Telegram Web Link
چرا آزادی بیان در قانون اساسی آمریکا نبود و بعداً با متمم اول افزوده شد

در سال ۱۷۸۷، بنیان‌گذاران ایالات متحده در کنوانسیون فیلادلفیا قانون اساسی را نوشتند؛ اما در آن هیچ اشاره‌ای به آزادی بیان یا حقوق مدنی نشده بود. جیمز مدیسون و دیگر نویسندگان قانون اساسی بر این باور بودند که ساختار تازهٔ قدرت و توازن قوا خود از آزادی‌ها محافظت می‌کند و نیازی به منشور حقوق نیست. آنان از تجربهٔ ایالت‌ها در دههٔ ۱۷۸۰ آموخته بودند که حتی با وجود منشور حقوق، مجالس ایالتی بارها آزادی‌ها را نقض کرده‌اند.

اما مخالفان موسوم به ضد‌فدرالیست‌ها هشدار دادند که دولت مرکزی بدون محدودیت، راه را برای استبداد باز می‌کند. ایالت‌های مهمی چون ویرجینیا و ماساچوست خواستار درج منشور حقوق شدند و تهدید کردند قانون اساسی را رد خواهند کرد. فدرالیست‌ها ناچار شدند وعده دهند که پس از تصویب قانون اساسی، متمم‌هایی برای تضمین آزادی‌ها بیفزایند.

مدیسون که پیش‌تر مخالف منشور حقوق بود، با تأثیر از نامه‌نگاری با توماس جفرسون تغییر نظر داد. او پذیرفت که نوشتن این اصول هرچند نمادین، می‌تواند به «وجدان جمعی ملت» تبدیل شود و در برابر قدرت دولت سدی فرهنگی ایجاد کند. در نخستین کنگرهٔ آمریکا (۱۷۸۹)، مدیسون دوازده متمم پیشنهاد کرد که ده تای آن در سال ۱۷۹۱ تصویب شد و امروز به نام «منشور حقوق» شناخته می‌شود. متمم اول آزادی دین، بیان، مطبوعات، تجمع و دادخواست را تضمین کرد.

نویسنده مقاله، دونالد نیمن، یادآور می‌شود که متمم اول هرگز تضمین مطلق نبوده است: از قانون فتنهٔ ۱۷۹۸ تا دوران مک‌کارتیسم در دههٔ ۱۹۵۰ و سیاست‌های سرکوبگرانهٔ دولت ترامپ، آزادی بیان بارها تهدید شده است. با این حال، همان‌گونه که مدیسون پیش‌بینی کرده بود، پشتیبانی عمومی از آزادی بیان هنوز نیرومندترین سپر در برابر قدرت دولت است.


The Conversation / Phys.org

🚀 @ofoghroydad

این همان چیزی است که چند روز پیش نوشتیم؛

یعنی مهم‌ترین محافظ آزادی، نه قانون است و نه دادگاه، بلکه فرهنگ سیاسی مردم است.

مدیسون معتقد بود اگر شهروندان خودشان آزادی را ارزشمند بدانند و در برابر نقض آن واکنش نشان دهند، هیچ دولت یا قانون‌گذاری نمی‌تواند برای مدت طولانی آزادی را سرکوب کند. برعکس، اگر مردم بی‌تفاوت یا ترسان باشند، حتی بهترین قانون اساسی هم بی‌اثر می‌شود.
پس در اصل، آگاهی عمومی و وجدان جمعی مهم‌تر از خود متن قانون است؛ قانون فقط زمانی زنده می‌ماند که جامعه بخواهد از آن دفاع کند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
برخی جاسوسان که از کشور فرار کردند و الان زندگی احتمالا مناسبی دارند تصور میکنند در حکومت بعدی برایشان جایزه‌‌ای کنار گذاشته‌اند.

اما قانون در حکومت بعدی که سکولار و‌ دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر است، پوست شما را خواهد کند.

تصور کرده‌اید میتوانید در کشته شدن نزدیک به ۱۰۰ ایرانی غیرنظامی در جنگ، مشارکت فعال داشته باشید تحت جاسوسی و مزدوری و افرادی هم به جای شما الان زندانی شوند و اعدام شوند به جرم ناکرده، و شما از مشارکت در جنایت جنگی به بهانه کمک به آزادی کشور یا درمان خانواده، یا زندگی مرفه در خارج فرار کنید؟
شما در دادگاه، روی صندلی‌ای می‌نشینید که سران حکومت فعلی؛

هرکجا باشید شما را قانون پیدا خواهد کرد.
هیچکس بالاتر از قانون و حقوق انسانی و قوانین حقوقی بین‌المللی نیست، آن هم زمانی که حکومت قرار است بر این مبنا ساخته شود.

این خیال خام را فراموش کنید.

حداقل ۱۰۰ شکایت، به جز شکایت ملت و دولت بعدی علیه شما، و شکایت خانواده‌های ارتشی‌هایی که کشته شدند ـ پای پدافندی که هرگز دشمن ایرانی نبوده‌اند چون با پدافند نمیتوان مردم را سرکوب کرد و پدافند هرگز سد راه قیام مردم نبوده ـ تنظیم خواهد شد.

ما مثل این حکومت نخواهیم بود که بگوییم این فرد در زمان شاه بمب گذاری کرده و در راه آزادی جنگیده پس طرف ماست و باید از او تقدیر شود.
داداگاه عادلانه در حکومت بعدی، فرای حکومت‌هاست؛ وقتی جان یک انسان بی‌گناه گرفته میشود فرای حکومت تصمیم میگیرد. دادگاه ما حکومتی نخواهد بود.


جان یک ایرانی، جان یک انسان، بی‌ارزش نیست، و بازیچه شما نیست؛ ‌و کار شما یعنی جاسوسی و مزدوری برای جنگی که منجر به کشته شدن ایرانیان غیرنظامی شد، «مصداق مشارکت فعال در جنایت جنگی» بوده است، حال هر هدفی که داشته‌اید؛ هدف وسیله را توجیه نمیکند.

پس تصور نکنید جایزه‌ای یا پارتی‌بازی در انتظار شماست.
مجازات عادلانه در انتظار شماست.

Article 3 - Conflicts not of an international character

Article 51 - Protection of the civilian population

Article 8 - War crimes
پژوهش تازه: دی‌ام‌تی به ترمیم مغز پس از سکته کمک می‌کند

دی‌ام‌تی (DMT)، مولکول طبیعی و روان‌گردان که در گیاهان و پستانداران یافت می‌شود، در پژوهشی تازه توانسته آسیب‌های مغزی ناشی از سکته را کاهش دهد.

دی‌ام‌تی که به طور طبیعی در مغز انسان نیز وجود دارد، در حال حاضر وارد مرحله کارآزمایی بالینی برای کمک به بازیابی عملکرد مغزی پس از سکته شده است. پیش‌تر مکانیسم دقیق اثرگذاری آن روشن نبود، اما این پژوهش جزئیات تازه‌ای آشکار کرده است.

ماریا دلی، نویسنده همکار این پژوهش می‌گوید: همیشه می‌توان به طبیعت رجوع کرد تا راه‌حل‌های خلاقانه برای مشکلات سلامت بیابیم.

نتایج آزمایش‌ها روی مدل‌های حیوانی و کشت سلولی نشان داده‌اند که دی‌ام‌تی حجم ناحیه دچار سکته و میزان تورم مغز را کاهش می‌دهد. همچنین این ماده توانسته ساختار و کارکرد سد خونی-مغزی را بازسازی کند و عملکرد سلول‌های آستروگلیا را بهبود بخشد. افزون بر این، دی‌ام‌تی تولید مولکول‌های التهابی در سلول‌های اندوتلیال مغز و سلول‌های ایمنی محیطی را مهار کرده و از طریق گیرنده‌های سیگما-۱ موجب کاهش فعال‌شدن سلول‌های میکروگلیا در مغز شده است.

به گفته یودیت ویگ، دیگر نویسنده اصلی مقاله، گزینه‌های درمانی سکته مغزی بسیار محدودند. اما اثر دوگانه دی‌ام‌تی ـ محافظت از سد خونی-مغزی و کاهش التهاب ـ رویکردی نوین و چندبعدی ارائه می‌دهد که می‌تواند درمان‌های کنونی را تکمیل کند.

از آنجا که درمان‌های موجود همیشه به بهبودی کامل بیماران نمی‌انجامند، استفاده از دی‌ام‌تی ممکن است مسیر تازه‌ای در درمان سکته بگشاید، به‌ویژه در ترکیب با روش‌های فعلی. پژوهشگران مجارستانی بر این باورند که یافته‌های جدیدشان پایه‌ای برای توسعه درمانی نوین فراتر از محدودیت‌های رویکردهای کلاسیک است. کارآزمایی‌های بالینی و بررسی آثار بلندمدت دی‌ام‌تی همچنان ادامه دارد.

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Science

🔗 ScienceDaily
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🏅 برندگان جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۲۵ :

آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرد جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۲۵ به این سه دانشمند اهدا می‌شود:

سوسومو کیتاگاوا، دانشگاه کیوتو، ژاپن

ریچارد رابسون، دانشگاه ملبورن، استرالیا

عمر یاغی، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، ایالات متحده


به دلیل «توسعه چارچوب‌های فلزی-آلی»

این برندگان نوبل در شیمی سازه‌های مولکولی ویژه‌ای ساخته‌اند که فضاهای بزرگی درون خود دارند و گازها و مواد شیمیایی دیگر می‌توانند از آن عبور کنند. این ساختارها که با نام چارچوب‌های فلزی-آلی شناخته می‌شوند، کاربردهای مهمی دارند: برداشت آب از هوای بیابان، جذب دی‌اکسیدکربن، ذخیره گازهای سمی و کاتالیز واکنش‌های شیمیایی.


🚀 @ofoghroydad

سایت نوبل
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
🏅 برندگان جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۲۵ : آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرد جایزه نوبل شیمی سال ۲۰۲۵ به این سه دانشمند اهدا می‌شود: سوسومو کیتاگاوا، دانشگاه کیوتو، ژاپن ریچارد رابسون، دانشگاه ملبورن، استرالیا عمر یاغی، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، ایالات متحده…
نوبل مجزا برای زیست شناسی نداریم!

درواقع کمیته نوبل، با معیار قرن ۱۹، زیست‌شناسی را زیرشاخه پزشکی و فیزیولوژی میدانند
درحالی که پزشکی یا فیزیولوژی زیرشاخه زیست‌شناسی است. زیست‌شناسی علم مادر است و پزشکی شاخه کاربردی آن است.

چرا زیست شناسی نداریم؟ برای اینکه به وصیت یک نفر در قرن ۱۹ عمل کنیم، برای اینکه در قرن ۱۹ زیست شناسی را حساب نمیکردند.
دنیا همینقدر احمقانه است؛ سنتی که شکسته نمی‌شود.‌

چندتا جایزه مجزا برای زیست‌شناسی وجود دارد اما فکر کنم بیشتر زیست شناسان هم خبر ندارند.

برای بقیه رشته‌هایی که نوبل ندارند جوایز معتبر وجود دارد که به اندازه نوبل معتبرند در شاخه خودشان.



توی قرن ۲۱، ۵۰ درصد نوبل گرفته‌های فیزیک شیمی و پزشکی آمریکا، درواقع مهاجرانی بوده‌اند که از ۲۰۰۰ به اینطرف وارد آمریکا شده اند(از چین، هند، خاورمیانه، اروپا)

نوبل آمریکایی درواقع بازتاب پویایی مهاجرت علمی جهانی هست.
در ورزش و هنر هم همین قضیه برقرار است.
و به تازگی در سیاست هم.
این زیرساخت علمی و آزادی و قوانین آمریکاست که برای کشور هر سال مدال های نوبل و هر هشت سال مدال های المپیک را درو میکند.

به جرات تقریبا هر کشوری چنین زیرساخت و قوانین و آزادی داشت بسیار موفق می‌شد.

یک زمانی بود خاورمیانه به دلیل زیرساخت علمی که در دوره سلجوقی توسط وزیر ایرانی‌اش ایجاد شد به نوک قله علمی در دنیا رسید برای قرنی.
این واقعا شاهکار است که در وسط تباهی و سیاهی دینی که «ضد انسانی و ضد اخلاق و ضد علمی» است، به چنین جایگاهی برسند.

نبوغ و استعداد انسان ها همیشه منتظر قوانین و آزادی و زیرساخت علمی است تا شکوفا شود و نتیجه دهد.

خاورمیانه هرگز آزاد نبوده است؛ در عدم آزادی هم زمانی به موفقیت رسیده بود چون وزیران و شاهان اهمیتش را دریافته بودند برای مدتی. هرچند در نهایت به اسم اسلامی تمام شد، در حالی که اسلام نه تنها هیچ تاثیری بر روی پیشرفت علم و فلسفه و خردگرایی نداشت، بلکه به شدت مانع و سدی در مقابلش بود؛ علم نزد اسلام یعنی همان دانش طهارت و حرام و حلال و خالی کردن جیب بقیه و آموزش قتل و غارت که اکنون در برخی کشورهایی که اسلام الگوی سیاسیشان است شاهد هستیم.

حال تصور کنید خاورمیانه آزاد شود؛ به ویژه ایران؛ حقوق انسانی داشته باشد و زیرساختهای علمی. باور دارم نبوغ و استعدادش را داریم بیشتر از ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و پاکستان.
و یک روزی این حرف من دوباره اثبات می‌شود. دوباره تاریخ تکرار میشود اما اینبار با شرایط متفاوتی.
نوبل صلح پیش رو هیجان‌انگیز است.
این دور، اعتبار این جایزه را برای مدت طولانی رقم‌ میزند؛
اگر به ترامپ بدهند، اعتبار این جایزه برای مدت طولانی از بین می‌رود.
و اگر ندهند، اعتبار نمادین جایزه افزایش پیدا میکند، و این یعنی جلوی لابی‌های غربی مقاوم است و مستقل است.

گرچه ذات این جایزه سیاسی است، و به شدت تحت تاثیر لابی‌های غربی بوده است.
یک جایزه علمی یا اخلاقی نیست.

و این دور فرصتی هست که استقلال جایزه را اثبات کنند و به فردی خشونت‌گرا و متناقض با معیارهای صلح ندهند.
منتظر می‌مانیم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خوشحالی مردم غزه از توافق ( از تسلیم حماس)
من از درون‌مایه‌ی فاز اول توافق بی‌خبرم؛
اما آزادی گروگان‌ها یعنی همان که نوشتیم، نابودی حماس در بعد از آن؛
یا با زبان خوش با ادامه توافق و خلع سلاح؛ یا به زور. ‌

گروگان‌ها را آزاد هم نمی‌کردند حماس نابود می‌شد.

پس تا اینجا گروگان‌ها آزاد میشوند، ارتش اسرائیل عقب نشینی می‌کند.
سپس احتمالا میخواهند بر روی خلع سلاح و نجات جان سرانشان و باقیمانده افرادشان و عدم دخالت در آینده سیاسی غزه بحث کنند.

نتیجه چه میشود؟ اهمیتی ندارد؛
هر نتیجه‌ای به معنای نابودی حماس است.

• یعنی اگر حماس در ادامه خلع سلاح را بپذیرد این برابر با نابودی سیاسی و‌ نظامی است (نابودی به زبان خوش)
• اگر نپذیرد، اسرائیل ارتش را جلو می‌کشد و حماس را ریشه کن میکند. (نابودی با توسل به زور)

فقط تفاوت ظریفش اینجاست که اگر حماس خلع سلاح و عدم دخالت در آینده سیاسی غزه را بپذیرند این به نفع مردم غزه هست، هرچند باعث نابودی سیاسی خودش و خلع سلاح شدنش میشود.

در کل به محض رسیدن گروگان‌ها به اسرائیل، حماس را از نظر سیاسی و نظامی نابود شده ـ چه از طریق جنگ چه از طریق توافق ـ بدانید. ‌

قرار است گروگان‌ها روز شنبه یا یکشنبه به اسرائیل بازگردند. ‌

چیزی که عجیب است اینجاست که حماس می‌توانست از اوایل دهه ۲۰۰۰ دخالتی در سیاست غزه نکند، تا غزه شکوفا شود؛ غزه خودش دولت داشت؛ حماس آمد دولت را تصاحب کرد، ۱۰۰ هزار نفر یهودی و عرب را در طول ۲۰ سال را کشت تا دوباره دولتی بدون حماس تشکیل شود! یک دور باطل به قیمت خون بیش از ۱۰۰ هزار نفر و از نظر شهری برگشتن به قبل از دوره تکامل گیاهان. غزه با خاک یکسان شده متاسفانه.

لزومی نداشت ۱۰۰ هزار نفر عرب و یهودی را به کشتن دهند تا تازه غزه را به همان‌جایی که از اول بود بازگردانند.



سال ۲۰۰۶:
غزه دولتی دارد، حماس به زور جنگ تصاحبش می‌کند.

سال ۲۰۲۵:
حماس در طول این ۲۰ سال، بیش از ۱۰۰ هزار نفر یهودی و عرب را میکشد، تا غزه دولتی داشته باشد که حماس بخشی از آن نباشد!


تمام آنچه در مورد سرنوشت حماس نوشتم حداکثر در ۳۰ روز آینده نهایی می‌شوند، با زبان خوش یا زور.

بعد از از بین رفتن سیاسی یا نظامی حماس، من فکر میکنم حتی ترامپ هم به کشورهایی بپیوندد که خواهان تشکیل فلسطین است.
اصلا تشکیل فلسطین، بدون گروه‌های افراطی، به نفع اسرائیل هم هست؛ یک همسایه که دیگر آرمان نابودی اسرائیل را ندارد و از نظر سیاسی قوی است، میتواند به کار خود اسرائیل هم بیاید و باعث شود دیگر گروهی افراطی در آنجا شکل نگیرد؛ درست مثل اردن، یا احتمالا سوریه و لبنان آینده.
وگرنه اسرائیل هرگز نمیتواند فلسطین را ضمیمه کشور خودش کند و این خیالی باطل است. چون حتی آمریکا هم در این زمینه مخالف است و همچنین بقیه کشورهای دنیا.

پس بهترین کار بعد از نابودی حماس، کمک به غزه و بازسازی آن و تبدیل کردنش به کشوری نرمال است؛ کشوری مرفه که مردم در جای مناسب تحصیل کنند و به افراطی تبدیل نشوند و سرشان گرم‌ پیشرفت کشورشان باشد.

فقط اینجا یک مسئله مزخرف دینی وجود دارد و‌ آن شهر اورشلیم یا بیت المقدس است. اینکه چطور باید تقسیم شود. اگر به من بود که آن منطقه مذهبی یهودی‌ـ‌اسلامی را صاف میکردم و جنگل کاری میکردم تا خیال همه راحت شود. ‌چند میلیون نفر از ۴ هزار سال پیش تا امروز به خاطر این منطقه مذهبی خونشان ریخته شده است! تا به کی این جنون باید ادامه یابد.
قضیه طوری شده که این چند دهه بیشترین تاوانش را مردم کشور من داده‌اند.

پس ما هم از نابودی حماس خوشحالیم، هم از تشکیل کشوری فلسطینی در آینده استقبال میکنیم، تا این جنون به پایان بپرسد لااقل برای دهه ها؛ چون بدون شک در آینده باز میگردد زیرا غالب انسان‌ها روی هم رفته فراموش‌کار و نادان هستند و تاریخ را تکرار میکنند.
تمام این تلاش‌ها برای تضمین صلح در چند دهه است، نه همیشه. هر صلحی روزی از هم می‌پاشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
عمر یاغی، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، ایالات متحده
این نوبل گرفته هم فلسطینی تبار هست.
والدینش پناهندگان فلسطینی در اردن بوده‌اند و خود عمر در اردن به دنیا آمده و در ۱۵ سالگی به آمریکا رفته است؛
که اگر ترامپ آن زمان حاکم بود احتمالا خود و خانواده‌اش را اخراج میکرد.
افــــــق رویـــــداد
این نوبل گرفته هم فلسطینی تبار هست. والدینش پناهندگان فلسطینی در اردن بوده‌اند و خود عمر در اردن به دنیا آمده و در ۱۵ سالگی به آمریکا رفته است؛ که اگر ترامپ آن زمان حاکم بود احتمالا خود و خانواده‌اش را اخراج میکرد.
۴ خط لابی در نوبل صلح وجود دارد
اوباما هم با لابی گری نوبل صلح گرفت.
اگر ترامپ هم این جایزه را ببرد خارج از این نیست.
چون این موضوع کاملا سیاسی است.

برخی پیام میدهند که نرگس محمدی هم چنین بوده، در پاسخ باید بگویم که من واقعا شخصا این فرد را نمیشناسم، تنها چیزی که میدانم به دلیل مبارزه در راه آرمانهایش حال هرچه که هستند، در زندان است.
برخی میگویند با گروه تروریستی مجاهدین ارتباط دارد، یا شوهرش ارتباط دارد، اما این ادعاها، تنها ادعا هستند.
بیشتر شما هم زمانی پشت حکومت بودید یا حداقل مخالف نبودید، ولی نوجوان بودید، در نهایت به مرور تغییر کردید.
ممکن است چنین افرادی اگر پیشینه روشنی نداشته باشند در افکارشان تغییر کرده باشند. انسان تغییر میکند.
آغوش ملت برای هرکسی که جنایتی مرتکب نشده، همیشه باز است.
🏅 برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۵ :

جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۵ به نویسنده مجار، لاسلو کراسناهورکای، اهدا شد.

«به پاس آثار تکان‌دهنده و دوراندیشانه او که در میانه وحشت آخرالزمانی، بار دیگر قدرت هنر را تأیید می‌کنند»



🚀 @ofoghroydad

سایت نوبل
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ثروت و خودخواهی؛ چرا افراد ثروتمند بیشتر بی‌رحم به نظر می‌رسند؟

از کاراکترهای خیالی مثل اسکروج مک‌داک
و مستر برنز تا نمونه‌های واقعی، همواره این تصور وجود داشته که افراد ثروتمند بیشتر به منافع شخصی خود توجه می‌کنند. روان‌شناسی اجتماعی نیز شواهدی در تأیید این کلیشه ارائه کرده است.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد طبقات بالاتر بیشتر گرایش به تقلب، تخلف و خودمحوری دارند. در مقابل، افراد طبقات پایین‌تر جامعه همدلی بیشتری نسبت به رنج دیگران نشان می‌دهند. حتی در رفتار رانندگی نیز این تفاوت آشکار است: صاحبان خودروهای گران‌تر کمتر به عابران اجازه عبور می‌دهند، بیشتر قوانین را نقض می‌کنند و پرخاشگرانه‌تر می‌رانند.
بر اساس یک پژوهش، به‌ازای هر هزار دلار افزایش قیمت خودرو، احتمال توقف برای عابر ۳ درصد کاهش می‌یابد.

پژوهشگران فنلاندی نیز دریافته‌اند صاحبان خودروهای لوکس بیشتر دارای ویژگی‌های شخصیتی منفی‌اند: لجاجت، عدم همدلی و ناسازگاری. این یافته‌ها با مفهوم سه‌گانه تاریک (روان‌پریشی(psychopathy)، خودشیفتگی و ماکیاولی‌گری) هم‌خوان است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد با این ویژگی‌ها بیشتر به جایگاه‌های بالای سازمانی و ثروت دست می‌یابند. حتی شیوع روان‌پریشی در هیئت‌مدیره شرکت‌ها سه برابر جامعه عمومی گزارش شده است.

پرسش مهم این است که آیا ثروت افراد را بد می‌کند یا افراد بی‌رحم بیشتر ثروتمند می‌شوند؟ پاسخ احتمالی در «گسست روانی» نهفته است. برخی افراد احساس جدایی شدید از دیگران و جهان دارند، که با کاهش همدلی و احساس کمبود همراه است. همین خلا روانی می‌تواند آنان را به سوی انباشت ثروت و قدرت سوق دهد و در عین حال، نبود همدلی آنان را در مسیر کسب موفقیت بی‌رحم‌تر کند.

با این حال همه ثروتمندان چنین نیستند؛ برخی بر اثر خلاقیت یا خوش‌اقبالی ثروتمند می‌شوند و از سرمایه خود برای خیر عمومی بهره می‌برند. اما به طور کلی، هر چه میزان ثروت بیشتر باشد احتمال بروز ویژگی‌های تاریک نیز افزایش می‌یابد.

از منظر رضایت زندگی نیز یافته‌ها جالب‌اند. پژوهش مشهور کاهنمن و دیتون (۲۰۱۰) نشان داد شادی تا حدود ۱۱۰ هزار دلار درآمد سالانه افزایش می‌یابد، اما پس از آن ثروت بیشتر لزوماً شادی نمی‌آورد. تحقیقات جدیدتر نیز نشان داده‌اند این آستانه در کشورهای نابرابر بالاتر است و حتی برای برخی افراد، تمرکز افراطی بر موفقیت مالی موجب کاهش رضایت می‌شود.

در نهایت، ثروت به تنهایی نمی‌تواند حس کامل بودن یا خوشبختی را تأمین کند. شواهد نشان می‌دهد پیوند واقعی میان خیرخواهی و رضایت درونی بسیار قوی‌تر از رابطه میان پول و شادی است. شاید پرسش اساسی این باشد: بهتر است ثروتمند شویم یا مهربان؟

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Pubmed 🔗 The conversation
🔗 Phys
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هشدار درباره داروی ریزش موی مردان که با خودکشی مرتبط است

پژوهشی تازه از دانشگاه عبری اورشلیم زنگ خطر را درباره داروی فیناستراید به صدا درآورده است؛ دارویی که میلیون‌ها مرد در سراسر جهان برای درمان ریزش مو مصرف می‌کنند، اما یافته‌های تازه نشان می‌دهد ممکن است خطر افسردگی و خودکشی را به‌طور چشمگیری افزایش دهد.

بر پایه مرور تحلیلی پروفسور مایر برِزیس، این دارو بیش از بیست سال است با عوارض روانی جدی از جمله افسردگی، اضطراب و تمایل به خودکشی مرتبط شده، ولی نهادهای ناظر و شرکت سازنده، از جمله مرک و سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)، در واکنش به هشدارها کوتاهی کرده‌اند.

داده‌های گردآمده از سامانه‌های گزارش عوارض دارویی در آمریکا، سوئد، کانادا و اسرائیل نشان می‌دهد کسانی که فیناستراید مصرف کرده‌اند، به‌مراتب بیشتر از افراد عادی دچار اختلالات خلقی یا افکار خودکشی شده‌اند. برزیس می‌گوید: دیگر شواهد پراکنده نیستند، بلکه الگوهای همسانی از کشورهای مختلف داریم و نتایج برای سلامت عمومی فاجعه‌بار است.

پژوهش تخمین می‌زند صدها هزار نفر ممکن است از افسردگی ناشی از مصرف این دارو رنج برده باشند و صدها مورد مرگ بر اثر خودکشی رخ داده باشد. با وجود هشدارهای مکرر، FDA تازه در سال ۲۰۱۱ افسردگی و در ۲۰۲۲ تمایل به خودکشی را به برچسب دارو افزود، اما نه به‌صورت هشدار جعبه‌سیاه که برای خطرات جدی الزامی است.

فیناستراید با مهار تبدیل تستوسترون به دی‌هیدروتستوسترون (DHT) عمل می‌کند، اما در این فرایند تعادل نورو‌استروئیدهایی مانند آلوپرگنانولون را نیز بر هم می‌زند؛ ترکیباتی که در تنظیم خلق و احساسات نقش دارند. مطالعات حیوانی نشان داده‌اند این دارو می‌تواند موجب التهاب عصبی و تغییر ساختار هیپوکامپ شود.

افزون بر این، شماری از بیماران پس از قطع مصرف همچنان از علائم ماندگار موسوم به «سندروم پس از فیناستراید» رنج می‌برند: بی‌خوابی، حملات پانیک، اختلال شناختی و افکار خودکشی که ممکن است ماه‌ها یا سال‌ها ادامه یابد.

به گفته برزیس، نهادهای دارویی و شرکت مرک در انجام مطالعات ایمنی پس از تأیید دارو کوتاهی کرده‌اند. او خواستار اصلاح فوری نظام نظارت دارویی، توقف موقت بازاریابی فیناستراید برای مقاصد زیبایی، و ثبت اجباری سوابق دارویی در پژوهش‌ها مربوط به خودکشی شده است.

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Psychiatrist 🔗 ScieTechDaily
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سه وسیله در حمام نباید با دیگران مشترک استفاده شود: حوله، مسواک و تیغ اصلاح.

پژوهش تازه‌ای از دانشگاه گریفیث نشان می‌دهد که میکروب‌ها، ویروس‌ها و قارچ‌های بیماری‌زا می‌توانند روی این وسایل برای مدت طولانی زنده بمانند؛ از چند ساعت تا چند ماه.

حوله‌های مشترک می‌توانند باکتری Staphylococcus aureus را منتقل کنند که گاه به عفونت‌های شدید منجر می‌شود. مسواک‌های مشترک ممکن است ناقل ویروس‌های خطرناک مانند هپاتیت C، ویروس تب‌خال (HSV-1) و Epstein-Barr باشند. تیغ اصلاح نیز به‌دلیل تماس با خون می‌تواند ویروس‌های خونی و پاپیلوماویروس عامل زگیل را انتقال دهد.

افراد دارای زخم، دیابت یا سیستم ایمنی ضعیف بیشتر در معرض خطرند. هرچند احتمال ابتلا در یک‌بار استفاده کم است، کارشناسان تاکید می‌کنند که نباید استفاده مشترک از وسایل شخصی حمام را به عادت تبدیل کرد.

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Theconversation
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این بنر ثابت میکند که تفکر کوروش سازی از ترامپ واقعا وجود داشته و دارد، و در این زمینه دوتا تحلیل نوشتیم در طول سال.
کشف راز طول عمر خارق‌العاده موش‌های کور برهنه

دانشمندان چینی راز تازه‌ای از طول عمر شگفت‌انگیز موش‌های کور برهنه را فاش کرده‌اند؛ جانورانی که با اندازه‌ی کوچک خود تا حدود ۳۷ سال عمر می‌کنند، یعنی چندین برابر سایر جوندگان.
پژوهش تازه نشان می‌دهد یکی از دلایل این عمر طولانی، نوعی تغییر ژنتیکی در یک پروتئین ایمنی به نام cGAS است که در این گونه حیوان، توانایی ترمیم DNA را افزایش می‌دهد.

پروتئین cGAS در بیشتر جانوران وظیفه دارد وقتی DNA در بیرون از هسته سلول ظاهر می‌شود ـ نشانه‌ای از عفونت یا سرطان ـ زنگ خطر را به صدا درآورد. اما در انسان و موش، وجود آن درون هسته اثر معکوس دارد و موجب تضعیف ترمیم DNA و افزایش جهش‌ها می‌شود. این فرایند در گذر زمان به پیری سلولی و سرطان می‌انجامد.

به گفته ژی‌یونگ مائو از دانشگاه تونگ‌جی شانگهای، در موش کور برهنه چهار آمینواسید کلیدی در ساختار cGAS تغییر کرده و همین تفاوت باعث شده پروتئین درون هسته، به‌جای مهار، فرایند ترمیم DNA را تقویت کند. زمانی که این چهار آمینواسید در نسخه موش کور به شکل انسانی تغییر یافت، اثر مفیدش از بین رفت. برعکس، وقتی در نسخه انسانی جایگزین همان چهار آمینواسید شد، توانایی ترمیم افزایش یافت.

پژوهشگران حتی مگس‌های میوه را با نسخه موش کور این پروتئین اصلاح ژنتیکی کردند و مشاهده کردند طول عمر آنها از حدود ۶۰ به نزدیک ۷۰ روز رسید.

مائو می‌گوید اگر بتوان با فناوری‌های ویرایش ژن یا انتقال mRNA، سلول‌های انسان را وادار به تولید نسخه موش کور از cGAS کرد، شاید بتوان ظرفیت ترمیم DNA و در نتیجه طول عمر را افزایش داد؛ هرچند اجرای آن در بدن انسان بسیار دشوار است. راه واقع‌گرایانه‌تر می‌تواند یافتن داروهای مولکولی کوچکی باشد که رفتار نسخه انسانی این پروتئین را شبیه موش کور تغییر دهند.

ورا گوربونُووا از دانشگاه راچستر نیز این یافته را تأیید می‌کند و یادآور می‌شود که پیش‌تر نشان داده بود مولکولی به نام اسید هیالورونیک نیز در طول عمر بالای این جانور نقش دارد. او می‌گوید تنظیم فعالیت cGAS از طریق دارو یا اصلاح ژنتیکی می‌تواند راهی برای بهبود سلامت و افزایش عمر انسان باشد.

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Science

مرتبط:

راز زنده ماندن موش صحرایی برهنه در شرایط بدون اکسیژن

پستانداری که پیر نمیشود و میتواند کلیدی دیگر برای ایده افزایش طول عمر در درانسان شود

آشنایی با گونه های جانوری؛ موش حفار برهنه

استفاده از ژن موش حفار برهنه برای افزایش طول عمر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/10/22 15:46:40
Back to Top
HTML Embed Code: