Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰حضرت علی اکبر(ع) در روز عاشورا پس از آن که از پدرش اذن نبرد گرفت، به سپاه کوفه حمله کرد، و چنین رجز خواند:« من علی، پسر حسین فرزند علی هستم. به خدا سوگند که ما به رسول خدا(ص) از همه کس نزدیک تریم. آن قدر با نیزه با شما بجنگم که نیزه ام خم شود.از پدرم حمایت می کنم و با شمشیر بر شما ضربتی فرود می آورم که زیبنده جوان هاشمی علوی است. پسر زیاد کجا و حکم‌کردن درباره ما کجا!»


⚫️قصه کربلا، ص 332
⚫️مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 31

📌رسانه امید دانشگاه صنعت نفت
🔰 دوگانه «حق و باطل»، آموزه است یا گفتمان؛ مسئله این است

بحث از دوگانه حق و باطل همواره در طول تاریخ بشر، از قوت و قدرت برخوردار بوده و انسان‌ها را به مباحثی طویل و ناتمام کشانده است. این دو گانه در کنار سایر ثنویت‌ها چون خیر و شر، حقیقت و خطا، حضور و غیاب و مانند آن، خودنمایی کرده است. در تمام مواقع، حق و باطل مواجه ای از نوع «نبرد» داشته‌اند و صورت دیگری برای رویارویی آنها قابل پذیرش نیست. اگر
گفتگو، مذاکره، صلح، بده بستان و یا هر شکل دیگری برای مواجهه این دو اصطلاح به ذهن خطور کند، از دو حالت خارج نیست:
1. آن دو امر، حقیقتا حق و باطل نیستند بلکه ترکیبی از حق و باطل را در خود هضم و جذب کرده‌اند.
2. آنچه تحت عنوان موافقت یا گفتگو میان آنها واقع شده، ظاهری مسالمت آمیز و باطنی فریبکارانه دارد.
اما زمانی هست که تمام حق در مقابل تمام باطل قرار می‌گیرد به گونه‌ای که عموم افراد مصداق حق و باطل را تشخیص می‌دهند. حتی در این شرایط هم ممکن است دو دسته از افراد، باطل بودنِ باطل را انکار کنند؛ یک دسته کسانی‌اند که مصداق «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ» هستند، یعنی به قدری دروغ شنیده¬اند که قوه تشخیص آنها آسیب دیده است. دسته دوم کسانی هستند که از باطل، منافع کثیری عایدشان می‌شود.
در فضایی که امروز در آن نفس می‌کشیم، یعنی فضای جنگ، برای بسیاری از افراد مفهوم حق و باطل تداعی دوباره‌ای یافته است. اینبار اجماع فراگیرتری نسبت به مقوله نبرد حق و باطل در بدنه عمومی جامعه حکمفرما شده است. پرداختن به علت این وضعیت، امری قابل توجه است. چه چیزی این اجماع را به وجود آورده است؟ پشتوانه نظری و عملی آن چیست؟ تأمل در این مسئله ما را به سمت بررسی واژه‌هایی که عهده‌دار معنابخشی به مقوله حق و باطل‌اند، می‌کشاند: نبرد حق و باطل «آموزه» است نه یک «گفتمان».
دوگانه حق و باطل حتی در فضای فکری پسامدرنی که هر نوع دوآلیسمی را انکار می¬کند تا بیشتر بر مقوله کثرت دامن زند، به حیات خود ادامه می‌دهد. زیرا مبتنی بر جهان‌بینی وحدت‌گرا و متقن است نه نوعی «گفتمان» -ولو قدرتمند-. هر قدر که گفتمان‌ها سیال و مبتنی بر اوضاع اجتماعی‌اند، آموزه‌ها اتکا به مرجعیتی استوار دارند.
شناور شدن میان مفهوم حق و باطل به گونه‌ای که افراد را وادار به انفعال نماید، ظاهرا در مقام نظر موفق ظاهر شد و در مقام عمل، نظریه پردازان را غافلگیر کرد. برخاستن صدای یک دست از سمت مردمان اقصی نقاط جهان و محکوم کردن اقدامات غیر انسانی رژیم صهیونیستی دلالت بر این دارد که آنها نتوانستند نسبت به فریادهای عدالت‌خواهانه فطرت‌شان بی تفاوت باشند. این واکنش عمومی به برحق بودن ایران در این جنگ تحمیل شده، تئوری‌های پلورالیستی را در عمل ناکارآمد کرد.
آموزه نبرد حق و باطل مانند گفتمان ها صرفا نوعی سازه اجتماعی نیست که نسبت به بقا منفعل و تماماً تابع کارکردهای موقعیتی و بافت مسأله باشد بلکه همواره در طول تاریخ بشر، به عنوان رهیافتی زنده و پویا به حیات خود ادامه داده است و ظهور و بروز امروزی آن، مقدمه‌ای برای عالی‌ترین شکل این نبرد در آخر الزمان است. زمانی که آخرین حجت الهی پروژه جهانی خود را برای برپایی حق آغاز نماید. آن زمان است که وسعت و دامنه دفاع مقدس 1 و 2 توسط ایران اسلامی، بیش از پیش بر ملا خواهد شد. آنچه مسلم است این است که «پیروزی حق نتیجه حتمی تمام نبردهایی است که در آنها، این دوگانه به مقابله با هم برخاسته‌اند».

✍🏻 پرستو مصباحی جمشید/ هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان

📌رسانه امید دانشگاه صنعت نفت
2025/07/05 08:29:08
Back to Top
HTML Embed Code: