Forwarded from برنامه ریزی و مدیریت زمان
💢این نشانه ها می گوید برای خودتان احترام قائل نیستید:
۱- برای خودتان خساست به خرج می دهید تا چیزی را برای یکی دیگری بخرید
ما اغلب تصور می کنیم با نخریدن چیزهایی که دوست داریم می توانیم چیزی را به دیگران ثابت کنیم.
مثلاً فکر می کنیم اگر همسر مردی از خرید چیزی که می خواهد یا لازم دارد صرف نظر کند تا اولویت را به نیازهای او دهد، همسرش شیفته ی این کار او خواهد شد.
اما حقیقت آن است که آدم ها در نهایت به تنها چیزی که فکر می کنند این است که این دقیقاً همان کاری است که باید انجام می شد. اگر نتوانیم برای خودمان پول یا وقت صرف کنیم، دیگران فکر می کنند لیاقتش را نداریم.
۲- بدن خودتان را دوست ندارید
ما همه در معرض تصاویر مدل های بی عیب و نقصی هستیم که نه چین و چروکی روی پوست شان دارند نه گرمی وزن اضافه.
پس طبیعی است که بسیاری از زنان به خاطر همین موضوع دچار نوعی عقده حقارت شوند. اما زیبایی امری سلیقه ای است.
بعضی ها فکر می کنند مثل الهه ها هستید و بعضی هم نه. پس در نهایت اینکه مهم نیست چین و چروک دارید یا نه، بالاخره کسی را پیدا خواهید کرد که شما را همینطور که هستید دوست خواهد داشت.
۳- نظر خود را بیان نمی کنید
ما بعضی کارها را صرفاً به این خاطر انجام می دهیم که نه گفتن را بلد نیستیم. راه مان را دور می کنیم، زمان و بنزین مان را هدر می دهیم، دیر به سر کار می رسیم، همه و همه به خاطر اینکه مجبور نشویم آن کلمه ی وحشتناک «نه» را به زبان آوریم.
یا از دلخور کردن دیگران می ترسیم یا دل مان نمی خواهد بی ادب یا خودخواه به نظر برسیم. و چه بسیارند آدم هایی که از ضعف های ما بر علیه مان استفاده می کنند.
۴- به خودتان اعتماد ندارید و دائماً نظر دیگران را می پرسید
وقتی بیش از حد خود-انتقادگر و از خود ناراضی باشید، این امر می تواند منجر به افسردگی شود. کسانی که خودشان را باور ندارند و دنبال نظر دیگران هستند اغلب آلت دست دیگران می شوند. این امر جز آنکه حس ناخوشایندتری به آن ها دهد نتیجه ی دیگری ندارد.
۵- سعی می کنید به کسی نه نگویید
بسیاری از آدم ها قدرت نه گفتن ندارند چون دلشان می خواهد دیگران همیشه از آن ها راضی باشند.
علتش این است که آن ها عشق کافی از پدر و مادر خود دریافت نکرده اند. آن ها مجبور بودند سخت تلاش کنند تا لیاقت این عشق را پیدا کنند. پس وقتی بفهمید که با این کار آن عشق را دریافت می کنید، در دوران بزرگسالی هم سعی می کنید با همه خوب باشید. این شرایط برای دیگران واقعاً خوب اما برای کسی که می خواهد همه را از خود راضی نگه دارد واقعاً دشوار است.
۶- بی احترامی های آشکار را تحمل می کنید
این افراد توان پیدا کردن راهی برای برون رفت از یک رابطه ی آزارگرانه را ندارند. متأسفانه همیشه هستند کسانی که از چنین افرادی سوء استفاده کنند.
۷- متوجه چاپلوسی دیگران نمی شوید
آدم ها وقتی اعتماد به نفس ندارند، احترام کافی را دریافت نمی کنند و نیاز دارند احساس کنند که مهم هستند. آن ها به راحتی تحت تأثیر چاپلوسی قرار می گیرند اما این مسأله ممکن است برایشان بسیار گران تمام شود. بسیاری از افراد از این مسأله به نفع خود استفاده می کنند. به همین خاطر کسانی که چاپلوسی رئیس شان را می کنند اغلب موقعیت و شرایط شغلی بهتری دارند.
۸- برخلاف منافع خود عمل می کنید
ما اغلب دلمان می خواهد برای برآورده کردن نیازهای دوستان و خانواده مان هر کاری انجام دهیم، حتی اگر برخلاف منافع خودمان باشد. اما حقیقت آن است که فداکاری هایی که ما می کنیم آنقدرها که شاید به نظر برسد ضروری نیستند. به علاوه، در برخی موارد، اینگونه رفتار کردن اصلاً خوب نیست. مثلاً وقتی این کار را جلوی بچه هایمان انجام می دهیم به آن ها نشان می دهیم که لازم نیست وظایف خود را بپذیرند.
۹- وقتی دیگران کارتان را جدی نمی گیرند تحمل می کنید
بسیاری از مردم فکر می کنند فریلنسرها یا همان خوداشتغال ها بدون کار کردن پول درمی آورند.
علتش این است که کسی کار کردن شما را نمی بیند: شما هر روز سر کار نمی روید و هیچ کسی نمی بیند که چقدر خسته اید.
اما با همه ی این ها درآمد دارید.
به همین دلیل است که دیگران اغلب شما را وادار می کنند بخش بیشتری از کارهای خانه را انجام دهید چون در هر حال خانه هستید. برای آن ها مهم نیست که شما یک شغل واقعی دارید که باید کارهایش را انجام دهید.
۱۰- به خودتان استراحت نمی دهید
کار برای انجام دادن زیاد است و وقت برای انجام شان کم. همه ی افراد بزرگسال احتمالاً این شرایط را تجربه کرده اند. اما بعضی ها یاد می گیرند که از دیگران کمک بگیرند و بعضی ها هم کماکان سعی می کنند همه ی کارها را به تنهایی انجام دهند. در نتیجه، از حجم کار هرگز کم نمی شوند و آنقدر خسته می شویم که دیگر حتی از زندگی مان هم نمی توانیم لذت ببریم.
@planing_tm
۱- برای خودتان خساست به خرج می دهید تا چیزی را برای یکی دیگری بخرید
ما اغلب تصور می کنیم با نخریدن چیزهایی که دوست داریم می توانیم چیزی را به دیگران ثابت کنیم.
مثلاً فکر می کنیم اگر همسر مردی از خرید چیزی که می خواهد یا لازم دارد صرف نظر کند تا اولویت را به نیازهای او دهد، همسرش شیفته ی این کار او خواهد شد.
اما حقیقت آن است که آدم ها در نهایت به تنها چیزی که فکر می کنند این است که این دقیقاً همان کاری است که باید انجام می شد. اگر نتوانیم برای خودمان پول یا وقت صرف کنیم، دیگران فکر می کنند لیاقتش را نداریم.
۲- بدن خودتان را دوست ندارید
ما همه در معرض تصاویر مدل های بی عیب و نقصی هستیم که نه چین و چروکی روی پوست شان دارند نه گرمی وزن اضافه.
پس طبیعی است که بسیاری از زنان به خاطر همین موضوع دچار نوعی عقده حقارت شوند. اما زیبایی امری سلیقه ای است.
بعضی ها فکر می کنند مثل الهه ها هستید و بعضی هم نه. پس در نهایت اینکه مهم نیست چین و چروک دارید یا نه، بالاخره کسی را پیدا خواهید کرد که شما را همینطور که هستید دوست خواهد داشت.
۳- نظر خود را بیان نمی کنید
ما بعضی کارها را صرفاً به این خاطر انجام می دهیم که نه گفتن را بلد نیستیم. راه مان را دور می کنیم، زمان و بنزین مان را هدر می دهیم، دیر به سر کار می رسیم، همه و همه به خاطر اینکه مجبور نشویم آن کلمه ی وحشتناک «نه» را به زبان آوریم.
یا از دلخور کردن دیگران می ترسیم یا دل مان نمی خواهد بی ادب یا خودخواه به نظر برسیم. و چه بسیارند آدم هایی که از ضعف های ما بر علیه مان استفاده می کنند.
۴- به خودتان اعتماد ندارید و دائماً نظر دیگران را می پرسید
وقتی بیش از حد خود-انتقادگر و از خود ناراضی باشید، این امر می تواند منجر به افسردگی شود. کسانی که خودشان را باور ندارند و دنبال نظر دیگران هستند اغلب آلت دست دیگران می شوند. این امر جز آنکه حس ناخوشایندتری به آن ها دهد نتیجه ی دیگری ندارد.
۵- سعی می کنید به کسی نه نگویید
بسیاری از آدم ها قدرت نه گفتن ندارند چون دلشان می خواهد دیگران همیشه از آن ها راضی باشند.
علتش این است که آن ها عشق کافی از پدر و مادر خود دریافت نکرده اند. آن ها مجبور بودند سخت تلاش کنند تا لیاقت این عشق را پیدا کنند. پس وقتی بفهمید که با این کار آن عشق را دریافت می کنید، در دوران بزرگسالی هم سعی می کنید با همه خوب باشید. این شرایط برای دیگران واقعاً خوب اما برای کسی که می خواهد همه را از خود راضی نگه دارد واقعاً دشوار است.
۶- بی احترامی های آشکار را تحمل می کنید
این افراد توان پیدا کردن راهی برای برون رفت از یک رابطه ی آزارگرانه را ندارند. متأسفانه همیشه هستند کسانی که از چنین افرادی سوء استفاده کنند.
۷- متوجه چاپلوسی دیگران نمی شوید
آدم ها وقتی اعتماد به نفس ندارند، احترام کافی را دریافت نمی کنند و نیاز دارند احساس کنند که مهم هستند. آن ها به راحتی تحت تأثیر چاپلوسی قرار می گیرند اما این مسأله ممکن است برایشان بسیار گران تمام شود. بسیاری از افراد از این مسأله به نفع خود استفاده می کنند. به همین خاطر کسانی که چاپلوسی رئیس شان را می کنند اغلب موقعیت و شرایط شغلی بهتری دارند.
۸- برخلاف منافع خود عمل می کنید
ما اغلب دلمان می خواهد برای برآورده کردن نیازهای دوستان و خانواده مان هر کاری انجام دهیم، حتی اگر برخلاف منافع خودمان باشد. اما حقیقت آن است که فداکاری هایی که ما می کنیم آنقدرها که شاید به نظر برسد ضروری نیستند. به علاوه، در برخی موارد، اینگونه رفتار کردن اصلاً خوب نیست. مثلاً وقتی این کار را جلوی بچه هایمان انجام می دهیم به آن ها نشان می دهیم که لازم نیست وظایف خود را بپذیرند.
۹- وقتی دیگران کارتان را جدی نمی گیرند تحمل می کنید
بسیاری از مردم فکر می کنند فریلنسرها یا همان خوداشتغال ها بدون کار کردن پول درمی آورند.
علتش این است که کسی کار کردن شما را نمی بیند: شما هر روز سر کار نمی روید و هیچ کسی نمی بیند که چقدر خسته اید.
اما با همه ی این ها درآمد دارید.
به همین دلیل است که دیگران اغلب شما را وادار می کنند بخش بیشتری از کارهای خانه را انجام دهید چون در هر حال خانه هستید. برای آن ها مهم نیست که شما یک شغل واقعی دارید که باید کارهایش را انجام دهید.
۱۰- به خودتان استراحت نمی دهید
کار برای انجام دادن زیاد است و وقت برای انجام شان کم. همه ی افراد بزرگسال احتمالاً این شرایط را تجربه کرده اند. اما بعضی ها یاد می گیرند که از دیگران کمک بگیرند و بعضی ها هم کماکان سعی می کنند همه ی کارها را به تنهایی انجام دهند. در نتیجه، از حجم کار هرگز کم نمی شوند و آنقدر خسته می شویم که دیگر حتی از زندگی مان هم نمی توانیم لذت ببریم.
@planing_tm
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢ویژگی های افراد سمی
۱ خودشیفته:
افرادی که فقط به خودشان فکر می کنند و اهل همدلی کردن نیستن،این افراد حس،میکنند از اطرافیانشان یک پله بالاتر هستند
۲ کنترل گر:
این افراد در هر لحظه سعی دارند شما رو کنترل کنن و در تصمیم گیری های شما دخالت کنند و به شما این حس رو منتقل می کنند که به تنهایی از عهده کاری برنمی آیید
۳ انرژی خور:
افرادی که با عیب جویی و انتقادهای افراطی انرژی شما رو به شدت پایین میارن
۴ افراد دروغگو:
شما نمیتونید روی حرف های این شخص حساب باز کنید
۵ حسود:
این افراد تاب موفقیت شما را ندارند
۶ شایعه پراکن:
این افراد هرگز راز دار نیستندو به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند
@success_pd
۱ خودشیفته:
افرادی که فقط به خودشان فکر می کنند و اهل همدلی کردن نیستن،این افراد حس،میکنند از اطرافیانشان یک پله بالاتر هستند
۲ کنترل گر:
این افراد در هر لحظه سعی دارند شما رو کنترل کنن و در تصمیم گیری های شما دخالت کنند و به شما این حس رو منتقل می کنند که به تنهایی از عهده کاری برنمی آیید
۳ انرژی خور:
افرادی که با عیب جویی و انتقادهای افراطی انرژی شما رو به شدت پایین میارن
۴ افراد دروغگو:
شما نمیتونید روی حرف های این شخص حساب باز کنید
۵ حسود:
این افراد تاب موفقیت شما را ندارند
۶ شایعه پراکن:
این افراد هرگز راز دار نیستندو به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند
@success_pd
💢لباسها و جادوی تغییر روحیه: چگونه پوشش ما بر احساساتمان تأثیر میگذارد؟
🖊️دکتر حسن بودلایی
■شاید برایتان پیش آمده باشد که روزی خسته و بیحوصله بیدار شوید، اما با انتخاب یک لباس خاص یا پوشیدن کفشهای ورزشی، ناگهان انرژی تازهای در خود احساس کنید. این پدیده تنها یک حس گذرا نیست، بلکه پژوهشهای علمی نشان دادهاند که نوع پوشش ما تأثیر مستقیمی بر روحیه، انگیزه و حتی عملکرد روزانهمان دارد.
□قدرت لباس در تغییر احساسات:
دکتر باربارا گرینبرگ، روانشناس بالینی، معتقد است که لباسها نهتنها بازتابی از شخصیت ما هستند، بلکه احساساتمان را نیز شکل میدهند. او تجربهای شخصی را به اشتراک میگذارد: هر بار که احساس رخوت، تنهایی یا اندوه دارد، کفشهای ورزشی خود را میپوشد. این اقدام کوچک او را به سمت فعالیتهایی مانند پیادهروی یا ورزش سوق میدهد و همین تغییر رفتاری، خلقوخویش را بهبود میبخشد.
●تحقیقات نشان دادهاند که پوشیدن لباسهای خاص باعث افزایش اعتماد بهنفس میشود. دلیل این امر ساده است: وقتی لباس مناسبی میپوشید، در نقش جدیدی قرار میگیرید و ذهن شما با این تغییر هماهنگ میشود. به همین دلیل، دانشآموزان مدارس یونیفرم میپوشند یا کارمندان رسمی با کتوشلوار در جلسات حاضر میشوند—زیرا لباس، بهنوعی رفتار ما را برنامهریزی میکند.
○تأثیر لباس بر انگیزه و بهرهوری:
ماریسا نلسون، این پدیده را «شناخت پوششی» مینامد. او توضیح میدهد که هر نوع پوششی سیگنال خاصی به ذهن ارسال میکند. برای مثال:
- شلوار ورزشی و صندل: علامتی برای استراحت و آرامش
- کتوشلوار یا لباس رسمی: نشانهای از جدیت و آمادگی برای کار
- لباس ورزشی: انگیزهبخش برای فعالیتهای فیزیکی
■به همین دلیل است که برخی روزها با لباس راحتی احساس تنبلی میکنید، اما با پوشیدن لباس رسمی یا ورزشی، بهطور ناخودآگاه آماده کار یا ورزش میشوید.
□چگونه با تغییر پوشش، حال خود را بهتر کنیم؟
اگر میخواهید تغییری در سبک زندگیتان ایجاد کنید، لازم نیست منتظر انگیزه بمانید. کافی است از تغییرات کوچک شروع کنید:
- صبحها لباس مناسب بپوشید: اگر قصد ورزش دارید، لباس ورزشی بپوشید. اگر میخواهید روزی فعال داشته باشید، از لباسهایی استفاده کنید که به شما انرژی میدهند.
- لباس مورد علاقهتان را انتخاب کنید: رنگها، طرحها و مدلهایی که به شما حس خوبی میدهند، نقش مهمی در افزایش اعتمادبهنفس دارند.
- لباس را بهانهای برای شروع کار کنید: اگر منتظر هستید که حالتان خوب شود تا به باشگاه بروید، کافی است ابتدا کفشهای ورزشیتان را بپوشید. همین کار، احتمال خروج از خانه و ورزش را افزایش میدهد.
●جمعبندی: برای تغییر احساسات، رفتار خود را تغییر دهید.
بسیاری تصور میکنند که ابتدا باید نگرش خود را تغییر دهند تا رفتارشان دگرگون شود. اما حقیقت برعکس است: اگر رفتار خود را تغییر دهید، احساساتتان نیز متحول خواهند شد. بنابراین، اگر روزی احساس رخوت داشتید، به جای منتظر ماندن، تغییری در لباسهایتان ایجاد کنید. شاید همین تغییر کوچک، آغازگر یک روز پربار باشد.
▪︎ پس، امروز چه لباسی را برای پوشیدن انتخاب میکنید؟!
@organizationalbehavior
🖊️دکتر حسن بودلایی
■شاید برایتان پیش آمده باشد که روزی خسته و بیحوصله بیدار شوید، اما با انتخاب یک لباس خاص یا پوشیدن کفشهای ورزشی، ناگهان انرژی تازهای در خود احساس کنید. این پدیده تنها یک حس گذرا نیست، بلکه پژوهشهای علمی نشان دادهاند که نوع پوشش ما تأثیر مستقیمی بر روحیه، انگیزه و حتی عملکرد روزانهمان دارد.
□قدرت لباس در تغییر احساسات:
دکتر باربارا گرینبرگ، روانشناس بالینی، معتقد است که لباسها نهتنها بازتابی از شخصیت ما هستند، بلکه احساساتمان را نیز شکل میدهند. او تجربهای شخصی را به اشتراک میگذارد: هر بار که احساس رخوت، تنهایی یا اندوه دارد، کفشهای ورزشی خود را میپوشد. این اقدام کوچک او را به سمت فعالیتهایی مانند پیادهروی یا ورزش سوق میدهد و همین تغییر رفتاری، خلقوخویش را بهبود میبخشد.
●تحقیقات نشان دادهاند که پوشیدن لباسهای خاص باعث افزایش اعتماد بهنفس میشود. دلیل این امر ساده است: وقتی لباس مناسبی میپوشید، در نقش جدیدی قرار میگیرید و ذهن شما با این تغییر هماهنگ میشود. به همین دلیل، دانشآموزان مدارس یونیفرم میپوشند یا کارمندان رسمی با کتوشلوار در جلسات حاضر میشوند—زیرا لباس، بهنوعی رفتار ما را برنامهریزی میکند.
○تأثیر لباس بر انگیزه و بهرهوری:
ماریسا نلسون، این پدیده را «شناخت پوششی» مینامد. او توضیح میدهد که هر نوع پوششی سیگنال خاصی به ذهن ارسال میکند. برای مثال:
- شلوار ورزشی و صندل: علامتی برای استراحت و آرامش
- کتوشلوار یا لباس رسمی: نشانهای از جدیت و آمادگی برای کار
- لباس ورزشی: انگیزهبخش برای فعالیتهای فیزیکی
■به همین دلیل است که برخی روزها با لباس راحتی احساس تنبلی میکنید، اما با پوشیدن لباس رسمی یا ورزشی، بهطور ناخودآگاه آماده کار یا ورزش میشوید.
□چگونه با تغییر پوشش، حال خود را بهتر کنیم؟
اگر میخواهید تغییری در سبک زندگیتان ایجاد کنید، لازم نیست منتظر انگیزه بمانید. کافی است از تغییرات کوچک شروع کنید:
- صبحها لباس مناسب بپوشید: اگر قصد ورزش دارید، لباس ورزشی بپوشید. اگر میخواهید روزی فعال داشته باشید، از لباسهایی استفاده کنید که به شما انرژی میدهند.
- لباس مورد علاقهتان را انتخاب کنید: رنگها، طرحها و مدلهایی که به شما حس خوبی میدهند، نقش مهمی در افزایش اعتمادبهنفس دارند.
- لباس را بهانهای برای شروع کار کنید: اگر منتظر هستید که حالتان خوب شود تا به باشگاه بروید، کافی است ابتدا کفشهای ورزشیتان را بپوشید. همین کار، احتمال خروج از خانه و ورزش را افزایش میدهد.
●جمعبندی: برای تغییر احساسات، رفتار خود را تغییر دهید.
بسیاری تصور میکنند که ابتدا باید نگرش خود را تغییر دهند تا رفتارشان دگرگون شود. اما حقیقت برعکس است: اگر رفتار خود را تغییر دهید، احساساتتان نیز متحول خواهند شد. بنابراین، اگر روزی احساس رخوت داشتید، به جای منتظر ماندن، تغییری در لباسهایتان ایجاد کنید. شاید همین تغییر کوچک، آغازگر یک روز پربار باشد.
▪︎ پس، امروز چه لباسی را برای پوشیدن انتخاب میکنید؟!
@organizationalbehavior
💢پدیده نشخوار ذهنی منفی چیست؟!
همه ما، گفتگوی درونی را میشناسیم. از لحظهای که از خواب بیدار میشویم تا زمانی که میخوابیم یک نفر همیشه درون سر ما مدام درحال حرف زدن است.
هم اکنون که این متن را میخوانید، او دارد حرف میزند. همه ما این گفتگوی درونی را داریم. این گفتگوی درونی گاهی اوقات به نشخوار ذهنی منفی تبدیل میشود.
گاهی اوقات دچار مسالهای مانند نشخوار میشویم. یعنی به یک موضوع بارها و بارها فکر میکنیم و متاسفانه در یک حلقه بیپایان و بینتیجه گیر میافتیم و فکر کردن به یک موضوع و تکرار مدام در ذهن آن را میبلعیم و دوباره آن را میآوریم بالا و دوباره آن را میجویم. (یک دور تسلسل باطل)
در گفتگوهای تکراری درونی یا نشخوار ذهنی مدام به نکات منفی، خاطرات منفی و جنبههای منفی فکر میکنیم و بعد از مدتی به آن اعتیاد پیدا میکنیم. این نشخوار منفی میتواند گریبان همه ما را بگیرد.
از فردی که همسرش به وی خیانت کرده تا کارآفرینی که ورشکست شده، تا کاندیدایی که در انتخابات رای نیاورده یا روزنامه نگاری که به ناحق زندانی شده، ورزشکاری که مصدوم شده و دیگر نمیتواند ورزش حرفهای کند.
تجویز راهبردی
برای رهایی از دام گفتگوهای درونی منفی تکراری (نشخوار ذهنی) چه میتوان کرد؟
۱. تكنيك برگردانی مثبت یا انحراف فکر: به صورت ارادی به چيزی توجه كنيد كه مثبت است. بازیهای فكری کنيد. هر کاری كه مستلزم به كارگيری فكر است. تلفن را برداريد و به دوستان زنگ بزنيد. خلاصه فقط ذهنتان را با هر چيز كوچكی مشغول کنید. يك عدد پيچيده مثل ۹۵۸۴۷۴ را درنظر بگیرید و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد. اين تكنيك بخاطر اينست كه مكانيزم ذهن طوريست كه در يك آن نمیتواند به دو نقطه توجه كند.
۲. تکنیک تاخير فكر:
برای آمدن فكرهای منفی تکراری به ذهنتان وقت تعيين كنيد و وقتی اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شوند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعت كه به آنها اختصاص دادهاید، بيايند و تدريجا اين ساعات را محدودتر كنيد. این نشان میدهد که شما ارباب هستید و آنها (افکار منفی تکراری) نوکر.
۳. تکنیک تدوین فکر:
قلم و كاغذ برداريد و همهی افكار منفی خود را بنويسيد ترجیحا با زبان طنز! نوشتن بار سنگين افكار فكری را سبك كرده و گاه با خواندن نوشتهها ممكن است شما را به خنده يا شگفتی از افكار غيرمنطقی خود وادارد. در عين حال وقتی فكرتان را نوشتيد به راحتی میتوانید آن را بررسی و خطاهايش را شناسایی نماييد.
۴. تکنیک تصور بدترین حالت ممکن و اقدام:
در نگاه اول ممکن است این روش اشتباه به نظر برسد اما این روش دو فایده اساسی دارد. به جای اینکه مدام در مورد نگرانیهای آینده فکر کنید به بدترین حالت ممکن فکر کنید. زمانی که به بدترین حالت ممکن فکر میکنید، میبینید آنقدرها هم بد نیست و تنها این ذهن شماست که آن را بزرگ کرده. همین طور شما میتوانید خود را برای اقدامات جبرانی و پیشگیرانه بعدی آماده کنید. به جای ترس از اقدام، بزنید به قلب ماجرا و دست به کار شوید.
۵. تکنیک تعریف ماموریت جدید:
نشخوار ذهنی، فكری زايد است و فكر زايد زاييده وقت زايد و وقت زايد زاييده بيكاری، با دست زدن به يك فعاليت كه شما را در حالت برانگيختگی قرار دهد میتوانید از حالت نشخوار ذهنی فاصله بگيريد. مثلا اگر در کارآفرینی شکست خوردهاید، یک ایده جدید را دنبال کنید. اگر دیگر نمیتوانید ورزش حرفهای کنید، خوب به مربی شدن فکر کنید! اگر به تازگی جدا شدهاید، به تمام کارهایی فکر کنید که در زمان زندگی مشترک فرصتش را نداشتید انجام دهید. خداوند درهای بسیاری را پیش روی ما قرار داده است.
@organizationalbehavior
همه ما، گفتگوی درونی را میشناسیم. از لحظهای که از خواب بیدار میشویم تا زمانی که میخوابیم یک نفر همیشه درون سر ما مدام درحال حرف زدن است.
هم اکنون که این متن را میخوانید، او دارد حرف میزند. همه ما این گفتگوی درونی را داریم. این گفتگوی درونی گاهی اوقات به نشخوار ذهنی منفی تبدیل میشود.
گاهی اوقات دچار مسالهای مانند نشخوار میشویم. یعنی به یک موضوع بارها و بارها فکر میکنیم و متاسفانه در یک حلقه بیپایان و بینتیجه گیر میافتیم و فکر کردن به یک موضوع و تکرار مدام در ذهن آن را میبلعیم و دوباره آن را میآوریم بالا و دوباره آن را میجویم. (یک دور تسلسل باطل)
در گفتگوهای تکراری درونی یا نشخوار ذهنی مدام به نکات منفی، خاطرات منفی و جنبههای منفی فکر میکنیم و بعد از مدتی به آن اعتیاد پیدا میکنیم. این نشخوار منفی میتواند گریبان همه ما را بگیرد.
از فردی که همسرش به وی خیانت کرده تا کارآفرینی که ورشکست شده، تا کاندیدایی که در انتخابات رای نیاورده یا روزنامه نگاری که به ناحق زندانی شده، ورزشکاری که مصدوم شده و دیگر نمیتواند ورزش حرفهای کند.
تجویز راهبردی
برای رهایی از دام گفتگوهای درونی منفی تکراری (نشخوار ذهنی) چه میتوان کرد؟
۱. تكنيك برگردانی مثبت یا انحراف فکر: به صورت ارادی به چيزی توجه كنيد كه مثبت است. بازیهای فكری کنيد. هر کاری كه مستلزم به كارگيری فكر است. تلفن را برداريد و به دوستان زنگ بزنيد. خلاصه فقط ذهنتان را با هر چيز كوچكی مشغول کنید. يك عدد پيچيده مثل ۹۵۸۴۷۴ را درنظر بگیرید و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد. اين تكنيك بخاطر اينست كه مكانيزم ذهن طوريست كه در يك آن نمیتواند به دو نقطه توجه كند.
۲. تکنیک تاخير فكر:
برای آمدن فكرهای منفی تکراری به ذهنتان وقت تعيين كنيد و وقتی اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شوند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعت كه به آنها اختصاص دادهاید، بيايند و تدريجا اين ساعات را محدودتر كنيد. این نشان میدهد که شما ارباب هستید و آنها (افکار منفی تکراری) نوکر.
۳. تکنیک تدوین فکر:
قلم و كاغذ برداريد و همهی افكار منفی خود را بنويسيد ترجیحا با زبان طنز! نوشتن بار سنگين افكار فكری را سبك كرده و گاه با خواندن نوشتهها ممكن است شما را به خنده يا شگفتی از افكار غيرمنطقی خود وادارد. در عين حال وقتی فكرتان را نوشتيد به راحتی میتوانید آن را بررسی و خطاهايش را شناسایی نماييد.
۴. تکنیک تصور بدترین حالت ممکن و اقدام:
در نگاه اول ممکن است این روش اشتباه به نظر برسد اما این روش دو فایده اساسی دارد. به جای اینکه مدام در مورد نگرانیهای آینده فکر کنید به بدترین حالت ممکن فکر کنید. زمانی که به بدترین حالت ممکن فکر میکنید، میبینید آنقدرها هم بد نیست و تنها این ذهن شماست که آن را بزرگ کرده. همین طور شما میتوانید خود را برای اقدامات جبرانی و پیشگیرانه بعدی آماده کنید. به جای ترس از اقدام، بزنید به قلب ماجرا و دست به کار شوید.
۵. تکنیک تعریف ماموریت جدید:
نشخوار ذهنی، فكری زايد است و فكر زايد زاييده وقت زايد و وقت زايد زاييده بيكاری، با دست زدن به يك فعاليت كه شما را در حالت برانگيختگی قرار دهد میتوانید از حالت نشخوار ذهنی فاصله بگيريد. مثلا اگر در کارآفرینی شکست خوردهاید، یک ایده جدید را دنبال کنید. اگر دیگر نمیتوانید ورزش حرفهای کنید، خوب به مربی شدن فکر کنید! اگر به تازگی جدا شدهاید، به تمام کارهایی فکر کنید که در زمان زندگی مشترک فرصتش را نداشتید انجام دهید. خداوند درهای بسیاری را پیش روی ما قرار داده است.
@organizationalbehavior
💢گزارش رضایت شغلی در ایران
(بر اساس دادههای سال ۱۴۰۳)
✒️ دکتر مالک شیخی
بررسی وضعیت رضایت شغلی در آخرین گزارش دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۳ بر اساس نظرسنجی از ۳۱,۰۴۸ نفر و در ۲۷۹ سازمان مختلف منتشر شد.
ابعاد مختلف رضایت شغلی
بررسی جزئیتر دادههای این گزارش نشان میدهد که رضایت از "نفس کار" با ۷۱ درصد بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است. این موضوع بیانگر آن است که بیشتر کارکنان از ماهیت شغلی خود احساس رضایت دارند و احتمالاً کارشان را معنادار و ارزشمند تلقی میکنند.
در مقابل، رضایت از "حقوق و مزایا" با ۲۸ درصد، پایینترین سطح را نشان میدهد. این موضوع یکی از دغدغههای اساسی در بازار کار ایران است، چرا که حقوق و مزایا یکی از عوامل کلیدی در ایجاد انگیزه برای کارکنان محسوب میشود. پایین بودن رضایت از این بخش میتواند نشاندهنده نارضایتی از سطح دستمزدها، مزایای ناکافی، یا مشکلات مربوط به پرداختهای غیرمنظم باشد.
رضایت از "همکاران" (۶۵ درصد) و "مافوق" (۶۲ درصد) در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد که نشان میدهد کارکنان تعاملات کاری خوبی با اطرافیان خود دارند. اما میزان رضایت از "فرصت ارتقا" (۴۱ درصد) نسبتاً پایین است که ممکن است به دلیل نبود مسیرهای شغلی مشخص، موانع بوروکراتیک یا محدودیت در فرصتهای رشد حرفهای باشد.
دادههای بخش دوم این گزارش نشان میدهد روند نزولی رضایت شغلی طی سالهای اخیر با کاهش تدریجی رضایت شغلی در کشور طی چهار سال اخیر است که میتواند زنگ خطری برای سیاستگذاران حوزه کار و اشتغال باشد.
همچنین، میزان نارضایتی از شغل که در سال ۱۴۰۰ برابر با ۳۱ درصد بوده، در سال ۱۴۰۳ به ۳۸ درصد افزایش یافته است. این افزایش نگرانکننده میتواند دلایل متعددی داشته باشد، از جمله کاهش قدرت خرید، عدم تطابق شغل با مهارتها، ناامنی شغلی، یا افزایش فشارهای کاری.
با توجه به روند نزولی رضایت شغلی و افزایش نارضایتی، ضروری است که سیاستگذاران و مدیران سازمانها اقدامات مؤثری برای بهبود شرایط کاری انجام دهند. ایجاد فرصتهای رشد حرفهای، بهبود تعاملات سازمانی و کاهش فشارهای کاری از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند.
البته وضعیت رضایت از حقوق و دستمزد در دیگر کشورها نیز وضعیت مناسبی ندارد و میانگین ۲۰ درصد برای آن گزارش شده است.
@organizationalbehavior
(بر اساس دادههای سال ۱۴۰۳)
✒️ دکتر مالک شیخی
بررسی وضعیت رضایت شغلی در آخرین گزارش دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۳ بر اساس نظرسنجی از ۳۱,۰۴۸ نفر و در ۲۷۹ سازمان مختلف منتشر شد.
ابعاد مختلف رضایت شغلی
بررسی جزئیتر دادههای این گزارش نشان میدهد که رضایت از "نفس کار" با ۷۱ درصد بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است. این موضوع بیانگر آن است که بیشتر کارکنان از ماهیت شغلی خود احساس رضایت دارند و احتمالاً کارشان را معنادار و ارزشمند تلقی میکنند.
در مقابل، رضایت از "حقوق و مزایا" با ۲۸ درصد، پایینترین سطح را نشان میدهد. این موضوع یکی از دغدغههای اساسی در بازار کار ایران است، چرا که حقوق و مزایا یکی از عوامل کلیدی در ایجاد انگیزه برای کارکنان محسوب میشود. پایین بودن رضایت از این بخش میتواند نشاندهنده نارضایتی از سطح دستمزدها، مزایای ناکافی، یا مشکلات مربوط به پرداختهای غیرمنظم باشد.
رضایت از "همکاران" (۶۵ درصد) و "مافوق" (۶۲ درصد) در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد که نشان میدهد کارکنان تعاملات کاری خوبی با اطرافیان خود دارند. اما میزان رضایت از "فرصت ارتقا" (۴۱ درصد) نسبتاً پایین است که ممکن است به دلیل نبود مسیرهای شغلی مشخص، موانع بوروکراتیک یا محدودیت در فرصتهای رشد حرفهای باشد.
دادههای بخش دوم این گزارش نشان میدهد روند نزولی رضایت شغلی طی سالهای اخیر با کاهش تدریجی رضایت شغلی در کشور طی چهار سال اخیر است که میتواند زنگ خطری برای سیاستگذاران حوزه کار و اشتغال باشد.
همچنین، میزان نارضایتی از شغل که در سال ۱۴۰۰ برابر با ۳۱ درصد بوده، در سال ۱۴۰۳ به ۳۸ درصد افزایش یافته است. این افزایش نگرانکننده میتواند دلایل متعددی داشته باشد، از جمله کاهش قدرت خرید، عدم تطابق شغل با مهارتها، ناامنی شغلی، یا افزایش فشارهای کاری.
با توجه به روند نزولی رضایت شغلی و افزایش نارضایتی، ضروری است که سیاستگذاران و مدیران سازمانها اقدامات مؤثری برای بهبود شرایط کاری انجام دهند. ایجاد فرصتهای رشد حرفهای، بهبود تعاملات سازمانی و کاهش فشارهای کاری از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند.
البته وضعیت رضایت از حقوق و دستمزد در دیگر کشورها نیز وضعیت مناسبی ندارد و میانگین ۲۰ درصد برای آن گزارش شده است.
@organizationalbehavior
Forwarded from تعالی منابع انسانی
💢 هاروارد بیزینس ریویو مقالهای با نام «محاسبه بازده شخصیت» را منتشر کرده که در این مقاله در جستجوی پاسخ به این سوال بوده است:
"آیا میان ویژگیهای شخصیتی مدیران یا مالکان کسب و کار سازمانها با دستاوردهای مالی و تجاری سازمان رابطهای برقرار است؟"
🔶 از بین 500 صفت اخلاقی پسندیده، در نهایت 4 اصل اخلاقی اساسی را برگزیدهاند:
1️⃣ صداقت (Integrity)
2️⃣ مسئولیت (Responsibility)
3️⃣ بخشندگی (Forgiveness)
4️⃣ دلسوزی (Compassion)
▪️این 4 اصل در 84 سازمان خصوصی امریکایی که عملکرد تجاری مشخص داشتند، بررسی شد، با کمال تعجب نتیجه کمی دور از انتظار بوده است:
🔹 سازمانهایی که در آن، کارکنان احساس میکنند دارای «مدیرانی خیرخواه» هستند (مدیرانی که امتیاز بالایی در 4 صفت یاد شده دارند) به طور محسوسی عملکرد بهتری نسبت به سازمانهایی دارند که مدیران آنها اقبال چندانی به این موضوعات ندارند و یا آنها را رعایت نمیکنند. نکته جالب اینجاست که معمولا اینگونه مدیران از این ضعف شخصیتی خود، آگاه نیستند.
@hrm_academy
"آیا میان ویژگیهای شخصیتی مدیران یا مالکان کسب و کار سازمانها با دستاوردهای مالی و تجاری سازمان رابطهای برقرار است؟"
🔶 از بین 500 صفت اخلاقی پسندیده، در نهایت 4 اصل اخلاقی اساسی را برگزیدهاند:
1️⃣ صداقت (Integrity)
2️⃣ مسئولیت (Responsibility)
3️⃣ بخشندگی (Forgiveness)
4️⃣ دلسوزی (Compassion)
▪️این 4 اصل در 84 سازمان خصوصی امریکایی که عملکرد تجاری مشخص داشتند، بررسی شد، با کمال تعجب نتیجه کمی دور از انتظار بوده است:
🔹 سازمانهایی که در آن، کارکنان احساس میکنند دارای «مدیرانی خیرخواه» هستند (مدیرانی که امتیاز بالایی در 4 صفت یاد شده دارند) به طور محسوسی عملکرد بهتری نسبت به سازمانهایی دارند که مدیران آنها اقبال چندانی به این موضوعات ندارند و یا آنها را رعایت نمیکنند. نکته جالب اینجاست که معمولا اینگونه مدیران از این ضعف شخصیتی خود، آگاه نیستند.
@hrm_academy
💢مه مغزی در سازمانها و جامعه امروز ایران
🖊دکتر حسن بودلایی
■وقتی ذهنها در مه فرو میروند...
چند بار شده وسط جلسه کاری، خیره به مانیتور، حس کنی که هیچچیز توی ذهنت درست جا نمیافته؟ یا صبحها با کلی برنامه و ایده از خواب بیدار بشی، ولی وقتی پشت میز میشینی، فقط مات و مبهوت به کارهای عقبمونده نگاه کنی؟ انگار یه پرده نامرئی بین تو و دنیای واقعی کشیده شده و مغزت نمیتونه مثل قبل کار کنه.
□این وضعیت، همون "مه مغزی" (Brain Fog) معروفه، حالتی که باعث میشه تمرکز نداشته باشی، فراموشکار بشی، تصمیمگیری برات سخت بشه و احساس کنی که ذهنت، اون تیزی و شفافیت قبل رو از دست داده.
●اما توی ایران امروز، این فقط یه مشکل فردی نیست. این یه بیماری اجتماعی شده که داره از کارکنان ادارات و شرکتها گرفته تا مدیران و سیاستگذاران، همه رو درگیر خودش میکنه. انگار یه ابر سیاه از استرس، ناامیدی و فرسودگی ذهنی روی کشور سایه انداخته، و این مه مغزی، داره بهرهوری، خلاقیت و حتی امید به آینده رو از بین میبره.
○مه مغزی در سازمانها؛ وقتی کار از کار افتاده!
تو بیشتر سازمانهای ایرانی، از شرکتهای خصوصی گرفته تا نهادهای دولتی، یه بیحالی عجیب موج میزنه. جلسات کشدار، تصمیمات نصفهنیمه، انگیزههای سوخته، و آدمهایی که سر کارن، ولی واقعا کار نمیکنن.
■کارمندها گیج و سردرگم، مدیرها بیحوصله و منفعل، و هیچکس نمیدونه فرداش قراره چه اتفاقی بیفته. نتیجه؟ تأخیر در پروژهها، بهرهوری پایین، تصمیمگیریهای اشتباه، و سازمانهایی که دیگه نمیتونن رو پای خودشون بایستن.
□دلایل اصلی مه مغزی در جامعه و سازمانها
مه مغزی توی سازمانهای ایران، از کجا میاد؟ دلایلش رو میشه تو چند بخش اصلی خلاصه کرد:
۱. ترس، استرس و ناامنی ذهنی
• اخبار پر از تهدیدات جنگ، حملههای نظامی، تنشهای بینالمللی
• ناامیدی از آینده، مهاجرت بهترین نیروها، ترس از فروپاشی اقتصادی
• بیاعتمادی به حاکمیت، تصمیمات لحظهای و غیرقابل پیشبینی مسئولان
۲. اقتصاد بیمار و روزگار سخت معیشتی
• دلار روزی یه قیمت داره، تورم لحظهای تغییر میکنه، حقوقها بیارزش میشن
• قشر کارگر و کارمند، قدرت خریدشون سقوط کرده، آیندهای برای پسانداز نمیبینن
• هزینه مسکن، آموزش، درمان و حتی یه زندگی ساده، کمرشکن شده
۳. مدیران بیکفایت، غرق در رفاه و شعارهای توخالی
• مدیرهایی که حقوقهای نجومی میگیرن ولی نسخه ریاضت برای مردم میپیچن
• سیاستمدارهایی که از پشت شیشههای دودی ماشینهای لوکس، برای مردم نسخه صبر و استقامت میپیچن
• تصمیمگیریهای غیرکارشناسی، تغییرات بیمنطق و ناپایدار در قوانین، و یه ساختار پر از فساد که انگیزهها رو نابود کرده
۴. فرهنگ فرسایشی محیطهای کاری
• ساعات کاری طولانی، ولی بدون خروجی مؤثر
• مدیریت سنتی، نبود خلاقیت، سرکوب ایدههای جدید
• جلسات بیهدف، فرسودگی شغلی و نبود انگیزه برای پیشرفت
●چطور از مه مغزی خارج بشیم؟ راهکارها برای افراد و سازمانها
هیچکس نمیتونه یهشبه همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران رو حل کنه، ولی هرکسی میتونه برای خودش و محیط اطرافش، یه تغییر ایجاد کنه.
○راهکارهای فردی برای کاهش مه مغزی
- کنترل ورودیهای ذهنی: کمتر اخبار منفی ببین، منابع اطلاعاتی معتبر انتخاب کن، و از بحثهای بیحاصل فاصله بگیر.
- تغذیه سالم و خواب کافی: بدن خسته، ذهن خسته تولید میکنه. غذای خوب، ویتامینهای مورد نیاز مغز، و خواب باکیفیت، معجزه میکنه.
- ورزش و فعالیت بدنی: حتی نیم ساعت پیادهروی ساده، میتونه ذهنت رو از فشارهای روزمره آزاد کنه.
- مدیریت استرس: تکنیکهای تنفس، مدیتیشن، یا حتی یه سرگرمی مثل کتابخوانی، میتونه استرس رو کنترل کنه.
- هدفگذاری شخصی: توی این وضعیت، باید یه راه برای رشد خودت پیدا کنی. حتی یادگیری یه مهارت جدید، میتونه حس پیشرفت بده و ذهنت رو زنده نگه داره.
■راهکارهای سازمانی برای خروج از بحران مه مغزی
- جلسات هدفمند و کوتاه: حذف جلسات بینتیجه و جایگزین کردنشون با جلسات کوتاه، چابک و نتیجهمحور
- محیط کاری شفاف و بدون استرس: کاهش فشارهای بیهوده، حمایت از کارکنان و دادن آزادی عمل بیشتر
- افزایش آموزشهای کاربردی: نه فقط برای افزایش مهارت، بلکه برای بالا بردن انگیزه و خلاقیت
- تمرکز بر بهرهوری واقعی: دور شدن از کارهای نمایشی و تمرکز روی کارهای مؤثر
@organizationalbehavior
🖊دکتر حسن بودلایی
■وقتی ذهنها در مه فرو میروند...
چند بار شده وسط جلسه کاری، خیره به مانیتور، حس کنی که هیچچیز توی ذهنت درست جا نمیافته؟ یا صبحها با کلی برنامه و ایده از خواب بیدار بشی، ولی وقتی پشت میز میشینی، فقط مات و مبهوت به کارهای عقبمونده نگاه کنی؟ انگار یه پرده نامرئی بین تو و دنیای واقعی کشیده شده و مغزت نمیتونه مثل قبل کار کنه.
□این وضعیت، همون "مه مغزی" (Brain Fog) معروفه، حالتی که باعث میشه تمرکز نداشته باشی، فراموشکار بشی، تصمیمگیری برات سخت بشه و احساس کنی که ذهنت، اون تیزی و شفافیت قبل رو از دست داده.
●اما توی ایران امروز، این فقط یه مشکل فردی نیست. این یه بیماری اجتماعی شده که داره از کارکنان ادارات و شرکتها گرفته تا مدیران و سیاستگذاران، همه رو درگیر خودش میکنه. انگار یه ابر سیاه از استرس، ناامیدی و فرسودگی ذهنی روی کشور سایه انداخته، و این مه مغزی، داره بهرهوری، خلاقیت و حتی امید به آینده رو از بین میبره.
○مه مغزی در سازمانها؛ وقتی کار از کار افتاده!
تو بیشتر سازمانهای ایرانی، از شرکتهای خصوصی گرفته تا نهادهای دولتی، یه بیحالی عجیب موج میزنه. جلسات کشدار، تصمیمات نصفهنیمه، انگیزههای سوخته، و آدمهایی که سر کارن، ولی واقعا کار نمیکنن.
■کارمندها گیج و سردرگم، مدیرها بیحوصله و منفعل، و هیچکس نمیدونه فرداش قراره چه اتفاقی بیفته. نتیجه؟ تأخیر در پروژهها، بهرهوری پایین، تصمیمگیریهای اشتباه، و سازمانهایی که دیگه نمیتونن رو پای خودشون بایستن.
□دلایل اصلی مه مغزی در جامعه و سازمانها
مه مغزی توی سازمانهای ایران، از کجا میاد؟ دلایلش رو میشه تو چند بخش اصلی خلاصه کرد:
۱. ترس، استرس و ناامنی ذهنی
• اخبار پر از تهدیدات جنگ، حملههای نظامی، تنشهای بینالمللی
• ناامیدی از آینده، مهاجرت بهترین نیروها، ترس از فروپاشی اقتصادی
• بیاعتمادی به حاکمیت، تصمیمات لحظهای و غیرقابل پیشبینی مسئولان
۲. اقتصاد بیمار و روزگار سخت معیشتی
• دلار روزی یه قیمت داره، تورم لحظهای تغییر میکنه، حقوقها بیارزش میشن
• قشر کارگر و کارمند، قدرت خریدشون سقوط کرده، آیندهای برای پسانداز نمیبینن
• هزینه مسکن، آموزش، درمان و حتی یه زندگی ساده، کمرشکن شده
۳. مدیران بیکفایت، غرق در رفاه و شعارهای توخالی
• مدیرهایی که حقوقهای نجومی میگیرن ولی نسخه ریاضت برای مردم میپیچن
• سیاستمدارهایی که از پشت شیشههای دودی ماشینهای لوکس، برای مردم نسخه صبر و استقامت میپیچن
• تصمیمگیریهای غیرکارشناسی، تغییرات بیمنطق و ناپایدار در قوانین، و یه ساختار پر از فساد که انگیزهها رو نابود کرده
۴. فرهنگ فرسایشی محیطهای کاری
• ساعات کاری طولانی، ولی بدون خروجی مؤثر
• مدیریت سنتی، نبود خلاقیت، سرکوب ایدههای جدید
• جلسات بیهدف، فرسودگی شغلی و نبود انگیزه برای پیشرفت
●چطور از مه مغزی خارج بشیم؟ راهکارها برای افراد و سازمانها
هیچکس نمیتونه یهشبه همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران رو حل کنه، ولی هرکسی میتونه برای خودش و محیط اطرافش، یه تغییر ایجاد کنه.
○راهکارهای فردی برای کاهش مه مغزی
- کنترل ورودیهای ذهنی: کمتر اخبار منفی ببین، منابع اطلاعاتی معتبر انتخاب کن، و از بحثهای بیحاصل فاصله بگیر.
- تغذیه سالم و خواب کافی: بدن خسته، ذهن خسته تولید میکنه. غذای خوب، ویتامینهای مورد نیاز مغز، و خواب باکیفیت، معجزه میکنه.
- ورزش و فعالیت بدنی: حتی نیم ساعت پیادهروی ساده، میتونه ذهنت رو از فشارهای روزمره آزاد کنه.
- مدیریت استرس: تکنیکهای تنفس، مدیتیشن، یا حتی یه سرگرمی مثل کتابخوانی، میتونه استرس رو کنترل کنه.
- هدفگذاری شخصی: توی این وضعیت، باید یه راه برای رشد خودت پیدا کنی. حتی یادگیری یه مهارت جدید، میتونه حس پیشرفت بده و ذهنت رو زنده نگه داره.
■راهکارهای سازمانی برای خروج از بحران مه مغزی
- جلسات هدفمند و کوتاه: حذف جلسات بینتیجه و جایگزین کردنشون با جلسات کوتاه، چابک و نتیجهمحور
- محیط کاری شفاف و بدون استرس: کاهش فشارهای بیهوده، حمایت از کارکنان و دادن آزادی عمل بیشتر
- افزایش آموزشهای کاربردی: نه فقط برای افزایش مهارت، بلکه برای بالا بردن انگیزه و خلاقیت
- تمرکز بر بهرهوری واقعی: دور شدن از کارهای نمایشی و تمرکز روی کارهای مؤثر
@organizationalbehavior
💢نتیجهگیری: مه مغزی را نپذیریم.
• جامعهای که توی مه گیر کنه، کمکم مسیرش رو گم میکنه. توی این شرایط سخت، یا باید تسلیم شد و توی همون تاریکی موند، یا راهی برای بیرون اومدن پیدا کرد.
• مه مغزی، یه چیز بیرونی نیست که به ما تحمیل بشه. این یه واکنش ذهنیه، به شرایطی که توش زندگی میکنیم. پس اگر سیستم مشکل داره، ما میتونیم ذهن خودمون رو نجات بدیم. با تغییر سبک زندگی، پیدا کردن هدفهای جدید، و ساختن محیطهای کاری بهتر، میشه از این وضعیت بیرون اومد.
• توی سازمانها، توی زندگی شخصی، توی جامعه، باید هوشیار باشیم. نباید بذاریم یه سیستم ناکارآمد، فکر کردن، خلاقیت و امید رو ازمون بگیره. راه سختیه، ولی ممکنه. تنها چیزی که نباید از دست بدیم، همین ذهن شفاف و آگاهیه، که میتونه مسیر رو پیدا کنه، حتی توی تاریکترین روزها.
@organizationalbehavior
• جامعهای که توی مه گیر کنه، کمکم مسیرش رو گم میکنه. توی این شرایط سخت، یا باید تسلیم شد و توی همون تاریکی موند، یا راهی برای بیرون اومدن پیدا کرد.
• مه مغزی، یه چیز بیرونی نیست که به ما تحمیل بشه. این یه واکنش ذهنیه، به شرایطی که توش زندگی میکنیم. پس اگر سیستم مشکل داره، ما میتونیم ذهن خودمون رو نجات بدیم. با تغییر سبک زندگی، پیدا کردن هدفهای جدید، و ساختن محیطهای کاری بهتر، میشه از این وضعیت بیرون اومد.
• توی سازمانها، توی زندگی شخصی، توی جامعه، باید هوشیار باشیم. نباید بذاریم یه سیستم ناکارآمد، فکر کردن، خلاقیت و امید رو ازمون بگیره. راه سختیه، ولی ممکنه. تنها چیزی که نباید از دست بدیم، همین ذهن شفاف و آگاهیه، که میتونه مسیر رو پیدا کنه، حتی توی تاریکترین روزها.
@organizationalbehavior
💢 این پست چند سال پیش در کانال به اشتراک گذاشته است. از آنجا که دوستان زیادی به تازگی عضو کانال شده اند و چند نفر از اعضای کانال نیز کتب معتبر رفتار سازمانی رو برای مطالعه درخواست کردند، دوباره این پست رو به اشتراک گذاشته می شود.
سیر مطالعاتی رفتار سازمانی
( مطالعه کتب رفتار سازمانی از آسان به سخت یا از مقدماتی به پیشرفته)
1-مدیریت رفتار سازمانی- دکتر رضائیان
2-رفتار سازمانی- رابینز- ترجمه اعرابی و تقی زاده مطلق
3- رفتار سازمانی (سطح فردی)- دکتر قلی پور
4- رفتار سازمانی- دو جلدی- رابینز و جاج- ترجمه زارع 5- رفتار سازمانی- گریفین و مورهد- ترجمه الوانی و معمازاده طهران 6. مدیریت رفتار سازمانی- هرسی و بلانچارد- ترجمه علاقه بند 7- مديريت رفتار سازماني با رويكرد روانشناسانه، جي .دوبرين ، مترجمان، کردی و آدری
8- مدیریت رفتارهای سیاسی در سازمان (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
9- مدیریت تعارض و مذاکره (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان 10- مبانی و رویکردهای مدیریت خویشتن- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
11- مبانی فلسفی و تئوری های رهبری و رفتار سازمانی- دکتر افجه
12- مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته- دکتر زارعی متین
13- مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته- دکتر سیدنقوی
14- انتظار عدالت و عدالت در سازمان- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
15- مدیریت فشار روانی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
16- تیم سازی در قرن بیست و یک- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
17- تعامل انسان و سیستم اطلاعاتی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
18- فرآگرد ادراک و ادراک اجتماعی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
19- رهبری سازمانی- دکتر افجه
20- مدیریت رفتار سازمانی بین المللی- آدلر و گاندرسن- ترجمه الوانی و همکاران . کتب شماره 2، 5 و 7 هم پوشانی زیادی با هم دارند.
و خواندن یکی از آنها کفایت می کند.
این لیست صرفا برای آشنایی با کتب معتبر ترجمه و تالیف رفتار سازمانی است.
✏️ محمدحسین شجاعی
@organizationalbehavior
سیر مطالعاتی رفتار سازمانی
( مطالعه کتب رفتار سازمانی از آسان به سخت یا از مقدماتی به پیشرفته)
1-مدیریت رفتار سازمانی- دکتر رضائیان
2-رفتار سازمانی- رابینز- ترجمه اعرابی و تقی زاده مطلق
3- رفتار سازمانی (سطح فردی)- دکتر قلی پور
4- رفتار سازمانی- دو جلدی- رابینز و جاج- ترجمه زارع 5- رفتار سازمانی- گریفین و مورهد- ترجمه الوانی و معمازاده طهران 6. مدیریت رفتار سازمانی- هرسی و بلانچارد- ترجمه علاقه بند 7- مديريت رفتار سازماني با رويكرد روانشناسانه، جي .دوبرين ، مترجمان، کردی و آدری
8- مدیریت رفتارهای سیاسی در سازمان (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
9- مدیریت تعارض و مذاکره (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان 10- مبانی و رویکردهای مدیریت خویشتن- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
11- مبانی فلسفی و تئوری های رهبری و رفتار سازمانی- دکتر افجه
12- مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته- دکتر زارعی متین
13- مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته- دکتر سیدنقوی
14- انتظار عدالت و عدالت در سازمان- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
15- مدیریت فشار روانی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
16- تیم سازی در قرن بیست و یک- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
17- تعامل انسان و سیستم اطلاعاتی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
18- فرآگرد ادراک و ادراک اجتماعی- (رفتار سازمانی پیشرفته)- دکتر رضائیان
19- رهبری سازمانی- دکتر افجه
20- مدیریت رفتار سازمانی بین المللی- آدلر و گاندرسن- ترجمه الوانی و همکاران . کتب شماره 2، 5 و 7 هم پوشانی زیادی با هم دارند.
و خواندن یکی از آنها کفایت می کند.
این لیست صرفا برای آشنایی با کتب معتبر ترجمه و تالیف رفتار سازمانی است.
✏️ محمدحسین شجاعی
@organizationalbehavior
🌲 همراهان گرامی 🌲
در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
در ادامه آدرس چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
💢چند توصيه مهم براي زندگي شغلي
🔺كاري را ياد بگيريد كه در بازار براي آن تقاضا باشد.
🔺آن كار را بهتر از بقيه بلد باشيد.
🔺در ۲۲ تا ۲۶ سالگي در دو شركت كار كنيد. يكي، كمپاني بزرگ چندين ساله كه در آن يك فرآيند را به طور كامل بياموزيد و با مفهوم ساختار سازمان آشنا شويد؛ یکی شركت كوچكتر و موفق كه با مدير يا مالك آن دائما در تماس بوده و مفاهيمی چون عملگرايي و جاهطلبي را ياد بگيريد.
🔺مديريت مديرتان اهميت بالاتري از مديريت كاركنانتان دارد.
🔺صنعتتان را كاملا عوض نكنيد. حتيالمقدور به همان صنعت و يا صنايع مشابه برويد.
🔺در شش سال اول زندگي شغلي، درآمد كماهميتترين چيز است.
🔺از شبكهسازي در صنعتتان در داخل و خارج كشور غافل نشويد.
🔺طوري كار كنيد كه انگار شركت خودتان است و در آستانه ورشكستگي هستيد.
🔺هرگز روابط خانوادگي، عاطفي و دوستانه را در محيط كار ايجاد نكنيد.
🔺بدون سابقه مديريت، مديريت خواندن مسخره است.
🔺شيكترين لباسهايتان را در محيط كار بپوشيد.
✍کانال آموزه های سازمانی
@organizationalbehavior
🔺كاري را ياد بگيريد كه در بازار براي آن تقاضا باشد.
🔺آن كار را بهتر از بقيه بلد باشيد.
🔺در ۲۲ تا ۲۶ سالگي در دو شركت كار كنيد. يكي، كمپاني بزرگ چندين ساله كه در آن يك فرآيند را به طور كامل بياموزيد و با مفهوم ساختار سازمان آشنا شويد؛ یکی شركت كوچكتر و موفق كه با مدير يا مالك آن دائما در تماس بوده و مفاهيمی چون عملگرايي و جاهطلبي را ياد بگيريد.
🔺مديريت مديرتان اهميت بالاتري از مديريت كاركنانتان دارد.
🔺صنعتتان را كاملا عوض نكنيد. حتيالمقدور به همان صنعت و يا صنايع مشابه برويد.
🔺در شش سال اول زندگي شغلي، درآمد كماهميتترين چيز است.
🔺از شبكهسازي در صنعتتان در داخل و خارج كشور غافل نشويد.
🔺طوري كار كنيد كه انگار شركت خودتان است و در آستانه ورشكستگي هستيد.
🔺هرگز روابط خانوادگي، عاطفي و دوستانه را در محيط كار ايجاد نكنيد.
🔺بدون سابقه مديريت، مديريت خواندن مسخره است.
🔺شيكترين لباسهايتان را در محيط كار بپوشيد.
✍کانال آموزه های سازمانی
@organizationalbehavior
Forwarded from مدیریت به زبان ساده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢متأسفانه در فرآیند جذب و استخدام برخی از شرکت ها در ایران، همچنان شاهد رفتارهای غیرحرفهای و غیراخلاقی هستیم که باعث بیاعتمادی و دلسردی متقاضیان کار نسبت به بازار کار و فرهنگ سازمانی شرکتها میگردد. یکی از رایجترین این مشکلات، ورود مصاحبهکنندگان به حریم شخصی افراد به جای ارزیابی توانمندیها و شایستگیهای شغلی آنهاست.
این کلیپ نمونهای از چنین رفتارهای نادرستی را نشان میدهد، جایی که به جای بررسی مهارتهای متقاضی، سوالاتی مطرح میشود که هیچ ارتباطی با موقعیت شغلی مورد نظر ندارند. این رویکرد غیرحرفهای نهتنها تجربهای ناخوشایند برای افراد جویای کار ایجاد میکند، بلکه در بلندمدت به برند کارفرمایی سازمان نیز آسیب میزند.
در دنیای امروز که شفافیت و اعتبار سازمانها از عوامل کلیدی در جذب استعدادهای برتر هستند، چنین رفتارهایی میتواند تصویر نامطلوبی از سازمان در ذهن افراد ایجاد کرده و توانایی آن را در جذب و حفظ نیروهای مستعد کاهش دهد.
✍ منابع انسانی شایستگی محور
@management_simple
این کلیپ نمونهای از چنین رفتارهای نادرستی را نشان میدهد، جایی که به جای بررسی مهارتهای متقاضی، سوالاتی مطرح میشود که هیچ ارتباطی با موقعیت شغلی مورد نظر ندارند. این رویکرد غیرحرفهای نهتنها تجربهای ناخوشایند برای افراد جویای کار ایجاد میکند، بلکه در بلندمدت به برند کارفرمایی سازمان نیز آسیب میزند.
در دنیای امروز که شفافیت و اعتبار سازمانها از عوامل کلیدی در جذب استعدادهای برتر هستند، چنین رفتارهایی میتواند تصویر نامطلوبی از سازمان در ذهن افراد ایجاد کرده و توانایی آن را در جذب و حفظ نیروهای مستعد کاهش دهد.
✍ منابع انسانی شایستگی محور
@management_simple
💢خوش شانستر شويم!
🔺"ری کراک" رئیس افسانه ای مک دونالد و کسی که مک دونالد را به غول صنعت رستوران های فست فود در دنیا تبدیل کرد، طعم موفقیت را در دهه ششم زندگی خود چشید. او برای رسیدن به موفقیت ۳۰ سال تلاش کرد و زمانی به موفقیت رسید که شاید از نظر خیلی ها زمانی برای بازنشستگی باشد.
🔺اگر در حال حاضر مک دونالد با ارزشی بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار در بیش از ۱۱۰ کشور دنیا با ۳۵ هزار شعبه و بیش از ۴۴۰ هزار کارمند مشغول فعالیت است، تنها به این دلیل است که فردی مانند ری کراک با تفکر “شانسِ بیشتر یعنی تلاش” در راس آن بوده است.
پس اگر فکر می کنید که در زندگی، انسان خوششانسی نیستید، به میزان تلاش خود هم نگاهی بیاندازید..
@organizationalbehavior
🔺"ری کراک" رئیس افسانه ای مک دونالد و کسی که مک دونالد را به غول صنعت رستوران های فست فود در دنیا تبدیل کرد، طعم موفقیت را در دهه ششم زندگی خود چشید. او برای رسیدن به موفقیت ۳۰ سال تلاش کرد و زمانی به موفقیت رسید که شاید از نظر خیلی ها زمانی برای بازنشستگی باشد.
🔺اگر در حال حاضر مک دونالد با ارزشی بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار در بیش از ۱۱۰ کشور دنیا با ۳۵ هزار شعبه و بیش از ۴۴۰ هزار کارمند مشغول فعالیت است، تنها به این دلیل است که فردی مانند ری کراک با تفکر “شانسِ بیشتر یعنی تلاش” در راس آن بوده است.
پس اگر فکر می کنید که در زندگی، انسان خوششانسی نیستید، به میزان تلاش خود هم نگاهی بیاندازید..
@organizationalbehavior
💢افزایش ۴۵ درصدی حداقل حقوق کارگران در سال ۱۴۰۴
🔹با تصویب شورایعالی کار، حداقل حقوق و دستمزد کارگران در سال آینده به میزان ۴۵ درصد افزایش یافت.
🔹وزیر کار: حداقل حقوق کارگران از ۷.۱ میلیون تومان به ۱۰.۳۹۹ میلیون تومان افزایش یافت.
@organizationalbehavior
🔹با تصویب شورایعالی کار، حداقل حقوق و دستمزد کارگران در سال آینده به میزان ۴۵ درصد افزایش یافت.
🔹وزیر کار: حداقل حقوق کارگران از ۷.۱ میلیون تومان به ۱۰.۳۹۹ میلیون تومان افزایش یافت.
@organizationalbehavior
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢چرا هر رابطهای که واردش میشی پر از استرس میشه؟
■چند بار در روز کلمه "استرس" رو به کار میبری؟
- "رئیسم خیلی استرسزاست."
- "دوستم مغزم رو خورده، استرس گرفتم."
- "خانوادهم دیوونم کردن از بس استرس میدن."
□گاهی حتی توی جمعهای دوستانه، مسابقهی استرس برگزار میکنیم و هر کسی تلاش میکنه نشون بده که زندگیش چقدر پر از تنش و نگرانیه. اما یه سوال مهم: آیا این همه صحبت کردن دربارهی استرس واقعاً کمکی میکنه؟
●استرس طبیعی در برابر استرسی که خودت ایجاد میکنی.
زندگی پر از چالشهاییه که به طور طبیعی استرس به همراه دارن: بیماری، تصادف، شکست عاطفی و کلی موقعیت دیگه که خارج از کنترل ماست. توی این شرایط، استرس یه واکنش طبیعی محسوب میشه و کسی نمیتونه بهت بگه که چرا نگران یا مضطرب شدی.
○اما استرسی که توی رابطهها تجربه میکنی، داستان متفاوتی داره. این استرس اغلب از درون خودت میاد، نه از بیرون. تفاوتش اینه که وقتی استرسهای طبیعی پیش میان، ممکنه نتونی کاری بکنی. اما وقتی استرسهای درونی و رابطهای رو بشناسی، میتونی کنترلشون کنی و رابطهی سالمتری بسازی. اگه این کار رو نکنی، ممکنه همیشه توی یک چرخهی تکراری از اضطراب و استرس گیر بیفتی. حتی اگه شغل، شهر یا پارتنرت رو تغییر بدی، باز هم استرس همراهت میاد.
■تنشهای درونی، عامل اصلی استرس در رابطهها.
یکی از بزرگترین دلایل استرس توی رابطهها، تنشهای حلنشدهی درونیه. مثلاً بهجای اینکه مشکلی رو توی رابطهات حل کنی، اون رو نادیده میگیری و توی ذهنت نگه میداری. این تنشها مثل یه بمب ساعتی هستن که هر لحظه ممکنه منفجر بشن و باعث اضطراب، بیخوابی، تپش قلب یا حتی حملههای عصبی بشن.
□در ریشهی این تنشها دو نوع تعارض وجود داره:
• درگیری با خودت: یعنی میدونی یه رفتار برات ضرر داره، ولی نمیتونی جلوش رو بگیری. مثلاً برای کاهش اضطرابت پرخوری میکنی، یا کارهایی انجام میدی که بعداً ازشون پشیمون میشی. این تعارض باعث بیقراری و استرس دائمی میشه.
• ترس از درگیری با دیگران: شاید به خاطر ترس از تنهایی یا طرد شدن، مشکلات رابطهات رو پنهان کنی و سکوت کنی. این ترس معمولاً از تجربههای کودکی، ضربههای روحی یا الگوهای ارتباطی ناسالم نشأت میگیره. در نتیجه، به جای گفتوگو و حل مشکل، مدام از خواستههات میگذری و خودت رو قربانی میکنی که در نهایت، استرس بیشتری به همراه داره.
●۵ رفتار که استرس رابطههات رو بیشتر میکنه.
- دائم شکایت میکنی: همیشه یه چیزی برای ناله کردن داری و هیچوقت از چیزی راضی نیستی.
- کینه و ناراحتی رو توی دلت نگه میداری: احساس قربانی بودن و سرزنش کردن دیگران، باعث میشه مدام از درون خودت رو فرسوده کنی.
- خودت رو نادیده میگیری: همیشه نیازهای دیگران برات مهمتر از خودته و به خودت توجه نمیکنی.
- گوشهگیر میشی: وقتی استرس داری، خودت رو از اجتماع دور میکنی و کمتر با دیگران ارتباط میگیری.
- میخوای بقیه رو کنترل کنی: به جای گفتوگو، تلاش میکنی رفتار طرف مقابل رو کنترل کنی تا احساس امنیت بیشتری داشته باشی.
○چطور از این چرخهی استرس بیرون بیای؟
- جسورانه نیازهات رو مطرح کن: همهی درگیریها بد نیستن. گاهی صحبت کردن دربارهی مشکلات میتونه به حلشون کمک کنه.
- احساساتت رو زودتر بیان کن: نذار ناراحتیها و استرسها جمع بشن. هر چی زودتر دربارهشون حرف بزنی، راحتتر حل میشن.
- ریشهی ترسها و اضطرابهات رو پیدا کن: ببین چرا از گفتوگو دربارهی مشکلات فرار میکنی. آیا از طرد شدن میترسی؟ یا تجربههای بد گذشته روی تو اثر گذاشتن؟
- به جای دوری کردن، مشکلات رو حل کن: سکوت و کنارهگیری، مشکلات رو بدتر میکنه. دربارهشون با پارتنرت صحبت کن تا به هم نزدیکتر بشین.
- راههایی برای آرام کردن خودت پیدا کن: مدیتیشن، ورزش، نوشتن، یا هر کاری که بهت احساس آرامش میده، میتونه کمک کنه تا ذهنت رو از استرس خالی کنی.
@success_pd
■چند بار در روز کلمه "استرس" رو به کار میبری؟
- "رئیسم خیلی استرسزاست."
- "دوستم مغزم رو خورده، استرس گرفتم."
- "خانوادهم دیوونم کردن از بس استرس میدن."
□گاهی حتی توی جمعهای دوستانه، مسابقهی استرس برگزار میکنیم و هر کسی تلاش میکنه نشون بده که زندگیش چقدر پر از تنش و نگرانیه. اما یه سوال مهم: آیا این همه صحبت کردن دربارهی استرس واقعاً کمکی میکنه؟
●استرس طبیعی در برابر استرسی که خودت ایجاد میکنی.
زندگی پر از چالشهاییه که به طور طبیعی استرس به همراه دارن: بیماری، تصادف، شکست عاطفی و کلی موقعیت دیگه که خارج از کنترل ماست. توی این شرایط، استرس یه واکنش طبیعی محسوب میشه و کسی نمیتونه بهت بگه که چرا نگران یا مضطرب شدی.
○اما استرسی که توی رابطهها تجربه میکنی، داستان متفاوتی داره. این استرس اغلب از درون خودت میاد، نه از بیرون. تفاوتش اینه که وقتی استرسهای طبیعی پیش میان، ممکنه نتونی کاری بکنی. اما وقتی استرسهای درونی و رابطهای رو بشناسی، میتونی کنترلشون کنی و رابطهی سالمتری بسازی. اگه این کار رو نکنی، ممکنه همیشه توی یک چرخهی تکراری از اضطراب و استرس گیر بیفتی. حتی اگه شغل، شهر یا پارتنرت رو تغییر بدی، باز هم استرس همراهت میاد.
■تنشهای درونی، عامل اصلی استرس در رابطهها.
یکی از بزرگترین دلایل استرس توی رابطهها، تنشهای حلنشدهی درونیه. مثلاً بهجای اینکه مشکلی رو توی رابطهات حل کنی، اون رو نادیده میگیری و توی ذهنت نگه میداری. این تنشها مثل یه بمب ساعتی هستن که هر لحظه ممکنه منفجر بشن و باعث اضطراب، بیخوابی، تپش قلب یا حتی حملههای عصبی بشن.
□در ریشهی این تنشها دو نوع تعارض وجود داره:
• درگیری با خودت: یعنی میدونی یه رفتار برات ضرر داره، ولی نمیتونی جلوش رو بگیری. مثلاً برای کاهش اضطرابت پرخوری میکنی، یا کارهایی انجام میدی که بعداً ازشون پشیمون میشی. این تعارض باعث بیقراری و استرس دائمی میشه.
• ترس از درگیری با دیگران: شاید به خاطر ترس از تنهایی یا طرد شدن، مشکلات رابطهات رو پنهان کنی و سکوت کنی. این ترس معمولاً از تجربههای کودکی، ضربههای روحی یا الگوهای ارتباطی ناسالم نشأت میگیره. در نتیجه، به جای گفتوگو و حل مشکل، مدام از خواستههات میگذری و خودت رو قربانی میکنی که در نهایت، استرس بیشتری به همراه داره.
●۵ رفتار که استرس رابطههات رو بیشتر میکنه.
- دائم شکایت میکنی: همیشه یه چیزی برای ناله کردن داری و هیچوقت از چیزی راضی نیستی.
- کینه و ناراحتی رو توی دلت نگه میداری: احساس قربانی بودن و سرزنش کردن دیگران، باعث میشه مدام از درون خودت رو فرسوده کنی.
- خودت رو نادیده میگیری: همیشه نیازهای دیگران برات مهمتر از خودته و به خودت توجه نمیکنی.
- گوشهگیر میشی: وقتی استرس داری، خودت رو از اجتماع دور میکنی و کمتر با دیگران ارتباط میگیری.
- میخوای بقیه رو کنترل کنی: به جای گفتوگو، تلاش میکنی رفتار طرف مقابل رو کنترل کنی تا احساس امنیت بیشتری داشته باشی.
○چطور از این چرخهی استرس بیرون بیای؟
- جسورانه نیازهات رو مطرح کن: همهی درگیریها بد نیستن. گاهی صحبت کردن دربارهی مشکلات میتونه به حلشون کمک کنه.
- احساساتت رو زودتر بیان کن: نذار ناراحتیها و استرسها جمع بشن. هر چی زودتر دربارهشون حرف بزنی، راحتتر حل میشن.
- ریشهی ترسها و اضطرابهات رو پیدا کن: ببین چرا از گفتوگو دربارهی مشکلات فرار میکنی. آیا از طرد شدن میترسی؟ یا تجربههای بد گذشته روی تو اثر گذاشتن؟
- به جای دوری کردن، مشکلات رو حل کن: سکوت و کنارهگیری، مشکلات رو بدتر میکنه. دربارهشون با پارتنرت صحبت کن تا به هم نزدیکتر بشین.
- راههایی برای آرام کردن خودت پیدا کن: مدیتیشن، ورزش، نوشتن، یا هر کاری که بهت احساس آرامش میده، میتونه کمک کنه تا ذهنت رو از استرس خالی کنی.
@success_pd
💢هنر تصمیمگیری سریع!
گاهی اوقات تصمیمگیری میتواند سخت و وقتگیر باشد، به ویژه وقتی با گزینههای زیادی روبرو هستیم. اما با چند راهکار ساده میتوان این فرآیند را سریعتر و مؤثرتر کرد. در اینجا به بررسی چند نکته کاربردی برای تصمیمگیری سریعتر میپردازیم و با مثالهای عملی این نکات را بیشتر توضیح میدهیم.
۱. گزینههای خود را محدود کنید:
وقتی میخواهید فیلمی را انتخاب کنید، ساعتها وقت خود را صرف مرور نکنید. مثلا از بین سه فیلم اول که به نظرتان جالب میآید، یکی را انتخاب کنید. در سایر موارد هم میتوان به جای وقتگذرانی زیاد در انتخابها، فقط سه گزینه اولی که جلب توجه میکنند را در نظر بگیرید. این روش به شما کمک میکند تا وقت خود را بیهوده تلف نکنید و سریعتر تصمیم بگیرید.
۲. مرز بین انتخابهای خوب و بد را مشخص کنید:
هنگام انتخاب میانوعده، بدانید که میوهها انتخاب خوبی هستند و غذاهای ناسالم نیستند. با تعیین معیارهای مشخص برای خود، میتوانید تصمیمات سریعتری بگیرید.
۳. به احساس درونی خود گوش دهید:
اگر یک پیشنهاد شغلی احساس بدی به شما میدهد، به آن احساس اعتماد کنید. گاهی اوقات، تصمیمگیری براساس احساس درونی میتواند بهترین راه باشد، چون احتمالاً این احساسات دلیلی دارند. اعتماد به احساس درونی میتواند شما را از تصمیمات نادرست نجات دهد و به شما کمک کند که سریعتر تصمیم بگیرید.
۴. زمان خود را به مانند پول در نظر بگیرید:
همانطور که پول خود را هدر نمیدهید، زمان خود را نیز هدر ندهید. سریع تصمیم بگیرید. وقت شما ارزشمند است و نباید آن را بیرویه هدر دهید.
۵. بدانید که تصمیمگیری با تمرین بهتر میشود:
هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر میشوید. تصمیمگیری یک مهارت است که با تمرین و تکرار بهبود مییابد. هر بار که تصمیمی میگیرید، تجربه شما افزایش مییابد و در تصمیمگیریهای بعدی بهتر عمل خواهید کرد.
۶. به خود یادآوری کنید که تردید، سرعت پیشرفت را کاهش میدهد:
به فکر فرو رفتن و بیش از حد فکر کردن، پیشرفت را متوقف میکند. تصمیم بگیرید و پیش بروید. تردید و بیش از حد فکر کردن میتواند باعث توقف پیشرفت شود. با هر تصمیمی که میگیرید، یک قدم به جلو میروید و به هدف خود نزدیکتر میشوید.
۷. از تجربههای گذشته درس بگیرید:
از تجربیات قبلی خود استفاده کنید تا در تصمیمگیریهای آینده بهتر عمل کنید. تجربههای قبلی میتوانند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای آینده باشند. مثلاً، اگر در گذشته تصمیمی گرفتهاید که نتیجه خوبی داشته است، میتوانید از همان روش برای تصمیمات مشابه استفاده کنید.
۸. از دیگران نظر بخواهید:
گاهی اوقات مشورت با دیگران میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تصمیم بگیرید. برای مثال، اگر در مورد انتخاب یک دوره آموزشی شک دارید، از کسانی که آن دوره را گذراندهاند نظر بخواهید.
۹. تصمیمات خود را اولویتبندی کنید:
تصمیماتی که اهمیت بیشتری دارند را در اولویت قرار دهید. همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند. با اولویتبندی تصمیمات میتوانید روی موارد مهمتر تمرکز کنید و سریعتر به نتیجه برسید.
۱۰. خود را برای اشتباهات آماده کنید:
همه ما ممکن است اشتباه کنیم و این بخشی از فرآیند یادگیری است. اشتباهات میتوانند به شما کمک کنند که در آینده تصمیمات بهتری بگیرید و از تجربیات خود بهره ببرید.
@organizationalbehavior
گاهی اوقات تصمیمگیری میتواند سخت و وقتگیر باشد، به ویژه وقتی با گزینههای زیادی روبرو هستیم. اما با چند راهکار ساده میتوان این فرآیند را سریعتر و مؤثرتر کرد. در اینجا به بررسی چند نکته کاربردی برای تصمیمگیری سریعتر میپردازیم و با مثالهای عملی این نکات را بیشتر توضیح میدهیم.
۱. گزینههای خود را محدود کنید:
وقتی میخواهید فیلمی را انتخاب کنید، ساعتها وقت خود را صرف مرور نکنید. مثلا از بین سه فیلم اول که به نظرتان جالب میآید، یکی را انتخاب کنید. در سایر موارد هم میتوان به جای وقتگذرانی زیاد در انتخابها، فقط سه گزینه اولی که جلب توجه میکنند را در نظر بگیرید. این روش به شما کمک میکند تا وقت خود را بیهوده تلف نکنید و سریعتر تصمیم بگیرید.
۲. مرز بین انتخابهای خوب و بد را مشخص کنید:
هنگام انتخاب میانوعده، بدانید که میوهها انتخاب خوبی هستند و غذاهای ناسالم نیستند. با تعیین معیارهای مشخص برای خود، میتوانید تصمیمات سریعتری بگیرید.
۳. به احساس درونی خود گوش دهید:
اگر یک پیشنهاد شغلی احساس بدی به شما میدهد، به آن احساس اعتماد کنید. گاهی اوقات، تصمیمگیری براساس احساس درونی میتواند بهترین راه باشد، چون احتمالاً این احساسات دلیلی دارند. اعتماد به احساس درونی میتواند شما را از تصمیمات نادرست نجات دهد و به شما کمک کند که سریعتر تصمیم بگیرید.
۴. زمان خود را به مانند پول در نظر بگیرید:
همانطور که پول خود را هدر نمیدهید، زمان خود را نیز هدر ندهید. سریع تصمیم بگیرید. وقت شما ارزشمند است و نباید آن را بیرویه هدر دهید.
۵. بدانید که تصمیمگیری با تمرین بهتر میشود:
هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر میشوید. تصمیمگیری یک مهارت است که با تمرین و تکرار بهبود مییابد. هر بار که تصمیمی میگیرید، تجربه شما افزایش مییابد و در تصمیمگیریهای بعدی بهتر عمل خواهید کرد.
۶. به خود یادآوری کنید که تردید، سرعت پیشرفت را کاهش میدهد:
به فکر فرو رفتن و بیش از حد فکر کردن، پیشرفت را متوقف میکند. تصمیم بگیرید و پیش بروید. تردید و بیش از حد فکر کردن میتواند باعث توقف پیشرفت شود. با هر تصمیمی که میگیرید، یک قدم به جلو میروید و به هدف خود نزدیکتر میشوید.
۷. از تجربههای گذشته درس بگیرید:
از تجربیات قبلی خود استفاده کنید تا در تصمیمگیریهای آینده بهتر عمل کنید. تجربههای قبلی میتوانند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای آینده باشند. مثلاً، اگر در گذشته تصمیمی گرفتهاید که نتیجه خوبی داشته است، میتوانید از همان روش برای تصمیمات مشابه استفاده کنید.
۸. از دیگران نظر بخواهید:
گاهی اوقات مشورت با دیگران میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تصمیم بگیرید. برای مثال، اگر در مورد انتخاب یک دوره آموزشی شک دارید، از کسانی که آن دوره را گذراندهاند نظر بخواهید.
۹. تصمیمات خود را اولویتبندی کنید:
تصمیماتی که اهمیت بیشتری دارند را در اولویت قرار دهید. همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند. با اولویتبندی تصمیمات میتوانید روی موارد مهمتر تمرکز کنید و سریعتر به نتیجه برسید.
۱۰. خود را برای اشتباهات آماده کنید:
همه ما ممکن است اشتباه کنیم و این بخشی از فرآیند یادگیری است. اشتباهات میتوانند به شما کمک کنند که در آینده تصمیمات بهتری بگیرید و از تجربیات خود بهره ببرید.
@organizationalbehavior
Forwarded from برنامه ریزی و مدیریت زمان
💢اما همه شلختهها و بددهنها هم باهوش نیستند!
🖊دکتر حسن بودلایی
■یه حقیقت تلخ و یه سوءتفاهم شیرین!
حتماً شما هم اون آدمایی رو دیدید که هر شب تا سحر بیدارن، تو اتاقشون ردپای انفجار معلومه، و وقتی حرف میزنن، دیکشنری فحشهای رکیک رو مرور میکنن! بعد با یه لبخند ژکوند میگن: آره دیگه، تحقیقات نشون داده که افراد باهوش شبزندهدارن، بینظم و بددهنن!
□خب، یه لحظه وایستا، رفیق! درسته که چند تا تحقیق نشون داده این ویژگیها تو آدمای باهوش بیشتر دیده میشه، اما این به این معنی نیست که هر کسی که یه جمله رو با دو تا فحش تزئین میکنه یا تو خونهش گردباد زده، حتماً یه نابغه در حد اینشتینه!
●هوش و شبزندهداری؛ جغدهای باهوش یا توهم روشنفکری؟
تحقیقات انجام شده در London School of Economics نشون داده آدمایی که شبها دیرتر میخوابن، اغلب ضریب هوشی بالاتری دارن. چرا؟ چون تو تکامل انسانی، اونایی که نیاز به پردازشهای پیچیدهتری داشتن، بیشتر شببیدار بودن. ولی یه نکته مهم هست: اگه فقط تا دیر وقت بیدار میمونی و کاری جز اسکرول توی اینستا و تیکتاک نمیکنی، متأسفم! این تحقیق شامل حال تو نمیشه.
○شلختگی؛ نوابغ ژولیده یا تنبلی محض؟
مطالعهای در دانشگاه Minnesota نشون داده که آدمای باهوش اغلب در محیطای نامرتب، عملکرد بهتری دارن. چرا؟ چون ذهنشون درگیر ایدههای بزرگتره و بهجای مرتب کردن میز، دارن به کشفهای علمی فکر میکنن.
■ولی اینو بدون: اگه هفتههاست لیوان چای خشکشده رو از میزت برنداشتی و جورابات دیوار رو تزئین کردن، ممکنه فقط تنبل باشی، نه یه انیشتین در لباس خانهداری!
□بددهنی؛ نشان قدرت بیان یا کمبود ادب؟
تحقیقات Marist College میگه افرادی که از کلمات ناپسند استفاده میکنن، دایره لغات گستردهتری دارن و بهتر میتونن احساساتشونو بیان کنن. ولی تفاوت زیادی بین بیان احساسات و بیادبی محض هست.
●اگه توی یه بحث علمی، فحش بهعنوان یه تاکتیک هوشمندانه برای تأکید استفاده میشه، یه بحثه. ولی اگه کل حرفات خلاصه بشه تو ناسزا و فقط برای پوشوندن کمبود استدلالته، خب... شاید بهتره به جای افتخار کردن به «قدرت بیانت»، یه کم روی دایره لغات غیرحملهای[غیرتهاجمی] هم کار کنی!
○نتیجهگیری؛ باهوشی با توجیه تنبلی فرق داره!
درسته که بعضی از ویژگیهایی که بهنظر منفی میان، میتونن در افراد باهوش دیده بشن. اما این به این معنی نیست که هر کسی که شببیداره، شلختهست و بددهنه، حتماً نابغهست! هوش یعنی توانایی حل مسئله، تحلیل و خلاقیت، نه فقط یه مشت عادت که بتونی با یه مقاله علمی توجیهشون کنی.
■پس اگه تو هم از اونایی هستی که دنبال بهونه برای توجیه بینظمی و رفتارای ناپسند میگردی، یه خبر بد دارم: هوش، بیشتر از هر چیز، یعنی آگاهی و یادگیری مداوم! پس به جای افتخار به شلختگی و فحش، ببین کجای زندگی واقعاً داری از مغزت استفاده میکنی؟!
@planing_tm
🖊دکتر حسن بودلایی
■یه حقیقت تلخ و یه سوءتفاهم شیرین!
حتماً شما هم اون آدمایی رو دیدید که هر شب تا سحر بیدارن، تو اتاقشون ردپای انفجار معلومه، و وقتی حرف میزنن، دیکشنری فحشهای رکیک رو مرور میکنن! بعد با یه لبخند ژکوند میگن: آره دیگه، تحقیقات نشون داده که افراد باهوش شبزندهدارن، بینظم و بددهنن!
□خب، یه لحظه وایستا، رفیق! درسته که چند تا تحقیق نشون داده این ویژگیها تو آدمای باهوش بیشتر دیده میشه، اما این به این معنی نیست که هر کسی که یه جمله رو با دو تا فحش تزئین میکنه یا تو خونهش گردباد زده، حتماً یه نابغه در حد اینشتینه!
●هوش و شبزندهداری؛ جغدهای باهوش یا توهم روشنفکری؟
تحقیقات انجام شده در London School of Economics نشون داده آدمایی که شبها دیرتر میخوابن، اغلب ضریب هوشی بالاتری دارن. چرا؟ چون تو تکامل انسانی، اونایی که نیاز به پردازشهای پیچیدهتری داشتن، بیشتر شببیدار بودن. ولی یه نکته مهم هست: اگه فقط تا دیر وقت بیدار میمونی و کاری جز اسکرول توی اینستا و تیکتاک نمیکنی، متأسفم! این تحقیق شامل حال تو نمیشه.
○شلختگی؛ نوابغ ژولیده یا تنبلی محض؟
مطالعهای در دانشگاه Minnesota نشون داده که آدمای باهوش اغلب در محیطای نامرتب، عملکرد بهتری دارن. چرا؟ چون ذهنشون درگیر ایدههای بزرگتره و بهجای مرتب کردن میز، دارن به کشفهای علمی فکر میکنن.
■ولی اینو بدون: اگه هفتههاست لیوان چای خشکشده رو از میزت برنداشتی و جورابات دیوار رو تزئین کردن، ممکنه فقط تنبل باشی، نه یه انیشتین در لباس خانهداری!
□بددهنی؛ نشان قدرت بیان یا کمبود ادب؟
تحقیقات Marist College میگه افرادی که از کلمات ناپسند استفاده میکنن، دایره لغات گستردهتری دارن و بهتر میتونن احساساتشونو بیان کنن. ولی تفاوت زیادی بین بیان احساسات و بیادبی محض هست.
●اگه توی یه بحث علمی، فحش بهعنوان یه تاکتیک هوشمندانه برای تأکید استفاده میشه، یه بحثه. ولی اگه کل حرفات خلاصه بشه تو ناسزا و فقط برای پوشوندن کمبود استدلالته، خب... شاید بهتره به جای افتخار کردن به «قدرت بیانت»، یه کم روی دایره لغات غیرحملهای[غیرتهاجمی] هم کار کنی!
○نتیجهگیری؛ باهوشی با توجیه تنبلی فرق داره!
درسته که بعضی از ویژگیهایی که بهنظر منفی میان، میتونن در افراد باهوش دیده بشن. اما این به این معنی نیست که هر کسی که شببیداره، شلختهست و بددهنه، حتماً نابغهست! هوش یعنی توانایی حل مسئله، تحلیل و خلاقیت، نه فقط یه مشت عادت که بتونی با یه مقاله علمی توجیهشون کنی.
■پس اگه تو هم از اونایی هستی که دنبال بهونه برای توجیه بینظمی و رفتارای ناپسند میگردی، یه خبر بد دارم: هوش، بیشتر از هر چیز، یعنی آگاهی و یادگیری مداوم! پس به جای افتخار به شلختگی و فحش، ببین کجای زندگی واقعاً داری از مغزت استفاده میکنی؟!
@planing_tm