شما سال‌هاست که در امور شخصی من دخالت می‌کنید، ولی وقتی من موضوع کم‌اهمیتی را مطرح می‌سازم و شما را با حقیقت مواجه می‌کنم برای‌تان ناخوشایند جلوه می‌کند و از کوره درمی‌روید.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

آدم‌های احمق و ابله همیشه واژهٔ غیراجتماعی را فقط برای فقرا به کار می‌برند.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

انسان نه می‌تواند لحظات را تکرار کند و نه می‌تواند آن‌ها را در میان بگذارد.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

من به هیچ‌چیز فکر نمی‌کردم و درعین‌حال تقریباً به همه‌چیز.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

این‌که منتقدان عیب‌جو هستند چیز بدی نیست، عیب آن است که آن‌ها به برنامهٔ خودشان به دید انتقادی نگاه نمی‌کنند و خشک هستند. این ناخوشایند است.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

تردید داشتم که به خودکشی فکر کنم، آن هم به یک دلیل که شاید خیلی متکبرانه به نظر برسد: می‌خواستم خودم را برای ماری نگاه دارم. او می‌توانست دوباره از تسوپفنر جدا شود، آن وقت ما در موقعیت ایده‌الی که بزویتس در آن قرار داشت قرار می‌گرفتیم.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

دانستن این‌که انسان‌ها زیر فشار و تحت‌تأثیر نوع جهان‌بینی‌شان دست به چه کارهایی خواهند زد اصلاً کار ساده‌ای نیست.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

من اصلاً مسخره نمی‌کنم، من از هر جهت ظرفیت این را دارم که به موضوعی که برایم قابل‌درک نیست، احترام بگذارم.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

با خودم فکر کردم که خانه شاید بیش از یک وسیلهٔ خودفریبی است. من در جایی بند نشده‌ام و هرگز هم نخواهم شد.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل

هی! این‌جا خانهٔ خودت نیست." اتهامی سه‌گانه، چون نخست فرض بر این گذاشته می‌شود که انسان در خانهٔ خودش رفتارش مثل خوک است، دوم این‌که آدم فقط زمانی احساس خوشایند و خوبی دارد که رفتارش درست مثل یک خوک باشد، سوم این‌که آدم به هیچ قیمتی وقتی کودک است نباید خودش را خوش و شاد احساس کند.

عقاید یک دلقک – هاینریش بل