رسوایی سیسمونیگیت دختر قالیباف کمتر از رسوایی انتشار قسمتهایی از فیلم عروسی دختر شمخانی نبود. آن یکی نتوانست پایان حیات سیاسی قالیباف در جمهوری اسلامی را رقم بزند، و این یکی هم نمیتواند موجب پایان حیات سیاسی شمخانی شود. اتفاقاً اگر جمهوری اسلامی از این گردنه مرگبار به سلامت عبور کند و به حیات نحس خود ادامه دهد، حدود دو سوم قدرت و ثروت جمهوری اسلامی در دست همین جناح قالیباف شمخانی (الیگارشهای جریان اصلی سپاه) تثبیت خواهد شد. بقیه قدرت هم به تدریج در دست جناح پایداری (چماقداران ولایی) تجمیع خواهد شد.
فراموش نکنیم که شمخانی همین دو ماه پیش و بعد از انتشار آن ویدیوی مصاحبه درباره چگونگی زنده ماندن زیر آوار و آن سخنان خندهدار و مشکوک، به عنوان نماینده رهبر در شورای دفاع (شورایی که قرار است در زمان جنگ مهمترین تصمیمات را بگیرد) منصوب شد. به باور من، آن مصاحبه بیشتر از این فیلم عروسی، مایه سرافکندگی است.
محمد محبی
@paniranist_org
فراموش نکنیم که شمخانی همین دو ماه پیش و بعد از انتشار آن ویدیوی مصاحبه درباره چگونگی زنده ماندن زیر آوار و آن سخنان خندهدار و مشکوک، به عنوان نماینده رهبر در شورای دفاع (شورایی که قرار است در زمان جنگ مهمترین تصمیمات را بگیرد) منصوب شد. به باور من، آن مصاحبه بیشتر از این فیلم عروسی، مایه سرافکندگی است.
محمد محبی
@paniranist_org
Forwarded from عکس نگار
زُهران ممدانی، سیاستمدار ۳۳ ساله شیعه و عضو جریان سوسیالیستِ حزب دموکرات، میخواهد مدیریت نیویورک، یکی از پیچیدهترین شهرهای جهان را در دست بگیرد؛ شهری که اگر از تعادل خارج شود، کل اقتصاد آمریکا را خواهد لرزاند. پشت سر او، شبکهای از چپگرایان پرنفوذ، از برنی سندرز گرفته تا چهرههای نزدیک به اوباما، ایستادهاند؛ همان کسانی که در ظاهر از عدالت و برابری حرف میزنند، اما در عمل، با همه چیزهایی که آمریکا را ساخته، سر ستیز دارند. زُهران، مثال روشنی است برای اثبات این که بخش مهمی از سیاست آمریکا بر محور سیاستِ هویتی میچرخد!
آمریکای امروز محصول صد سال تصمیم است: کار، خلاقیت، رقابت، مالکیت و آزادی در داخل و سیاستِ خارجیِ فعال و اثرگذار. از دل همین تصمیمها، کشوری زاده شد که از مهاجران، دانش، سرمایه و ایده، قدرت ساخت و جهان را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کرد. اما نسل جدید چپ در حال بازنویسی این تاریخ است. آنان گذشته را نه میراثی گرانبها، بلکه معصیتی کبیره میدانند که آمریکا باید از آن توبه کند. آنها میخواهند آمریکا را از خودِ آمریکا جدا کنند.
ممدانی چهره همین نسل است. وعدههای او فهرستی است از دخالت دولت در تمام جنبههای زندگی: حملونقل رایگان، کنترل قیمتها، فروشگاههای دولتی، و مالیاتهای سنگین بر کارآفرینان. سیاستهایی که هر جای دیگر جهان اجرا شدهاند، رشد را کشته، امید را فرسوده و ثابت کردهاند که دولت بزرگ، همیشه معادل آزادیهای کوچک است.
او در گفتار سیاسی نیز همان مسیر را میرود. چپ جدید به جای پیوند اجتماعی، شکاف میسازد؛ به جای وحدت، هویت را میپرستد. وقتی سیاست به جای رقابت ایدهها، مسابقه هویتها میشود، جامعه از درون تجزیه میشود.
لندن در دو دهه گذشته آزمایشگاه همین تفکر بود. شعارهای عدالت و تنوع، جای سیاستگذاری هوشمند را گرفت. نتیجه این سیاست امروز در خیابانهای لندن پیداست: شهری با خیابانهای ناامن، آشفته و در یک کلام نمایشگاه زشتی از شکافهای فرهنگی. اولویت شهرداری لندن از توسعه و نظم به نمایشهای مذهبی و نمادین، از جمله سفرههای افطاری در خیابانها، تغییر کرد! وقتی مدیریت شهری به نمایشِ مضحکِ سیاستهای هویتی تقلیل یابد، زیرساختها فراموش میشوند و شهر از درون میپوسد.
آمریکایِ آینده و آینده غرب را تصمیمهایی میسازد که امروز گرفته میشود. تمدنها با یک تصمیم اشتباه سقوط نمیکنند؛ با تکرار تصمیمهای غلط، از درون خالی میشوند. بزرگترین خطر برای غرب، دشمن بیرونی نیست؛ ایمان از دست رفتهاش به خودش است.
مهدی پرپنچی
@paniranist_org
آمریکای امروز محصول صد سال تصمیم است: کار، خلاقیت، رقابت، مالکیت و آزادی در داخل و سیاستِ خارجیِ فعال و اثرگذار. از دل همین تصمیمها، کشوری زاده شد که از مهاجران، دانش، سرمایه و ایده، قدرت ساخت و جهان را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کرد. اما نسل جدید چپ در حال بازنویسی این تاریخ است. آنان گذشته را نه میراثی گرانبها، بلکه معصیتی کبیره میدانند که آمریکا باید از آن توبه کند. آنها میخواهند آمریکا را از خودِ آمریکا جدا کنند.
ممدانی چهره همین نسل است. وعدههای او فهرستی است از دخالت دولت در تمام جنبههای زندگی: حملونقل رایگان، کنترل قیمتها، فروشگاههای دولتی، و مالیاتهای سنگین بر کارآفرینان. سیاستهایی که هر جای دیگر جهان اجرا شدهاند، رشد را کشته، امید را فرسوده و ثابت کردهاند که دولت بزرگ، همیشه معادل آزادیهای کوچک است.
او در گفتار سیاسی نیز همان مسیر را میرود. چپ جدید به جای پیوند اجتماعی، شکاف میسازد؛ به جای وحدت، هویت را میپرستد. وقتی سیاست به جای رقابت ایدهها، مسابقه هویتها میشود، جامعه از درون تجزیه میشود.
لندن در دو دهه گذشته آزمایشگاه همین تفکر بود. شعارهای عدالت و تنوع، جای سیاستگذاری هوشمند را گرفت. نتیجه این سیاست امروز در خیابانهای لندن پیداست: شهری با خیابانهای ناامن، آشفته و در یک کلام نمایشگاه زشتی از شکافهای فرهنگی. اولویت شهرداری لندن از توسعه و نظم به نمایشهای مذهبی و نمادین، از جمله سفرههای افطاری در خیابانها، تغییر کرد! وقتی مدیریت شهری به نمایشِ مضحکِ سیاستهای هویتی تقلیل یابد، زیرساختها فراموش میشوند و شهر از درون میپوسد.
آمریکایِ آینده و آینده غرب را تصمیمهایی میسازد که امروز گرفته میشود. تمدنها با یک تصمیم اشتباه سقوط نمیکنند؛ با تکرار تصمیمهای غلط، از درون خالی میشوند. بزرگترین خطر برای غرب، دشمن بیرونی نیست؛ ایمان از دست رفتهاش به خودش است.
مهدی پرپنچی
@paniranist_org
از برخی استثناها که بگذریم، در ایران امروز جمهوریخواهی نداریم. جمهوریخواهی در ایران امروز بیشتر نیرویی سلبی-تخریبی است بدون هر گونه برنامه ایجابی. آنچه در ایران امروز جمهوریخواهی نامیده میشود، پناهگاهی است برای ارتجاع سرخ و سیاه، ۵۷یها، قبیلهگرایان، پهلویستیزان و دشمنان ایران
امین سوفیامهر
@paniranist_org
امین سوفیامهر
@paniranist_org
گربه شود عابد و زاهد و مسلمان!
وقتی مزدوران ۵۷ی رسانهای برون سپاری شده که در واقع شعبه دوم ج.ا و ۵۷یها در برونمرز هستند به یکباره علیه پاردایم خودشان یعنی پاردایم گلوبالیسم میشوند نشان دهنده آن است که وخامت اوضاع و تغییر بزرگ را دریافتهاند…
مزدورانی که افسران جنگ نرم هستند و جریان روایت گری الگوریتم گلوبالیسم را درین ۵۰ ساله علیه ایران پیش بردهاند به یکباره با ظهور ترامپ و ترامپیستها دریافتهاند که دورانشان به سر آمده است، برای همین اینگونه خطر چپ گرایی را برای اینکه عقب نمانند روایت میکنند …
سخنان ترامپ مبنی بر “نجات واشینگتن” و بروز “جنگ نهم” حاوی نکات بسیار مهمی است. ترامپ اگر بتواند الیت واشینگتن که سرمنشا آن امثال بنیاد سورس و … هستند و شبکه مخوف زیرمجموعه این الیت را بزند و دادگاهی کند میتوان گفت واشینگتن را نجات داده است …
نکته مهم برای میهن پرستان ایرانی و شخص شاهزاده درین نبرد بزرگ ترامپ با الیت واشینگتن این است که؛ سازمان نوفدی که اخیرا شاهزاده با آنها کار میکند زیرمجموعهای از کارگزاران الیت واشینگتن هست و اگر این همکاریشان ادامه داسته باشد از چشم ترامپ پنهان نخواهد ماند و شاید نیز به آن اشراف دارد …
@paniranist_org
وقتی مزدوران ۵۷ی رسانهای برون سپاری شده که در واقع شعبه دوم ج.ا و ۵۷یها در برونمرز هستند به یکباره علیه پاردایم خودشان یعنی پاردایم گلوبالیسم میشوند نشان دهنده آن است که وخامت اوضاع و تغییر بزرگ را دریافتهاند…
مزدورانی که افسران جنگ نرم هستند و جریان روایت گری الگوریتم گلوبالیسم را درین ۵۰ ساله علیه ایران پیش بردهاند به یکباره با ظهور ترامپ و ترامپیستها دریافتهاند که دورانشان به سر آمده است، برای همین اینگونه خطر چپ گرایی را برای اینکه عقب نمانند روایت میکنند …
سخنان ترامپ مبنی بر “نجات واشینگتن” و بروز “جنگ نهم” حاوی نکات بسیار مهمی است. ترامپ اگر بتواند الیت واشینگتن که سرمنشا آن امثال بنیاد سورس و … هستند و شبکه مخوف زیرمجموعه این الیت را بزند و دادگاهی کند میتوان گفت واشینگتن را نجات داده است …
نکته مهم برای میهن پرستان ایرانی و شخص شاهزاده درین نبرد بزرگ ترامپ با الیت واشینگتن این است که؛ سازمان نوفدی که اخیرا شاهزاده با آنها کار میکند زیرمجموعهای از کارگزاران الیت واشینگتن هست و اگر این همکاریشان ادامه داسته باشد از چشم ترامپ پنهان نخواهد ماند و شاید نیز به آن اشراف دارد …
@paniranist_org
Forwarded from کتابخانه KFP
shahanshah-epahlavi-q1_.pdf
9.4 MB
شاهنشاه پهلوی
تالیف
نوبخت
➖➖➖
کتابخانه KFP تلاش می کند کتاب های نایاب و ممنوعه که شما را آگاه می کند نشر دهد.
👇
@KFP_BOOKS
تالیف
نوبخت
➖➖➖
کتابخانه KFP تلاش می کند کتاب های نایاب و ممنوعه که شما را آگاه می کند نشر دهد.
👇
@KFP_BOOKS
اظهار نظر جنجالی نجیب بارور، شاعر و فعال فرهنگی، در واکنش به مناقشات مربوط به مرز دیورند
"پشتونها مرز دیورند را قبول ندارند چون آنان را از پشتونهای آنطرف جدا میکند. ما هم از طرف تاجیکستان و هم از طرف ایران جدا شدهایم، اما پشتونها به این نقاط مرز میگویند. اگر دیورند مرز نیست، دوغارون و آمودریا هم مرز نیستند. چرا چیزی که ما را جدا میکند مرز است، اما چیزی که پشتون را جدا میکند “خط” خوانده میشود؟"
نجیب بارور با ابراز نظر های جنجالی مورد انتقاد شدید مخالفانش قرار گرفته است
پایگاه خبر و تحلیل
@paniranist_org
"پشتونها مرز دیورند را قبول ندارند چون آنان را از پشتونهای آنطرف جدا میکند. ما هم از طرف تاجیکستان و هم از طرف ایران جدا شدهایم، اما پشتونها به این نقاط مرز میگویند. اگر دیورند مرز نیست، دوغارون و آمودریا هم مرز نیستند. چرا چیزی که ما را جدا میکند مرز است، اما چیزی که پشتون را جدا میکند “خط” خوانده میشود؟"
نجیب بارور با ابراز نظر های جنجالی مورد انتقاد شدید مخالفانش قرار گرفته است
پایگاه خبر و تحلیل
@paniranist_org