Forwarded from عکس نگار
مجازات اعدام برای استفاده از اینترنت استارلینک!
در قانون جدید موسوم به «تشديد مجازات جاسوسى و همكارى با رژیم صهيونيستى» که امروز توسط شورای نگهبان تایید شده است، حمل، نگهدارى و استفاده از اینترنت «استارلينک» براى استفاده شخصى جرمانگارى شده و حبس و حتی در مصداقهایی؛ مجازات اعدام دارد!
کسی الفبای فلسفه حقوق کیفری را بداند و با بدیهیترین اصول قانوننویسی آشنا باشد میتواند تشخیص دهد که چقدر این سبک از قانونگذاری، مبتذل و احمقانه است.
آخر دیش استارلینک چطور میتواند ابزار جرایمی چون جاسوسی و افساد فیالارض و محاربه و .... باشد؟! الآن چه کار خاصی با استارلینک میتوان کرد که میلیونها کاربر ایرانی اینترنت کلاسیک با کمک فیلترشکنها نتوانند انجام دهند؟! جز در زمان قطع سراسری اینترنت!
تازه! چند سال دیگر بدون دیش استارلینک و فقط با یک نرمافزار داخل گوشیهای موبایل میتوان به اینترنت استارلینک وصل شد، یعنی آن موقع میخواهید دهها میلیون ایرانی را زندانی کرده و لابد دهها هزار نفر را هم اعدام کنید؟!
با اینترنت (اعم از کلاسیک و استارلینک و ...)، کدام شخصی میتواند اطلاعات طبقهبندی شده و محرمانه و حساس را جمعآوری و به کشور متخاصم تحویل دهد؟!
هنوز هم تصور حضرات از امر پیچیدهای چون جاسوسی، به شدت احمقانه و اولیه و دمدستی است. کافیست به مجموعه «اسناد لانه جاسوسی» که بعد از حمله و اشغال سفارت آمریکا جمعآوری و منتشر شد، نگاهی بیندازید، جمعآوری خلاصه تیترهای روزنامهها را به عنوان سند جاسوسی ذکر کردهاند! یعنی اگر جاسوسی این است، پس تکتک خانههای ایرانیان یک لانه جاسوسی میتواند باشد.
محمد محبی
@paniranist_org
در قانون جدید موسوم به «تشديد مجازات جاسوسى و همكارى با رژیم صهيونيستى» که امروز توسط شورای نگهبان تایید شده است، حمل، نگهدارى و استفاده از اینترنت «استارلينک» براى استفاده شخصى جرمانگارى شده و حبس و حتی در مصداقهایی؛ مجازات اعدام دارد!
کسی الفبای فلسفه حقوق کیفری را بداند و با بدیهیترین اصول قانوننویسی آشنا باشد میتواند تشخیص دهد که چقدر این سبک از قانونگذاری، مبتذل و احمقانه است.
آخر دیش استارلینک چطور میتواند ابزار جرایمی چون جاسوسی و افساد فیالارض و محاربه و .... باشد؟! الآن چه کار خاصی با استارلینک میتوان کرد که میلیونها کاربر ایرانی اینترنت کلاسیک با کمک فیلترشکنها نتوانند انجام دهند؟! جز در زمان قطع سراسری اینترنت!
تازه! چند سال دیگر بدون دیش استارلینک و فقط با یک نرمافزار داخل گوشیهای موبایل میتوان به اینترنت استارلینک وصل شد، یعنی آن موقع میخواهید دهها میلیون ایرانی را زندانی کرده و لابد دهها هزار نفر را هم اعدام کنید؟!
با اینترنت (اعم از کلاسیک و استارلینک و ...)، کدام شخصی میتواند اطلاعات طبقهبندی شده و محرمانه و حساس را جمعآوری و به کشور متخاصم تحویل دهد؟!
هنوز هم تصور حضرات از امر پیچیدهای چون جاسوسی، به شدت احمقانه و اولیه و دمدستی است. کافیست به مجموعه «اسناد لانه جاسوسی» که بعد از حمله و اشغال سفارت آمریکا جمعآوری و منتشر شد، نگاهی بیندازید، جمعآوری خلاصه تیترهای روزنامهها را به عنوان سند جاسوسی ذکر کردهاند! یعنی اگر جاسوسی این است، پس تکتک خانههای ایرانیان یک لانه جاسوسی میتواند باشد.
محمد محبی
@paniranist_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتشار برگی از تاریخ به منظور مقایسه دو دولت در پیش از انقلاب و پس از انقلاب.
میزان تحصیلات و سوابق کار وزرای دولت دکتر اقبال و طرز پوشش و نظم و نزاکت آنان را با وزرای دولتهای جمهوری اسلامی مقایسه کنید تا مفهوم واژه سقوط را دریابید.
ملت ایران استحقاق بازگشت به دوران عزت و قدرت را دارد.
این یک آرزو نیست، تنها یک گام دیگر تا باز پسگیری ایران باقی مانده است ...
منوچهر یزدی
@paniranist_org
میزان تحصیلات و سوابق کار وزرای دولت دکتر اقبال و طرز پوشش و نظم و نزاکت آنان را با وزرای دولتهای جمهوری اسلامی مقایسه کنید تا مفهوم واژه سقوط را دریابید.
ملت ایران استحقاق بازگشت به دوران عزت و قدرت را دارد.
این یک آرزو نیست، تنها یک گام دیگر تا باز پسگیری ایران باقی مانده است ...
منوچهر یزدی
@paniranist_org
لغو تجمع اعتراضی علیه باهنر:
عقبنشینی سیاسی یا ارزیابی ریسک امنیتی؟
در چند روز گذشته، سخنان یکی از چهرههای برجسته جمهوری اسلامی، محمدرضا باهنر، موجی از واکنشها را به همراه داشت. سخنان باهنر که به نوعی اعتراف به وضعیت عملی و فرسایشی شدن اجرای قانون حجاب اجباری بود، به سرعت به تیتر اصلی اخبار تبدیل شد و زمینهساز شکلگیری یک واکنش سازمانیافته از سوی گروههای حامی حجاب اجباری گردید. این گروهها که نماینده بخشهای اقتدارگرای حاکمیت دینی به شمار می روند، بر آن شدند تا با برگزاری یک تجمع گسترده، موضع رسمی خود در برابر وضعیت موجود و تأکید بر لزوم اجرای قاطعانه قانون حجاب اجباری را به نمایش بگذارند.
با این حال، پیش از آنکه این تجمع به مرحله اجرا برسد، خبر لغو آن منتشر شد که خود زمینهساز پرسشهای تحلیلی مهمی در خصوص معادلات قدرت و ریسکپذیری در شرایط فعلی کشور است.
محمدرضا باهنر، که سابقه طولانی در سطوح مدیریتی، از جمله ریاست مجلس شورای اسلامی دارد، در مصاحبههای اخیر خود با لحنی صریحتر از معمول، وضعیت کنونی اجرای قانون حجاب را مورد ارزیابی قرار داد. نکته کلیدی در اظهارات او دو بخش اصلی بود:
الف) عدم الزام عملی به اجرا: باهنر به صراحت بیان داشت که «قانون حجاب اجباری دیگر الزامی برای اجرا ندارد» یا دستکم، اجرای آن به شکل سابق و با شدت گذشته، دیگر میسر نیست. این جمله اعترافی صریح به شکست تاکتیکهای قهری در مواجهه با پدیدهای است که از منظر او، به یک واقعیت اجتماعی بدل شده است.
ب) نرم شدن پارادایمها: وی همچنین اشاره کرد که «پارادایمها در حال نرم شدن هستند». این عبارت، نشان میدهد که نهادهای تصمیمگیرنده در سطوح بالاتر، به تدریج پذیرفتهاند که رویکرد سختگیرانه در این حوزه به پایداری اجتماعی کمکی نخواهد کرد و تغییراتی هرچند آهسته در چارچوبهای فکری رسمی در حال وقوع است.
در پاسخ به این سخنان، سازماندهی تجمعی از سوی گروههایی چون «آمران به معروف» و «انصار حزبالله» و سایر فعالان خط مقدم ترویج حجاب اجباری در دستور کار قرار گرفت. این تجمع قرار بود در روز ۱۷ مهر ماه برگزار شود. در آستانه برگزاری این تجمع، خبر لغو آن منتشر شد. این لغو، برخلاف انتظار برگزارکنندگانش، توجه بیشتری را به خود جلب کرد. گفته میشود لغو این تجمع، تصمیم نهادهای اصلی تأمین امنیت کشور بوده است؛ در شرایطی که جامعه ایران پس از موجهای اعتراضی گسترده در سالهای اخیر، همچنان دارای پتانسیل انفجار اجتماعی بالایی است، نیروهای امنیتی، به شدت مایل به کاهش درگیریهای خیابانی و جلوگیری از تبدیل شدن هرگونه تجمعی به یک بحران امنیتی گستردهتر هستند. نهادهای امنیتی به خوبی دریافته اند که هزینه امنیتی ناشی از مدیریت یک تجمع درگیریمحور، بسیار بالاتر از فایده نمادین آن برای گروههای حامی حجاب اجباری است. این یک تصمیم تکنیکی-امنیتی برای کنترل شرایط است، نه لزوماً یک عقبنشینی سیاسی کامل.
در حالی که سیستم درگیر بحران های اقتصادی و خارجی است، ایجاد تنش داخلی از طریق دامن زدن به بحث حجاب، اولویت بالایی ندارد. تصمیم برای لغو، میتواند نشاندهنده این باشد که بخشهایی از حاکمیت، از جمله نهادهای بالاتر امنیتی و نظارتی، به طور موقت مایل به حمایت از موج جدیدی از اقدامات تقابلی در خیابان نیستند و نکته کلیدی ماجرا این است که لغو تجمع، عملاً وزن و اعتبار سخنان باهنر را تقویت کرد. اگرچه باهنر نماینده جریان میانهرو است، اما لغو تجمع اعتراضی علیه او نشان میدهد که حاکمیت اکنون تمایلی به استفاده از ابزارهای خشونتآمیز یا سازماندهی شده به هر شکلی در تقابل با بخش گسترده ای از جامعه ایران ندارد. لغو تجمع برنامهریزیشده در ۱۷ مهر، رویدادی صرفاً اجرایی نیست، بلکه نمادی از تحولات پیچیده در محاسبات قدرت در ایران است. این اقدام نشان میدهد که در برهه کنونی، استراتژی غالب بر حفظ ثبات از طریق کاهش تنش میان ملت و حاکمیت متمرکز شده است. هتا اگر این به معنای نادیده گرفتن خواستههای بخشهایی از بدنه ایدئولوژیکش باشد.
این عقبنشینی تاکتیکی، اگرچه موقتی است، اما نشاندهنده واقعبینی پایه های قدرت در برابر واقعیتهای میدانی و ریسکهای ناشی از تداوم سیاستهای سختگیرانه است. هرچند هنوز جامعه ایران پتانسیل های بالایی در تقابل با چالش های دیگر مانند بحران کم آبی، گرانی های افسارگسیخته و سقوط پول ملی دارد، باید دید نظام جمهوری اسلامی تا کجا و چگونه می تواند با طرح چنین نسخه هایی پیروز بماند!
علیرضا طرخانی
@paniranist_org
عقبنشینی سیاسی یا ارزیابی ریسک امنیتی؟
در چند روز گذشته، سخنان یکی از چهرههای برجسته جمهوری اسلامی، محمدرضا باهنر، موجی از واکنشها را به همراه داشت. سخنان باهنر که به نوعی اعتراف به وضعیت عملی و فرسایشی شدن اجرای قانون حجاب اجباری بود، به سرعت به تیتر اصلی اخبار تبدیل شد و زمینهساز شکلگیری یک واکنش سازمانیافته از سوی گروههای حامی حجاب اجباری گردید. این گروهها که نماینده بخشهای اقتدارگرای حاکمیت دینی به شمار می روند، بر آن شدند تا با برگزاری یک تجمع گسترده، موضع رسمی خود در برابر وضعیت موجود و تأکید بر لزوم اجرای قاطعانه قانون حجاب اجباری را به نمایش بگذارند.
با این حال، پیش از آنکه این تجمع به مرحله اجرا برسد، خبر لغو آن منتشر شد که خود زمینهساز پرسشهای تحلیلی مهمی در خصوص معادلات قدرت و ریسکپذیری در شرایط فعلی کشور است.
محمدرضا باهنر، که سابقه طولانی در سطوح مدیریتی، از جمله ریاست مجلس شورای اسلامی دارد، در مصاحبههای اخیر خود با لحنی صریحتر از معمول، وضعیت کنونی اجرای قانون حجاب را مورد ارزیابی قرار داد. نکته کلیدی در اظهارات او دو بخش اصلی بود:
الف) عدم الزام عملی به اجرا: باهنر به صراحت بیان داشت که «قانون حجاب اجباری دیگر الزامی برای اجرا ندارد» یا دستکم، اجرای آن به شکل سابق و با شدت گذشته، دیگر میسر نیست. این جمله اعترافی صریح به شکست تاکتیکهای قهری در مواجهه با پدیدهای است که از منظر او، به یک واقعیت اجتماعی بدل شده است.
ب) نرم شدن پارادایمها: وی همچنین اشاره کرد که «پارادایمها در حال نرم شدن هستند». این عبارت، نشان میدهد که نهادهای تصمیمگیرنده در سطوح بالاتر، به تدریج پذیرفتهاند که رویکرد سختگیرانه در این حوزه به پایداری اجتماعی کمکی نخواهد کرد و تغییراتی هرچند آهسته در چارچوبهای فکری رسمی در حال وقوع است.
در پاسخ به این سخنان، سازماندهی تجمعی از سوی گروههایی چون «آمران به معروف» و «انصار حزبالله» و سایر فعالان خط مقدم ترویج حجاب اجباری در دستور کار قرار گرفت. این تجمع قرار بود در روز ۱۷ مهر ماه برگزار شود. در آستانه برگزاری این تجمع، خبر لغو آن منتشر شد. این لغو، برخلاف انتظار برگزارکنندگانش، توجه بیشتری را به خود جلب کرد. گفته میشود لغو این تجمع، تصمیم نهادهای اصلی تأمین امنیت کشور بوده است؛ در شرایطی که جامعه ایران پس از موجهای اعتراضی گسترده در سالهای اخیر، همچنان دارای پتانسیل انفجار اجتماعی بالایی است، نیروهای امنیتی، به شدت مایل به کاهش درگیریهای خیابانی و جلوگیری از تبدیل شدن هرگونه تجمعی به یک بحران امنیتی گستردهتر هستند. نهادهای امنیتی به خوبی دریافته اند که هزینه امنیتی ناشی از مدیریت یک تجمع درگیریمحور، بسیار بالاتر از فایده نمادین آن برای گروههای حامی حجاب اجباری است. این یک تصمیم تکنیکی-امنیتی برای کنترل شرایط است، نه لزوماً یک عقبنشینی سیاسی کامل.
در حالی که سیستم درگیر بحران های اقتصادی و خارجی است، ایجاد تنش داخلی از طریق دامن زدن به بحث حجاب، اولویت بالایی ندارد. تصمیم برای لغو، میتواند نشاندهنده این باشد که بخشهایی از حاکمیت، از جمله نهادهای بالاتر امنیتی و نظارتی، به طور موقت مایل به حمایت از موج جدیدی از اقدامات تقابلی در خیابان نیستند و نکته کلیدی ماجرا این است که لغو تجمع، عملاً وزن و اعتبار سخنان باهنر را تقویت کرد. اگرچه باهنر نماینده جریان میانهرو است، اما لغو تجمع اعتراضی علیه او نشان میدهد که حاکمیت اکنون تمایلی به استفاده از ابزارهای خشونتآمیز یا سازماندهی شده به هر شکلی در تقابل با بخش گسترده ای از جامعه ایران ندارد. لغو تجمع برنامهریزیشده در ۱۷ مهر، رویدادی صرفاً اجرایی نیست، بلکه نمادی از تحولات پیچیده در محاسبات قدرت در ایران است. این اقدام نشان میدهد که در برهه کنونی، استراتژی غالب بر حفظ ثبات از طریق کاهش تنش میان ملت و حاکمیت متمرکز شده است. هتا اگر این به معنای نادیده گرفتن خواستههای بخشهایی از بدنه ایدئولوژیکش باشد.
این عقبنشینی تاکتیکی، اگرچه موقتی است، اما نشاندهنده واقعبینی پایه های قدرت در برابر واقعیتهای میدانی و ریسکهای ناشی از تداوم سیاستهای سختگیرانه است. هرچند هنوز جامعه ایران پتانسیل های بالایی در تقابل با چالش های دیگر مانند بحران کم آبی، گرانی های افسارگسیخته و سقوط پول ملی دارد، باید دید نظام جمهوری اسلامی تا کجا و چگونه می تواند با طرح چنین نسخه هایی پیروز بماند!
علیرضا طرخانی
@paniranist_org
امتیازهای نجومی کارمند بانک بودن
عکسی از فیش حقوقی یک کارمند بانک در ایلام منتشر شده و نکته قابل توجه در آن این است که افزون بر ۹۲ میلیون تومان حقوق و مزایا، شامل ۴/۵ میلیارد تومان وام با قسط ماهانه ۱۴ میلیون تومان است.
همچنین یکی دیگر از وام های او ۱/۵ میلیارد تومان با قسط ماهانه ۲ میلیون تومان است، به گونه ای که مدت بازپرداخت آن بیشتر از ۶۰ سال می شود!!
این رقم نشان می دهد که اگر همین مبلغ وام در یک صندوق سرمایه گذاری قرار گیرد، ماهانه حدود ۱۱۵ میلیون تومان سود نصیب فرد می شود.
فکر می کنید فقط در همین یک بانک چنین اتفاقی افتاده؟
@paniranist_org
عکسی از فیش حقوقی یک کارمند بانک در ایلام منتشر شده و نکته قابل توجه در آن این است که افزون بر ۹۲ میلیون تومان حقوق و مزایا، شامل ۴/۵ میلیارد تومان وام با قسط ماهانه ۱۴ میلیون تومان است.
همچنین یکی دیگر از وام های او ۱/۵ میلیارد تومان با قسط ماهانه ۲ میلیون تومان است، به گونه ای که مدت بازپرداخت آن بیشتر از ۶۰ سال می شود!!
این رقم نشان می دهد که اگر همین مبلغ وام در یک صندوق سرمایه گذاری قرار گیرد، ماهانه حدود ۱۱۵ میلیون تومان سود نصیب فرد می شود.
فکر می کنید فقط در همین یک بانک چنین اتفاقی افتاده؟
@paniranist_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از علمای مذهبی پاکستان که بیماران را با پوف شفا میدهد... !!!
در چشمان و نگاه این عالم مذهبی جز شرارت و فریب و کلاهبرداری چه میبینید ؟
و در این انبوه جمعیت جز جهل و نادانی چه چیزی دیده میشود ؟
@paniranist_org
در چشمان و نگاه این عالم مذهبی جز شرارت و فریب و کلاهبرداری چه میبینید ؟
و در این انبوه جمعیت جز جهل و نادانی چه چیزی دیده میشود ؟
@paniranist_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا یکی از حوزههای انتخابات در سوریه است، همانجا که بیش از ۳۰ میلیارد دلار خرج کردید. دهها میلیارد دلار مهمات مصرف کردید. چند هزار نفر از بچههای وطن را به اسم مدافع حرم اما برای حفظ حکومت بشار اسد به کشتن دادید.
اینم آخر و عاقبت کار !!!
@paniranist_org
اینم آخر و عاقبت کار !!!
@paniranist_org
Forwarded from عکس نگار
حماس کشتار بزرگی در غزه به راه انداخته است!
در راستای فاز نخست آتشبس در غزه، ارتش اسرائیل از نقاطی عقبنشینی کرد و بلافاصله حماس کنترل آن نقاط را به دست گرفته و حتی مسئول تعیین کرده کرده است. طبق معمول از میان خرابهها، فوج فوج نیروی نقابدار و اسلحهبهدست حماس میجوشد، و هیچ نیروی رقیبی در داخل غزه یارای نفس کشیدن در مقابل آن را هم ندارد. مشخص است که حماس جز زبان زور اسرائیلی هیچ زبان دیگری را نمیفهمد. اینکه حماس در غزه مخالفانی دارد، تردیدی در آن نیست. اما مخالفی که توان مبارزه با نیروی شر حاکم را نداشته باشد، نه تنها ضرری ندارد که فوایدی هم میتواند داشته باشد. مثلاً مالیات مفت میدهد.
در دو سال گذشته، هر موقع آتشبس بین ارتش اسرائیل و گروه حماس برقرار شده، حماس دست به کشتار بزرگی زده است. در چند روز اخیر هم این روند با شدت بیشتری از سر گرفته شده است. در جدیدترین آن، حماس به طرز وحشیانهای در حال قتلعام طایفه دغموش در یکی از محلات شهر غزه به اتهام همکاری با اسرائیل است، درحالیکه سران این طایفه علیرغم مخالفت با حماس، پیشنهاد همکاری با اسرائیل برای اداره غزه را رد کرده بودند. ظاهراً دیروز یک درگیری محدود بین حماس و این طایفه رخ داد و یک عضو حماس کشته شد. حماس برای قصاص آن یک عضو کشته شده، در حال کشتار کور در این طایفه است. انگار سیاهبختیهای این طایفه دغموش تمامی ندارد! ۴۳ سال پیش چندین خانوار از این طایفه در اردوگاه صبرا لبنان به دست شبهنظامیان فالانژ لبنانی قتلعام شدند.
اسرائیل در دو سال گذشته سعی کرد چند طایفه بومی غزه را مسلح و تقویت کند تا در مقابل قدرت حماس تعادلی ایجاد شود، اما بسیاری از همان ابتدا معتقد بودند که این سیاست محکوم به شکست است.
جالب اینجاست که افراد و گروههایی که شب و روز در حال حمایت از حماس در برابر اسرائیل بودند، درباره این کشتارهای حماس سکوت کردهاند. لابد مثل عادت همیشگی چپها، این قسمت از داستان را «بخشی از فرهنگ بومیشان» و یا «دعوای خانوادگی» تلقی کرده و اظهارنظر درباره را جایز نمیدانند!
حالا جالبتر اینکه برخی از آن گروههای حامی فلسطین، به آتشبس اخیر هم معترض هستند، چرا که با تلاش ترامپ به دست آمده است.
محمد محبی
@paniranist_org
در راستای فاز نخست آتشبس در غزه، ارتش اسرائیل از نقاطی عقبنشینی کرد و بلافاصله حماس کنترل آن نقاط را به دست گرفته و حتی مسئول تعیین کرده کرده است. طبق معمول از میان خرابهها، فوج فوج نیروی نقابدار و اسلحهبهدست حماس میجوشد، و هیچ نیروی رقیبی در داخل غزه یارای نفس کشیدن در مقابل آن را هم ندارد. مشخص است که حماس جز زبان زور اسرائیلی هیچ زبان دیگری را نمیفهمد. اینکه حماس در غزه مخالفانی دارد، تردیدی در آن نیست. اما مخالفی که توان مبارزه با نیروی شر حاکم را نداشته باشد، نه تنها ضرری ندارد که فوایدی هم میتواند داشته باشد. مثلاً مالیات مفت میدهد.
در دو سال گذشته، هر موقع آتشبس بین ارتش اسرائیل و گروه حماس برقرار شده، حماس دست به کشتار بزرگی زده است. در چند روز اخیر هم این روند با شدت بیشتری از سر گرفته شده است. در جدیدترین آن، حماس به طرز وحشیانهای در حال قتلعام طایفه دغموش در یکی از محلات شهر غزه به اتهام همکاری با اسرائیل است، درحالیکه سران این طایفه علیرغم مخالفت با حماس، پیشنهاد همکاری با اسرائیل برای اداره غزه را رد کرده بودند. ظاهراً دیروز یک درگیری محدود بین حماس و این طایفه رخ داد و یک عضو حماس کشته شد. حماس برای قصاص آن یک عضو کشته شده، در حال کشتار کور در این طایفه است. انگار سیاهبختیهای این طایفه دغموش تمامی ندارد! ۴۳ سال پیش چندین خانوار از این طایفه در اردوگاه صبرا لبنان به دست شبهنظامیان فالانژ لبنانی قتلعام شدند.
اسرائیل در دو سال گذشته سعی کرد چند طایفه بومی غزه را مسلح و تقویت کند تا در مقابل قدرت حماس تعادلی ایجاد شود، اما بسیاری از همان ابتدا معتقد بودند که این سیاست محکوم به شکست است.
جالب اینجاست که افراد و گروههایی که شب و روز در حال حمایت از حماس در برابر اسرائیل بودند، درباره این کشتارهای حماس سکوت کردهاند. لابد مثل عادت همیشگی چپها، این قسمت از داستان را «بخشی از فرهنگ بومیشان» و یا «دعوای خانوادگی» تلقی کرده و اظهارنظر درباره را جایز نمیدانند!
حالا جالبتر اینکه برخی از آن گروههای حامی فلسطین، به آتشبس اخیر هم معترض هستند، چرا که با تلاش ترامپ به دست آمده است.
محمد محبی
@paniranist_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاورمیانه آلوده به ویروس مخرب ایدئولوژی اسلام سیاسی است و پاک کردن منطقه درد و رنج و هزینه بسیار میطلبد. اسرائیل در نیمه راه پاکسازی قرار گرفته و تا سر فتنه را نزند درگیر خواهد بود. آبشخور نیروهای مقاومت خشک نشده و تروریسم نیمه جان هنوز نفس میکشد و چشم امید به چپ جهانی و اسلام سیاسی دوخته است. اسرائیل نباید و نمیتواند خرس تیر خورده را رها کند ... شلیکهای بعدی در راه است.
منوچهر یزدی
@paniranist_org
منوچهر یزدی
@paniranist_org
شاهدخت اشرف پهلوی درباره شهبانو فرح پهلوی میگوید :
در سطحی نزدیکتر و شخصیتر، برادرم از محبت و صمیمیت و حمایت پیگیر ملکه فرح برخوردار بوده است. گرچه سراسر سال تبعید برای او بسیار دردناک و تلخ بوده، شهبانو در شجاعت و تزلزل ناپذیریاش در حمایت از خانواده خود ثابت قدم بوده است. من رنج و اندوه را با چشم خود در چهره او میبینم اما هرگز نشنیدم که لب به شکایت باز کند.
به مدت قریب بیست سال، او ملکه دربار بوده است اما "بزرگ منشی" و "اصالت" و "استحکام شخصیتی" دارد که بود و نبود نام و جاه، یا دگرگونی اوضاع روزگار در آن خللی وارد نمیکند.
از کتاب چهرههایی در آینه، شاهدخت اشرف پهلوی
@paniranist_org
در سطحی نزدیکتر و شخصیتر، برادرم از محبت و صمیمیت و حمایت پیگیر ملکه فرح برخوردار بوده است. گرچه سراسر سال تبعید برای او بسیار دردناک و تلخ بوده، شهبانو در شجاعت و تزلزل ناپذیریاش در حمایت از خانواده خود ثابت قدم بوده است. من رنج و اندوه را با چشم خود در چهره او میبینم اما هرگز نشنیدم که لب به شکایت باز کند.
به مدت قریب بیست سال، او ملکه دربار بوده است اما "بزرگ منشی" و "اصالت" و "استحکام شخصیتی" دارد که بود و نبود نام و جاه، یا دگرگونی اوضاع روزگار در آن خللی وارد نمیکند.
از کتاب چهرههایی در آینه، شاهدخت اشرف پهلوی
@paniranist_org
از جمهوری اسلامی برای شرکت در مراسم ذبح حماس به شرم الشیخ دعوت شد تا شاهد دود شدن میلیاردها دلار ثروت ملی ایران باشند. دودی که چشمان رهبران جمهوری اسلامی را کور کرد و ایران را اسیر توهمات رهبران ایدئولوژی زده اسلامی نمود. دودی که چهره خاورمیانه را سیاه و آلوده کرد.
شرم الشیخ آنجا که شیوخ اخوان المسلمین باید شرمنده تاریخ باشند.
منوچهر یزدی
@paniranist_org
شرم الشیخ آنجا که شیوخ اخوان المسلمین باید شرمنده تاریخ باشند.
منوچهر یزدی
@paniranist_org
اسرائیل و حماس به توافق رسیدند و اسیران و گروگانها را آزاد کردند زیرا ترامپ اجازه نداد انگلیس و روس و فرانسه استخوان لای زخم بگذارند و نوکر آنها در تهران چوب لای چرخ بگذارد!
@paniranist_org
@paniranist_org
اقتصاد تبخیری، فرونشست زمین، خشک شدن دریاچهها، شکست افتادن در سیاست زورمدارانه از زندانهای بزرگ ساخته شده، از اعدامهای پی در پی، از پافشاری در اجرای دستورهای فقهی، از کدام یک باید گفت که ایران را تهی از نخبگان و کوچ کردن آنان کرده است؟
آیا ایران هم مانند دریاچههایش در حال تبخیر است.
توان یا ناتوانی هر کشوری در میان دیگر کشورهای جهان بسته به نگرش سیاستمدارانش است که با هشیاری روشی خردمندانه در فراپُرسهای سیاسی در پیش گیرند و بتوانند بیشترین منافع را در بده بستانهای اقتصادی برای کشور فراهم آورند یا با سیاستی ناهشیارانه و تنگ نگر به نشیب اقتصادی هم بکشانند.
با فرود اقتصاد و تنگی گرفتن زندگی روزمره که پیوسته با تصمیمهای سیاسی تنیده شده مردم را هر روز ناتوانتر و ناخشنودتر میسازد.
باید گفت امروز کشورهایی در سیاست جهانی مطرح و به بازی گرفته میشوند که دارای اقتصادی نیرومند و ارتشی قوی و مجهز به فن آوری مدرناند، در میان کشورهای مسلمان تنها ترکیه توانسته برای خویش ارتشی نیرومند داشته در زمینه سیاسی هم سخنی برای گفتن.
پیش از سال ۵۷ ایران با سیاست هماهنگ با پیشرفت برنامههای اقتصادی توانسته بود خود را روی ریل توسعه اندازد، بیشمار کارخانهها بیافزاید، نرخ بیکاری را کاهش داده کشور را بسوی آینده روشن که برای خود برنامه ریزی کرده بود بکشاند. تصمیم داشت دیگر به اَبَرکشورها باج ندهد؛ بیآگاه از بسترسازی هشیارانه سازش با مذهبیها و بازتاب دادن باورها و خواستههای دینی و توانمند کردن منبرها و پامنبریها که بازار و میدانهای ترهبار را در دست داشتند (پولدارهای لمپن و چسبیده به باورهای مسلمانی). در این راستا مخالفان به ویژه چپها از طیفهای گوناگون، ملیها، مذهبیها و همه گرایشهای مخالف فرمانروا را دست در دست هم گذاشتند تا برنامهها بر سرش آوار و ایران به سدههای پیشین با واپس نگریهای دینی باز گردد. البته در کوتاه مدت وجودشان در شورشهای خیابانی به سود حکومتگران آینده و به زیر کشیدن فرمانروایان مدرناندیش بود ولی در کوتاه مدت بازنده شده از زندانها سر آوردند و یا فراری شدند.
با ناتوان شدن ما شیخ نشینهای خلیج فارس و سپس هم ترکیه توانا شدند. از سال ۱۳۵۷ که ارزهای گوناگون هر روز بالا و بالا تر رفت تا امروز که ما دیگر با اقتصاد تبخیری روبرو هستیم نرخ تورم چنان کمرشکن و زندگیها توانسوز شده که با پَرگَست باید به آمار خودکشیها و روسپی گریها چه در زنان و چه در جوانان در درون و در بیرون از مرزها نگریست به ویژه در شیخ نشینها که شمار دختران و پسران ایرانی بیداد میکند.
تن فروشی برای حاکمان اسلامی که از نخستین سالها تا به امروز سنگ اخلاق را به سینه میزنند دیگر نه تنها امری عادی بلکه در ترویج آن به ویژه برای زیارت کنندگان بارگاه قم و مشهد برنامه ریزی و سودش نیز عاید سردمداران اینگونه خانههای فساد میگردد.
برنامه ریزی برای پیشرفتهای اقتصادی فراموش ولی برای له کردن اخلاق جامعه با فراگیر شدن تن فروشی بسیار خوب برنامه ریزی شده و روز به روز هم پهناورتر میگردد.
هیچ حکومتی در اغمای سیاسی هم نمیتواند با مردم کشورش چنین کند که حکومت آخوندی با ما کرد. نمیدانم در رگ مردم ایران سیاستهای استعماری چه تزریق کردند که در ناهشیاری تن به چرخش گرداب دادند، گروهی را بالا کشید و بر مسند نشانید که نه با خواستههای مردم آشنایند و نه با تاریخ و فرهنگ کشور و نه با جهان مدرن بلکه هنوز در رویایی که شیخ اسدآبادی آفریده بود به سر میبردند و خواب بیمرزی همه کشورهای مسلمان را دیده و میبینند ولی چون تاریخ ایران را نخوانده و جز با دستورهای فقهی ناآشنایند نمیدانند از همان سالهای نخست که اعراب پا به این سرزمین پهناور برای رواج دادن باورهای اسلامی گذاشتند از آنجا که با فرهنگی بسیار پُربار و پیشینه دینی سترگ روبرو گشتند سدی بزرگ رو در رو دیده دانستند ایرانیان را نمیتوان با خرافههای بهشت و دوزخ در خدمت آورد.
از سده سوم هجری ایرانیان با پدید آوردن دودمانهای ایرانی (طاهریان تا سامانیان) زبان و باورهای دیرینه خود را با تیزی قلم زنده نگهداشتهاند.
امروز هم ایران با همه ناتوانی سیاسی و اقتصادی که از سوی حکومت آخوندی گریبانگیرش شده یک ویژگی چشمگیر در میان کشورهای مسلمان دارد و آن زبان و گذشته پُربارش از علم و دانش است، دانشمندانی که سردمدار و پایه گذار دانشهای امروز به ویژه در هنگاری (ریاضی)، پزشکی، ستاره شناسی و خنیا (موسیقی) و نیز ترویج خِرَد با شاهنامه فردوسی که بر پایه راستی و درستی بنا شده هستند.
هر ایرانی باید در هر سپیده دم که چشم میگشاید روزش را با این سروده آغاز کند :
به نام خداوند جان و خرد
کزین بَرتَر اندیشه بَر نگذرد
گیتی پورفاضل
۱۴۰۴/۷/۲۰
@paniranist_org
آیا ایران هم مانند دریاچههایش در حال تبخیر است.
توان یا ناتوانی هر کشوری در میان دیگر کشورهای جهان بسته به نگرش سیاستمدارانش است که با هشیاری روشی خردمندانه در فراپُرسهای سیاسی در پیش گیرند و بتوانند بیشترین منافع را در بده بستانهای اقتصادی برای کشور فراهم آورند یا با سیاستی ناهشیارانه و تنگ نگر به نشیب اقتصادی هم بکشانند.
با فرود اقتصاد و تنگی گرفتن زندگی روزمره که پیوسته با تصمیمهای سیاسی تنیده شده مردم را هر روز ناتوانتر و ناخشنودتر میسازد.
باید گفت امروز کشورهایی در سیاست جهانی مطرح و به بازی گرفته میشوند که دارای اقتصادی نیرومند و ارتشی قوی و مجهز به فن آوری مدرناند، در میان کشورهای مسلمان تنها ترکیه توانسته برای خویش ارتشی نیرومند داشته در زمینه سیاسی هم سخنی برای گفتن.
پیش از سال ۵۷ ایران با سیاست هماهنگ با پیشرفت برنامههای اقتصادی توانسته بود خود را روی ریل توسعه اندازد، بیشمار کارخانهها بیافزاید، نرخ بیکاری را کاهش داده کشور را بسوی آینده روشن که برای خود برنامه ریزی کرده بود بکشاند. تصمیم داشت دیگر به اَبَرکشورها باج ندهد؛ بیآگاه از بسترسازی هشیارانه سازش با مذهبیها و بازتاب دادن باورها و خواستههای دینی و توانمند کردن منبرها و پامنبریها که بازار و میدانهای ترهبار را در دست داشتند (پولدارهای لمپن و چسبیده به باورهای مسلمانی). در این راستا مخالفان به ویژه چپها از طیفهای گوناگون، ملیها، مذهبیها و همه گرایشهای مخالف فرمانروا را دست در دست هم گذاشتند تا برنامهها بر سرش آوار و ایران به سدههای پیشین با واپس نگریهای دینی باز گردد. البته در کوتاه مدت وجودشان در شورشهای خیابانی به سود حکومتگران آینده و به زیر کشیدن فرمانروایان مدرناندیش بود ولی در کوتاه مدت بازنده شده از زندانها سر آوردند و یا فراری شدند.
با ناتوان شدن ما شیخ نشینهای خلیج فارس و سپس هم ترکیه توانا شدند. از سال ۱۳۵۷ که ارزهای گوناگون هر روز بالا و بالا تر رفت تا امروز که ما دیگر با اقتصاد تبخیری روبرو هستیم نرخ تورم چنان کمرشکن و زندگیها توانسوز شده که با پَرگَست باید به آمار خودکشیها و روسپی گریها چه در زنان و چه در جوانان در درون و در بیرون از مرزها نگریست به ویژه در شیخ نشینها که شمار دختران و پسران ایرانی بیداد میکند.
تن فروشی برای حاکمان اسلامی که از نخستین سالها تا به امروز سنگ اخلاق را به سینه میزنند دیگر نه تنها امری عادی بلکه در ترویج آن به ویژه برای زیارت کنندگان بارگاه قم و مشهد برنامه ریزی و سودش نیز عاید سردمداران اینگونه خانههای فساد میگردد.
برنامه ریزی برای پیشرفتهای اقتصادی فراموش ولی برای له کردن اخلاق جامعه با فراگیر شدن تن فروشی بسیار خوب برنامه ریزی شده و روز به روز هم پهناورتر میگردد.
هیچ حکومتی در اغمای سیاسی هم نمیتواند با مردم کشورش چنین کند که حکومت آخوندی با ما کرد. نمیدانم در رگ مردم ایران سیاستهای استعماری چه تزریق کردند که در ناهشیاری تن به چرخش گرداب دادند، گروهی را بالا کشید و بر مسند نشانید که نه با خواستههای مردم آشنایند و نه با تاریخ و فرهنگ کشور و نه با جهان مدرن بلکه هنوز در رویایی که شیخ اسدآبادی آفریده بود به سر میبردند و خواب بیمرزی همه کشورهای مسلمان را دیده و میبینند ولی چون تاریخ ایران را نخوانده و جز با دستورهای فقهی ناآشنایند نمیدانند از همان سالهای نخست که اعراب پا به این سرزمین پهناور برای رواج دادن باورهای اسلامی گذاشتند از آنجا که با فرهنگی بسیار پُربار و پیشینه دینی سترگ روبرو گشتند سدی بزرگ رو در رو دیده دانستند ایرانیان را نمیتوان با خرافههای بهشت و دوزخ در خدمت آورد.
از سده سوم هجری ایرانیان با پدید آوردن دودمانهای ایرانی (طاهریان تا سامانیان) زبان و باورهای دیرینه خود را با تیزی قلم زنده نگهداشتهاند.
امروز هم ایران با همه ناتوانی سیاسی و اقتصادی که از سوی حکومت آخوندی گریبانگیرش شده یک ویژگی چشمگیر در میان کشورهای مسلمان دارد و آن زبان و گذشته پُربارش از علم و دانش است، دانشمندانی که سردمدار و پایه گذار دانشهای امروز به ویژه در هنگاری (ریاضی)، پزشکی، ستاره شناسی و خنیا (موسیقی) و نیز ترویج خِرَد با شاهنامه فردوسی که بر پایه راستی و درستی بنا شده هستند.
هر ایرانی باید در هر سپیده دم که چشم میگشاید روزش را با این سروده آغاز کند :
به نام خداوند جان و خرد
کزین بَرتَر اندیشه بَر نگذرد
گیتی پورفاضل
۱۴۰۴/۷/۲۰
@paniranist_org
شما نگران نباشید آقای مهندس، آنها تَتَرُّسْ کردهاند. ولی فساد و غارت سیستماتیکتان دست نخورده و با قدرت بیش از پیش در حال کار است و جیبهای گشادتان را لحظه به لحظه پر میکند!
@paniranist_org
@paniranist_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حماس در ساعات اولیه خروج از تونلها دست به کشتار مخالفانشان زدند. اعدامهای گروهی نشان از آن است که :
اصل بد نیکو نگرد آن که بنیادش بد است
آنان که با خون و آتش و نفرت خو کردهاند با صلح و آرامش بیگانهاند.
منوچهر یزدی
🔴 توجه؛ کلیپ دارای صحنه کشتار با شعار الله اکبر میباشد!
@paniranist_org
اصل بد نیکو نگرد آن که بنیادش بد است
آنان که با خون و آتش و نفرت خو کردهاند با صلح و آرامش بیگانهاند.
منوچهر یزدی
🔴 توجه؛ کلیپ دارای صحنه کشتار با شعار الله اکبر میباشد!
@paniranist_org