Telegram Web Link


دیوانه از اینیم که آن شوخ پری وش
چشمی سوی ما کرد که عقل از سر ما رفت

هر غمزه که زد چشم خوشت صید دلی کرد
یک بار ندیدیم که این تیر خطا رفت


#اهلی_شیرازی
9🥰1



نکونامی و بدنامی کدام است
چو عشق آمد چه جای ننگ و نام است

سر دیوانگی دارم ازین پس
که را با ما هوای این مقام است



#حکیم_نزاری
5


ای خوشا آن دم که بنشینیم رویاروی دوست
شکوه دل باز رانم یک به یک با موی دوست

چون بنفشه بر سر زانوی خدمت سالها
بوده ام ، باشد که یارم بود هم زانوی دوست


#ابن_خوسفی
4


آن نصیحتها که می‌کردیم اهل عشق را
این زمان معلوم ما شد کان همه افسانه بود

سوختن با آتش است و عشق با دیوانگی
عشق بر هر دل که زد آتش چو من دیوانه بود


#وحشی_بافقی
4




گویند هر آن کسان که با پرهیزند
زانسان که بمیرند چنان برخیزند

ما با می و معشوقه از آنیم مدام
باشد که به حشرمان چنان انگیزند


حکیم_عمر_
خیام

@Onlyshear
5
وقتی مرا به بوسه دعوت میکنی
از عطر نفس هایت
جان دوباره میگیرم
و عشق جاری میشود
در رگ های قلبم.

#امیر_افشار
@Onlyshear
4🥰1
ساقی، ز شکر خنده شراب طرب انگیز
در ده، که به جان آمدم از توبه و پرهیز

در بزم ز رخسار دو صد شمع برافروز
وز لعل شکربار می و نقل فرو ریز

هر ساعتی از غمزه فریبی دگر آغاز
هر دم ز کرشمه شر و شوری دگر انگیز

در شهر ز عشق تو بسی فتنه و غوغاست
از خانه برون آ، بنشان شور شغب خیز

چون طینت من از می مهر تو سرشتند
کی توبه کنم از می ناب طرب انگیز

خواهی که بیابی دل گم کرده، عراقی
خاک در میخانه به غربال فرو بیز
 

#جناب_عراقی
@Onlyshear
7
مستِ یک دلبر شدم ، دیوانه گشتم عاقبت
گردِ شمعش سوختم ، پروانه گشتم عاقبت

رفتم از دستش بگیرم ، تا گرفتم پر کشید
آشنـا گفتـم شوم ، بیگـانـه گشتم عاقبت

در خیـال آن شبی بـودم ، مـرا مهمان کنـد
غـافل ازخود بودم و ، بی خانه گشتم عاقبت

در پی ات آواره شـد دل ، نامسلمانی نکـن
بُگذر از مـن، پیرِ آن فـرزانه گشتـم عاقبت

نازنین میبندم این دفتر گذشت آن فصل ما
با نسیمی می روم افسـانه گشتم عـاقبت


شهریار
@Onlyshear
7
بس‌ که مشتاقم، اگر وصفِ تو را گوید کسی


گرچه غیرت سوزدم خواهم که افزون بشنوم


فغانی_شیرازی
@Onlyshear
6
گفتمش روزی
خیالش از دلم بیرون کنم
دل بگفت او با من است
من با خیالش میروم...

@Onlyshear

راحم_تبریزی
4
مرا آن دلبر پنهان
     همــــے‌گوید بہ پنهانـــــے

بہ من دہ جان
   بہ من دہ جان
      چہ باشد این گران جانـے

#مولانا
@Onlyshear
3
هر صبح
شڪوفہ مے دهد" عشق "

در سلول بہ سلولِ تنم
با زمزمہ ے صبح بخیرهایت



#باران_قیصرے

سلام صبح بخیر
@onlyshear
5
آنی که ز صبح خنده بر لب دارد
بر قلب کسان ، بذر محبت کارد

هر روز بخند و شادمان باش ای دوست
بگذار جهان بر تو محبت آر د ...


مولانا
@onlyshear
5
فرق من با دیگران در عشق می‌دانید چیست؟
حاضرم طوفان بگوید فرق سرو و بید چیست

در نگاهت آه و نفرین بر لبانت آفرین
خود بگو معنای آن تحقیر و این تمجید چیست؟

باز هم با طعنه می‌گویی که ترکت می‌کنم
تو دل رفتن نداری، دیگر این تهدید چیست؟

من که پایانی نمی‌بینم به غیر از باختن
در قمار عشق‌بازان این همه تردید چیست؟

عشق آخر در دل سنگ تو جا وا می‌کند
حاصل صبر صدف گر نیست مروارید، چیست؟

#مجید_ترکابادی


@onlyshear
6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موزیک ویدیویی بسیار زیبا تقدیم تان❤️😍

@onlyshear
6👌1
رسید مژده که ایامِ غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظرِ یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
کسی مُقیمِ حریمِ حَرم نخواهد ماند

چه جایِ شُکر و شکایت ز نقشِ نیک و بد است؟
چو بر صحیفهٔ هستی رقم نخواهد ماند

سرودِ مجلسِ جمشید گفته‌اند این بود
که جامِ باده بیاور که جم نخواهد ماند

غنیمتی شِمُر ای شمع وصلِ پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

توانگرا دلِ درویشِ خود به دست آور
که مخزنِ زَر و گنجِ دِرَم نخواهد ماند

بدین رَواقِ زَبَرجَد نوشته‌اند به زر
که جز نِکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند

ز مِهْربانیِ جانان طمع مَبُر حافظ
که نقشِ جور و نشانِ ستم نخواهد ماند


#حافظ
@onlyshear
5
2025/10/22 19:49:25
Back to Top
HTML Embed Code: