در استان گیلان و شهرستانهای استارا،استانه اشرفیه،بندرانزلی،تالش،رودبار،رودسر،صومعه سرا،فومن و شفت،لاهیجان،لنگرود،رشت و رشت هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان لرستان و شهرستانهای الیگودرز،بروجرد،خرم آباد،دورود کوهدشت هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان مازندران و شهرستانهای آمل،بابلسر،بهشهر،تنکابن،جویبار،چالوس،رامسر،ساری،سوادکوه،فریدونکنار،قائم شهر،محمود آباد،نکا،نوشهر،بابل،نور هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان مرکزی و شهرستانهای اراک،دلیجان،شازند،ساوه و خمین هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان هرمزگان و شهرستانهای بندرعباس ،جزیره کیش،بندرلنگه،قشم،میناب هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان همدان و شهرستانهای تویسرکان،رزن،کبودراهنگ،ملایر،نهاوند و همدان و اسد اباد هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

در استان یزد و شهرستانهای اردکان،میبد،یزد هر کسی امکان ثبت نام و کاندیداتوری در نظام پزشکی دارد حتما از این فرصت استفاده کند.



http://9np.salamat.gov.ir

🔴امروز یه عزیزی به مناسبت تولدم تماس گرفت که واقعا سوپرایز و خوشحال شدم از تماسش.

تو حرف ها به شوخی گفت ببینیم این جوون ها میان چیکار میکنن و بعد مثال خودکشی نهنگ ها رو زد 😅

منم تو شوخی جواب دادم یهو دیدی جوان ها نظام پزشکی رو گرفتن و بعدش کبریت گرفتن زیرش.

صحبت هامون شوخی و جدی ادامه دار شد و از بعضی تندروی افراد گله داشت که خب بعضی نقد هاش رو قبول داشتم.

خلاصه باعث شد بخوام این متن رو بنویسم.

واقعیت اینه که بخوایم نخوایم باید کسانی که هنوز طبابت میکنن دیده بشن و یکی از راه های دیده شدن همین انتخابات نظام پزشکی هست.

طبیبان باقی مانده لزوماً جوان نیستن ولی ما جوانان سهم زیادی از این قشر رو داریم‌.
اکثرمون بیزینس ثانوی نداریم یا مریض دیدن هامون شکل بیزینسی نگرفته هنوز .
خیلی ها علاقه ای به فیلد استتیک هم نداریم.
خیلی هامون دل در گرو رشد و تخصص و فوق داریم هنوز.

پس باید نیازهامون به عنوان بدیهی ترین نیاز های صنف در اولویت قرار بگیره و راهش اینه که درد کشیده هایی از جنس خودمون کنارمون باشن.
طبیبانی که هنوز به شکل ما معیشت شون رو تامین میکنن.(مهمترین آیتمی که میتونید بفهمید شخص با شما هم مسیر و تلاقی منافع داره )

از تمام پزشکان جوان و غیر جوان که طبابت میکنن و هنوز درگیر مسائل حاشیه ای نشدن دعوت میکنم که اگر ذره ای توانمندی در خودتون می‌بینید کاندید بشید و یا دوستان توانمند تون رو دعوت به کاندیداتوری کنید(اینترن ها و پزشکان با سابقه ی کمتر از سه سال سهم خودشون رو دست کم نگیرن تو این موضوع)

اگر حس میکنید در شهر خودتون همکاران متخصص و عمومی دیگری هم هستند که گروه سنی شون بهتون نمیخوره ولی در درستی و صداقت و دغدغه مندی شون شک ندارید اون ها رو دعوت کنید و کنار شون بایستید(در انتخابات شعب استانی انجمن پزشکان عمومی پیشکسوت های زیادی در لیست ها بودن و بعضا به نفع جوانان کنار رفتن و یا خودشون لیست دادن و از جوان ها در لیست شون حمایت کردن و ارتباط خوبی بین طیف های سنی شکل گرفت)

بخوایم یا نخوایم باید طرحی نو در اندازیم ؛ هر چند ممکن این مسیر خطا های زیادی داشته باشه ولی تا اقدام موثر و چشم گیر نکنیم تنها فقط مجبوریم نظاره کنیم که چگونه مطالبات به حق ما به زیرخاک عدم توجه میرن.

البته که در کنارش دعوت به بالا رفتن سعه صدر هم میکنم که خب واقعا در این روزگار کار سختی شده مخصوصا وقتی با بعضی ها رو به رو میشید که به دوربین زل میزنن و دروغ میگن ولی چاره ای جز این دعوت ثانوی نداریم تا صدامون بلندتر و رساتر و دلنشین تر بشه و اولین نفر خودم رو در این موضوع نشانه میگیرم.

خلاصه امروز و فردا و پس‌فردا آخرین مهلت های ثبت نام برای کاندیداتوری نظام پزشکی هست.

علاوه بر پزشکان ؛ از دندانپزشکان ، داروسازان ، ماما ها ، پروانه دارن و تمام صاحبان رای در انتخابات پیش رو هم دعوت به حضور پر شور میکنیم.

باشد که آینده کمی روشن تر از امروزمان باشد.

✅️لینک ثبت نام برای کاندیداتوری:
http://9np.salamat.gov.ir

ارادتمند همه 🌷
دکتر سیدامیرمحمد ابطحی
پزشک عمومی

🔒 مرکز غیرمجاز مراقبت پوست و مو آرسینه با مدیریت خانم م. ب. در شهر یزد پلمپ شد.

این اقدام ابتدای این هفته با پیگیری کمیته حقوقی و کمیته پوست و زیبایی انجمن پزشکان عمومی استان یزد و با مساعدت ویژه جناب آقای دکتر علی زارع هروکی معاونت محترم درمان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام شد.

✅ این برخورد نظارتی در راستای صیانت از سلامت مردم و مقابله با مداخلات غیرقانونی در حوزه پزشکی و زیبایی انجام گرفت.

🚫 فعالیت‌های غیر قانونی در حوزه سلامت، رصد و مورد پیگرد حتمی قانونی قرار خواهد گرفت.

مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی انجمن پزشکان عمومی استان یزد

آیا خارج کردن اسناد حقوقی انجمن ها جرم/تخلف است؟
«قسمت پنجم»


الف) بزه جعل سند عادی
ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی-کتاب پنجم، مصادیق جعل را برشمرده و ماده ۵۳۶ مجازات جعل در اسناد غیررسمی را تعیین کرده است.
ارکان این جرم عبارتند از:  
1.     رکن قانونی:  ماده ۵۳۶ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات).
2.     رکن مادی:  فعل فیزیکی قلب حقیقت در یک سند. در شرح ماجرا آمده است که فرد متخلف، «زیر امضای یکی دیگر از اعضا چیزی داده نوشته». این عمل دقیقاً با مصداق «الحاق» ( افزودن یا الحاق کردن کلمه یا عبارتی به سند ) که در ماده ۵۲۳ ذکر شده، مطابقت دارد ، الحاق یکی از شایعترین صور جعل مادی است.
3.     رکن معنوی:  این رکن شامل دو جزء است: 
o      سوءنیت عام:  علم و عمد در انجام عمل الحاق. 
o      سوءنیت خاص:  قصد تقلب و فریب دادن دیگران. هدف متهم از این کار، «تحت الشعاع قرار دادن نتیجه» بوده است که این خود، جوهره قصد تقلب است. برای تحقق جرم جعل، ورود ضرر بالفعل ضروری نیست و قابلیت اضرار (ضرر بالقوه) کفایت میکند.
ب) بزه استفاده از سند مجعول
این جرم، رفتاری مجرمانه و مستقل از خودِ عمل جعل است. ارکان آن عبارتند از:  
1.     رکن قانونی:  بخش دوم ماده ۵۳۶ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات).
2.     رکن مادی:  فعل «استفاده کردن» از سند مجعول. این استفاده میتواند به هر شکلی باشد؛ از جمله ارائه به یک مرجع، استناد به آن در یک جلسه، یا قرار دادن آن در چرخه اداری برای ترتیب اثر دادن. در پرونده حاضر، بازگرداندن سند دستکاری شده به بایگانی انجمن با این نیت که در آینده مبنای عمل قرار گیرد، مصداق بارز «استفاده» است .
3.     رکن معنوی:  این رکن نیز از دو جزء تشکیل شده است: 
o       سوءنیت عام:  عمد در به کار بردن و استفاده از سند .
o       سوءنیت خاص:  علم به جعلی بودن سند مورد استفاده و قصد اضرار به غیر.5 از آنجا که در اینجا، استفادهکننده همان جاعل است، علم او به مجعول بودن سند، مفروض و بدیهی است .
طرح شکایت با هر دو عنوان جعل و استفاده از سند مجعول، یک ضرورت راهبردی است. این رویکرد، دادگاه را با یک عمل مجرمانه سازما نیافته و دومرحل های مواجه میکند که نشا ندهنده عمق سوءنیت متهم است و میتواند در تعیین میزان مجازات در محدوده قانونی (هرچند برای سند عادی ) و همچنین در تصمی مگیری نسبت به اعمال تخفیف، تأثیرگذار باشد.

ادامه دارد…

🔴دیروز دل نوشته ی دکتر سرچمی عضو هیئت مدیره ی نظام پزشکی کاشان رو خوندم دیدم حقا که حق میگه .
یه وقتایی خودمون بیشترین ظلم رو به خودمون و صنف میکنیم.
در ادامه پست رو به طور کامل قرار دادم شما هم مطالعه کنید :

⬅️سخنی چند، از دل به دل همکاران عزیزم

در این روزها که توفیق خدمت در سنگر سازمان نظام پزشکی و مسئولیت نظارت فنی را یافتم، دلم را عهد کردم با خدا و وجدانی که سال‌ها همراهم بوده؛ عهدی برای پاسداشت حرمت طبابت، برای حراست از شأن همکارانم و دفاع از حق مردمانی که به‌سادگی قربانی سودجویی مداخله‌گران شده‌اند.
اما در این راه، با صحنه‌هایی روبه‌رو شدم که به‌راستی دل هر انسان آزاده‌ای را می‌لرزاند. بازرسی‌ها تنها ساعتی از کار این مراکز را پوشش می‌داد، اما در همان یک ساعت، ده‌ها میلیون تومان از مردمِ ناآگاه گرفته می‌شد. مردمی که به اعتماد نام "پزشک"، پا به مکان‌هایی می‌گذارند که حتی سایه پزشک هم در آن نیست.
و دردناک‌تر، وقتی می‌بینی پروانه مطب یک همکار شریف، تنها به بهای اندکی اجاره داده شده تا چتری باشد بر سر تخلف، و ابزار توجیهی باشد برای کسانی که با جان انسان‌ها معامله می‌کنند.
یادم می‌آید سال اول اینترنی‌ام بود...
کشیک ۷۲ ساعته‌ی جراحی، از اول فروردین تا سوم، بی‌وقفه. چقدر تلاش کردم تنها یک ساعت، فقط یک ساعت، برای سال تحویل کنار مادر بیمارم باشم... نشد. و طعم بودن در کنار مادر در لحظه سال تحویل ، برای همیشه از من دریغ شد.
یا وقتی که پزشک سرباز بودم و فقط برای لجاجت کسی که با جامعه پزشکی سر سازگاری نداشت، به علی‌آباد قم اعزام شدم؛ ۱۰ روز مقیم آمبولانس. التماس کردم که اجازه دهند بمانم؛ چون پدرم به مراقبت نیاز داشت؛ندادند. و بعد از بازگشت... دیگر هیچ‌وقت چهره پدرم را ندیدم.
ما پزشکان، جوانی‌مان را، شورمان را، حتی لحظه‌های ناب انسانی‌مان را تقدیم کردیم برای خدمت. برای علم. برای مردم.
اما این روزها می‌بینم برخی همکاران، بی‌توجه به قیمت واقعی این مسیر، پروانه طبابتشان را به سادگی در اختیار کسانی می‌گذارند که جز سود، هیچ نمی‌شناسند. و تلخ‌تر آنکه گاهی در بازرسی‌ها، ما می‌شویم مزاحم کارشان!
روزگاری‌ست که جای طلبکار و بدهکار عوض شده...
حال دل ما صنفی ها خوب است!
اما تو باور نکن!

شاید *مصلحت‌ها* اجازه ندهند که همه آنچه می‌گذرد را بازگو کنیم؛
اما تو بخوان! بخوان از لابه‌لای این سطور، حدیث مفصل دردها را...

من از آن آدم‌هایی نیستم که کنار بکشد. باز هم آمدم، ثبت‌نام کردم. اما در دل آرزو می‌کنم یا رد صلاحیت شوم، یا رأی نیاورم...
شاید تحمل این حجم از مصلحت‌سنجی برای دل‌های احساسی، بیش از آن است که بشود تاب آورد.

از خدای بزرگ می‌خواهم بار دیگر امید، صداقت، و برکت را بر این سرزمین و این جامعه‌ی شریف بازگرداند.

با احترام و مهر
یکی از شما –
هم‌درد، هم‌مسیر، هم‌دل
علی محمد سرچمی
بماند به یادگار

دستان خدا

دو شب پیش در بیمارستان خاتم الانبیاء ایرانشهر اتفاق دیوانه کننده ای افتاده است.
اتفاقی که مثل بمب در جامعه پزشکی منفجر شده و هر چه می‌گذرد و ابعاد آن واضح می‌گردد تحسین همگان را بیشتر بر می انگیزد.

مادری در ماه آخر بارداری با زخم گلوله ناحیه گردن و ایست کامل قلبی و تنفسی وارد اورژانس می‌گردد.
در شرایطی تنها دقایق اندکی برای نجات جان نوزاد زمان هست و امکان حضور جراح عمومی و جراح زنان وجود ندارد ، پزشک طرحی اورژانس آقای دکتر میربهبهانی به همراه کادر پرستاری بیمارستان اقدام به سزارین اورژانس مادر ، خارج کردن نوزاد ، لوله گذاری و احیای نوزاد و سرانجام اعزام وی به بخش مراقبت های ویژه نوزادان می‌کنند.

برای من به عنوان یک پزشک عمومی تصور انجام هیچ یک از این اقدامات وجود ندارد چرا که نه دانش و مهارتش را دارم و نه اعتماد به نفس لازمش در وجودم یافت می‌شود.

اما گویی زمانیکه مرگ رقص کنان چنگال هایش را در وجود نوزادی متولد نشده فرو کرده است ؛ دستان خدا در وجود دکتر میر بهبهانی و دیگر کادر درمان حلول می‌کند و روشنایی شجاعتشان چون نوری در تاریکی شروع به درخشیدن می‌کند.
گویی که در سنگر آخر در مواجهه با مرگ بی رحم می‌گویند:
صبر کن
شاید وقتی دیگر

هر چه از بزرگی این اقدام بگویم کم است.
در روزگاری که کادر درمان و به خصوص پزشکان طبیب ناامید از کسوت و پیشه خود روزگار را به اجبار می‌گذرانند و امید هایشان از دیده شدن زحماتشان و مشکلانشان ناامید تر می‌گردد ؛ در روزگاری که دانشکده های پزشکی و پرستاری مثل قارچ در کشور رشد یافته اند و کیفیت اولین قربانی این تولید انبوه کادر درمان شده است ؛ در روزگاری که کارورزان و کارآموزان پسر اجازه ورود به زایشگاه ها و بلوک های زایمانی و اتاق عمل زنان را در تعداد زیادی از دانشکده های پزشکی و پرستاری ایران ندارند ؛ ما شاهد معجزه ی زندگی با دستان خدا بر روی زمین بودیم.

آری!!!
همکاران ما در محروم ترین استان کشور دوباره بی صدا و با عشقشان فریاد زدند :
تا شقایق هست
زندگی باید کرد

✅کارانه ی درمان برای متخصصین و پزشک عمومی بدین صورت محاسبه می شود؛
ضرب سهم پزشک از جز حرفه ای در ضریب کیفی عملکرد؛

بر اساس آئیین نامه ها و مصوبات وزارت بهداشت و کتاب ارزش نسبی خدمت ، هر خدمتی که ارائه می دهید اعم از ویزیت ، پانسمان ، نوار قلب ، سرم تراپی ، بستری ، جراحی و …یک جز حرفه ای دارد که کارکرد شما درصدی از آن بصورت مشخص شده است ، جمع کارکرد شما از جز حرفه ای وارد جدول پلکان می شود و دچار کسوراتی شده و سپس عدد حاصل در ضریب کیفی عملکرد ضرب شده و حالا پس از کسر سهم دولت بطور مجدد و حق بیمه و مالیات ، کل کارانه پرداختی به شما تعیین می شود

⛔️فراموش نکنید که بر اساس مصوبات جدید ، بیمارستان/دانشگاه موظف به پرداخت حداقل ۶۰درصد کارانه ی عملکرد شما در ابتدای ماه بعد است و چنانچه به این امر پایبند نباشد ، قابل پیگیری است.


ادمین مدیار @MEDYAR_ADMIN


🔷️مدیار
🔶️همراه کادر درمان

مدیار را در اینستاگرام دنبال کنید
اینستاگرام  |  تلگرام🆔

به نظر شما بدون اصلاح تعرفه ها و قوانین بیمه ها ، برخورد های چکشی با زیرمیزی چه عوارضی داره ؟