هیپرفسفاتازمی گذرا (TH) درسنین شیرخواری و اوایل کودکی:
هیپرفسفاتازمی گذرا در شیرخواران و کودکان خردسال با افزایش چشمگیر سطح آلکالین فسفاتاز سرم بدون شواهدی از بیماری کبدی یا استخوانی مشخص میشود. این وضعیت معمولاً طی چند هفته تا چند ماه به سطح طبیعی بازمیگردد. به دلیل ماهیت خوشخیم این عارضه، به آن هیپرفسفاتازمی گذرای خوشخیم (benign TH) نیز گفته میشود.
اهمیت تشخیص و شیوع:
تشخیص این پدیده از انجام بررسیهای غیرضروری و نگرانیهای بیمورد جلوگیری میکند، مشروط بر اینکه بیماریهای زمینهای کبد و استخوان بهطور مناسب رد شوند. هیپوفسفاتازمی گذرا بیشتر در کودکان خردسال مشاهده میشود و بیشترین سن شیوع آن ۶تا۲۴ ماهگی است.
در یک مطالعه روی 316 کودک سالم زیر دو سال در 2.8 درصد از موارد، سطح آلکالین فسفاتاز بیش از 1000 واحد در لیتر (2.5 برابر حد بالای طبیعی) بود.
در 5.1 درصد از کودکان، افزایش خفیفتر آلکالین فسفاتاز (بین 400 تا 1000 واحد در لیتر) مشاهده شد.
عوامل مرتبط با TH:
همچنین در ارتباط با برخی شرایط گزارش شده است، از جمله:
عدم افزایش وزن مناسب
آسم
عفونتهای ویروسی (ویروس سنسیشیال تنفسی (RSV)، انتروویروسها، ویروس اپشتین-بار، HIV و ویروس کرونا (SARS-CoV-2))
پیوند کبد یا کلیه
درمان با سیکلوسپورین
شیمیدرمانی برای لوسمی و لنفوم
برخی از این ارتباطات ممکن است به دلیل افزایش انجام آزمایشهای آزمایشگاهی برای پایش بیماریهای زمینهای باشد. با این حال، در بزرگترین مطالعهای که جمعیت سالم نوزادان و کودکان نوپا را ارزیابی کرد، ارتباطی بین TH و اختلال در افزایش وزن یا سایر شاخصهای رشد یافت نشد. همچنین، در برخی مطالعات، افزایش موارد TH در اواخر تابستان و اوایل پاییز گزارش شده است.
نحوه تشخیص TH:
هیپرفسفاتازمی گذرا معمولاً بهطور اتفاقی در حین انجام آزمایشهای غربالگری سلامت یا بررسیهای آزمایشگاهی برای شکایات خاص شناسایی میشود.
هیپرفسفاتازمی گذرا باید در کودکان زیر ۵ سال که سطح آلکالین فسفاتاز آنها حداقل 4 برابر حد بالای طبیعی است، مدنظر قرار گیرد (با در نظر گرفتن محدودههای مرجع مناسب برای سن کودک).
مراحل تشخیصی
تشخیص موقت: اگر در بررسیهای بالینی (شرح حال، معاینه فیزیکی و آزمایشها) هیچ شواهدی از بیماری زمینهای کبدی یا استخوانی وجود نداشته باشد، میتوان تشخیص موقت TH را مطرح کرد.
تشخیص قطعی: اگر سطح آلکالین فسفاتاز طی چهار ماه به محدوده طبیعی بازگردد (بر اساس آزمایشهای سریالی)، تشخیص TH تأیید میشود.
پیگیری: در رویکرد بالینی ما، آزمایش مجدد آلکالین فسفاتاز طی 6 تا 8 هفته انجام شده و پایش دورهای تا طبیعی شدن سطح آن ادامه مییابد.
در مواردی که افزایش آلکالین فسفاتاز بیش از 4 ماه پایدار بماند، باید علل دیگر هیپرفسفاتازمی، بهویژه بیماریهای کبدی و استخوانی، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند.
خلاصه شده از مطالب اپتودیت
#الکالین_فسفاتاز
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
هیپرفسفاتازمی گذرا در شیرخواران و کودکان خردسال با افزایش چشمگیر سطح آلکالین فسفاتاز سرم بدون شواهدی از بیماری کبدی یا استخوانی مشخص میشود. این وضعیت معمولاً طی چند هفته تا چند ماه به سطح طبیعی بازمیگردد. به دلیل ماهیت خوشخیم این عارضه، به آن هیپرفسفاتازمی گذرای خوشخیم (benign TH) نیز گفته میشود.
اهمیت تشخیص و شیوع:
تشخیص این پدیده از انجام بررسیهای غیرضروری و نگرانیهای بیمورد جلوگیری میکند، مشروط بر اینکه بیماریهای زمینهای کبد و استخوان بهطور مناسب رد شوند. هیپوفسفاتازمی گذرا بیشتر در کودکان خردسال مشاهده میشود و بیشترین سن شیوع آن ۶تا۲۴ ماهگی است.
در یک مطالعه روی 316 کودک سالم زیر دو سال در 2.8 درصد از موارد، سطح آلکالین فسفاتاز بیش از 1000 واحد در لیتر (2.5 برابر حد بالای طبیعی) بود.
در 5.1 درصد از کودکان، افزایش خفیفتر آلکالین فسفاتاز (بین 400 تا 1000 واحد در لیتر) مشاهده شد.
عوامل مرتبط با TH:
همچنین در ارتباط با برخی شرایط گزارش شده است، از جمله:
عدم افزایش وزن مناسب
آسم
عفونتهای ویروسی (ویروس سنسیشیال تنفسی (RSV)، انتروویروسها، ویروس اپشتین-بار، HIV و ویروس کرونا (SARS-CoV-2))
پیوند کبد یا کلیه
درمان با سیکلوسپورین
شیمیدرمانی برای لوسمی و لنفوم
برخی از این ارتباطات ممکن است به دلیل افزایش انجام آزمایشهای آزمایشگاهی برای پایش بیماریهای زمینهای باشد. با این حال، در بزرگترین مطالعهای که جمعیت سالم نوزادان و کودکان نوپا را ارزیابی کرد، ارتباطی بین TH و اختلال در افزایش وزن یا سایر شاخصهای رشد یافت نشد. همچنین، در برخی مطالعات، افزایش موارد TH در اواخر تابستان و اوایل پاییز گزارش شده است.
نحوه تشخیص TH:
هیپرفسفاتازمی گذرا معمولاً بهطور اتفاقی در حین انجام آزمایشهای غربالگری سلامت یا بررسیهای آزمایشگاهی برای شکایات خاص شناسایی میشود.
هیپرفسفاتازمی گذرا باید در کودکان زیر ۵ سال که سطح آلکالین فسفاتاز آنها حداقل 4 برابر حد بالای طبیعی است، مدنظر قرار گیرد (با در نظر گرفتن محدودههای مرجع مناسب برای سن کودک).
مراحل تشخیصی
تشخیص موقت: اگر در بررسیهای بالینی (شرح حال، معاینه فیزیکی و آزمایشها) هیچ شواهدی از بیماری زمینهای کبدی یا استخوانی وجود نداشته باشد، میتوان تشخیص موقت TH را مطرح کرد.
تشخیص قطعی: اگر سطح آلکالین فسفاتاز طی چهار ماه به محدوده طبیعی بازگردد (بر اساس آزمایشهای سریالی)، تشخیص TH تأیید میشود.
پیگیری: در رویکرد بالینی ما، آزمایش مجدد آلکالین فسفاتاز طی 6 تا 8 هفته انجام شده و پایش دورهای تا طبیعی شدن سطح آن ادامه مییابد.
در مواردی که افزایش آلکالین فسفاتاز بیش از 4 ماه پایدار بماند، باید علل دیگر هیپرفسفاتازمی، بهویژه بیماریهای کبدی و استخوانی، مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند.
خلاصه شده از مطالب اپتودیت
#الکالین_فسفاتاز
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
بیشتر تظاهرات بیماری راشی تیسم ناشی از تغییرات اسکلتی هستند .
نرمی استخوانهای جمجمه یا کرانیوتابس (Craniotabes) یکی از این علائم است که با فشار دادن بر ناحیه اکسیپوت یا روی استخوانهای پاریتال قابل شناسایی است. در لمس، این حالت شبیه فشار دادن روی یک توپ پینگپنگ و سپس رها کردن آن است.
کرانیوتابس میتواند بهدلیل بیماریهایی مانند استئوژنز ایمپرفکتا، هیدروسفالی و سیفلیس نیز ایجاد شود.
البته این علامت در بسیاری از نوزادان سالم هم، بهویژه در نزدیکی درزهای استخوان جمجمه، بهصورت طبیعی دیده میشود و معمولاً در عرض چند ماه پس از تولد از بین میرود.
برجستگی در محل اتصال دندهها به غضروف که به آن "مهرههای تسبیحی راشی تیسمی" یا Rachitic Rosary گفته میشود، و هنگام لمس، مانند دانههای تسبیح زیر انگشتان حس میشود .
پهن شدن صفحات رشد استخوانی نیز باعث بزرگ شدن مچ دست و مچ پا میشود.
شیار هریسون (Harrison groove)، یک فرورفتگی افقی در قسمت جلوی قفسه سینه است که بهعلت کشیده شدن دندههای نرم توسط دیافراگم در هنگام دم (تنفس) ایجاد میشود.
نرمی دندهها همچنین باعث کاهش حرکت مؤثر هوا در ریه شده و بیمار را مستعد آتِلِکتازی و پنومونی میکند.
انحرافات زانو نیز در این بیماری شایع است، مانند والگوس یا واروس . در نوع شدیدتر که به آن Windswept deformity گفته میشود، زانوی یک پا به شدت به سمت خارج و زانوی پای دیگر به شدت به سمت داخل منحرف شده است.
#راشی_تیسم
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
نرمی استخوانهای جمجمه یا کرانیوتابس (Craniotabes) یکی از این علائم است که با فشار دادن بر ناحیه اکسیپوت یا روی استخوانهای پاریتال قابل شناسایی است. در لمس، این حالت شبیه فشار دادن روی یک توپ پینگپنگ و سپس رها کردن آن است.
کرانیوتابس میتواند بهدلیل بیماریهایی مانند استئوژنز ایمپرفکتا، هیدروسفالی و سیفلیس نیز ایجاد شود.
البته این علامت در بسیاری از نوزادان سالم هم، بهویژه در نزدیکی درزهای استخوان جمجمه، بهصورت طبیعی دیده میشود و معمولاً در عرض چند ماه پس از تولد از بین میرود.
برجستگی در محل اتصال دندهها به غضروف که به آن "مهرههای تسبیحی راشی تیسمی" یا Rachitic Rosary گفته میشود، و هنگام لمس، مانند دانههای تسبیح زیر انگشتان حس میشود .
پهن شدن صفحات رشد استخوانی نیز باعث بزرگ شدن مچ دست و مچ پا میشود.
شیار هریسون (Harrison groove)، یک فرورفتگی افقی در قسمت جلوی قفسه سینه است که بهعلت کشیده شدن دندههای نرم توسط دیافراگم در هنگام دم (تنفس) ایجاد میشود.
نرمی دندهها همچنین باعث کاهش حرکت مؤثر هوا در ریه شده و بیمار را مستعد آتِلِکتازی و پنومونی میکند.
انحرافات زانو نیز در این بیماری شایع است، مانند والگوس یا واروس . در نوع شدیدتر که به آن Windswept deformity گفته میشود، زانوی یک پا به شدت به سمت خارج و زانوی پای دیگر به شدت به سمت داخل منحرف شده است.
#راشی_تیسم
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
لیپاز بزاقی در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک (C.F.):
بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک (C.F.) از این نظر به نوزادان نارس شباهت دارند که سطح آنزیم لیپاز پانکراسی (لوزالمعدهای) و نمکهای صفراوی در دوازدهه آنها بسیار پایین است. با این حال، این بیماران مقدار قابلتوجهی از چربیهای رژیمی (تریگلیسیریدها) را جذب میکنند؛ مطالعات مربوط به تعادل چربی نشان دادهاند که بیش از ۴۰٪ از چربیهای مصرفشده در این بیماران جذب میشود.
برای بررسی این موضوع که آیا این جذب چربی میتواند بهواسطه فعالیت لیپاز زبانی باشد، روشهایی برای تشخیص و تمایز بین فعالیتهای لیپاز بزاقی و لیپاز پانکراسی طراحی کردیم و این فعالیتها را در محتویات معده و دوازدهه، قبل و بعد از مصرف یک وعده غذایی آزمایشی اندازهگیری نمودیم.
در تمام نمونهها، سطح لیپاز پانکراسی بسیار پایین یا حتی غایب بود. در مقابل، فعالیتهای لیپاز بزاقی در این بیماران بدون تغییر باقی مانده بود. همانطور که انتظار میرفت، قبل از تغذیه، فعالیت لیپاز در محتویات معده (که منشأ آن لیپاز بزاقی است) پایین بود، اما پس از وعده غذایی بهطور قابلتوجهی افزایش یافت. در واقع، در زمان گوارش، فعالیت این آنزیم مشابه با آنچه در افراد سالم دیده میشود، بود .
یک مشاهده مهم دیگر این بود که پس از غذا، فعالیت لیپاز بزاقی در دوازدهه و معده هر دو، هم در بیماران C.F. و هم در افراد سالم، مشابه بود. بنابراین، در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک، لیپاز غالب در دوازدهه همان لیپاز بزاقی است.
به دلیل نارسایی پانکراس در این بیماران، ترشح آنزیمهای پروتئولیتیک (تجزیهکننده پروتئین) و بیکربنات کاهش مییابد؛ در نتیجه، pH محتویات دوازدهه پایینتر از حد طبیعی و نزدیک به pH بهینه برای عملکرد لیپاز بزاقی است. این نشان میدهد که تجزیه چربیهای غذایی توسط لیپاز بزاقی نه تنها از معده آغاز میشود، بلکه در دوازدهه نیز ادامه مییابد.
شواهد بیشتری نیز برای این موضوع وجود دارد: ترکیب چربی موجود در دوازدهه هنگام مصرف وعده غذایی در یک بیمار C.F. بررسی شد. در طول فرآیند گوارش، مقدار تریگلیسیریدها به تدریج کاهش یافت و همزمان مقدار دیگلیسیریدها و اسیدهای چرب (که محصولات تجزیه هستند) افزایش یافت. این الگو شبیه به محصولات گوارش موجود در معده است اما با محصولات حاصل از لیپاز پانکراسی متفاوت است.
بنابراین،در مقایسه با افراد سالم در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک، لیپاز بزاقی نقش بسیار مهمتری در هضم چربی دارد .
From the Departments of Paediatrics and Physiological Chemistry, University of Umea, Sweden 2024
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک (C.F.) از این نظر به نوزادان نارس شباهت دارند که سطح آنزیم لیپاز پانکراسی (لوزالمعدهای) و نمکهای صفراوی در دوازدهه آنها بسیار پایین است. با این حال، این بیماران مقدار قابلتوجهی از چربیهای رژیمی (تریگلیسیریدها) را جذب میکنند؛ مطالعات مربوط به تعادل چربی نشان دادهاند که بیش از ۴۰٪ از چربیهای مصرفشده در این بیماران جذب میشود.
برای بررسی این موضوع که آیا این جذب چربی میتواند بهواسطه فعالیت لیپاز زبانی باشد، روشهایی برای تشخیص و تمایز بین فعالیتهای لیپاز بزاقی و لیپاز پانکراسی طراحی کردیم و این فعالیتها را در محتویات معده و دوازدهه، قبل و بعد از مصرف یک وعده غذایی آزمایشی اندازهگیری نمودیم.
در تمام نمونهها، سطح لیپاز پانکراسی بسیار پایین یا حتی غایب بود. در مقابل، فعالیتهای لیپاز بزاقی در این بیماران بدون تغییر باقی مانده بود. همانطور که انتظار میرفت، قبل از تغذیه، فعالیت لیپاز در محتویات معده (که منشأ آن لیپاز بزاقی است) پایین بود، اما پس از وعده غذایی بهطور قابلتوجهی افزایش یافت. در واقع، در زمان گوارش، فعالیت این آنزیم مشابه با آنچه در افراد سالم دیده میشود، بود .
یک مشاهده مهم دیگر این بود که پس از غذا، فعالیت لیپاز بزاقی در دوازدهه و معده هر دو، هم در بیماران C.F. و هم در افراد سالم، مشابه بود. بنابراین، در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک، لیپاز غالب در دوازدهه همان لیپاز بزاقی است.
به دلیل نارسایی پانکراس در این بیماران، ترشح آنزیمهای پروتئولیتیک (تجزیهکننده پروتئین) و بیکربنات کاهش مییابد؛ در نتیجه، pH محتویات دوازدهه پایینتر از حد طبیعی و نزدیک به pH بهینه برای عملکرد لیپاز بزاقی است. این نشان میدهد که تجزیه چربیهای غذایی توسط لیپاز بزاقی نه تنها از معده آغاز میشود، بلکه در دوازدهه نیز ادامه مییابد.
شواهد بیشتری نیز برای این موضوع وجود دارد: ترکیب چربی موجود در دوازدهه هنگام مصرف وعده غذایی در یک بیمار C.F. بررسی شد. در طول فرآیند گوارش، مقدار تریگلیسیریدها به تدریج کاهش یافت و همزمان مقدار دیگلیسیریدها و اسیدهای چرب (که محصولات تجزیه هستند) افزایش یافت. این الگو شبیه به محصولات گوارش موجود در معده است اما با محصولات حاصل از لیپاز پانکراسی متفاوت است.
بنابراین،در مقایسه با افراد سالم در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک، لیپاز بزاقی نقش بسیار مهمتری در هضم چربی دارد .
From the Departments of Paediatrics and Physiological Chemistry, University of Umea, Sweden 2024
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
واکسن HPV:
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) توصیه میکند که واکسیناسیون روتین علیه HPV برای نوجوانان در سنین ۱۱ یا ۱۲ سال انجام شود. البته میتوان این سری واکسیناسیون را از سن ۹ سالگی نیز آغاز کرد. واکسن HPV را میتوان همزمان با سایر واکسنها تزریق کرد.
برنامه واکسیناسیون HPV به دو صورت انجام میشود:
سری دو دوزی (در زمانهای ۰ و ۶ تا ۱۲ ماه) برای بیشتر افرادی که واکسیناسیون را بین سنین ۹ تا ۱۴ سال شروع میکنند.
سری سه دوزی (در زمانهای ۰، ۱ تا ۲ ماه، و ۶ ماه) برای افرادی که واکسیناسیون را از سن ۱۵ تا ۴۵ سال آغاز میکنند.
نکته مهم:
برای کلیه افراد با ضعف سیستم ایمنی در سنین واجد شرایط دریافت واکسن روش سه دوزی باید اجرا شود .
نکته قابل توجه:
حداقل فاصله زمانی در مورد دریافت نوبت های واکسن HPV:
در برنامه واکسیناسیون دو دوزی HPV ، حداقل فاصله بین دوز اول و دوز دوم باید ۵ ماه باشد.اگر دوز دوم را زودتر از ۵ماه دریافت کند باید روش سه دوزی را اجرا کند.
در برنامه واکسیناسیون سه دوزی HPV، حداقل فاصلهها به این صورت هستند:
بین دوز اول و دوم: دستکم ۴ هفته،
بین دوز دوم و سوم: حداقل ۱۲ هفته،
و بین دوز اول و سوم: حداقل ۵ ماه باید فاصله باشد.
بین دوز های واکسن حداکثر فاصله وجود ندارد یعنی اگر بدلایلی نتوان دوز های واکسن را سر فاصله زمانی ذکر شده زد و زمان آن گذشته بود هر موقع بزنند بحساب میآید و دوز های قبلی نیاز به تکرار ندارند و ایمنی خود را اعمال کرده اند
#HPV
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) توصیه میکند که واکسیناسیون روتین علیه HPV برای نوجوانان در سنین ۱۱ یا ۱۲ سال انجام شود. البته میتوان این سری واکسیناسیون را از سن ۹ سالگی نیز آغاز کرد. واکسن HPV را میتوان همزمان با سایر واکسنها تزریق کرد.
برنامه واکسیناسیون HPV به دو صورت انجام میشود:
سری دو دوزی (در زمانهای ۰ و ۶ تا ۱۲ ماه) برای بیشتر افرادی که واکسیناسیون را بین سنین ۹ تا ۱۴ سال شروع میکنند.
سری سه دوزی (در زمانهای ۰، ۱ تا ۲ ماه، و ۶ ماه) برای افرادی که واکسیناسیون را از سن ۱۵ تا ۴۵ سال آغاز میکنند.
نکته مهم:
برای کلیه افراد با ضعف سیستم ایمنی در سنین واجد شرایط دریافت واکسن روش سه دوزی باید اجرا شود .
نکته قابل توجه:
حداقل فاصله زمانی در مورد دریافت نوبت های واکسن HPV:
در برنامه واکسیناسیون دو دوزی HPV ، حداقل فاصله بین دوز اول و دوز دوم باید ۵ ماه باشد.اگر دوز دوم را زودتر از ۵ماه دریافت کند باید روش سه دوزی را اجرا کند.
در برنامه واکسیناسیون سه دوزی HPV، حداقل فاصلهها به این صورت هستند:
بین دوز اول و دوم: دستکم ۴ هفته،
بین دوز دوم و سوم: حداقل ۱۲ هفته،
و بین دوز اول و سوم: حداقل ۵ ماه باید فاصله باشد.
بین دوز های واکسن حداکثر فاصله وجود ندارد یعنی اگر بدلایلی نتوان دوز های واکسن را سر فاصله زمانی ذکر شده زد و زمان آن گذشته بود هر موقع بزنند بحساب میآید و دوز های قبلی نیاز به تکرار ندارند و ایمنی خود را اعمال کرده اند
#HPV
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
پیوری استریل (وجود گلبولهای سفید در ادرار بدون رشد باکتری در کشت) ممکن است در شرایط مختلفی دیده شود، از جمله:
عفونت ادراری با درمان ناقص (یعنی بیمار قبلاً آنتیبیوتیک دریافت کرده است)
عفونتهای ویروسی
سنگهای ادراری (اوریولیتیازیس)
سل کلیه
آبسه کلیوی
عفونت ادراری همراه با انسداد در مسیر ادرار
اورِتْریت (التهاب پیشابراه) در اثر بیماریهای آمیزشی
التهاب اطراف حالب یا مثانه مانند در آپاندیسیت یا بیماری کرون
بیماری کاوازاکی
سندرم التهابی چندسیستمی در کودکان مرتبط با COVID-19 (MIS-C)
شیستوزومیازیس (نوعی بیماری انگلی)
تومورها
رد پیوند کلیه
نفریت بینابینی (که ممکن است با وجود ائوزینوفیلها همراه باشد)
Nelson 2024
#پیوری_استریل
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
عفونت ادراری با درمان ناقص (یعنی بیمار قبلاً آنتیبیوتیک دریافت کرده است)
عفونتهای ویروسی
سنگهای ادراری (اوریولیتیازیس)
سل کلیه
آبسه کلیوی
عفونت ادراری همراه با انسداد در مسیر ادرار
اورِتْریت (التهاب پیشابراه) در اثر بیماریهای آمیزشی
التهاب اطراف حالب یا مثانه مانند در آپاندیسیت یا بیماری کرون
بیماری کاوازاکی
سندرم التهابی چندسیستمی در کودکان مرتبط با COVID-19 (MIS-C)
شیستوزومیازیس (نوعی بیماری انگلی)
تومورها
رد پیوند کلیه
نفریت بینابینی (که ممکن است با وجود ائوزینوفیلها همراه باشد)
Nelson 2024
#پیوری_استریل
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
Measuring blood pressure:
It is recommended to measure BP using a validated and calibrated device, to enforce the correct measurement technique, and to apply a consistent approach to BP measurement for each patient.
I B
Out-of-office BP measurement is recommended for diagnostic purposes, particularly because it can detect both white-coat hypertension
and masked hypertension. Where out-of-office measurements are not logistically and/or economically feasible, then it is recommended that the diagnosis be confirmed with a repeat office BP measurement using the correct standardized measurement technique.
I B
Most automated oscillometric monitors have not been validated for BP measurement in AF; BP measurement should be considered using a manual auscultatory method in these circumstances, where possible.
IIa C
An assessment for orthostatic hypotension (≥20 systolic BP and/or ≥10 diastolic BP mmHg drop at 1 and/or 3 min after standing) should be considered at least at the initial diagnosis of elevated BP or hypertension and thereafter if suggestive symptoms arise. This should be performed after the patient is first lying or sitting for 5 min.
European Society of Cardiology 2024
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
It is recommended to measure BP using a validated and calibrated device, to enforce the correct measurement technique, and to apply a consistent approach to BP measurement for each patient.
I B
Out-of-office BP measurement is recommended for diagnostic purposes, particularly because it can detect both white-coat hypertension
and masked hypertension. Where out-of-office measurements are not logistically and/or economically feasible, then it is recommended that the diagnosis be confirmed with a repeat office BP measurement using the correct standardized measurement technique.
I B
Most automated oscillometric monitors have not been validated for BP measurement in AF; BP measurement should be considered using a manual auscultatory method in these circumstances, where possible.
IIa C
An assessment for orthostatic hypotension (≥20 systolic BP and/or ≥10 diastolic BP mmHg drop at 1 and/or 3 min after standing) should be considered at least at the initial diagnosis of elevated BP or hypertension and thereafter if suggestive symptoms arise. This should be performed after the patient is first lying or sitting for 5 min.
European Society of Cardiology 2024
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
مطلبی در مورد bioavailability حاملهای لیپوزومی برای ویتامین D3:
به دلیل هیدروفوبی سیتی ویتامین D3، جذب آن در بدن و توزیع بعدیاش به شدت به وجود چربیها و/یا پروتئینهای همراه وابسته است.
یک فرمولاسیون خوراکی مؤثر از ویتامین D3 باید توانایی عبور از لایه مخاطی و سپس جذب توسط سلولهای مناسب را داشته باشد.
مطالعات کالریسنجی با تیتراسیون ایزوترمال (isothermal titration calorimetry) و شبیهسازیهای کامپیوتری نشان دادهاند که مولکولهای ویتامین D3 توانایی خروج از محیط چربیدوست را ندارند، و بنابراین جذب آنها عمدتاً وابسته به فرآیند گوارش حامل دارویی است.
در یک مطالعه بالینی، فرمولاسیون لیپوزومی ویتامین D3 با نوع روغنی آن مقایسه شد. نتایج نشان داد که ویتامین D3 به فرم لیپوزومی، باعث افزایش سریع سطح پلاسمایی کلسیدیول (فرم ذخیرهای ویتامین D3 در خون) شد؛ در حالیکه این اثر در فرمولاسیون روغنی مشاهده نشد.
این اثر بهویژه در افرادی که دچار کمبود شدید ویتامین D3 بودند، به شکل چشمگیری دیده شد.
#ویتامین_D3
تهیهشده توسط: کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخالاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
به دلیل هیدروفوبی سیتی ویتامین D3، جذب آن در بدن و توزیع بعدیاش به شدت به وجود چربیها و/یا پروتئینهای همراه وابسته است.
یک فرمولاسیون خوراکی مؤثر از ویتامین D3 باید توانایی عبور از لایه مخاطی و سپس جذب توسط سلولهای مناسب را داشته باشد.
مطالعات کالریسنجی با تیتراسیون ایزوترمال (isothermal titration calorimetry) و شبیهسازیهای کامپیوتری نشان دادهاند که مولکولهای ویتامین D3 توانایی خروج از محیط چربیدوست را ندارند، و بنابراین جذب آنها عمدتاً وابسته به فرآیند گوارش حامل دارویی است.
در یک مطالعه بالینی، فرمولاسیون لیپوزومی ویتامین D3 با نوع روغنی آن مقایسه شد. نتایج نشان داد که ویتامین D3 به فرم لیپوزومی، باعث افزایش سریع سطح پلاسمایی کلسیدیول (فرم ذخیرهای ویتامین D3 در خون) شد؛ در حالیکه این اثر در فرمولاسیون روغنی مشاهده نشد.
این اثر بهویژه در افرادی که دچار کمبود شدید ویتامین D3 بودند، به شکل چشمگیری دیده شد.
#ویتامین_D3
تهیهشده توسط: کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخالاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
حدود ۹۰٪ تا ۹۵٪ از افرادی که در سن توصیهشده، یک دوز از برخی واکسنهای زنده تزریقی مانند سرخک (measles)، سرخجه (rubella) و تب زرد (yellow fever) را دریافت میکنند، معمولاً طی ۱۴ روز پس از تزریق، آنتیبادیهای محافظتی در بدنشان تشکیل میشود.
در مورد واکسن آبلهمرغان (varicella) و اوریون (mumps)، حدود ۸۰٪ تا ۸۵٪ از افراد پس از دریافت تنها یک دوز، ایمنی کافی پیدا میکنند.
با این حال، به دلیل اینکه درصدی از افراد (حدود ۵٪ تا ۲۰٪) پس از دریافت یک دوز از واکسنهای ترکیبی مانند MMR (واکسن سرخک، اوریون و سرخجه) یا واکسن آبلهمرغان پاسخ ایمنی مناسبی نشان نمیدهند، توصیه میشود دوز دوم این واکسنها نیز تزریق شود تا شانس بیشتری برای ایجاد ایمنی فراهم گردد.
در بین افرادی که پس از دوز اول واکسن MMR (بهویژه بخش مربوط به سرخک) یا واکسن آبلهمرغان ایمنی لازم را کسب نمیکنند، بین ۹۷٪ تا ۹۹٪ آنها پس از دریافت دوز دوم پاسخ ایمنی مناسبی نشان میدهند.
CDC
#واکسن
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
در مورد واکسن آبلهمرغان (varicella) و اوریون (mumps)، حدود ۸۰٪ تا ۸۵٪ از افراد پس از دریافت تنها یک دوز، ایمنی کافی پیدا میکنند.
با این حال، به دلیل اینکه درصدی از افراد (حدود ۵٪ تا ۲۰٪) پس از دریافت یک دوز از واکسنهای ترکیبی مانند MMR (واکسن سرخک، اوریون و سرخجه) یا واکسن آبلهمرغان پاسخ ایمنی مناسبی نشان نمیدهند، توصیه میشود دوز دوم این واکسنها نیز تزریق شود تا شانس بیشتری برای ایجاد ایمنی فراهم گردد.
در بین افرادی که پس از دوز اول واکسن MMR (بهویژه بخش مربوط به سرخک) یا واکسن آبلهمرغان ایمنی لازم را کسب نمیکنند، بین ۹۷٪ تا ۹۹٪ آنها پس از دریافت دوز دوم پاسخ ایمنی مناسبی نشان میدهند.
CDC
#واکسن
تهیه شده توسط :
کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت دکتر منصور شیخ الاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
چه کسانی باید پس از اتمام واکسیناسیون هپاتیت B، از نظر سطح (anti-HBs) بررسی شوند؟
بررسی تیتر آنتیبادی HBs پس از واکسیناسیون روتین نوزادان، کودکان یا بزرگسالان معمولاً ضروری یا توصیهشده نیست. اما در برخی گروههای خاص که مدیریت بالینی بعدی آنها به دانستن وضعیت ایمنیشان وابسته است، این آزمایش توصیه میشود:
نوزادان متولد شده از مادران HBsAg مثبت و نوزادانی که وضعیت HBsAg مادر آنها نامشخص باقی مانده است (برای مثال، نوزادانی که بلافاصله پس از تولد رها شدهاند)؛ در این موارد، آزمایش سرولوژیک پس از واکسیناسیون باید شامل سنجش هر دو نشانگر anti-HBs و HBsAg باشد.
پرسنل مراقبتهای بهداشتی و کارکنان خدمات عمومی که در معرض تماس با خون یا مایعات بدن قرار دارند.
بیماران تحت دیالیز (و سایر افرادی که ممکن است به دیالیز سرپایی نیاز داشته باشند)، افراد مبتلا به HIV، و سایر افراد با نقص ایمنی (مانند دریافتکنندگان پیوند سلولهای بنیادی خونساز یا افراد تحت شیمیدرمانی)، بهمنظور تعیین نیاز به واکسیناسیون مجدد و نوع پیگیری لازم.
شرکای جنسی افراد HBsAg مثبت، برای مشخص شدن اینکه آیا ایمنی کافی ایجاد شده است یا خیر؛ در صورت عدم ایجاد ایمنی، این افراد باید مجدداً واکسینه شوند و تا آن زمان از روشهای دیگر پیشگیری از عفونت HBV استفاده کنند.
آزمایش سرولوژیک باید ۱ تا ۲ ماه پس از تزریق آخرین دوز واکسن انجام شود، و باید از روشی استفاده شود که بتواند غلظت محافظتی anti-HBs (۱۰ میلیواحد بینالمللی در میلیلیتر یا بیشتر) را تعیین کند.
#هپاتیت_B
تهیه شده توسط: کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت: دکتر منصور شیخالاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles
بررسی تیتر آنتیبادی HBs پس از واکسیناسیون روتین نوزادان، کودکان یا بزرگسالان معمولاً ضروری یا توصیهشده نیست. اما در برخی گروههای خاص که مدیریت بالینی بعدی آنها به دانستن وضعیت ایمنیشان وابسته است، این آزمایش توصیه میشود:
نوزادان متولد شده از مادران HBsAg مثبت و نوزادانی که وضعیت HBsAg مادر آنها نامشخص باقی مانده است (برای مثال، نوزادانی که بلافاصله پس از تولد رها شدهاند)؛ در این موارد، آزمایش سرولوژیک پس از واکسیناسیون باید شامل سنجش هر دو نشانگر anti-HBs و HBsAg باشد.
پرسنل مراقبتهای بهداشتی و کارکنان خدمات عمومی که در معرض تماس با خون یا مایعات بدن قرار دارند.
بیماران تحت دیالیز (و سایر افرادی که ممکن است به دیالیز سرپایی نیاز داشته باشند)، افراد مبتلا به HIV، و سایر افراد با نقص ایمنی (مانند دریافتکنندگان پیوند سلولهای بنیادی خونساز یا افراد تحت شیمیدرمانی)، بهمنظور تعیین نیاز به واکسیناسیون مجدد و نوع پیگیری لازم.
شرکای جنسی افراد HBsAg مثبت، برای مشخص شدن اینکه آیا ایمنی کافی ایجاد شده است یا خیر؛ در صورت عدم ایجاد ایمنی، این افراد باید مجدداً واکسینه شوند و تا آن زمان از روشهای دیگر پیشگیری از عفونت HBV استفاده کنند.
آزمایش سرولوژیک باید ۱ تا ۲ ماه پس از تزریق آخرین دوز واکسن انجام شود، و باید از روشی استفاده شود که بتواند غلظت محافظتی anti-HBs (۱۰ میلیواحد بینالمللی در میلیلیتر یا بیشتر) را تعیین کند.
#هپاتیت_B
تهیه شده توسط: کانال مطالعات تخصصی طب کودکان
با نظارت: دکتر منصور شیخالاسلام
https://www.tg-me.com/pediatricarticles