ما تسلیم شدن در برابر احساساتمان را نوعی شکست اخلاقی و عدم خویشتنداری را نشانهای از ضعف شخصیت میدانیم. و در مقابل، افرادی را که احساساتشان را سرکوب میکنند، تحسین میکنیم. ما بهشدت طرفدار ورزشکاران، تاجران و رهبرانی هستیم که مثل یک ربات، بیاحساس هستند و فقط بازدهی بالایی دارند. اگر مدیر یک شرکت شبها در محل کارش بخوابد و برای شش هفته به دیدار فرزندانش نرود، به این میگویند عزم راسخ. میبینید، همه میتوانند موفق شوند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
اگر شهابسنگی به یک روستا برخورد کند و نیمی از مردم آن را بکشد، از دید انسان خشکهمقدس، علت آن گناهکار بودن اهالی آن روستا بوده است. اما آتئیست، دلیل این واقعه را فرازمینی میداند (که البته خود این هم نمونهای از باور مبتنی بر ایمان است)، از دید انسان لذتگرا، این اتفاق دلیلی است تا بیشتر خوشگذرانی کنیم، زیرا هر لحظه ممکن است بمیریم. سرمایهدار هم با نگاه به این فاجعه، به این فکر میافتد که درزمینهٔ تکنولوژیهای دفاع در برابر شهابسنگ سرمایهگذاری کند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
جهش به دورهٔ بزرگسالی باتکیه بر ایمان، علاوه بر نیاز به داشتن قدرت تحمل درد، مستلزم شجاعت است تا امید را رها کنید و از امیالی که میگویند همهچیز همواره باید بهتر و خوشایندتر شود بگذرید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
بهدرَک! بیایید روراست باشیم: «به مردم آن چیزی را بدهید که میخواهند.» فقط آزادی دروغین است؛ زیرا آنچه اغلب ما میخواهیم، انحرافات هستند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
آزادی دروغین، اعتیادآور است: هرچقدر که داشته باشید، همیشه احساس میکنید که کافی نیست. آزادی واقعی، تکراری، قابلپیشبینی و گاهی کسلکننده است. حاصل آزادی دروغین، تحلیل میرود: دستیابی به معنی و لذتی یکسان، با گذشت زمان، نیازمند صرف انرژی بیشتر و بیشتری است. حاصل آزادی واقعی، تقویت میشود: دستیابی به معنی و لذتی یکسان، با گذشت زمان، نیازمند صرف انرژی کمتر و کمتری است.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
انحرافات مدرن، همهجا هستند. اما استبداد در عصر ما، از راه منع مردم از داشتن انحرافات و تعهدات عمل نمیکند. استبداد امروزی، از این راه است که آنقدر مردم را غرق در انحرافات و اطلاعات بهدردنخور و حواسپرتیهای بیهوده کنید که نتوانند هوشمندانه متعهد شوند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
شما و همهٔ آدمهایی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. پس از مرگ شما، فقط گروه کوچکی از افراد، مدتی بسیار کوتاه، از شما و کارها و حرفهایتان یاد میکنند. این حقیقت تلخ زندگی است. افکار و کارهای شما، چیزی بهجز فراری ماهرانه از این حقیقت نیست. ما مثل ذرات گردوخاکی هستیم که روی توپ آبیرنگ وسط کهکشانی بینهایت، پرسه میزنیم. تصور میکنیم مهم هستیم. برای خودمان هدف اختراع میکنیم، ولی هیچی نیستیم. از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
در دنیایی که قهرمانانی مانند پیلتسکی کارهای خارقالعاده انجام میدهند، ما با مگسکش مشغول کشتن حشرات هستیم و به اینکه چرا کولر به اندازهٔ کافی خنک نمیکند، اعتراض میکنیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
به آنهایی که نمیدانند چگونه زندگی کنند عشق میورزم. زیرا آنها همان کسانی هستند که از پرتگاه عبور میکنند.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
ما در روزگار جالبی زندگی میکنیم. در عصر حاضر از لحاظ مادیات، زندگی در بهترین وضعیت خود جریان دارد. بااینحال بهنظر میرسد همهٔ ما آشفتهایم و جهان را در مرز نابودی و فروپاشی میبینیم.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون
همهچیز به فنا رفته – مارک منسون