Telegram Web Link
فلسفه
🕵🏻‍♂️آیا ویتگنشتاین ایمان‌گراست؟ 💂🏼‍♂️جلسه‌ی پنجم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه‌ ویتگنشتاین» 💂🏼‍♂️در این جلسه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که آیا موضع ویتگنشتاین نوعی ایمان‌گرایی یا فیدئیسم محسوب می‌شود؟ 💂🏼‍♂️«کای نیلسن» در مقالهٔ خود تحت عنوان…
در زبان فارسی همچون زبان انگلیسی «ایمان‌گرایی» گاه به معنای ضدیت با عقل به کار می‌رود. اما این تعریف در حلقه‌های آکادمیک چندان طرفداری ندارد. در بررسی دقیق مشخص می‌شود که ایمان‌گرایی (فیدئیسم) -که در این قسمت از درسگفتار مورد بررسی قرار می‌گیرد - نوعی تلاش برای به‌روز کردن دین و زدودن باورهای ضدعقلانی‌از دین بوده است. اینکه موفقیت‌آمیز است یا نه بحث دیگری است. با این حساب اگر بخواهیم ایمان‌گرایان ایران معاصر را مشخص کنیم، چه کسانی خواهند بود؟
22
اگر «خدا» موضوع پژوهش ماست، باید همواره در حال خواندن و فکر کردن به آن باشیم و استدلال‌های مختلف را بررسی کنیم. بسنده کردن به آثاری که موضع ما را تایید می‌کنند مانند برنامهٔ بدنسازی‌ای است که در آن تمرینات عضلات پا جایی ندارد (skipping leg day) و در نتیجه بدنسازی خواهیم داشت که بالاتنه‌ای ورزیده و پاهای «نورزیده»‌ای دارد. باید آثار مهم را با شکیبایی (و شاید چندبار) بخوانیم، در محکوم کردن عجله نکنیم تا بتوانیم مختصات یک فکر را بهتر بفهمیم. هرچقدر فهم ما عمیق‌تر باشد، نقد ما هم عمیق‌تر خواهد بود. اگر خداناباور هستید و دربارهٔ «خدا» پژوهش می‌کنید، آثار مختلفی در دفاع از خداباوری و رد خداناباوری وجود دارد که می‌توانید به آنها مراجعه کنید. اما یافتن استدلال‌های خوب در میان آنها بسیار دشوار است. در میان کتابهایی که در دوران معاصر به زبان فارسی تالیف شده، کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» نوشتهٔ عبدالله جوادی آملی از معدود کتابهایی است – اگر تنها کتاب تالیفی نباشد – که می‌تواند برای پژوهشگران خداناباور قابل توجه باشد. برخی از آثار ترجمه‌شده به فارسی هم مهم هستند و در آینده و به مرور به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد. اگر خداناباور-پژوهشگر هستید یک اثر قوی در دفاع از خداباوری یا در رد خداناباوری را انتخاب کنید و چندسال با آن درگیر شوید، این رویکرد مطلوب‌تر از درگیر شدن با هزاران خداباور آنلاین است.
@philosopherin
55
🔨ویتگنشتاینی‌ها علیه تصور متافیزیکی از خدا

📝جلسهٔ ششم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه‌ ویتگنشتاین»

🖋خداباوران معمولاً بر این باورند که خدا یک شخص است – یا موجود متشخص است – و همه‌کارتوان، همه‌چیزدان و خیر مطلق است. اما ویتگنشتاین و ویتگنشتاینی‌ها (به عنوان مثال دی.زد. فیلیپس) چنین تصوری از خدا را ناشی از سوتفاهم می‌دانند و واقعی پنداشتن خدا به عنوان موجودی متافیزیکی را اشتباهی فکری می‌پندارند.

🧬 در این جلسه به استدلال‌هایی که می‌توان بر مبنای فلسفهٔ ویتگنشتاین علیه تصور متافیزیکی از خدا ارائه کرد، می‌پردازیم.

📬برای مشاهدهٔ ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید

👇👇
(در صورتی که زیرنویس فارسی برای شما فعال نیست، روی cc کلیک کنید)
https://youtu.be/xz3QBAEXFno


@philosopherin
21
در این مقاله، با بهره گرفتن از آرا ویتگنشتاین، «مسئله‌ی شر» را به‌عنوان یک مسئله‌ی فلسفی بررسی کردم.
@philosopherin
👇
https://www.academia.edu/51242937/Wittgenstein_and_the_Pseudo_Problem_of_Evil
20
«عصر روشنگری» در زمان و زمینه‌ای مشخص در اروپا روی داد. در کشورهایی مثل ایران، افرادی با روشنفکران اروپایی همذات‌پنداری کردند و یا از نقش روشنفکر خوششان آمد و در آن نقش فرو رفتند و تلاش کردند ارزش‌های‌روشنگری را ترویج کنند. گروهی دیگر تلاش کردند با بهره گرفتن از آنچه در جامعه ایران پررنگ بود، یعنی دین، روشنفکری و ارزش‌های آن را در جامعه ترویج دهند. جلال آل احمد بهاییت را چنین پدیده‌ای برمی‌شمارد: لباس دین بر افکار روشنگری پوشاندن تا به‌واسطه‌ی‌ دین بودن میان مردم اقبال پیدا کند. اما با چنین رویکردی - بر فرض موفقیت‌آمیز بودن آن- مشکلاتی وجود دارد: اول اینکه آنچه در دست دارید دین‌ نیست (پدیده‌ای است که ساخته‌اید تا ابزاری برای ترویج ارزش‌های روشنگری باشد) و گروهی را به صورت جمعی فریب داده‌اید. دوم اینکه، دین دیگری را در جایگاهی نشانده‌اید‌ که تمام وجوه زندگی بشر را تعیین می‌کند و این نقض غرض است. سوم اینکه، ارزش‌های جامعه در حال تغییر است و مشخص نیست چند سال بعد از آن باید پیامبر جدیدی معرفی کنید تا با دین جدید خود ارزش‌های جدید را به جامعه بقبولاند.
@philosopherin

اگر تحلیل آل‌احمد درست باشد، آیا می‌توان گفت بهاییت نیز گونه‌ای از روشنفکری دینی است؟
28
فرض کنید سوار ماشین زمان شده و به گذشته می‌روید و مسعود رجوی را‌ در ‌ کودکی می‌یابید. می‌دانید اگر بزرگ شود تروریست مخوفی خواهد شد و جنایت خواهد کرد. بنابراین فرصت دارید مسعود رجوی ۵ ساله را بکشید تا جان هزاران نفر را در آینده نجات دهید. چنین می‌کنید؟
Anonymous Poll
35%
بله
65%
خیر
17
پس از این نظرسنجی میان بیژن و منیژه(منیج) بحثی درگرفت. منیج می‌گوید پاسخش «خیر» است. بیژن که پاسخش «آری» است می‌پرسد «چرا؟» منیج می‌گوید «چون برگشت به عقب در زمان ممکن نیست. زمان یه پیکان یک‌طرفه رو به جلوئه». بیژن می‌گوید «منیج عزیزم، فرض کن و خیال کن که ماشین زمان و سفر به گذشته ممکن است». منیج قدری درنگ می‌کند و سپس می‌گوید «یک وقت دیدی وقتی من برگشتم به گذشته، اراده پرودگار وسط راه تغییر کرد و کاری کرد که رجوی هم آدم بشه». بیژن می‌گوید «منیج عزیزم، فقط یک سفر کوتاه به گذشته داری و‌ می‌توانی یک تغییر کوچک در‌ گذشته ایجاد کنی. هیچ چیز دیگری قرار نیست عوض شود. اگر رجوی را نکشی، تاریخ دقیقا به همان شکلی که رخ داده رخ خواهد داد». منیج سپس می‌گوید «اصلا من چیکاره ام که بخواهم در مورد زندگی و مرگ کسی تصمیم بگیرم». بیژن می‌گوید «عزیزم، اگر رجوی را در بچگی نکشی، وقتی می‌توانی او را بکشی و می‌دانی که اگر بزرگ شود قطعا تروریست مخوفی خواهد شد و هزاران نفر را خواهد کشت ولی با این حال او را نکشی یعنی اجازه می‌دهی هزاران نفر کشته شوند. تصمیم تو به قتل هزاران نفر می‌انجامد». منیج که قدری یکه خورده می‌گوید «اوه بیژن! چه می‌گویی عسلکم؟ من اجازه دادم هزاران نفر بمیرند؟ من فقط اجازه دادم جهان مسیر خودش را برود». بیژن می‌گوید «منیج، بلبل شیرین‌بیانم! انفعال هم یک فعل است. یا باید آن کودک را بکشی یا هزاران نفر کشته خواهند شد» . منیج قدری کلافه شده و‌ می‌گوید «بیژن! آخر من نمی‌توانم یک کودک را با دستان خود بکشم!». بیژن می‌گوید «اما می‌توانی اجازه دهی هزاران نفر کشته شوند؟ آیا تصوری مغشوش از رحم و ترحم نداری؟». منیج می‌گوید « بیژن! روحم به فدایت! اگر من آن بچه را بکشم و سوار ماشین زمان شوم و بازگردم من تغییر می‌کنم دیگر همان آدم سابق نیستم. دیگر منیج نیستم، من یک قاتلم. آیا تو حاضری به یک قاتل عشق بورزی؟» بیژن سیگاری را آتش می‌کند.
@philosopherin
61
از شخصی ندانم‌گرا می‌پرسند «آقای محترم، آیا شما واقعاً ندانم‌گرا هستید؟» و او در پاسخ می‌گوید «نمی‌دانم».

@philosopherin
55
مجاهدین خلق روشنفکران دینی هستند. در واقع یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین شاخه‌های روشنفکری دینی در ایران معاصرند. بسیاری از مناسبات سنتی دین را ارتجاعی می‌دانند و در بسیاری از مسائل، دینداری آنها متأتر از ایده‌های دنیای جدید است. اما با این حال یکی از خطرناک‌ترین گروه‌های تروریستی هستند. این نمونه‌ی واقعی، مثال نقض خوبی است برای کسانی که گمان می‌کنند [اگرچه روشنفکری دینی مفهومی ناسازوار است اما] روشنفکر شدن دیندار باعث می‌شود تضمینی برای دینداری معقول و بی‌خطر داشته باشیم.

@philosopherin
57
🖍️آیا ویتگنشتاین نسبی‌گرا بود؟

📔جلسه هفتم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه‌ی ویتگنشتاین»

🖋️در کتاب «در باب یقین»، ویتگنشتاین دو بازی زبانی متفاوت را تشریح می‌کند. در یک بازی زبانی، برای فهم جهان مردم به هاتف، غیب‌گو، رمال، مرشد پیر یا کتاب مقدس خود مراجعه می‌کنند و در بازی زبانی دیگری مردم برای فهم جهان به علم مدرن، فیزیک، شیمی، بیولوژی مراجعه می‌کنند.

🖌️آیا می‌توان از برتری یکی از این دو بازی زبانی نسبت به دیگری سخن گفت؟ یا نمی‌توان با بهره گرفتن از یکی از این بازی‌‌های زبانی بازی زبانی دیگری را نقد کرد؟

🖊️آيا بازی‌های زبانی ویتگنشتاین نتایج نسبی‌گرایانه دارند و باید بگوییم که با بازی زبانی علم نمی‌توانیم دیگر بازی‌های زبانی را نقد کنیم؟

🖍️در این جلسه به این پرسش‌ها می‌پردازیم و مشخص می‌کنیم که آیا ویتگنشتاین نسبی‌گراست یا نه.
@philosopherin

برای دیدن ویدیوی این جلسه رو لینک زیر کلیک کنید👇

https://youtu.be/bwukuzMCCGA

.
21
فلسفه
🖍️آیا ویتگنشتاین نسبی‌گرا بود؟ 📔جلسه هفتم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه‌ی ویتگنشتاین» 🖋️در کتاب «در باب یقین»، ویتگنشتاین دو بازی زبانی متفاوت را تشریح می‌کند. در یک بازی زبانی، برای فهم جهان مردم به هاتف، غیب‌گو، رمال، مرشد پیر یا کتاب مقدس خود مراجعه…
اگر اصول بازی زبانی دین و علم در تقابل باشند و آشتی آنها ممکن نباشد (نسبی‌گرایی داشته باشیم) آنگاه تنها راه برای حل اختلافات میان خداباوران و خداناباوران جنگ، خشونت و واکنش‌های احساسی است.
برخی با استناد به نوشته‌های ویتگنشتاین در «در باب یقین» از این دیدگاه دفاع می‌کنند. در این جلسه از درسگفتار این‌مورد را بررسی می‌کنیم.
13
چرا نقد نمی‌تواند خیلی هم شیک و زیبا باشد؟

گاهی می‌شنویم شخصی می‌گوید «دلایل فلانی خیلی خوب است هرچند من با آنها مخالفم». این یک نقد شیک و زیبا است و به همان میزان مسئله‌‌ساز. اگر شخصی دلایل خیلی خوبی ارائه کند باید شما را مجاب کند و در نتیجه نباید با او مخالفت کنید (مگر اینکه تلویحا معترف باشید عقل مسئله‌داری دارید و اگرچه می‌توانید دلیل خیلی خوب را تشخیص دهید ولی دلیل خیلی خوب نمی‌تواند شما را مجاب کند).
حتی اگر تشخیص دهید که دلایل فلانی خیلی خوب است و دلایل مخالفان فلانی هم خیلی خوب‌هستند، موضع عقلانی این است که بگویید دلایل دو طرف خوب است و‌نمی‌توان قضاوت کرد کدام درست است. در نتیجه باید شک‌گرایی را در آغوش بگیرید و موافقت و مخالفت عقلانی را ملغی کنید.
@philosopherin
آنچه گفتم مجوزی برای نقد همراه با فحاشی و توحش کلامی نیست. حفظ تعادل گاهی بهترین کار است.
30
از نظر شما نقدهای طرح شده به خداباوری در کدام یک از این ‌دو اثر قوی‌تر بود؟
Anonymous Poll
54%
بهترین برهان علیه خداوند - گراهام آپی
46%
معجزه‌ی‌ خداباوری - جی. ال. مکی
16
۴۰۵
[مرگ و برهان تقارن لوکرتیوس]

... وقتی کسی در پاسخ به این سؤال که چرا از مرگ می‌ترسد ... می‌گوید چون اگر بیشتر زنده بمانم می‌توانم بیشتر از زندگی بهره و لذت ببرم، باید به ما بگوید چرا با همین منطق از اینکه زودتر به دنیا نیامده هراسان نیست و بابتش تأسف نمی‌خورد؟

این برهان تقارن است که لوکرتیوس برای درمان ترس از مرگ طراحی کرده است. «تقارن» در این برهان به تقارن بین ترس از دو دوره نیستی بشر اشاره دارد؛ یعنی زمانی که بشر هنوز زاده نشده است و زمانی که می‌میرد. اگر واکنش‌تان به نیستی پیش از زاده شدن ترس و دلهره نیست، واکنش‌تان به نیست شدن پس از مرگ هم نباید ترس و دلهره باشد. به عبارت دیگر این استدلال میخواهد نشان دهد که شما نمی‌توانید واکنش‌هایی نامتقارن به این دو نوع نیستی داشته باشید...
در واقع او به انسان می‌گوید پیش از زاده شدن و پس از مرگ آگاهی و حواسی برای تجربه درد و لذت نداریم و از این منظر وضعیت یکسانی داریم که «وضعیت نیستی» است...

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود.
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود.

اما رباعی خیام برهان تقارن را از منظر هستی یا جهان مطرح می‌کند. البته از آنجا که در رباعیات خیام هستی یا جهان فاقد شعور است چنین منظری مفروض گرفته می‌شود. یعنی ما فرض می‌گیریم که اگر جهان یا طبیعت منظری داشته باشد، نیستی پیش از زاده شدن و نیستی پس از مرگ ما انسان‌ها چه تفاوتی برای جهان ایجاد می‌کند، آیا جهان ناراحت خواهد شد؟ دچار ترس خواهد شد؟ آیا در فرایندهای طبیعی جهان اختلالی ایجاد می‌شود؟ ...

برهان تقارن برگرفته از رباعیات خیام بدین قرار است:
جهان جای نامطلوبی است و از این رو از آنجا که نیست بودن پیش از تولد مطلوب است، نیست شدن پس از مرگ نیز مطلوب است، در نتیجه نه تنها نباید از مرگ ترسید، بلکه درست همان طور که از نیستی پیش از تولد در جهانی نامطلوب شادمانیم، باید از نیست شدن و تمام شدن زندگی در این جهان نامطلوب نیز خوشحال باشیم...


پانوشتهایی فلسفی بر ترانه‌های خیام |
زهیر باقری نوع پرست | مرداد ۱۴۰۱

https://www.tg-me.com/kashshaf
33
📔علم‌گرایی چیست؟

🖍️جلسهٔ هشتم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفهٔ ویتگنشتاین»

🖌️از برخی از سخنان ویتگنشتاین چنین برداشت می‌شود که او ضدعلم است. در این جلسه ابتدا برخی از این سخنان را بررسی می‌کنیم و سپس برخی از نگرشهایی که به طور کلی ضدعلم محسوب می‌شوند (خلقتگرایی و طراحی هوشمند) را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

🖋️پس از این، به بررسی علم‌گرایی خواهیم پرداخت. در این جلسه بر علم‌گرایی روش‌شناختی (یا طبیعتگرایی روش‌شناختی) تمرکز خواهیم کرد و آن را نقد می‌کنیم.

🖍️به تفاوتهای روش‌شناختی میان علوم انسانی و علوم طبیعی نیز خواهیم پرداخت و بدین منظور دیدگاه برخی از فیلسوفان – همچون راجر اسکروتن و پیتر هکر – نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

@philosopherin

برای دیدن ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید (در صورتی که زیرنویس برای شما فعال نیست روی CC کلیک کنید و زیرنویس فارسی برای شما فعال میشود)
👇👇


https://www.youtube.com/watch?v=mr1gE2QDy3c&t=166s

.
15
«نمی‌توانم به هیچ شکلی بدانم که خدایان وجود دارند یا ندارند، چراکه عوامل بسیاری مانع از چنین دانشی می‌شوند: [از جمله] گنگ بودن مفهوم خدایان و کوتاهی عمر بشر.»
@philosopherin
پروتاگوراس
61
🔑طبیعت‌گرایی ویتگنشتاینی

🗝️جلسه‌ی نهم درسگفتار «علم و دین در فلسفه‌ی ویتگنشتاین»

🛎️در این جلسه به شرح طبیعت‌گرایی ویتگنشتاینی می‌پردازیم. برخی از مفسرین طبیعت‌گرایی ویتگنشتاین را طبیعت‌گرایی لیبرال نامیده‌اند. با بررسی طبیعت‌گرایی ویتگنشتاینی، علم‌گرایی و خداباوری ویژگی‌های دیدگاه ویتگنشتاین را بررسی می‌کنیم و‌ مباحث زیر نیز مطرح می‌شوند

🪄نقد ویتگنشتاین به روانشناسی و ایده‌ی ناخودآگاه فرویدی

📯روش‌شناسی فلسفه و علوم انسانی مدنظر ویتگنشتاین

🔖مفهوم شباهت خانوادگی

@philosopherin

برای مشاهده‌ی ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید👇

https://youtu.be/EYciHtTNJcU
15
با توجه به آنچه در درسگفتارهای ویتگنشتاین گفته شد - یا مستقل از آن-، از نظر شما کدامیک از این سه دیدگاه قابل دفاع‌(تر) است؟
Anonymous Poll
45%
طبیعت‌گرایی علمی
26%
طبیعت‌گرایی ویتگنشتاینی
29%
فراطبیعت‌گرایی (خداباوری)
10
این نقاشی گراندویل است که در آن خدا با درست کردن حباب‌هایی در حال ساخت جهان‌های مختلف است و شیطان - بدون آنکه خدا متوجه باشد - در آن جهان‌ها عشق و نفرت می‌دمد. اگر بپذیریم خدای خالق جهان وجود دارد که خیر مطلق هم هست، آیا می‌توان گفت که شر با مداخله‌ی‌ شیاطین یا موجوداتی شرور مستقل از ارادهٔ خدا بوجود آمده است؟
@philosopherin
34
🎤پیشرفت، اساطیر و ایمان

🎬جلسهٔ دهم از درسگفتار «علم و دین در فلسفهٔ ویتگنشتاین»

♟️در این جلسه به وجه دیگری از بازی زبانی علم می‌پردازیم. ایدهٔ پیشرفت که معمولاً با علم‌گرایی تداعی می‌شود مورد بررسی قرار می‌گیرد. ویتگنشتاین مخالف ایدهٔ پیشرفت بود و در این جلسه دلایل وی و دلایلی که بر اساس دیدگاه او می‌توان پروراند را بررسی می‌کنیم.
سپس به نقش اساطیر در زبانهای بشری به طور کلی و در بازی زبانی علمی اشاره خواهیم کرد. در نهایت بررسی می‌کنیم که ایمان و اعتماد در بازی زبانی علم چه نقش و جایگاهی دارد.

@philosopherin
برای‌تماشای ویدیوی این جلسه لینک زیر را فشار دهید👇

https://youtu.be/LIvVRGtQ5ws


.
16
2025/07/10 08:18:58
Back to Top
HTML Embed Code: