Telegram Web Link
نکات ناب تربیتی pinned «مخزنی از سوالات به صورت ورد(word) ؛ pdf؛ مجموعه سوالات نهایی ؛ بخش به بخش و آزمون آنلاین ، از دروس زبان فارسی و نگارش و فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار ودانش و فنون ادبی از همه گروه ها و کانال ها نسخه های pdf کتب زبان فارسی ، نگارش، علوم و فنون ادبی و فارسی…»
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
فرازی از دعای عرفه

خدایا
به که واگذارم می کنی؟
به سوی که می فرستی ام؟
من به سوی دیگران دست دراز کنم؟
در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.

وقتی که راه ها و روش ها با همه ی فراخی شان مرا به عجز می کشانند، و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگی می کند و…
اگر نبود رحمت تو بی تردید من از هلاک شدگان بودم و اگر نبود محبت تو بی شک سقوط و نابودی تنها پیشروی من می شد،

ای آنکه:
در بیماری خواندمش و شفایم داد،
در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد،
در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید،
در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند،
در فقر خواستمش و غنایم بخشید،
اکنون باز گشته ام، باز آمده ام با کوله باری از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر ای خدای من، ببخش،

معبود من
چه می توانم بکنم؟ وقتی که این کوله بار زشتی و گناه با من است؟
انکار کنم اعمال بدم را؟!
چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که همه اعضا و جوارحم به آنچه کرده ام گواهی می دهند؟

خدایا
از خیمه گاه رحمتت بیرونمان مکن،
از آستان مهرت نومیدمان مساز،
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان،
از درگاه خویشت ما را مران،

ای خدای مهربان
بر من روزی حلالت را وسعت ببخش،
و جسم و دینم را سلامت بدار،
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کن،
و از آتش جهنم رهایم ساز،

خدای من
اگر آنچه از تو خواسته ام عنایتم فرمایی، محرومیت از غیر از آن زیان ندارد،
و اگر عطا نکنی هر چه عطا جز آن منفعت ندارد.

یا رب، یا رب، یا رب
خدای من
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله ای که من از تو گرفته ام،

خدایا
کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند،
کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو را درنیابد،

خدای من
مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده و پیش ازآنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک وشرک رهایی ام بخش،

خدای من
چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی،
چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی،
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده.

یا رب، یا رب، یا رب

🌹🌹 عید سعید قربان ، عید بندگی و قربان کردن نفس سرکش ، را به همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم 🌹🌹
@nokatetarbiyati
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
❗️ امروز ، روز تاسوعاست ...
در روز تاسوعا میخوام ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻢ ...
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻢ ﮐﻪ:

بعضیاشون مریض هستن ...
بعضیاشون قرض دارن ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻦ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ تنهاﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎامیدن ...
بعضیاشون داغدارن ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘﻦ ...
بعضيا در آرزوى رفتن به کربلا ، مشهد و ...

بعضيادر آرزوى داشتن فرزند
بعضيا گره سختى افتاده تو زندگيشون
بعضیاشونو میشناسم ...
بعضیاشونو نمیشناسم ...

◇ خدایا ...
هواﯼ ﺩﻻﺷﻮﻧﻮ ﺩاشته ﺑﺎﺵ
ﻧزﺍﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺑﻤﻮﻧﻦ
ﺩستشـﻮﻧﻮ بگیر و همه حاجت روا

◇ خدایا ...
شرّ این ویروس منحوسِ کرونا رو هم
از مردم کشورمان دور بگردان ...

امين يارب العالمين

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati
مناجات دستوری اهل سخن در شب آرزوها ( لیلة الرغائب)

به نام خـداوند فـعل و سـخن
خداوند او، تو ،شما ،ما و من

خداوند اسم و ضمیر و صفات
همـان جامد مـفرد خاص ذات

منادای هر کس بدو رو کند
تمیزی که افـعال نیـکو کند

نهاد است و هستی همه مسندش
جهـان تکیه دارد بـر آن مسـندش

مضاف است وموصوف ومبدل، ولی
نـدارد بـدل ، نیسـت ایـن مشـکـلی

مـضـاف الیـه خــدا کیـسـت؟ مــا
همین کوه و خورشید و ارض وسما

صفاتش برون از شـمار و حسـاب
ز وصفش خجل مانده کلک و کتاب

خدایا،چه گویم چه خوانم تو را؟
فرو مانده سوی تو دسـت دعا

تو پاکی، تمیزی، تمیز آفرین
عزیزی، بزرگی،عزیز آفرین

تو صیادی و هر دلی صید توست
همه قیـدها بسته ی قیـد توست

تو خورشید و هستی،همه سایه ای
همـه پیــرونـد و تـو آن پـایه ای

تو نقــاش نیکو نـهادی، خـدا !
همه نقش ها را تو دادی خدا !

تویی فاعل و فعل،و مفعول، ما
تو مـعلومی و فعل مجهول ، ما

خـدایی ! خـداونـد چـرخ بـلند
نه پسوند داری تو ،نه پیشوند

تویی مرجع و جمله ی ما ضمیر
به سـوی تو آییم مـا ، نـاگـزیر

خدایا! ز افعال مـن در گـذر
مکن سوی افعالِ ناقص،نظر

اگر نیست در جمله ام فعل تام
ببخش ای خدای معین!والسلام

(شجری؟)

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
‍ ‍ آرزوها و درخواست هایی زببا از حضرت دوست در شب لیلة الرغائب

با هم بیا دعا کنیم خدامون رو صدا کنیم
که آسمون بباره . فراوونی بیاره

ازش بخواییم برامون سنگ تموم بذاره
راههای بسته باز شه . هیچ کی غریب نباشه

صورت و شکل هیچ کس مردم فریب نباشه
شفا بده مریضو . خط بزنه ستیزو

رو هیچ دیوار و بومی . نخونه جغد شومی
دعا کنیم رها شند . اونا که توی بندند
از بس نباشه نا اهل . زندونها رو ببندند

خودش می دونه داره هرکسی آرزویی
این باشه آرزومون نریزه آبرویی

سیاه و سفید یه رنگ بشه . زشتیهامون قشنگ بشه
کویرها آباد بشند . اسیرها آزاد بشند

– معین

آمین یا ربّ العالمین

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄

🙏🙏🙏 به امید ریشه کنی بیماری منحوس " کرونا و شفای همه بیماران به خصوص بیماران بستری از این ویروس منحوس و آمرزش و آرامش ارواح جمیع درگذشتگان بخصوص درگذشتگان از این بیماری. 🙏🙏🙏
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
🌸سحر اول....

و رسیـــد فرصت دیدار...

چقدر دلخوشم به داشتنت خــدا !
که با همه بی سر و پایی ام، باز هم در میکده رمضانت راهم داده ای...

تو همان اله بی همتایِ منی؛
که هزاران بار پناهم داده ای و... من رمیده ام.

تو همان معشـــوق بی نظير منی،
که باز به انتظار خلوتی با من، ضیافتی یک ماهه، برپا کرده ای.

آمده ام...؛
و همه دار و ندارم؛ دل بیـچاره و شکسته ایست، که یازده ماه، با دستان خودم، به دارِ گناه آویختَمـَش .

آغوش بگشا...
تا یکسال دوری ات را یکجا زار بزنم.

آغوش بگشــا تا همین ثانیه های نخست را، با طعم آغوش تو، آرام بگیرم.

👈بگذار ساده بگویم؛
من طعم بوسه های تو را خوب می شناسم...
و بدنبالش تمامِ سال را به انتظار سحرهای مهمانی ات، لحظه شماری کرده ام

و مــــن؛
دوباره خوشبختی را در آغــوش تو، تجربه خواهم کرد.
@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
🍀 سحر دوم 🍀

یک روز... گذشت! به همین سادگی

لحظات مهمانی، بسرعت به پیش می روند...
و من نمیدانم، چند سحر ، فرصت آرام گرفتن در آغوش تو را دارم؟

به خودم که می نگرم؛
حتی لحظه ای از این ضیافت را، چشم انتظاری نتوانم کرد.
اما ؛ کرامت تو که بر من مستولی می‌شود؛
دلم برای تمام سحرها،برنامه می چیند!

جانِ عالم به فدای یک بوسه ات...خدا
همه ی سال، دلواپسی، مهمان دلم بود؛ نکند از سجاده رمضانت جا بمانم!

و این تویی که باز گداپروری کردی...
و مرا، گوشه ای، در لابلای اشراف ضیافتت، جای دادی...

👈و من نشسته ام اینجا؛
درست سر بر زانوان تو.....
و حرارت آغوشت را به هیچ مأمن دیگری، نمی دهم!

اما دلم شور میزند...؛ دلبرم
نکند؛ امراضِ دلم، مرا از تو بگیرند.

نیمه شب را ، به قصد علاج آمده ام...
طبیب تویی؛
نَفْسِ بیمارم را، شفا نداده، رها مکن!

دستان خالی ام، پر از تکرار "یا طبیب" شده.
یقین دارم بی اجابت، رهایم نخواهی کرد.
@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
🌸سحر سوم....

سلام... ستاره غریب زمین

دو سحر از رمضان گذشت..
و سومین سیاهی هم، آسمان رمضان را فراگرفت...
اما... هنوز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته من نیست!

آموخته ام؛که سفره دار رمضان تویی...
و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی.

❄️هر چه در لابلاي تپش های دلم، جستجو می کنم...؛ خبری از شیدایی نمی یابم.

👈من همان فرزند گریزپای توام، که به درد نداشتنت عادت کرده است، و همه سهمش از انتظار، فقط و فقط هیاهویی توخالی است!
که اگر؛
درد تو به استخوانش زده بود؛
سحری از رمضان را، تنها به امید یافتنت، سجاده نشینی می کرد.

وای یوسف تنهاي من،
این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است:
💓تــــــو...
درد نداشتن تــــو...
و دویدن مدام برای یافتنت،
همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می گردم.

❄️برای قلب بیمار من، چاره ای بينديش.
قلب بیمارم، جای خالی، برای حضور مداوم تو ندارد.

به امید علاج آمده ام.
مرا دست خالی،از گوشه سفره ات، رد مکن !

به امید اجابت آمده ام؛
یا مُجیبُ... یا مجیب ... یا مجیب
@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
‍ ‍ ﷽ ❈معرفت خدا❈﷽

🌹

🌸سحر چهارم....

سلام... ستاره غریب زمین

سه سحر از رمضان گذشت..
و چهارمین سیاهی هم، آسمان رمضان را فراگرفت...
اما... هنوز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته من نیست!

آموخته ام؛که سفره دار رمضان تویی...
و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی.

هر چه در لابلاي تپش های دلم، جستجو می کنم...؛ خبری از شیدایی نمی یابم.

من همان فرزند گریزپای توام، که به درد نداشتنت عادت کرده است، و همه سهمش از انتظار، فقط و فقط هیاهویی توخالی است!
که اگر؛
درد تو به استخوانش زده بود؛
سحری از رمضان را، تنها به امید یافتنت، سجاده نشینی می کرد.

وای یوسف تنهاي من،
این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است:
تــــــو...
درد نداشتن تــــو...
و دویدن مدام برای یافتنت،
همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می گردم.

برای قلب بیمار من، چاره ای بينديش.
قلب بیمارم، جای خالی، برای حضور مداوم تو ندارد.

به امید علاج آمده ام.
مرا دست خالی،از گوشه سفره ات، رد مکن !

به امید اجابت آمده ام؛
یا مُجیبُ... یا مجیب ... یا مجیب
@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
‍ ‍
﷽ ❈معرفت خدا❈﷽
🌸 سحر پنجم...

زیباترین فصل زندگی ام، با نام تو آغاز می شود؛
به نــام خــــدا

اصلا راز هر زیبایی، در تکرار عاشقانه نام توست....
تو که باشی ؛ زمین و زمان آرامند.
حتی اگر از آسمان سنگ ببارد!

تو که باشی، همه پـُر از تواند... و مثل تو؛ آرام و مهربااان.

آسمان تاریک شد...
و زمین...؛خلوت!
وچهارمین بزم عاشقانه ما نیز فرارسید.
و تو هستی...و من با تو، آرامِ آرامم!

آنقدر حضورت مستم کرده است ؛
که هوای فریاد به سرم زده...
کاش ميشد بر بامِ زمین می ایستادم و نام تو را، هزار بار عاشقانه، فریاد ميزدم.
تا همه اهل زمین بدانند ؛
دلبر من؛ همان "هوُ اللّهُ أَحَد"ی است، که عالم را به یک کرشمه ی نگاهش، اداره میکند.

عاشــقی.... بی نظیرترین میدانِ زمین است.
و هر که زمین خورده این میدان نباشد؛ پرواز را تجربه نخواهد کرد.

خدا...
قنوت چهارمین بزم عاشقانه ما، به نام نامی تو، زیباترین قنوت خواهد شد؛

به نــام تــو...
یــاربِ، یــا ربِ، یــا رب ...
@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
‍ ﷽ معرفت خدا❈﷽


🌸سحر ششم

این روزها باید یک رفیقے از راه برسد و حالم را بپرسد، بعد ڪه من گفتم:
«الحمدلله، خوبم».

چشم‌هام را نگاه ڪند، رد بغض را وسط‌شان تشخیص بدهد.

یا از لرزش صدایم بفهمد دروغ گفته‌ام.

بغلم ڪند و بگوید: «می‌دونم ڪه خوب نیستے ...»

ےا حبیب من لا حبیب له
یا شفیق من لا شفیق له
یا انیس من لا انیس له


@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
نیایش_صبحگاهی

سحر هفتم.....

شش سفره از ضیافتت، جمع شد...
و تو همچنان، به سفره داری ات، مشغولی..

خسته نشدی...؟ خداااا
از بس آغوش گشودی.. و... من، رمیدم!!
از بس، بوسه بارانم کردی و.. من ساده از کنار بوسه های بی نظیرت رد شدم!!
از بس، سفره گستردی و... من به هنر رنگ رنگ تو، دل ندادم!!؟؟

خودم... از خودم خسته ام خدا....
از قلبی، که توان دریا شدن ندارد...
از بالهایی، که جان بال زدن ندارد...
از سجده هايي، که به درآغوش کشیدنت، ختم نمی شود...

هفت سحر است که؛ زمین را برایم خلوت کرده ای...
تا من... دست در دست تو...
گوشه ای از آسمان را بگیرم و.. پرواز کنم..
اما.. سنگینی روح کوچکم.. چنان زمین گیرم کرده.. که حتی هوس پرواز هم، به سرم نمی افتد!!

چه کنم، محبوبم...؟؟
بی تو...همه آسمان هم، در یک شیشه دربسته، حبس می شود...
چه رسد به روح تنگ من.. که عمريست در چهارچوب بدنم، حبس شده است!!

امشب برای دریا شدنم...قنوت می گیرم..
برای رها شدنم از زنجیرهایی.. که پای دل مرا سخخخت بسته اند...
تو...؛تنها گشاینده گره های کور زمینی...
من جز تو... هیچ گره گشایی را نمي شناسم...

یک سوال... خدا ؛
امشب گره های کوری را که همه عمر، به پای قلبم زده ام...باز می کنی؟؟

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
‍ ‍ ﷽ ❈معرفت خدا❈﷽


🌸سحر هشتم.....

هفت سفره از ضیافتت، جمع شد...
و تو همچنان،به سفره داری ات، مشغولی.

خسته نشدی...؟ خدا
از بس آغوش گشودی و... من، رمیدم!
از بس، بوسه بارانم کردی و... من ساده از کنار بوسه های بی نظیرت رد شدم!
از بس، سفره گستردی و... من به هنر رنگ رنگِ تو، دل ندادم؟

خودم... از خودم خسته ام، خدا!
از قلبی، که توان دریا شدن ندارد،
از بالهایی، که جانِ بال زدن ندارد،
از سجده هايي، که به درآغوش کشیدنت، ختم نمی شود،

هشت سحر است که؛
زمین را برایم خلوت کرده ای
تا مــن، دست در دست تو...
گوشه ای از آسمان را بگیرم و پرواز کنم.
امـــــا،
سنگینی روح کوچکــم، چنان زمین گیرم کــرده، که حتی هوس پرواز هم، به سرم نمی افتد!

چه کنم، محبـــوبم؟
بی تــو همه آسمان هم، در یک شیشه دربسته، حــبس می شود؛
چه رسد به روح تنــگ من، که عمريست در چهارچوب بدنم، حبس شده است!

امشب برای دریا شدنم، قنوت می گــیرم،
برای رها شدنم از زنجیرهایی، که پای دل مرا ســـخت بسته اند.

تــو؛ تنها گشاینده گره های کور زمینی.
من جز تــو، هیچ گره گشایی را نمي شناسم.

یک سوال؛ خدا ؛
امشب گره های کوری را که همه عمر، به پای قلبم زده ام، باز می کنی؟

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
🌸سحر_نهم....

دلبر که تو باشی؛ جرات بیراهه رفتن، چقدر آسان است.
آنقدر مهربان و دلواپس، به انتظار برگشتنم می نشینی، که گویی جز من، بنده دیگری نداری.

مهربانیـ💞ـت، چنان مرا فراگرفته است، که دیگر، از زنگارِ بی انتهای دلم، نمی ترسم.
تـــو؛ همان "جابر العظم الکثیری"، که تمام شکستگی های روح مرا، به ناز یک اشاره ات، جبران می کنی!

❄️مهمانی ات، سر و روی سپید، می خواهد.
و مــن...سیه چرده ترین، مهمان، خوان ضیافت توام!
اما....؛
با همه سیه دلی ام، پشتم چنان به آغوش مهربان تو گــرم است که، از خودم، نمی هراسم.

یقین دارم، که یک نگاه تو، عالمی را زیر و رو می کند...
چه رسد به روح کوچک و فقیر من!

❄️نهمین بزم مستانه مان هم رسید؛ دلبرم
و من چنان، از برق چشمانت، به رقص آمده ام، که برای ادراک دوباره لذتش، هزار تشنگی دیگر را، به جان می خرم.

💓حجله گاه عاشقی ام را گسترده ام؛
سجـــاده ام، منتظر قدوم توست.،
قنوت می گیرم، در هشتمین ملاقات شاه و گدا....
به امید جرعه ای دیگر.
پیمانه ام را، بالا آورده ام.....
کمی ع ش ق... برایم می ریزی، خدا ؟

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄
🌸سحر دهم.....

این بار، تو قلم را در دستان من، بچرخان...
ناتوان ترین سرانگشتان، همان هايي اند که بی اذن تو می نگارند و بی نام تو، تکرار می شوند!
دستان خالی من کجا، و تکرار مکرر نام تو، کجا!

💓دلبر رعناقد من؛
نیمه شب، بدون تو، یعنی سکــوت...
نیمه شب، بدون تو، یعنی هیــــچ...
نیمه شب، بدون تو، یعنی تمـــام...
من...
هر سحـــر، با تـــو "آغاز" می شوم.

✏️قلم را در دستان من بچرخان،
همان قدر که ده سحر است، کام سرانگشتان مرا، به لذت عاشقی ات، سیراب کرده ای!

❄️قلم را در دستان من بچرخان.
تا طعم دهمین بوسه های عاشق کش تو را نیز، برای همه کاغذهای زمین، ملموس کند.

❄️می دانی دلبرم...؟
سجاده ام، بال در می آورد،
وقتی که سحرهای رمضان، عطر تو، در خانه مان، می پیچد!
آنقدر که حتی قلمم، جان می گيرد، و نجواهای بی جان مرا، به گوش تو می رساند!

سجاده ام، بال در می آورد،
وقتی تو، سفره‌دار ضیافتش هستی....
چرا که هیـچ نقطه کوچکی را، از ادراک این ضیافت خالی نمی گذاری...

👈قلم را در دستان من بچرخان...
میخواهم؛ تو را با قلمم فریاد کنم!
یا اللــهُ....یا اللــهُ... یا اللــهُ...

@molavi_asar_o_afkar
@nokatetarbiyati

┄┄┅┅🍃✿❀💜🍃✿┅┅┄┄
2025/10/20 00:36:12
Back to Top
HTML Embed Code: