دلم تنگ میشه
بعضی شبا دلم عمیقا تنگ میشه واست
واسه اینکه یکبار دیگه محکم بغلت کنم
واسه اینکه یکبار دیگه نفست بکشم
دلم تنگ میشه که یبار دیگه تو لباس خودم ببینمت
واسه سرت رو شونم تو مترو
واسه صدا خندهات
واسه تجریش
واسه ونک
واسه تهرانِ باتو
بعضی شبا دلم عمیقا تنگ میشه واست
بعضی شبا دلم عمیقا تنگ میشه واست
واسه اینکه یکبار دیگه محکم بغلت کنم
واسه اینکه یکبار دیگه نفست بکشم
دلم تنگ میشه که یبار دیگه تو لباس خودم ببینمت
واسه سرت رو شونم تو مترو
واسه صدا خندهات
واسه تجریش
واسه ونک
واسه تهرانِ باتو
بعضی شبا دلم عمیقا تنگ میشه واست
حالا خسته میشی میری بغل کی؟
حال بد میاد سراغت پیش کی فرار میکنی؟
از روزت، شبا واسه کی حرف میزنی؟
دوستات میشکنن دلتو،غرشو واسه کی میزنی؟
تاریکیاتو کی واست روشن میکنه؟
دستای سردتو کی گرم میکنه؟
شباتو با کی و تو بغل کی بخیر میکنی؟
اصلا چرا میپرسم اینارو ازت؟
اصلا چرا واسم مهم هستی هنوز؟
اصلا، چرا هستی هنوز؟
چرا هستی هنوز؟
هستی هنوز!؟
حال بد میاد سراغت پیش کی فرار میکنی؟
از روزت، شبا واسه کی حرف میزنی؟
دوستات میشکنن دلتو،غرشو واسه کی میزنی؟
تاریکیاتو کی واست روشن میکنه؟
دستای سردتو کی گرم میکنه؟
شباتو با کی و تو بغل کی بخیر میکنی؟
اصلا چرا میپرسم اینارو ازت؟
اصلا چرا واسم مهم هستی هنوز؟
اصلا، چرا هستی هنوز؟
چرا هستی هنوز؟
هستی هنوز!؟
من نه در ميان مردم جايى دارم، نه در خلوت خودم؛ انگار كه تبعيد شده ام، نه از سرزمين، بلكه از خويشتن.