Telegram Web Link
⭕️⭕️اندر_امیدواری

طی چندسال اخیر در همین رسانه‌ی شخصی و هر جای دیگری وقتی سخن از #جنگ شد، بیتی را خواندم از مثنوی؛

چه غزا ما بی‌غزا خود کشته‌ایم
ما به تیغ فقر بی‌سر گشته‌ایم

داستان این است که زنی اعرابی به قول امام صادق دچار #موت_الاحمر (فقر) شده‌. او شوهرش را سرزنش می‌کند که به سبب عدم مدیریت و تلاش درست زندگی‌شان غرق رنج و تباهی شده و او را برمی‌انگیزد که نزد خلیفه‌ی بخشنده در بغداد برود و از کرو و جوامردی او بهره‌مند گردد و...
می‌توان این داستان نغز مثنوی از جهاتی با جامعه‌ی چند دهه‌ای‌مان مشابهت ایجاد کرد. جامعه‌ای که صدر و ذیل تمام بخش‌هایش فقیر است و انواع فقر در جان و تن بسیاری نهادینه شده و تلاش درست و هدفمندی برای خروج از این وضعیت ندارند. و همه گرفتار #مرگ_سرخ شده‌اند. این همه شامل همه است. از نظام دیوان‌سالاری مملکت در تمام طبقات و سطوح گرفته تا نظام دانش و علم ، تا نظامات رفتاری و اخلاقی مردم و.. ما بدون جنگ دایم کشته می‌شویم.
نگاهی به هفت هشت سال اخیر بیندازیم. این نامها برایتان تداعی‌چیست؟
#متروپل #پلاسکو #کرونا #بندرعباس #پاییز۹۸ #تابستان۴۰۱ #محیط_زیست #تصادفات_جاده‌ای و.. زمان را عقب نمی‌برم تا بگویم در این چند دهه آن‌قدر کشته و مجروح و مهاجر و.. داده‌ایم که اتفاقات این روزها در برابرش رنگی ندارد.
دنبال مقصر می‌گردید؛ معلوم است همه مقصریم. تک تک ما هپروتی‌ها.
همین حالا ناراحت شدی و به نوبسنده فحش دادی؟ عیب ندارد زیاد ناسزا گفته‌اند و برچسب زده‌اند و لفت داده‌اند و.. و همین هم نشان همان فقر است.
شما دامن حاکمیت فشل را پاک می‌کنید
یعنی توی گوینده این امکان را از سخنان استخراج می‌کنی و ذره‌ای گمان نمی‌بری که من نوعی بیش از تو و پیش‌تر از تو به همین موضوع فکر کرده‌ام؟ خب این تصور، وهمی حاکمیتی نیست؟! منشی که از سران مسند نشین در جان بسیاری از ما نشت کرده و هرکدام‌مان را به هیولایی پنهان مبدل کرده؟
رسوایی و فشل بودن آقایان مگر چیزی است که بشود پاکش کرد؟ سیستمی که دوربینش زوم می‌شود روی موی دخترکان میهنم اما نفوذ را در خانه‌اش نمی‌بیند نیاز به نقد دارد؟
امثال من از شما فحش می‌خوریم و بعد به سبب چندتا جمله و سخنرانی مجازی و نقد احضار می‌شویم که تشریف بیاورید و... تماس‌های مشکوک پی در پی و پیام‌های تهدید و فرستادن چند بچه برای ارسال پیام « هوایت را داریم ها» و ازاین دست بچه‌منشی‌ها. که مثلن ایمیل و صفحه‌ی مجازی و گوشی مرا هک کنید، هنر کرده‌اید.. آن هم من و امثال منی که خودتان می‌دانید علیرغم عیب و ایرادهامان در تدین و اخلاق و دلسوزی برای مردم و میهن و پاکی ده‌ها برابر از بسیاری از امنای شما السابقون تریم.
باری امثال من مانند بسیاری از دوستان منتقد و مخالف غالبن هیجان‌زده و اهل جوگیری نیستیم که یک تماس تلفنی و تهدید و احضار و.. را بوق می‌کنند و جلب توجه میکنند و غوغا به پا می‌کنند..
نهایتن می‌گویم: دارند کارشان را می‌کنند و باید هم خواسشان باشد و دست و دل تمام آنان که برای حفظ این سرزمین دارند خالصانه در هر جا تلاش می‌کنند و قطعن در تمام ارکان همین مملکت هم هستند از بلا و آسیب دور باد. نگه داشتن کشوری به این پهناوری و مساله داری و اختلاف و دشمن و.. به هیچ وجه کار کوچکی نیست. کشوری که در واقع قرن‌هاست از چند کشور تشکیل شده و غرب همواره دنبال تکه تکه کردنش بوده تا قوی نباشد.
باری نه از شمای ناسزادهنده دل‌گیرم نه از برادران متوهمی که گمان می‌کنند با تماس‌های ساعت دوازده شب از سوی آشنایانی که میدانم چرا زنگ زده‌اند و ..
اما دردم می‌آید که چرا بسیاری از بدیهیات را نمی‌بینیم؟
به جای رصد من معلم یک لاقبا که زیر و بم کارهایم را در مدرسه و دانش‌گاه و صدا وسیما و.‌. می‌دانید چرا غارهای مهیبی مثل موتلفه و حلقه‌ی اردبیل و احمدی‌نژاد و شکدم و مرتبطین و... نمی‌بینید؟
و توی مخالف ایشان چرا نقایص و نقایص وحشتناک خودمان را نمیبینی. رذالت و پستی و خیانت و کینه و دشمنی بی‌بی‌سی و اینترنشنال و بی‌شرفی پهلوی و بچه بیسوادهای عقده‌ای من و تو صدای امریکا و خباثت مطلق و شر مطلق صهیونیسم جای خودش. چرا نباید قتل عام و نسل کشی همین دوسال اخیر این نواده‌گان شیطان را در غزه ندید و گمان نبرد که برای ما هم همین سرنوشت را در سر دارند؟
سخن شبیه واگویه شد و بیان مافی‌الضمیر اما حرف اصلی‌ام این بود.
عزیز هم میهنم ، دوست هم‌سرنوشتم ، ما سالهاست تحت مسندنشینی بسیاری بی دانش و بینش و بسیاری جاهل و خائن و نفوذی مشغول دادن تلفات دردناکیم. از این گردنه نیز عبور خواهیم کرد چرا که در تمام این مملکت از همان حاکمیت تا کف خیابان هایش مردان و زنانی داریم که #اطلس‌وار بار سنگین جهان ایرانی را به دوش می‌کشند تا این جهان فرو نریزد.
ادامه 👇👇
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️اندر_امیدواری ادامه فرسته‌ی قبل 👆👆
آن رفت‌گری که زیر آتش عزراییل پلید کوچه خیابان تمیز میکند. آن مامور پلیس یا نظامی و اطلاعاتی و.. که کوچه به کوچه و دشت به دشت جان به دست گرفته و دنبال آن است که آسیب کم‌تری به مردم برسد. آن پزشک و پرستاری که ترک کار نمی‌کند آن نانوایی که این روزها منصف‌تر است آن هم‌وطنی که در خانه‌اش را برای دیگری باز می‌گذارد ... همه و همه همان اطلس تحمل کننده و بردباری هستند که جهان ایرانی را هنوز نگه داشته‌اند..
اما احتمالن من بهتر از تو می‌دانم که در همین وضع یک هموطن شمالی کرایه‌ی خانه‌ی شبی پانصدهزار تومانش را دوازده میلیون کرده یا در همان مساند غصبی کسانی هستند که جزیی از ساختار این حاکمیت شده‌اند و اگر بشود اینان را یافت و محاکمه و مجازات کرد ، همه فردای بهتری خواهیم داشت.
الحمدلله اولا و آخرا
#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbsrani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️شعرستان


از بساط فلک آن سوی بود بازی ما
شش جهت کیست به ششدر فکند بازی ما

ما حریفان کهنسال جهان ازلیم
طفل شش روزه عالم ندهد بازی ما

تخته‌ی نقش مرادست دل ساده دلان
بازی خود دهد آنکس که دهد بازی ما

قوت بازوی اقبال، رسا افتاده است
نیست محتاج به تعلیم و مدد بازی ما

خانه پرداخته‌گانیم درین بازی‌گاه
دل ز بازیچه گردون نخورد بازی ما

پیری وطفل‌مزاجی به هم آمیخته‌ایم
تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما

روزگاری‌ست به گردون دغا هم‌نردیم
عجبی نیست اگر پخته بود بازی ما

چون زر قلب نداریم به خود امیدی
در شب تار جهان تا که خورد بازی ما

ظاهر و باطن ما آینه یک‌دگرند
خاک در چشم حریفی که دهد بازی ما

بود ما محض نمودست، سرابیم سراب
جای رحم است برآن کس‌که خورد بازی ما

جامه را پرده درویشی خود ساخته ایم
ندهد فقر به تشریف نمد، بازی ما

چه خیال است که از پای نشیند صائب
تا به هر کوچه چو طفلان ندود بازی ما

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴🔴 تاریخ‌ندانی

نگاهی به ۳۰۰/۴۰۰ سال اخیر بیندازیم
روزگار ظهور قدرتهای نو با تکیه بر علم، ذاتی استعماری، سرکوب‌گر و..طولش ندهم نهادی #شیطانی
روسیه،انگل‌ستان، فرانسه و..سرانجام امریکا
نگاهی به بالکان کنید رد پای سه کشور اول چون زخمی خون‌چکان پابرجاست.از تکه تکه کردن عثمانی و یونان و سپس یوگسلاوی و تبدیل همه‌شان به کشورهایی کوچک
بالکان خاورمیانه‌ی غرب
اما خاورمیانه‌‌ی شرق،ازتکه تکه کردن ایران در آخال و گلداسمیت و گلستان و ترکمنچای و پیمان پاریس تا تشکیل ترکیه وعراق و اردن و عربستان و..
پس از تکه تکه شدن اولیه‌ی بالکان غرب به سراغ یوگسلاوی رفت؛ تیتو دنبال راه سوم بود
حالا آیا غرب به این فکر نمی‌کند که همین ایران باقی‌مانده نیز بزرگ است و نباید قوی باشد پس یوگسلاویزه‌اش کنیم
شک نکنید و با خواندن چهارتا کتاب توهم نزنید.دوگانه‌ی خیر و شر هنوز هم هست
اگر نبود #بوش انسان‌کش به نماینده‌گی از غرب دم از محور شرارت نمی‌زد و تمام غرب حامی اتسان‌سوزی‌های امریکا و اسراییل نمی‌بود
باری نبرد خیر و شر به پاست
گیرم آنها مارا شر میدانند ما ایشان را
نگاهی به آتش افروزیها و کشتارهایی کنید که دوطرف ایجاد کرده‌اند

@niyazestanbarani
#کوتابلندآه

«آخرین بوسه
باید طولانی ترین بوسه باشد»
- مرد زمزمه کرد
«چنان‌که نخستین بوسه
کوتاه‌ترین بود
از شرم»
- زن نجوا

پرنده‌ی کوچک
نغمه‌ای برنده به سمت خلوت ظهر شلیک‌کرد
و در جست‌وجوی صدایش
پرید....

ظهر نخستین روز تابستان بود..

#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️پندستان

بررسی و دقت در روایات و حکایات ماندگار یک سرزمین هم‌چنان آموزنده و راه‌گشاست‌. به ویژه در فرهنگ‌هایی که اساس و بود و نمود هستی را بر مفهوم نشانه و آیه استوار کرده‌اند و در هرچیزی دنبال معنا و معانی نهان‌اند. چنان‌که ایرانیان چند هزاره ای است که اهل تفسیر و تاویل و نوشتن پازند و... هستند‌.
روایتی از شیعه‌ی دوازده امامی منقول است که « وقتی تعداد حق‌طلبان نیک نهاد و خردمندان اهل داد به سیصد و سیزده تن ( تعداد یاران پیامبر در جنگ بدر ) برسد آن قائم بالعدل ظهور خواهد کرد.»
با نگاهی‌هایی عمیق، بسیار نکات از این سخن می‌توان استخراج کرد.
مثلن این‌که در تمام هفت اقلیم از میان این‌همه انسان سیصدوسیزده تن هنوز به آن مقام ( اقامت گاه) نرسیده اند که بتوان زمینه‌ی یک عدل فراگیر را ایجاد کرد‌.
نه تنها در مردم جهان، که هزار و چهارصد سال است در میان قائلان به این معنا، در یک بازه‌ی زمانی ۳۱۳ انسان آگاه و عدالت خواه پدید نیامده، بنابراین این خیل مدعی بیشتر آب در هاون می‌کوبند و اهل ادعا هستند‌.
نکات دیگر که خیلی امیدوار کننده است و معنایی جهانی دارد این‌‌که قدرت انسان بسیار است‌. برای برپایی جهانی بهتر نیاز به عِده و عُده‌ی بسیار نیست. ۳۱۳ انسان اهل معرفت و عدالت خواه توان تغییر همه‌ی جهان را دارند.
و دیگر نکته این‌که؛ این افراد ناشناخته اند و در تمام جهان پراکنده.
طبق سنت عرفانی ما آنان که دوستان و دوستدار منبع خیر و روشنایی‌اند ذاتن گمنام‌اند و بر همه‌گان آشکار نیستند‌. این باور یعنی هرکسی که ما در موی و برزن می‌بینیم می‌تواند یکی از ناجیان جهان باشد. به همین سبب نیز هست که تمام اهل معنا سفارش به رعایت حال و احترام نهادن به دیگری داشته‌اند زیرا این امکان وجود دارد شخصی که ما در کوچه و خیابان می‌بینیم یکی از بزرگان حقیقت‌جوی و نیک‌خواه باشد. در این احتمال نهایت مهربانی و احترام به دیگری نهفته است...
باقی‌اش را شما بفرمایید...

#محسن_یارمحمدی
مثنوی پژوه
دانش آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل

از شگفتی‌های غریب انسان این‌که ؛ تا وقتی سخن ما از دهان دیگری خارج می‌شود، دیگری خردمند و چیزفهم و آزاده و محترم است و چون سخنش با آن‌چه من می‌خواهم هم‌سو نیست، دیگری انسانی حواس‌پرت، گیج، نادان ، خودفروخته و نامحترم...
زینهار لاطالائیل که در این باتلاق بزرگان افتاده و دفن شده‌اند...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه

چرا همیشه خیس نباشد چشمانم
دیده‌گانم؟
از نخستین نگاه
که بر جهان گشودم
به کار گریستن بودم
باری من انسانم

#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#گفت‌وگوی_روز

- تمام شد؟
- در خاورمیانه هیچ‌چیز تمام نمی‌شود آقا، همه‌ی چیزها فقط آغاز می‌شوند. علی الخصوص جنگ...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پندهمیشه

دشمن چو از همه حیلتی فرو مانَد، سلسله‌ی دوستی بجنبانَد،پس‌آنگه به دوستی کارهایی کند که هیچ دشمن نتواند.*

*گلستان سعدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه

برای له‌شدن ما
دو سنگ لازم بود
سنگی به زیر پا
- خداسوزان خائن بی‌شرم بی‌حیا
و صخره سنگ‌های صما
بالای سرهای مان
- آدم‌کشان پست برده‌فروشان
یکی به نام خدایان
دیگری به نام نامی انسان..

#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

وقتی که غرب و طوطی‌های پرورده‌شده در قفس‌های خوش رنگ و لعاب‌شان چیزی را مطرح می‌کنند و بدآن می‌تازند یا چیزی را بایکوت‌می‌کنند تا فراموش شود، تو به شدت به آن امور توجه‌کن و ببین در آن‌ها چیست که غرب را به دردآورده تا بدیشان بتازد...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده

آی مومنان همیشه حق به‌جانب زیبا،
اینک منم تنها
من، نه «این‌وری»ام نه «آن‌وری»
اگر قرار باشد «یک‌وری» باشم،
«خودوری»بهتر نیست به‌نظر شما؟

من انسانم
معنای عدل جهانم
در رنج آفریده شدم
و دوست دارم
در همین میانه بمانم
اما،
شما فرشته‌کگان
- خوشا به حال و سعادت‌تان..

#محسن_یارمحمدی ۴تیرماه ۱۴۰۴

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#عبرت‌ستان
⭕️⭕️طنز یا ....

این‌که حاکمان و تصمیم‌گیران این سرزمین به طرز شگفت‌آوری پرت‌اند واقعن مایه‌ی حیرت است‌. البته اگر مسندنشینان ِ یک جامعه را میوه‌ی طبیعی آب و خاک و هوای همان جامعه (عموم مردم و نظامات حاکم بر ذهن و رفتارشان) بدانیم تعجب‌ما بیش‌تر هم
خواهد شد. و این یعنی از این عوام آن خواص پدید می‌آیند.
این روزها در خواندن دوباره‌ی آثار قدیمی «در خدمت و خیانت روشن‌فکران» جلال آل احمد را می‌خوانم در صفحه ی ۸۰جلد نخست یادداشتی از نخست وزیر وقت، هویدا ، و نیز وزیر آب و برق درسال ۱۳۴۶حدود شصت سال پیش نقل شده که بی خبری و جهل مرکب مسندنشینان گذشته و البته حال این سرزمین را درباره‌ی همه چیز نشان می‌هد.
وقتی طی سده‌ها امور و زمام کارها در دست افرادی این‌چنین ایران‌نشناس ، توسعه نفهم، بی‌سواد ، متوهم و... باشد نتیجه اش همین احوال ماست.

اردیبهشت ۱۳۴۶ وزیر نیرو

در کشور ۳۵هزار قنات دایر وجود دارد.قنوات در اقتصاد آینده‌ی ایران نقشی ندارند و خشک شدن آن‌ها قطعی‌ست. پیرو خشک شدن قنوات [دست کم] ۳۵هزار روستا محکوم به تغییر شکل وادغام در قطب‌های توسعه‌ی کشاورزی است. در سال ۲۰۰۰ به جای ۶۸/۵۰۰ روستا حد اکثر ۲۰۰۰ روستای به هم پیوسته به وجود می‌آید.

نخست وزیر وقت

طرحی در نظر داریم که ۳۰هزار روستای کمتر از ۲۵۰ نفر جمعیت را به نقاط پرآب انتقال دهیم.چون این دهکده‌های کوچک با چنین جمعیت‌هایی قابل توسعه نیستند و باید آن‌ها را از بین برد.

توجه کنید در فقره‌ی اول مطلب جابه‌جایی میلیونها نفر و در فقره‌ی دوم حرف از تبعید حدود ۷۰۰ هزار انسان است‌.

یادم هست در دهه‌ی شصت که من کودکی جست‌وجوگر بودم و روزنامه خوان، ابلهی به نام #بهزادنبوی می‌گفت: «جمعیت روستایی ما زیاد است آنها را باید به شهرها بیاوریم و ...»
بله ؛
گمان مبر که به پایان رسیده کار خران
هزار جفتک ناخورده در لگد مانده...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️تکرارستان

هم‌راهان به ویژه عزیزان جوان‌تر پیام داده‌اند یادداشتی درباره‌ی وقایع اخیر(تجاوزات اسراییل و غرب به سرزمین ایران) بنویسید.
طبعن می‌توان این اتفاق شوم را(حمله و ترور، توسط نژادپرست‌ترین رژیم تاریخ که دست کثیف غرب است برای کارهای کثیف)از مناظر گوناگون نظامی، امنیتی،اجتماعی، سیاسی، روان‌پژوهی فردی و جمعی و.. بررسی‌کرد. من صرفن از منظر یک انسان متاثر از این اوضاع چند نکته بیان می‌کنم که طبعن برآمده از اندوخته‌ها و #موقف و #موضع و.. من است
حملات و ترورهای اخیر اسراییل بیش از پیش بر من آشکار کرد؛
۱- حتا شلیک یک گلوله به سوی ایران(در همین مرزهای جغرافیای سیاسی) از سمت هر نیروی خارجی، شر و اهریمنی‌ست و عاملان و خواهنده‌گانش یاری‌گران شر.
۲- علیرغم همه‌ی چیزها(مثلن تلاش برای تعدیل چهره‌‌ی غرب و شر مطلق ندانستنش از سوی کسانی مانند من) هنوز در زمین، دوگانه‌ی غرب و شرق و خیر و شر وجود دارد و در تشدید این دوگانه‌گی، غربی‌ها تلاشی بیشتر و اصرار فراوان‌تری دارند تا شرقیان.
(حرفهای بوش در اوایل قرن اخیر و احیای جنگهای صلیبی و حرفهای اخیر مسندنشین آلمانی)
۳- پروژه‌ی نفوذ که بارها و بارها از سوی مسندنشینان داخلی عنوان شده، نفوذ در چند معلم مدرسه و دانش‌گاه یا چند منتقد تند و تیز یا حتا مخالفان نیست.اتفاقن این دل‌سوزان سرمایه‌های هر کشور و حکومتی هستند که حاکمیت فعلی از درک و جذبشان ناتوان است. باید پذیرفت«نفوذ بخشی از حاکمیت است» که من نامش را #نفوذ_ساختاری نهاده‌ام.
گروهی از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان مستقیم و غیرمستقیم مجری سیاست‌های دشمنان ایران‌اند.خائن و مزدور بیش‌تر و پیش‌تر از آن‌که در میان مردم باشد در میان حاکمان است.
۴- قدرت نظامی و دفاعی این سرزمین به هیچ بهانه‌ای نباید محدود شود و در کنار صنایع موشکی ( دفاعی)صنایع هوایی (تهاجمی) باید تقویت شود.
زیستن در منطقه‌ای که عملن غرب تبدیلش کرده به میدان جنگ‌های بی‌پایان. ضرورت چنین تقویتی را دو چندان می‌کند.
این سرزمین بدخواه زیاد دارد عللش هم بسیار است و فقط مربوط به عمل‌کرد آقایان جاهل و کوته‌فکر نیست.موقعیت بسیار مهم تاریخی ، جفرافیایی، فرهنگی و.. اش صدها سال است دیگران را به سودای فتح و ویرانی‌اش کشانده
۵- هر حاکمیتی در ایران باشد اولویت من ایران است. اگر سال‌هاست در حد خود و دانسته‌هایم به صدر ذیل آقایان غرمیزنم و اعتراض میکنم و گاه تذکر هم میگیرم، از بابت آسیب‌هایی‌ست که به این دیار و مردمانش می‌زنند پس غرزدن‌هام بر سر بیرونیانی که به این دیار و مردمانش آسیب می‌رسانند فریاد است نه غر
۶- پناه بردن #صدسیم ج‌الف به چاوشی‌ها و شجریان‌ها و... نشان می‌دهد نماینده‌گان‌ واقعی‌تر مردم همچنان اقبال بیشتری دارند از برکشیده گان اغلب فرومایه‌‌ای که به درستی نامشان را #کیف‌اللهی نهاده‌اند
۷- ج‌الف مانند همیشه نشان داده تا این‌جا اصلن اهل عبرت نیست و کسی که اهل عبرت نیست اعتبار ندارد.
دادن تریبون رسمی ملت به تمام کسانی که نزد مردم چهره‌هایی منفورند یکی از نشانه‌های پندناپذیری ایشان است.
۸- علیرغم بیان برخی اعترافات در کوتاهی و... ج‌الف همچنان نشان داده که همیشه #حق‌به‌جانب است او از هر اتفاقی سوءاستفاده می‌کند تا چماق «دیدید حق با من بود»را بکوبد در سر مردم
۹- مردم و اکثریت‌شان باز نشان دادند نسبت به مسندنشینانشان از سطح درک و دریافت بالاتری بهره‌برده‌اند
۱۰- حضور و هجوم مهاجران افغانستانی و..(به ویژه در سه چهار سال اخیر) معضلی بسیار بزرگ است و تبعات سنگین‌تری از این اوضاع خواهدداشت. باید برایش به دور از هیاهوها و هیجان‌ها، درمانی مناسب یافت و این حضور را بسیار قاعده‌مند کرد.
۱۱- مردم مردم مردم اصل همه‌چیزند و برای مردم این روزگار اوضاع اقتصادی بسیار بسیار مهم است.بزرگ‌ترین کار مسندنشینان شمال شهر نشین این است در جهت ثروتمند شدن مردم تلاش کنند.(دهه‌ی شصت صدام بیشتر انقلاب به پایین را می‌زد در حملات اخیر ونک به بالا بیشتر زده شد نامها را ببینید زعفرانیه ، اقدسیه، اندرزگو، کامرانیه و..فاعتبروا یا اولی الابصار)
۱۲-گویا این سرزمین در باب حکومت‌ها و حاکمیت‌هاش نه از پوزیسیون بخت و اقبالی داشته نه از اپوزیسیون. اکثریت هر دو طرف هم قد قواره‌ی هم و پشت و روی یک سکه.
۱۳- علیرغم سال‌ها تلاش برای نفی مفهوم ایران و ایرانیت و ایجاد واگرایی‌های مهیب، این اوضاع(به لطف حق=مردم ) اثبات کرد ایران هنوز زنده و پوینده است و اقوام رنگارنگش ذیل پرچم سه‌رنگش( سوای این‌که آمده‌گان و رفته‌گان چه نقشی برش می‌زنند) بسیار یک‌دل و هم‌گرایند.
و سرانجام این‌که؛
۱۴- حملات دردناک و ناجوانمردانه‌ی غرب به ایران نتایج بسیاری دارد یکیش دادن مشروعیت و ابقای بیشتر همین نظامی است که بسیارانی از مردم منتقد و مخالفش هستند..
۱۵- ..و هم‌چنان می‌توان نوشت

#محسن_یارمحمدی

@niyazestsnbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#رنج‌سروده‌های_همیشه

- لوسیفر گوته
شهوت بی پایان تکه تکه کردن انسان
و چسب‌ناکی خون
در دست‌های‌مان
با دست‌های تمیز صدر اعظم عظمی
در کثافت‌خانه‌ی آلمان -

یادم هست ، همین اواخر بود
پیش از تکمیل کولوسئوم خاورمیانه با دست‌های انگل‌ستان
یکی دو بار
با شکمی پاره
روده‌هایم را در دست گرفتم
و نشستم زیر آسمان آبی منچوری
زیرا
مردانی با چشم‌های تنگ
از سرزمین آفتاب آمده‌‌بودند برای جنگ
تا مرا ببرند
و با روده‌های من
مرزهای تمدن و علم را
در قلم‌رو انقلاب آفتاب بگسترند...

پس از زانو زدن فرزند آفتاب
با دو گوی انسان سوز
و برشته کردن صدها هزار انسان
دیگر نیاز نبود به شرق جهان

شرق نزدیک‌
کولوسئوم جذاب تری می‌شد
ومن
در پیکر پسرکی یا دخترکی دانش آموز
این‌بار با شکمی پاره
باید بارها روده‌هایم را در دست می‌گرفتم
در بروجرد،
میانه
بهبهان
یا همین زنجان خودمان..

#محسن_بارانی تیرماه ۱۴۰۴

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

زین‌هار لاطالائیل زین‌هار،
ببین کِه‌ای
و بر چه خشم می‌گیری؟ چه‌‌ای و با که قهر می‌کنی..
اگر تشنه‌‌ای، چشمه‌ای را چه ضرر از خشمت؟ و اگر ظلمتی، آفتابی را چه خطر از قهرت ..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پندستان

وقایع چندین ماهه‌ی اخیر منطقه‌ی غرب آسیا ابطال دوباره‌ی بسیاری از افسانه های کهن و نو بود. این وقایع نشان داد؛
نه امة اسلام وجود دارد ، نه امة عرب، نه جهان متمدن و آزاد معنا دارد نه کرامت انسان.
جهان امروز ، جهان ِ اکثریتی‌ست با وجدان اما پراکنده ، بی‌سلاح و دست بسته. و اقلیتی بی‌وجدان تا بن دندان مسلح و سگهای هار را رها کرده.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️ یادداشتهای پریشانی

#ایران_حمید_هامون_و....

همچنان معتقدم هنر چنانچه از ریشه و معنایش برمی‌آید #فرارفتن از هر چیز است و مهم‌ترین‌چیزها #زمان/مکان و #تعیّن و #تشخُص است.
در این‌جا تشخص در معنای خودش مد نظر است #بدن‌مند_بودن. پذیرش #تنومندی تنی که یگانه است.
در پیدایش این #شاخصه‌ هنرمند هم دقیقن نمی‌داند چه شده‌است. هرگز مهم نیست چه می‌بافد یا درباره‌ی اثرش چه تحلیلی دارد. اثر هنری اگر هنری شود دیگر ربط چندانی با پدیدآورنده‌اش نخواهد داشت.
#هامون مهرجویی پس حدود پنجاه سال از طرحش و چهل سال از ساختنش برای من نمونه‌ی اعلای یک کار هنری در گونه‌ی سینمایی‌اش آن هم سینمای ایران است.
این یگانه‌ترین فیلم‌های ایرانی را مثل بسیارانی ده‌ها بار دیده‌ و در ذهن و دل مرور کرده‌ام و هربار چیزی از آن بر من آشکار شده.
هامون برای من فیلمی کاملن پر است و نمونه‌ی اعلای پیش‌گویی‌های پیامبرانه است چیزی از جنس آن‌سو..
به این جملات که سخنان حمید هامون خطاب به مهشید است دوباره دقت کنید:
تو می خوای من اونی باشم که واقعا تو می خوای من باشم؟
اگه من اونی باشم که تو می‌خوای پس دیگه من،من نیست یعنی من ِخودم نیستم

اینجا داستان را از مساله‌‌ی زندگی شخصی مهرجویی یا براهنی و... همه‌ی آنها که گفته‌اند کارگردان کار را از روی زنده‌گی‌شان ساخته فراتر می‌رود. هامون و مهشید به ویژه حمید، نماد ایران این دویست سال است.
هامون خود را از آویخته‌گان می‌داند. کجا؟جایی میان سنت و مدرنیته
قبای کپک زده و پاره‌پوره و...را کجا بیاوزیم؟
مهشید هم شخصی امروزی‌ست با آن لباس‌ها و تیپبی که در دهه‌ی شصت نماد روشن‌فکران مدرن‌انگار است که او هم سرگردان است و برای این‌‌که بتسد و اثری به‌جا بگذارد همه کار می‌کند، نقاش آوانگارد است. اهل بریز بپاش است طراح لباس است برای آرامش یوگا می‌کند و در دوره‌ای دل‌داده‌ی سنتی است که حمید هامون یتیم نمادش است حمیدی که آسیا را در برابر غرب می‌بیند و ابراهیمی را در آتش که شبانه می‌خواند و از مرداب مدرنیته می‌گوید. مهشید هم دلش برای سنت رفته اما نمی‌تواند با آن هم‌بستر بماند. از جایی تاب ادامه ندارد و خود را تفویض ‌می‌کند به یک #بسازبفروش.در دادنامه‌‌اش هم سخن از عنین بودن حمید آورده.
ایران دیگر فاعلیت ندارد و نمی‌تواند زمینش را بارور کند هرچند پای فرزند پسری نیز در میانه هست.
در سفر آخر علی عابدینی هم مشغول ساختن یک برج است. علی رفته آن بالا.
( کدام بالا؟! این علی چه می‌سازد و چه‌گونه که نقطه مقابل آن مرتیکه‌ی... است ؟!) آیا این یک امیدواری از سر استیصال و دل خوش‌کنک است؟ برای هامونی که اگر قرار باشد چیزی باشد که جهان می‌طلبد باید خودش نباشد؟
راه چاره چیست؟
مرگ هامون و احیای دوباره‌اش؟!
آیا این‌جا هم مهرجویی از زمان/مکان رسته دارد غیب‌گویی می‌کند یا در ناخودآگاه خود دنبال التیامی است حتا به فریب؟!
باز هم از هامون خواهم نوشت.
#محسن_یارمحمدی
دانش‌آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی

@niyazestsnbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️دردستان

- بخشی از شعر بلند اسماعیل*
#رضابراهنی

*مخاطب این شعر شگفت اسماعیل شاه‌رودی است که زنده‌گی بسیار بسیار غریبی داشت و...

..و آنوقت، یکی‌مان می‌شود اسماعیل، -دیوانه‌ای دوقبضه
که هم «استالین» را خدا می‌داند، و هم به زنش،به پسرش،به برادرش، به دوستانش بدگمان است
و می‌خواهد استالین بیاید و او را از دست همه نجات دهد

خندق درشت تر از تن تو می‌شود اسماعیل،ای چهره برخاک نرم جهان نهاده تا پایان ابدیت!
حقیقت تو چیزی جز این نیست
من نباید حرفی از گل نازک‌تر به تو می‌زدم،ولی حقیقتِ تو چیزی جز این نیست
چشم‌بندت را برداری می‌فهمی، چشم‌بندت را بردار...
من «استالین» و «چرچیل» را نابود شده می‌خواهم، اسماعیل!
دوای چپ فلج تو در جیب آن «رفقا» نیست
شاش‌بندِ تو تلمبه‌ای دیگر می‌خواهد اسماعیل، اسماعیل!
چشم‌بندت را از روی چشمت بردار، اسماعیل!
شعر تو مشتی‌ست که در سینه‌ی تو گره شده است
ازل و ابد آنجاست
دوزخ و فردوس آنجاست
سینه را گشاده کن
آن مشت را به جهان هدیه کن،
اسماعیل!...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
2025/07/03 21:29:54

❌Photos not found?❌Click here to update cache.


Back to Top
HTML Embed Code: