Telegram Web Link
𝒉𝒂𝒚𝒂𝒕𝒊𝒎𝒊𝒏 𝒂𝒏𝒍𝒂𝒎𝒊 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii
سلامت روانم
در دوران بعد از نسترنه؛
هیچی ازش نمونده باقی.
💊رُمآنِ مغرورِ عآشق کُش🎭
#پارت‌پانصدوبیست‌مغرور‌عاشق‌کش #فصل‌دوم خیلی وقت بود در این حد نامیزون نشده بودم! با سرعت به سمت تهران میرفتم! "تمنا" : میخواستم برم حموم که گوشیم زنگ خورد! احمد بود! چرا زنگ زده به من؟ دلم شور زد! با استرس جواب دادم: بله؟ …
#پارت‌پانصدوبیست‌ویک‌مغرور‌عاشق‌کش
#فصل‌دوم







احمد: چشم !


همش دلم شور میزد!


خیلی میترسیدم اتفاقی براش بیوفته یا اینکه بازم بزاره بره!




ترس دوباره از دست دادنش مث خوره افتاده بود به جونم !




احمد میخواست بره که گفتم: منم میام!



احمد: خانوم اشراف زاده ما میریم پیداش میکنیم! شما پیش ترانه باشین!





"شاهان" :




دو پاکت سیگار رو یه جا تموم کرده بودم! هوا دیگه کم کم داشت تاریک می‌شد!


نسبت به یکم قبل آروم تر شده بودم!



چنتا نفس عمیق کشیدم!



الان حتما تمنا نگرانم شده!



سوار ماشینم شدم و به سمت موکحم حرکت کردم!



تو راه چنتا ون مشکی کنار جاده بودن!



یکم سرعتمو آروم کردم ببینم از بچه های ماعن یا نه چون امکان داشت دنبالم بگردن!


به پلاک ماشین ها دقت کردم! هیچکدوم برای موکحم نبود!



سرعتمو بیشتر کردم و از کنارشون رد شدم!




نیم ساعتی می‌شد که راه افتاده بودم!


سرم شدید درد میکرد!



ی نخ سیگار برداشتم و روشنش کردم!



بعد اینک یه پک سنگین ازش گرفتم به جاده نگاه کردم!



از دور چراغ هایی دیده می‌شد!



اینجا نباید کسی میبود!



اینبار دیگه قطعا احمد و بقیه بچه ها بودن!



سرعتمو یکم کم کردم!

ماشین ها ایستاده بودن و حرکتی نداشتن!




نزدیک تر که شدم فهمیدم ماشین ها راه رو بستن!


اکه هی !


این یه تله بود!



زود ترمز کردم و دنده عقب برگشتم میخواستم با سرعت دور شم که از پشت هم ماشین هایی اومد!



راه فراری وجود نداشت!
𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii
هیچی به اندازه مهمون
عمرم رو کوتاه نمی‌کنه.
🔸 رمانی متفاوت، احساسی و کشنده...
«قصه‌ای میان اجبار و عشق»
🖤 اون مردی بود از جنس خشم و قدرت...
🤍 اون، دختری از دلِ اجبار...
نه انتخاب کرده بودن، نه آماده بودن برای عشق...
اما زندگی، قصه‌هاشو خودش می‌نویسه...

💬 اگر دنبال رمانی هستی که هر پارتش قلبتو بلرزونه و با شخصیتا زندگی کنی...
بیا و قصه‌ی نورا و رادوین رو از پارت اول دنبال کن.
📌 فصل به فصل، هر شب
🔗 عضویت: [https://www.tg-me.com/roman_aisan
𝒔𝒆𝒏𝒊𝒏 𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓𝒊𝒏 𝒎𝒖𝒄𝒊𝒛𝒆‌ :)
@parsedartanhayiii
غصه نخور عزیزم.
تو مقصر نیستی،
گاهی نمی‌شه واقعا
بعضی چیزارو تغییر داد.
𝒉𝒂𝒚𝒂𝒕𝒊𝒎𝒊𝒏 𝒂𝒏𝒍𝒂𝒎𝒊 𝒔𝒆𝒏𝒔𝒊𝒏 :)
@parsedartanhayiii
کسی در تاریکی با ما نیست
هنگام طلوع هم به او نیازی نیست.
Forwarded from اینم شد تجربه! (ꪖꪗຮꪖꪀ)
بچه‌ها من اصلا از خودم راضی نیستم کاش یکمی بدجنس‌تر و سلیطه‌تر بودم.
𝒊𝒚𝒊𝒌𝒊 𝒔𝒆𝒏 𝒔𝒆𝒗𝒈𝒊𝒍𝒊𝒎 :)
@parsedartanhayiii
آره ساحل؛
کاش شهری که ما توشیم
شبیه شهری بود که تو دلمونه.
Forwarded from ✨️
خفن ترین کتابخونه تلگرام.
دانلود همه پی دی اف ها، کتاب های صوتی و پادکست هایی پولی، به صورت رایگان.

@Bookclassic
2025/07/12 23:34:26
Back to Top
HTML Embed Code: