#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#ناسیونالیسم
بخش۲
🔴 فصل دوم: استراتژیهای استعماری؛ مراحل اجرای پروژه
قدرتهای امپریالیستی، به ویژه بریتانیا و فرانسه، با نیات شیطانی دریافتند که تا زمانی که امت به خلافت الهی به عنوان نماد وحدت خود وفادار باشد، بلعیدن کامل جهان اسلام ممکن نیست. پروژه تجزیه، یک عملیات چندلایه، صبورانه و بیرحمانه بود.
مرحله اول: جنگ روانی و بذرافشانی فکری (قرن ۱۹)
۱: ایجاد مراکز شرقشناسی و میسیونری: دانشگاههای اروپایی به کارخانههای تولید "کارشناس" امور اسلام بدل شدند. شرقشناسانی چون ایگناتس گلدتسیهر، کارل بروکلمان و بعدها برنارد لوئیس، با ظاهری علمی، به تشکیک در منابع اسلامی و برجستهسازی اختلافات تاریخی و قومی پرداختند. همزمان، هیئتهای تبلیغی مسیحی (میسیونرها) در شام (سوریه و لبنان امروزی)، مصر و عراق، مدارسی را تأسیس کردند که در ظاهر به آموزش علوم جدید میپرداختند، اما در باطن، بذر ناسیونالیسم عربی و نفرت از خلافت عثمانی را در دل نخبگان جوان مسیحی و سپس مسلمان میکاشتند. چهرههایی چون بطرس البستانی و ناصف الیازجی، از مسیحیان شام، از اولین مروجان ایده "وطن عربی" جدا از جهان اسلام بودند.
۲: احیای تعصبات قومی: استعمارگران به شکل سیستماتیک تاریخ پیشا-اسلامی را نبش قبر کردند.
در مصر، باستانشناسی به ابزاری سیاسی تبدیل شد. کشف مقبره توتعنخآمون و بزرگنمایی شکوه فراعنه، برای ترویج "فرعونیسم" و القای این حس بود که هویت مصری، هویتی ۷۰۰۰ ساله و مستقل از اسلام "وارداتی" است.
در ایران، تمرکز بر امپراتوری هخامنشی و ساسانی و ترویج باستانگرایی، با هدف ایجاد گسست هویتی میان ایرانیان و سایر مسلمانان و معرفی اسلام به عنوان دین "اعراب مهاجم" دنبال شد.
در شمال آفریقا، فرانسویان به شدت بر هویت "بربری" (آمازیغی) در مقابل هویت عربی-اسلامی تأکید کردند و تلاش کردند قوانین عرفی بربرها را جایگزین قوانین شریعت کنند.
در ترکیه، با حمایت از محافل ماسونی و غربزده، ناسیونالیسم افراطی ترکی (پان-تورانیسم) را ترویج کردند که اعراب را "خائن" و اسلام را عامل "عقبماندگی" ترکها معرفی میکرد.
مرحله دوم: عملیات میدانی و ایجاد شورش (اوایل قرن ۲۰)
۱: پرورش جاسوسان و مزدوران: این مرحله، دوران فعالیت افسران اطلاعاتی و دیپلماتهای ماجراجویی چون توماس ادوارد لارنس (لارنس عربستان)، گرترود بل، و سِر پرسی کاکس بود. این افراد با شناسایی سران قبایل جاهطلب و ناراضی، به ویژه شریف حسین، امیر مکه، آنان را با وعدههای طلایی و دروغین مبنی بر تأسیس یک "پادشاهی بزرگ عربی" از سواحل مدیترانه تا مرزهای ایران، فریب دادند.
۲: شورش بزرگ عربی (۱۹۱۶): این شورش که با پول و اسلحه بریتانیا به راه افتاد، یک خیانت آشکار به امت اسلام بود. در حالی که ارتش عثمانی در جبهههای گالیپولی، قفقاز و فلسطین در حال نبرد با امپراتوری بریتانیا، فرانسه و روسیه تزاری بود، این شورشیان از پشت به برادران مسلمان خود خنجر زدند، خطوط تدارکاتی آنها را قطع کردند و عملاً به عنوان پیادهنظام ارتش بریتانیا عمل نمودند. این خیانت، سقوط سریع شام و عراق را تسهیل کرد.
مرحله سوم: تقسیم غنایم و ترسیم مرزهای خونین (پس از جنگ جهانی اول)
۱: پیمان سایکس-پیکو (۱۹۱۶): این پیمان، اوج رذالت و توطئه استعماری بود. قبل از آنکه حتی شورش عربی به نتیجه برسد، سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ-پیکو فرانسوی، در خفا نقشه خاورمیانه را روی میز گذاشتند و با خطکشیهای مستقیم و بیاعتنا به واقعیتهای جغرافیایی، انسانی و تاریخی، سرزمینهای اسلامی را مانند یک تکه کیک میان خود تقسیم کردند. این خطوط، مرزهای آینده عراق، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین را مشخص کرد.
۲: اعلامیه بالفور (۱۹۱۷): خیانت بزرگتر بریتانیا، صدور اعلامیهای بود که در آن به صهیونیستها قول ایجاد یک "میهن ملی برای یهودیان" در خاک فلسطین، قلب جهان عرب و اسلام، داده شد. این تیر خلاص به رؤیای "پادشاهی بزرگ عربی" و کاشتن غده سرطانی اسرائیل در پیکر امت بود.
۳: کنفرانس سانرمو (۱۹۲۰): در این کنفرانس، تقسیمبندی سایکس-پیکو رسمیت یافت و سرزمینهای عربی تحت نظام "قیمومیت" (Mandate) میان بریتانیا و فرانسه تقسیم شد که نامی دیگر برای استعمار مستقیم بود. عراق و فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا و سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفتند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۲
#ناسیونالیسم
بخش۲
🔴 فصل دوم: استراتژیهای استعماری؛ مراحل اجرای پروژه
قدرتهای امپریالیستی، به ویژه بریتانیا و فرانسه، با نیات شیطانی دریافتند که تا زمانی که امت به خلافت الهی به عنوان نماد وحدت خود وفادار باشد، بلعیدن کامل جهان اسلام ممکن نیست. پروژه تجزیه، یک عملیات چندلایه، صبورانه و بیرحمانه بود.
مرحله اول: جنگ روانی و بذرافشانی فکری (قرن ۱۹)
۱: ایجاد مراکز شرقشناسی و میسیونری: دانشگاههای اروپایی به کارخانههای تولید "کارشناس" امور اسلام بدل شدند. شرقشناسانی چون ایگناتس گلدتسیهر، کارل بروکلمان و بعدها برنارد لوئیس، با ظاهری علمی، به تشکیک در منابع اسلامی و برجستهسازی اختلافات تاریخی و قومی پرداختند. همزمان، هیئتهای تبلیغی مسیحی (میسیونرها) در شام (سوریه و لبنان امروزی)، مصر و عراق، مدارسی را تأسیس کردند که در ظاهر به آموزش علوم جدید میپرداختند، اما در باطن، بذر ناسیونالیسم عربی و نفرت از خلافت عثمانی را در دل نخبگان جوان مسیحی و سپس مسلمان میکاشتند. چهرههایی چون بطرس البستانی و ناصف الیازجی، از مسیحیان شام، از اولین مروجان ایده "وطن عربی" جدا از جهان اسلام بودند.
۲: احیای تعصبات قومی: استعمارگران به شکل سیستماتیک تاریخ پیشا-اسلامی را نبش قبر کردند.
در مصر، باستانشناسی به ابزاری سیاسی تبدیل شد. کشف مقبره توتعنخآمون و بزرگنمایی شکوه فراعنه، برای ترویج "فرعونیسم" و القای این حس بود که هویت مصری، هویتی ۷۰۰۰ ساله و مستقل از اسلام "وارداتی" است.
در ایران، تمرکز بر امپراتوری هخامنشی و ساسانی و ترویج باستانگرایی، با هدف ایجاد گسست هویتی میان ایرانیان و سایر مسلمانان و معرفی اسلام به عنوان دین "اعراب مهاجم" دنبال شد.
در شمال آفریقا، فرانسویان به شدت بر هویت "بربری" (آمازیغی) در مقابل هویت عربی-اسلامی تأکید کردند و تلاش کردند قوانین عرفی بربرها را جایگزین قوانین شریعت کنند.
در ترکیه، با حمایت از محافل ماسونی و غربزده، ناسیونالیسم افراطی ترکی (پان-تورانیسم) را ترویج کردند که اعراب را "خائن" و اسلام را عامل "عقبماندگی" ترکها معرفی میکرد.
مرحله دوم: عملیات میدانی و ایجاد شورش (اوایل قرن ۲۰)
۱: پرورش جاسوسان و مزدوران: این مرحله، دوران فعالیت افسران اطلاعاتی و دیپلماتهای ماجراجویی چون توماس ادوارد لارنس (لارنس عربستان)، گرترود بل، و سِر پرسی کاکس بود. این افراد با شناسایی سران قبایل جاهطلب و ناراضی، به ویژه شریف حسین، امیر مکه، آنان را با وعدههای طلایی و دروغین مبنی بر تأسیس یک "پادشاهی بزرگ عربی" از سواحل مدیترانه تا مرزهای ایران، فریب دادند.
۲: شورش بزرگ عربی (۱۹۱۶): این شورش که با پول و اسلحه بریتانیا به راه افتاد، یک خیانت آشکار به امت اسلام بود. در حالی که ارتش عثمانی در جبهههای گالیپولی، قفقاز و فلسطین در حال نبرد با امپراتوری بریتانیا، فرانسه و روسیه تزاری بود، این شورشیان از پشت به برادران مسلمان خود خنجر زدند، خطوط تدارکاتی آنها را قطع کردند و عملاً به عنوان پیادهنظام ارتش بریتانیا عمل نمودند. این خیانت، سقوط سریع شام و عراق را تسهیل کرد.
مرحله سوم: تقسیم غنایم و ترسیم مرزهای خونین (پس از جنگ جهانی اول)
۱: پیمان سایکس-پیکو (۱۹۱۶): این پیمان، اوج رذالت و توطئه استعماری بود. قبل از آنکه حتی شورش عربی به نتیجه برسد، سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ-پیکو فرانسوی، در خفا نقشه خاورمیانه را روی میز گذاشتند و با خطکشیهای مستقیم و بیاعتنا به واقعیتهای جغرافیایی، انسانی و تاریخی، سرزمینهای اسلامی را مانند یک تکه کیک میان خود تقسیم کردند. این خطوط، مرزهای آینده عراق، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین را مشخص کرد.
۲: اعلامیه بالفور (۱۹۱۷): خیانت بزرگتر بریتانیا، صدور اعلامیهای بود که در آن به صهیونیستها قول ایجاد یک "میهن ملی برای یهودیان" در خاک فلسطین، قلب جهان عرب و اسلام، داده شد. این تیر خلاص به رؤیای "پادشاهی بزرگ عربی" و کاشتن غده سرطانی اسرائیل در پیکر امت بود.
۳: کنفرانس سانرمو (۱۹۲۰): در این کنفرانس، تقسیمبندی سایکس-پیکو رسمیت یافت و سرزمینهای عربی تحت نظام "قیمومیت" (Mandate) میان بریتانیا و فرانسه تقسیم شد که نامی دیگر برای استعمار مستقیم بود. عراق و فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا و سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفتند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤37👍2🔥2
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#ناسیونالیسم
بخش۳
🔴 فصل سوم: میراث شوم؛ نتایج فاجعهبار ناسیونالیسم
۱. ایجاد دولتهای ضعیف و وابسته: دولت-ملتهای برآمده از این توطئه، موجوداتی ناقصالخلقه و از بدو تولد وابسته به اربابان غربی پلید خود بودند. اقتصاد، سیاست خارجی و ساختار ارتش آنها توسط استعمارگران طراحی شد. حاکمان این کشورها (ملک فیصل در عراق، ملک عبدالله در اردن) اغلب همان رهبران شورش عربی بودند که به عنوان پاداش خیانتشان، بر تختهای سلطنت بیاختیار نشانده شدند.
۲. تقدیس مرزهای استعماری: بزرگترین وظیفه این دولتها، حفاظت از مرزهای سایکس-پیکو شد. مفهوم "تمامیت ارضی" به یک اصل مقدس تبدیل شد و ارتشهای مسلمان که باید برای دفاع از امت و عقیده میجنگیدند، به "پاسبانان مرزهای استعماری" بدل گشتند.
۳. نهادینهسازی تفرقه و جنگ: این مرزهای مصنوعی، بذر تمام جنگهای منطقهای قرن بیستم و بیست و یکم را کاشتند. جنگ ایران و عراق، جنگهای اعراب و اسرائیل، اشغال کویت، جنگ داخلی لبنان، و تنشهای بیپایان مرزی، همگی محصول مستقیم این تقسیمبندی خائنانه هستند.
۴. الغای خلافت (۱۹۲۴): موفقیت پروژه ناسیونالیسم عربی و پیروزی متفقین، راه را برای ناسیونالیستهای ترک به رهبری مصطفی کمال آتاتورک هموار کرد تا تیر خلاص را به پیکر نیمهجان خلافت اسلامی شلیک کنند. با الغای خلافت، امت اسلامی یتیم شد و آخرین نماد وحدت سیاسی خود را از دست داد و این بزرگترین پیروزی برای جهان کفر بود.
نتیجهگیری: راه خروج چیست؟
تاریخ به وضوح نشان میدهد که ناسیونالیسم، پروژه دشمنان ما برای ماست. این ایدئولوژی، ریسمانی است که استعمار برای به دار آویختن وحدت امت بافته است. هرگونه افتخار همراه با تعصب کورکورانه و نژادپرستانه به پرچمهای ملی رنگارنگ (که اغلب توسط دیپلماتهای اروپایی طراحی شده)، هرگونه سرود ملی سکولار، و هرگونه تعصب به مرزهای سایکس-پیکو، پایکوبی بر مزار وحدت امت و تجدید بیعت با نقشه استعمار است.
راه نجات، بازگشتی صادقانه و آگاهانه به همان اصلی است که روزی ما را به قدرتمندترین امت جهان تبدیل کرد: وحدت بر محور لا إله إلا اللّه محمد رسول اللّه. راه خروج، نفی کامل بتهای ناسیونالیسم و بازسازی هویت اسلامی است؛ هویتی که در آن یک مسلمان اندونزیایی، برادر مسلمان نیجریهای است و هر دو برای آزادی قدس و دفاع از خون مسلمانان در هر کجای جهان، احساس مسئولیت میکنند. هر راهی غیر از این، پیمودن دوباره همان مسیری است که به وضعیت فاجعهبار کنونی ختم شده است، فاجعهای که منتهی به نسلکشی مسلمانان مظلوم فلسطین و سایر مسلمان در تمام جهان به عنوان فرزندان یتیم در غیاب پدر خلافت اسلامی شده است.
✨ درنهایت:
ناسیونالیسم، دین بردگان مدرن، و یکی از اصلیترین عوامل کشتار مسلمانان فلسطین و کشتار وحشیانه و فوق ظالمانه و جنایتکارانه کودکان و زنان بیگناه امت اسلام و عامل تفرقه و نفاق و خیانت و الحاد و شرک و کفر و ... است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۲
#ناسیونالیسم
بخش۳
🔴 فصل سوم: میراث شوم؛ نتایج فاجعهبار ناسیونالیسم
۱. ایجاد دولتهای ضعیف و وابسته: دولت-ملتهای برآمده از این توطئه، موجوداتی ناقصالخلقه و از بدو تولد وابسته به اربابان غربی پلید خود بودند. اقتصاد، سیاست خارجی و ساختار ارتش آنها توسط استعمارگران طراحی شد. حاکمان این کشورها (ملک فیصل در عراق، ملک عبدالله در اردن) اغلب همان رهبران شورش عربی بودند که به عنوان پاداش خیانتشان، بر تختهای سلطنت بیاختیار نشانده شدند.
۲. تقدیس مرزهای استعماری: بزرگترین وظیفه این دولتها، حفاظت از مرزهای سایکس-پیکو شد. مفهوم "تمامیت ارضی" به یک اصل مقدس تبدیل شد و ارتشهای مسلمان که باید برای دفاع از امت و عقیده میجنگیدند، به "پاسبانان مرزهای استعماری" بدل گشتند.
۳. نهادینهسازی تفرقه و جنگ: این مرزهای مصنوعی، بذر تمام جنگهای منطقهای قرن بیستم و بیست و یکم را کاشتند. جنگ ایران و عراق، جنگهای اعراب و اسرائیل، اشغال کویت، جنگ داخلی لبنان، و تنشهای بیپایان مرزی، همگی محصول مستقیم این تقسیمبندی خائنانه هستند.
۴. الغای خلافت (۱۹۲۴): موفقیت پروژه ناسیونالیسم عربی و پیروزی متفقین، راه را برای ناسیونالیستهای ترک به رهبری مصطفی کمال آتاتورک هموار کرد تا تیر خلاص را به پیکر نیمهجان خلافت اسلامی شلیک کنند. با الغای خلافت، امت اسلامی یتیم شد و آخرین نماد وحدت سیاسی خود را از دست داد و این بزرگترین پیروزی برای جهان کفر بود.
نتیجهگیری: راه خروج چیست؟
تاریخ به وضوح نشان میدهد که ناسیونالیسم، پروژه دشمنان ما برای ماست. این ایدئولوژی، ریسمانی است که استعمار برای به دار آویختن وحدت امت بافته است. هرگونه افتخار همراه با تعصب کورکورانه و نژادپرستانه به پرچمهای ملی رنگارنگ (که اغلب توسط دیپلماتهای اروپایی طراحی شده)، هرگونه سرود ملی سکولار، و هرگونه تعصب به مرزهای سایکس-پیکو، پایکوبی بر مزار وحدت امت و تجدید بیعت با نقشه استعمار است.
راه نجات، بازگشتی صادقانه و آگاهانه به همان اصلی است که روزی ما را به قدرتمندترین امت جهان تبدیل کرد: وحدت بر محور لا إله إلا اللّه محمد رسول اللّه. راه خروج، نفی کامل بتهای ناسیونالیسم و بازسازی هویت اسلامی است؛ هویتی که در آن یک مسلمان اندونزیایی، برادر مسلمان نیجریهای است و هر دو برای آزادی قدس و دفاع از خون مسلمانان در هر کجای جهان، احساس مسئولیت میکنند. هر راهی غیر از این، پیمودن دوباره همان مسیری است که به وضعیت فاجعهبار کنونی ختم شده است، فاجعهای که منتهی به نسلکشی مسلمانان مظلوم فلسطین و سایر مسلمان در تمام جهان به عنوان فرزندان یتیم در غیاب پدر خلافت اسلامی شده است.
ناسیونالیسم، دین بردگان مدرن، و یکی از اصلیترین عوامل کشتار مسلمانان فلسطین و کشتار وحشیانه و فوق ظالمانه و جنایتکارانه کودکان و زنان بیگناه امت اسلام و عامل تفرقه و نفاق و خیانت و الحاد و شرک و کفر و ... است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤54👍11🔥2
رژیم صهیونیستی در واکنش به فشارهای رسانهای و بینالمللی، اجرای «وقفههای موقت بشردوستانه» را اعلام کرد؛ اما این آتشبسِ ظاهری، چیزی جز یک ترفند تبلیغاتی برای پنهانکردن واقعیت تلخ میدان نیست.
در همان روز، رژیم اشغالگر همزمان با وعده کمکرسانی، ۶۳ فلسطینی را به خاک و خون کشید؛ ۳۴ نفر از آنها تنها برای گرفتن اندکی غذا در صف ایستاده بودند.
این اقدام، بیش از آنکه نشانه انساندوستی باشد، تلاشی حسابشده برای کاهش خشم افکار عمومی جهان است. ریاکاریای که با بمب و گلوله همراه است!
رژیم اشغالگر نمیتواند جنایتهایش را با نقاب آتشبس بشویَد. جهان نباید فریب این نمایشهای دروغین را بخورد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍132❤24🔥20
چرا نباید واژه «اسرائیل» را برای رژیم صهیونیستی بهکار برد؟
در طول تاریخ، واژهها تنها ابزار انتقال معنا نبودهاند؛ بلکه حامل بار فرهنگی، تاریخی و ارزشی نیز بودهاند. یکی از واژههایی که امروزه بهشکلی گسترده اما نادرست استفاده میشود، کلمه «اسرائیل» است که بهعنوان نامی برای رژیمی بهکار میرود که ماهیت و عملکردش هیچ نسبتی با معنای حقیقی این واژه ندارد.
در متون دینی و سنتهای الهی، اسرائیل نام پیامبری بزرگ است: حضرت یعقوب عیله السلام. این نام، در دل خود یادآور صداقت، بندگی و ایمان است. اما آنچه امروز بهنام «اسرائیل» شناخته میشود، رژیمی است که نهتنها هیچ ارتباطی با پیامبران ندارد، بلکه عملاً در تضاد با آرمانهای آنان عمل کردهاست. رژیمی که بر پایه اشغال، تبعیض نژادی و خشونت بنا شده، نمیتواند وارث نامی باشد که با هدایت الهی و اخلاق پیوند خوردهاست.
استفاده از واژه «اسرائیل» برای چنین رژیمی، در واقع نوعی مشروعیتبخشی ناخواسته است؛ گویی این رژیم امتداد تاریخی یا دینی یک سنت آسمانی است. در حالی که حقیقت، چیز دیگریست: آنچه امروز تحت عنوان «رژیم صهیونیستی» شناخته میشود، محصول یک پروژه سیاسی-استعماری مدرن است، نه ادامهای از یک مسیر دینی.
به همین دلیل، دقیقتر و مسئولانهتر آن است که از واژههایی همچون «رژیم صهیونیستی» یا «رژیم اشغالگر» استفاده کنیم؛ واژههایی که نهتنها با واقعیت تاریخی و سیاسی همخوانی بیشتری دارند، بلکه از مصادره نام انبیا توسط کسانی که در جهت عکس آنان حرکت میکنند، جلوگیری میکنند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
در طول تاریخ، واژهها تنها ابزار انتقال معنا نبودهاند؛ بلکه حامل بار فرهنگی، تاریخی و ارزشی نیز بودهاند. یکی از واژههایی که امروزه بهشکلی گسترده اما نادرست استفاده میشود، کلمه «اسرائیل» است که بهعنوان نامی برای رژیمی بهکار میرود که ماهیت و عملکردش هیچ نسبتی با معنای حقیقی این واژه ندارد.
در متون دینی و سنتهای الهی، اسرائیل نام پیامبری بزرگ است: حضرت یعقوب عیله السلام. این نام، در دل خود یادآور صداقت، بندگی و ایمان است. اما آنچه امروز بهنام «اسرائیل» شناخته میشود، رژیمی است که نهتنها هیچ ارتباطی با پیامبران ندارد، بلکه عملاً در تضاد با آرمانهای آنان عمل کردهاست. رژیمی که بر پایه اشغال، تبعیض نژادی و خشونت بنا شده، نمیتواند وارث نامی باشد که با هدایت الهی و اخلاق پیوند خوردهاست.
استفاده از واژه «اسرائیل» برای چنین رژیمی، در واقع نوعی مشروعیتبخشی ناخواسته است؛ گویی این رژیم امتداد تاریخی یا دینی یک سنت آسمانی است. در حالی که حقیقت، چیز دیگریست: آنچه امروز تحت عنوان «رژیم صهیونیستی» شناخته میشود، محصول یک پروژه سیاسی-استعماری مدرن است، نه ادامهای از یک مسیر دینی.
به همین دلیل، دقیقتر و مسئولانهتر آن است که از واژههایی همچون «رژیم صهیونیستی» یا «رژیم اشغالگر» استفاده کنیم؛ واژههایی که نهتنها با واقعیت تاریخی و سیاسی همخوانی بیشتری دارند، بلکه از مصادره نام انبیا توسط کسانی که در جهت عکس آنان حرکت میکنند، جلوگیری میکنند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍183❤61👎6🔥4
#خبر
گروهی از «هنرمندان یهودی» از جامعۀ جهانی خواستار تحریم رژیم صهیونیستی شدند!
به گزارش یورونیوز، «سی و یک فیلمساز، هنرمند، دانشگاهی و سیاستمدار پیشین دولت صهیونیست در نامهای که روز چهارشنبه منتشر شد، از جامعه بینالمللی خواستند تا برای وادار کردن رژیم اشغالگر به آتشبس با حماس، تحریمهای فلجکننده علیه آنها اعمال کند. در میان امضاکنندگان این نامه، نامهایی چون یووال آبرهام، برنده جایزه اسکار، مایکل بنیائیر، دادستان کل پیشین رژیم صهیونیستی، آویراهام بورگ، رئیس سابق کنست و رئیس پیشین آژانس یهود و تمار گوزانسکی، عضو پیشین کنست، به چشم میخورد».
در نامۀ آنان آمده است که رژیم «مردم غزه را از گرسنگی به مرگ میکشاند و به انتقال اجباری میلیونها فلسطینی از نوار غزه فکر میکند»، این در حالی است که برخی ایرانیهای ناآگاه از نتانیاهو هم صهیونیستتر شدهاند و از اعمال شرمبرانگیزشان دفاع میکنند.
https://l.euronews.com/W3h
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
گروهی از «هنرمندان یهودی» از جامعۀ جهانی خواستار تحریم رژیم صهیونیستی شدند!
به گزارش یورونیوز، «سی و یک فیلمساز، هنرمند، دانشگاهی و سیاستمدار پیشین دولت صهیونیست در نامهای که روز چهارشنبه منتشر شد، از جامعه بینالمللی خواستند تا برای وادار کردن رژیم اشغالگر به آتشبس با حماس، تحریمهای فلجکننده علیه آنها اعمال کند. در میان امضاکنندگان این نامه، نامهایی چون یووال آبرهام، برنده جایزه اسکار، مایکل بنیائیر، دادستان کل پیشین رژیم صهیونیستی، آویراهام بورگ، رئیس سابق کنست و رئیس پیشین آژانس یهود و تمار گوزانسکی، عضو پیشین کنست، به چشم میخورد».
در نامۀ آنان آمده است که رژیم «مردم غزه را از گرسنگی به مرگ میکشاند و به انتقال اجباری میلیونها فلسطینی از نوار غزه فکر میکند»، این در حالی است که برخی ایرانیهای ناآگاه از نتانیاهو هم صهیونیستتر شدهاند و از اعمال شرمبرانگیزشان دفاع میکنند.
https://l.euronews.com/W3h
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍143❤42🔥14
دیوید گراسمن، نویسنده نامآشنای صهیونیست و برنده جوایز معتبر ادبی، در اظهاراتی بیسابقه و صریح، از آنچه رژیم صهیونیستی در نوار غزه انجام میدهد، با عنوان «نسلکشی» یاد کرد. او که سالها بهعنوان یکی از صداهای منتقد درون این رژیم شناخته میشود، گفت: «اشغال، فقط مردم سرزمینهای اشغالی را قربانی نکرده؛ ما را هم از درون فرسوده و فاسد کرده است.»
گراسمن در ادامه، از اقدام برخی کشورها از جمله فرانسه، بریتانیا و کانادا در به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین، حمایت کرد و آن را «ایدهای بسیار خوب و امیدبخش» خواند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤110👍47🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 #سلسله_کلیپهای_سفر_یقین | قسمت 50
آیا ممکن است یک ملحد، علمی مفید تولید کند.⁉️
پروفسور ایاد قنیبی در این قسمت، موضوعی چالشی را مطرح میکند و ادعا مینماید که هیچ ملحدی نمیتواند در حالی که واقعاً به الحاد پایبند باشد، علم مفید و سازندهای تولید کند. او توضیح میدهد که کسانی که تولید علمی دارند و در عین حال خود را ملحد مینامند، در واقع صادق نیستند؛ بلکه این افراد، ناخودآگاه دارای بنیادهای ایمانی و باور به خالق هستند.
▪️استاد قنیبی در ادامه، مادیگرایان را نیز به چالش میکشد و آنان را با دلایل علمی و عقلی در تنگنا قرار میدهد و ثابت میکند که روش آنها نیز، مبتنی بر پیشفرضهای خالقباورانه است؛ در غیر این صورت، الحاد و مادیگرایی واقعی، مانع از تولید علم خواهد شد.
▪️سپس به رد شبهات و تحلیل مغالطههای مشهور اندیشهی الحادی میپردازد و با بررسی دقیق، نشان میدهد که ایرادات و نقدهای آنان نه تنها بیاساس است، بلکه صحت و کارآمدی روش خالقباورانه را نیز اثبات میکند.
📹 پروفسور ایاد قنیبی
📝 ترجمه و زیرنویس: «رد شبهات ملحدین»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
آیا ممکن است یک ملحد، علمی مفید تولید کند.
پروفسور ایاد قنیبی در این قسمت، موضوعی چالشی را مطرح میکند و ادعا مینماید که هیچ ملحدی نمیتواند در حالی که واقعاً به الحاد پایبند باشد، علم مفید و سازندهای تولید کند. او توضیح میدهد که کسانی که تولید علمی دارند و در عین حال خود را ملحد مینامند، در واقع صادق نیستند؛ بلکه این افراد، ناخودآگاه دارای بنیادهای ایمانی و باور به خالق هستند.
▪️استاد قنیبی در ادامه، مادیگرایان را نیز به چالش میکشد و آنان را با دلایل علمی و عقلی در تنگنا قرار میدهد و ثابت میکند که روش آنها نیز، مبتنی بر پیشفرضهای خالقباورانه است؛ در غیر این صورت، الحاد و مادیگرایی واقعی، مانع از تولید علم خواهد شد.
▪️سپس به رد شبهات و تحلیل مغالطههای مشهور اندیشهی الحادی میپردازد و با بررسی دقیق، نشان میدهد که ایرادات و نقدهای آنان نه تنها بیاساس است، بلکه صحت و کارآمدی روش خالقباورانه را نیز اثبات میکند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤63👍10🔥3👎1
اگر گرسنگی و فشارهای طاقتفرسای بیرونی میتوانست انسان را از دین براند، باید مردم غزه سالها پیش ایمانشان را به خاک سپرده بودند.
اما چه شگفتا که درست در همان کوچههای ویران، زیر همان سقفهای ریخته، و کنار سفرههای خالی، نام خدا با صدایی بلندتر شنیده میشود.
در جایی که کودک نان ندارد، اما دعایش ترک نمیشود...
در جایی که مادر، فرزندش را در آغوش خاک میگذارد، اما هنوز "الحمدلله" از زبانش نمیافتد...
ایمان، در غزه ضعیف نمیشود؛ بلکه میروید، میبالد و چون ریشهای محکم در دل مردم جا خوش میکند.
و اینگونه است که غزه، نه فقط سرزمین مقاومت، بلکه مهد یقین است.
نه محاصره، نه ویرانی، نه رنج بیوقفه...
هیچکدام نتوانستهاند آنها را از خدا جدا کنند؛
که شاید برای همین است خدا، همیشه با آنهاست.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤296👍9🔥2
🔴 پیتر گیچ (فیلسوف بریتانیایی و استاد منطق در دانشگاه لیدز):
📚 Geach, The virtues (CUP, 1977), p.52.
🔗مطالب مرتبط:
🔹عقلانیت (خرد) و فرگشت، دو متضادِ جمعناپذیر
🔹مادیگرایی (ماتریالیسم) و عقلانیت (خرد)، دو متضادِ جمعناپذیر
🔹خداناباوری و عقلانیت (خرد)، دو متضادِ جمعناپذیر
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
«وقتی میشنویم که برخی از تلاشهای جدید برای توضیح تفکر، زبان یا اراده، به روشی طبیعتگرایانه انجام میشود؛ واکنش ما باید طوری باشد که انگار به ما میگویند فلانی یک دایرهٔ مربع کشیده است!»
📚 Geach, The virtues (CUP, 1977), p.52.
🔗مطالب مرتبط:
🔹عقلانیت (خرد) و فرگشت، دو متضادِ جمعناپذیر
🔹مادیگرایی (ماتریالیسم) و عقلانیت (خرد)، دو متضادِ جمعناپذیر
🔹خداناباوری و عقلانیت (خرد)، دو متضادِ جمعناپذیر
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍45❤8
🔴اسوالد اشپنگلر، تاریخدان آلمانی:
«امپریالیسم و سرمایهداری بهمثابهی اوج سلطهی جهانی تمدنِ غارتگر اروپایی و همچنین زمستانِ تباهی و سقوط آن است.»
📚هم شرقی، هم غربی، تاریخ روشنفکری مدرنیته در ایران، ص۱۱۴.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
«امپریالیسم و سرمایهداری بهمثابهی اوج سلطهی جهانی تمدنِ غارتگر اروپایی و همچنین زمستانِ تباهی و سقوط آن است.»
📚هم شرقی، هم غربی، تاریخ روشنفکری مدرنیته در ایران، ص۱۱۴.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍52❤18🔥3
خون انس الشریف فریادی علیه سفاکی صهیونیسم
در میانه آوار و خون، زمانی که صداها خاموش میشدند، انس الشریف، خبرنگار شجاع الجزیره، آخرین تصویرهای حقیقت را از غزه مخابره میکرد. اما رژیم سفاک و جانی صهیونیستی که از رسوایی حقیقت به وحشت افتاده بود، دوربینش را با گلوله خاموش کرد و او را در حالی که فریاد مظلومیت مردم را ثبت میکرد، به شهادت رساند.
این رژیم جانی، که حتی از کشتن کودکان در آغوش مادرانشان لذت میبرد، نشان داد برای خاموشکردن حقیقت، به جان خبرنگاران هم رحم نمیکند. خون گرم انس الشریف بر خاک داغ غزه جاری شد تا سندی ابدی بر وحشیگری و بزدلی اشغالگران باشد.
اللّه سبحانه و تعالی او را در زمره شهدای راستین بپذیرد و خونش لرزهای تا ابد بر اندام دشمنان اسلام بیفکند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
در میانه آوار و خون، زمانی که صداها خاموش میشدند، انس الشریف، خبرنگار شجاع الجزیره، آخرین تصویرهای حقیقت را از غزه مخابره میکرد. اما رژیم سفاک و جانی صهیونیستی که از رسوایی حقیقت به وحشت افتاده بود، دوربینش را با گلوله خاموش کرد و او را در حالی که فریاد مظلومیت مردم را ثبت میکرد، به شهادت رساند.
این رژیم جانی، که حتی از کشتن کودکان در آغوش مادرانشان لذت میبرد، نشان داد برای خاموشکردن حقیقت، به جان خبرنگاران هم رحم نمیکند. خون گرم انس الشریف بر خاک داغ غزه جاری شد تا سندی ابدی بر وحشیگری و بزدلی اشغالگران باشد.
اللّه سبحانه و تعالی او را در زمره شهدای راستین بپذیرد و خونش لرزهای تا ابد بر اندام دشمنان اسلام بیفکند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤244👍24🔥15👎3
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۱
#فیمنیسم
بخش۱
فمینیسم رادیکال و نفرتپراکنی جنسیتی علیه مردان
از دهه ۱۹۷۰ میلادی، شاخهای از جنبش فمینیستی که به «فمینیسم رادیکال» شهرت یافته، مسیر خود را از ادعای «برابری فرصتها» به سمت «جنگ جنسیتی» تغییر داد. این جریان، مردان را به مثابه «طبقه ستمگر» و زنان را به منزله «طبقه قربانی» معرفی کرد؛ روایتی که نه بر دادههای بیطرف، بلکه بر برداشتهای ایدئولوژیک و گزینشی استوار است.
تحریف آمارها و ایجاد دشمنی جنسیتی
کریستینا هاف سامرز، فیلسوف و پژوهشگر آمریکایی، در کتاب Who Stole Feminism? (۱۹۹۴) با بررسی دقیق اسناد رسمی FBI و وزارت دادگستری آمریکا، نشان میدهد که ادعای «یک زن از هر چهار زن در دانشگاه مورد تجاوز قرار میگیرد» که توسط فمینیستهای رادیکال ترویج میشد، بر اساس تحقیقی با روششناسی معیوب بوده است. او مینویسد:
تبعیض نهادینه علیه پسران در نظام آموزشی
در کتاب The War Against Boys (۲۰۰۰، ویرایش دوم ۲۰۱۳)، سامرز با استناد به گزارشهای رسمی وزارت آموزش آمریکا نشان میدهد که:
۵۸٪ از دانشجویان کارشناسی در سال ۲۰۱۲ دختران بودند.
پسران ۷۰٪ از دانشآموزان کلاسهای ویژه (برای کودکان با مشکلات یادگیری) را تشکیل میدادند.
احتمال تشخیص ADHD در پسران دو برابر دختران بود
او استدلال میکند که این آمار نه نتیجه «برتری ذاتی دختران»، بلکه محصول بازطراحی نظام آموزشی بر اساس «سبک یادگیری دخترانه» است:
مطالعه مؤسسه بروکینگز (۲۰۱۹) با عنوان The Marriage Gap نشان میدهد که:
نرخ ازدواج در آمریکا از ۷۲٪ در ۱۹۶۰ به ۵۰٪ در ۲۰۱۸ کاهش یافته است.
۴۱٪ از کودکان آمریکایی خارج از چارچوب ازدواج متولد میشوند.
مردان با تحصیلات کمتر از دیپلم، ۵۰٪ کمتر از نسلهای قبلی ازدواج میکنند.
گزارش این کاهش را به «بیاعتمادی فزاینده بین جنسها» و «ترس مردان از قوانین طلاق یکجانبه» نسبت میدهد (Sawhill & Venator, 2019, pp. 8-12)[3].
شواهد از مردستیزی در قوانین و سیاستها
وارن فارل در کتاب The Myth of Male Power (۱۹۹۳) با ارائه آمار رسمی نشان میدهد:
۹۳٪ از کشتهشدگان در محل کار مردان هستند.
۹۷٪ از کشتهشدگان جنگی مردان هستند.
مردان به طور متوسط ۵ سال کمتر از زنان عمر میکنند.
با این حال، ۹۹٪ از بودجه تحقیقات سرطان جنسیتی صرف سرطانهای زنانه میشود
فارل مینویسد:
دکتر هلن اسمیت در کتاب Men on Strike (۲۰۱۳) به بررسی پدیده «اعتصاب مردان» میپردازد - کنارهگیری فزاینده مردان از ازدواج، دانشگاه و مشارکت اجتماعی. او با مصاحبه با صدها مرد آمریکایی نشان میدهد:
۷۰٪ از مردان جوان معتقدند «ازدواج ریسک مالی غیرقابل توجیه» است.
۶۲٪ از ترس اتهامات جنسی از روابط عاطفی در محل کار اجتناب میکنند.
۸۵٪ احساس میکنند در رسانهها و تبلیغات «احمق» یا «شرور» نشان داده میشوند.
اسمیت نتیجه میگیرد:
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۱
#فیمنیسم
بخش۱
فمینیسم رادیکال و نفرتپراکنی جنسیتی علیه مردان
از دهه ۱۹۷۰ میلادی، شاخهای از جنبش فمینیستی که به «فمینیسم رادیکال» شهرت یافته، مسیر خود را از ادعای «برابری فرصتها» به سمت «جنگ جنسیتی» تغییر داد. این جریان، مردان را به مثابه «طبقه ستمگر» و زنان را به منزله «طبقه قربانی» معرفی کرد؛ روایتی که نه بر دادههای بیطرف، بلکه بر برداشتهای ایدئولوژیک و گزینشی استوار است.
تحریف آمارها و ایجاد دشمنی جنسیتی
کریستینا هاف سامرز، فیلسوف و پژوهشگر آمریکایی، در کتاب Who Stole Feminism? (۱۹۹۴) با بررسی دقیق اسناد رسمی FBI و وزارت دادگستری آمریکا، نشان میدهد که ادعای «یک زن از هر چهار زن در دانشگاه مورد تجاوز قرار میگیرد» که توسط فمینیستهای رادیکال ترویج میشد، بر اساس تحقیقی با روششناسی معیوب بوده است. او مینویسد:
«وقتی محققان مستقل همان دادهها را بررسی کردند، نرخ واقعی را کمتر از ۳ درصد یافتند - تفاوتی هشت برابری که نشان از دستکاری عمدی آمار دارد» (Sommers, 1994, pp. 209-213)[1].سامرز همچنین افشا میکند که شعار «Super Bowl Sunday بدترین روز خشونت خانگی علیه زنان است» که در رسانههای آمریکا پخش شد، کاملاً ساختگی بوده و هیچ پایه آماری نداشته است (pp. 188-192)[1].
تبعیض نهادینه علیه پسران در نظام آموزشی
در کتاب The War Against Boys (۲۰۰۰، ویرایش دوم ۲۰۱۳)، سامرز با استناد به گزارشهای رسمی وزارت آموزش آمریکا نشان میدهد که:
۵۸٪ از دانشجویان کارشناسی در سال ۲۰۱۲ دختران بودند.
پسران ۷۰٪ از دانشآموزان کلاسهای ویژه (برای کودکان با مشکلات یادگیری) را تشکیل میدادند.
احتمال تشخیص ADHD در پسران دو برابر دختران بود
او استدلال میکند که این آمار نه نتیجه «برتری ذاتی دختران»، بلکه محصول بازطراحی نظام آموزشی بر اساس «سبک یادگیری دخترانه» است:
«معلمان آموزش دیدهاند که رفتارهای طبیعی پسرانه مثل رقابتجویی و پرتحرکی را ‘سمّی’ و ‘خشن’ بدانند. نتیجه: میلیونها پسر با داروهای روانگردان آرام میشوند تا در کلاسهایی که برای دختران طراحی شده، بنشینند» (Sommers, 2013, pp. 19-21)[2].پیامدهای اجتماعی: فروپاشی خانواده
مطالعه مؤسسه بروکینگز (۲۰۱۹) با عنوان The Marriage Gap نشان میدهد که:
نرخ ازدواج در آمریکا از ۷۲٪ در ۱۹۶۰ به ۵۰٪ در ۲۰۱۸ کاهش یافته است.
۴۱٪ از کودکان آمریکایی خارج از چارچوب ازدواج متولد میشوند.
مردان با تحصیلات کمتر از دیپلم، ۵۰٪ کمتر از نسلهای قبلی ازدواج میکنند.
گزارش این کاهش را به «بیاعتمادی فزاینده بین جنسها» و «ترس مردان از قوانین طلاق یکجانبه» نسبت میدهد (Sawhill & Venator, 2019, pp. 8-12)[3].
شواهد از مردستیزی در قوانین و سیاستها
وارن فارل در کتاب The Myth of Male Power (۱۹۹۳) با ارائه آمار رسمی نشان میدهد:
۹۳٪ از کشتهشدگان در محل کار مردان هستند.
۹۷٪ از کشتهشدگان جنگی مردان هستند.
مردان به طور متوسط ۵ سال کمتر از زنان عمر میکنند.
با این حال، ۹۹٪ از بودجه تحقیقات سرطان جنسیتی صرف سرطانهای زنانه میشود
فارل مینویسد:
«جامعهای که مردان را مجبور به پذیرش مشاغل خطرناک میکند، سپس آنها را ‘ستمگر’ میخواند، در واقع خود ستمگر است» (Farrell, 1993, p. 105)[4].گسترش مردستیزی در فرهنگ عامه
دکتر هلن اسمیت در کتاب Men on Strike (۲۰۱۳) به بررسی پدیده «اعتصاب مردان» میپردازد - کنارهگیری فزاینده مردان از ازدواج، دانشگاه و مشارکت اجتماعی. او با مصاحبه با صدها مرد آمریکایی نشان میدهد:
۷۰٪ از مردان جوان معتقدند «ازدواج ریسک مالی غیرقابل توجیه» است.
۶۲٪ از ترس اتهامات جنسی از روابط عاطفی در محل کار اجتناب میکنند.
۸۵٪ احساس میکنند در رسانهها و تبلیغات «احمق» یا «شرور» نشان داده میشوند.
اسمیت نتیجه میگیرد:
«وقتی جامعهای یک جنس را مدام تحقیر و تهدید کند، نباید از کنارهگیری آنها تعجب کند» (Smith, 2013, p. 8)[5].
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤39👍8
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۱
#فیمنیسم
بخش۲
تأثیر بر سلامت روان مردان:
گزارش انجمن روانشناسی آمریکا (APA) در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد:
نرخ خودکشی مردان ۳.۵ برابر زنان است
۷۵٪ از بیخانمانها مرد هستند
مردان ۴۰٪ کمتر از زنان برای مشکلات روانی کمک میطلبند
دلیل؟ به گفته گزارش: «مردان احساس میکنند جامعه آنها را ‘مشکل’ میبیند، نه افرادی که نیاز به کمک دارند» (APA, 2018, p. 23)[6].
راهحل: بازگشت به عدالت واقعی
دکتر جردن پیترسون، روانشناس کانادایی، در کتاب 12 Rules for Life (۲۰۱۸) مینویسد:
فمینیسم رادیکال با ترویج نفرت جنسیتی، نه تنها به اهداف اعلامی خود (برابری و عدالت) نرسیده، بلکه موجب:
۱: افزایش نرخ طلاق و تجرد
۲: محرومیت تحصیلی پسران
۳: کاهش نرخ باروری در جوامع غربی
۴: افزایش افسردگی و اضطراب در هر دو جنس
۵: فروپاشی اعتماد متقابل بین زنان و مردان
شده است.
راهحل:
بازگشت به رویکردی است که:
۱: زن و مرد را مکمل یکدیگر میبیند، نه رقیب
۲: به کرامت ذاتی هر دو جنس احترام میگذارد
۳: بر همکاری و احترام متقابل تأکید دارد، نه تضاد و دشمنی
📚منابع:
[1]: Sommers, Christina Hoff. Who Stole Feminism? How Women Have Betrayed Women. New York: Simon & Schuster, 1994.
[2]: Sommers, Christina Hoff. The War Against Boys: How Misguided Policies Are Harming Our Young Men. Revised Edition. New York: Simon & Schuster, 2013.
[3]: Sawhill, Isabel & Joanna Venator. The Marriage Gap: The Impact of Economic and Technological Change on Marriage Rates. Washington, DC: Brookings Institution, 2019.
[4]: Farrell, Warren. The Myth of Male Power. New York: Simon & Schuster, 1993.
[5]: Smith, Helen. Men on Strike: Why Men Are Boycotting Marriage, Fatherhood, and the American Dream. New York: Encounter Books, 2013.
[6]: American Psychological Association. APA Guidelines for Psychological Practice with Boys and Men. Washington, DC: APA, 2018.
[7]: Peterson, Jordan B. 12 Rules for Life: An Antidote to Chaos. Toronto: Random House Canada, 2018.
[8]: Paglia, Camille. "A Feminist Defense of Masculine Virtues." Wall Street Journal, December 28, 2013.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۱
#فیمنیسم
بخش۲
تأثیر بر سلامت روان مردان:
گزارش انجمن روانشناسی آمریکا (APA) در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد:
نرخ خودکشی مردان ۳.۵ برابر زنان است
۷۵٪ از بیخانمانها مرد هستند
مردان ۴۰٪ کمتر از زنان برای مشکلات روانی کمک میطلبند
دلیل؟ به گفته گزارش: «مردان احساس میکنند جامعه آنها را ‘مشکل’ میبیند، نه افرادی که نیاز به کمک دارند» (APA, 2018, p. 23)[6].
راهحل: بازگشت به عدالت واقعی
دکتر جردن پیترسون، روانشناس کانادایی، در کتاب 12 Rules for Life (۲۰۱۸) مینویسد:
«جنگ جنسیتی فقط بازنده تولید میکند. مردان و زنان برای تکمیل یکدیگر آفریده شدهاند، نه رقابت. هر تلاشی برای حذف یا تحقیر یک جنس، به ضرر هر دو جنس است» (Peterson, 2018, p. 303)[7].کامیل پالیا، فمینیست و منتقد فرهنگی، در مقالهای در Wall Street Journal (۲۰۱۳) هشدار میدهد:
«فمینیسم مدرن با شیطانسازی از مردان، در حال نابودی خودش است. زنان قوی به مردان قوی نیاز دارند، نه بردههای مطیع» (Paglia, 2013)[8].نتیجهگیری:
فمینیسم رادیکال با ترویج نفرت جنسیتی، نه تنها به اهداف اعلامی خود (برابری و عدالت) نرسیده، بلکه موجب:
۱: افزایش نرخ طلاق و تجرد
۲: محرومیت تحصیلی پسران
۳: کاهش نرخ باروری در جوامع غربی
۴: افزایش افسردگی و اضطراب در هر دو جنس
۵: فروپاشی اعتماد متقابل بین زنان و مردان
شده است.
راهحل:
بازگشت به رویکردی است که:
۱: زن و مرد را مکمل یکدیگر میبیند، نه رقیب
۲: به کرامت ذاتی هر دو جنس احترام میگذارد
۳: بر همکاری و احترام متقابل تأکید دارد، نه تضاد و دشمنی
📚منابع:
[1]: Sommers, Christina Hoff. Who Stole Feminism? How Women Have Betrayed Women. New York: Simon & Schuster, 1994.
[2]: Sommers, Christina Hoff. The War Against Boys: How Misguided Policies Are Harming Our Young Men. Revised Edition. New York: Simon & Schuster, 2013.
[3]: Sawhill, Isabel & Joanna Venator. The Marriage Gap: The Impact of Economic and Technological Change on Marriage Rates. Washington, DC: Brookings Institution, 2019.
[4]: Farrell, Warren. The Myth of Male Power. New York: Simon & Schuster, 1993.
[5]: Smith, Helen. Men on Strike: Why Men Are Boycotting Marriage, Fatherhood, and the American Dream. New York: Encounter Books, 2013.
[6]: American Psychological Association. APA Guidelines for Psychological Practice with Boys and Men. Washington, DC: APA, 2018.
[7]: Peterson, Jordan B. 12 Rules for Life: An Antidote to Chaos. Toronto: Random House Canada, 2018.
[8]: Paglia, Camille. "A Feminist Defense of Masculine Virtues." Wall Street Journal, December 28, 2013.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
❤37👍12
🔴کریس ماینس، استاد فلسفه دانشگاه اوتراخت:
«اگر تصور کنیم که بومیان آمریکا (سرخ پوستان) و آفریقاییها انسانهای کاملی نبودند، ممکن است بدرفتاری با آنها و بهرهبرداری از بدن آنها و بهتاراجبردن ثروت و قطعکردن روابط خانوادگی آنان و از بینبردن خاطرات شخصیشان توجیه شود. اروپاییها مفهوم نژاد را برای توجیه بردهداری اختراع کردند و آن را علم نامیدند.»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
«اگر تصور کنیم که بومیان آمریکا (سرخ پوستان) و آفریقاییها انسانهای کاملی نبودند، ممکن است بدرفتاری با آنها و بهرهبرداری از بدن آنها و بهتاراجبردن ثروت و قطعکردن روابط خانوادگی آنان و از بینبردن خاطرات شخصیشان توجیه شود. اروپاییها مفهوم نژاد را برای توجیه بردهداری اختراع کردند و آن را علم نامیدند.»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤65👍23
آرتور کریستن سن میگوید:
📚پینوشتها:
[۱] غالب مسلمانان زرتشتیان را اهل کتاب نمیدانند.
[۲] آرتور کریستن سن، «ایران در زمان ساسانیان»، ص۲۰۸و۲۰۹.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
«گاهی اوقات شخص به فکر میافتد که چرا قسمت بیشتر اوستای ساسانی در ازمنه اسلامی نابود شده است. میدانیم که مسلمانان زرتشتیان را اهل کتاب میشمردهاند[۱] بنابراین نابودشدن کتب مقدس آن طایفه را نمیتوان به تعصب اسلامیان منسوب کرد و چنان که پیشتر دیدیم بیشتر قسمتهای اوستای ساسانی در قرن نهم میلادی هنوز موجود بوده و یا لااقل ترجمه پهلوی آنها با نظام تفسیر معروف «بزند» را در دست داشتهاند. مسلماً صعوبت زندگی مادی که در آن تاریخ گریبانگیر زرتشتیان شده بود مجال نمیداد که نسل بعد نسل این مجموعه بزرگ مقدس را رونویسی کنند.
قرائنی در دست داریم که از روی آن میتوان گفت شریعت زرتشتی در قرن نخست تسلط عرب تا حدی اصلاح شده و تغییر پیدا کرده است و زرتشتیان خود مایل بودند بعضی از افسانهها و اساطیر عامی و بعضی از اعتقاداتی را که در فصول اوستا ثبت شده بود حذف کنند.» [۲]
📚پینوشتها:
[۱] غالب مسلمانان زرتشتیان را اهل کتاب نمیدانند.
[۲] آرتور کریستن سن، «ایران در زمان ساسانیان»، ص۲۰۸و۲۰۹.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍45❤19
قتلعام خبرنگاران، جنایت آشکار رژیم صهیونیستی
از آغاز جنگ غزه تاکنون، رژیم صهیونیستی با بیرحمی بیسابقه، 269 خبرنگار را در غزه به شهادت رسانده است. مقایسه این فاجعه با دیگر نقاط جهان، عمق فاجعه را آشکار میکند: در همین بازه زمانی، تنها 6 خبرنگار در سودان، 5 خبرنگار در مکزیک و در جریان جنگ اوکراین و روسیه، فقط 4 خبرنگار جان خود را از دست دادهاند.
نکته تکاندهندهتر آنکه در طول جنگ جهانی دوم که بین 70 تا 85 میلیون نفر کشته شدند، فقط 69 خبرنگار کشته شدند. همچنین در جنگ ویتنام که 20 سال به طول انجامید، تنها 63 خبرنگار جان باختند. این آمار وحشتناک نشان میدهد که جنایتکاری رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو حتی از هیتلر، موسولینی، چرچیل، استالین، روزولت و ترومن نیز پیشی گرفته است!
این رژیم خونآشام، در روزهای نخست، کشتار کودکان، زنان، خبرنگاران و غیرنظامیان را انکار میکرد. اما به زودی نقاب از چهرهاش افتاد و با بیشرمی تمام، خبرنگاران را «فرماندهان حماس» نامید و کودکان بیگناه را «سربازان آینده حماس» خواند تا جنایتهای خود را توجیه کند. این سخنان نه تنها نشاندهنده وحشیگری سیستماتیک این رژیم است، بلکه ثابت میکند که صهیونیستها برای رسیدن به اهداف شوم خود، حتی از کودککُشی و سرکوب آزادی رسانهها نیز ابایی ندارند.
این جنایات سازمانیافته، نه یک جنگ، بلکه نسلکشی برنامهریزیشده است که باید جهانیان در برابر آن بایستند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
از آغاز جنگ غزه تاکنون، رژیم صهیونیستی با بیرحمی بیسابقه، 269 خبرنگار را در غزه به شهادت رسانده است. مقایسه این فاجعه با دیگر نقاط جهان، عمق فاجعه را آشکار میکند: در همین بازه زمانی، تنها 6 خبرنگار در سودان، 5 خبرنگار در مکزیک و در جریان جنگ اوکراین و روسیه، فقط 4 خبرنگار جان خود را از دست دادهاند.
نکته تکاندهندهتر آنکه در طول جنگ جهانی دوم که بین 70 تا 85 میلیون نفر کشته شدند، فقط 69 خبرنگار کشته شدند. همچنین در جنگ ویتنام که 20 سال به طول انجامید، تنها 63 خبرنگار جان باختند. این آمار وحشتناک نشان میدهد که جنایتکاری رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو حتی از هیتلر، موسولینی، چرچیل، استالین، روزولت و ترومن نیز پیشی گرفته است!
این رژیم خونآشام، در روزهای نخست، کشتار کودکان، زنان، خبرنگاران و غیرنظامیان را انکار میکرد. اما به زودی نقاب از چهرهاش افتاد و با بیشرمی تمام، خبرنگاران را «فرماندهان حماس» نامید و کودکان بیگناه را «سربازان آینده حماس» خواند تا جنایتهای خود را توجیه کند. این سخنان نه تنها نشاندهنده وحشیگری سیستماتیک این رژیم است، بلکه ثابت میکند که صهیونیستها برای رسیدن به اهداف شوم خود، حتی از کودککُشی و سرکوب آزادی رسانهها نیز ابایی ندارند.
این جنایات سازمانیافته، نه یک جنگ، بلکه نسلکشی برنامهریزیشده است که باید جهانیان در برابر آن بایستند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤80👍40🔥11
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#فمینیسم
بخش۱
هولوکاست خاموش: سقط جنین به مثابه سلاح ایدئولوژیک فمینیسم برای انحطاط تمدنی
از میانه قرن بیستم، جهان شاهد بزرگترین کشتار جمعی در تاریخ بشریت بوده است؛ یک هولوکاست خاموش و مستمر که قربانیان آن، انسانهای متولد نشده هستند. بر اساس برآوردهای سازمانهای جهانی و تحلیلگران جمعیتشناسی، از زمان قانونیسازی گسترده، بیش از ۱.۵ میلیارد سقط جنین عمدی در سراسر جهان انجام شده است. این رقم، که از مجموع تلفات تمام جنگهای تاریخ بشر بیشتر است، محصول مستقیم یک ایدئولوژی ضدحیات است که فمینیسم رادیکال آن را رهبری میکند. سقط جنین، نه یک انتخاب بهداشتی، بلکه یک ماشین جنگی ایدئولوژیک است که بر دروغ، طمع و مهندسی اجتماعی استوار شده است.
معماری کشتار؛ ستونهای صنعت سقط جنین
۱. بنیاد دروغ: پروپاگاندای آماری برای تولید وحشت
این صنعت بر پایه یک دروغ بزرگ ساخته شد. دکتر برنارد ناتانسون (Bernard Nathanson)، از معماران اصلی جنبش حامی سقط جنین که بعدها از کرده خود توبه کرد، با صراحتی بیرحمانه در کتاب Aborting America اعتراف میکند: «ما دروغ میگفتیم. ما آمار تعداد سقطهای غیرقانونی را جعل کردیم… ما آمار مرگومیر زنان را جعل کردیم. ما این دروغها را به رسانهها خوراندیم و آنها این اعداد جعلی را به عنوان حقیقت منتشر کردند. رمز موفقیت ما تکرار دروغ بزرگ بود» (Nathanson, 1979)[1]. این استراتژی فریب، که با هدف ایجاد یک بحران ساختگی و اعمال فشار سیاسی طراحی شده بود، امروز نیز با قدرت ادامه دارد و هرگونه آمار واقعی از پیامدهای ویرانگر سقط جنین را سانسور میکند.
۲. تجارت اعضای بدن و اقتصاد خون
سقط جنین یک کسبوکار کثیف و فوقالعاده سودآور است. این یک «صنعت مرگ» است که در آن، جان انسان به کالا تبدیل میشود. گزارشهای تحقیقی Center for Medical Progress پرده از یک واقعیت هولناک برداشت: مدیران ارشد شبکه Planned Parenthood، بزرگترین اپراتور سقط جنین، با خونسردی بر سر قیمت فروش اعضای بدن جنینهای سقط شده (قلب، کبد، مغز) چانهزنی میکنند. این سازمان، که با بودجههای هنگفت دولتی تغذیه میشود، در عمل یک شرکت سهامی مرگ است که سودآوری آن مستقیماً به افزایش تعداد جنینهای کشته شده بستگی دارد. این یک چرخه شیطانی از لابیگری سیاسی، دریافت بودجه عمومی و سوداگری بر سر بقایای اجساد انسانهای بیگناه است.
۳. خیانت به زنان: انکار سیستماتیک ترومای پس از سقط
در حالی که تحقیقات علمی معتبر مانند فراتحلیل جامع دکتر پریسیلا کولمن (۲۰۱۱) به طور قطعی اثبات میکند که سقط جنین، زنان را با ریسک ۸۱٪ بیشتر در معرض اختلالات روانی شدید و ۱۳۸٪ بیشتر در معرض خودکشی قرار میدهد (Coleman, 2011)[2]، لابی فمینیستی این واقعیت را یک «افسانه مردسالارانه» میخواند. این یک عمل بیرحمانه از دستکاری روانی (Gaslighting) است. آنها نه تنها زنان را به سمت یک عمل آسیبزا سوق میدهند، بلکه پس از آن، درد و ترومای واقعی آنها را انکار میکنند تا تصویر دروغین «سقط جنین توانمندساز» خدشهدار نشود. این یک جنگ روانی دوگانه است: ابتدا علیه جنین و سپس علیه وجدان و سلامت روان مادر.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۲
#فمینیسم
بخش۱
هولوکاست خاموش: سقط جنین به مثابه سلاح ایدئولوژیک فمینیسم برای انحطاط تمدنی
از میانه قرن بیستم، جهان شاهد بزرگترین کشتار جمعی در تاریخ بشریت بوده است؛ یک هولوکاست خاموش و مستمر که قربانیان آن، انسانهای متولد نشده هستند. بر اساس برآوردهای سازمانهای جهانی و تحلیلگران جمعیتشناسی، از زمان قانونیسازی گسترده، بیش از ۱.۵ میلیارد سقط جنین عمدی در سراسر جهان انجام شده است. این رقم، که از مجموع تلفات تمام جنگهای تاریخ بشر بیشتر است، محصول مستقیم یک ایدئولوژی ضدحیات است که فمینیسم رادیکال آن را رهبری میکند. سقط جنین، نه یک انتخاب بهداشتی، بلکه یک ماشین جنگی ایدئولوژیک است که بر دروغ، طمع و مهندسی اجتماعی استوار شده است.
معماری کشتار؛ ستونهای صنعت سقط جنین
۱. بنیاد دروغ: پروپاگاندای آماری برای تولید وحشت
این صنعت بر پایه یک دروغ بزرگ ساخته شد. دکتر برنارد ناتانسون (Bernard Nathanson)، از معماران اصلی جنبش حامی سقط جنین که بعدها از کرده خود توبه کرد، با صراحتی بیرحمانه در کتاب Aborting America اعتراف میکند: «ما دروغ میگفتیم. ما آمار تعداد سقطهای غیرقانونی را جعل کردیم… ما آمار مرگومیر زنان را جعل کردیم. ما این دروغها را به رسانهها خوراندیم و آنها این اعداد جعلی را به عنوان حقیقت منتشر کردند. رمز موفقیت ما تکرار دروغ بزرگ بود» (Nathanson, 1979)[1]. این استراتژی فریب، که با هدف ایجاد یک بحران ساختگی و اعمال فشار سیاسی طراحی شده بود، امروز نیز با قدرت ادامه دارد و هرگونه آمار واقعی از پیامدهای ویرانگر سقط جنین را سانسور میکند.
۲. تجارت اعضای بدن و اقتصاد خون
سقط جنین یک کسبوکار کثیف و فوقالعاده سودآور است. این یک «صنعت مرگ» است که در آن، جان انسان به کالا تبدیل میشود. گزارشهای تحقیقی Center for Medical Progress پرده از یک واقعیت هولناک برداشت: مدیران ارشد شبکه Planned Parenthood، بزرگترین اپراتور سقط جنین، با خونسردی بر سر قیمت فروش اعضای بدن جنینهای سقط شده (قلب، کبد، مغز) چانهزنی میکنند. این سازمان، که با بودجههای هنگفت دولتی تغذیه میشود، در عمل یک شرکت سهامی مرگ است که سودآوری آن مستقیماً به افزایش تعداد جنینهای کشته شده بستگی دارد. این یک چرخه شیطانی از لابیگری سیاسی، دریافت بودجه عمومی و سوداگری بر سر بقایای اجساد انسانهای بیگناه است.
۳. خیانت به زنان: انکار سیستماتیک ترومای پس از سقط
در حالی که تحقیقات علمی معتبر مانند فراتحلیل جامع دکتر پریسیلا کولمن (۲۰۱۱) به طور قطعی اثبات میکند که سقط جنین، زنان را با ریسک ۸۱٪ بیشتر در معرض اختلالات روانی شدید و ۱۳۸٪ بیشتر در معرض خودکشی قرار میدهد (Coleman, 2011)[2]، لابی فمینیستی این واقعیت را یک «افسانه مردسالارانه» میخواند. این یک عمل بیرحمانه از دستکاری روانی (Gaslighting) است. آنها نه تنها زنان را به سمت یک عمل آسیبزا سوق میدهند، بلکه پس از آن، درد و ترومای واقعی آنها را انکار میکنند تا تصویر دروغین «سقط جنین توانمندساز» خدشهدار نشود. این یک جنگ روانی دوگانه است: ابتدا علیه جنین و سپس علیه وجدان و سلامت روان مادر.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤34🔥7👍5
#نقدـمکاتب
#نقدـشماره۲
#فمینیسم
بخش۲
زوال تمدن؛ از اصلاح نژادی تا خودکشی دموگرافیک
پیامدهای سیاست سقط جنین از سطح فردی فراتر رفته و به یک بیماری تمدنی تبدیل شده است.
۱. اصلاح نژادی DNA
سقط جنین مدرن، فرزند نامشروع جنبش اصلاح نژادی قرن بیستم است. مارگارت سنگر، بنیانگذار Planned Parenthood و بت فمینیستها، یک نژادپرست افراطی بود که هدفش «کاهش زاد و ولد نژادهای نامطلوب» بود. امروز، میراث سمی او زنده است: در ایالات متحده، کلینیکهای سقط جنین به طور نامتناسبی در محلههای اقلیتهای نژادی متمرکز شدهاند و زنان سیاهپوست، قربانی اصلی این صنعت هستند و نرخ سقط جنین در میان آنها چندین برابر سفیدپوستان است (CDC, 2021)[3]. این یک پاکسازی نژادی مدرن است که در لباس «حق انتخاب» اجرا میشود.
۲. انحلال مسئولیتپذیری مردانه و فروپاشی خانواده
سقط جنین به مثابه یک «حق» مطلق، به مردان مجوزی برای بیمسئولیتی جنسی میدهد. این سیاست، مرد را از تعهدات طبیعی و اخلاقی خود در قبال فرزندش معاف میکند و تمام بار تصمیمگیری و پیامدهای فیزیکی و روحی را بر دوش زن میاندازد. این امر، اعتماد را که سنگ بنای خانواده است، نابود کرده و روابط را به برخوردهای مصرفگرایانه و بیثبات تقلیل میدهد. فمینیسم با این کار، نه تنها به زن «خیانت» کرده، بلکه مرد را از فرآیند «متمدن شدن» از طریق تعهد و خانواده بازداشته است.
۳. خودکشی دموگرافیک: پیمان مرگ تمدن غرب
هیچ جامعهای نمیتواند فرزندان خود را به طور سیستماتیک بکشد و انتظار بقا داشته باشد. «زمستان جمعیتی» که امروز تمدن غرب را در آستانه فروپاشی قرار داده، نتیجه مستقیم فرهنگ ضدحیاتی است که سقط جنین در مرکز آن قرار دارد. تحلیلهای نیکلاس ابرشتات به وضوح نشان میدهد که جوامع غربی با پذیرش سقط جنین، یک پیمان خودکشی جمعی امضا کردهاند (Eberstadt, 2019)[4]. آنها در حال نابود کردن نسل آینده خود و در نتیجه، از بین بردن پایداری اقتصادی، امنیت ملی و میراث فرهنگی خود هستند. این نهایت پوچگرایی است: جامعهای که آینده خود را سقط میکند.
۴. واژگونی کامل اخلاق پزشکی
سوگند بقراط، که شالوده اخلاق پزشکی برای هزاران سال بوده، با اصل «نخست، آسیب نرسان» تعریف میشود. صنعت سقط جنین این اصل را به سخره گرفته و آن را به «نخست، بکش» تبدیل کرده است. پزشکانی که زمانی حافظان حیات بودند، اکنون به جلادان استخدامشده تبدیل شدهاند. این انحطاط اخلاقی، کل حرفه پزشکی را مسموم کرده و راه را برای جنایات بعدی مانند اتانازی و حذف افراد «بیفایده» از جامعه هموار میسازد.
نتیجهگیری نهایی: یک کیفرخواست
سقط جنین در قرائت فمینیستی، یک ایدئولوژی تمامیتخواه و ضدبشری است. کیفرخواست علیه آن روشن است:
۱. جنایت علیه بشریت: مسئول مستقیم بزرگترین کشتار جمعی تاریخ، با بیش از ۱.۵ میلیارد قربانی.
۲. تأسیس بر دروغ: یک امپراتوری که بر پایه پروپاگاندا و فریب علمی بنا شده است.
۳. ادامه اصلاح نژادی: ابزاری مدرن برای پاکسازی هدفمند گروههای جمعیتی خاص.
۴. عامل فروپاشی خانواده: با نابود کردن مسئولیتپذیری مردانه و اعتماد متقابل.
۵. کاتالیزور خودکشی تمدنی: با ایجاد یک زمستان جمعیتی غیرقابل بازگشت.
راهحل، نه اصلاحات سطحی، بلکه رد قاطع و کامل این پارادایم مرگ است. این به معنای بازگشت به اصل الهی تقدس حیات از لحظه انعقاد نطفه، جرمانگاری قتل جنین، و ایجاد یک فرهنگ حمایتی واقعی است که در آن از مادر و فرزند، هر دو، صیانت میشود. هر مسیری جز این، تسلیم شدن به فرهنگ مرگی است که عاقبتی جز خشم و عذاب عظیم اللّه سبحانه و تعالی در دنیا و آخرت نخواهد داشت.
📚منابع:
[1]: Nathanson, Bernard N. Aborting America. Doubleday, 1979.
[2]: Coleman, Priscilla K. “Abortion and Mental Health: Quantitative Synthesis and Analysis of Research.” British Journal of Psychiatry, vol. 199, no. 3, 2011, pp. 180-186.
[3]: Centers for Disease Control and Prevention (CDC). Abortion Surveillance — United States, 2021. MMWR Surveillance Summaries, vol. 72, no. 10, 2023.
[4]: Eberstadt, Nicholas. Men Without Work. Templeton Press, 2019.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
#نقدـشماره۲
#فمینیسم
بخش۲
زوال تمدن؛ از اصلاح نژادی تا خودکشی دموگرافیک
پیامدهای سیاست سقط جنین از سطح فردی فراتر رفته و به یک بیماری تمدنی تبدیل شده است.
۱. اصلاح نژادی DNA
سقط جنین مدرن، فرزند نامشروع جنبش اصلاح نژادی قرن بیستم است. مارگارت سنگر، بنیانگذار Planned Parenthood و بت فمینیستها، یک نژادپرست افراطی بود که هدفش «کاهش زاد و ولد نژادهای نامطلوب» بود. امروز، میراث سمی او زنده است: در ایالات متحده، کلینیکهای سقط جنین به طور نامتناسبی در محلههای اقلیتهای نژادی متمرکز شدهاند و زنان سیاهپوست، قربانی اصلی این صنعت هستند و نرخ سقط جنین در میان آنها چندین برابر سفیدپوستان است (CDC, 2021)[3]. این یک پاکسازی نژادی مدرن است که در لباس «حق انتخاب» اجرا میشود.
۲. انحلال مسئولیتپذیری مردانه و فروپاشی خانواده
سقط جنین به مثابه یک «حق» مطلق، به مردان مجوزی برای بیمسئولیتی جنسی میدهد. این سیاست، مرد را از تعهدات طبیعی و اخلاقی خود در قبال فرزندش معاف میکند و تمام بار تصمیمگیری و پیامدهای فیزیکی و روحی را بر دوش زن میاندازد. این امر، اعتماد را که سنگ بنای خانواده است، نابود کرده و روابط را به برخوردهای مصرفگرایانه و بیثبات تقلیل میدهد. فمینیسم با این کار، نه تنها به زن «خیانت» کرده، بلکه مرد را از فرآیند «متمدن شدن» از طریق تعهد و خانواده بازداشته است.
۳. خودکشی دموگرافیک: پیمان مرگ تمدن غرب
هیچ جامعهای نمیتواند فرزندان خود را به طور سیستماتیک بکشد و انتظار بقا داشته باشد. «زمستان جمعیتی» که امروز تمدن غرب را در آستانه فروپاشی قرار داده، نتیجه مستقیم فرهنگ ضدحیاتی است که سقط جنین در مرکز آن قرار دارد. تحلیلهای نیکلاس ابرشتات به وضوح نشان میدهد که جوامع غربی با پذیرش سقط جنین، یک پیمان خودکشی جمعی امضا کردهاند (Eberstadt, 2019)[4]. آنها در حال نابود کردن نسل آینده خود و در نتیجه، از بین بردن پایداری اقتصادی، امنیت ملی و میراث فرهنگی خود هستند. این نهایت پوچگرایی است: جامعهای که آینده خود را سقط میکند.
۴. واژگونی کامل اخلاق پزشکی
سوگند بقراط، که شالوده اخلاق پزشکی برای هزاران سال بوده، با اصل «نخست، آسیب نرسان» تعریف میشود. صنعت سقط جنین این اصل را به سخره گرفته و آن را به «نخست، بکش» تبدیل کرده است. پزشکانی که زمانی حافظان حیات بودند، اکنون به جلادان استخدامشده تبدیل شدهاند. این انحطاط اخلاقی، کل حرفه پزشکی را مسموم کرده و راه را برای جنایات بعدی مانند اتانازی و حذف افراد «بیفایده» از جامعه هموار میسازد.
نتیجهگیری نهایی: یک کیفرخواست
سقط جنین در قرائت فمینیستی، یک ایدئولوژی تمامیتخواه و ضدبشری است. کیفرخواست علیه آن روشن است:
۱. جنایت علیه بشریت: مسئول مستقیم بزرگترین کشتار جمعی تاریخ، با بیش از ۱.۵ میلیارد قربانی.
۲. تأسیس بر دروغ: یک امپراتوری که بر پایه پروپاگاندا و فریب علمی بنا شده است.
۳. ادامه اصلاح نژادی: ابزاری مدرن برای پاکسازی هدفمند گروههای جمعیتی خاص.
۴. عامل فروپاشی خانواده: با نابود کردن مسئولیتپذیری مردانه و اعتماد متقابل.
۵. کاتالیزور خودکشی تمدنی: با ایجاد یک زمستان جمعیتی غیرقابل بازگشت.
راهحل، نه اصلاحات سطحی، بلکه رد قاطع و کامل این پارادایم مرگ است. این به معنای بازگشت به اصل الهی تقدس حیات از لحظه انعقاد نطفه، جرمانگاری قتل جنین، و ایجاد یک فرهنگ حمایتی واقعی است که در آن از مادر و فرزند، هر دو، صیانت میشود. هر مسیری جز این، تسلیم شدن به فرهنگ مرگی است که عاقبتی جز خشم و عذاب عظیم اللّه سبحانه و تعالی در دنیا و آخرت نخواهد داشت.
📚منابع:
[1]: Nathanson, Bernard N. Aborting America. Doubleday, 1979.
[2]: Coleman, Priscilla K. “Abortion and Mental Health: Quantitative Synthesis and Analysis of Research.” British Journal of Psychiatry, vol. 199, no. 3, 2011, pp. 180-186.
[3]: Centers for Disease Control and Prevention (CDC). Abortion Surveillance — United States, 2021. MMWR Surveillance Summaries, vol. 72, no. 10, 2023.
[4]: Eberstadt, Nicholas. Men Without Work. Templeton Press, 2019.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
👍36❤11🔥4👎1
سلطنتطلبان وابسته به رژیم پهلوی بارها به مدافعان و حامیان فلسطین، بهویژه مسلمانان ایران، توهین کرده و خود را همپیمان رژیم جنایتکار صهیونیستی معرفی نمودهاند. آنان نهتنها از جنایات خونین صهیونیستها حمایت کردهاند، بلکه پیوند ننگین خود را با این رژیم کودککش بارها به نمایش گذاشتهاند.
رضا پهلوی، همان عنصر فرصتطلب و وابسته، در سال 1402با سفر ننگین خود به فلسطین اشغالی، در کنار دیوار ندبهٔ صهیونیستها به نمادهای آنان ادای احترام کرد و با خواندن دعای آنان، وفاداری شرمآور خاندان پهلوی به دشمنان امت اسلام را عیان ساخت.
در مقابل، محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران (متوفی 1359هـ.ش)، در موارد متعددی بهظاهر از فلسطین حمایت کرده و صهیونیستها را محکوم نموده است. بهطور نمونه:
شاهنشاه:
▪️ [03 / 09 / 1352] «اماکن مقدسه اسلامی نباید در دست اسرائیل باقی بماند.»
▪️ [06 / 04 / 1353] «ما به کشورهای عربی در حال جنگ با اسرائیل کمک میکنیم.»
▪️[08 / 05 / 1354] «اسرائیل در جنگ نهائی بازنده است.»
▪️[07 / 10 / 1354] «ایران موضع قاطعی برای احقاق حقوق فلسطین دارد.»
این مواضع در رسانههای آن زمان (اطلاعات، آیندگان و...) انعکاس یافته است.
حال سؤالی که مطرح است: آیا طرفداران امروزی پهلوی حاضرند به همان شاه مورد ادعای خود حمله کنند و او را به باد انتقاد بگیرند؟ یا اینکه منافع مادی و وابستگی به صهیونیستها برایشان مهمتر است؟!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
رضا پهلوی، همان عنصر فرصتطلب و وابسته، در سال 1402با سفر ننگین خود به فلسطین اشغالی، در کنار دیوار ندبهٔ صهیونیستها به نمادهای آنان ادای احترام کرد و با خواندن دعای آنان، وفاداری شرمآور خاندان پهلوی به دشمنان امت اسلام را عیان ساخت.
در مقابل، محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران (متوفی 1359هـ.ش)، در موارد متعددی بهظاهر از فلسطین حمایت کرده و صهیونیستها را محکوم نموده است. بهطور نمونه:
شاهنشاه:
▪️ [03 / 09 / 1352] «اماکن مقدسه اسلامی نباید در دست اسرائیل باقی بماند.»
▪️ [06 / 04 / 1353] «ما به کشورهای عربی در حال جنگ با اسرائیل کمک میکنیم.»
▪️[08 / 05 / 1354] «اسرائیل در جنگ نهائی بازنده است.»
▪️[07 / 10 / 1354] «ایران موضع قاطعی برای احقاق حقوق فلسطین دارد.»
این مواضع در رسانههای آن زمان (اطلاعات، آیندگان و...) انعکاس یافته است.
حال سؤالی که مطرح است: آیا طرفداران امروزی پهلوی حاضرند به همان شاه مورد ادعای خود حمله کنند و او را به باد انتقاد بگیرند؟ یا اینکه منافع مادی و وابستگی به صهیونیستها برایشان مهمتر است؟!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍127❤56👎6
#خبر
تحریم به خاطر واکسیناسیون رایگان
دولت برزیل با همکاری دولت کوبا، طرح بهداشتی «مائیس مدیکوس» (Mais Médicos) را به اجرا گذاشته است. این طرح با هدف ارائه واکسن رایگان و خدمات مراقبتهای بهداشتی به روستاییان مناطق دورافتاده و جنگلی برزیل طراحی شده است.
اما در اقدامی قابل تأمل، دولت ایالات متحده آمریکا دو مقام ارشد وزارت بهداشت برزیل را به دلیل نقش کلیدیشان در اجرای این طرح و با ادعای «استفاده از نیروی کار اجباری» تحریم کرده است.
🌐 bit.ly/4fClOx0
گویی دولتمردان ایالات متحده، در توهمی بیمارگونه و برگرفته از فانتزیهای هالیوودی، خود را ناجی بلامنازع جهان میپندارند. آنان انتظار دارند که تمام حکومتهای مستقل، طرحهای حیاتی بهداشتی، اقتصادی و حتی نظامی خود را ذلیلانه به آمریکا واگذار کنند؛ در غیر این صورت، شمشیر بُرّان تحریمهای اقتصادی بر گلوی آنها فرود خواهد آمد.
این اوج وقاحت و مضحکهای تمامعیار است که اجرای یک طرح ساده بهداشتی رایگان در کشوری که هزاران کیلومتر از خاک آمریکا فاصله دارد، موجب اعتراض جنونآمیز سردمداران آن کشور شده است! این دخالت آشکار، نه تنها مرزهای دیپلماسی را درنوردیده، بلکه نشان از استکباری بیحد و حصر دارد که جهان دیگر تاب تحمل آن را ندارد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
تحریم به خاطر واکسیناسیون رایگان
دولت برزیل با همکاری دولت کوبا، طرح بهداشتی «مائیس مدیکوس» (Mais Médicos) را به اجرا گذاشته است. این طرح با هدف ارائه واکسن رایگان و خدمات مراقبتهای بهداشتی به روستاییان مناطق دورافتاده و جنگلی برزیل طراحی شده است.
اما در اقدامی قابل تأمل، دولت ایالات متحده آمریکا دو مقام ارشد وزارت بهداشت برزیل را به دلیل نقش کلیدیشان در اجرای این طرح و با ادعای «استفاده از نیروی کار اجباری» تحریم کرده است.
🌐 bit.ly/4fClOx0
گویی دولتمردان ایالات متحده، در توهمی بیمارگونه و برگرفته از فانتزیهای هالیوودی، خود را ناجی بلامنازع جهان میپندارند. آنان انتظار دارند که تمام حکومتهای مستقل، طرحهای حیاتی بهداشتی، اقتصادی و حتی نظامی خود را ذلیلانه به آمریکا واگذار کنند؛ در غیر این صورت، شمشیر بُرّان تحریمهای اقتصادی بر گلوی آنها فرود خواهد آمد.
این اوج وقاحت و مضحکهای تمامعیار است که اجرای یک طرح ساده بهداشتی رایگان در کشوری که هزاران کیلومتر از خاک آمریکا فاصله دارد، موجب اعتراض جنونآمیز سردمداران آن کشور شده است! این دخالت آشکار، نه تنها مرزهای دیپلماسی را درنوردیده، بلکه نشان از استکباری بیحد و حصر دارد که جهان دیگر تاب تحمل آن را ندارد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍91🔥21❤16👎2