Telegram Web Link
آسیب‌شناسی سیاست پاداش‌‌دهی در نظام علم و فناوری کشور

(یازدهمین پیش‌نشست همایش حکمرانی تمدنی علم و فن آوری)

سخنران: وحید احسانی

یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳
ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۵

پردیس دانشگاه رازی، سالن جلسات شمارۀ ۱ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی (طبقه همکف)

لینک شرکت در نشست به‌صورت مجازی:
http://skyroom.online/ch/razi.ac.ir/raziuni

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Forwarded from دغدغه ایران
ایران را از درون می‌پوسانید

محمد فاضلی

اصرار بر اجرای قانون #حجاب_و_عفاف، آگاهانه یا ناآگاهانه، اقدامی برای فرسودن و پوسانیدن ایران است. توضیح می‌دهم که چرا اجرای این قانون ایران را از درون فرسوده می‌کند. 

یک. محتوای این قانون، مردم ایران را رو در روی هم قرار می‌دهد. از راننده اسنپ تا صاحب مغازه و کسب‌وکار، مکلف شده‌اند با انتخاب‌کنندگان پوشش اختیاری درگیر شوند، فیلم و عکس آن‌ها را در اختیار فراجا قرار دهند، یا تن به جریمه شدن بدهند. 

شهروندان در چارچوب این قانون رو در روی هم می‌ایستند و برای نان‌شان مجبور به آدم‌فروشی می‌شوند.

تعجب نکنید! آدم‌فروشی واژه‌ای است که به سرعت با اجرای این طرح رایج می‌شود و آدم‌ها را درگیر عذاب وجدان می‌کند و از این‌که برای نان‌شان پنجه به صورت هم‌وطن خود می‌کشند، از درون حس بی‌اخلاقی خواهند کرد. 

دو. بزرگ‌ترین سرمایه هر جامعه‌ای، ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز شهروندانش در کنار یکدیگر است. مسائل را می‌توان با زندگی مسالمت‌آمیز  حل کرد، همکاری را توسعه داد و در کنار هم برای زندگی بهتر تلاش کرد. این قانون مردم را رو در روی هم، و همگان را رو در روی نظام سیاسی قرار می‌دهد. 

این قانون به جای محبت، مولد نفرت است. نفرت همه آن چیزی است که برای به تخریب ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز نیاز است. 

سه. میلیون‌ها انسان برگزیده‌اند که گونه دیگری زندگی کنند. شمشیر قانون و چماق جریمه را بالای سر این میلیون‌ها انسان – عمدتاً از نسل جوان و آینده‌سازان این کشور – چرخاندن و لاف قدرت زدن، جز ناامید کردن، متنفر ساختن و پیام نشنیدن صدای جوانان دادن هیچ معنایی ندارد. این کار به معنای تشویق ایشان به مهاجرت است. نه فقط مهاجرت، بلکه فرار توأم با تنفر است. 

چهار. آن‌ همه جریمه که در قانون برای کسب‌وکارها در نظر گرفته شده تا آن‌ها را به همکاری در آدم‌فروشی وادار کند، دادن پیام بی‌ثباتی و ضدیت با توسعه کسب‌وکارهاست. سیاست‌گذار آشکارا به کسب‌وکارها پیام بی‌ثباتی و درافتادن با توسعه اقتصادی می‌دهد. 

پنج. وقتی جامعه‌ای با انواع مشکلات از خاورمیانه درگیر خون و آتش و تهدید، تا رکود و تورم، تا بحران ارزی، بانکی، محیط‌زیستی، ناترازی انرژی، خاموشی، مهاجرت و ... درگیر است؛ و سیاست‌گذار کلاً و فقط به ذهنش رسیده بر اجرای قانونی برای درگیر کردن مردم با یکدیگر متمرکز شود، پیام خیلی روشنش به نسل جوان، به مردم و به هر ایرانی این است که این سیاست‌گذار اصلاً و ابداً نگران وضعیت ایران نیست؛ دنبال منافع خودش است و شاید تشدید این وضعیت و زوال بیشتر را می‌طلبد. 

شش. اجرای این قانون، سرمایه اجتماعی دولت را می‌سوزاند و اندک امیدها برای شکل دادن به عزمی ملی برای همراهی در انجام اصلاحات ضروری اقتصادی را نابود می‌کند. 

نتیجه
ایرانی که آدم‌هایش رو در روی هم قرار بگیرند، کسب‌وکارهایش احساس بی‌ثباتی و ناامنی کنند، جوانانش با تنفر به دنبال مهاجرت باشند، و دولتش در فقدان اعتماد و سرمایه اجتماعی قادر به اجرای اصلاحات اساسی نباشد؛ ایرانی که در آن ظرفیت زندگی مسالمت‌آمیز کاهش یابد؛ از درون می‌پوسد. 

آن‌ها که این گونه ایده‌ها را مطرح و پیگیری می‌کنند، عاقبت ممنوعیت ویدئو، ماهواره، اینترنت و ... را دیده‌اند. می‌دانند چنین قوانینی اجرا نمی‌شوند. لذا با صراحت باید گفت این کار، هر چه هست، نادانی و از سر نادانی نیست.

@fazeli_mohammad
👍9
معاونت راهبردی مرجع پیگیری مطالبات کارزارهای آنلاین پرامضا در دولت

همزمان با چهل میلیونی شدن تعداد کاربران پلتفرم کارزار، آئین انعقاد تفاهم‌نامه فی‌مابین معاونت راهبردهای استانی و سرمایه اجتماعی معاونت راهبردی رئیس جمهور با شرکت توسعه فناوری برخط کارزار با حضور محمد‌جواد ظریف معاون راهبردی رئیس‌جمهور در محل کافه کارزار برگزار شد.

به گزارش اداره‌ کل رسانه معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری، این تفاهم‌نامه با هدف شناخت و پایش مطالبات عمومی پربسامد از مسیر دموکراسی دیجیتال، امضای الکترونیکی و همچنین شناسایی اولویت‌های مطالبات عمومی منعقد شده و کمک به تحقق سیاستگذاری و برنامه‌ریزی راهبردی مبتنی بر داده‌های مطالبات عمومی نیز از دیگر اهداف این تفاهم‌نامه است.

همچنین در این رویداد که نویسندگان تعدادی از پرامضاترین کارزارها و نمایندگان برخی از نهادهای ارتباط مردمی با دولت از جمله سخنگوی دولت، معاون راهبردهای استانی و سرمایهٔ اجتماعی معاونت راهبردی و رییس مرکز ارتباطات مردمی دولت حضور داشتند، حاضران بر لزوم شنیده شدن صدای مطالبه‌گران در فضای آنلاین تاکید کردند.

🆔 https://www.tg-me.com/css_govir
🆔 instagram.com/css.ir
🆔 https://eitaa.com/psvpresident
👍4
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
علی (ع) و «اجرای حُکم خدا به هر قیمت»!
دربارۀ حجاب اجباری

دال مرکزی استدلال‌های جناح طرفدار حجاب اجباری این است که «قانون حجاب از دستور شرعی حجاب نشأت گرفته و چیزی نیست که بخواهد از نظر و سلیقۀ مردم تأثیر بپذیرد بلکه به هر قیمتی باید اجرا شود».

چه خوش‌مان بیاید و چه خوش‌مان نیاید، امام علی (ع) نیز لااقل در مورد برخی دستورات الهی، بدون توجه به هزینه‌‌ای که باید پرداخت شود، با قاطعیت تمام نسبت به اجرای آنها کوشید. اتّفاقاً بعضی از این دستورات چنان حسّاسیت‌زا بودند که هر کسی می‌دانست که سخت‌گیری دربارۀ اجرای آنها، احتمالاً به اعتراض، آشوب و حتّی ازدست‌رفتن حکومت می‌انجامد، امّا هیچ‌یک از این خطرات باعث نشد که امیر مؤمنان (ع) در اجرای آنها حتّی اندکی کوتاه بیاید.

لااقل برای تمام ما کسانی که خود را شیعۀ حضرت (ع) و ملزم به پیروی از او می‌دانیم، در هر جناح و در هر طرف بحث که باشیم، کلام و سیرۀ امام (ع) باید فصل‌الخطاب باشد.

مولای موحّدان (ع) بر اساس دستورات الهی و حُکم شرع، به‌هیچ‌وجه و به‌هیچ قیمتی (حتّی در خطرقرارگرفتن و از دست رفتن نظام) حاضر نشد از رعایت مهمّات زیر کوتاه بیاید:

۱. مساوات (حذف انواع رانت‌ها و سهمیه‌هایی که پیش‌ازاو و به نام ارزش‌های دینی رایج شده بود)
۲. جائز نبودن «دستگیری قبل از ارتکاب به جرم»
۳. حفظ استقلال دستگاه قضایی
۴. آزادی بیان (مطرح‌شدن نقدهای سازنده و غیرسازنده) و رعایت تمام حقوق افراد و گروه‌های منتقد تا زمانی که دست به شمشیر نبرده باشند
۵. شفاف‌سازی امور (به جز مسائل نظامی)
۶. رعایت کامل اخلاق و تقوی در سیاست‌ورزی (فاصله‌نگرفتن از آنها حتّی با توجیه حفظ نظام اسلامی)
۷. عدم‌سوگیری در قضاوت و اجرای عدالت (تفاوت قائل نشدن میان خودی و غیرخودی در اجرای قوانین)
۸. معتبر نبودن اعتراف بعد از دستگیری
۹. نسبت کفر، شرک و نفاق ندادن به مخالفانی که حتّی به جنگ مسلّحانه با او پرداختند
۱۰. تن ندادن به هر چیزی که ممکن بود میان او مردم فاصله بیندازد (محافظ، دربان، گیت و امثال آن)
۱۱. زندگی‌کردن در سطح کم‌درآمدترین افراد جامعه
۱۲. رعایت عدالت و حقوق کامل فرد خاطی حتّی درخصوص ضارب خودش

بله، امام علی (ع)، آنجا که پای دستور شرع و حکم خدا در میان بود مسامحه نکرد، امّا نکته اینجاست که بیشتر این سخت‌گیری‌ها (اگر نگوییم همۀ آنها) نسبت به خودش، طرفدارانش (خودی‌ها)، قدرت سیاسی‌اش و حکومتش بود.

حضرت (ع) با گفتار و رفتار خود نشان داد که مسئولان و حاکمان اسلامی اجازه ندارند برای تقویت و حتّی حفظ حکومت، از روش‌هایی که عموم حاکمان استفاده می‌کنند استفاده کنند.

اکنون امّا، کسانی که یا خودشان به خطاهای اشاره‌شده در این یادداشت آلوده‌اند یا در مواجهه با ارتکاب قدرت‌مندان و هم‌جناحی‌های خود به آنها، توجیه یا سکوت پیشه می‌کنند، پایشان را کرده‌اند توی یک کفش که به هر قیمتی، حتّی به‌قیمت ریخته‌شدن خون جوانانی که حکومت نتوانسته حداقل‌های زندگی را برایشان فراهم کند، حجاب اجباری باید پیاده شود.

در متن کامل یادداشت، موارد بالا به‌اختصار توضیح داده شده‌اند و از عدم رعایت هریک از آنها در زمانۀ فعلی نیز نمونه‌هایی بیان شده است 👇
علی (ع) و «اجرای حُکم خدا به هر قیمت»!

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍12
جریمه خودتان چیست؟!

بر اساس ناقانونی که نوشته‌اید، راننده و مغازه‌دار نیز مسئول رعایت قانون در اتومبیل و مغازه خود دانسته شده‌اند و درصورتی که سرنشین یا مشتری آنها روسری به سر نداشته باشد جریمه می‌شوند، پس چگونه است که خودتان در قبال وضعیت جامعه مسئول نیستید و جریمه نمی‌شوید؟!

چگونه است که خودتان اگر یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان از لحاظ منابع طبیعی را دچار بحران آب، فقر، بیکاری، دین‌گریزی، ناامیدی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، تجرّد، تورّم، مشارکت زیر 50 درصد و ... کنید، نباید جریمه شوید؟!

می‌خواهید کسانی را که بعضاً زیر خط فقرند و درآمدشان کمتر از حداقل دستمزد است، به خاطر روسری‌نداشتن سرنشین یا مشتری به مبلغی بیش از حداقل دستمزد ماهیانه جریمه کنید در حالی که به خاطر وجود اشخاصی با این سطح درآمد در این کشور ثروتمند خودتان مسئول و مشمول جریمه‌اید!

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍25
❗️ ابلاغ قانون عفاف و حجاب؛ پایان نامسعود پزشکیان!

برای من، به‌عنوان یکی از رأی‌دهندگان به دکتر پزشکیان و حامیان گفتمان وفاق، کوتاه آمدن دولت در برابر قانون جدید عفاف و حجاب به‌معنای پایان مسعود است، البته به‌شکلی کاملاً نامسعود.

این قانون بسیار بدتر از گشت ارشاد است زیرا مردم را در برابر هم قرار می‌دهد؛ دیروز گشت ارشاد جسم و روان بخش بزرگی از جامعه را آزار می‌داد و فردا این قانون قرار است خود مردم را به نیروی آزار یکدیگر تبدیل کند.

کنارآمدن دکتر پزشکیان با این ناقانون، به‌مثابه «نقض عهد» اوست که گفته بود «گردنم را در مقابل حرف‎هایم گرو می‌گذارم» و «اگر نتوانستم به وعده‌هایم عمل کنم، استعفا می‌دهم».

می‌دانم دکتر پزشکیان در شرایط بسیار سختی است، وفای به عهد و اتّخاذ تصمیم شرافتمندانه در چنین شرایطی بسیار مشکل است،

نمی‌‌دانم اگر جای ایشان بودم آیا می‌توانستم ایمان، اخلاق و شرافت خودم را حفظ کنم یا نه، امّا همه از اوّل می‌دانستیم که قدم‌گذاشتن در چنین راهی می‌تواند چنین چالش‌ها و مخمصه‌هایی به‌دنبال داشته باشد و ایشان با علم به این مسئله در این راه گام نهاده است.

البته همچنان راه را اصلاح آهسته‌وپیوسته و لازمه‌اش را وفاق برای حل مسائل مشترک می‌دانم، امّا اگر دولت به این قانون تن بدهد، دیگر در آن برای پیگیری اصلاح و وفاق هیچ ظرفیت و امکانی نمی‌بینم.

از پروردگار مهربان برای دکتر پزشکیان و تمام خیرخواهان اسلام و ایران طلب خیر و برای جامعه تقاضای گشایش دارم.

به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍13
والله با زور نمی‌شود!

بنیان‌گذار انقلاب: «با زورْ یک مملکتی را می‌خواهید اداره کنید؟ و الله با زور نمی‌شود. یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید» (۱۸ شهریور ۱۳۴۳، مسجد اعظم قم)

بر خلاف دیدگاه بنیان‌گذار انقلاب، برخی حاکمان فکر می‌کنند با زور و بدون اصلاح خود و شیوۀ مدیریت‌شان می‌توانند مملکت را حفظ و اداره کنند امّا تاریخ گذشته و حال، صحّت این جملۀ بنیان‌گذار انقلاب را تأیید می‌کند.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍10🤔1
سیلی واقعیت!

تا ابد نمی‌شود حقیقت را زیر دروغ مخفی کرد!

رهروان مسیر دروغ مجبورند همواره بر دروغ‌های خود بیفزایند و حباب هرچه بزرگتر گردد به پایان نزدیک‌تر می‌شود.

هر بار ترکیدن حباب دروغ، عبرت و هشداری است برای سایر کسانی که تلاش دارند حقیقت را با حباب دروغ بپوشانند.

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍12
زبان قاصر است!

حکومت‌ها و سیاست‌مداران می‌آیند و می‌روند، امّآ چنین انسان‌هایی هستند که شعله‌های مقدس شرافت، انسانیت، آزادگی و حقیقت را روشن و تابنده نگه می‌دارند.

سال 1982میلادی (1360 شمسی) مردم شهر حما علیه حکومت شورش می‌کنند و حافظ اسد دستور بمباران آنجا را صادر می‌کند. در جریان این کشتار، بین 17 تا 40 هزار نفر کشته می‌شوند تا پادشاه چند سالی بیشتر بر تخت بنشیند.

«راغید الطاطاری» خلبانی سوری است که در آن سال از دستور حافظ اسد سرپیچی می‌کند و زندانی می‌شود، حالا با فروپاشی رژیم بشار اسد بعد از 43 سال از زندان آزاد شده است (عصر ایران)

قطعا او می‌دانست سرپیچی از دستور حاکم چه پیامدهایی برایش دارد.

او همچنین می‌دانست که حتّی اگر او این کار را نکند، بالاخره خلبانان دیگری این کار را انجام خواهند داد و حما بمباران خواهد شد؛ این می‌توانست برای آرام کردن وجدانش بهترین توجیه باشد.

اگر حکومت اسد چند سال بیشتر می‌ماند، شاید در زندان جان می‌داد و هیچ‌کس نامش را هم نمی‌شنید.

چه بسیار آزادمردانی که در تاریخ گم شدند امّا بدون اینکه کسی آنها را بشناسد و یاد کند، وجودشان را آرش‌وار به شمع شعلۀ انسانیت، شرافت و آزادگی تبدیل کردند.

فیلم زیبا (و البته دردناک) «زندگی پنهان» که مبتنی بر وقایع واقعی است، زندگی شخصی را روایت می‌کند که در زمان هیتلر از جنگیدن در ارتش او خودداری می‌کند، خود و خانواده‌اش سختی‌های این راه را به جان می‌خرند و نهایتاً در گم‌نامی کامل کشته می‌شود.

43 سال یک عمر است!

نمی‌دانم چه بگویم؛ درود به شرفت راغید!

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍18
❇️ بشار اسد و ارتباطش با لایحه عفاف و حجاب

✍️ سید عبدالجواد موسوی (خبر آنلاین)

... مصاحبه ای می خواندم از جناب قالیباف با روزنامه مشهور فیگارو. ... روزنامه نگار از وضعیت حقوق بشر در سوریه می پرسد و می گوید شما که مدعی دفاع از انسان های مظلوم هستید چگونه از بشار اسد در سوریه حمایت کردید؟ آقای قالیباف می گوید ما همان اول که آن ماجراهای اعتراض و این ها پیش آمد خیلی شفاف و روشن به اسد توصیه کردیم که با مردم باید «مدارا» کرد اما بعد از چند وقت داعش در سوریه ظهور کرد و باقی قضایا.

الان نمی خواهم وارد بحث تاریخی آن مقطع شوم فقط با این کلمه «مدارا» کار دارم. به احتمال قریب به یقین آقای قالیباف درست می گوید و واقعا به اسد توصیه شده است که با مردم مدارا کند. اما چرا «مدارا»؟ اتفاقا دعوا بر سر همین کلمه به ظاهر ساده است.

مدارا در حق دشمن می شود نه مردم. فرمود: با دوستان مروت با دشمنان مدارا.

مدارا یعنی تحمل کردن یعنی بردباری کردن. تحمل و بردباری در نسبت با غیر اتفاق می افتد نه در نسبت با دوست.

وقتی مردم را -حالا نگوییم دشمن- کسی بپنداری که دیگری است کار به همین جاها هم می کشد.

دیگری را تا یک جایی می توانی تحمل کنی و در مقابل رفتارش از خودت بردباری نشان دهی ولی کافی است همان دیگری صدایش را بلند کند و یا حقی را از تو مطالبه کند تا آن وقت تو هم به خودت حق بدهی که بزنی پدر صاحب بچه را در بیاوری. اما اگر باورت این باشد که مردم دیگری نیستند موضوع خیلی فرق می کند. اگر دیندار حقیقی باشی می گویی:

خلق همه یکسره نهال خدایند / هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن

اگر به تعاریف امروزی حاکمیت و مردم معتقدی موظفی در قبال آن ها پاسخگو باشی و به مطالبتشان توجه کنی.

در حقیقت مشکل اصلی تعریفی است که برخی از حاکمان از نسبت بین خودشان و مردم دارند. اگر این نسبت درست تعریف شود هیچ وقت از دل آن لایحه حجاب و عفاف بیرون نمی آید. این لایحه از دل نگاهی بیرون آمده است که مردم را دیگری می داند و لایق مدارا و نه دوستی.

مردمی که کار را به جایی رسانده اند که دیگر نمی توان حتی با مدارا با آن ها برخورد کرد. چنین مردمی را باید جریمه کرد. باید از حق کار و تحصیل و زندگی ساقط ساخت. این مردم اگر دوست محسوب می شدند باید به حکم رحماء بینهم با آن ها رفتار می شد نه به حکم اشداء علی الکفار.

مشکل بشار اسد هم همین بود که از ابتدا نسبتش را با مردمش درست تعریف نکرد. او در نخستین مواجه با معترضان گفت: طبق توصیه کلام خدا نباید با فتنه گران به نرمی برخورد کرد. درست هم می گفت اما دایره فتنه گران آن قدر گسترده شد که این اواخر جز خانواده سلطنتی بقیه همه یا فتنه گر بودند و یا احتمالا به این دلیل که دیگر نمی توانستند با شکم گرسنه پای بشار خان بایستند خائن محسوب می شدند.

برای این که یک وقت نگویید بشار چون با آمریکا و اسرائیل درافتاده بود سرنوشتی جز این نمی توانست داشته باشد این را هم بگویم: بله، ممکن بود. حتی اگر خیلی هم مردم دار بود ممکن بود نتواند در مقابل توطئه های آمریکا و اسرائیل و حالا دیگر ترکیه را هم به آن اضافه بفرمایید دوام بیاورد اما حداقل فرقش این بود که الان می توانست سرش را بالا بگیرد و به روزی نیفتد که همه از رفتنش خوشحال باشند. دست کم می توانست به این افتخار کند که هنوز هم هستند کسانی که از اعماق جانشان و صادقانه و عاشقانه فریاد می زنند: بالروح بالدم نفدیک یا بشار!

منبع: بشار اسد و ارتباطش با لایحه عفاف و حجاب (به قلم سیّد عبدالجواد موسوی)

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍15👌2
زندان‌های سوریه و درخواستی از مسئولان و رسانه‌های رسمی نظام


۱. اخبار نگران‌کنندۀ زندان‌های سوریه

طی روزهای اخیر، یکی از موضوعاتی که نظر جهانیان را به‌خود جلب کرده است، وضعیت زندان‌‌های سوریه است.

افرادی که ده‌ها سال در زندان بوده‌اند، آن هم بدون کوچکترین ارتباطی با جهان بیرون؛ برخی فکر می‌کنند هنوز حافظ اسد حاکم سوریه است و صدام حاکم عراق! برخی حافظه‌شان را از دست داده‌اند، برخی دچار اختلالات شدید روانی شده‌اند و برخی حتّی خودشان را هم نمی‌شناسند!

زندان زنان با حضور کودکانی خردسال!

زندانیانی که خانواده‌های آنها ده‌ها سال است از آنان بیخبر بوده‌اند و گمان می‌کرده‌اند عزیزانشان کشته شده‌اند!

دستگاهی که به‌نظر می‌رسد برای پرس‌کردن جنازۀ اعدام‌شدگان بوده و گوری دسته‌‌جمعی که جنازه‌های با اسید پوسانده‌شده‌ در آن است!

به‌ویژه در مورد زندان صیدیانا که هنوز راه ورود به برخی بخش‌های زیرزمینی آن را پیدا نکرده‌اند!

در اتاق مدیریت این زندان مانیتورهایی وجود دارد که تصویر زندۀ دوربین‌های مداربستۀ داخل برخی سلول‌های زیرین را نشان می‌دهد و در آنها زندانیانی دیده می‌شوند، امّا هنوز کسی نمی‌داند این سلولها دقیقاً کجا هستند و راه ورود به آنها چگونه است! آن زندانیان در مانیتور دیده‌شده نیز خبر ندارند در عالم بیرون چه اتّفاقی افتاده!

فهرست افسران و سربازان شاغل در این زندان را پیدا کرده‌اند و با آنها تماس گرفته و درخواست می‌کنند که راه ورود به بخش‌های زیرین را اعلام کنند!

بسیاری مردم جهان اخبار مربوط به این زندان را با کنجکاوی و نگرانی زیاد دنبال می‌کنند.

امیدواریم زندانیان بخش‌های زیرین قبل از اینکه بر اثر گرسنگی و تشنگی بمیرند، آزاد شوند.


۲. درخواست از مسئولان

با توجه به حمایت آشکار نظام جمهوری اسلامی از حکومت پیشین سوریه در برخی جنبه‌ها و اینکه از دید عموم جهانیان ایران به‌عنوان حامی و متّحد اسد دیده شده است، سکوت و بی‌‌تفاوتی مسئولان و رسانه‌های رسمی نظام در مورد اخبار و گزارش‌های مربوط به زندان‌های سوریه موجب می‌شود بدنامی ناشی از وضعیت زندان‌های این کشور دامان ایران را هم بگیرد، وجهه بین‌المللی نظام را تخریب کند و خوراک خوبی برای رسانه‌های معاند فراهم آورد.

مسلّماً، پذیرش جنایات بشار اسد و پدرش در برخورد با مخالفان و منتقدانشان به‌معنای تأیید، توجیه، نادیده‌انگاری یا حتّی کم‌رنگ جلوه‌دادن جنایات اسرائیل نیست؛ جنایات وحشیانه و نسل‌کُشی آشکارای اسرائیل موضوع مستقل دیگری است.

قطعا طی روزهای آتی مصاحبه‌های زیادی با زندانیان سوری و گزارش‌های زیادی از آنچه بر زندانیان می‌رفته است منتشر خواهد شد؛ موضع‌گیری در زمان و شرایطی که برای هیچ‌کس گریزی آن نباشد نه‌تنها حفظ‌کنندۀ وجهه و آبرو نیست بلکه می‌تواند تأثیر عکس داشته باشد.

جالب آنکه سارا هنیه (دختر اسماعیل هنیه) از سقوط اسد و آزادی مردم سوریه ابراز خوشحالی و فیلم صحبت‌های پدرش را منتشر کرد که دربارۀ سوریه می‌گوید «ما در کنار رژیمی که مردمش را می‌کشد نمی‌ایستیم. هر کس در حق کنار ما بود دلیل نمی‌شود در باطل کنارش بایستیم».

همچنین در شرایطی که در فضای مجازی راست‌ و دروغ در هم می‌پیچد و مورد توجه و بازنشر قرار می‌گیرد، پیشنهاد می‌کنم صدا و سیما و سایر رسانه‌‌های رسمی نظام، پیش‌دستی کرده و گزارش‌های بی‌طرفانۀ جامع و کاملی از وضعیت زندان‌های سوریه و برخورد رژیم اسد با مخالفانش تهیه و منتشر کنند. مستندی که همچنین، به‌شکل توأمان و منصفانه‌‌ای، نقاط قوّت و ضعف حکومت پیشین سوریه را نمایش دهد.

گزارشی مانند مستندِ «تحقیق دربارۀ ۷ اکتبر» که شبکه الجزیره ساخت و منتشر کرد و در آن به‌شکل بی‌طرفانه‌ای خطاها و جنایت‌های هر دو طرف را گزارش کرد. بینندۀ این گزارش وقتی می‌بیند که سازندگان مستند جنایت‌های هر دو طرف را گزارش کرده‌اند، اعتمادش جلب می‌شود و دروغ‌های رسانه‌های اسرائیلی را که می‌خواهند جنایت‌ نیروهای حماس در ۷ اکتبر را بیشتر، برابر یا حتّی قابل مقایسه با جنایت‌ها و نسل‌کُشی اسرائیل نشان دهند نقش بر آب می‌کند.

چنین گزارش‌هایی هستند که برای تهیه‌کنندگانش اعتبار و مرجعیت به ارمغان می‌آورند.

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍16
لکۀ ننگ زندان‌های سوریه برای ما!

اخبار مربوط به زندان‌های سوریه توجه جهانیان را به خود جلب و همگان را نگران و متأثّر کرده است.

اگر چه در چنین شرایطی اخبار راست و دروغ قاطی و یک کلاغ‌ چهل کلاغ می‌شود، امّا مشخص است که در زندان‌های سوریه وضعیتی بسیار اسفناک، غیرانسانی و غیرقابل‌دفاع برقرار بوده است.

علاوه بر حکومت پیشین سوریه، کشورهای حامی او نیز در مظان اتّهام حمایت و مشارکت ولو غیرمستقیم در این جنایات قرار گرفته‌اند.

موضع‌گیری دختر اسماعیل هنیه بر علیه حکومت پیشین سوریه و نیز انتشار فیلم سخنان پدرش در مخالفت با جنایات اسد، دامان حماس را از این لکّۀ ننگ پاک کرد. هنیه دربارۀ سوریه می‌گوید: «ما در کنار رژیمی که مردمش را می‌کشد نمی‌ایستیم. هر کس در حق کنار ما بود دلیل نمی‌شود در باطل کنارش بایستیم».

حماس هم سقوط اسد را رسما به مردم سوریه تبریک گفت و ادامه داد: «موفقیت مردم سوریه در تحقق آرمان‌هایشان در مسیر آزادی و عدالت را تبریک می‌گوییم و آنها را به اتحاد و انسجام ملی فرا می‌خوانیم. ما قاطعانه در کنار مردم سوریه و احترام به اراده، استقلال و انتخاب‌های سیاسی آنها ایستاده‌ایم و بر وحدت سوریه و تمامیت ارضی آن تأکید می‌کنیم».

سخنرانی شیخ نِمَر و مخالفت صریحش با حکومت پیشین سوریه او و پیروانش را نیز از حمایت یا حتّی سکوت در برابر جنایات آل اسد (حافظ و بشار اسد) مبرّا می‌کند. او می‌گوید: «آل اسد در سوریه ظالم هستند و شیعه از آنان بی‌زار است، از ظالمین دفاع نکنیم، و جایز نیست که مظلوم از ظالم دفاع کند، خدا ظالمین را دوست ندارد، هر که باشد، چه حاکم بحرین، چه یمن، چه مصر، هر کجا باشد، حاکم ظالم مغضوب [خدا] ست. پس ما نباید از ظالم دفاع کنیم تا [با حمایت از او] همراه و جزئی از آنها محسوب شویم. کسی که از ظالم دفاع کند در ظلم او شریک است و کسی که از مظلوم دفاع کند، در پاداش آن شریک است».

