Telegram Web Link
🔴”شرایط حساس” توجیهی برای زیر پا گذاشتن مسئولیت های انسانی،اخلاقی و الهی نیست


هنگامه عزیمت سپاه اسلام برای فتح مکه ، رسول الله (ص) در مسیر، سگی ماده را دیدند که عوعو می کرد و به توله هایش شیر می داد. به یکی از اصحابشان(جعیل بن سراقه) دستور دادند تا از اسب پیاده شود و مانند سپر در برابر آن سگ بنشیند تا عبور جمعیت باعث ترس سگ و توله هایش نشود و کسی از سپاهیان نیز آزاری به آنان نرساند .


🔖وقال الواقدي في مغازيه وقد ذكر فتح مكة: حدثني عبد الرحمن بن محمد عن عبد اللَّه بن أبي بكر بن حزم قال: لما سار رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه وسلّم من العرج، رأى كلبة تهر على أولادها وهن حولها من ضعفها، فأمر رجلا من أصحابه يقال له جعيل بن سراقة أن يقوم حذاها، لا يعرض لها أحد من الجيش ولا لأولادها

📝المغازي للواقدي،جلد ۲ صفحه ۸۰۴



@allamehhakimi
🔴اصالت اراده انسانی و غلبه بر جوّ اجتماعی


...در عین حال که تاثیر محیط اجتماعی بر روی انسان انکار‌ناپذیر است، لیکن انسان در پرتو شناخت اصولی و درست، و تصمیم‌گیری جدّی می‌تواند پیامدهای زیانبار جامعه را با اخلاق و‌ رفتار فردی خنثی کند، و از فشار آن بکاهد... در مجموع افکار عمومی و جوّ اجتماعی، جبری ایجاد نمی‌کند، و قدرت انتخاب و اختیار را از افراد انسانی نمی‌گیرد، از اینرو می‌نگریم که در جامعه‌های گوناگون و با آداب و رسوم ویژه، افرادی از آن هنجارهای اجتماعی ناپسند پیروی نمی‌کنند و راه و‌ روش دیگری برمی‌گزینند.

بدین جهت افراد و انسان‌هایی که بر نظام‌های فکری و فرهنگی و سیاسی حاکم بر اجتماعی شوریدند، و آن‌ها را دگرگون کردند، و تحولاتی بنیادین پدید آوردند خود در همان جامعه و‌ تحت فشار همان آداب و رسوم و فرهنگ‌ها زیستند و نشو ‌و ‌نما کردند و سرانجام با پی بردن به اشتباهات حاکمیت و جامعه خود، به مبارزه با آن‌ها دست زدند.

در قرآن مجید بارها از انسان‌هایی سخن رفته است که در اجتماعی سراسر شرک و کفر زندگی کردند ولی خداباور بودند و دیگران را نیز به ایمان و عقیده فرا می‌خواندند و تحولاتی اساسی در جامعه خویش پدید آوردند.

این‌ها دلایل آشکاری است بر اصالت اراده انسانی که بر فشارهای افکار عمومی پیروز می‌شود و راهی متمایز از جامعه در پیش می‌گیرد و اسیر گرایش‌های گروهی نمی‌گردد.


📝محمدرضا حکیمی/ الحیات، جلد ۱۱، صفحه ۵۰۵


@allamehhakimi
🔴قلب حساسی که فقط به نام و به یاد عدالت می‌تپید.

به قلم استاد اکبر ثبوت:

سلام بر عدالت، سلام بر شیفتگان و جان‌باختگان عدالت، سلام بر آنان که هستی خود را وقف پیشبردِ عدالت کرده‌اند و سلام بر اسوهٔ برتر آنان در روزگار ما استاد حکیمی که برای عدالت زیست و نفس کشید و تلاش کرد و خواند و نوشت و هر جا نشانی از عدالت یافت، به میدان آمد و با ستم و بیداد در هر چهره‌ای که ظاهر شد، به ستیز برخاست.

حکیمی تشیع را که برای دیگران فقط یک سنت با توده‌ای از باورها و آئین‌ها بود، مکتبی برای تحقق #عدالت در تمام ابعاد آن شناخت، و آن‌گاه که پنداشت جنبشی برای استقرار نظامی عادلانه درگرفته، با آن هم‌آوا و همسو شد؛ و اختلافات بنیادین فکری خود با پیشروِ آن جنبش را نادیده گرفت و همهٔ توان و نیروی خود را در راه آن نثار کرد و با ثمرات قلم و گفتار خود، سرمایه‌های بس ارجمند برای انقلاب فراهم آورد.
ولی با پیروزی ظاهریِ آن حرکت که همه به‌دنبال تقسیم غنائم بودند و کسب جان و مال را وجههٔ همتِ خود گردانیدند. او همچنان جایگاه خود را به عنوان معلم و بیدارگر نگاه داشت؛ و نخست با ادامهٔ ارشاد و آگاهی‌بخشی، و سپس با اعتراض‌های دلسوزانه، کوشید تا نیکی و راستی و داد را بر جای کژی‌ها و کاستی‌ها بنشاند. و آن‌گاه که دامنهٔ انحرافات را فراتر از آن دید که بتوان به اصلاح آورد، در مقام یک منتقد جدی و فریادگر برآمد و سرانجام حساب خود را از همهٔ آن مدعیانِ مجاهده در راه حق جدا کرد و آنچه را در حمایت از جنبش به قلم آورده بود، از کارنامهٔ درخشان خود حذف نمود.

از دیگر سوی، او با اینکه تا آخرین مرحله از تحصیلات حوزه‌ای را به نیکوترین وجهی پیمود و می‌توانست مانند کسانی که حتی در جایگاه شاگردانش نیستند به مقامات و عناوین دهان‌پرکن دست بیابد، ولی او مناصبی را که دیگران در آرزویش بودند و نیز شیوه‌های مرسوم در کار تبلیغ و ترویج دین را رها کرد و راهی نو گشود که مبتنی بر نفی ظلم و گسترش عدالت در ابعاد گوناگون آن بود. یعنی همان گمشدهٔ انسانیت و دیانت و انقلاب.

او آخرین بازمانده از دانایانی انگشت‌شمار بود که تشیع را منفک از عدالت نمی‌توانستند دید و پیوندِ استوار در میان این دو را که در خلال قرون و اعصار، در هیاهوی آنچه علم و فرهنگ نام داشت، فراموش شده و بیم گسستن آن می‌رفت، با کوشش‌های خود بر همگان آشکار ساخت.

اینک مائیم و میراث گرانقدری که حکیمی شصت سال از عمر بابرکتش را بر سر آن گذاشت. با آرزوی بهره‌برداری بهینه از آن میراث مقدس و تداوم کوشش برای تکمیل آن. و سخن پایانی همانچه او در انجامهٔ بسیاری از مکتوبات و نوشته‌هایش می‌آورد:
والسلام علی من یخدم الحق لذات الحق


@allamehhakimi
🔴اگر دوست داری در قیامت با علی(ع) باشی...

الامام علی علیه السلام:
یا نوف! إن سرک أن تکون معي یوم القیامة، فلا تکن لظالمین معینا

ای نوف، اگر دوست داری که فردای قیامت با من باشی، یاور ستمکاران مباش

📖الحیات ،جلد۲،ص۴۱۹

#انذار

@allamehhakimi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ گونه موسسه خیریه، مدرسه و صفحه مجازی تحت نظر و مورد رضایت علامه حکیمی نبوده است

امیرمهدی حکیمی، مدیر موسسه الحیات و وصی علامه حکیمی در برنامه زاویه:
هرگونه فعالیت صفحات مجازی، موسسه خیریه، مدرسه یا هر نهاد دیگری مربوط به شخص علامه حکیمی وجود نداشته و ندارد و ایشان رضایتی نسبت به آن ها نداشته است.
طبق وصیت ایشان، مرجعیت رسمی مربوط به آثار مکتوب ایشان و هم چنین کانال ها و رسانه های رسمی، در اختیار موسسه فرهنگی هنری الحیات(حفظ و نشر آثار و اندیشه های علامه حکیمی) است.
شرط ایشان این بود که از بودجه بیت المال و اموال سرمایه داران برای اداره موسسه الحیات استفاده نشود.

صفحه رسمی حفظ و نشر آثار و اندیشه های علامه محمدرضا حکیمی:

تلگرام👇
https://www.tg-me.com/allamehhakimi

اینستاگرام👇
https://instagram.com/allamehhakimi

و

صفحه رسمی موسسه الحیات:

https://instagram.com/alhayat.ir


@allamehhakimi
🔴اندوه مقدس و انسان

احساسمندان و انسانهای عاطفی، غمی انسانی و لطیف در درون دارند، و همواره در رنج و اندوه بسر می برند، زیرا که دشواریهای زندگی و غم و اندوه دیگران را می نگرند؛ دست و پنجه نرم کردن و رنج کشیدن اکثریتی از انسانها نمی گذارد شاد و راحت زندگی کنند.

این نوع انسانهای متعالی، در کنار هر زیبایی و خوشی، نازیباییها و صحنه های چندش آور را نیز می نگرند، و در برابر قطرات شبنم بر رخسار گل، قطرات اشک بر رخسار یتیمان و گرسنگان را به یاد می آورند، و آنگاه که انسانهای آزاده و آسوده و مرفه را نظاره می کنند، توده های در بند کشیده و رنجدیده و بینوا و محروم شده را می بینند؛ بدینسان خوبیها، لذتها، خوشیها، کاموریها و سرمستی ها، نمیتواند در زندگی برای ایشان رنگی داشته باشد، و شادی پایداری را پدید آورد، و مایه خرسندی وجدان آنان گردد.

از اینرو می نگریم که اینگونه انسانهای برتر، که انسانیتهای والا را در خویش پدید آورده اند، همواره در شور و سوز وجدان خویش به سر می برند، و غریب و تنهایند، و خویشتن را فراراه انسانها چون شمع می سوزانند و فدا می کنند...

محمدرضا حکیمی

📝الحیات_جلد۸_صفحه۳۹۴

@allamehhakimi
🔴خودمان را فریب ندهیم

محمدرضا حکیمی:

آری ، نه می توان بدون ایجاد عدالت اقتصادی و اجتماعی و قضایی جامعه اسلامی ساخت، زیرا که امام علی بن ابی طالب فرمود:
«العدل حیاه الاحکام»
احکام دین با وجود عدالت زنده و باقی است


و نه می توان جامعه منهای عدالت را به اسلام نسبت داد، زیرا که "ان الله یامر بالعدل و الاحسان" ( خدای متعال فرمان می دهد که عدالت را اجرا کنید و ...)؛ و نه می توان با حضور فقر در جامعه از عدل دم زد، زیرا که به فرموده امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر (ع):
«لو عدل فی الناس لاستغنوا»
اگر عدالت در کار باشد فقیری نخواهد ماند
...


#گزارش_الحیات

پ.ن:
📝"سرمایه داری + 17 رکعت" چپ و راست و جناح سیاسی نمی شناسد یک تفکر است. یک تفسیر منحط از اسلام راستین است. به مراتب خطرش برای اسلام از سرمایه داری ولنگارانه غربی بیشتر است چرا که با چهره دین وارد عرصه چپاول و غارت اجتماع می شود و مخالفان خود را گرچه ابوذر باشد, دلبسته مارکس می نامد...



@allamehhakimi
🔴در آستانه مسئولیتی شگرف

در روزگاری که بشریت دچار سهمگین‌ترین بحرانها بود، و زندگی به صورت جهنمی درآمده بود از ستم، اختلاف، قتل، غارت، تجاوز، حق‌کشی، بی ایمانی و سخیف اندیشی... مردی در دل کوههای مکه #خدا را عبادت می‌کرد و به سرنوشت تاریخ، #انسانیت و ارزشهای والا می‌اندیشید.

#محمد(ص) به آستانه چهل سالگی پا نهاده بود. در این چهل سال، زندگی را از هر نظر آزموده بود: یتیم، شبان، بازرگانِ جوان، سیّاح، عابد، اندیشمند صحرا و داور قوم و امین. او که چهل سال از عمر خویش را در زمان جاهلیت و‌ در میان قبایلی متجاوز و بی فرهنگ گذرانیده بود و «امین» لقب یافته بود، اکنون خویشتن را در آستانه مسئولیتی شگرف می‌‌دید...

📝محمدرضا حکیمی
بعثت،غدیر،عاشورا،مهدی- صفحه ۱۶


@allamehhakimi
🔴تحمل و مدارا با «دیگری»، شرط زندگی در جامعه

📝انسان ، در جامعهٔ آرمانی و با انسانهای معصوم، زندگی نمی کند. هرکس نسبت به دیگران، در هر درجه از مراقبت و تعهد شناسی باشد، ممکن است دچار خطا و لغزش شود، و در دوستی ها و ارتباطها، دچار کوتاهی یا زیاده روی گردد؛ چنانکه دیگران نسبت به او نیز چنین اند. این دست مسائل، نباید در روابط خانوادگی و گروهی و اجتماعی تأثیری منفی داشته باشد، چون جریانی است همگانی و همه جایی، و هر کس که از دیگران لغزشهایی میبیند خود نیز ممکن است در برابر دیگران به همان لغزشها دچار گردد. اینجا است که اصل "تحمل خطاها و لغزشها" پیش می آید، و در تحکیم روابط، نقش آفرین است، پس این آموزش که یاد شد، در روابط اجتماعی ، آموزشی حیاتی است، و رویگردانی از آن، موجب تنهایی انسان می شود، زیرا معاشرتی که در آن هیچگاه لغزش روی ندهد و ناهنجاری رخ ننماید، اندک است. پس افراد جامعه باید به رعایت اصل مهم #تحمل روی آورند چنانکه پیامبر(ص)فرموده اند:

من حرم الرفق، فقد حرم الخیر کله
هرکس مدارا نداشته باشد، از زندگی خیر و خوشی نمیبیند .

محمدرضا حکیمی

📝الحیات,جلد٩,ص۶۴٩


@allamehhakimi
🔴استاد حکیمی: حق التالیف این کتاب حق من نیست

خاطرم هست استاد نقل می‌کردند در یکی از سال‌هایی که با نام یکی از اهل بیت(ع) نامگذاری شده بود ناشر ما آمد و گفت آقا یک مقدار حق التألیف آورده‌ام. دیدم یک چمدان دستش است. گفتم این چیست؟ گفت حق التألیف کتاب شماست. گفتم به چه مناسبت؟ من بار اولم نیست حق التألیف می‌گیرم، ۵۰ سال است می‌نویسم، این همه پول، چه حق التألیفی است؟ ناشر گفت آقا چون امسال سال مثلا امام حسین(ع)‌ است فلان کتابتان را ۱۰۰ هزار نسخه چاپ کردند. گفتم من این حق التألیف را نمی‌گیرم. گفتند چرا؟ گفتم بروید از پشت جلد آن کتاب آن مبلغ را کسر کنید، چون از بیت المال این کتاب خریداری شده، بیت المال این کتاب را خریداری کرده است و به دانشجو و فقیر و... داده است و این پول به من نمی‌رسد.
حق التألیف من آن پولی است که کسی این کتاب را می‌خرد, آن به من می‌رسد. بعد گفتند من تا امروز این همه پول ندیدم. ببرید این پول را. پاکیزگی مالی عجیبی داشتند.

خاطره‌ای از زبان کریم فیضی / نویسنده و پژوهشگر علوم دینی

@allamehhakimi
🔴انتظار، دعوت به «نپذیرفتن» است نه پذیرفتن

...نباید پنداشت که انتظار ظهور, و چشم براه «مهدی موعود» بودن, به گونه ای موجب دست کشیدن از حرکت های اصلاحی, و حماسه های دینی و اجتماعی است.
هرگز چنین نیست.

انتظار, دعوت به «نپذیرفتن» است, نه    پذیرفتن, نپذیرفتن باطل, نپذیرفتن ستم, نپذیرفتن بردگی و ذلت.
انتظار, درفش بنیادگر مقاومت است, در برابر هر ناحقی و هر ستمی و هر ستمگری...


#محمدرضا_حکیمی

📖خورشید مغرب، صفحه٢۶٢

@allamehhakimi
🔴 اکثریت ملت ایران، امروز مستضعف است

📝محمدرضا حکیمی :

افسوس که ملت برای احقاق حقوق خویش، و‌ رهایی از چنگال ظلم و ظالمان -در هیچ خط و جناحی- یاور قاطع و نستوهی ندارد و بیشترشان طالب منافع خود و بستگانشان هستند.

آری، اکثریت ملت ایران، امروز مستضعف است. و به تعبیر امام سجاد«ع» : استخوان مردم شکسته و گوشت آنان خورده می شود.

افسوس که آزاده مردی فریادگر - فارغ از مطامع و منافع و خویشان و فرزندان و مقامات و نظامات - به هم نمی رسد، که فریاد برآورد، که این چگونگی‌ها و عملکردها و رابطه‌ها و چپاولها، اسلامی نیست که نیست و صد البته که مورد رضای امام زمان«عج» نیز نیست...

🖋محمدرضا حکیمی


۱۵۰سال تلاش خونین/ص۸۵

@allamehhakimi
محمدرضا حکیمی pinned «🔴 اکثریت ملت ایران، امروز مستضعف است 📝محمدرضا حکیمی : افسوس که ملت برای احقاق حقوق خویش، و‌ رهایی از چنگال ظلم و ظالمان -در هیچ خط و جناحی- یاور قاطع و نستوهی ندارد و بیشترشان طالب منافع خود و بستگانشان هستند. آری، اکثریت ملت ایران، امروز مستضعف است. و…»
🔴خوارترین مردم در نزد خدا کیست؟

پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: ان اهون الخلق على الله، من ولي امر المسلمين فلم يعدل فيهم.
خوارترين مردم در نزد خدا كسى است كه به سرپرستى مسلمانان دست‌يابد و در ميان ايشان عدالت را اجرا نكند.

📚محمدرضا حکیمی/ الحیات -جلد ۳- صفحه ۲۷

@allamehhakimi
🔴سرنوشت مسئولانی که زندگی مردم راه تباه می‌کنند

🔻پیامبر(ص): نخستین کسی که وارد آتش می‌شود، حاکم مسلّطی است که عدالت نکرده باشد.

🔻امام صادق(ع): کسی که ولایت امری از امور مسلمانان داشته باشد، و کار ایشان را ضایع و تباه کند، خدای بزرگ او را تباه خواهد کرد.

📝محمدرضا حکیمی / الحیات-جلد۶-صفحه۵۳۱

@allamehhakimi
🔴پیوند با انسانیت

شرحی بر دعای «اللّهمّ أغن کلّ فقیر»

محمدرضا حکیمی:

🔻خواسته اسلام، به صورت کلی، از میان رفتن فقر از همه پهنه‌‏هاى اجتماع انسانى و از زندگى همه افراد است.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

📝در دعاى مأثورى که در «ماه رمضان»، پس از هر نماز واجب خوانده می‌شود (و بر خواندن آن- با ذکر پاداشى بس مهم- تأکید شده است) چنین آمده است: «اللّهمّ أغن کلّ فقیر
خدایا! همه فقیران را بى‏ نیاز کن».

این دعا و امثال آن، از واضحترین شواهد و دلایل است که خواسته اسلام، از میان رفتن فقر- بصورت کلى- از همه پهنه‌هاى اجتماع انسانى و از زندگى همه افراد است. و از همین وضعگیرى شایسته است که در تعالیم اسلامى نتایج منفى فقر بر شمرده مى‏‌شود، و فقر بخشى از کفر به شمار مى‏ آید. و آیا اسلام به کفر- یا بخشى از آن- براى هیچ فردى خرسندى نشان مى‏‌دهد؟
و چون جهان- چنان که گفتیم- جهان اسباب و وسایل است، رفع و دفع فقر از هر فرد یا هر خانوار، یکى از وظایف واجب کسانى است که در جامعه‏‌هاى اسلامى زندگى مى‌‏کنند، با استمداد از خداوند متعال.

و مى ‏نگریم که مضمون این دعا- بجز بعد توحیدى و نیایشى- انسان را از درون خانه یا مسجد، و از کنار سجّاده و جانماز خویش، در حال روحانى نماز، با همه انسانها، در همه جاى گیتى، پیوند می‌‏دهد، و مشکلات و گرفتاریهاى بندگان خدا را به یاد او مى‏‌آورد، و آدمى را از غرق شدن در منجلاب فردیّت و خودگرایى و خودخواهى و بیخبرى و بیدردى دور مى‌‏سازد، و وامى‌‏دارد تا براى هر کس هر کارى از او ساخته است انجام دهد، و از تلاش معنوى (بوسیله «دعا» و خواستن از خداوند)، تا تلاشهاى مادّى و اقدامى، در راه همنوعان خویش هیچ گونه دریغ نورزد. و این است از جمله فلسفه‏‌هاى دعا، و توجّه به دعا، و تأکید بر خواندن آگاهانه دعا، و آثار مثبت انسان‌ساز و تعالى آفرین «کتاب دعا» در جانها و روانها، و زندگیها و آبادیها …

#رمضان
#دعا


@allamehhakimi
2025/07/01 02:56:37
Back to Top
HTML Embed Code: