چیزی در جنبشِ حاضر، با تمامِ جنبشهای قبلی و قبلتر و قبلترها بهکلی متفاوت است و بهواسطهی همین تفاوت هم میتواند یک «ابژهی نسلی» باشد و آن، نوعی ماهیتِ شناور، ناساختار، کلگریز، ریزومی و بی«برنامه» است... ابژههای نسلِ حاضر به ما، دوباره و اینبار در عمل گفت که «هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود.»
____________
👈متن کامل
____________
👈متن کامل
کدام رویکردها در تبیین آنچه «مقاومت و مبارزهی روزمره» میگوییم معتبر است؟ چطور هنجارهای فرهنگی تغییر میکند و این شکل از هنجارشکنیهای روزمره چه نقشی در تغییرات طولانیمدت دارد؟ آیا میتوان چنین کنشهایی را مقاومت یا مبارزهی روزمره نامید؟ نسبت تغییرات شکل حجاب طی سالهای حکمرانی جمهوری اسلامی با چنین کنشهایی چیست؟ آیا مقاومت روزمره باید الزاماً با آگاهی همراه باشد؟ آیا بازتولید کلیشههای جنسی و جنسیتی در کنشهای هنجارشکن روزمره، آنها را از مقاومت و مبارزه بودن ساقط میکند؟ ویژگیهای این دال اخیراً پرتکرار «مقاومت روزمره» چیست و آیا این مقاومتهای خرد روزمره الزاماً به لحظهی رهاییبخشی مثل خیزش ژینا منتهی میشود یا خیر؟
____________
👈متن کامل
____________
👈متن کامل
🔸بدترین کاری که میتوان با چپ، با هر گزینهی ضدسرمایهداری یا مترقی در جهان امروز انجام داد، این است که آنچه را در ونزوئلا وجود دارد «سوسیالیسم» یا «دولت چپ» بنامیم. زیرا این امر چنان مخالفتی را برمیانگیزد که مردم به شکلی که کاملاً قابل درک است میگویند: «اگر چپ این است، اگر سوسیالیسم این است، پس من به راست رأی میدهم.»
🔸دولت برای حفظ خود، قبلاً به سطح خاصی از حمایت مردمی متکی بود. اما با کاهش و کاهش بیشتر این حمایت، سرکوب به تنها گزینهی آن تبدیل شده است. به همین دلیل است که لفاظیهای آن اکنون بهشدت بر توسل به میهنپرستی، ملیگرایی، ضدیت با امپریالیسم و تهدیدات خارجی متکی است.
🔸مقابله با امپریالیسم لزوماً باید به معنای ارائهی شیوهای از زندگی باشد که از آنچه امپریالیسم ارائه میدهد بهتر باشد - نه بدتر... نباید در یک بحث سادهانگارانه و مانوی بین «آدمهای خوب و آدمهای بد» یا «ضد امپریالیستها در مقابل طرفداران امپریالیسم» گرفتار شد.
_____________
👈متن کامل
🔸دولت برای حفظ خود، قبلاً به سطح خاصی از حمایت مردمی متکی بود. اما با کاهش و کاهش بیشتر این حمایت، سرکوب به تنها گزینهی آن تبدیل شده است. به همین دلیل است که لفاظیهای آن اکنون بهشدت بر توسل به میهنپرستی، ملیگرایی، ضدیت با امپریالیسم و تهدیدات خارجی متکی است.
🔸مقابله با امپریالیسم لزوماً باید به معنای ارائهی شیوهای از زندگی باشد که از آنچه امپریالیسم ارائه میدهد بهتر باشد - نه بدتر... نباید در یک بحث سادهانگارانه و مانوی بین «آدمهای خوب و آدمهای بد» یا «ضد امپریالیستها در مقابل طرفداران امپریالیسم» گرفتار شد.
_____________
👈متن کامل
علیرغم همهی سازشها و عقبنشینیهای ظاهری، نولیبرالیسم همچنان دست بالا را دارد. این نظام تنها با بازتولید همان عواملی که تهدید به سقوط آن میکنند، دوام آورده است، در حالی که پوپولیسم، علیرغم گسترش دامنهی نفوذ خود، هنوز موفق نشده است یک راهبرد معنادار ارائه دهد. بنبست سیاسی میان این دو پایان نیافته است و اینکه این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت، همچنان نامعلوم است.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
هیچ مکانی در غزه امن نیست. آوارگان در محاصرهاند: از یک سو دریا در غرب، از سوی دیگر نیروها و تانکهای اسراییل در شرق، شمال و جنوب، و بالای سرشان «صدای گوشخراش» پهپادها و جنگندهها.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
بهمناسبت یکمین سالمرگ فردریک جیمسون: برای جیمسون مارکسیسم... چیزی شبیه یک دستگاه فلسفی در خلأ نیست. معنای آن فقط وقتی روشن میشود که در نسبت با سرمایهداری تعریف شود. او در پاسخ پرسش «مارکسیسم چیست؟»، میگوید: مارکسیسم همان شیوهی اندیشیدن است که میتواند تداومها و تناقضهای ساختاری سرمایهداری را نشان دهد، فراتر از توصیفهای سطحیِ گسستها یا دورهبندیهای صِرف.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
شکل اندیشیدنِ جیمسون،... راهی را پیش پا میگذارد تا هم بشود محتوای حقیقتِ گفتارهای پسامارکسیستی را بیرون کشید، و هم مقولهی تمامیت و «امکان» تخیلی بدیل را، حتی اگر بهعنوان اوتوپیا، نگه داشت؛ و برای جیمسون، این نه با سر برگرداندن از ساحت «دالها»، «زنجیرههای گفتار»، «پسامدرنیسم» و غیره، بلکه اتفاقاً با خیره شدن در عمق مغاک آنها و تاریخی کردنشان امکانپذیر است.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
مهمترین موضوع مطالعهی جیمسون فرهنگ سرمایهدارانه (یا همان مدرن) بود با تمام وسعتش؛ و مهمترین اصل روشی کارش هم همان که در ابتدای ناخودآگاه سیاسی آمده: همواره تاریخیکردن؛ یا به عبارت دیگر، همواره در بافت اجتماعیِ تجربهی بودن بین حال و آینده و گذشته اندیشیدن. رئالیسم، مدرنیسم، و پسامدرنیسم هم برای جیمسون مهمترین مقولات ناظر بر دورهبندیِ فرهنگِ مدرن یا سرمایهدارانهاند. در این یادداشت به سراغ مفصلترین بحث یکپارچهی جیمسون دربارهی مدرنیته میروم تا فهم خودم از وجهی از اندیشهی او را بهاختصار ارائه کنم.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
گذار به راهبردِ نابودسازی پدیدهای سیاسی-اقتصادی است که باید در چارچوب اقتصاد سیاسی جنگ و مناسبات امپریالیستی تحلیل شود. ساختار طبقاتی، منطق انباشت سرمایه و پیوندهای ژئواستراتژیک، بهویژه با ایالات متحده، جهتگیری تولیدی را - از تخصیص بودجه و خصوصیسازی تا تخصصیابی در فناوریهای نظارت، زندانسازی و صادرات سلاح - شکل دادهاند.
_________
👈متن کامل
_________
👈متن کامل
🔸کتاب علی میرسپاسی دربارهی ارانی، گسترشیافتهی مقالهای است که پیشتر منتشر کرده است. برای خوانندهای که آن مقاله را خوانده، کتابی که از تکرار خستهکنندهی پرسشها و رخدادها و ادعاها و گزارههای اثباتنشده، در کنار شرحوبسطهایی بیربط به موضوع، ساختهوپرداخته شده است، هیچ نکتهی تازهای در بر ندارد... سخن آخر در بارهی محتوای آن را باید به هگل واگذاریم: «پندارهای ذهنی را به جای دادههای تاریخی نهادن، روش دیگری است از منعکسکردن حال در گذشته، پندارهایی که ارزش آنها از روی گستاخانه بودن آنها سنجیده میشود و هر اندازه تاریخنویس ضرورت کمتر برای درستی ادعای خود احساس کند، دلایل تفصیلی و جزئیاتی که اساس این پندارها باید باشد کمتر و در نتیجه، گزارش تاریخنویس از واقعیات مسلم تاریخی دورتر است.»
_________
👈متن کامل
_________
👈متن کامل
این یادداشت به زمانی برمیگردد که فضای عمومی، جسارت و شجاعت و کنشِ ناشی از اعتمادبهنفسِ «جنبشِ ژینا» را هنوز نداشت… هرچند قصهی این یادداشت به پیش از «جنبشِ ژینا» برمیگردد، اما بهنظرم هستهی سخنِ این نوشته، همچنان میتواند کارکردهای خود را داشته باشد.
_________
👈متن کامل
_________
👈متن کامل
دو موضوع اصلی مورد علاقهی گابریل زوکمن، اقتصاددان جوان فرانسوی، یعنی فرار مالیاتی در میان ثروتمندان در جهان و کشورهای مختلف و اندازهگیری درآمد و ثروت در بالاترین سطح، بهشدت با هم مرتبطاند.... این نوشته بهاختصار بر اساس تحقیقات زوکمن نخست به وسعت و سهم ثروت خانوار برخی از کشورها در بهشتهای مالیاتی اشاره میکند و سپس به مالیاتگریزی شرکتهای چندملیتی و نابرابری ثروت در بالاترین سطح و فرار مالیاتی میپردازد.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
گاهی یک تصویر، بیش از هزاران متن و هزاران شعار، حقیقتی پنهان را آشکار میسازد. عکس کودکی که با لنگهکفش، ژست سلفی گرفته و دوستانش را در قاب قرار داده است، در نگاه نخست تنها نمایانگر فقر و بازی کودکانه است. اما اگر این قاب را با عینک فلسفهی هنر بنگریم، درمییابیم که لایههای عمیقتری در آن نهفته است؛ لایههایی که با اندیشهی والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی قرن بیستم، بهتر میتوان به آن نزدیک شد.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
در لحظهی کنونی بحران هژمونیک شش راهبرد نیروهای ترقیخواه عبارتند از: (1) نفی نگاه از بالا، تکبرآمیز و نخبهگرا به مردم؛ (2) ایجاد و گسترش تشکلها در جامعهی مدنی؛ (3) انتقال ایدهها به میان مردم؛ (4) توجه به حل مسایل روزمرهی زندگی؛ (5) مقابله با فرهنگ سیاسی آمریت – تابعیت؛ و (6) اجماع برسر آزادیهای پایه.
________
👈متن کامل
________
👈متن کامل
در آثار مارکس درونمایههایی وجود دارد که اگرچه مستقیماً دربارهی طبیعت نیستند اما در صورتی که در پرتوی بحران بومشناختی زمانهی ما مورد بازاندیشی قرار گیرند سنگبنای نظری مارکسیم بومگرا خواهند بود. اینجا دو مؤلفه را باید مدنظر قرار داد: 1- نقد مارکس به خودبزرگبینی سرمایهداری: انباشت/گسترش نامحدود و 2- کمونیسم بهمثابه «سرزمین آزادی».
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
نگاهی به کتاب «زندگی و آثار امیل زولا»
___________
روشنفکر و روشنفکری عبارتی است که با نام و زندگی «امیل زولا» نویسندهی معروف فرانسوی قرن نوزدهم گره خورده است. زولا نقش تازهای به روشنفکران داد و آن اعتراض به بیعدالتی ودفاع از حقوق مردم بود. روشنفکر صرفاً فردی متفکر با ایدههای تازه و خلاق، هنرمند یا نویسنده یا واضع تئوریهای جدید نیست. بلکه روشنفکر واقعی کسی است که همواره بر نابرابری و تبعیض، بر کاستیها و نقصانها، بر رفتار مستبدانه و ضد آزادی انگشت میگذارد و حکومت را بهخاطر آنها به نقد میکشد. روشنفکر قدرت را به چالش کشیده و در برابر قدرت میایستد. او یک کنشگر اجتماعی است و در منازعه بین قدرت و مردم طرف مردم میایستد.
___________
👈متن کامل
___________
روشنفکر و روشنفکری عبارتی است که با نام و زندگی «امیل زولا» نویسندهی معروف فرانسوی قرن نوزدهم گره خورده است. زولا نقش تازهای به روشنفکران داد و آن اعتراض به بیعدالتی ودفاع از حقوق مردم بود. روشنفکر صرفاً فردی متفکر با ایدههای تازه و خلاق، هنرمند یا نویسنده یا واضع تئوریهای جدید نیست. بلکه روشنفکر واقعی کسی است که همواره بر نابرابری و تبعیض، بر کاستیها و نقصانها، بر رفتار مستبدانه و ضد آزادی انگشت میگذارد و حکومت را بهخاطر آنها به نقد میکشد. روشنفکر قدرت را به چالش کشیده و در برابر قدرت میایستد. او یک کنشگر اجتماعی است و در منازعه بین قدرت و مردم طرف مردم میایستد.
___________
👈متن کامل
عبارت «پایایی اتوپیا» تکانهی سرسختانهای به سوی آزادی و عدالت را برملا میکند – پایان سلطه، روابط بندگی و مناسبات استثماری. بهرغم تمام ناکامیها، انکارها و شکستهایش، این تکانه در تاریخ باز زاده میشود، باز ظاهر میشود، خود را در سیاهترین فاجعه مینمایاند، مقاومت میکند، گویی که خود فاجعه برآیندهای جدید را فرامیخواند. نامهای پیاپی اتوپیا اندک اهمیتی دارند؛ آنچه بها دارد، جهتگیری به سوی چیزی متفاوت، آرزوی ظهور دیگربودگی رادیکالی در اینجا و اکنون است.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
اگر علی میرسپاسی با تاریخچهی جنبش سوسیالدموکراسی و کمونیستی ایران آشنایی داشت، بهجای تقی ارانی به ناسیونالیسم مدنی و جهانوطنی گریگور یقیکیان میپرداخت، ناچار به تأویل و تفسیرهای بیسرانجام نمیشد و میتوانست ایدهی کشف ایرانِ سعادتمند از طریق ناسیونالیسم مدنی و جهانوطنگرایی رادیکال را از طریق آرا و عقاید گریگور یقیکیان مطرح کند.
___________
👈متن کامل
___________
👈متن کامل
علت فاجعهای که ما را به ورطهی جنگ کشانید، اکنون به اکسیر جدیدی برای خروج از بحران بدل شده است؛ وضعیتی که صرفاً میتواند پیشدرآمدی بر فجایع و جنگهای بیشتر باشد. تجزیه و تحلیل آنچه در ایالات متحده، در کانون قدرت سرمایهداری، در حال رخ دادن است حیاتیست، ازآنرو که تمامی بحرانها و تمام جنگهایی که جهان را ویران کرده و تا به امروز نیز همچنان مشغول تخریب و ویرانی آن است، از دل این کشور، اقتصاد و استراتژی قدرت آن سرچشمه گرفته است.
_________
👈متن کامل
_________
👈متن کامل
جنبش «زن، زندگی، آزادی» در حافظهی تاریخی ایران نه صرفاً یک طغیان سیاسی، بلکه بهعنوان نقطهای از تلاقی تکرار و تذکار معنا مییابد. رخدادهای پیشین – از مشروطه تا انقلاب ۵۷ و اعتراضات ۸۸، ۹۶، 98 و 1400 – هر یک تکرارهایی بودند از تمنای عدالت و رهایی؛ تمنایی که همواره در مدار سرکوب و بازتولید استبداد گرفتار شد. آنچه در خیزش ۱۴۰۱ گشوده شد، کیفیتی دیگر از یادآوری بود: یادآوریای که مویه و رنج انباشته را با خود حمل میکرد و همزمان به تکراری رهاییبخش بدل شد و تلاش داشت تا افقی تازه از سیاست را فراخواند.
__________
👈متن کامل
__________
👈متن کامل