با این سخنان، حماس و پیروان شیخ نمر از لحاظ نوع مواجهه با جنایات حکومت اسد علیه مخالفان و منتقدانش رو سفید هستند، هم نزد وجدان خودشان، هم پیش مردم جهان و هم در پیشگاه پروردگار.

در برابر این پرسش که «واکنش شما نسبت به جنایات اسد چه بوده است» ما چه پاسخی داریم؟! چه نزد وجدان‌مان، چه درمقابل مردم جهان و چه در پیشگاه پروردگار.

من که هنوز چیزی ندیده‌ام امّا امیدوارم پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای داشته باشیم و منتشر شود.

آنچه تاکنون دیده‌ام صرفاً این است که گویا آقای قالیباف در مصاحبه‌ای اشاره کرده که به بشار اسد توصیه داشته است با مردمش «مدارا» کند. سیّد عبدالجواد موسوی در این رابطه نکتۀ بسیار نغزی مطرح کرده است که پیشنهاد می‌کنم مطالعه بفرمایید (اینجا).

باید توجه داشت که در میدان و عالم واقع، بسیاری تصمیمات و کنش‌های واقعی نمی‌توانند کاملاً سفید یا کاملاً سیاه باشند. همکاری با سوریه به‌ویژه در مبارزه با داعش از بسیاری جنبه‌ها مفید و قابل دفاع بوده است [۱] امّا این کار ارزشمند بی‌تفاوتی نسبت به جنایات حافظ و بشار اسد را توجیه نمی‌کند.

در پایان، لازم است یادآوری کنم که:

اثبات و افشای جنایات سوریه، از اهمّیت جنایات اسرائیل نمی‌کاهد؛ اسرائیل طی سال گذشته مرزهای جنایت و نسل‌کشی را جابه‌جا کرد، مرزهایی که عمدۀ رکوردهای پیشن آنها نیز در اختیار خودش بود. تمام کشورهایی نیز که در برابر جنایات اسرائیل سکوت یا کم‌کاری کردند، کم یا زیاد شریک ظلم او محسوب می‌شوند.

مسئله اینجاست که ما نباید خودمان را با دیگر کشورها مقایسه کنیم، اگر تمام کشورهای جهان ظلم کردند، دروغ گفتند، اخبار را سوگیرانه روایت کردند، با مخالفان و منتقدانشان برخورد و آزادی بیان را محدود کردند، ما باید خودمان را با ملاک‌های اسلام و سیره و سنّت حضرت امیر (ع) بسنجیم و متوجه باشیم که حضرت حتّی در ازای شهید شدن خودش (به‌عنوان ولی‌امر و حاکم اسلامی) و از دست رفتن حکومت حاضر نشد از اصول اسلام، اخلاق، انصاف، انسانیت و عدالت ذرّه‌ای عدول کند [۲].

پانویس

[۱] بعداز نماز برای افسران و سربازان ایرانی که در عراق و سوریه با داعش می‌جنگیدند (و هم‌رزمانشان از سایر کشورها) دعا می‌کردم.

[۲] در این رابطه ببینید:

- علی (ع) و اجرای حکم خدا به هر قیمت!

- جایگاه «حفظ نظام» در سیرۀ سیاسی امام علی (ع)

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍5
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
پژوهش تلخی دارد! (به‌مناسبت هفتۀ پژوهش)
✍️ امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)

«ملک‌الشعرا» عنوانی بود حکومتی برای شاعر بزرگ دوران. اما رقابت برای کسب عنوان «ملک‌الشعرا»، منجر به آن شد که شعرای ایران به مدیحه‌سرایان حاکمان تبدیل شوند. قاآنی ملک‌الشعرای ایران از دوران محمدشاه بود. زمانی که ناصرالدین شاه به تخت نشست و امیرکبیر را به صدراعظمی ایران منصوب کرد؛ قاآنی به روال معمول قصیده‌ای در مدح صدراعظم جدید سرود.

قاآنی که خود پیشتر مدیحه‌گوی صدراعظم قبلی بود، در مدحش رسید به مصرعِ «به جای ظالمی شقی، نشسته عادلی تقی» که امیرکبیر با خشم شعر را قطع کرد تا سرودن مدح حاکمان را متوقف کند؛ و در ادامه نیز مقرری (حقوق) وی را قطع کرد.

قاآنی که درآمدش از مدح می‌گذشت، اعتضادالسلطنه را واسطه کرد. امیرکبیر از قاآنی که به زبان فرانسه و علم جدید نیز آشنا بود، خواست تا در خصوص کشاورزی (که فعالیت اصلی ایرانیان بود) کتاب ترجمه کند؛ تا حقوقش را مجدد برقرار کند.

به نظر می‌رسد این حادثه در هفته آخر مهرماه سال ۱۲۲۷ روی داده باشد؛ و به نظرم اگر قرار است در ایران «هفته پژوهش» وجود داشته باشد، چنین هفته‌ای شایسته نامیدن «هفته پژوهش» است، نه هفته آخر آذرماه که بیشتر پیشواز شب یلداست!

۵ درس از مواجهه امیرکبیر با قاآنی
۱.عنوان و لقب اگر بدون ضابطه و تنها به اختیار حاکم باشد، زمانی طولانی نمی‌گذرد که ابزارِ تبدیل تولید مدیحه‌گویی می‌شود. شاعر حکیمی که صدای مردم و اخلاق عمومی است، به شوق کسب عنوان «ملک‌الشعرا» به راحتی تبدیل به مدیحه‌سرای حاکمیت می‌شود. این لقب چه شاعر باشد، چه استاد دانشگاه، چه نخبه! درآمد راحتی که از مدیحه‌گویی ایجاد می‌شود، قاآنی باسوادی که «رساله هندسه‌ی جدید»‌ نوشته و فرانسه می‌داند، را تبدیل به مدیحه‌سرا می‌کند.

۲.پژوهش از خواندن و یادگرفتن تجربیات دیگران آغاز می‌شود. ترجمه همان خواندن تجربیات دیگران است. پژوهش بدون اتکاء به دانسته‌های دیگران همان‌اندازه‌ای بی‌معناست، که دیوار ساختن بدون پی! امیرکبیر خوب می‌دانست که باید از ترجمه آغاز کرد.

۳.امیر موضوع ترجمه را کشاورزی می‌گذارد؛ یعنی تقاضای اصلی جامعه‌ی آن دوران. امیر به عنوان مظهر حکمرانی قاآنی را به سمت تقاضا جهت می‌دهد.

۴.سیاست‌گذاری یعنی جهت‌دهی به فعالیت شهروندان. نمی‌شود تنها با قطع مقرری قاآنی، اصلاح نظام حکمرانی را تمام شده دانست؛ همان‌گونه که با کاهش بودجه‌ی دانشگاه‌ها، احتمالا فعالیت و عملکرد دانشگاه‌ها بهبود نمی‌یابد! بلکه گذاردن گزینه‌های جدید فعالیت پیشِ رویِ کنش‌گران است که انتخاب را از گزینه‌ی نادرست به گزینه‌ی درست هدایت می‌کند.

۵.رفتار امیر نمادین بود. از روز نخستین امیر بود که میان خودش با دیگر صدراعظم‌ها فاصله گذاشت؛ این فاصله‌گذاری به قیمت ناراحتی قاآنی و قاآنی‌هایی تمام شد؛ شاید به قیمت جانش. اما قاآنی که پیش‌تر مدح میرزا آقاسی (صدراعظم محمدشاه) می‌گفت، روز انتصاب امیر او را عادل خواند و میرزاآقاسی را شقی! فاصله‌ی میان مدح و ذم مدیحه‌سرا تنها یک شب است؛ اما پژوهشگر راوی نتایج پژوهش است، نه بنده‌ی خوشنودی حاکم!

برای همین است که پژوهشگری که مدیحه‌سرا نیست، گاه تلخی دارد؛ اما ملک‌الپژوهشگران یکسر شیرینی‌اند! و ما سخت نیازمند گذار از دوران مدیحه‌سرایی به دوره‌ی پژوهش هستیم!

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍10👌1
Forwarded from دغدغه ایران
.
می‌دانم ‎#دو_درجه_کمتر راه‌حل ساختاری مشکلات انرژی ایران نیست، اما بخشی از راه‌حل گذر کمترسخت از یک بحران هست، و راه کاهش درد و رنج بخشی از مردم که با قطع برق و گاز مواجه می‌شوند هست.

آقای ‎#پزشکیان کمک می‌کنیم، اما شما هم مسائل واقعی را طرح کن، بایست و راه‌حل‌های درست را جلو ببر.

آقای #پزشکیان شما هم محکم بایستید و بگویید مسائل واقعی از جنس همین مشکلات انرژی هستند نه توهماتی که به عنوان مسأله مطرح می‌کنند و برایش قانون هم می‌نویسند.

آقای پزشکیان در لحظه مهمی از تاریخ ایران به قدرت رسیده‌اید و فرصت دارید خدمات بزرگی انجام دهید. شاید بزرگ‌ترین خدمت شما طرح کردن مسائل واقعی و آزاردهنده ایران و ایرانیان، و هموار کردن راه واقع‌گرایی باشد. زدودن توهمات

#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #دو_درجه_کمتر

@fazeli_mohammad
👍9
آسیب‌شناسی سیاست پاداش‌دهی (تشویق و تنبیه) در نظام علم و فناوری کشور

سخنرانی در یازدهمین پیش‌نشست همایش الگوی حکمرانی تمدنی علم و فناوری، آذر ۱۴۰۳، دانشگاه رازی

محورهای بحث:

- بر اساس یافته‌های علمی، نظام تشویق و تنبیه مبتنی بر پاداش‌های بیرونی و مالی، روی عملکرد، کیفیت و اثربخشی فعالیت‌ها چه تأثیری دارد؟

- سیاست‌گذاری غیرعلمی (اگر نگوییم ضدّعلمی!) نظام علم، پژوهش و فناوری کشور برای توسعۀ علم و پژوهش

- نمودار مقایسۀ تغییرات رتبۀ ایران در جهان از لحاظ «تعداد مقالات» و «شاخص‌های توسعه» طی چند دهه

- نمودار تحلیل روند تغییرات سهم ایران از تعداد مقالات ISI جهان بر اساس سیاست پاداش‌دهی اعمال‌شده

- مقایسۀ مختصر مسیر «توسعه دانش‌بنیان» و مسیر «شبه‌دانش نفت‌بنیان» که ما عمدتاً پیموده‌ایم

- سیاست تشویق و تنبیه وزارت عتف برای فعالیت‌های فرهنگی و اثرات مخرّب آن

- گزارش مختصر نظرسنجی‌ از اعضای هیئت علمی در مورد مادۀ یک آیین‌نامه ارتقا (لزوم کسب حداقلی از امتیاز فرهنگی)

- سکوت و بی‌تفاوتی شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به دیدگاه و انتقادهای اعضای هیئت علمی

- نسبت «وضعیت و جهت‌گیری کنونی نظام علم و فناوری ما» با «حکمرانی تمدنی»


فایل تصویری سخنرانی (پیشنهاد می‌کنم فایل تصویری را ببینید چون حاوی اسلایدها و تصاویر مهمّی است)

فایل صوتی سخنرانی

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
تناقض دیدگاه مصباح و گفته‌های بنیان‌گذار
(به بهانۀ سالگرد وفات آقای مصباح یزدی)

برخی نظریات مصباح یزدی با برخی سخنان بنیان‌گذار انقلاب تناقض دارد.

مصباح یزدی معتقد است:

«اگر پس از تشکیل حکومت توان حاکم و طرفدارانش به حدی است که بتوانند با مخالفان مبارزه کنند، همچنان حجت وجود دارد و درنتیجه نمی‌تواند حکومت را رها کند. اگر اقلیت فعالی باشند که بتوانند از این حکومت حمایت کنند و بتوانند آن را سرپا نگه دارند، حجت هنوز باقی است» (کتاب حکیمانه‌ترین حکومت، ص. ۱۴۰).

«برای حفظ حکومت، کمیت ملاک نیست. ملاک این است که تعدادی از افراد، امام یا ولایت‌فقیه مشروع را حمایت کنند که بتواند حکومت را حفظ کند. گاهی ممکن است با ۹۰ درصد و گاهی با ۵۰ درصد و یا ۴۰ درصد [امکان‌پذیر باشد]؛ تا مادامی که کسانی باشند که با حمایت آنها بتواند حکومت اسلامی را حفظ کند وظیفه‌اش این است که حفظ کند و ملاک کمیت نیست» (کتاب گفتمان مصباح).

به نظرم، لازمۀ منطقی و پیش‌فرض دیدگاه بالا این است که بپذیریم حفظ حکومت با زور امکان‌پذیر است.

زیرا منطقاً برای حفظ یک حکومت دو حالت کلّی متصوّر است؛ اوّل آنکه اکثریت آن حکومت را بخواهند و دوّم آنکه اقلیتی با زور اکثریت را مجبور کنند که آن حکومت را بپذیرند و به آن تن بدهند.

در حالی که بنیان‌گذار نظام معتقد بود حالت دوّم امکان‌پذیر نیست و با قسم جلاله بر این مهم تأکید کرد.

بنیان‌گذار انقلاب: «با زورْ یک مملکتی را می‌خواهید اداره کنید؟! و الله با زور نمی‌شود؛ یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید» (۱۸ شهریور ۱۳۴۳، مسجد اعظم قم)

عبارت بالا این را می‌رساند که بر اساس دیدگاه بنیان‌گذار نظام، وقتی اکثریت مردم خواهان حکومتی نباشند، تنها راه حفظ حکومت این است که حکومت، حاکمان و مسئولان به‌گونه‌ای خود را اصلاح کنند که نظر اکثریت مردم درمورد آنها عوض شود و خواهان حکومت شوند. ایشان با قسم جلاله تأکید می‌کند که حالت دیگری متصوّر نیست و با زور نمی‌شود چنین حکومتی را حفظ کرد.

به بیان دیگر، مصباح یزدی چیزی را که از نظر بنیان‌گذار نظام «غیرممکن» است، وظیفۀ حاکم اسلامی می‌داند!

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👎3👍2
گزارش یک نظرسنجی دانشگاهی!

طی سخنرانی باعنوان «آسیب‌شناسی سیاست پاداش‌دهی (تشویق و تنبیه) در نظام علم و فناوری کشور» (دانشگاه رازی، آذر 1403) به نقد نظامِ پاداش‌دهیِ متّکی بر مشوّق‌های بیرونی (شامل مالی) یا اجبار و تحمیل برای دریافت گواهی و امتیاز در دانشگاه‌ها پرداختم.

فضای متّکی بر اجبار و تحمیل، بسیاری از فعالیت‌های دانشگاهی (شامل برنامه‌های فرهنگی) را لوث، کیفیت برنامه‌ها را تضعیف، علائق، اثرگذاری و مشارکت داوطلبانه را کم‌رنگ و کرامت و عزت نفس دانشگاهیان را خدشه‌دار کرده است.

در این نشست که به‌صورت مجازی برگزار می‌شد، پس از بیان مبانی علمی این ادّعا و گزارش برخی نظرسنجی‌های پیشین در این رابطه، دو پرسش زیر را مطرح کردم و از حاضران نیز خواستم نظرشان را اعلام کنند:

1️⃣ بر اساس مشاهده و تجربۀ شخصی شما، کدام عبارت زیر دربارۀ مشارکت دانشگاهیان (به جز خودتان) در جلسات فرهنگی دانشگاه صحیح‌تر است؟
( گزینۀ مورد نظر خود را با درج علامت مربوط مشخص کنید)

الف) عموم استادان و کارمندان در بیشتر جلسات با علاقه شرکت می‌کنند، به مباحث گوش می‌دهند و توجه می‌کنند (@)
ب) عموم استادان و کارمندان در بیشتر جلسات به خاطر دریافت گواهی و امتیاز مربوط شرکت می‌کنند امّا مباحث توجه آنان را جلب می‌کند و اثرگذاری مطلوبی دارد (#)
ج) عموم استادان و کارمندان در بیشتر جلسات به خاطر دریافت گواهی و امتیاز مربوط شرکت می‌کنند، معمولا به مباحث گوش نمی‌دهند یا توجه نمی‌کنند و اثرگذاری مطلوبی هم ندارد ($)

2️⃣ بر اساس مشاهده و تجربۀ شخصی شما، معمولا چند درصد از حاضران در نشست‌های فرهنگی دانشگاه، باعلاقه شرکت کرده‌اند و باتوجه به مباحث گوش می‌دهند؟

آمار، نمودارها و تحلیل پاسخ‌های حضار را از طریق پیوند (لینک) زیر مشاهده بفرمایید:
گزارش یک نظرسنجی دانشگاهی

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
ناقد دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادانِ ذوب!
دربارۀ برخورد قضایی با دکتر رنانی عزیز

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!

اگر تب داریم، اگر با بحران‌های زیادی مواجهیم، اگر اعتماد بخش بزرگی از جامعه را از دست داده‌ایم، اگر امور آن‌طور که دوست داشتیم، تصوّر می‌کردیم و وعده‌اش را می‌دادیم پیش نمی‌روند و ...، به فکر اصلاح خودمان باشیم، نه شکستن آئینه!

مهتاب علّت مشکلات نیست، فقط آنها را نمایان می‌کند!

نکند آنچه به‌عنوان «وضع مطلوب» سعی در حراستش داریم، «تاریکی» باشد؛ اینکه هیچ چراغی بر انحراف‌ها نور نتاباند، هیچ آئینه‌ای اشکالات‌مان را ننمایاند و هیچ‌ دلسوزی رو به ترکستان‌بودن مسیرمان را هشدار ندهد!

دو راه کلّی پیش رو داریم، یا خودمان را اصلاح کنیم یا اوضاع را با «زور» کنترل، یعنی چراغ‌ها را خاموش کنیم، آئینه‌ها را بشکنیم و به مهتاب به‌عنوان علّت مشکلاتی که دیده می‌شوند بد بگوییم!

چقدر یادآوری این جملۀ بنیان‌گذار نظام موضوعیت پیدا کرده است: « «با زورْ یک مملکتی را می‌خواهید اداره کنید؟! و الله با زور نمی‌شود؛ یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید» (۱۸ شهریور ۱۳۴۳، مسجد اعظم قم)

درست است که مخاطب مستقیم جملۀ بالا رژیم موروثی پهلوی بود، امّا مگر جز این است که منطق آن عمومیت دارد؟!

مگر چند نفر مثل دکتر رنانی داریم؟! این قدر دلسوز، این قدر باسواد، این قدر وجدان اجتماعی، این قدر پرتلاش و کنشگر، آن هم کنشگر مدنی و مرزی [1].

روشنفکر آزاده‌ای که ازیک‌سو، با نقد دلسوزانۀ حاکمان نه‌تنها خود را از رانت محروم بلکه مغضوب ساختار رسمی ساخته و ازسوی دیگر، با تأکید صریح بر خطابودن آشوب و انقلاب و پس‌روی چشمگیر ایران درصورت فروپاشی نظام و نیز با شفاف‌کردن مرزش با براندازان، نه‌تنها از مسیر قهرمان توده‌ها شدن فاصله گرفته بلکه خود را در معرض تهمت و توهین مخالفان مغرض یا هیجان‌زده قرار داده است.

در بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات سال 1401، دکتر رنانی به‌همراه یکی دیگر از اندیشمندان دلسوز و آزاده، به‌صورت مجازی در یکی از کلاس‌های درس مقطع کارشناسی دانشگاه رازی حاضر شدند و با دانشجویان به گفتگو پرداختند. آن دو بزرگوار ضمن موافقت با بسیاری از گلایه‌های برحق دانشجویان و همدردی با آنان، سعی داشتند با آنها ارتباط بگیرند، آرامشان کنند و به آنها بفهمانند که آشوب راه‌حل نیست و فقط ممکن است اوضاع را خراب‌تر کند.

این کلاس گام اوّل و آزمایشی از طرح گسترده‌تری بود، قرار بود این طرح با همکاری طیف بیشتری از اندیشمندان مستقل در کلاس‌های دانشگاه‌های کشور پیگیری شود.

گاهی در برخی جلسات و کنشگری‌های غیرعلنی (شامل کلاس مذکور)، با خودم می‌گویم ایکاش نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و دلواپس این جلسه یا گفتگو را شنود کنند تا بفهمند برخی منتقدان دلسوز چگونه مخفیانه تلاش دارند جامعه را آرام کنند و روزنه‌ای بگشایند.

متأسفانه ساختار رسمی ارتباطش را با بخش قابل توجّهی از جامعه (به‌ویژه جوانان) به‌کلّی از دست داده است و در مسیری حرکت می‌کند که تشدیدکنندۀ این شکاف است [1]. در چنین فضا و قطبیّتی، اندک نخبگان دلسوزی وجود دارند که خطرش را به جان پذیرفته و تلاش می‌کنند با بخش فاصله‌گرفتۀ جامعه ارتباط بگیرند و شکاف حکومت-جامعه را کم کنند. دکتر رنانی یکی از سرآمدان چنین نخبگانی بوده است.

همواره یکی از پیامدهای جانبیِ مطالعۀ آثار دکتر رنانی برایم این بوده که احساس می‌کردم فضای آزادی بیان آن قدرها هم بسته نیست، به‌هرحال، دلسوزانی هم هستند که نقدهایشان را خردمندانه مطرح می‌کنند و تحمّل می‌شوند و نتیجه می‌گرفتم «پس برای نقد و کنشگری مدنی مجالی ولو اندک فراهم است؛ سایرین هم باید راهش را یاد بگیرند».

اگر بخواهم مانند برخی دیگر خیلی خوش‌بینانه نگاه کنم، مشکل ساختار رسمی با دکتر رنانی فقط به برخی الفاظ و جمله‌های نسبتاً تند او مربوط می‌شود و نه نفس نقّادی دلسوزانۀ او، امّا در این صورت، چنین کارهایی نیاز نبود، کافی بود دو سه جلسه دوستانه با ایشان گفتگو کنند و بخواهند عبارت‌های مشخصی را اصلاح کند.

در پایان:

ناقد دانا که غم جان بود، بهتر از آن ذوب که نادان بود!

پانویس‌ها

[1] دکتر مقصود فراستخواه چنین کنشگرانی را «کنشگر مرزی» می‌نامد، کسانی که در مرز میان دیوان دولت و ایوان جامعه تردد و شکاف فی‌مابین را کم می‌کنند.

[2] به نظرم، تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان گام خوب و امیدوارکننده‌ای برای ترمیم این مسیر بود که البته نتیجۀ کار به چگونگی عملکرد او و نیز تعامل حکومت با دولت بستگی زیادی دارد.

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍5
اسلام از دست رفت!

دیدید رفع فیلتر واتساپ چه ضربۀ سنگینی به اسلام و نظام وارد آورد؟!

دیدید موافقان فیلترینگ درست می‌گفتند؟!

دیدید دلواپسیِ دلواپسان به‌جا بود؟!

دیدید چه هیاهو و قیامتی بر پا شد؟!

دیدید خیل کثیر مخاطبان صدا و سیما اندکی کاهش پیدا کرد؟!

دیدید در سقوط فرهنگی و سبک زندگی مردم چه جهش برگشت‌ناپذیری رخ داد؟!

دیدید اینکه مردم با فیلترشکن به واتساپ وارد شوند یا بدون فیلترشکن چقدر فرق دارد؟!

دیدید اگر یک قدم به جامعه نزدیک شوید مردم و جوانان چقدر سوءاستفاده می‌کنند؟! نظمی باقی نمی‌ماند و چه بحران‌های برگشت‌ناپذیری رخ می‌دهد؟!

دیدید اگه منِ نویسنده بدون فیلترشکن وارد تلگرام شوم و این مطلب را بنویسم، شمای خواننده بدون فیلترشکن وارد شوید و بخوانید و برادرا هم بدون فیلترشکن بر فعالیت ما نظارت کنند، با حالا که هر سه با فیلترشکن وارد می‌شویم چقدر فرق دارد؟!

دیدید آن همه هزینه که صرف پارازیت و فیلترینگ می‌شود و آن قدر حاشیه و اعتراض که به‌دنبال دارد، عاقلانه و توجیه‌پذیر است؟!

کافیست مردم به تلگرام و اینستاگرام هم بدون فیلترشکن وارد شوند تا از نظام و اسلام چیزی باقی نماند!

کانال وحید احسانی
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
👍18
جناب آقای پزشکیان
ریاست محترم جمهوری

آزادی و جمهوری دو آرمان اساسی در وعده‌های نظام حاضر از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. دولت‌مردان در این چهار دهه همواره بر تحقق و صیانت از آزادی تأکید کرده‌اند. به‌ویژه پس از آنچه در چهار سال اخیر بر ایران گذشت، جنابعالی نیز در ترغیب مردم به آشتی با انتخابات و اعتماد به شما، بار دیگر بر تضمین آزادی بیان تأکید کردید.

اما متأسفانه در چند روز اخیر شاهد تضییع حق آزادیِ بیان جناب دکتر محسن رنانی بوده‌ایم که یکی از برجسته‌ترین اقتصاددانان و در عین حال سرمایه‌های اجتماعی ایران هستند و همواره دغدغۀ مانایی و آبادانی این مرز و بوم را داشته‌اند.

حتماً می‌دانید اقدام قضایی علیه ایشان به استناد نوشته‌هایی که در سال‌های پیش منتشر کرده‌اند و دستور قضایی برای حذف مقالات ایشان از سایت، خلاف وعده‌های شما و نیز نفی صریح حق آزادی بیان است.

در این نامه از جنابعالی در مقام مسئول اجرای قانون اساسی و مفاد مصرح آن در تضمین آزادی بیان و حقوق اساسی ملت، خواستار موضع‌گیری روشن شما دربارۀ رفع محدودیت های علمی و دیگر اتهام‌های ناروایی هستیم که به کار فکری دکتر محسن رنانی زده شده است.

همچنین عطف به سوگند ریاست‌جمهوری‌تان، تعریف سازوکارهایی برای توقف این رویه را - بدون فوت وقت - خواستاریم، به امید اینکه ایشان، سایر اندیشمندان و نیز تمامی شهروندان این مرز و بوم، زین‌پس بدون ترس از بازداشت و توبیخ، طعم شیرین «آزادی پس از بیان» را عمیقاً تجربه کنند.


با احترام؛ جمعی از دانشگاهیان و مردمان این سرزمین.

امضاکنندگان:
ناصر فکوهی، پرویز پیران، بایزید مردوخی، نعمت الله فاضلی، محمد فاضلی، علی سعدوندی، احسان شریعتی، یاسر عرب، مهدی نصیری، محمد درویش، ابوالفضل دلاوری، احمد خرم، یعقوب اندایش، علی چشمی، محمد طاهری، مسیحا رضاقلی (والا)، مقصود فراستخواه، نادر مهرگان، محمد بحرینیان، هادی خانیکی، سید محمد بهشتی، تقی ابراهیمی سالاری، محمدرضا اسلامی، احمد صفار، مانی کلانی، مرتضی درخشان، عباد تیموری، الهام فخرایی، امیرمسعود شهرام نیا، علی برجیان، نریمان محمدی، انوش اردوان، امیرحسین پوره، مهنوش مانی، وجیهه جلائیان، مهری شاهزیدی، داود نجفی، رضا مجیدزاده، زهره رضاپور، محمود اولاد، سیروس امیدوار، سهراب دل‌انگیزان، زهرا منتظری، اصلان قودجانی، نسرین قنواتی، علی صحرائیان، لیلا صادقی‌تبار، فرحناز عطاریان، مینا اعتضادی، فرزاد کلاته، سید نوید کلهرودی، معصومه اشتیاقی، محدثه جزائی، رسول رییس جعفری، میثم موحدفرد، علی اصلان شهلا، امین عسکری، حسن پورعلی، حمیدرضا قاسمی، مسعود کسرائی‌نژاد، اسماعیل صفرزاده، حسین طالقانی، رضا کاشف، علی‌رضا طاهریون، رضا میرزاابراهیمی، میکائیل عظیمی، محمد اسمعیل مطلق، کیانوش جهانمردی، زينب مرتضوي فر، محمدرضا لطفعلی پور، محمدطاهر احمدی شادمهری، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، سیدحسین اطهری، سید مصطفی حسینی، غلامرضا باقری، فاطمه عباسی سیر، جواد امام، مریم صالحی، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، حمید محمدی، رضا محمدی، عاطفه محمدی، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، الهه بیابانی، فاطمه طاهری، هایده شهسواری، علیرضا هاشم پور کوهبنانی، مریم منصوری، آرش صادقی علیایی، هادی باقری، فردین قریشی، سعید معیدفر، حبیب عشایری، سید محمد رضا خاتمی، سیدیعقوب  سادات موسوی، رضیه موسوی فر، بهروز صادقی عمروآبادی، مصطفی دین‌محمدی، حامد رمضانعلی، گل چهره محمدمحمدی، اعظم جلائی، علی اکبری، محمدرضا خطیبی نژاد، مجید واشقانی فراهانی، بابک بنکدارپور، حسین اکبرزاده، پارسـا پـورغفار مغفزتی، محمدرضا اسلامی، محمدرضا کدیور، محمدهاشم زارعی، منصور وفا، سویل ماکویی، حبیب رضازاده، مهران صولتی، مسعود انصاری نو، مصطفی قیصری، عبدالرحیم مرادی ، غزاله ترابی، علی مرادی، محمدحسین یارمحمدیان، عباس شادلو، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، زهرا ابراهیمی، زهرا امیری اسفرجانی، هادی وحید، امیرحسین کوشا، وحید کمالی، سیدحسین سراج‌زاده، حسن یعقوبی بازرگانی، عطااله مرادی، باقر رمضان زاده، احد حاجی امیری، مجید مرادی، عباس آزاده، فاطمه میرفتاحی، جواد تقی زاده، مجید صامتی، منیژه زیبایی، محمد رستمی، مجتبی مقصودی، اکرم جودی، سیدعباس سلطانی، رضا یادگاری، حسن وکیلیان، گيتي اعتماد، نوين تولايي، سيمين حناچي، كمال اطهاري، سهراب مشهودي، احمد آل ياسين، مهرناز عطاران، ایرج ناییج‌پور، محمد هادی صمدی، وحید سینائی، علی اصغر سعیدی، مهری مهری جو و ...



https://www.tg-me.com/renanisupport
👍6
2025/07/13 11:12:31
Back to Top
HTML Embed Code: