Telegram Web Link
من ادمین کانال دگرگونش نیستم از امروز؛
بنابراین مسئولیت پست‌های این کانال دیگر بر عهده من نیست.
تنها مسئولیت پست‌های کانال‌های افق‌ رویداد برعهده من است.

سام آریامنش /  ۱۳ مهر ۰۴

@ofoghroydad
@ofoghroydadd
@ofoghclip
افــــــق رویـــــداد
راز روشن شدن جهان در سپیده‌دم کیهانی برای نخستین بار، اخترشناسان سرنخ جدی یافته‌اند که چه چیزی باعث روشن شدن جهان در ابتدای تاریخ کیهان شد. داده‌های تلسکوپ‌های فضایی هابل و جیمز وب نشان می‌دهد که مقصر اصلی، نه سیاهچاله‌های غول‌پیکر و نه کهکشان‌های عظیم، بلکه…
تا اینجا یاد گرفتیم که «آغاز جهان» در مقالات و اخبار علمی، یعنی «آغاز ماده» یعنی «آغاز قوانین فیزیکی که میشناسیم»، یعنی «آغاز چارچوبی که ما میشناسیم و در آن و بسته به آن تکامل یافته‌ایم.»
نه اینکه «هیچی نبود، ناگهان جهان بود!» از این قصه‌ها در دنیای علم نداریم. ایجاد از عدم نداریم؛ ایجاد از عدم، معادله‌ای خودمتناقض است؛
X+1=X

آغار ماده درواقع یعنی جایی که ماده بر پادماده به دلایل کشف‌نشده ای غلبه کرد و این یک راز بزرگ است(این همان پرسش چرا جهان(ماده) هست به جای آنکه نباشد) که هیچ خبر تازه‌ای در این زمینه را جا نمی‌گذاریم در کانال؛ چون باید به میزان برابر پخش می‌شدند و سپس بوم، باید یکدیگر را خنثی میکردند. پس چه شد ماده غلبه کرد و باعث شد ما اینجا باشیم! نمیدانیم.
اگر رخ نمی‌داد و هر دو همدیگر را خنثی میکردند چه می‌شد؟ جهان انرژی خالص می‌بود.
اما همین جمله را معمولا مینویسند «جهان نابود میشد»! در حالی که منظورشان از نابودی در اینجا عدم وجود ماده است، نه عدم وجود همه چیز؛ وگرنه حتی با خنثی کردن همه ماده توسط پاد ماده، هنوز جهان وجود می‌داشت، ولی فقط انرژی بود. پس وقتی تیترها را میبینید که نوشته‌اند، چرا چیزی هست به جای آنکه نباشد؟ چرا جهان وجود دارد به جای آنکه نباشد؟ منظورشان درواقع این است: چرا ماده باقی ماند و غلبه کرد؟
منظورشان این نیست : چرا عدم به جای هستی است؟ این پرسش ذاتا اشتباه است و علم کاری به آن ندارد و پیش‌فرض منطقی این است که هستی همیشه بوده؛ چون خاصیت این مفهوم همین است.


baryon asymmetry
baryon number violation
CP violation

نابودی تنها در این بحث بالا, باعث سوءتفاهم نمیشود؛
در مباحث و پژوهش‌های مربوط به پایان جهان نیز واژه پایان و نابودی معمولا باعث سوءتفاهم هستند.
اما بدانید هیچ سناریویی وجود ندارد و هرگز نخواهد داشت که در آن جهان به معنای واقعی واژه، نیست شود.
پایان‌ها و نابودی‌ها تنها تغییر هستند.

معمولا در فیزیک پایان جهان یعنی شرایطی که جهان قطعا وجود خواهد داشت اما:
• یا جهان دیگر زیست ناپذیر است
• یا جهان به گونه‌ای تغییر میکند که دیگر در چارچوب قوانین فیزیکی ما نیست و قوانین ما در آن شرایط یا بی‌معنی هستند یا نقض میشوند.
• یا به معنای پایان ماده است
بنابراین واژه‌های آغاز و پایان، نابودی و ایجاد، در فیزیک هرگز به معنای واقعی فلسفی و متافیزیکی خودشان به کار نمی‌روند. از نظر فلسفه و منطق ما تنها با تغییر طرفیم؛ همیشه.
در فیزیک مدرن، مفاهیمی چون «آغاز» و «پایان» بیشتر به مرزهای قابلیت توصیف نظریه‌ها اشاره دارند، نه به رخدادهایی مطلق در هستی.
نابودی و آغاز از نظر وجودی، در دنیای واقعی رخ نداده، و هرگز نمیدهد.
Forwarded from مستند و کلیپ افق رویداد (سام آریامنش)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️سه سناریو برای انهدام کیهان

فرضیه‌های فعلی درباره پایان جهان چه می‌گویند؟

Persian Kurzgesagt

🌎 @ofoghroydadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهاجرت پرندگان ،سفری به افسانه‌ها

در قرون وسطی مردم باور داشتند پرندگان در زمستان تبدیل به گونه های دیگر می‌شوند یا در گل لای دریاچه‌ها به خواب زمستانی می‌روند‌، اما یک گلوله باورها را تغییر داد...

یک دایرةالمعارف آنلاین و بی‌نظیر که تمام گونه‌های پرندگان جهان را پوشش می‌دهد.




™️کاری از گروه تکامل
🎙دوبله فارسی

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مایعات بدن:

۱. خون و اجزای آن

پلاسما

سرم

سلول‌های خونی (اما بخش مایع همان پلاسماست)


۲. مایعات لنفاوی و بافتی

لنف (Lymph)

مایع میان‌بافتی

مایع درون‌سلولی


۳. مایعات گوارشی

بزاق (Saliva)

شیره معده (Gastric juice)

صفرا (Bile)

شیره پانکراسی (Pancreatic juice)

ترشحات روده‌ای (Intestinal juices)


۴. مایعات ادراری و دفعی

ادرار (Urine)

عرق (Sweat)

اشک (Tears)

ترشحات بینی و مخاط تنفسی


۵. مایعات تناسلی و تولیدمثلی

مایع منی (Semen)

مایع پیش‌انزالی (Pre-ejaculate)

ترشحات واژن و دهانه رحم

مایع فولیکولی در تخمدان

شیر پستان (Breast milk)


۶. مایعات پوششی و محافظ

مایع مغزی‌نخاعی (Cerebrospinal fluid)

مایع سینوویال (در مفاصل)

مایع پلورال (Pleural fluid، در اطراف ریه‌ها)

مایع پریکاردیال (Pericardial fluid، اطراف قلب)

مایع صفاقی یا پریتونیال (Peritoneal fluid، در حفره شکم)

مایع درون‌چشمی (Aqueous و Vitreous humor)


فاضلابی هستیم برای خودمان؛ بدن انسان یک سیستم شیمیایی باز است.

پیوسته مواد را می‌گیرد، پردازش می‌کند و پس می‌دهد. چرخه‌ی درونی آن پر از واکنش‌های شیمیایی، مایعات، ترشحات و زباله‌های متابولیک است.

اما این فاضلاب ظاهری، همان چیزی است که تعادل زیستی را حفظ می‌کند. بدون همین چرخه‌ی دفع و بازتولید، حیات در چند ساعت از بین می‌رود.
در زیست‌سامانه‌ها، پاکی به‌معنای نبود زباله نیست، بلکه توانایی بازیافت و تنظیم مداوم آن‌هاست.

واژه فاضلاب اینجا تحقیر نیست ـ اگر فرض کنیم مخاطب عمومی نیست ـ یک استعاره دقیق فلسفی است؛ استعاره‌ای قوی برای توصیف چرخه‌ی درونی بدن و خودپالایی زیستی.
«بدن انسان برای خودش فاضلابی است؛ هر لحظه مواد را می‌گیرد، می‌سوزاند، تصفیه می‌کند و پس می‌دهد.»

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انیشتین: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود ندارد؟

ذره پشت ابر است.
پس اطلاعات آن را نمیدانیم چون پشت ابر است!
درواقع ذره ویژگی معین ندارد، تا زمانی که پشت ابر است.
ابر استعاره است، اما دقیق و درست است.

حال ابر را کنار میزنیم
این یعنی چه؟ یعنی ذره را اندازه‌گیری میکنیم تا اطلاعاتی از ویژگی‌هایش به دست بیاریم.
با این کار یعنی با کنار زدن ابر ـ یعنی با اندازه گیری ـ ذره به خود ویژگی میگیرد، یا ویژگی معین میگیرد.

این درست بود

حال صورت اشتباه را مینویسم:

ذره وجود ندارد
تا زمانی که آن را مشاهده کنیم
این اشتباه است؛
همین اشتباه باعث میشود فرد تصور‌ کند پس چیزها وجود ندارند مگر‌ اینکه مشاهده‌گری یعنی موجود آگاهی آن را مشاهده کند!

سپس نتیجه میگیرند: انسان زمانی وجود نداشته، ولی جهان وجود داشته، پس جهان برای وجود یک مشاهده‌گر کیهانی دائمی دارد و او خداست.

شاید برخی از شما تجربه برخورد با این افراد را نداشته باشید اما من بسیار داشته‌ام.
ما به اینها میگوییم طرفداران آگاهی برتر

برای همین در توضیحات تکراری خودمان مینویسیم:

۱. مشاهده در فیزیک به معنای نگاه انسانی نیست
۲.‌مشاهده‌گر در فیزیک به معنای فقط انسان نیست؛ و اصلا این ارتباطی با ذهن و اگاهی ندارد.
۳. تا قبل از مشاهده یا همان اندازه‌گیری یا همان کنار زدن ابر، ذره وجود دارد، فقط ویژگی معین ندارد؛ نه اینکه با اندازه گیری یا مشاهده ما موجود میشود.

این نکات کوتاه اما مهم را گوشه ذهن داشته باشید.



حال صورت تخصصی بحث:

در مکانیک کوانتومی، ذرات مانند الکترون یا فوتون قبل از اندازه‌گیری دارای تابع موج هستند که احتمال یافتن ذره در نقاط مختلف فضا را نشان می‌دهد. این بدان معناست که ذره وجود دارد، اما ویژگی‌های مشخص و معین (مانند مکان دقیق یا تکانه) قبل از اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند.

اندازه‌گیری یا برهم‌کنش ذره با یک دستگاه اندازه‌گیری، که در فیزیک کوانتومی با اصطلاح observation شناخته می‌شود، منجر به فروپاشی تابع موج (wavefunction collapse) می‌شود.
در این لحظه، یکی از حالت‌های ممکن تابع موج به صورت یک مقدار معین در می‌آید و ذره ویژگی مشخص خود را پیدا می‌کند.

یک سوبرداشت رایج در میان افراد غیرمتخصص(به همین اندازه متخصص، با تجربه شخصی من!) این است که «ذره تا زمانی که مشاهده نشود وجود ندارد»؛ این برداشت نادرست است. مشاهده در فیزیک به معنای حضور ذهن انسان یا آگاهی نیست، بلکه به معنای برهم‌کنش فیزیکی با سیستم اندازه‌گیری یا محیط است. جهان و ذرات آن مستقل از ذهن انسان وجود دارند، و تنها ویژگی‌های مشخص آن‌ها قبل از اندازه‌گیری نامعین است.

بنابراین:

۱. ذره وجود دارد حتی وقتی اندازه‌گیری نمی‌شود.

۲. تا قبل از اندازه‌گیری، ویژگی‌های معین ندارد.

۳. اندازه‌گیری باعث می‌شود یکی از حالت‌های ممکن انتخاب شود و ذره به ویژگی معین برسد، بدون اینکه وجود ذره وابسته به ذهن یا آگاهی انسان باشد.

۴. جهان نیازی به مشاهده‌گر برتر یا آگاهی کیهانی برای موجود بودن ندارد؛ تنها ویژگی‌ها قبل از اندازه‌گیری نامعین هستند.



حال به گفت و گوی انیشتین و بور فکر‌ کنید؛
اینشتین هم از همین سوبرداشت از تفسیر کپنهاگی نگران بود که چنین اعتراضی کرد: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود نخواهد داشت؟! (این یک پرسش جدی نبود و طعنه بود)

• باور انیشتین: جهان و اجسام فیزیکی مستقل از مشاهده انسان(و کلا مستقل از اندازه‌گیری) وجود دارند.

او نگران این بود که تفسیر کپنهاگی چنین نتیجه‌ای بدهد که چیزها وقتی دیده نشوند وجود ندارند، و این برای او غیرقابل قبول بود.

بنابراین اینشتین معتقد بود وجود مستقل است و دقت کنیم که خطای «وجود وابسته به مشاهده» متعلق به بور نیست بلکه ناشی از برداشت‌های نادرست بود.

• باور بور : ویژگی‌های فیزیکی ذرات تا زمان اندازه‌گیری معین نیستند، اما این به معنای «عدم وجود ذره» یا وابستگی به آگاهی انسان نیست.(یعنی بور هم مثل انیشتین فکر میکرد در این مورد؛ یعنی اختلاف این دو در زمینه «وجود» نبود، در زمینه تفسیر کپنهاگی بود؛ هر دو وجود را مستقل از مشاهده یا اندازه‌گیری می‌دانستند)

بور تاکید داشت که «مشاهده» یعنی برهم‌کنش فیزیکی یا اندازه‌گیری، نه نگاه یا ذهن انسان.

به عبارت دیگر، بور هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد جهان بدون مشاهده وجود ندارد؛ او فقط می‌گفت ویژگی‌ها تا اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند.

نتیجه کلی: هر دو به وجود مستقل از اندازه گیری باور داشتند؛ از جملات و بحث اینها که در زمینه دیگری است سو‌استفاده شده یا برداشت نادرستی شکل گرفته است.


انشتین: «آیا واقعا باور داری که ماه وقتی به آن نگاه نمی‌کنیم، وجود ندارد؟»

بور: به وجود مستقل از اندازه گیری باور داشت، مثل انیشتین، تنها می‌گفت، واقعیت مستقل از اندازه‌گیری نیست؛ که درست هم می‌گفت با پاسخ استاندارد علمی امروز.


سام آریامنش

🚀 @ofoghroydad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
انیشتین: اگر به ماه نگاه نکنیم، ماه وجود ندارد؟ ذره پشت ابر است. پس اطلاعات آن را نمیدانیم چون پشت ابر است! درواقع ذره ویژگی معین ندارد، تا زمانی که پشت ابر است. ابر استعاره است، اما دقیق و درست است. حال ابر را کنار میزنیم این یعنی چه؟ یعنی ذره را اندازه‌گیری…
ادامه:

به این جمله که «واقعیت مستقل از اندازه گیری نیست یعنی چه؟» قبلا پرداخته‌ایم؛
این جمله یعنی ویژگی‌های مشخص سیستم تا زمان اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند، نه اینکه سیستم یا ذره وجود ندارد.

اما انیشتین می‌گفت ویژگی‌های مشخص سیستم قبل از اندازه‌گیری تعریف شده‌اند، اگر‌ نمی‌توانیم بدانیم، احتمالا متغیر پنهانی در کار است؛
ولی متغیر پنهانی در کار نیست.

در اینجا اصل عدم قطعیت را مرور کنید؛
هایزنبرگ می‌گوید: آنچه ما مشاهده می‌کنیم، خود طبیعت نیست، بلکه طبیعتی است که در معرض روش پرسش‌گری ما قرار گرفته است.
این گونه جملات درستند ولی زیاد غیرمتخصص و مختصص را دچار سوتفاهم میکند.

معنای جمله این است: وجود ذره یا سیستم مستقل از اندازه‌گیری پابرجاست، اما ویژگی‌های آن مانند موقعیت یا تکانه تا زمان اندازه‌گیری نامعین هستند و فقط از طریق تعامل با سیستم (اندازه‌گیری) معین می‌شوند. این یعنی واقعیت‌(ویژگی‌ها) مستقل از مشاهده (اندازه‌گیری‌ها) نیست(ولی وجود مستقل است)

وابستگی به مشاهده یعنی:
اولا مشاهده یعنی اندازه‌گیری؛ یعنی هر آن تداخل عمل با سیستم کوانتومی، که باعث فروپاشی تابع موج شود؛
دوما «وابسته به مشاهده» یعنی نامعینی ذاتی ویژگی‌ها، نه وابستگی «وجود» به اندازه‌گیری یا مشاهده‌؛ مشاهده به معنای دیدن انسانی نیست و مشاهده‌گر هم به معنای موجود آگاه نیست.

چه کنیم که این ویژگی‌ها معین یا تعیین شوند؟ باید اندازه گیری شوند و هر ثانیه میشوند، اما نه فقط توسط ما بلکه هر ثانیه در طبیعت و کیهان رخ میدهد(هر ثانیه در کیهان، تداخل عمل با سیستم کوانتومی، که باعث فروپاشی تابع موج شود، رخ میدهد، و هیچ نیازی به موجود زنده نیست). پس اندازه‌گیری به معنای اندازه‌گیری «فقط توسط انسان» نیست؛ اندازه‌گیری فقط به معنای عمل انسان نیست. هر تداخل فیزیکی که با سیستم کوانتومی رخ دهد و اطلاعاتی از آن استخراج کند، یک نوع اندازه‌گیری طبیعی است. ذرات به طور دائم با محیط خود برهم‌کنش دارند و همین باعث می‌شود ویژگی‌ها به تدریج معین شوند.

• وجود مستقل از اندازه‌گیری است
• واقعیت یا ویژگی‌ها، مستقل از اندازه گیری نیست
Forwarded from مستند و کلیپ افق رویداد (سام آریامنش)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در جهانی کوانتومی واقعیت عینی وجود ندارد.

🚀 @ofoghclip
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
ادامه: به این جمله که «واقعیت مستقل از اندازه گیری نیست یعنی چه؟» قبلا پرداخته‌ایم؛ این جمله یعنی ویژگی‌های مشخص سیستم تا زمان اندازه‌گیری تعریف نشده‌اند، نه اینکه سیستم یا ذره وجود ندارد. اما انیشتین می‌گفت ویژگی‌های مشخص سیستم قبل از اندازه‌گیری تعریف…
واقعیت یعنی همان ویژگی‌ها
یعنی: تکانه مکان اسپین و غیره
و اینها مستقل از اندازه‌گیری نیستند.

چرا به این‌ها میگوییم واقعیت؟

چون این کمیت‌ها همان چیزهایی‌ هستن که جهان رو برای ما قابل شناخت و قابل توصیف می‌کنند؛ یعنی آنچه ما از واقعیت فیزیکی می‌فهمیم، دقیقا از طریق همین ویژگی‌ها تعریف می‌شود.

کلی میشه بحث کرد.
برندگان نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۲۰۲۵

سه پژوهشگر ماری ای. برانکو (Institute for Systems Biology، سیاتل)، فرد رمزدل (Sonoma Biotherapeutics، سان‌فرانسیسکو) و شیمون ساکاگوچی (دانشگاه اوزاکا، ژاپن) برنده جایزه «نوبل فیزیولوژی یا پزشکی» ۲۰۲۵ شدند.

دلیل اعطا: کشف‌های بنیادین آن‌ها درباره «تحمل ایمنی محیطی» (Peripheral Immune Tolerance)؛ سازوکاری که مانع می‌شود سیستم ایمنی بدن به اندام‌های خود حمله کند.

سیستم ایمنی برای دفاع از بدن در برابر عوامل بیگانه، باید توان تخریب بالایی داشته باشد، اما بدون مهار دقیق، همین توان می‌تواند منجر به خودایمنی شود. کار این سه دانشمند نشان داد چگونه سلول‌های T ویژه (موسوم به Treg یا regulatory T cells) در محیط بدن، پاسخ‌های ایمنی را مهار و نظم ایمنی را حفظ می‌کنند.

این کشف‌ها مسیر درمانی تازه‌ای برای بیماری‌های خودایمنی مانند دیابت نوع ۱، ام‌اس، و آرتریت روماتوئید گشود و همچنین در بهبود تحمل پیوندهای اعضا کاربرد دارد.

🚀 @ofoghroydad

سایت نوبل
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مذاکرات حماس و آمریکا شروع شده و تا آخر هفته اتفاقی رخ میدهد.

اگر حماس گروگان‌ها را آزاد کرد، دیگر کار تمام است. یعنی اهمیتی ندارد بعدا بپذیرد سلاح را زمین میگذارند یا نه، در آینده‌ی سیاسی باید باشند یا نه، همینکه گروگان‌ها را داد، چه از راه نرم(پذیرفتن همه طرح و خلع سلاح) چه از راه سخت(جنگ تا نابودی) نابود خواهد شد و اثری از آن در غزه باقی نمی‌ماند. گرچه خود اندیشه نابود‌نشدنی است.

پس با آزادی گروگان‌ها بقیه شروط خود به خود اجرا می‌شوند، فقط روش اجرا شدنش ممکن است فرق کند؛ زبان خوش یا زبان نرم.

اگر گروگان‌ها را ندهند، نه تنها بقیه شروط به نفع مردم غزه، اجرا نمیشود، بلکه نخست حماس از راه سخت‌تر نابود میشود، سپس برخی بندهای طرح که اسرائیل دوستشان ندارد به این دلیل که حماس اصلا طرح را نپذیرفته خط میخورند. مثلا ممکن است عقب نشینی نکنند یا خیلی دیرتر کنند ـ حتی بعد از نابودی حماس ـ یا اجازه تشکیل دولت ندهند ؛ در این سناریو(ندادن گروگان‌ها) با احتمالا کشته‌شدن همه ۲۰ گروگان باقی مانده، همزمان فشار مردم اسرائیل روی دولت فعلی هم تشدید می‌شود. اما در نهایت اسرائیل به اهدافش یعنی نابودی حماس میرسد.

بنابراین منطقی‌ترین(اگر لحظه‌ای بی‌طرف باشیم) راه برای حماس آزادی گروگان‌هاست، چون در هر صورت این گروه از بین می‌رود. پس اگر این راه را انتخاب کند حداقل در نابودی‌اش یک فایده‌های کوچکی ـ حتی ناخواسته ـ برای مردم غزه باقی میماند، و البته جان خودشان را هم نجات میدهند.(به شرط اینکه بعدا اسرائیل و آمریکا زیر طرح مذکور نزنند چون از این کارها به شدت از این دو انتظار میرود به ویژه آمریکا که هیچ خط قرمزی ندارد).
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دژاوو چیست؟

گاهی ناگهان یک موقعیت به نظرتان آشنا می‌آید. مثلاً یک صحنه در یک رستوران. اما شما اولین‌بار است که آنجا هستید. ماجرا از چه قرار است؟

🚀 @ofoghclip

#دژاوو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🏅 برندگان جایزه نوبل فیزیک سال ۲۰۲۵ :

جان کلارک
دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، ایالات متحده

میشل اچ. دووره
دانشگاه ییل، نیوهِیون، کنتیکت و دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا، ایالات متحده

جان ام. مارتینیس
دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا، ایالات متحده

«به‌خاطر کشف تونل‌زنی کوانتومی ماکروسکوپی و کوانتیده‌شدن انرژی در یک مدار الکتریکی»

آزمایش‌های آن‌ها روی یک تراشه، فیزیک کوانتومی را در عمل آشکار کرد

یکی از پرسش‌های بنیادین فیزیک این است که حداکثر اندازه سامانه‌ای که می‌تواند رفتارهای مکانیک کوانتومی را نشان دهد، چقدر است. برندگان امسال نوبل، با انجام آزمایش‌هایی روی یک مدار الکتریکی نشان دادند که هم تونل‌زنی کوانتومی و هم سطوح انرژی کوانتیده در سامانه‌ای ظاهر می‌شوند که آن‌قدر بزرگ است که می‌توان آن را در دست گرفت.

🚀 @ofoghroydad

سایت نوبل


توضیح ساده از این دستاورد بزرگ


🔗 ۵ فناوری که در آینده نزدیک میتواند نتیجه‌ی دستاورد مربوط به نوبل ۲۰۲۵ باشد


🎥 کلیپ آموزشی تونل زنی کوانتومی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تونل زنی کوانتومی

🚀 @ofoghclip
🌎 @keyhan_on1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
من بر این باورم که حذف صفر از پول ملی می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات اقتصادی دولت تا امروز باشد. با اجرای این سیاست، به طور مثال دلار ۱۲۰۰۰۰ تومانی به ۱۲ تومان تبدیل می‌شود. این تغییر، از نظر روانی تأثیر بسیار مهمی بر بازار خواهد داشت، زیرا مردم سال‌ها با ارقام بزرگ ده هزار، صد هزار، میلیون و صد میلیون تومان سر و کار داشته‌اند و ذهن آنها با اعداد کوچک جدید هماهنگ نیست.

وقتی دلار به ۱۲ تومان کاهش می‌یابد، امکان جهش سریع قیمت‌ها وجود دارد؛ به‌گونه‌ای که در عرض چند روز ممکن است به ۵۰ تومان و سپس به ۵۰۰ تومان برسد (به پول امروز معادل پنج میلیون تومان). دلیل این جهش، همان اثر روانی ناشی از کوچک شدن عددهاست؛ افزایش قیمت روزانه ۱۰، ۱۰۰ یا ۱۰۰۰ تومانی در واحد پول جدید، معادل چند ده هزار یا چند صد هزار تومان در پول فعلی است.

از منظر روانشناسی اقتصادی، وقتی صفرها حذف می‌شوند و اعداد کوچک می‌شوند، ذهن مردم به سرعت سعی می‌کند آنها را بزرگ‌تر کند. برای مثال، تبدیل یک عدد ۱۰ تومانی (به پول امروز ۱۰۰ هزار تومان) به ۱۰۰۰ تومان (به پول امروز ۱۰ میلیون تومان) از نظر ذهنی برای افراد بازار عددی قابل پذیرش و کوچک به نظر می‌رسد. بنابراین، افزایش قیمت‌ها حتی اگر از نظر اقتصادی توجیهی نداشته باشد، به سرعت رخ می‌دهد و جهش‌های بزرگ قیمتی در کوتاه‌مدت اجتناب‌ناپذیر می‌شود.

این پدیده ناشی از عادت مردم به اعداد بزرگ و عدم آشنایی با ارقام جدید است و اثرات آن بلافاصله پس از حذف صفرها در بازار مشاهده خواهد شد. به همین دلیل، حذف صفر حتی با آماده‌سازی روانی و اطلاع‌رسانی گسترده، می‌تواند باعث آشفتگی شدید و ابر جهش‌ها در قیمت‌ها شود.

برخی منظور من را متوجه شدند برخی نه،
فقط امیدوارم کاملا اشتباه کنم.

اگر این رخ دهد در همان ساعات و روزهای اولیه با معیار پول امروز شاهد افزایش قیمت هر چیزی به اندازه چند صد هزار یا چند میلیون تومان در هر روز خواهیم بود(در حالی که تنها چند ده تومن بالا رفته است).

سام آریامنش

توضیح بیشتر در پست بعدی
2025/10/22 11:28:55
Back to Top
HTML Embed Code: