Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شگفت‌انگیز


یک شرکت رباتیک چینی به نام AheadForm ویدئویی از رباتی با چهره فوق‌العاده شبیه انسان منتشر کرده است. این سر رباتیک می‌تواند پلک بزند، سر تکان دهد و حالات چهره شبیه انسان بروز دهد. نمونه جدید که Origin M1 نام دارد، با ۲۵ موتور کوچک برای کنترل جزئیات حرکات صورت، دوربین‌های تعبیه‌شده در چشم‌ها، و بلندگو و میکروفون برای تعامل زنده ساخته شده است. هدف شرکت، ترکیب این فناوری با سامانه‌های هوش مصنوعی برای ایجاد ربات‌هایی است که در محیط‌هایی مانند خدمات مشتری، آموزش و درمان بتوانند طبیعی‌تر با انسان ارتباط برقرار کنند. این محصول هنوز به بازار عرضه نشده اما بخشی از تلاش گسترده‌تر چین برای توسعه ربات‌های انسان‌نما است.

🚀 @ofoghroydad
مرتبط
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ساعت ۱۲ دیشب بود خبر دادند حماس طرح را پذیرفته؛ من هم یک کامنتی گذاشتم زیر خبر همان‌ زمان:

ولی اینجا نوشته شرط خلع سلاح
و عدم حضور در دولت آینده رو نپذیرفته هنوز. شرطی که از جان گروگان‌ها برای این دولت فعلی اسرائیل مهمتره.
به نظر میاد حماس فقط یک گام به عقب برداشته با آزادی گروگان‌ها، تا اسرائیل متوقف بشه یا عقب بکشه؛ و سپس تازه بر روی دو شرط مهمی که نوشتم گفت‌‌وگو کنه.
این پاسخ به پیشنهاد، مثلا یک پاسخ گیج کننده هست باعث میشه کش بیاد گفت و‌ گو و از یکشنبه‌ای که ترامپ مشخص کرده فراتر بره.
حالا باید ببینیم اینطور میشه یا نه باید یکجا همه رو قبول کنه، یا نه گروگان‌ها رو آزاد میکنه و سپس به بهانه عدم پذیرش اون دو شرط اصلی، اسرائیل به پیشروی ادامه میده تا ریشه کنی.


اما چون دیدم بلافاصله سران جهان پیامهایی تا ساعت ۵ صبح که بیدار بودم می‌فرستادند که مبارکه عالی شد دلگرم کننده است، تعجب کردم! فکر کردم اشتباه از من هست و من بد برداشت کردم در حالی که به وضوح نوشته بود شروط اصلی رو نپذیرفته! حتی آکسیوس هم یک خبر کار کرد نوشت نتانیاهو از واکنش ترامپ به حماس شوکه شده است ولی در ادامه خبر آمد که نتانیاهو هم دستور داده حمله را کمتر کنند و بیشتر موضع دفاعی بگیرند به دلیل پاسخ حماس! دیگه مطمئن شدم اشتباه از من هست و پیگیری نکردم.

الان که ساعت ۱۷ عصر هست میبینم حماس پیام داده نه ما با همه طرح موافق نیستیم!!
خسته نباشید همگی.
• پرسش من:

کلئوپاترا از یک سمت نسبش ایرانی هست و به سغدی ها میرسد درسته؟

• پاسخ ماشین :

خیر. هیچ منبع تاریخی یا پژوهش ژنتیکی معتبر چنین نسبی برای کلئوپاترا تأیید نکرده است.

• پاسخ من: میتونم برات اثبات کنم؟

• پاسخ ماشین: بله


• پاسخ من:

Cleopatra I Syra was the only member of the Ptolemaic dynasty known for certain to have introduced some non-Greek ancestry. Her mother Laodice III was a daughter born to King Mithridates II of Pontus, a Persian of the Mithridatic dynasty, and his wife Laodice who had a mixed Greek-Persian heritage. Cleopatra I Syra's father Antiochus III the Great was a descendant of Queen Apama, the Sogdian Iranian wife of Seleucus I Nicator. It is generally believed that the Ptolemies did not intermarry with native Egyptians. Michael Grant asserts that there is only one known Egyptian mistress of a Ptolemy and no known Egyptian wife of a Ptolemy, further arguing that Cleopatra probably did not have any Egyptian ancestry and "would have described herself as Greek".
و کلی منبع از پژوهش‌های جدید..
کلئوپاترا اول سوریه تنها عضو دودمان بطلمیوسی بود که به‌طور قطعی شناخته شده که تبار غیر یونانی را وارد این خاندان کرد. مادر او، لائودیس سوم، دختری بود از شاه میتریدات دوم پنتوس، که یک ایرانی از دودمان میتریدات‌ها بود، و همسرش لائودیس که تبار آمیخته یونانی-ایرانی داشت. پدر کلئوپاترا اول، آنتیوخوس سوم (ملقب به بزرگ)، از نوادگان ملکه آپاما بود؛ آپاما همان بانوی سغدی-ایرانی و همسر سلوکوس اول نیکاتور بود. به‌طور کلی باور بر این است که بطلمیوسیان با مصریان بومی ازدواج نمی‌کردند. مایکل گرنت تأکید می‌کند که فقط یک معشوقه مصری برای یکی از بطلمیوسیان شناخته شده و هیچ همسر مصری برایشان ثبت نشده است. او همچنین استدلال می‌کند که کلئوپاترا احتمالاً هیچ تبار مصری نداشت و «خود را یونانی توصیف می‌کرد».

• پاسخ ماشین:


اشتباه من این بود که از «قاعده کلی» به شکل قطعی نتیجه گرفتم و آن استثنا را لحاظ نکردم. این همان چیزی است که در منطق می‌گویند خطای تعمیم.
پس:
بله، نسب کلئوپاترا هفتم یک رگه ایرانی-سغدی داشت.
ولی هویت و فرهنگش همچنان یونانی بود.

• پاسخ من: از این تجربه در زمینه تعامل با هوش مصنوعی چه درسی میگیریم؟

پاسخ ماشین:

درس اصلی این است که تعامل با هوش مصنوعی باید شبیه کار با یک پژوهشگر انسانی سخت‌گیر باشد، نه مثل گرفتن جواب آماده از یک مرجع مطلق.

در بحث تاریخی قطعی بودن در کار نیست.
این بحث خلاصه شده است.
بازپس‌گیری مطالعه تاثیر سرکه سیب بر لاغری به دلیل ضعف علمی

یک پژوهش کوچک که نشان می‌داد مصرف مقادیر کم روزانه سرکه سیب می‌تواند به کاهش وزن افراد دارای اضافه وزن یا چاقی کمک کند، پس از بررسی کارشناسان به دلیل داده‌های غیرقابل اعتماد بازپس‌گیری شد. این تحقیق در مارس ۲۰۲۴ در مجله BMJ Nutrition, Prevention & Health منتشر شد و توجه گسترده بین‌المللی را جلب کرد.

دلایل بازپس‌گیری:
روش نامناسب تحلیل آماری داده‌ها
مقادیر آماری غیرمنطقی
عدم اطمینان از داده‌های خام
گزارش ناکافی روش‌ها
ثبت نکردن آزمایش به صورت پیشینی که نقض سیاست‌های مجله بود

کارشناسان نتایج پژوهش را قابل بازتولید ندانستند، چندین خطای تحلیلی و ناهماهنگی در داده‌ها یافت شد و نیاز به بازرسی مستقل داده‌ها احساس شد.

نویسندگان اشتباهات را خطاهای صادقانه دانستند و با بازپس‌گیری موافقت کردند. دکتر هلن مک‌دونالد، سردبیر BMJ، تأکید کرد که نتایج مطالعه در حال حاضر غیرقابل اعتماد است و نباید در گزارش‌های آینده استناد شود. پروفسور مارتین کولمایر، سردبیر مجله، افزود انتشار مطالعه بدون ثبت آزمایش تصمیم اشتباهی بود، اما آزمایش‌های تغذیه‌ای با تعداد زیاد شرکت‌کننده و زمان طولانی، چالش‌برانگیز هستند.

این بازپس‌گیری یادآور اهمیت رعایت استانداردهای علمی، صحت داده‌ها و ثبت آزمایش‌هاست و نشان می‌دهد حتی نتایج جذاب رسانه‌ای تا زمان تأیید علمی، قابل اعتماد نیستند.


🚀 @ofoghroydad

🔗 Nutrition.bmj
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فرونشست شدید زمین در ایران: یکی از بدترین نقاط جهان

مطالعه‌ای تازه نشان می‌دهد ایران به یکی از داغ‌ترین نقاط فرونشست زمین در جهان تبدیل شده است. بیش از ٣١ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران ـ معادل مساحت ایالت مریلند آمریکا ـ سالانه بیش از ١ سانتی‌متر نشست می‌کند. در مواردی مانند اطراف شهر رفسنجان، زمین هر سال تا ٣٤ سانتی‌متر پایین می‌رود؛ یعنی در یک دهه، سطح زمین ٣ تا ٤ متر کاهش می‌یابد.

پژوهشگران دانشگاه لیدز بریتانیا با استفاده از داده‌های راداری ماهواره‌های سنتینل-١ آژانس فضایی اروپا، تغییر سطح زمین ایران بین سال‌های ٢٠١٤ تا ٢٠٢٢ را بررسی کردند. نتیجه: شناسایی ١٠٦ منطقه فرونشست که ٢ درصد خاک کشور را دربر می‌گیرد.

علت اصلی این پدیده برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی است. در ایران حدود ٦٠ درصد آب مصرفی از سفره‌های زیرزمینی تأمین می‌شود و ٧٧ درصد مناطق دارای فرونشست شدید در ارتباط مستقیم با فعالیت‌های کشاورزی‌اند. نمونه بارز آن، مزارع پسته در رفسنجان است که با مصرف سنگین منابع آب باعث فرونشست بی‌سابقه شده‌اند. در بردسکن نیز وسعت منطقه نشست‌کرده در مقایسه با مطالعه سال ٢٠٠٨، حدود ٤٠ درصد افزایش یافته است.

این پدیده پیامدهای خطرناکی دارد. به گفته متخصصان، بیشتر این فرونشست‌ها غیرقابل بازگشت هستند؛ زیرا لایه‌های ماسه و گل پس از فشردگی دیگر نمی‌توانند به حالت اولیه برگردند، حتی اگر دوباره آب به سفره‌ها بازگردد. نتیجه آن، ایجاد شکاف‌ها و ناپایداری سازه‌هاست که ساختمان‌ها، جاده‌ها و خطوط ریلی را تهدید می‌کند. در کلان‌شهرهایی مانند تهران، کرج، مشهد، اصفهان و شیراز میلیون‌ها نفر در معرض خطر مستقیم قرار دارند. تنها در کرج بیش از ٢٣ هزار نفر در مناطق با ریسک بالا زندگی می‌کنند.

فرونشست تنها مشکل ایران نیست. پدیده مشابه در مکزیکوسیتی، کالیفرنیا، چین و ایتالیا نیز مشاهده می‌شود. اما سرعت نشست در ایران به حدی شدید است که در کنار مکزیکوسیتی و دره مرکزی کالیفرنیا، جزو شدیدترین نمونه‌های جهانی به حساب می‌آید. در مکزیک، فرونشست زمین حتی به فرو ریختن خط مترو در سال ٢٠٢١ و مرگ ٢٦ نفر منجر شد.

خطر دیگر، نابودی دائمی ذخایر آب شیرین است. با فشردگی سفره‌های زیرزمینی، ظرفیت نگهداری آب به طور برگشت‌ناپذیر از بین می‌رود؛ موضوعی که بحران کم‌آبی ایران را در دوره‌های خشکسالی تشدید خواهد کرد و توان سازگاری با تغییرات اقلیمی را کاهش می‌دهد.

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Journal of Geophysical Research: Solid Earth

🔗 Livescience
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
فرونشست شدید زمین در ایران: یکی از بدترین نقاط جهان مطالعه‌ای تازه نشان می‌دهد ایران به یکی از داغ‌ترین نقاط فرونشست زمین در جهان تبدیل شده است. بیش از ٣١ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران ـ معادل مساحت ایالت مریلند آمریکا ـ سالانه بیش از ١ سانتی‌متر نشست می‌کند.…
با خواندن این تحقیقات دچار مغالطه فردی‌سازی مشکل نشوید. مشکل کشاورز نیست؛ مشکل، ساختار کلی سیستم مدیریتی ولایت فقیه یعنی سیستم خودمتناقض «جمهوری اسلامی» است که نتوانسته کشاورزی را بهینه و کارآمد اداره کند. کشاورزی قابل مدیریت و بهینه‌سازی است، ولی نیازمند سیاست‌گذاری درست و نظام مدیریتی کارآمد است.
بنابراین راه نیفتید به کسانی که غذای شما را تهیه میکنند توهین‌ کنید.
راز روشن شدن جهان در سپیده‌دم کیهانی

برای نخستین بار، اخترشناسان سرنخ جدی یافته‌اند که چه چیزی باعث روشن شدن جهان در ابتدای تاریخ کیهان شد. داده‌های تلسکوپ‌های فضایی هابل و جیمز وب نشان می‌دهد که مقصر اصلی، نه سیاهچاله‌های غول‌پیکر و نه کهکشان‌های عظیم، بلکه کهکشان‌های بسیار کوچک و کم‌نور (dwarf galaxies) بوده‌اند.

پس از بیگ‌بنگ، کیهان سرشار از پلاسمای داغ و متراکم بود. این مه کیهانی اجازه نمی‌داد نور آزادانه حرکت کند. حدود ۳۰۰ هزار سال بعد، جهان سردتر شد و اتم‌های هیدروژن و اندکی هلیوم شکل گرفتند. اما هنوز نور چندانی وجود نداشت، تا زمانی که نخستین ستارگان متولد شدند. این ستارگان با پرتوهای پرانرژی خود، دوباره هیدروژن را یونیزه کردند و مه کیهانی به تدریج کنار رفت. حدود یک میلیارد سال پس از بیگ‌بنگ، دوره موسوم به سپیده‌دم کیهانی پایان یافت و جهان به‌طور کامل روشن شد.

مسئله اساسی این بود که چه منبعی چنین حجم عظیمی از فوتون‌های یونیزه‌کننده را تولید کرده است. بسیاری تصور می‌کردند که سیاهچاله‌های فعال یا کهکشان‌های پرستاره عامل اصلی‌اند. اما مشاهدات دقیق جیمز وب از خوشه کهکشانی Abell 2744 ـ که با پدیده عدسی گرانشی نور اجرام دوردست را تقویت می‌کند ـ تصویر دیگری نشان داد: کهکشان‌های کوتوله بی‌شمار و درخشان‌تر از انتظار.

تحلیل طیف نوری این کهکشان‌ها آشکار ساخت که آن‌ها صد برابر بیشتر از کهکشان‌های بزرگ حضور داشتند و در مجموع چهار برابر بیشتر از انتظار فوتون‌های پرانرژی آزاد می‌کردند. این یعنی جمعیت عظیم آن‌ها نیروی کافی برای یونیزه کردن کامل کیهان در اختیار داشته است.

به گفته حکیم آتک، سرپرست تیم پژوهش، این کهکشان‌های ریز اما پرتعداد، همچون موتورهای قدرتمندی انرژی آزاد می‌کنند و می‌توانند سرنوشت کل جهان را تغییر دهند.
البته پژوهشگران هشدار می‌دهند که این نتایج بر اساس یک بخش کوچک آسمان به دست آمده و باید مناطق بیشتری بررسی شود تا مطمئن شویم نمونه‌ای است نماینده کل کیهان آغازین.

با این حال، بسیاری از اخترفیزیک‌دانان معتقدند این یافته یکی از قوی‌ترین شواهد تاکنون در مورد نقش کهکشان‌های کوتوله در فرآیند یونش مجدد است؛ فرآیندی که جهان تاریک و مه‌آلود اولیه را به جهانی شفاف و پرنور تبدیل کرد.
به تعبیر تیمیا نانایاکارا از دانشگاه سوینبرن « ما اکنون با جیمز وب وارد قلمروی ناشناخته‌ای شده‌ایم. این یافته نه‌تنها به یک پرسش دیرینه پاسخ می‌دهد، بلکه پرسش‌های تازه و هیجان‌انگیزی را پیش رویمان می‌گذارد.»

🚀 @Ofoghroydad

🔗 Nature
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
من ادمین کانال دگرگونش نیستم از امروز؛
بنابراین مسئولیت پست‌های این کانال دیگر بر عهده من نیست.
تنها مسئولیت پست‌های کانال‌های افق‌ رویداد برعهده من است.

سام آریامنش /  ۱۳ مهر ۰۴

@ofoghroydad
@ofoghroydadd
@ofoghclip
افــــــق رویـــــداد
راز روشن شدن جهان در سپیده‌دم کیهانی برای نخستین بار، اخترشناسان سرنخ جدی یافته‌اند که چه چیزی باعث روشن شدن جهان در ابتدای تاریخ کیهان شد. داده‌های تلسکوپ‌های فضایی هابل و جیمز وب نشان می‌دهد که مقصر اصلی، نه سیاهچاله‌های غول‌پیکر و نه کهکشان‌های عظیم، بلکه…
تا اینجا یاد گرفتیم که «آغاز جهان» در مقالات و اخبار علمی، یعنی «آغاز ماده» یعنی «آغاز قوانین فیزیکی که میشناسیم»، یعنی «آغاز چارچوبی که ما میشناسیم و در آن و بسته به آن تکامل یافته‌ایم.»
نه اینکه «هیچی نبود، ناگهان جهان بود!» از این قصه‌ها در دنیای علم نداریم. ایجاد از عدم نداریم؛ ایجاد از عدم، معادله‌ای خودمتناقض است؛
X+1=X

آغار ماده درواقع یعنی جایی که ماده بر پادماده به دلایل کشف‌نشده ای غلبه کرد و این یک راز بزرگ است(این همان پرسش چرا جهان(ماده) هست به جای آنکه نباشد) که هیچ خبر تازه‌ای در این زمینه را جا نمی‌گذاریم در کانال؛ چون باید به میزان برابر پخش می‌شدند و سپس بوم، باید یکدیگر را خنثی میکردند. پس چه شد ماده غلبه کرد و باعث شد ما اینجا باشیم! نمیدانیم.
اگر رخ نمی‌داد و هر دو همدیگر را خنثی میکردند چه می‌شد؟ جهان انرژی خالص می‌بود.
اما همین جمله را معمولا مینویسند «جهان نابود میشد»! در حالی که منظورشان از نابودی در اینجا عدم وجود ماده است، نه عدم وجود همه چیز؛ وگرنه حتی با خنثی کردن همه ماده توسط پاد ماده، هنوز جهان وجود می‌داشت، ولی فقط انرژی بود. پس وقتی تیترها را میبینید که نوشته‌اند، چرا چیزی هست به جای آنکه نباشد؟ چرا جهان وجود دارد به جای آنکه نباشد؟ منظورشان درواقع این است: چرا ماده باقی ماند و غلبه کرد؟
منظورشان این نیست : چرا عدم به جای هستی است؟ این پرسش ذاتا اشتباه است و علم کاری به آن ندارد و پیش‌فرض منطقی این است که هستی همیشه بوده؛ چون خاصیت این مفهوم همین است.


baryon asymmetry
baryon number violation
CP violation

نابودی تنها در این بحث بالا, باعث سوءتفاهم نمیشود؛
در مباحث و پژوهش‌های مربوط به پایان جهان نیز واژه پایان و نابودی معمولا باعث سوءتفاهم هستند.
اما بدانید هیچ سناریویی وجود ندارد و هرگز نخواهد داشت که در آن جهان به معنای واقعی واژه، نیست شود.
پایان‌ها و نابودی‌ها تنها تغییر هستند.

معمولا در فیزیک پایان جهان یعنی شرایطی که جهان قطعا وجود خواهد داشت اما:
• یا جهان دیگر زیست ناپذیر است
• یا جهان به گونه‌ای تغییر میکند که دیگر در چارچوب قوانین فیزیکی ما نیست و قوانین ما در آن شرایط یا بی‌معنی هستند یا نقض میشوند.
• یا به معنای پایان ماده است
بنابراین واژه‌های آغاز و پایان، نابودی و ایجاد، در فیزیک هرگز به معنای واقعی فلسفی و متافیزیکی خودشان به کار نمی‌روند. از نظر فلسفه و منطق ما تنها با تغییر طرفیم؛ همیشه.
در فیزیک مدرن، مفاهیمی چون «آغاز» و «پایان» بیشتر به مرزهای قابلیت توصیف نظریه‌ها اشاره دارند، نه به رخدادهایی مطلق در هستی.
نابودی و آغاز از نظر وجودی، در دنیای واقعی رخ نداده، و هرگز نمیدهد.
Forwarded from مستند و کلیپ افق رویداد (سام آریامنش)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️سه سناریو برای انهدام کیهان

فرضیه‌های فعلی درباره پایان جهان چه می‌گویند؟

Persian Kurzgesagt

🌎 @ofoghroydadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهاجرت پرندگان ،سفری به افسانه‌ها

در قرون وسطی مردم باور داشتند پرندگان در زمستان تبدیل به گونه های دیگر می‌شوند یا در گل لای دریاچه‌ها به خواب زمستانی می‌روند‌، اما یک گلوله باورها را تغییر داد...

یک دایرةالمعارف آنلاین و بی‌نظیر که تمام گونه‌های پرندگان جهان را پوشش می‌دهد.




™️کاری از گروه تکامل
🎙دوبله فارسی

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مایعات بدن:

۱. خون و اجزای آن

پلاسما

سرم

سلول‌های خونی (اما بخش مایع همان پلاسماست)


۲. مایعات لنفاوی و بافتی

لنف (Lymph)

مایع میان‌بافتی

مایع درون‌سلولی


۳. مایعات گوارشی

بزاق (Saliva)

شیره معده (Gastric juice)

صفرا (Bile)

شیره پانکراسی (Pancreatic juice)

ترشحات روده‌ای (Intestinal juices)


۴. مایعات ادراری و دفعی

ادرار (Urine)

عرق (Sweat)

اشک (Tears)

ترشحات بینی و مخاط تنفسی


۵. مایعات تناسلی و تولیدمثلی

مایع منی (Semen)

مایع پیش‌انزالی (Pre-ejaculate)

ترشحات واژن و دهانه رحم

مایع فولیکولی در تخمدان

شیر پستان (Breast milk)


۶. مایعات پوششی و محافظ

مایع مغزی‌نخاعی (Cerebrospinal fluid)

مایع سینوویال (در مفاصل)

مایع پلورال (Pleural fluid، در اطراف ریه‌ها)

مایع پریکاردیال (Pericardial fluid، اطراف قلب)

مایع صفاقی یا پریتونیال (Peritoneal fluid، در حفره شکم)

مایع درون‌چشمی (Aqueous و Vitreous humor)


فاضلابی هستیم برای خودمان؛ بدن انسان یک سیستم شیمیایی باز است.

پیوسته مواد را می‌گیرد، پردازش می‌کند و پس می‌دهد. چرخه‌ی درونی آن پر از واکنش‌های شیمیایی، مایعات، ترشحات و زباله‌های متابولیک است.

اما این فاضلاب ظاهری، همان چیزی است که تعادل زیستی را حفظ می‌کند. بدون همین چرخه‌ی دفع و بازتولید، حیات در چند ساعت از بین می‌رود.
در زیست‌سامانه‌ها، پاکی به‌معنای نبود زباله نیست، بلکه توانایی بازیافت و تنظیم مداوم آن‌هاست.

واژه فاضلاب اینجا تحقیر نیست ـ اگر فرض کنیم مخاطب عمومی نیست ـ یک استعاره دقیق فلسفی است؛ استعاره‌ای قوی برای توصیف چرخه‌ی درونی بدن و خودپالایی زیستی.
«بدن انسان برای خودش فاضلابی است؛ هر لحظه مواد را می‌گیرد، می‌سوزاند، تصفیه می‌کند و پس می‌دهد.»

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انیشتین: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود ندارد؟

ذره پشت ابر است.
پس اطلاعات آن را نمیدانیم چون پشت ابر است!
درواقع ذره ویژگی معین ندارد، تا زمانی که پشت ابر است.
ابر استعاره است، اما دقیق و درست است.

حال ابر را کنار میزنیم
این یعنی چه؟ یعنی ذره را اندازه‌گیری میکنیم تا اطلاعاتی از ویژگی‌هایش به دست بیاریم.
با این کار یعنی با کنار زدن ابر ـ یعنی با اندازه گیری ـ ذره به خود ویژگی میگیرد، یا ویژگی معین میگیرد.

این درست بود

حال صورت اشتباه را مینویسم:

ذره وجود ندارد
تا زمانی که آن را مشاهده کنیم
این اشتباه است؛
همین اشتباه باعث میشود فرد تصور‌ کند پس چیزها وجود ندارند مگر‌ اینکه مشاهده‌گری یعنی موجود آگاهی آن را مشاهده کند!

سپس نتیجه میگیرند: انسان زمانی وجود نداشته، ولی جهان وجود داشته، پس جهان برای وجود یک مشاهده‌گر کیهانی دائمی دارد و او خداست.

شاید برخی از شما تجربه برخورد با این افراد را نداشته باشید اما من بسیار داشته‌ام.
ما به اینها میگوییم طرفداران آگاهی برتر

برای همین در توضیحات تکراری خودمان مینویسیم:

۱. مشاهده در فیزیک به معنای نگاه انسانی نیست
۲.‌مشاهده‌گر در فیزیک به معنای فقط انسان نیست؛ و اصلا این ارتباطی با ذهن و اگاهی ندارد.
۳. تا قبل از مشاهده یا همان اندازه‌گیری یا همان کنار زدن ابر، ذره وجود دارد، فقط ویژگی معین ندارد؛ نه اینکه با اندازه گیری یا مشاهده ما موجود میشود.

این نکات کوتاه اما مهم را گوشه ذهن داشته باشید.



حال صورت تخصصی بحث:

در مکانیک کوانتومی، ذرات مانند الکترون یا فوتون قبل از اندازه‌گیری دارای تابع موج هستند که احتمال یافتن ذره در نقاط مختلف فضا را نشان می‌دهد. این بدان معناست که ذره وجود دارد، اما ویژگی‌های مشخص و معین (مانند مکان دقیق یا تکانه) قبل از اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند.

اندازه‌گیری یا برهم‌کنش ذره با یک دستگاه اندازه‌گیری، که در فیزیک کوانتومی با اصطلاح observation شناخته می‌شود، منجر به فروپاشی تابع موج (wavefunction collapse) می‌شود.
در این لحظه، یکی از حالت‌های ممکن تابع موج به صورت یک مقدار معین در می‌آید و ذره ویژگی مشخص خود را پیدا می‌کند.

یک سوبرداشت رایج در میان افراد غیرمتخصص(به همین اندازه متخصص، با تجربه شخصی من!) این است که «ذره تا زمانی که مشاهده نشود وجود ندارد»؛ این برداشت نادرست است. مشاهده در فیزیک به معنای حضور ذهن انسان یا آگاهی نیست، بلکه به معنای برهم‌کنش فیزیکی با سیستم اندازه‌گیری یا محیط است. جهان و ذرات آن مستقل از ذهن انسان وجود دارند، و تنها ویژگی‌های مشخص آن‌ها قبل از اندازه‌گیری نامعین است.

بنابراین:

۱. ذره وجود دارد حتی وقتی اندازه‌گیری نمی‌شود.

۲. تا قبل از اندازه‌گیری، ویژگی‌های معین ندارد.

۳. اندازه‌گیری باعث می‌شود یکی از حالت‌های ممکن انتخاب شود و ذره به ویژگی معین برسد، بدون اینکه وجود ذره وابسته به ذهن یا آگاهی انسان باشد.

۴. جهان نیازی به مشاهده‌گر برتر یا آگاهی کیهانی برای موجود بودن ندارد؛ تنها ویژگی‌ها قبل از اندازه‌گیری نامعین هستند.



حال به گفت و گوی انیشتین و بور فکر‌ کنید؛
اینشتین هم از همین سوبرداشت از تفسیر کپنهاگی نگران بود که چنین اعتراضی کرد: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود نخواهد داشت؟! (این یک پرسش جدی نبود و طعنه بود)

• باور انیشتین: جهان و اجسام فیزیکی مستقل از مشاهده انسان(و کلا مستقل از اندازه‌گیری) وجود دارند.

او نگران این بود که تفسیر کپنهاگی چنین نتیجه‌ای بدهد که چیزها وقتی دیده نشوند وجود ندارند، و این برای او غیرقابل قبول بود.

بنابراین اینشتین معتقد بود وجود مستقل است و دقت کنیم که خطای «وجود وابسته به مشاهده» متعلق به بور نیست بلکه ناشی از برداشت‌های نادرست بود.

• باور بور : ویژگی‌های فیزیکی ذرات تا زمان اندازه‌گیری معین نیستند، اما این به معنای «عدم وجود ذره» یا وابستگی به آگاهی انسان نیست.(یعنی بور هم مثل انیشتین فکر میکرد در این مورد؛ یعنی اختلاف این دو در زمینه «وجود» نبود، در زمینه تفسیر کپنهاگی بود؛ هر دو وجود را مستقل از مشاهده یا اندازه‌گیری می‌دانستند)

بور تاکید داشت که «مشاهده» یعنی برهم‌کنش فیزیکی یا اندازه‌گیری، نه نگاه یا ذهن انسان.

به عبارت دیگر، بور هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد جهان بدون مشاهده وجود ندارد؛ او فقط می‌گفت ویژگی‌ها تا اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند.

نتیجه کلی: هر دو به وجود مستقل از اندازه گیری باور داشتند؛ از جملات و بحث اینها که در زمینه دیگری است سو‌استفاده شده یا برداشت نادرستی شکل گرفته است.


انشتین: «آیا واقعا باور داری که ماه وقتی به آن نگاه نمی‌کنیم، وجود ندارد؟»

بور: به وجود مستقل از اندازه گیری باور داشت، مثل انیشتین، تنها می‌گفت، واقعیت مستقل از اندازه‌گیری نیست؛ که درست هم می‌گفت با پاسخ استاندارد علمی امروز.


سام آریامنش

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
انیشتین: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود ندارد؟ ذره پشت ابر است. پس اطلاعات آن را نمیدانیم چون پشت ابر است! درواقع ذره ویژگی معین ندارد، تا زمانی که پشت ابر است. ابر استعاره است، اما دقیق و درست است. حال ابر را کنار میزنیم این یعنی چه؟ یعنی ذره را اندازه‌گیری…
ادامه:

به این جمله که «واقعیت مستقل از اندازه گیری نیست یعنی چه؟» قبلا پرداخته‌ایم؛
این جمله یعنی ویژگی‌های مشخص سیستم تا زمان اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند، نه اینکه سیستم یا ذره وجود ندارد.

اما انیشتین می‌گفت ویژگی‌های مشخص سیستم قبل از اندازه‌گیری تعریف شده‌اند، اگر‌ نمی‌توانیم بدانیم، احتمالا متغیر پنهانی در کار است؛
ولی متغیر پنهانی در کار نیست.

در اینجا اصل عدم قطعیت را مرور کنید؛
هایزنبرگ می‌گوید: آنچه ما مشاهده می‌کنیم، خود طبیعت نیست، بلکه طبیعتی است که در معرض روش پرسش‌گری ما قرار گرفته است.
این گونه جملات درستند ولی زیاد غیرمتخصص و مختصص را دچار سوتفاهم میکند.

معنای جمله این است: وجود ذره یا سیستم مستقل از اندازه‌گیری پابرجاست، اما ویژگی‌های آن مانند موقعیت یا تکانه تا زمان اندازه‌گیری نامعین هستند و فقط از طریق تعامل با سیستم (اندازه‌گیری) معین می‌شوند. این یعنی واقعیت‌(ویژگی‌ها) مستقل از مشاهده (اندازه‌گیری‌ها) نیست(ولی وجود مستقل است)

وابستگی به مشاهده یعنی:
اولا مشاهده یعنی اندازه‌گیری؛ یعنی هر آن تداخل عمل با سیستم کوانتومی، که باعث فروپاشی تابع موج شود؛
دوما «وابسته به مشاهده» یعنی نامعینی ذاتی ویژگی‌ها، نه وابستگی «وجود» به اندازه‌گیری یا مشاهده‌؛ مشاهده به معنای دیدن انسانی نیست و مشاهده‌گر هم به معنای موجود آگاه نیست.

چه کنیم که این ویژگی‌ها معین یا تعیین شوند؟ باید اندازه گیری شوند و هر ثانیه میشوند، اما نه فقط توسط ما بلکه هر ثانیه در طبیعت و کیهان رخ میدهد(هر ثانیه در کیهان، تداخل عمل با سیستم کوانتومی، که باعث فروپاشی تابع موج شود، رخ میدهد، و هیچ نیازی به موجود زنده نیست). پس اندازه‌گیری به معنای اندازه‌گیری «فقط توسط انسان» نیست؛ اندازه‌گیری فقط به معنای عمل انسان نیست. هر تداخل فیزیکی که با سیستم کوانتومی رخ دهد و اطلاعاتی از آن استخراج کند، یک نوع اندازه‌گیری طبیعی است. ذرات به طور دائم با محیط خود برهم‌کنش دارند و همین باعث می‌شود ویژگی‌ها به تدریج معین شوند.

• وجود مستقل از اندازه‌گیری است
• واقعیت یا ویژگی‌ها، مستقل از اندازه گیری نیست
Forwarded from مستند و کلیپ افق رویداد (سام آریامنش)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در جهانی کوانتومی واقعیت عینی وجود ندارد.

🚀 @ofoghclip
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
ادامه: به این جمله که «واقعیت مستقل از اندازه گیری نیست یعنی چه؟» قبلا پرداخته‌ایم؛ این جمله یعنی ویژگی‌های مشخص سیستم تا زمان اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند، نه اینکه سیستم یا ذره وجود ندارد. اما انیشتین می‌گفت ویژگی‌های مشخص سیستم قبل از اندازه‌گیری تعریف…
واقعیت یعنی همان ویژگی‌ها
یعنی: تکانه مکان اسپین و غیره
و اینها مستقل از اندازه‌گیری نیستند.

چرا به این‌ها میگوییم واقعیت؟

چون این کمیت‌ها همان چیزهایی‌ هستن که جهان رو برای ما قابل شناخت و قابل توصیف می‌کنند؛ یعنی آنچه ما از واقعیت فیزیکی می‌فهمیم، دقیقا از طریق همین ویژگی‌ها تعریف می‌شود.

کلی میشه بحث کرد.
برندگان نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۲۰۲۵

سه پژوهشگر ماری ای. برانکو (Institute for Systems Biology، سیاتل)، فرد رمزدل (Sonoma Biotherapeutics، سان‌فرانسیسکو) و شیمون ساکاگوچی (دانشگاه اوزاکا، ژاپن) برنده جایزه «نوبل فیزیولوژی یا پزشکی» ۲۰۲۵ شدند.

دلیل اعطا: کشف‌های بنیادین آن‌ها درباره «تحمل ایمنی محیطی» (Peripheral Immune Tolerance)؛ سازوکاری که مانع می‌شود سیستم ایمنی بدن به اندام‌های خود حمله کند.

سیستم ایمنی برای دفاع از بدن در برابر عوامل بیگانه، باید توان تخریب بالایی داشته باشد، اما بدون مهار دقیق، همین توان می‌تواند منجر به خودایمنی شود. کار این سه دانشمند نشان داد چگونه سلول‌های T ویژه (موسوم به Treg یا regulatory T cells) در محیط بدن، پاسخ‌های ایمنی را مهار و نظم ایمنی را حفظ می‌کنند.

این کشف‌ها مسیر درمانی تازه‌ای برای بیماری‌های خودایمنی مانند دیابت نوع ۱، ام‌اس، و آرتریت روماتوئید گشود و همچنین در بهبود تحمل پیوندهای اعضا کاربرد دارد.

🚀 @ofoghroydad

سایت نوبل
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مذاکرات حماس و آمریکا شروع شده و تا آخر هفته اتفاقی رخ میدهد.

اگر حماس گروگان‌ها را آزاد کرد، دیگر کار تمام است. یعنی اهمیتی ندارد بعدا بپذیرد سلاح را زمین میگذارند یا نه، در آینده‌ی سیاسی باید باشند یا نه، همینکه گروگان‌ها را داد، چه از راه نرم(پذیرفتن همه طرح و خلع سلاح) چه از راه سخت(جنگ تا نابودی) نابود خواهد شد و اثری از آن در غزه باقی نمی‌ماند. گرچه خود اندیشه نابود‌نشدنی است.

پس با آزادی گروگان‌ها بقیه شروط خود به خود اجرا می‌شوند، فقط روش اجرا شدنش ممکن است فرق کند؛ زبان خوش یا زبان نرم.

اگر گروگان‌ها را ندهند، نه تنها بقیه شروط به نفع مردم غزه، اجرا نمیشود، بلکه نخست حماس از راه سخت‌تر نابود میشود، سپس برخی بندهای طرح که اسرائیل دوستشان ندارد به این دلیل که حماس اصلا طرح را نپذیرفته خط میخورند. مثلا ممکن است عقب نشینی نکنند یا خیلی دیرتر کنند ـ حتی بعد از نابودی حماس ـ یا اجازه تشکیل دولت ندهند ؛ در این سناریو(ندادن گروگان‌ها) با احتمالا کشته‌شدن همه ۲۰ گروگان باقی مانده، همزمان فشار مردم اسرائیل روی دولت فعلی هم تشدید می‌شود. اما در نهایت اسرائیل به اهدافش یعنی نابودی حماس میرسد.

بنابراین منطقی‌ترین(اگر لحظه‌ای بی‌طرف باشیم) راه برای حماس آزادی گروگان‌هاست، چون در هر صورت این گروه از بین می‌رود. پس اگر این راه را انتخاب کند حداقل در نابودی‌اش یک فایده‌های کوچکی ـ حتی ناخواسته ـ برای مردم غزه باقی میماند، و البته جان خودشان را هم نجات میدهند.(به شرط اینکه بعدا اسرائیل و آمریکا زیر طرح مذکور نزنند چون از این کارها به شدت از این دو انتظار میرود به ویژه آمریکا که هیچ خط قرمزی ندارد).
2025/10/31 04:22:26
Back to Top
HTML Embed Code: