Telegram Web Link
🅱 ۱۱ شخصیت مختلف در محیط کار و روش درست تعامل با آنها



🔸هریک از همکاران در محیط کار شخصیت خاص خودشان را دارند، بنابراین نمی‌توان با همهٔ آنها به یک شکل رفتار کرد. توجه به این نکته اهمیت زیادی در پیشرفت شغلی ما دارد و بهتر است تا جای ممکن روش درست تعامل با آنها را بدانیم.

🔸در ادامه ۱۱ مورد از انواع مختلف همکاران، چگونگی شناخت و تشخیص آنها و راه کنار آمدن با آنها را شرح داده ایم:

▪️برنده
او کارمندی ایده آل است. برنده فردی است که همیشه در لحظات حساس یا پروژه‌های بزرگ به او تکیه می‌کنند. این فرد فهرست بلندی از دستاوردها دارد و مسئولیت پذیر است. برنده از دارایی‌های باارزش شرکت به شمار می‌رود.
◀️ همیشه این نوع همکاران را حمایت کنید، قدردان آنها باشید و از خودتان بپرسید: «چه چیزهایی می‌توانم از این فرد بیاموزم تا حتی از او نیز بهتر شوم؟»

▪️قهرمان خاموش
او کسی است که کار خود را بدون تقدیری که سزاوار آن است، انجام می‌دهد. او ترجیح می‌دهد جلب‌توجه نکند. این فرد شباهت زیادی به «برنده» دارد ولی معمولا توجه چندانی به او نمی‌کنند.
◀️ کاری کنید که او حس کند که به دستاوردهایش توجه می‌شود. سعی کنید او را به موقعیت‌هایی وارد کنید که در آنها باید رهبری گروه را بر عهده بگیرد و مسئولیت‌های بیشتری را بپذیرد.

▪️مربی
مربی عاشق این است که چیزهایی فراتر از جنبه‌های صرفا فنی شغل را به شما بیاموزد. او با اشتیاق، دانش خود را در اختیارتان قرار می دهد.
◀️ شاگرد خوبی باشید و به نصیحت‌های او گوش بدهید؛ فرقی نمی‌کند که در حال حاضر در چه پست و موقعیتی هستید؛ چون در هر صورت، داشتن مربی خوب بسیار ارزشمند است.

▪️پیش‌کسوت
پیش‌کسوت کسی است که مدت زیادی عضو سازمان شما بوده است.
◀️ آیا می‌خواهید درباره تاریخچه شرکت چیزی بدانید؟ پیش‌کسوت کسی است که می‌توانید سؤال‌های خود را از او بپرسید. حتما این همکار را در گفت‌وگوها و تصمیم‌گیری روزانه شرکت دهید تا احساس نکند که نادیده گرفته شده است.

▪️دوست
دوست کسی است که در محل کار و بیرون آن همراه شماست. او کسی است که به نظرات و ایده‌های شما گوش می‌دهد، همواره می‌توانید به او اعتماد کنید و در شرایط دشوار همراه شماست.
◀️ قدر روابط دوستانه‌ای را که در محل کار برقرار می‌کنید، بدانید! این همکار کسی است که همیشه می‌توانید به او تکیه کنید.

▪️شوخ‌طبع
همکار شوخ‌طبع، در محل کار فضای غیررسمی و سرزنده‌ای را ایجاد می‌کند. او در جلوگیری از ایجاد موقعیت‌های تنش‌زا استاد است.
◀️ از هم‌صحبتی و شوخی‌های همکار شوخ‌طبع لذت ببرید، البته تا زمانی که این شوخی‌ها موجب رنجش کسی نشده‌اند. مراقب باشید که این شوخی‌ها در انجام کارهای جدی و مهم شما اختلالی ایجاد نکنند.

▪️سخن‌چین
سؤال‌هایی مانند «درسته که می‌خوان کارمندان رو اخراج کنن؟»، «آیا واقعا اونها با هم رابطه دارن؟» همگی پرسش‌هایی هستند که سخن‌چین از جواب دادن به آنها خوشحال می‌شود. سخن‌چین عاشق اختراع کردن یا گفتن داستان‌های جذاب درباره دیگران است.
◀️ همیشه مراقب همکار سخن‌چین باشید. اگر این داستان‌ها به گوش‌تان رسید، این شایعه‌ها را  به دیگران نگویید. وقتی که این فرد اطراف شماست، مراقب حرف‌های‌تان باشید.

▪️چاپلوس
آنها برای بهره‌برداری کردن از افراد بالاتر از خود تقریبا هر کاری می‌کنند، کارهایی مانند گفتن حرف‌های خوشایند و تعریف‌وتمجید کردن.
◀️ بهتر است که از او دوری کنید. البته این رفتار او می‌تواند به شما انگیزه بدهد و موجب شود که دستاوردهای‌تان را به دیگران نشان دهید و ارزش افزوده‌ای را که برای شرکت ایجاد کرده‌اید، به رئیس خود یادآوری کنید.

▪️غرغرو
تجربه نشان داده است که معمولا تعامل با فردی که همیشه غر می‌زند و شکایت می‌کند، مفید نیست. شکایت کردن او می‌تواند نتیجهٔ سرخوردگی، خستگی، استرس یا ناراضی بودن از محل کار باشد.
◀️ اجازه ندهید که احساسات منفی یا افکار منفی این نوع همکاران روی شما تأثیر بگذارد. سعی کنید موضوع گفت‌وگو را تغییر دهید و درباره موضوع مثبت و بهتری صحبت کنید.

▪️سیاست‌باز
از فرد سیاست‌باز هیچ چیز بعید نیست. گاهی بعضی از همکارها از پشت به شما خنجر می‌زنند؛ مثلا فردی که گمان می‌کردید دوست شماست، ایدهٔ شما را به‌نام خودش ارائه می کند.
◀️ در رویارویی با افراد سیاست‌باز همیشه باید هوشیار و مراقب باشید؛ حتی اگر همه چیز خوب به نظر برسد و ظاهرا دلیلی برای احتیاط و هوشیاری شما وجود نداشته باشد.

▪️کم‌کار
افراد کم‌کار در ظاهر مشغول کار به نظر می‌رسند؛ درحالی‌که در واقع مسئولیت‌های خود را به گردن دیگران می‌اندازند.
◀️ اگر کارهای این همکار روی شما یا گروه شما تأثیری نمی‌گذارد، بهتر است که او را نادیده بگیرید؛ ولی اگر روی کار شما تأثیر می‌گذارد، حتما به این رفتار او اشاره کنید.



📍 @organizationb
🅱وظایف منتورها در سازمان چیست ؟

۱. منتی را در مسیر درست هدایت کند:
منتور هدایت‌گر است. بدین صورت که باید برای فردی که به وی مراجعه می‌کند کاملاً واقع‌گرایانه با مسائل برخورد کند و همچنین رنج، سختی، مشقت و چالش‌هایی که خود در طول سالیان با آن‌ها مواجه شده را به صورت خلاصه و مفید در اختیار منتی قرار دهد.

۲. همواره در دسترس باشد:
منتور همیشه برای پاسخگویی به سوالات و مشکلات منتی باید در دسترس باشد.

۳. صداقت داشته باشد:
بی‌دلیل و بی‌جهت به منتی خود انرژی مثبت نداده و به شکلی واهی مدینه ی فاضله‌ای برای ایشان ترسیم ننماید بلکه کاملاً باید صادق باشد.

۴. دید همه‌جانبه داشته باشد:
منظور از دید همه‌جانبه این است که منتور باید تفکر سیستمی داشته باشد بدین شکل که به مسائل از زوایای مختلفی نگاه کرده، جوانب مختلف یک تصمیم را بسنجد و هرگز نگاه کوتاه‌مدت نداشته باشد که در این صورت کسی که به منتور اعتماد کرده با خیال راحت می‌تواند به توصیه‌های وی، حتی اگر برخلاف نظرش باشند، گوش فرا دهد.

۵. اشتباهات را گوشزد کند:
یک منتور خوب کسی است که هرگز با منتی خود رودربایستی نداشته و همواره اشتباهات وی را گوشزد کند.

۶. الهام‌بخش باشد:
در مواقعی که منتی دچار یاس و ناامیدی می شود منتور باید با ترسیم مقصد بتواند الهام بخش باشد و تاثیر مثبتی در منتی ایجاد کند.

۷. مسیر و مقصد نهایی را برای منتی به تصویر بکشد:
برای حفظ انگیزه یک منتور باید مسیر رشد و چگونگی رسیدن به مقصد را برای منتی شفاف کند.


📍 @organizationb
🆎 سه اصل انگیزش کارکنان

▪️ پاداش
از آنجا که پاداش به افراد انگیزه می‌دهد و مشوق آن‌ها است، باید بر مبنای عملکرد باشد. پاداش‌ها باید بر مبنای انجام موفقیت‌آمیز کارها و فعالیت‌هایی باشد که به سازمان در رسیدن به اهداف و افزایش بهره‌وری کمک می‌کند.
هیچ‌ چیز غیر از موارد بالا شایسته پاداش نیست، نه رتبه و مقام، نه تحصیلات و نه روابط. معیار فقط باید عملکرد باشد.

▪️ به رسمیت شناختن
مدیران، مسئول شناسایی کارهای خوب افراد هستند. یکی از بزرگ‌ترین انگیزه‌ها در دنیای کار شناخته شدن به سخت‌کوشی و عملکرد عالی است.

▪️ تقویت
هر آنچه را که تحسین، تایید، شناسایی و تقویت کنید، تکرار می‌شود و اغلب بارها و بارها تکرار می‌شود. وقتی با تحسین کار افراد، رفتارشان را تقویت می‌کنید، باعث می‌شوید احساس فوق‌العاده‌ای نسبت به خود داشته باشند؛ در نتیجه، مدام به دنبال فرصت‌های جدید برای تکرار همان رفتار هستند تا این تقویت را برانگیزند.



📍 @organizationb
🅱6 عادت بد در مکالمات و چگونگی رفع آنها

شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به 6 عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:

1. قطع کردن صحبت دیگران
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه
4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل
5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه
6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات

گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!

بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟

🔹درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید

اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.

🔹 به مکالمه متعهد باشید

گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.

🔹 مکث کردن را تمرین کنید

اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.


🔹 مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید

با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.

🔹افکار خود را منسجم سازید

از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.

🔹از نشانه های بصری بهره بجویید

شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.

🔹 اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند

اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.

زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.

📍 @organizationb
🅱راهکارهای بالابردن مشارکت کارکنان



امروزه هرکس که دستی در مدیریت و کسب ‌و کار دارد، خیلی خوب می‌ داند که مهم‌ ترین عامل موفقیت‌ های شرکت ‌ها و سازمان ها، آنهم حتی با داشتن شرایطی کاملا برابر، میزان همکاری در تیمِ کارکنان و بالا بودن میزان مشارکت آنها در سازمان می باشد.


طبق آمار و ارقام مؤسسه‌ی گالوپ  تنها ۳۳ درصد از نیروی کاری در آمریکا مشارکت بالایی در سازمان‌ها از خود نشان می‌‌دهند؛ و این آمار در سطح جهانی به میزان ۱۵ درصد کاهش پیدا می‌‌کند که معنای این موضوع حاکی از این است که مشارکت کارکنان در سازمان‌ها بسیار پایین بوده و غالبا تعهدات کاری از سر تمایل انجام نمی‌پذیرد.



در اینفوگرافی بالا ۶ راهکار برای بالا بردن مشارکت کارکنان سازمان ها  معرفی شده اند.




📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 چگونه بايد تصميم گرفت؟

1⃣ تعريف مساله. اگر بين وضع موجود و وضع مورد نظر اختلافي وجود داشته باشد. علت بسياري از تصميمات ضعيف آن است كه تصميم گيرنده متوجه واقعيت مساله نشده است.

2⃣ به شاخص ها وزن لازم بدهيد. به ندرت امكان دارد شاخص هاي انتخاب شده داراي اهميت يكساني باشند. تصميم گيرنده بايد براي تعيين اولويت مناسب به شاخص ها وزن يا بار مناسب بدهد.

3⃣ مشخص كردن شاخص هاي تصميم گيري. تصميم گيرنده بايدشاخص هايي راكه براي حل مساله مهم مي داند تعيين كند و مشخص كند چه چيزهايي ذي ربط است. در اين مرحله نوع علاقه،
ارزشها و سليقه هاي شخص تصميم گيرنده نقش اساسي دارند.

4⃣ ارائه كردن راههاي گوناگون. تصميم گيرنده راه حلها را ارائه مي نمايد.

5⃣ هر يك از راهها را به يك شاخص مرتبط سازيد. تصميم گيرنده هر يك از راهها را به صورت جدي تجزيه وتحليل وارزيابي مي كند. ضريب يا بار خاصي براي هر يك از راه حلها در نظرمي گيرد.

6⃣ انتخاب راهي كه از نظر ارزش داراي بالاترين بازدهي باشد. اين كار از طريق مقايسه راه حلها بر اساس ضريب يا وزني كه به شاخص ها داده شده است، انجام مي گيرد.

#فرایند_تصمیم_گیری

📍 @organizationb
🅱 تاثیر شگفت انگیز یک کلمه در موفقیت شما
✍🏻 رولف وبلی

یک پیام از بلندگو پخش می شود: «مسافران توجه کنند، پرواز ۱۲۳ سه ساعت تاخیر دارد». من به دفتر هواپیمایی رفتم تا علتش را بپرسم. وقتی برگشتم چیزی بیشتر از قبل نمی دانستم. بسیار عصبانی بودم. آنها به چه حقی به ما بی توجهی می کنند؟ یک خط هوایی دیگر دست کم برای مسافران آن قدر ارزش قائل است که اعلام کنند: «پرواز ۵۶۷ به علت مشکلات عملیاتی سه ساعت تاخیر دارد».
بین این جمله و آن جمله هیچ تفاوتی وجود ندارد اما...

ما انسان ها برای برقراری یک تعامل اثربخش با دیگران لازم است و باید رفتارهای خود را توجیه کنیم. وقتی رفتارهایمان را توجیه می کنیم، خیلی مهم نیست که بهانه ما خوب باشد یا نه، دیگران را با یک حس بردباری و سودمندی مواجه می کنیم.

الن لانجر روانشناس دانشگاه هاروارد در دهه ۷۰ آزمایشی جالب انجام داد. وی در یک کتابخانه عمومی منتظر تشکیل یک صف طولانی در مقابل دستگاه کپی می ماند. سپس سراغ نفر اول صف می رفت و می پرسید: «ببخشید من ۵ صفحه دارم امکان دارد از دستگاه کپی استفاده کنم؟» درخواست وی در ۶۰ درصد موارد پذیرفته میشد. در روزهای بعد وی آزمایش خود را تکرار کرد اما به جای عبارت بالا این بار با ذکر دلیل درخواست خود را مطرح میکرد: «ببخشید. من ۵ صفحه دارم. امکان دارد از دستگاه کپی استفاده کنم؟ برای اینکه عجله دارم.»  این بار در ۹۴ درصد موارد توانست از برگه های خود کپی بگیرد.

نکته شگفت انگیز این است که وی آزمایش خود را مجددا تکرار نمود و این بار به جای عبارت بالا از عبارت زیر استفاده کرد: «ببخشید. من ۵ صفحه دارم. امکان دارد قبل از شما از دستگاه کپی استفاده کنم. برای اینکه باید چند تا کپی بگیرم!» نتایج شگفت انگیز بود. هر چند بهانه ذکر شده بسیار الکی و پیش پا افتاده بود اما در ۹۳ درصد موارد موفق شد جلوتر از بقیه کپی بگیرد.

😱توصیه برای زندگی شخصی:
بنابراین هیچ وقت بدون «برای اینکه» از خانه خارج نشو. همین عبارت کوچک و ساده چرخ های روابط انسانی را به چرخش درمی آورد. و بقیه اعضای خانواده احساس خوبی خواهند داشت که در جریان چرایی رفتن شما هستند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱نسل دوم مسئولیت‌های اجتماعی



👈هنری مینتزبرگ در کتاب خود به نام «قصه‌های شب برای مدیران» می‌نویسد:

👈چرا دغدغه ما صرفا حذف «علائم» مشکلات است و نه پی بردن به علت‌ها و ریشه‌های آنها؟

👈حتی در پزشکی بیشتر بر درمان و رفع علائم بیماری تمرکز می‌کنند تا روی ریشه‌های بیماری و پیشگیری از آنها

👈یکی از معدود افرادی که تصمیم گرفت روی ریشه‌های بیماری تمرکز کند، جونا سالک، مخترع واکسن اوریون بود که به جای درمان بیماری، واکسن آن را کشف و این بیماری را ریشه‌کن کرد

👈شاید بشود تعبیر مشابهی را نیز درباره مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها استفاده کرد به این معنا که مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها در ایفای نقش آنها در کاهش مشکلات اجتماعی یا زیست محیطی تعریف می‌شود نه صرفاً انجام یک کار خیرخواهانه

👈در حقیقت، در مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها باید به جای رفع علائم مشکلات، روی پی بردن به علت آنها و حذف ریشه‌ای آنها تمرکز کنیم

👈برای مثال، اگر چه یافتن راهی مناسب برای بازیافت زباله‌ها خیلی خوب است، اما یافتن راهی برای کاهش تولید زباله قطعا به مراتب بهتر است. پس اگر شرکتی تصمیم گرفته مسئولیت اجتماعی‌اش را در این موضوع تعریف کند، به جای تشکیل تیم‌هایی برای جمع‌آوری زباله بهتر است روی توسعه فرهنگ تولید زباله کمتر تمرکز کند



📍 @organizationb
🅱 ایران در اسارت اژدهای کومودو



نمی دانم اژدهای کومودو را می شناسید یا نه؟ یکی از درنده‌ترین شکارچیان است. در پژوهشی، زیر چنگال‌‌های یکی از آن‌ها، باقی مانده پوست و استخوان ۱۹ جانور مختلف مشاهده شده بود! تقریبا هیچ کس از او در امان نیست.


اژدهای کومودو جثه چندان بزرگی ندارد. آرواره‌های او از بیش‌تر حیوانات درنده ضعیف‌تر است. دست‌هایش توان نگه‌داشتن حیوانات درشت را ندارند. سرعت بالایی هم ندارد. چون خونسرد است مجبور است زمان زیادی زیر آفتاب باشد و بسیاری از اوقات پنهان شود. اما با این حال شکارچی بسیار خطرناکی است و جانوارنی که در مسیرش قرار می‌گیرند، کم‌تر جان سالمی بدر می‌برند. او موجودات بزرگ تر از خودش را به راحتی شکار می کند. بوفالو که بیش از پنج برابر او قد و وزن دارد را نیز شکار می کند. چگونه؟
استراتژی یک گاز کوچولو!



به باور برخی از جانورشناسان، اژدهای کومودو فقط یک یا دو بار طعمه خود را گاز می‌گیرد و سپس او را رها می‌کند. همین! طعمه فرار می‌کند و با سرعت از صحنه دور می‌شود. اما رفته رفته بدنش سُست می‌شود. قدم‌هایش سنگین می‌شود، تلخی عجیبی سراسر وجودش را فرا می‌گیرد، آهسته بر روی زمین می‌نشیند، ساکت، منفعل، بی‌رمق. نگاهش مات و خیره می‌گردد. و سپس شبح اژدهای کومودو را می‌بیند که از دور آهسته آهسته ظاهر می‌شود. با قدم‌های سنگین آرام آرام به سمت او می آید. اما حیوان زخمی هیچ انگیزه‌ای برای مبارزه یا فرار در خود نمی‌بیند. یاس و انفعال و ضعف و تلخی تمام وجودش را گرفته.


اژدهای کومودو در همان گاز کوچولو، زهری را در وجود او تزریق کرده که نه تنها مانع بسته شدن زخم‌‌هایش شده که قوت و انگیزهء مبارزه برای زندگی را نیز از او ربوده است. او تنها خیره به هیولا می‌نگرد و جز تسلیم شدن در برابر شکست و مرگ چاره‌ای ندارد.


امروز جامعهء ما وضعیت مشابهی با قربانی اژدهای کومودو دارد. بدن مان سست شده. قدم‌های مان سنگین، تلخی عجیبی سراسر وجودمان را فرا گرفته، ساکت، منفعل، بی‌رمق و نگاه مان مات و خیره. چرا؟ یاس و ناامیدی در رگ و پی مان ریخته شده است.


آنقدر جو ناامیدی سنگین است که در جمع های مختلف حتی نمی شود از نشانه های قطعی پیشرفت نیز سخن گفت. هر کورسویی از امید در نطفه خفه می شود. جالب تر این جاست اینکه داخلی ها در یک بازی بدون توپ بی نقص با خارجی ها و در هماهنگی کامل با آنان هر گونه پیشرفتی را زیر سوال می برند. هر گونه چشم انداز مثبت که هیچ، هر گونه چشم انداز ثبات نیز در دل های ما می میرد. تحقیر پیشرفت ها، توهین به کسانی که هنوز امیدوارند (تحت عنوان خوش خیال ها)، کم پنداری موفقیت ها و بیش پنداری شکست ها، هر روز، هر روز «استراتژی یک گاز کوچولو» را تکرار می کند.


جالب اینجاست که تقریبا همه در این کشور اپوزیسیون هستند. همه منتقدند. همه ناراضی. همه شاکی.
اعتراف می کنم که بسیار نگرانم. تقریبا روزی نیست که به آینده این کشور و مردمش فکر نکنم. شبی نیست که راحت بخوابم. اگر من بین نگرانی و امید تضادی قائل نیستم.


چه می توان کرد؟
یک پیشنهاد برای خودم: ده داستان موفقیت را شناسایی کنم. داستانی که عمدتا توسط جوان های این سرزمین رقم خورده اند و نشان می دهد که می شود و می توانیم و آن ده داستان را منتشر کنم.



یک پیشنهاد به شما:

می دانم که انتقاد کردن خیلی با کلاس تر از بیان نکات مثبت است. اما یک چند مدتی دست از کومودو بودن برداریم و موفقیت هایمان را برای دیگران بازگو کنیم. درست است همیشه منتقدین محبوب ترند. ولی الان جامعه ما نیازمند زهرزدایی است. زهر ناامیدی. اگر کسی هم ما را به خیلی چیزها از جمله ساده دلی متهم کرد عقب نشینی نکنیم. بد نیست به جای کومودو بودن مدتی هم شده سرنتی پیتی باشیم.  /دکتر مجتبی لشکربلوکی




📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱ایجاد سرگرمی در محل کار نوعی سرمایه گذاری است!


اکثر کارکنان روز را پر از شور و شوق شروع می کنند، اما در طول روز کسل و یا دچار استرس می‌شوند، زیرا معمولا چندین کار یکسان و یکنواخت را انجام دهند. اما با ایجاد سرگرمی در محل کار می‌توان بر این مشکل غلبه کرد.

فرصت هایی برای ایجاد روابط قوی با همکاران یا ارتقاء خلاقیت و شادی ایجاد کنید. شور و اشتیاق و فعالیت بیشتر در محل کار منجر به افزایش بهره وری و سود بیشتر می گردد.

تشویق کارمندان به ایجاد سرگرمی

حجم کاری بیش از حد توانایی تخیل را کاهش می دهد و کارمندان را ناراضی می کند که در نتیجه سطح بهره‌وری پایین می‌آید.
با درنظر گرفتن جنبه های مثبت ایجاد سرگرمی در محل کار متوجه می‌شوید که این کار یک سرمایه‌گذاری سودمند برای کسب و کار است.
به کارکنان خود زمانی برای آرامش اختصاص دهید و ببینید که چگونه ذهن مثبت و بازیگوش، وظایف دشوار را به راحتی انجام می‌دهد.

ایده هایی برای ایجاد سرگرمی در محل کار

🔹روز تولد کارمندان را جشن بگیرید.
🔹مسابقه ماهانه مانند مسابقه "دارت" تدارک ببینید و جایزه تعیین کنید.
🔹با کارمندان هر واحد به صورت گروهی برای صرف ناهار در ماه یا فصل بیرون بروید.
🔹گاهی برنامه نمایش استعداد تدارک ببینید.
🔹یک دیوار را برای انجام کار هنری و نقاشی دیواری اختصاص دهید و باهم کار هنری ایجاد کنید.
🔹محل کار را با گلها و گیاهان تزئین کنید.

ایجاد سرگرمی در محل کار اتلاف وقت نیست، بلکه یک سرمایه گذاری برای پرورش یک فرهنگ پویا است که به نوبه خود خلاقیت و شادی را در میان کارکنان افزایش می‌دهد که منجر به افزایش بهره‌وری و در نتیجه درآمد بیشتر نیز می‌شود.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 چه مسائلی را نزد همکاران خود بازگو نکنیم؟


۱) اگر شغلتان را دوست ندارید، راجع به این موضوع با کسی صحبت نکنید. می‌توانید پنهانی به دنبال کار جدید بگردید، اما به همکارانتان نگویید که از شغلتان ناراضی هستید.

۲) اگر مدیر یا مدیرانتان را دوست ندارید، احساستان را به همکارانتان نگویید. اگر بگویید، ممکن است ناخواسته رازتان را فاش کنند و شما را به دردسر بیندازند.

۳) اگر به دنبال شغل جدید هستید، درباره‌اش با کسی صحبت نکنید. وقتی شغلی به شما پیشنهاد شد و آن را پذیرفتید، آن وقت می‌توانید همکارانتان را در جریان بگذارید.

۴) درباره وضعیت مالی، درآمد و هزینه‌هایتان چیزی به همکارانتان نگویید، حتی اگر آنها شما را در جریان مسائل مالی‌شان قرار می‌دهند.
اگر شرایط مالی خوبی داشته باشید، ممکن است حس حسادت آنها را بر انگیزید. اگر از نظر مالی در مضیقه باشید، سوژه گفت‌وگوهایشان می‌شوید. مردم وقتی ناراضی یا بیکارند، دوست دارند پشت سر دیگران بدگویی کنند. بهانه به دست آنها ندهید.

5) اگر احساس می‌کنید شغلتان در حد و اندازه شما نیست، درباره این موضوع به همکارانتان چیزی نگویید. اگر به آنها بگویید: «برای ماندن در این سازمان، لازم نیست باهوش یا باسواد باشید»، مطمئنا احساس خوبی نخواهند داشت.

۶) اگر برنامه‌ریزی کرده‌اید در آینده دور، از شغلتان استعفا دهید، رازتان را به کسی نگویید. اگر همکارانتان را در جریان برنامه‌های جاه‌طلبانه‌تان قرار دهید، از اینکه هیچ برنامه‌ای ندارند و خودشان را به این سازمان محدود کرده‌اند، احساس بدی پیدا خواهند کرد.

۷) اگر به یکی از همکارانتان علاقه پیدا کرده‌اید و تصمیم به ازدواج دارید، مادامی که رسما از او درخواست نکرده‌اید، کسی را در جریان قرار ندهید. زمانی که رابطه شکل گرفت و جدی شد، ابتدا مدیر سازمان را در جریان بگذارید. او باید این خبر را از شما بشنود، نه از همکارانتان.

۸) اگر موسسات کاریابی دائما با شما تماس می‌گیرند، لزومی ندارد این موضوع را در سازمان جار بزنید. اگر همکارانتان به اندازه شما پیشنهاد شغلی دریافت نکنند، ممکن است نسبت به شما حسادت بورزند و حسادت، روحیه تیم را تضعیف می‌کند.

۹) اگر قوانین سازمان را زیر پا گذاشته‌اید (مثلا مرخصی استعلاجی گرفته اید در حالی که بیمار نبودید)، این موضوع را به کسی نگویید. اگر رازتان را فاش کنید، عواقب آن دامن خودتان را خواهد گرفت.

۱۰) اگر قصد دارید به واحد دیگری منتقل شوید، این موضوع را به همکارانتان نگویید. ممکن است یکی از آنها نزد مدیریت برود و بگوید: «حدس بزن چه کسی بدون اطلاع تو تصمیم گرفته انتقالی بگیرد؟»

هرچه محیط سازمان سالم‌تر باشد، حتی اگر ناخواسته حرفی از دهان تان بپرد، نگران نمی‌شوید که مبادا رازتان به گوش دیگران برسد. اما اگر محیط سازمان ناسالم باشد، مجبور می‌شوید مراقب تک تک کلماتی که از دهانتان خارج می‌شود باشید. اگر محیط کار بقدری بد است که به جز آب و هوا، نمی‌توان با خیال راحت درباره موضوع دیگری صحبت کرد، این یک زنگ خطر است.
نویسنده: Liz Ryan



📍 @organizationb
🅱چگونه به جایگاه یک مدیر ارتقاء یابیم؟



آیا آماده جهش از نقش یک کارمند شرکت به نقش یک مدیر هستید؟ نشریه معتبر هاروارد بیزنس‌ری‌ویو چند راه را معرفی کرده است که به خودتان و همکارانتان نشان می‌دهد آماده این خیزش هستید.

در مورد مسایلی که طرفدار آن‌ها هستید، شفاف باشید. به عبارت دیگر، برند مدیریت خود را شناسایی کنید. از خود بپرسید: کدام سه ارزش برای شما به عنوان یک مدیر و همکار مهم است؟ چگونه آنها را در حرفه خود زندگی کرده‌اید؟ چرا آنها برای رسیدن به موفقیت مهم هستند؟ چگونه فلسفه مدیریت خود را در یک مصاحبه یا برای یک فرد جوان‌تر توصیف می‌کنید؟

مهارت‌های خود در تصمیم‌گیری را تقویت کنید. همانطور که از نردبان ترقی بالا می‌روید، مشکلاتی که با آن مواجه می‌شوید سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شوند و شما نسبت به تصمیمات خود پاسخگوتر خواهید بود. برای تبدیل شدن به یک تصمیم‌گیر ارشد، تمرین کنید که به دنبال نظرات تیم خود باشید، با خود و دیگران به طرز بی‌رحمانه‌ای صادق باشید (حتی وقتی حقیقت سخت است)، و دائماً فرضیات خود را به چالش بکشید.

خودآگاهی ایجاد کنید. به عنوان یک مدیر، هر چیزی که می‌گویید و انجام می‌دهید، تأثیر زیادی دارد. افراد شما را از نزدیک بررسی می‌کنند و  هر ژست و نظری که ارایه می‌کنید را تفسیر می‌کنند. بنابراین، احساسات خود را کنترل کنید. چون شما ترجیح می‌دهید افراد روی کار خود تمرکز کنند نه اینکه برای تشخیص حالت روحی شما انرژی صرف کنند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 چه کسانی را تعدیل کنیم؟


- براساس شغل تعدیل کنید، نه فرد



بسیاری از مدیران برای تعدیل نیرو در واحد خود رویکرد کلی در پیش می‌گیرند و این رویکرد در بیشتر موارد به معنای تعدیل کارکنانی است که از همه جدیدترند.
اما این رویکرد اشتباه است، زیرا نیازهای اصلی و پایه واحد را در نظر نمی گیرد.


اگر چنین روشی را در پیش بگیرید ممکن است مجبور شوید کارکنانی را به صورت موقت برای سمت هایی که بعد از تعدیل خالی شدند، استخدام نمایید.
این افراد اغلب به مرور زمان تبدیل به کارکنانی دائمی می‌شوند و یک بار دیگر شما را با مشکل اضافه نیرو مواجه می‌سازند.
در حالی که هدف، یافتن راهی برای حذف نیروی اضافی به شکل دائمی و استراتژیک است.


💡پس سعی کنید کارها را تعدیل کنید، نه افراد را. حجم کاری هر فرد را بررسی کنید و تا حد ضرورت کاهش دهید. هر مسئولیت و وظیفه ای را که در راستای مسیر استراتژیک شرکت نیست، کنار بگذارید و تنها افرادی را نگه دارید که کار آنها به بقای شرکت کمک می‌کند.


منبع: کتاب تعدیل کارکنان، نوشته سوزان آلوی و استیو رابینز




📍 @organizationb
🅱⁣اینفوگرافیک ساعت کار و اوقات استراحت در سرتاسر دنیا




📍 @organizationb
🅱چطور جمع را با تصمیماتمان همراه کنیم؟






📍 @organizationb
🅱 10 تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور می سازد:


در اینجا ده تصمیم مدیریتی که به فرهنگ سازمانی آسیب می زند و موجب ترک سازمان توسط کارکنان می شود ، ذکر می گردد:

🚩   تصمیم به رتبه بندی و امتیازدهی کارکنان خود ، یکی در مقابل دیگری

  🚩 تصمیم به اجرای بازخورد 360 درجه که کارکنان را تشویق ( یا حتی وادار) به بازخورد ناشناس به یکدیگر می کند.

🚩 درخواست از کارکنانی که می خواهند در داخل سازمان جابجایی شغلی داشته باشند، برای کسب اجازه از مدیر فعلی خود.

🚩 درخواست از کارکنان برای ارائه دلیل مستند ( مانند اطلاعیه فوت) هنگام فوت یکی از اعضای خانواده شان، جهت ارائه مرخصی.

🚩 تصمیم به محاسبه هر غیبت کوچک از کار، در برابر کارکنان.

🚩  تصمیم به ثبت و یادداشت تخلفات، بجای توانمندسازی و شناخت موفقیت های کارکنان.

🚩 تصمیم به پر کردن پست سازمانی خالی با استخدام های خارج از سازمان، زمانیکه افراد مناسبی در حال حاضر در داخل سازمان وجود دارند.

🚩 تصمیم به اینکه واحد HR  بجای تیم حل مساله و فرهنگ ساز ، به یک تیم اجرای قانون تبدیل شود.

🚩 تصمیم به استخدام افراد با حقوق کمتر از نرخ بازار برای پست سازمانی مربوطه ، به دلیل صرفه جویی در هزینه ها.

🚩🚩 تصمیم به اداره سازمان بوسیله مطالعه تئوریها، بجای گوش دادن به کارکنان شایسته ای که استخدام شده اند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 پدیده رگرسیون یا برگشت به عقب



اگه دقت کرده باشین بعضی تیم های ورزشی که در یک فصل خاص نتایج درخشانی کسب کردن تو فصل بعد و با وجود حفظ همان بازیکنان و مربی، ممکنه تیم نتایج ضعیف‌تری کسب کنه و حتی به فینال هم نرسن. یا دانش آموزی که توی یک درس خاص نمره بسیار بالایی می گیره تو آزمون بعدیش، بدون هیچ مداخله یا آموزشی، به احتمال بسیار زیاد نمره اش به سمت نمره متوسط کلاس نزدیک می‌شه.


به این رخداد میگن "پدیده رگرسیون" که اتفاقا آماریست ها و روانشناسان در حد قسم بهش اعتقاد دارن. حرف حسابشم اینه که متغیرها در طول زمان بسیار تمایل دارن به میانگین خودشون برگردن.


این پدیده رگرسیون میگه: اینکه همیشه موفق باشید یا همیشه شکست خورده باشین، معنی نداره و بعد از یه مدت میانگین اطرافیانتون میشه وضعیت  شما.


بریم سراغ پدیده رگرسیون توی دنیای مدیریت و سازمان:

فرض کنید یک کارمند به طور مداوم عملکردش عالی بوده. طبق پدیده رگرسیون، در دوره‌های بعدی، به احتمال بسیار زیاد عملکرد این کارمند به سمت میانگین عملکرد گروه متمایل می‌شه. طی یک تحقیق علمی ۶۵ درصد از مدیران گزارش دادن که بعد از افزایش عملکرد و افزایش حقوق در دوره های بعدی با "پدیده رگرسیون" مواجه شدند.

یا یک فروشنده در یک ماه خاص به طور غیرمعمولی تعداد زیادی معامله را به ثمر رسونده. در ماه‌های بعد، با وجود تلاش‌های مشابه، احتمالا تعداد معاملاتش به سطح معمول خودش برمیگرده. طبق مطالعات موسسه گارتنر، ۵۰ درصد از شرکت هایی که با موفقیت یک محصول یا خدمات جدید رو عرضه میکنن، در سال بعد با کاهش فروش و سهم بازار مواجه میشن.
و مثال ها، گزارش ها و آمارهای متعدد از حوزه های دیگه سازمان.

وقتی بررسی میکنیم میبینم که این پدیده در دنیای سازمان و مدیریت هم خیلی فراوونه و میشه گفت که برای مدیران درک این موضوع از نون شب هم یه جورایی واجبتره. دلایلش رو لطف شما فکر کنید و بگید....

چند تا شرکت که پدیده رگرسیون رو به چشم دیدن با هم بررسی کنیم:


شرکت اپل که هممون میشناسیمش و روی موفقیتش تردیدنداریم، سال ۲۰۱۰ با عرضه iPad به بازار، انقلابی در صنعت تبلت ایجاد کرد و با سرعت به محبوب‌ترین تبلت در جهان تبدیل شد. با این حال، در سال‌های بعد، سهم بازار iPad به تدریج کاهش یافت و شرکت‌های رقیب مانند سامسونگ و آمازون سهم بیشتری از بازار را به خودشون اختصاص دادن.


یا تیم فوتبال رئال مادرید توی سال ۲۰۱۴ با قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا برای دهمین بار، رکورد جدیدی را در این رقابت‌ها به نام خود ثبت کرد. با این حال، در سال‌های بعد، رئال مادرید نتونست به این موفقیت‌ها دست پیدا کنه و در چندین دوره متوالی از لیگ قهرمانان اروپا حذف شد.

یا شرکت معظم تویوتا در دهه ۱۹۸۰ با تولید خودروهای با کیفیت و قابل اعتماد، به رهبر بازار جهانی خودرو تبدیل شد. با این حال، در دهه ۱۹۹۰، تویوتا با مشکلاتی در زمینه کیفیت و فراخوان‌های متعدد مواجه شد که به وجهه آن در بازار آسیب رساند.

شرکت مایکروسافت سال ۲۰۰۱ ویندوز XP اش کلی گرفت ولی بعدش سیستم عامل های جدید کنارش زدند.
و ...

سوال مهم: آیا پدیده رگرسیون را در حوزه منابع انسانی هم داریم؟

تقریبا همه افراد زمانیکه یک شغل یا موقعیت سازمانی جدیدی رو شروع میکنن، اون اوایل یه عالمه انرژی و انگیزه دارن و بعد از مدتی همه چی عادی میشه و انگیزه و شور کار کم میشه. این پدیده رگرسیون را داره نشون میده.

زمانیکه حقوق ها رو زیاد میکنن تا چند وقت حال همه خوبه اما بعد از یه مدتی انگار نه انگار و کارکنان درگیر "پدیده رگرسیون" میشن.

شرکت گوگل سال ۲۰۱۳، برنامه جدیدی به نام "پروژه پاداش" رو اجرا کرد که توی اون پروژه به کارمندانی که ایده های نوآورانه داشتن، پاداش های خوب و  سخاوتمندانه ای میداد. اولش این برنامه بسیار موفق بود و تعداد زیادی ایده های نوآورانه از سوی کارکنان ارائه شد. با این حال، در سال های بعد، تعداد ایده های نوآورانه به تدریج کم شد و به سطح قبل از اجرای برنامه بازگشت، علیرغم اینکه هنوز پاداش ها پابرجا بود.

در دهه ۱۹۸۰، شرکت جنرال موتورز برنامه های آموزشی و توسعه ای گسترده ای را برای ارتقای مهارت های کارکنان خودش اجرا کرد. این برنامه ها اولش خیلی موثر بودن و منجر به افزایش قابل توجهی در بهره وری و کیفیت محصولات شدن. ولی  در دهه ۱۹۹۰، اثربخشی این برنامه ها به تدریج کاهشی شد و جنرال موتورز با مشکلاتی در زمینه کیفیت و رقابت مواجه شد.

نتیجه اینکه دنیای مدیریت منابع انسانی هم به شدت درگیر پدیده رگرسیون یا برگشت به عقب هست.


📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/13 03:03:21
Back to Top
HTML Embed Code: