگران

#فاطمه_علمدار

۱/خاله سوسکه تحت ولایت پدرش بود. پدرش نتوانست خرجش را بدهد کفش و کلاه کرد رفت همدان تا شو کند به مش رمضان تا نان گندم بخورد و منت بابا نکشد
در راه همدان با همین صراحت برای هرکسی که میپرسید کجا میروی با ناز و عشوه، هدفش را توضیح میداد و اولین چیزی که به ذهن آدمها میرسید این بود که خب جای اینکه زن مش رمضان بشوی،زن من بشو و اولین سوال خاله سوسکه از خواستگارانش این بود که اگر دعوایمان بشود من را با چی میزنی و خب خط قرمزش هم فقط کشته نشدن بود و نه کتک نخوردن...در نهایت هم زن موشی شد که گفته بود با دمبش او را خواهد زد و داستان اینطور تمام شد که سالها با خوبی و خوشی کنار هم زندگی کردند.
کنار کسی که خرج زندگی اش را بدهد و سایه سرش شود و خب هروقت لازم دید طوری بزنتش که کشته نشود و زنده بماند.خاله سوسکه باور کرده بود:
کسی باید سایه سرش بشود و طبیعتا وقتی زیر سایه کسی رفتن را میپذیری،‌
برتری او و فروتری خودت را هم پذیرفته‌ای و او حق دارد در ازای نان گندمی که دستت میدهد،کتکت بزند.

۲/بی بی سی فراخوان داده «جنگ اولی ها روایت هایشان را از تجربه جنگ بگویند»
فکر میکنم پسرم در این دسته بندی جنگ اولی میگنجد و خودم جنگ دومی. و روایت پسرم برای آنها که پشت مانیتورهایشان نشسته اند که خبر تولید کنند،جالب است.
همانها که قدرت رسانه ای شان بهشان این فرصت را داده که آنچه بر ما میگذرد را تبدیل به داستان کنند تا بیشتر از بقیه داستان ها به گوش مردم دنیا برسد و توسط مردم دنیا شنیده و باور شود.
اسم پسرم را گذاشته‌اند جنگ اولی.انگار که جنگ مرحله ای طبیعی و بدیهی از زندگی ما مردمان این بخش کره‌ی زمین باشد.
اگر لندن زیر موشک باران بود. بعید میدانم اصحاب رسانه به ذهنشان میرسید به نوجوانان لندن بگویند جنگ اولی!
جنگ مرحله‌ای طبیعی از زندگی مردمان آنجانیست و اگر اتفاق بیفتد تراژدی است و محکوم.
من اما در جنگ متولد شدم و از نوجوانی انتظار همین جنگ را میکشیدم و از همین جنگ میترسیدم چون همه زندگی‌ام پای ثابت صحبت همه مسئولان کشورم این بود که قرار است اسرائیل یا آمریکا یا طالبان یا داعش و.. به ما حمله کند.ما همیشه منتظر بودیم که کسی بزندمان و برای اینکه کار به کتک نخوردن از بیگانه و حمله خارجی نرسد،حواسمان بود بهانه دست دشمن ندهیم و کتک خوردن از مسئولان خودمان را بپذیریم.ما همیشه در برهه حساسی بودیم که نباید اعتراض میکردیم.
۳/استوری کرده ام ۲۴۴جان از ما ستانده شد.دشمن دشمن من لزوما دوست من نیست.دوستی جواب میدهد هنوز به ۱۵۰۰نفری که در آبان از ما گرفتند نرسیده و من.
چه بر سر ما آمد که باور کرده ایم باید کشته شویم،حالا چه به بهانه به بهشت بردنمان و چه به بهانه آزاد کردنمان؟
چه شد که باور کردیم برای آزاد شدنمان از خشونت جمهوری اسلامی باید راضی باشیم و حتی خوشحال باشیم از خشونت دیدن از اسرائیل؟بارها گفته و نوشته بودم که بزرگترین جنایت دیکتاتوری ها بی شخصیت کردن مردمانشان است،اینکه به آنها می باورانند که بی عرضه و بدبختند و نفهمند و اگر زور بالای سرشان نباشد و کسی نباشد که نان دستشان بدهد نابود میشوند...
آهای هم وطن..هم سرنوشت..کاش دمی همه دنیا ساکت میشد تا همه ما ۸۰میلیون نفر بتوانیم همدیگر را تنگ در آغوش بگیریم و سیر گریه کنیم.به یاد پدربزرگها و مادربزرگهایمان که قحطی احمدشاهی را دیدند و تقسیم کشور میان انگلیس و روس را و شاهی که بیگانه از کشور اخراجش کرد و شاه جوانی که مخفیانه و با ترس شاه شد و...به یاد همه حاکمانی که زورشان فقط به زدن ما میرسید و نه دفاع از ما و آنقدر گریه کنیم که دلمان آرام شود و بتوانیم به یاد بیاوریم که هیچ کس حق ندارد حتی یک نفر از ما را بکشد،که خانه مان را خراب کند،که بچه هامان را بترساند،که برای آینده مان تصمیم بگیرد...یادمان بیاید از شاهان و سلسله هاشان امروز فقط اسمی به جا مانده، آنها رفتند ولی ایران ماند. ایران چیزی فراتر از شاه و حکومت و رژیم و نظام است.خانه ماست.هیچ کس حق ندارد خانه ما را خراب کند.نه به بهانه بهشت بردنمان و نه به بهانه آزاد کردنمان..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دوبیتی_روز

رسیده از ازل جامی به دستم
که تا شام ابد مخمور و مستم

اگر شه‌نامه خوان طوس مهرم
مکن منعم که من ایران پرستم

#محسن_یارمحمدی

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#سخن_همیشه

برای من وطن مادر است و خواهر، همسر است و دختر ..
وطن پدر است؛ سقفی بر سر.
اگر پدر
پابرجاست بدین سبب است که بر چهار دیوار استوار خانه تکیه داده، شکسته باد پشت و دلی که خانه‌را ویران بخواهد...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
2025/06/16 00:06:33
Back to Top
HTML Embed Code: