Telegram Web Link
بعضی وقتا ، هیچ راه حلی جواب نمیده ، نه جمله‌های انگیزشی، نه دلداری،
نه حتی اینکه «عقلاً می‌دونیم قراره این روز ها هم بگذره.»

یه لحظه‌هایی هست که فقط داری با دستای سردت، و صدای کرکننده‌ی ذهنت، تلاش میکنی که فقط زنده بمونی

«اگه پول نداشته باشم چی؟»
«اگه اتفاقی بیفته که روش کنترل نداشته باشم چی؟»
«اگه اون فاجعه ای که همیشه ازش میترسم اتفاق بیوفته چی؟...»

ذهنت همه تلاشش رو میکنه تا تورو بترسونه چون میخواد فقط زنده بمونی
ولی گاهی تو نیاز داری با بدنت ارتباط برقرار کنی نه با ذهنت چون بدنت بهت کمک میکنه بتونی تو لحظه حال لنگر بندازی

دو کف دستتو محکم به‌هم فشار بده. و در عین حال که اجازه میدی ذهنت قصه هاشو برات تعریف کنه توجهت رو بیار به کف دستت ، به احساسی که تو دستت و تو ماهیچه های دستت ایجاد میشه

طوری که متوجه بشی که این لحظه واقعیه، تو اینجایی و هنوز زنده‌ای
و به خودت بگو: «من هنوز هم اینجام. با همه‌ی فکرهام. با همه‌ی فشارهایی که دارم تحمل میکنم . زنده ، وسیع و آگاه .»
شاید ذهنت هنوز شلوغ باشه. اما بدن‌ت داره بهت پیام می‌ده: هنوز هم اینجایی. هنوز هم می‌تونی ادامه بدی.

📍 توی دوره‌ی کد بیداری، ما دقیقاً همین ابزارها رو تمرین می‌کنیم— نه شعار. نه تکنیک فانتزی.
فقط برگشتن به یه نقطه‌ی واقعی توی بدن خودت.

🎯 ثبت‌نام دوره بازه. برای آدمایی که دنبال برگشت به خودشونن.
نه با حرف. با حس. با لمس. با لحظه‌ی حال فقط کافیه بهمون بگی «بیدارم»
سلام عزیز دل من،
اگر اینو داری می‌خونی، احتمالاً تو هم مثل خیلیای دیگه، توی یکی از بدترین فصل‌های زندگی‌ات گیر افتادی.
و شاید هم احساس می‌کنی هیچ‌کی نمی‌فهمه که چی تو دلت می‌گذره.

ببین، نمی‌خوام بهت بگم نترس، یا قوی باش.
فقط می‌خوام یه چیز رو یادت بندازم:

بین این همه ترس و فشار، یه نقطه هست که می‌تونی توش پناه بگیری
یه جایی تو خودت، که امنه…

الان قراره من توی چند قدم ساده بهت کمک کنم این نقطه رو پیدا کنی.
بیا با هم شروع کنیم... تا وقتی من هستم قرار نیست تنها بمونی :
1. به آرومی چشم هاتو ببند یا به ی نقطه رو به روی خودت خیره شو
بذار اون تصویر ترسناک بیاد توی ذهنت. همونی که ازش میترسی همونی که همیشه می‌خوای سانسورش کنی

فقط یه جمله تو ذهنت بگو:
«من دارم می‌بینمش. و این یعنی دارم باهاش همونطوری که هست ارتباط برقرار میکنم نه اینکه فرار کنم.»

۲. بمون، بدون اینکه بخوای باهاش بجنگی و یا ازش فرار کنی

فقط سه تا نفس عمیق بکش و سرتو آروم خم کن سمت جلو، انگار داری به قلبت تکیه می‌دی.
دستتو روی سینه‌ت یا روی شکم‌ت بذار

بگو:
«این احساسیه که الان دارم تجربش میکنم. دوسش ندارم ، نمی‌خوامش، ولی اینجاست. و من هنوز اینجام.»

🔸 اگه اشکت اومد، بذار جاری بشه.
🔸 اگه هیچی حس نکردی، اشکالی نداره بی‌حسی هم یه نوع "ماندن"ه. فقط کافیه بهش آگاه بشی که داری تجربش میکنی

۳. نفس بکش… و بدنت رو واقعاً حس کن
حالا تمرین نفس کشیدن:

👃 ۴ ثانیه دم: هوای سردو به آرومی بکش داخل ریه هات

🫁 ۴ ثانیه نگه دار

👄 ۶ ثانیه بازدم: هوای گرم رو حسش کن که به آرومی از ریه هات خارج میشه

۳ تا ۵ بار تکرارش کن

همزمان که داری نفس میکشی، تمرکز رو بیار روی:

کف پاهات روی زمین

زبری لباس روی پوست‌ت

وزن بدن‌ت روی صندلی

صدای دور و بر (حتی صدای یخچال یا کولر)

مانترای امروزت اینه :
«من اینجام. بدنم اینجاست. هنوز زنده‌ام. و دارم تمرین می‌کنم که بمونم.»

۴. و حالا بپرس: الان چی نیازه؟
نه چی باید انجام بدم.
نه چی باید درست کنم.

فقط: تو این لحظه، چی به من کمک می‌کنه کمتر له بشم؟
جواب ممکنه این باشه:
فقط تماس با یه آدم آشنا
یه پتو دور خودت بکشی
یه موزیک آشنا گوش کنی
ی فیلم خوب ببینی
یا دوش آب گرم بگیری
2025/06/28 02:02:34
Back to Top
HTML Embed Code: