باید پذیرفت عقل با وجود کاستی هایی که دارد، تنها چیزی است که هنوز می توان همگان را، تا حدی، حول آن گرد آورد و به کمک آن، با پیروان ادیان دیگر و غیردینداران نیز، گفتگو کرد و به نقد باورها و اعمال یکدیگر پرداخت. بدیهی است که این گفتگوها الزاما به پاسخ های فیصله بخش منتهی نخواهد شد؛ اما بی شک، از خشونت و افراطی گری نهفته در دیدگاه هایی که عقل را تحقیر و امکان گفتگوی عقلانی را نفی می کنند، خواهد کاست. سخن آخر اینکه از منظر فلسفه دین کاربردی، روش پلنتینگا در خصوص چگونگی تعیین باور پایه، نمونه ای است از دیدگاه هایی که مستعد توجیه باورها و اعمال گروهای افراط گرای دینی و غیر دینی هستند.
《بخشی از مقاله نقدی بر رویکرد ضد بینه جویانه پلنتینگا از منظر فلسفه دین کاربردی، منتشر شده در فصلنامه علمی پژوهش های مابعدالطبیعی》
@ourcafephilo
《بخشی از مقاله نقدی بر رویکرد ضد بینه جویانه پلنتینگا از منظر فلسفه دین کاربردی، منتشر شده در فصلنامه علمی پژوهش های مابعدالطبیعی》
@ourcafephilo
