Telegram Web Link
❇️ پایاترین و پویاترین تحولات تاریخ اجتماعی بشر را انقلاب‌های نرم رقم زده‌اند. اصولا به تابش خورشید تدبیر بسی تندتر و تواناتر از وزش تندباد احساسات می‌توان لباس عناد از تن تندروها درآورد - باید هنرش را داشت.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 6️⃣2️⃣
✍️ حسین شیران

تا به اینجا بارها در طول این نوشتار از هر در که درآمدیم به ارزش و اهمیت و ضرورت تشکیل و توسعه‌ی "پایگاهی پلورالستیک" برای جامعه‌ی مدنی (مردم) ایران تأکید کردیم و آن را لازمه‌ی گذار به آینده‌ای با شرایط جامعوی بمراتب بهتر و باثبات‌تر تلقی کردیم؛ ایران از آغاز ذاتا کشوری پلورالستیک بوده و است و اکنون به تبع توسعه و تحول فضای مجازی و افزایش اطلاعات و سطح آگاهی‌ها ذهنا هم بسی پلورالستیک گشته است و از این جهت هیچ‌گاه به اندازه‌ی حال حاضر نیازمند حاکمیت نظامی پلورالستیک که بتواند منافع همه‌ی افراد از هر قوم و دین و مذهب و مسلکی را فراهم سازد نبوده است- به چگونگی برقراری نظم اجتماعی در شرایط پلورالستیک بعدها خواهیم پرداخت.

ما پیش از این تجربه‌ی تاریخی داشتن پایگاهی مردمی و نقش تأثیرگذار آن در تحولات سیاسی اجتماعی دو قرن اخیر بویژه دو انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی را از سر گذرانده‌ایم؛ اما این پایگاه علی‌رغم ارزش و اهمیت تاریخی بالایش بواقع پلورالستیک نبود بلکه مشخصا حول محور مذهب تشیع اثنی‌عشری و روحانیون و بازاریون و مردمان معتقد و متقاعد بدان می‌گشت. اگرچه در جریان انقلاب دوم توجیهات و توجهات بارزی از سوی رهبران انقلاب به تضمین منافع تنوعات و تکثرات مردمی ثبت و ضبط است با اینحال همانطورکه پیش از این گفتیم بعد از انقلاب شرایط بنحو دیگری پیش رفت و نه فقط پلورالیسم پانگرفت بلکه انحصار قدرت توسط روحانیت شیعی باعث تیرگی روابط عناصر تشکیل‌دهنده‌ی پایگاه و درنهایت ازهم‌گسیختن آن گشت.

طبیعی‌ست هر آن‌که انقلاب می‌کند و در آن و یا بعد از آن نقشی اساسی ایفا می‌کند عملا انحصار و اختیار آن را بدست می‌گیرد. رحیم‌پور ازغدی آنجا که می‌گوید: "ما هزاران هزار کشته دادیم قدرت را بدست گرفتیم اگر می‌خواهید قدرت را از ما بگیرید شما هم باید کشته دهید" بی‌پرده به روی اصل ماجرا انگشت می‌گذارد؛ اگرچه شنیدن یک چنین حرفی برای هر تحت سلطه‌ای بسی تلخ و ناگوار می‌افتد اما بواقع تلخی‌اش از حقیقتی‌ست که دربردارد: "هیچ‌کس برای تأمین و تضمین منافع دیگری انقلاب نمی‌کند"! بر این اساس تا اطلاع ثانوی اینجا دستور کار این خواهد بود که هرکس می‌خواهد منافع‌اش تأمین و تضمین گردد باید کشته دهد انقلاب کند و قدرت را بدست بگیرد و این بار او به دیگران بگوید اگر قدرت می‌خواهی کشته بده انقلاب کن! این یعنی "اصالت انقلاب"!

البته که تداوم یک چنین طرز فکر و طرز عملی برای همیشه بساط سرخ انقلاب و اندیشه و اقدام به آن را در بستر جامعه خواهد گستراند و به این سبب تضاد و تقابل مستمر انقلابی و ضدانقلاب تا مدت‌ها آرامش و آسایش و توسعه و پیشرفت را از این سرزمین سلب خواهد کرد. در یک چنین وضعیتی تداخل ایدئولوژی‌ها واژه‌ها را هم از معنی و مفهوم تهی خواهد کرد- انقلابی دیروز ضدانقلاب امروز خواهد شد بی‌آنکه خود بداند و بخواهد این عنوان را به انقلابی امروز واگذارد! برای خروج از دور و دایره‌ی خشم‌ها و خشونت‌ها و خسارت‌های کلان ناشی از انقلاب‌های سخت تحققا کم و کسری‌هایی داریم که باید با نوع دیگری از انقلاب برآورده کنیم- انقلابی بمراتب نرم‌تر و روان‌تر.

تشکیل و توسعه‌ی پایگاهی از مردم و برای مردم در بطن و متن جامعه‌ی مدنی اسباب و اساسی‌ست برای یک چنین تحول بزرگی. (باقی در بخش بعد)

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌓 ابرنظم‌ها را تنها از ابرملت‌دولت‌ها باید انتظار داشت یعنی هر آن‌ها و هر آن‌جاها که درک و فهم متقابل فوق‌العاده‌ای میان ملت و دولت‌شان حاکم است و ضرورتا در برابر یک نظم‌پرداز عالی (دولت) یک نظم‌پذیر عالی (ملت) وجود دارد و گرنه در برابر هر ابرپروژه‌ای ابرمسأله‌ها و ابرفاجعه‌ها باید انتظار داشت.

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ مهم‌ترین ویژگی‌ پایگاه پلورالستیک مستقل از دولت و حکومت "از مردم و با مردم و برای مردم بودن"‌ با "حداکثر جذب و حداقل دفع" می‌باشد.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 7️⃣2️⃣
✍️ حسین شیران

تشکیل و توسعه‌ی پایگاه مردمی پلورالستیک در بطن و متن جامعه‌ی مدنی نه هرگز برای مسامحه و مصالحه با قدرت حاکم بلکه برعکس برای مقابله و مبارزه با هر فرد یا جریان زیاده‌خواهی در هر نظام حاکمی در هر برهه از تاریخ پیش روست- منتهی مشخصا به "سلاح تدبیر" و نه کنش واکنش‌های هیجانی و احساسی و غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل؛ احساسات را کوه هم اگر باشد لاجرم فراز و نشیبی‌ست اما تدبیر را کلوخ هم اگر باشد هرگز! بر این اساس اگر جوامع بشری را توقع نظم و نظامی پایا و پویا‌ست- فارغ از هر تهاجم و تلاطم احساساتی که از هر سو خیزد- ناگزیر طرح و تدبیری می‌باید تا پیوسته برقرار و برمدارش دارد؛ این آن رسالت تاریخی‌ست که این پایگاه همواره باید با تعدیل و تنظیم مناسبات و معادلات میان ملت و دولت در پیش گیرد.

فلذا فلسفه‌ی وجودی پایگاه مردمی پلورالستیک نه محافظه‌کاری و حفظ وضع و نظم موجود به هر قیمتی بلکه بدوا حفظ تنوعات و تکثرات موجود جامعه از هر گزندی و بعد گذار جامعه به شرایط پلورالستیک و بعدها گذارها به شرایطی همیشه بهتر و بالاتر است؛ و این یعنی پلورالیسم نه پایان کار بلکه همواره پایه‌ی کار و پایگاهی برای تحولات بعدی‌ست و از این نظر همواره و حتی بعد از تحقق شرایط پلورالستیک باید حضورش در جامعه مستمر و مستدام باشد، چه هر کجا ایدئولوژی‌ها در کارند خطر میل به سلطه و بازگشت به قدرت‌شان همواره پابرجاست. از جمله تحولات بعدی که باید بنحو علمی و اصولی در بستر پلورالیسم و بدست عقلای قوم پی‌گیری شود اندیشه و اهتمام به اصل گذار از مسأله‌ی تعدد و تکثر ایدئولوژی‌هاست که بزودی بدان خواهیم پرداخت.

مهم‌ترین ویژگی‌ای که پایگاه پلورالستیک همواره باید حفظ کند- مستقل از دولت و حکومت - "از مردم و با مردم و برای مردم بودن"‌اش است. طبیعتا نظام‌های حاکم برای استحکام و استمرار مقام و موقعیت خویش ناگزیر از استضعاف مقام و موقعیت مردمان خویش‌اند، در این راستا پیوسته بر دو راهبرد "پایگاه‌زدایی" و "پایگاه‌ربایی" از ملت می‌کوشند تا با خالی یا خنثی ساختن این نهاد از هر سر و سامانی اصل توده = تمکین را مستدام سازند؛ اکنون اینکه می‌بینیم مجلس- نهاد مردمی حاصل از انقلاب مشروطیت که قرار بود از مردم و با مردم و برای مردم باشد و قانونا مدافع منافع ملت در برابر قدرت‌ها باشد بتدریج در طول تاریخ از قرار و مدار خود خارج شده و اینک خود بخشی جدایی‌ناپذیر از قدرت گشته، ناشی از موفقیت حکومت‌ها در پیشبرد این دو راهبرد می‌باشد.

ویژگی مهم دیگری که پایگاه مردمی پلورالستیک بقوت باید در خود بپرورد خوی و خصلت "جذب حداکثری و دفع حداقلی" می‌باشد. اصولا و اساسا در هر جامعه باید پایگاه و پناه‌گاهی پذیرای مردمان‌اش از هر نوع و هر نقشی حتی طبقه‌ی حاکم و خود حاکمان باشد- چه در حقیقت آن‌ها هم همه از مردم‌اند که حالا بهر شکل تحت شرایطی خاص به اسباب و اساسی ایدئولوژیک بر مردم حاکم گشته‌اند. همه‌ی نظام‌های ایدئولوژیک طبیعتا بعد از مدتی به دلایل مختلف رانش‌ها و ریزش‌ها دارند که ضرورتا باید جایی برای جذب و هضم‌شان داشت و فرصت بازگشت به اصل خویش برایشان فراهم ساخت و بعد اتفاقا بسی بیش از دیگران از انگیزه و انرژی و ظرفیت بالای یک چنین افراد دوران‌دیده و آرمان‌زده و ایدئولوژی‌گزیده‌ای برای گذار به جامعه‌ی پلورالستیک بهره برد.

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
دموکراسی_و_هویت_ایرانی_پیروز_مجتهدزاده.pdf
4 MB
📚 دموکراسی و هویت ایرانی
✍️
پیروز مجتهدزاده
📃 تعداد صفحات: 316

🌓 کتابخانه‌ جامعه‌شناسی شرقی
فرصتی برای مطالعه‌ هرچه بیشتر

آیا ایرانیان دشمن دموکراسی بوده‌اند؟ یا اینکه ایده‌ی دادگری در ایران باستان و اعتقاد به عدل بعنوان یکی از اصول پنج‌گانه‌ی دینی در ایران شیعی زیربنای نیکویی را فراهم می‌سازد تا دموکراسی را در ایران واقعیت دهد، آن‌گونه که همین پدیده‌های ایرانی به پیشرفت دموکراسی در غرب یاری داده است؟ ...

#کتابخانه
#کتابخوانی

🆔
@Hossein_Shiran
🌓
@OrientalSociology
⚛️
@OrientalSocialThinkers
🌐
www.orientalsociology.ir
Forwarded from کانال هادی حکیم شفایی (Hadi Hakim)
💥روز جهانی زمین و اصلاح سبک زندگی

هادی حکیم شفایی

امروز، ۲۲ آوریل، مصادف با سوم اردیبهشت، روز جهانی زمین است. این روز، قدیمی‌ترین مناسبت ثبت شده در تقویم سازمان ملل متحد در موضوع محیط زیست می‌باشد. امروز، مرزهای فلسفه‌اخلاق، به حیطه محیط زیست و حفاظت از سیاره‌ خاکی توسعه یافته و هر فعل یا ترک فعل آسیب‌زننده به زمین، غیراخلاقی شمرده می‌شود. مفهومِ اخلاق یک جهان، جایگزین اخلاق اجتماعی شده است. 


گزارش ریسک‌های مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۴ نشان می‌دهد: از بین ده خطر بزرگی که جهان را تا افق ده سال آینده تهدید می‌کند، دست‌کم پنج تهدید، ریشه‌ای محیط‌زیستی دارند. پرسش اصلی این است:
آیا دنیا دست‌کم با همین تناسب، نیمی از بودجه‌های پژوهشی و توجه خود را به حل دشواری‌های محیط‌زیستی اختصاص داده است؟ آیا آموزش و پرورش و رسانه‌های ما گام موثری در این مسیر برداشته‌اند؟ آشکار است که پاسخ منفی است که اگر جز این بود، اینک نباید با چنین سطحی از فجایع برگشت‌ناپذیر محیط‌زیستی مواجهه می‌شدیم.


از این گذشته، سبک زندگی انسان‌ها و اصلاح فرهنگی به شیوه‌های گوناگون می‌تواند به حفاظت از سیاره زمین رساند:
کاهش استفاده از نایلون پلاستیکی، پرهیز از پرتاب زباله در طبیعت، کاهش استفاده از وسایل حمل و نقل شخصی و اصلاح رژیم غذایی و... . از میان این موارد، اصلاح رژیم غذایی و کاهش حداکثری و یا توقف مصرف محصولات غذایی حیوانی، بیش از همه با دشواری روبروست زیرا رژیم غذایی، جزو ریشه‌دار ترین و کهن‌ترین عادات تاریخی بشر است و با افسانه‌ها و خرافات ستبری گره خورده است. از افسانه‌ی رابطه‌ی انحصاری میان گوشت و قدرتِ عضلات تا خرافه‌ی انحصار شیر و سلامتی، انسان را با بزرگترین مقاومت شبه‌علمی خود دربرابر اصلاح رژیم غذایی مواجه ساخته است. 


به نظر می‌رسد راهی بس طولانی در پیش است تا انسان‌ها متوجه تاثیرات مخربِ عادات و باورهای خرافی خود و سبک زندگی خویش بر سیاره زمین بشوند اما در مسیر تحقق این رویای بزرگ، نقش آگاهی بخشی و نقش هر یک نفر انسان اهمیت دارد. در این بین، بیشترین تلاش‌ها در اصلاح باورها و سبک زندگی می‌بایست معطوف به کودکان شود که ذهن آنها بسیار کمتر آلوده به خرافات، خودخواهی‌ها، شبه علم و عادات موروثی است. اخلاق یک جهان هر یک نفرِ ما را به پذیرش مسئولیت نسبت به نسل‌های آینده ملزم می‌سازد.


#اخلاق_یک_جهان
#روز_جهانی_زمین
#اصلاح_سبک_زندگی
#گازهای_گلخانه‌ای
#وگانیسم
#اصلاح_رژیم_غذایی
#فلسفه_اخلاق
#شبه‌علم
#عادات_تاریخی_موروثی
#افسانه_گوشت_و_شیر
#نایلون_پلاستیکی

https://www.tg-me.com/ReligionPhilosophyHumanRights
🌓 دوری در دنیای آمار 9️⃣
شاخص ادراک فساد در جهان

     شاخص ادراک فساد (CPI) بیان‌گر رتبه‌ی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است. این شاخص در مقیاس 0 (بیشترین فساد یا اصطلاحا کثیف) تا 100 (بدون فساد یا اصطلاحا پاک) کشورها را رتبه‌بندی می‌کند. در آخرین رتبه‌بندی ارائه شده
دانمارک با 90 امتیاز در رتبه‌ی اول بعنوان پاک‌ترین کشور جهان از نظر فساد قرار دارد و بعد فنلاند و نیوزیلند به ترتیب با 87 و 85 در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند؛ کشور سومالی با 11 امتیاز در انتهای لیست بعنوان فاسدترین و کثیف‌ترین کشور جهان جای دارد. در این رتبه‌بندی جمهوری اسلامی ایران با 24 امتیاز بهمراه چند کشور دیگر مشترکا در رتبه‌ی 149 جهان قرار دارد. در یکی از تصاویر پیوستی تغییرات امتیاز ایران از سال 2012 تا 2023 را می‌توانید ملاحظه کنید.

#دنیای_آمار
#شاخص_ادراک_فساد
#World_of_Statistics
#Corruption_Perceptions_Index

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 ایدئولوژی ویرانگر و عرف‌زدایی از جامعه
✍️
هادی حکیم شفایی

ایدئولوژی در ادبیات فلسفی و سیاسی، به معانی گوناگونی بکار رفته است که هر یک از این معانی، از زاویه‌ای خاص و با دیدگاهی خاص مطرح می‌شود. ایدئولوژی- در این نوشتار- به معنای یک نظام ثابت و جامد فکری که نقدگریز است، بخصوص اگر به بخشی از یک عارضه اجتماعی به نام موجه‌سازی قدرت تبدیل گردد کارکردی ویرانگر خواهد یافت. مساله حجاب به عنوان یک حکم فقهی، پیش از انقلاب ۵۷، فرع بر عرف‌های اجتماعی بود. اگرچه در آن دوران، اغلب روحانیان و علمای دین، آن را امری واجب می‌پنداشتند اما فقدان یک ایدئولوژی فراگیر سیاسی که حکم فقهی حجاب، بخشی از آن گردد موجب شده بود که این حکم (فارغ از صحت و سقم یا حدود و ثقور آن) در حد یک حکم شرعی باقی بماند و در مقابل، عرف اجتماعی، اصالت یابد. بدین ترتیب، این عرف‌های اجتماعی بود که انواعی از پوشش را بسته به مکان و موقعیت، تعیین می‌نمود و اغلب، نه روحانیان و متشرعان، معترض به پوشش غیرشرعی بودند و نه باورمندان به پوشش غیرشرعی، حجاب متشرعین را متعرض می‌شدند. نوعی فرهنگ تساهل و تسامح و تحمل سبک‌های مختلف زندگی، در جامعه صلح و آرامش نسبی برقرار ساخته بود. 

اما در جریان انقلاب اسلامی ۵۷ و بخصوص در سالهای اولیه پساانقلاب، شکل‌گیری یک جریان ایدئولوژیک توسط برخی روحانیون به رهبری آیت الله خمینی که تفسیر خاصی از دین را با کسب قدرت سیاسی همساز ساخته‌ بودند و در بی‌توجهی و غفلتِ جریاناتِ سیاسی دیگر که مساله آزادی پوشش عرفی را کم اهمیت می‌پنداشتند، موجب شد که بسیاری از احکام فقهی از جمله حجاب سر، تبدیل به شاخص وفاداری به نظام سیاسی و بهره‌مندی از حقوق اجتماعی و در واقع، ابزاری جهت سلطه بر نیمی از جامعه و معیار اسلامی بودن نظام گردد. بانوانی که مایل بودند از حقوق اجتماعی خود برخوردار باشند می‌بایست حجاب سر را رعایت کنند، تخطی‌کنندگان از حجاب سر، وفاداری‌شان به نظام سیاسی به چالش کشیده می‌شد و تحت پیگرد قرار می‌گرفتند و متشرعینی که دغدغه دین داشتند، با حاکمیت قانون حجاب اجباری، در اسلامی بودن و الاهی بودن نظام سیاسی تردید به خود راه نمی‌دادند. بدین ترتیب، حاکمان می‌توانستند ضمن کنترل اراده و اختیار نیمی از جامعه، مشروعیت الاهی خود را از این راه توجیه نمایند.

بدین ترتیب، پس از انقلاب، ایدئولوژی حاکم، عرف‌های اجتماعی را برهم زد و تا سالیان سال، جامعه ایرانی که اغلب مایل نبود منافع و حقوق اجتماعی خود را از دست بدهد، به جامعه‌ای بدون عرف مبدل گشت، ایدئولوژی‌زده شد و مسخ باورهای تزریق شده از سوی حاکمان. تردید در اینکه آیا حقیقتاً حجابِ سر، یک حکم واجب قرانی و فرازمانی است به اندیشه‌‌ی کمتر کسی خطور می‌نمود. با گذشت زمان و توسعه فناوری اطلاعات و ورود شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی به خانه‌های ایرانیان و نیز با افزایش ارتباطات میان ملت‌ها، ایرانیان دریافتند که در اغلب کشورهای اسلامی منطقه، گویی اسلام دیگری و احکام دیگری و شریعت دیگری جاری است! حجاب که در ایران از سوی روحانیان حاکم، واجب شرعیِ قطعی معرفی و بطور قانونی اجرا می‌شد در کشورهای اسلامی دیگر صرفاً یک انتخاب بود و هیچ کس بخاطر عدم رعایت پوشش سر، از حقوق اجتماعی محروم نمی‌شد و تحت تعقیب قرار نمی‌گرفت! از سوی دیگر، برخوردهای امنیتی-نظامی با مساله حجاب تحت نام گشت ارشاد و خشونت خیابانی با بانوان، به تدریج خشم عمومی را برانگیخت و مقاومت مدنی برخی بانوان را به همراه ساخت. از این گذشته، یک جریان فکری و پژوهشی نواندیش، از فقیه و روحانی تا غیرروحانی، نظریه‌پردازی‌ها و مطالعات خود از قرآن و تاریخ اسلام را عرضه نمودند که عموم مطالعات مدعی بود که حجاب سر، حکم قرآنی نیست، که صرفاً یک حکم و رای رایج فقهی است، که تنها یک توصیه از سوی پیامبر است و بدین ترتیب، انواعی از فهم‌های متفاوت از دین از سوی اندیشمندان، نظریه‌پردازی و ارائه شد.

پس از خیزش سراسری مهسا در ۱۴۰۱، کنار گذاشتن علنیِ حجاب اجباری و قانونی به عنوان نماد ایدئولوژی سلطه، از سوی بخشی از بانوان که جسارت خطرپذیری داشتند در جامعه گسترده‌تر شد. این کنش اعتراضی اکنون تا حد بسیار گسترده‌تری نسبت به قبل، از پذیرش و یا پشتیبانی مردان جامعه و حتی بخشی از متدینان جامعه برخوردار است. منازعه میان حاکمان و مخالفان وضع موجود، در میدان حجاب سر همچنان در جریان است اما به نظر می‌رسد عرف‌های نابود‌شده‌ی جامعه ایرانی به تدریج در حال احیاء و شکل‌گیری‌اند و اغلب ایرانیان با گذار از تله‌ی ایدئولوژی اندیشی در میدان دین، قدرت و شانس خود را در احیای حقوق عرفی به آزمون گذارده‌اند؛ آزمونی پرچالش و نه چندان آسان که به باور آنها ارزش جنگیدن را دارد.

#حجاب_فقهی
#مقاومت_مدنی
#حکومت_دینی

@ReligionPhilosophyHumanRights

🌓
@OrientalSociology
⚛️
@OrientalSocialThinkers
🌐
www.orientalsociology.ir
❇️ برای رسیدن به توسعه‌ای از هر نظر پایدار تنها داشتن یک دولت قدرتمند کافی نیست، در کنار آن بلکه بسی بیش و پیش از آن باید به داشتن ملتی قدرتمند مؤید بود.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 8️⃣2️⃣
✍️ حسین شیران

ما مردم ایران در مقام نقد و نظر در باب اوضاع و احوال و مسائل جامعه بیشتر "دیگرمنتقد" و در واقع "دولت‌منتقد"ایم تا "خودمنتقد"- یعنی تیغ تیز انتقادات‌مان اغلب رو سوی دولت|حکومت‌مان است تا خودمان و بیش‌تر آن‌ها را مسئول و مسبب و مقصر مسائل و مشکلات فراوان خود تلقی می‌کنیم تا خودمان، و از این‌رو تغییر اوضاع و احوال‌مان را هم بیشتر بسته به تغییر آن‌ها می‌دانیم تا خودمان. یک چنین طرزفکر و طرزتلقی‌ای اگرچه پربیراه نیست با این‌حال هیچ خالی از ایراد هم نیست؛

بزرگترین و مهم‌ترین ایراد آن توجه و تمرکز بیش از حد به نقش دولت|حکومت در تغییرات و تحولات جامعه و غفلت یا رجعت کمتر از حد به نقش مردم|ملت در این ارتباط است. اگرکه همه‌چیز بسته به دولت|حکومت است پس دولت|حکومت همه‌کاره و مردم|ملت هیچ‌کاره است و هیچ‌کاره را چه زوری بر همه‌کاره که تواند در راستای منافع خود تغییرش دهد؟ و یا خیر، اگرکه مردم|ملت هم‌کاره است- چیزی که نبوده و نیست و حال می‌خواهد باشد، پس بیش و پیش از هر چیز و هر کس باید بر خود ملت متمرکز شد و نقد و نظر را از خود آن آغاز کرد و یا اگرکه هر دو کاره‌ای‌اند نسبت و نقش و سهم هر کدام باید مشخص گردد.

اصولا و اساسا میان هر مردم|ملت و هر دولت|حکومتی که بر آن حاکم است تناسبی وجود دارد. هر ایدئولوژی و هر حکومتی که به هرجا دایر است نه فقط هیچ بی‌رگ و بی‌ریشه و بی‌ارتباط با مردمان‌اش نیست بلکه ضرورتا در بطن و متن و ذهن مردم زمینه‌ها و ظرف‌ها و ظرفیت‌هایی داشته و دارد و دست‌کم تا زمانی که از سکه بیفتد و ایدئولوژی دیگری جایگزین‌اش گردد نظرا و عملا از آن‌ زمینه‌ها و ظرف‌ها و ظرفیت‌ها استفاده و ارتزاق می‌کند- حتی اگر خود مردم آنسان که باید و شاید از کم و کیف آن آگاه نباشند.

همین ایدئولوژی و نظام سیاسی و عنوانا حکومت اسلامی شیعی که اکنون در نزد و نظر خیلی‌ها مانعی در برابر توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی ایران است و مدام بر ضرورت تغییرش تأکید می‌شود زمانی نه چندان دور از زمینه و ظرفیت همین ملت عمدتا مسلمان شیعه برخاسته و 98/2% ملت به هر شکل به برقراری‌اش رأی مثبت داده‌اند و هرگز نمی‌توانند از زیر بار مسئولیت این انتخاب تاریخی شانه خالی کنند و حال که این نظام بسی به بیراهه رفته، البته که باید نقدش کرد اما نه فقط آن را، بلکه در کنارش دیروز و امروز ملتی را که پای کارش بوده و هنوز هم هست، تنها به این طریق است زمینه و ظرفیت لازم برای تغییر در فرداها فراهم می‌شود.

دولت|حکومت هرچه و هرکه و هرطورکه هست یک طرف کار است و هرگز نافی مسئولیت طرف دیگر یعنی مردم|ملت نیست اتفاقا برعکس در عصر مردم‌سالاری و ملت‌دولت‌ها مسئولیت هرچه هست و نیست- حتی دولت و دولت‌مردان، بر گردن ملت انتخابگر و اقتداربخش است. ملت‌دولت مقتدر یقینا از ملت مقتدر برمی‌خیزد فلذا ما اگر در اندیشه‌ی مردم‌سالاری هستیم بدوا باید شایستگی و بایستگی آن را در خود ایجاد کنیم و این آن رسالت بزرگی‌ست که بر عهده‌ی نهادهای مردمی و در رأس‌ا‌ش پایگاه پلورالستیک است و الا معلوم است که بی‌مایه فطیر است؛

معلوم است که هیچ حکومتی حاضر نمی‌شود- و چرا شود- توده‌های مردمی زیرسلطه‌اش را بالا سر خویش برد و سرور و سالار خویش سازد- مگر اینکه نخبگانی فرهیخته و فرهنگی بر سر کار باشند که یک چنین نوادری هم باز باید از بطن و متن ملتی فرهیخته و فرهنگی برخیزند و نه از زمین و آسمان. نتیجه اینکه ما مردم اگر در اندیشه‌ی گذار از نظام فعلی به نظامی دموکراتیک هستیم بدوا باید با خودانتقادی و خودارزیابی مستمر داشته‌ها و نداشته‌ها و گذاشته‌ها و نگذاشته‌های خود برای یک چنین امر مهمی را مشخص سازیم و الزامات و اقتضائات آن را در خود پدید آوریم- بدون این تغییرات پا نهادن در دنیایی نو و دورانی نو توهمی بیش نخواهد بود. (باقی در بخش بعد)

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 شطرنجِ گذار به دموکراسی
✍️ هادی حکیم شفایی

گذار از دیکتاتوری به دموکراسی به مانندِ بازی شطرنج است. این تعبیر شاید بتواند به برخی از مفروضات رایج و باطل و پرسش‌های مهم در این رابطه پاسخ بدهد. همانند‌انگاریِ گذار به دموکراسی به بازی شطرنج، مستلزم نکاتی است که به شرح زیر  فهرست می‌گردد:

۱. گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، خودبخود محقق نمی‌گردد بلکه نیازمند عاملیّت شهروندان یک جامعه است. مفروضاتی از قبیل اینکه 'حکومت ظلم، خودش از بین می‌رود' یا 'نظام‌های دیکتاتوری رفتنی هستند'، گزاره‌های انفعالی و باطلی هستند که موجب حساسیت‌زدایی و بی‌‌عملی شهروندان می‌گردد. بازی شطرنج نیازمند زنجیره‌ای از حرکات و اقدامات است و بدون حرکت دادن مهره‌ها نتیجه‌ای حاصل نمی‌گردد.

۲. دموکراسی به هیچ ملتی، از خارج از مرزها هدیه نمی‌شود بلکه نیازمند کنشگری شهروندان و نخبگانِ داخل میدان است. در بازی شطرنج، این، طرفین بازی هستند که نتیجه بازی را معین می‌نمایند نه داور بازی و نه تماشاگران بیرونی.

۳. گذار از دیکتاتوری به دموکراسی را نمی‌توان به سادگی از خارج از مرزها متوقف نمود. ابرقدرت‌ها هرچقدر هم فرضاً مخالف فرایند دموکراتیزاسیون برای ملتی باشند کنشگران سرسخت و هشیار، مانع تحقق مداخلات آنها خواهند شد. در بازی شطرنج، حتی اگر شخص سومی از بیرون میدان، پنهانی مهره یا مهرهایی را جابجا کند تا نتیجه بازی عوض شود، باز هم یک بازیکن خوب این شانس را دارد که تاثیر مهره‌های جابجا شده را با تلاش و تفکر، خنثی نماید و راهی به سوی پیروزی بگشاید.

۴. گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، با اقدامات کور و رادیکال محقق نخواهد شد بلکه نیازمند استراتژی، هشیاری و کار جمعی است. در بازی شطرنج، بدون برنامه‌ و استراتژیِ دفاع و نفوذ، شکست حتمی است.

۵. گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، شتابزده و در مدت کوتاه به لحاظ تاریخی، صورت نخواهد گرفت. راه آزادی و توسعه، راه دشواری است که ممکن است ده‌ها سال زمان ببرد. بازی شطرنج در زمره بازی‌هایی است که نیازمند صبر بسیار است. 

۶. گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، هزینه‌بر است و خساراتی را به جسم و روان و مال و زندگی شهروندان وارد می‌آورد. اما این هزینه‌ها برای پایان بخشیدن به دوران تاریک و تحقق روزهای بهتر است لذا کنشگران آینده‌نگر، در هر شرایطی به آینده‌ای بهتر امیدوارند. در بازی شطرنج اگر بازیگر، مهره‌هایی را از دست بدهد بازی را رها نمی‌کند و همیشه راه برای بازگشت مهره‌ها و بازبابی نیروها وجود دارد.

۷. در فرایند گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، کنشگران از هر ضعف و شکاف پدید آمده در پیکره نظام سیاسی به عنوان فرصتی برای پیشروی و نفوذ بهره‌می‌گیرند درست همانند بازیگر شطرنج که در انتظار کوچکترین خطای حریف به کمین می‌نشیند.

۸. در فرایند گذار از دیکتاتوری به دموکراسی، همواره پیروزی‌ها و شکست‌ها و پیشروی‌ها و پس‌روی‌هایی وجود دارد. شکست و ناکامی، پایان راه نیست بلکه برایند پیروزی‌ها و پیشروی‌ها و ناکامی‌ها جامعه را به پیروزی نهایی نزدیک می‌کند درست به مانند بازیگران شطرنج که گاه مجبورند تحت فشار حریف، مهره‌ها را به عقب جابجا کنند.

۹. کنشگران موفق در فرایند گذار به دموکراسی، به آرمان ها و آینده بهتر متعهدند و جز هدف، به چیزی نمی‌اندیشند و هیچ چیز آنها را از آرمان‌ها بازنمی‌دارد. کنشگران آرمانخواه به صداهای منفی و ناامیدی‌گستران اهمیتی نمیدهند بلکه رسالت شخصی اخلاقی برای خویش تعریف می‌کنند. بازیگران موفق شطرنج اجازه نمی‌دهند هیچ فکر و عامل خارجی، هدف پیروزی را در نظر آنها دست‌نیافتنی سازد.

شباهت‌های میان فرایند دموکراتیزاسیون و توسعه سیاسی و اجتماعی با بازی شطرنج این امکان را فراهم می‌سازد که بطلان بسیاری از مفروضات غلط و رایج در ذهن و زبان برخی شهروندان جامعه، آشکار گردد و شهروندانی که متاثر از این مفروضات، انفعال و بی عملی اختیار کرده‌اند دست کم در این باره، بازاندیشی نمایند.

#شطرنج_گذار
#گذار_به_دموکراسی
#عاملیت_سیاسی
#رسالت_شخصی_اخلاقی
#ضعف_شکاف
#پیشروی_نفوذ

@ReligionPhilosophyHumanRights

🌓
@OrientalSociology
⚛️
@OrientalSocialThinkers
🌐
www.orientalsociology.ir
کابالاگرایی (کابالیسم) Kabbalism

🌓 آشنایی با ایسم‌ها 9️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

کابالا یک سنت یهودی و یک تفسیر عرفانی و رازآلود از کتاب مقدس است که بصورت سینه به سینه و شفاهی منتقل شده و ادعا می‌شود دانشی خفیه* از تورات نانوشته‌ای است که خداوند به موسی و آدم داده است. این رویکرد عرفانی و رازآلود به خداوند از سوی برخی از یهودیان اصیل با اتهاماتی همچون پانتئیستی (همه‌خداگرایی) و بدعتی بودن مواجه گشته است. یقینا عناصری از جادو و کیهان‌شناسی وجود دارند- بعنوان مثال در سِفر یتزیرا (کتاب آفرینش)، که مابین قرن سوم و ششم ظاهر شدند و آفرینش را بمثابه‌ی فرآورده‌ای از 10 عدد الهی و 22 حرف از الفبای عبری توضیح دادند.

کابالا از کلمه عبری قبالا qabbalah بمعنای سنت می‌آید. منشأ کابالیسم را باید در عرفان مرکاوه در قرن اول پس از میلاد مسیح مشخصا پس از تخریب معبد دوم در اورشلیم در سال 70 میلادی جست- عرفانی که هدف آن تأمل و تعمق هیجان‌انگیز در مرکاوه- «ارابه»ی خدا- بود که حزقیال نبی آن را در رؤیا دیده بود. نقطه‌ی اوج کابالیسم در قرون وسطی بود، زمانی که در سراسر دیاسپورای یهودی، بویژه در میان یهودیان اخراج شده از اسپانیا در سال 1492 گسترش یافت. در قرن 18، این سنت در میان پیروان فرقه‌های فوق ارتدوکسی (افراطی) همچون حسیدیک Hasidic و لوباویچ Lubavitch تأثیرگذار شد. پیروان کابالا در این روزگار چهره‌های سرشناسی همچون مدونا خواننده‌ی آمریکایی هستند.

توضیح مترجم:
* گفته می‌شود بسیاری از فلاسفه و دانشمندان جهان از فیثاغورث و افلاطون گرفته تا اسپینوزا و لایبنیتس و نیوتن و کارل یونگ و بنجامین فرانکلین هر کدام بنوعی با ارتباطاتی آشکار و نهان از این معارف خفیه سهمی برده‌اند.

#ایسم‌ها
(برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر از این لینک استفاده کنید)

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
❇️ آیا مردم ایران اکنون و در این برهه از زمان شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند یا نه هنوز راه‌ها و کارها در پیش‌رو دارند و راه‌برها و راه‌کارها لازم دارند؟

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣2️⃣
✍️ حسین شیران

پاسخ افراد مختلف به این پرسش هرچه که باشد را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد؛ دسته‌ی اول آن‌ها که پاسخ‌شان مثبت است و در کل نظرشان نسبت به وضعیت و موقعیت مردم ایران در این برهه و در این ارتباط مساعد است. از نظر این دسته از افراد البته که مردم شریف ایران هم همچون مردم خیلی از جوامع دیگر شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند- و چرا نباید داشته باشند، مگر مردم‌سالاری چیست و چه می‌خواهد که مردم ایران ندارند و یا نمی‌توانند داشته باشند؟ اگر این مهم تا حال محقق نشده نه از ناشایستگی مردم بلکه از بازدارندگی حکومت‌ها بوده و است که پی‎درپی هم بر ملت حاکم شده و مانع کار شده‌اند و اکنون اگر سایه و سیاهی نظام حاکم کنار رود مطمئنا خورشید مردم‌سالاری در این سرزمین هم طلوع خواهد کرد.

دسته‌ی دوم آن‌ها که نظرشان منفی است و برآیند فکری‌شان در مورد کم و کیف مردم ایران مساعد نیست. از نظر این دسته از افراد اگر تاکنون مردم‌سالاری در این مملکت پا نگرفته و همچنان حکومت‌ها پی‌درپی هم بر سر کارند نه از زور و زرنگی آن‌ها بلکه مشخصا از ضعف و زوال و ضلالت ملت در برابر آن‌ها بوده و است. بدیهی‌ست اگر حکومت‌ها مانع محکمی در برابر سلطه‌ی ذهنی و عینی خود نبینند تا آخرالزمان بی‌وقفه بهر شکل ممکن به حکم‌رانی خود ادامه خواهند داد و چرا ندهند؛ ملت ایران هم تاریخا و تحقیقا نشان داده که علی‌رغم برخی جنب‌وجوش‌ها در برخی از برهه‌ها-بویژه در قرن اخیر، تا کجا از ظرفیت لازم برای تحمل حکومت‌ها و حتی حکومت‌پروری برخوردار است و اگر بخواهد به همین منوال ادامه دهد راه بجایی نخواهد برد.

دسته‌ی سوم آن‌ها که نظرشان بنوعی ممتنع است و در واقع با تردیدهایی اساسی در این ارتباط مواجه‌اند. این دسته از افراد در عین حال که حکومت را مانعی بزرگ در مقابل تشکیل ملت‌دولت و برقراری مردم‌سالاری راستین می‌دانند ملت را هم دست‌کم در ابعادی از هستی اجتماعی خویش از جمله ویژگی‌های شخصیتی و افکار و افعال لازم برای دموکراسی و نیز سازوکارها و ساختارهای لازم برای رهایی از چنگال حکومت و ایجاد و حفظ دموکراسی واجد کم و کسرهایی می‌دانند. بواقع این دسته از افراد وضعیت و موقعیت مردم را در این ارتباط سایه‌روشن می‌بینند و چندان مطمئن نیستند اگر همین امروز سایه و سیاهی نظام حاکم از سر ملت کم شود دیگر همه چیز بر وفق مراد خواهد بود و خورشید مردم‌سالاری بی‌مضایقه و بی‌مزاحمت بی‌وقفه خواهد تابید.

این نقطه‌نظرات که تحلیلا در سه دسته از هم متمایز کردیم هر کدام بسی جا برای بحث و بررسی و نقد و نظر دارند و پاسخ دقیق‌تر و درست‌تر به این پرسش مهم مستلزم همین نقدها و نظرات در باب مردم ایران و داشته‌ها و نداشته‌ها و گذاشته‌ها و نگذاشته‌هایش برای رسیدن به آمال و آرزوهای بلندش از جمله مردم‌سالاری است و این مستلزم مطالعات تجربی و ارزیابی‌های علمی و عملی مردم در مسیر توسعه و تکامل اجتماعی‌اش است- کاری که فقط از دست و زبان "محققان مردمی" برآید. در هر حال در این تردیدی نیست مردم‌سالاری اسباب و اساس می‌خواهد که ضرورتا باید فراهم باشد تا بدوا برپا و بعد برقرار و برمدار باشد و این یعنی مهم‌تر از خود انقلاب بعد انقلاب است- اینکه چه کسانی حاکم شوند و چگونه کنترل شوند تا خود به بزرگترین "دشمن ملت" تبدیل نشوند.

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌓 حکیم ابوالقاسم فردوسی 🎬
بمناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم فردوسی

#فردوسی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
2024/05/15 18:37:20
Back to Top
HTML Embed Code: